مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 886
  • بازدید دیروز : 5020
  • بازدید کل : 13103341

بررسي ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين در دانش آموزان


موضوع: بررسي ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين در دانش آموزان 

فصل اول: كليات تحقيق

مقدمه:

خانواده كوچكترين و اساسي‌ترين واحد اجتماعي است كه هر يك از افراد جامعه در آن متولد مي‌شود و تربيت و پرورش مي‌يابد در اين ميان نقش پدر و مادر در تربيت فرزند بسيار مهم و تعيين كننده است زيرا والدين اولين شك‌دهندگان و معماران شخصيت فرزند خود هستند. در جامعه امروزي ممكن است هر پدر و مادري در يك يا چند رشته اطلاعات تخصصي داشته در زمينه چگونگي برقراري روابط خانوادگي آگاهي‌ها و تجربياتي را در خانه پدري خود كسب كرده باشند اما آنچه مسلم است اينكه شيوه زندگي امروز مانند شيوه‌ي زندگي نسل قبل نيست، ‌زيرا نيازهاي جامعه امروز با نيازهاي جامعه نسل گذشته همانندي ندارد و همين امر نحوه زندگي خانوادگي را نسبت به زمان قبل تغيير داده است.

وجود ارتباطات سريع و گوناگون در دنياي امروزي ما تمامي نقاط دور افتاده جهان را به همديگر نزديك كرده است. اين امر موجب شده است كه فرهنگ‌هاي مختلف از گوشه و كنار جهان در بين خانواده‌هاي مطرح گردد و به دنبال آن نظام ارزشي خانواده و روابط بين اعضاي آن تحت تأثير قرار گيرد. و پيامد اين امر مسايل و مشكلاتي است كه در برقراري روابط صحيح خانوادگي ايجاد شده و به سادگي نيز قابل حل نيست بدين لحاظ آموزش شيوه‌هاي تربيتي صحيح به والدين ما يكي از راه‌هايي است كه اين مسايل را كاهش مي‌دهد و از پديد آمدن مسايل جديد‌تر پيشگيري مي‌كند. علاوه بر آن آموزش والدين در خصوص مسايل تربيتي موجب مي‌گردد كه آنان محيط مناسب‌تري براي شكوفايي و رشد استعدادهاي بالقوه‌ي فرزندان خود فراهم كنند و اين امر نيز پيشرفت و بالندگي افراد خانواده و جامعه را در بر خواهد داشت. دكابي- 1376) از نكات اساسي و روشن اين است كه آموزش و يادگيري به سن و زمان معيني اختصاص ندارد. آموزش خانواده‌ يكي از جنبه‌هاي بسيار مفيد آموزش بزرگسالان است كه همواره مورد توجه برنامه‌ريزان اجتماعي است زيرا اساس هر جامعه، خانواده‌هاي آن جامعه است به عبارت ديگر، كيفيت ارتباط در مكان مقدس خانواده است كه تا حد زيادي چگونگي گذشته، حال و آينده هر فرد و جامعه را پي‌ريزي مي‌كند و به همين لحاظ يكي از جريان‌هايي كه پس از پيروزي انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران با كوشش متكفران و مسئولان مربوط دبستان شده و روند افزايشي داشته «آموزش خانواده» است.

اهنميت نقش والدين و تأثير عميق و گسترده آن در ابعاد وجود كودكان و نوجوانان ايجاب مي‌كند كه به صورت‌هاي مختلف آموزش ببيند و با جديدترين اطلاعات و منابع مربوط به مديريت خانواده و شيوه رفتار با فرزندان آشنا گردند. (رصافر 1377)

تغيير رفتار والدين به همراه رشد گام به گام فرزندان، امري اجتناب ناپذير است به نحوي كه مي‌توان گفت به همراه رشد روز به روز كودكان و نوجوانان والدين نيازمند آموزش، مطالعه و يادگيري روش‌هاي مؤثر و جديد تربيتي هستند تا الگوهاي رفتاري متناسب با سن شرايط فرزندان خود را به كار گيرند و رفتاري متناسب با شرايط جسمي و رواني به فرزندانمان داشته باشند. با توجه به اين مطلب پژوهشگر تحقيقي با عنوا ن بررسي ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين نسبت به فرزندان خود در دوره ابتدايي (كلاس چهارم و پنجم) ناحيه 4 آموزش و پرورش شهرستان قم را دنبال مي‌كند.

مسئله‌ي تحقيق:

آشنايي اعضاي خانواده با وظايف و رفتارهايي كه عمل به آنها نظام خانواده را به محيطي سرشار از عشق و محبت و كانوني مملو از تفاهم، همكاري و همدلي متقابل تبديل نمايد و تعالي و ارتقاء خانواده را تضمين كند، شرط عقلي و تدبير و يكي از شاخص‌هاي جامعه‌ي پويا و متقاضي توسعه و رشد است. در هر صورت ميزان اهميت آموزش خانواده‌ها به حدي است كه امروزه سراسري نمودن چنين آموزش‌هايي را مؤكد مي‌سازد.

خانوده به عنوان نخستين نهاد اجتماعي داراي نظام فعال، پويا و در حال تحول است و آدمي همواره شاهد بروز تحولاتي پي‌در پي در درون و بيرون خانواده مي‌باشد. اين تحولات گاه برنامه‌ريزي شده و گاه بدون برنامه‌ريزي صورت مي‌گيرد و آموزش اولياء‌كه توسط واحد آموزشي و با همكاري انجمن اولياء‌ و مربيان اداره آموزش و پرورش انجام مي‌گيرد يك نياز اساسي است و لازم است اولياي دانش آموزان با هدف به هنگام كردن اطلاعات خود و آشنايي با يافته‌هاي پژوهشي محققان و متخصصان تعليم و تربيت و نيز مبادله تجربيات آموزشي و پرورشي، در اين كلاس‌ها شركت كنند (تقي زاده، 1375) تغيير رفتار در اين تحقيق تغيير برنامه‌ريزي شده منظم و با طرح قبلي است و در آن به طور منظم تلاش مي‌شود كه كساني كه تحت آموزش قرار مي‌گيرند به كسب برخي از وپژگي‌هاي عملي و رفتاري نايل گردند در اين پژوهش سئوال اساسي اين است كه آيا آموزش خانواده تغييراتي در رفتار از جمله بهبود راهنمايي تحصيلي فرزندان، بهبود شيوه‌هاي مناسب خانوادگي، هدايت ديني و اخلاقي و ... را در والدين ايجاد كرده است يا نه؟ محقق در اين تحقيق سعي دارد بر اساس اهداف، ساعات درسي و برنامه تفضيلي طرح جامع آموزش خانواده در دانش آموزان چهارم و پنجم ابتدايي ناحيه‌ي 4 شهر قم را بررسي كنند كه آيا برنامه‌هاي خانواده توانسته است بر اساس اهداف خود تغييرات لازم را در رفتار والدين شركت كننده در اين جلسات ايجاد كند؟ و آيا تفاوتي بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده وجود دارد؟

اهداف تحقيق:

1. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين مرد و زن آموزش ديده در دانش آموزان چهارم و پنجم ابتدايي ناحيه 4 استان قم.

2 . بررسي تأثير آموزش خانواده بر ارتقاء آگاهي‌ها و دانسته‌هاي تربيتي والدين بر اساس ويژگي‌هاي سني فرزندان.

3. بررسي تأثير آموزش خانواده بر بهبود راهنمايي تحصيلي فرزندان.

4. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر هدايت ديني و اخلاقي فرزندان.

5. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر شيوه‌هاي مناسب روابط خانوادگي.

6. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر واگذاري مسئوليت كارها به فرزندان.

اهميت و ضرورت تحقيق:

هنگامي كه با ازدواج يك خانواده جديد تشكيل مي‌شود، تأثير گذاري و تأثير پذيري اعضاي فعلي بر يكديگر نيز آغاز مي‌گردد و دامنه اين تأثيرات با ورود افراد جديد به خانواده يعني فرزندان و سايرين و بستگان زن و مرد روز به روز بيشتر مي‌شود كه محصول آن شبكه‌اي از روابط بين اعضا است و اگر خانواده را به يك مدرسه كوچك تشبيه كنيم زن و مرد با پدر و مادر به عنوان مديران، در قبال آن مسئوليت مشترك دارند. چرا كه در خانواده ارزش‌ها و آرمان‌هاي فرزندان شكل مي‌گيرد و بنابر اين پدر و مادر بايد اطلاعات و تجربيات لازم را براي ايفاي نقش مطلوب خود كسب كرده باشند.

از طرفي، مرد و زن جوان بعضاً آگاهي يو تجربه لازم در اين زمينه ندارند وطبيعتاً به شيوه مطلوب عمل نمي‌كنند. همچنين نمي‌دانند كه چگونه از چه طريق،‌ راه و روش زندگي و تربيت صحيح را بياموزند در اينجاست كه ضرورت آموزشي خانواده خودنمايي مي‌كند از طريق آموزش به اعضاي خانواده و خصوصاً آموزش به والدين است كه مي‌توان خانواده را از سير به سوي نابساماني باز داشته و يا از نابساماني نجات داد.

از جانب ديگر در جهان امروز كه علم و دانش و فن آوري لحظه به لحظه در حال تكامل است،‌ اطلاعات جديد به سرعت منتقل مي‌شود و دنيا به يك دهكده جهاني تبديل شده است و به دنبال اين امر فرهنگ‌ها نيز در حال تغييرند، چرا كه ارزش‌ها آداب و رسوم، رفتارهاي خانوادگي و اجتماعي و به طور كلي فرهنگ‌هاي مختلف از اقصي نقاط جهان در قالب فيلم‌هاي مختلف، موضوعات علمي و هنري، سرگرمي‌ و گذراندن اوقات فراغت، مهماني‌ها و جشن‌ها و غيره در كمترين زمان بر بال تكنولوژي ارتباطات سوار شده، در گسترده دنيا در اختيار ساكنين هر منقطه قرار مي‌گيرد و چه بسا كه در اين امر اهداف استعمار گرانه به شكل بسيار مرموز و خزنده نهفته است. به طور كلي محصول و نتيجه اين جريان اين است كه خانواده در برابر خطرها و آسيب‌هاي اجتماعي قرار گرفته. (شابتي، 1377)

خانواده اولين جايگاه زندگي، تربيت و نيز اولين آموزشگاه فرزند پس از تولد است در همين نهاد مقدس است كه اساس شخصيت او شكل مي‌گيرد. پس به لحاظ اهميت تأثيرات خانواده بايستي بر اثر تربيت صحيح نوگلان زندگيمان، محيط رشد و زندگي‌شان يعني خانواده را از هر جهت مهيا و مناسب حالشان سازيم تا آنچه را كه مي‌خواهيم در آينده داشته باشيم و بپرورانيم، يعني بدون برنامه و آمادگي لازم نمي‌تووان انتظار داشت كه كودك، بسيار خوب تربيت شود. پس براي تربيت صحيح بايد خود و خانواده را براي اين كار مجهز كنيم، بدين تربيت اهميت و جايگاه خانواده در تربيت مشخص مي‌شود. اما آنچه در اينجا مواجه مي‌گردد اين است كه چگونه مي‌ـوان اين نهاد مقدس را به معناي حقيقي خود، آن طور كه شايسته است براي فرزندان و ساير اعضاي خانواده آماده و مجهز نموده در جواب بايد اذعان داشت كه بهترين راه و ابزار در اين امر، آموزش به افراد خانواده، بخصوص وادلين محترم است.

تحولات بسياري در جوامع ايجاد شده است. به همين لحاظ سازمان مركزي انجمن اولياء و مربيان جمهوري اسلامي ايران به منظور پيشگيري از آسيب‌هاي خانوادگي و اجتماعي اقدام به آموزش اولياء‌ نموده است.

اين آموزش‌ها كه چندين سال است به صورت مدون اجرا شده و ادامه داشته است. توسط صاحب‌نظران و كارشناسان امر مورد تجديد نظر قرار گرفته، كه در جاي خود به آن اشاره مي‌شود. (ثابتي 1377)

از جمله كاركردهاي خانواده، تعليم و تربيت فرزندان است و اختلال در اين كاركرد زماني پيش مي‌آيد كه اولياء نسبت به تربيت فرزندان و نيز ايجاد ارتباط سالم و سازنده براي فراهم كردن محيطي امن و آرام، آگاهي كافر نداشته باشند اين نظر كه براي تربيت صحيح و مؤثر كودكان والدين نياز به آموزش خاص دارند. متأسفانه از ديدگاه‌هاي سنتي رد شده است و وقتي والدين با مشكلات كوچكي درباره فرزندشان مواجه مي‌شوند، سعي مي‌كنند در مقام سرزنش او برآ«ده، گناه را بر گردن او بيندازند. بررسي‌هايي كه درباره رشد حسي- حركتي كودكان به عمل آمده، در مقايسه با انتظارات والدين نشان مي‌دهد كه سطح توقعات و انتظارات پدران ومادران تا چه حد بالا و دور از واقعيت است.

دلي سووي در مورد اينگونه توقعات والدين، اظهار مي‌دارد كه طرز تلقي پدر و مادر و عملي نشدن انتظارات آنان غالباً باعث مي‌شود كه والدين، كودكان خود را تنبيه كنند و مي‌افزايد كه از ميان 37 زوج همداني كه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند تنها كار زوج از برآورده شدن انتظارات خودشان راضي به نظر مي‌رسيدند در اين تحقيق 80 درصد والدين براي كنترل رفتار كودكان،‌ از تنبيه بدني استفاده مي‌كردند و همين اعمال باعث اختلال در اجراي وظايف پدري و مادري آنها مي‌شد.

به هر حال والدين اين كودكان به ندرت از خود سئوال كرده‌اند كه آيا ممكن است مشكل فرزندانشان ناشي از شيوه‌هاي تربيتي غير مؤثر خودشان باشد. بنابريان وقتي مشكلي جديد در روابط والد و كودك پيش مي‌آيد، والدين ابتدا به اين فكر مي‌افتند كه كودك را به جايي براي اصلاح ببرند و يا اينكه اغلب والدين تغييرات موجود در جامعه را موجب مشكلات خانوادگي مي‌دانند، تغييراتي مانند مهارجت‌هاي بي‌رويه، دسترسي به مواد مخدر، مشكلات اقتصادي، بالا بودن نسبت طلاق و غيره. گر چه نمي‌توان منكر تأثير اين عوامل بر زندگي خانوادگي شده، اما به نظر مي‌رسد كه تمركز بر اين عوامل موجب محدوديت تفكر درباره علل اشتباهات كودكان و روابط نا سالم والد و كودك، غالباً وجود دارد، نمي‌شود واين طرز تفكر سنتي مانع از آن است كه والدين فكر كنند عدم مهارت آنان در تربيت فرزندان مي‌تواند مهمترين عامل ايجاد مشكلات فرزندانشان باشد. لذا آموزش والدين در جهت كسب دانش و مهارت‌هايي كه از بروز مشكلات پيشگيري مي‌كند ضروري است. معمولاً همه اولياء‌ چه آنهايي كه بي‌سوادند و چه آنهايي كه با سواد هستند نياز به آموزش دارند، چرا كه شواهد نشان مي‌دهند مشكلات جدي در همه خانواده‌ها ممكن است وجود دادشته باشد. (شاهمرادي 1378)

نكته ديگر كه متأسفانه ديدگاه آموزش اثر بخش براي والدين ممكن است به عنوان يك برنامه روان درماني تلقي شود بخصوص اگر والدين در برنامه‌هاي تربيتي به مقوله روان شناسي نيز برخورد كرده باشند شركت در كلاس‌هاي آموزشي والدين به اين معني نيست كه آنها افرادي بيمار هستند. آموزش والدين يك تجربه آموزشي است. نه روان درماني. چه بسا پژوهشي كه به وسيله راسل انجام شده مؤيد نشاط و سرور و شادماني‌هايي است كه با تولد فرزندان و ورود به عرصه خانواده، براي والدين آگاه و آموزش ديده به ارمغان آورده مي‌شود.ي در اين هنگام است كه از معاشرت‌هاي خانوادگي با دوستان و همسايگان كاسته مي‌شود و لذايذ و سرگرمي‌هاي مطلوب پديد مي‌آيند.

به هر حال تحقيقات نشان مي‌دهد كه ميزان اثر گذاري و فراگيري آموزش خانواده به مراتب بيش از تنظيم و تصويب قوانين داراي تأثيرات پايدار و اساسي در ايجاد نگرش مثبت و تغيير در طرز تلقي افراد و رفتار آنها خواهد بود و اين كه آموزش به مثابه حقي از حقوق خانواده‌ها در نظر گرفته مي‌شود كه براي دست يابي به آن و تحقق هر چه بيشتر رشد فرهنگي هر ملت لازم است. (شاهمرادي 1378)

تحقيقات متعددي در مورد عدم شركت وادلين در كلاس‌هاي آموزش خانواده صورت گرفته است و نكاتي را براي مديران مدارس روشن ساخته است ولي در زمينه تغيير رفتار والدين دانش آموزان در اين جلسات شركت مي‌كنند تحقيقات مفيدي صورت نگرفته است. مي‌دانيم كه هيچ موضوعي به اندازه رشد و پرورش يك فرزند لذت بخش نيست. بايد بررسي كرد كه كلاس‌هاي آموزش خانواده تا چه اندازه در اين رشد و پرورش سهيم است و توانسته است تغيرات لازم را در رفتار والدين ايجاد كند.

كار بر نتايج تحقيق:

1- مسئولين آموزش و پرورش ناحيه 4 شهر قم، مسئول انجمن اولياء و مربيان، مجريان و مدرسان كلاس‌هاي آموزش خانواده از ميزان تأثير محتواي موادي درسي تدريس شده بر رفتار والدين شركت كننده در اين جلسات آگاهي مي‌يابند و برنامه‌ريزي‌هاي لازم در جهت تغيير مطلوب رفتار والدين را پايه ريزي مي‌كنند.

2- مدرسان از كيفيت و تأثير مواد درسي آگاهي مي‌يابند و در صورت لزوم تغييرات لازم را در نحوه تدريس خود ايجاد مي‌نمايند.

3- مسئولين با مشكلات و موانعي كه در سر راه تغيير رفتار والدين وجود دارد آشنا و در حل مشكلات اهتمام مي‌ورزند.

4- مدرسان از كارايي و اثر بخشي نحوه ارائه مطالب آموزشي به والدين آگاهي مي‌يابند.

5- مسئولان از ميازن تأثير آموزش خانوده بر تغيير رفتار مثبت والدين مرد و زن در دروه‌هاي ابتدايي آگاه مي‌شوند و مي‌توانند اين ميزان تغيير رفتار را با والدين مرد و زن كه در اين دروه‌ها شركت نمي‌كنند مقايسه نمايند.

فرضيات طرح تحقيق:

تغيير عبارت است از تحولي كه در وضع‌ موجود پيش مي‌آيد (هرسي، بلانچارد 1372). برگزاري كلاسي‌هاي آموزشي خانواده تغيير برنامه‌ريزي شده‌اي است كه هدف آن نزديك كردن روش‌هاي تربيتي و آموزشي والدين و مربيان و در نهايت تغيير در رفتارهاي آنان مي‌باشد. با توجه به سطوح تغيير، هدف اين تحقيق بررسي ميزان تغيير در نظر گرفته مي‌شود. برنامه آموزشي خانواده در مدارس ابتدايي، راهنمايي و متوسطه بر طبق برنامه‌ريزي سازمان مركزي انجمن‌ اولياء و مربيان و ارائه طرح آموزش خانواده از طرف شورايي مركب از استادان دانشگاه و مسئولان انجمن مركزي صورت مي‌گيرد. با توجه به اهداف طرح آموزش خانواده انجمن اولياء و مربيان كتاب‌هاي «خانواده و فرزندان در دوره راهنمايي تحصيلي» و در خانواده و فرزندان در دوره دبيرستان» را توسط استادان طرح جامع آموزش خانواده تأليف و جهت تدريس در كلاس‌هاي آموزش خانواده به ميزان 14 ساعت منتشر ساختند.

در اين تحقيق در تغيير رفتار والدين صرفاً‌ در محدوده دو كتاب تدريس شده فوق توسط استادان بررسي مي‌شود و با توجه به تأثير آموزش خانواده‌ بر تغيير رفتار، سئوال‌هاي زير بر اساس محتواي دو كتاب فوق كه در اين جلسات تدريس مي‌شود ارائه مي‌گردد.

سئوالات اصلي تحقيق:

1. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديديه و آموزش نديده در خصوص ارتقاء آگاهي‌ها و دانسته‌هاي تربيتي تفاوت وجود دارد؟

2. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص بهبود راهنمايي تحصيلي فرزندان تفاوت وجود دارد؟

3. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص هدايت دين و اخلاق فرزندان تفاوت وجود دارد؟

4. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص آشنايي با شيوه‌هاي مناسب خانوادي تفاوت وجود دارد.

5. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص آشنايي تحكيم رابطه صميمي بين اولياء و مربيان و فرزندان تفاوت وجود دارد؟

6. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص واگذاري مسئوليت كارها به فرزندان تفاوت وجود دارد؟

سئوالات فرعي تحقيق:

7. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش د يده و آموزش نديده در دوره ابتدايي كلاس چهارم و پنجم در خصوص ابعاد شش گانه تفاوت وجود دارد؟

8. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده در دوره ابتدايي كلاس چهارم و پنجم در خصوص ابعاد شش گانه تفاوت وجود دارد؟

9. آيا بين ميزان آگاهي والدين آموزش نديده و طبقات مختلف تحصيلي پايه چهارم و پنجم ابتدايي تفاوت وجود دارد؟

10.م ايا بين ميزان آگاهي والدين آموزش ديده و طبقات مختلف تحصيلي پايه چهارم و پنجم ابتدايي تفاوت وجود دارد؟

11. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين زن آموزش ديده و اموزش نديده در خصوص ابعداد شش گانه تفاوت وجود دارد؟

12. آيا بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين مرد آموزش ديده و آموزش نديده در خصوص ابعاد شش گانه‌ تفاوت وجود دارد؟

تعريف واژه‌ها:

آشنايي با اهداف تربيتي اسلام، در تربيت ديني و اخلاق نوجوان بايد ملحوظ باشد، زيرا بدون در نظر گرفتن دستورهاي قرآني هرگز نمي‌توان انسان را تربيت كرد. پدران و مادران كه رسالت تربيتي ديني و اخلاقي نوجوان را عهده‌دار هستند، بايد از نظر علمي و عملي آشنا باشند تا در امر تربيت نوجواني موفق گردند و بنابراين والدين نياز به هدايت ديني فرزندان خود دارند. (واحد تحقيقات انجمن اولياء و مربيان، 1364)

دروه‌هاي تحصيلي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه دوره انتقالي ميان آموزش و زندگي است و در بسياري از كشورهاي در حال توسعه منبع اصلي توليد نيروي انساني نيمه ماهر است و از سوي ديگر دوره ابتدايي دوره‌اي است كه آموزش عمومي در آن صورت مي‌گيرد.

شيوه برخورد والدين با يكديگر بايد مطلوب و نحوه ارتباط آنان با فرزندان بايد بر اساس سن، رشد جسمان، جنسيت، هوش، محيط و ... باشد. والدين نمي توانند به روش آمرانه فعاليت فرزندان خود را كنترل نمايند. بلكه آنان نياز به دانستن و عمل كردن شيوه‌هاي مناسب روابط خانوادگي دارند.

تربيت: جريان مستمر، هدفدار و آگاهانه‌اي است كه براي شناخت و شكوفا كردن و به فعليت در آوردن ورشد استعدادهاي دروني انسان و بروز آن فطرتي كه بشر بر آن اساس آفريده شده است. (حسن زاده 1368).

آموزش: فرايندي است كه مهارت‌ةاي موجود را به هنگام كرده و مهارت‌ةاي جديدي را به وجود مي‌آورد. (رابينز 1374)

تأسيس اوليه آن به سال 1326 شمسي مي‌رسد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با بزانگري به اهداف و برنامه‌ها و با ايجاد دگرگوني در وضع مديريت و تشكيلات آن به صورت يك مؤسسه مردمي درآمد كه مسئوليت آن تحكيم موقعيت خانواده و ايجاد رابطه‌اي استوار بين اولياء و مربيان، رفع نابساماني‌ةا و كمبودها در مدارس، ارتقاء سطح فرهنگ والدين و مربيان و كلاً برنامه‌ريزي براي رفع مشكلات و موانعي است كه در سه راه آموزش و پرورش سال آينده است. (واحد تحقيقات انجمن اولياء‌ و مربيان، 1364)

آموزش خانواده: آموزش خانواده نوعي از تعليم و تربيت گروهي است كه برنامه‌هاي آموزشي وسيعي را شامل مي‌شود و به والدين كمك مي‌كند تا دانش و توانايي‌هاي خود را در زمينه پرورش و تربيت فرزندان به نحوه مطلوبي گسترش دهند. اين آموزش همچنين تا حدودي جنبه پيشگيري دارد واز ايجاد ناسازگاري‌هاي اجتماعي و عاطفي جلوگيري مي‌كند و به پيشرفت و بهبود سلامت رواني كمك مي‌نمايد (شفيع آبادي 1371).

تغيير رفتار: توانايي‌هاي بالقوه در جهت بالفعل شدن آن توانايي‌ها تحت يك نظام و برنامه‌ريزي آموزشي و پرورشي صحيح و هدفمند در جهت رسيدن به اهداف (علاقه بند، 1370).

نمودار زير نماي كلي تحقيق را نشان مي‌دهد:

 

محدوديت‌هاي تحقيق:

1. بي‌سوادي تعدادي از والدين آموزش ديده و آموزش نديده و مشكل در پاسخ‌گويي به پرسشنامه.

2. اهمال تعدادي از والدين در پاسخ‌گويي به پرسشنامه.

3. كمك گيري تعدادي از والدين از افراد مشخص در پاسخ‌گويي به پرسشنامه كه محقق ناگزير گرديد از والدين دعوت كتبي گرفته و پرسشنامه‌ها در محل دفتر مدرسه توزيع گردد.

4. كم بودن منابع انگليسي در دسترس.

5. مهاجرت تعدادي از والدين آموزش ديده به شهرهاي ديگر.

6. عدم برگزاري كلاس‌هاي آموزش خانواده در روستاها.

7. متفاوت بودن محتواي مواد تدريس شده در جلسات و دخالت نظرات شخصي مدرسين در ارائه مطالب آموزشي

 

 

فصل دوم:

پژوهش مباني نظري و تئوريك تغيير، تغيير رفتار والدين، آموزش خانواده، محتواي درسي جلسات آموزش و برنامه كاري انجمن مربيان به رشته تحرير در آمده است در اين فصل سعي گرديده است با توجه به فرضيات تحقيق و اهميت آموزش خانواده و تغيير رفتار والدين، مفاهيم اساسي در حوزه تحقيق مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.

فصل دوم: ادبيات تحقيق

بخش اول پيشينه‌ي تحقيق

تحقيقات متعدد نشان مي‌دهد پيشرفت تحصيلي دانش آموزاني كه وادلين آنها افرادي آگاه و آموزش ديده هستند و بهتر به راهنمايي آنها مي‌پردازند بيشتر است. در تحقيقي كه بوسيله «ليتل» و همكارانش (1973) انجام شده است، تفاوت دانش آموزان از لحاظ سن، سطح تحصيلات والدين و پايداري خانوادگي آنها، مورد بررسي قرار گرفته است. محققان به اين نتيجه رسيده‌اند كه پيشرفته كودكاني كه والدين با سواد و آموزش ديده داشته‌اند بيشتر بوده است.

تحقيق ديگري در زمينه روش‌هاي تربيتي والدين و پيشرفت تحصيلي فرزندان توسط«ريموند كتل» و «ديلمن بارتن» انجام شده است هدف اين تحقيق بررسي اين نكته بوده است كه آيا رفتار والدين در پيشرفت تحصيلي فرزندان مؤثر است يا نه. در نتيجه كلي تحقيق اين بود كه اولاً رفتار والدين با فرزندان در قدرت‌هاي شناختي از جمله در پيشرفت تحصيلي مؤثر است. ثانياً سختگيري و محبت و پيش از حد والدين به فرزندان ، موجب عقب ماندگي تحصيلي آنها مي‌شود. (آرمنده، 1372)

نتيجه يك بررسي تحت عنوان عوامل مؤثر در جذب اولياء به كلاس‌هاي آموزش خانواده در شهر يزد موانع حضور مؤثر آنان در كلاس‌هاي آموزش خانواده بررسي شده است. (صافي 1377)

دوره برگزار شده كلاس‌هاي آموزش خانواده تأثيرات بسياري در جهت دادن به رفتار مثبت والدين و ديگر اعضاي خانواده داشته است. بر اساس نتايج تحقيقات كه در چندين منطقه و شهر در اين خصوص صورت گرفته است. مي‌توان گفت كه بر گزاري اين كلاس‌ها بر دانش آموزان و والدين و بهبود در روابط بين والدين و فرزندان تأثيرات مثبت و سازنده‌اي داشته است. همچنين از بين دروس ارائه شده در كلاس‌هاي آموزش خانواده، دروس تعليم و تربيت اسلامي با تأكيد بر روش‌ها «روان شناسي تربيتي» «نحوه رفتار والدين با فرزندان« و «بهداشت خانواده» بر آگاهي تربيتي والدين تأثير بيشتري داشته و مورد توجه قرار گرفته است. از ديگر نتايج مهم اين بررسي‌ها وجود رابطه مثبت بين ميزان شركت والدين دانش آموزان در كلاس‌هاي آموزش خانواده و پيشرفت تحصيلي آنان است. به عبارت ديگر هر چه والدين پيشرفت در كلاس‌هاي آموزش خانواده شركت كرده‌اند، فرزندانشان به پيشرفت تحصيلي بيشتري نايل شده‌اند.

در يك نگاه كلي، براساس بررسي‌ها و تحقيقات به عمل آمده، مي‌توان اذعان كرد كه اگر چه در تشكيل كلاس‌هاي آموزش خانواده از يك سو، و شركت والدين در اين كلاس‌ها از سوي ديگر، مسايل و مشكلاتي هم براي والدين شركت كننده و هم براي مجريان اين برنامه موجود بوده است. اما اهميت نتايج و آثار مثبت اين كلاس‌ها به قدري است كه نبايد مشكلات گوناگون، مانع از اجرا و شركت در اين كلاس‌ها باشد. البته براي نتيجه‌گيري بيشتر و بهتر بايد كوشيد كه تا حد امكان، مشكلات و مانع موجود مرتفع گردد. (ثابتي 1376). هرتل محققي كه سيزده سال در زمينه انجمن‌هاي اولياء‌ و مربيان و كارآيي آن در اروپا تحقيقات وسيعي انجام داده و به نتايج قابل توجهي رسيده است ضمن مصاحبه با اولياي دانش آموزان سئوالاتي در زمينه جلسات آموزش خانواده مطرح كرده در تحليل پاسخ‌هاي اوليا مشخص گرديد كه اكثر آنان مايلند از طريق شركت در اين قبيل جلسات از وضع تحصيلي و اجتماعي فرزندان خود مطلع گردند، اما ظاهراً از اينكه محتواي اين جلسات صرفاً آموزش است، چندان راضي نيستند و ترجيح مي‌دهند در اين وع گردهمايي‌ها، مسائل مربوط به رشد عاطفي و اجتماعي فرزندانشان نيز مطرح گردد. يكي از انتظارات آنان از انجمن‌هاي اولياء ‌و مربيان اين است كه مدير مدرسه قبلاً موضوع صحبت و دستور جلسه را به اطلاع اولياء‌برساند تا آنان با آمادگي بيشتر دي جلسات حضور يابند عده‌اي از اولياء پيشنهاد كرده بودند كه در برخي از جلسات فرزندان آنان نيز حضور داشته باشند تا در جريان تبادل نظريات اولياء و مربيان خود قرار گيرند. (بازرگان، 1377) نتيجه‌ي يك بررسي كاستي‌ها و راه‌حل‌هاي آموزش خانواده مورد بررسي قرار گرفته كه به عواملي مانند عدم تشكيل كلاس‌ها در روستا، نبود مدرس تمام وقت، نبودن بودجه معين براي تأمين حق التدريس مدرسين و نداشتن فضايي آموزشي براي بزرگسالان و ... اشاره شده است. (تيموري، 1376)

آنچه در تحقيقات داگلاس مورد توجه قرار گرفت و از اهميت زيادي برخوردار مي‌باشد عبارت است از مطالعه تأثير علاقه وادلين و نگرش حمايت كننده آنها در تحصيل فرزندان. نگرش مثبت والدين نسبت به تحصيل فرزندان و تشويق و حمايت آنها داراي معناي خاصي است. و نكته جالب اينكه اين نوع نگرش از سطح تحصيلات والدين نشأت نمي‌گيرد. (پاشاليج، 1375).

در مطالعه‌اي كه روي 573 نفر نوجوان دختر و پسر دبيرستاني در سال 1374 انجام شده آنان به اين پرسش كه به چه نوع كمك و راهنمايي از طرف بزرگسالان نياز دارند. پاسخ‌هاي زير را ارائه داده‌اند: گوش دادن، سعي در درك و شناخت، پذيرش احساسات، تشويق آنان به حل مشكل، پايه ريزي اعتقادات مذهبي، كمك به رشد استعدادها (نوابي نژاد، 1378).

بخش دوم: استراتژي تغيير:

خانواده اولين و مهمترين نهاد در تاريخ فرهنگ و تمدن انساني است و اولين مدرسه‌اي است كه انسان در آن تعليم مي‌يابد و با اصول اجتماعي و روش تفاهم با ديگران آشنا مي‌شود. شخصيت هر فرد در خانواده شكل مي‌گيرد. روابط عاطفي پدران و مادران با فرزندان خود، اهميت خانواده و نقش آن را روشن مي‌سازد. ادراك ارزش‌هاي معنوي و اخلاق ما رشد اجتماعي، عاطفي، عقلاني و بدني، در حد وسيع در خانواده صورت مي‌گيرد. بنابراين خانواده را بايد نهادي مقدس و با ارزش تلقي كرد. از سوي ديگر، خانواده نهادي است كه عواطف فرد در آن شكل مي‌گيرد. فرد در خانواده نحوه بروز عواطف را فرا مي‌گيرد، كنترل كردن عواطف را مي‌اموزد و نيازهاي عاطفي خود را تأمين مي‌كند شايد هيچ نهاد اجتماعي ديگري به اندازه خانواده در تأمين نيازهاي اساسي رواني، به ويژه نيازهاي عاطفي، مؤثر نباشد. به زعم اكثر قريب به اتفاق دانشمندان علوم انساني، آنچه تحت عنوان «نابساماني رفتار بشري» و به بيان صحيح‌تر «اختلالات رفتاري» از قبيل: بزهكاري، اعتماد به مواد مخدر، سرقت، سرشكستگي‌هاي جنسي، فرار از كانون خانواده و ... در جامعه مشاهده مي‌شود، در حقيقت منشأ و مأموا در تربيت‌هاي غير اصولي و نابساماني‌هاي خانوادگي دارد. بنابراين از روزي كه توجه علماي انسان شناسي و به خصوص روان شناسي به منشأ و علت عمده اختلالات رفتار بشري جلب گرديده دوران كودكي، سال‌هاي سرنوشت ساز براي پرورش شخصيت و به تبع آن محيط خانواده به عنوان اولين و مهمترين پرورشگاه مورد توجه و بررسي پژوهشگران قرار گرفت.

يكي از ويژگي‌هاي دنياي امروز، انفجار علم و دانش در همه حوزه‌ها و تأثير ژرف آن در زندگي فردي و اجتماعي است. به تناسب گسترش علوم، حيات رواني انسان‌ها، پيچيدگي مي‌يابد و براي شناخت بهتر انسان‌ها نسبت به يكديگر در مناسبات اجتماعي، كه خانواده بارزترين نمونه آن است. محتاج به علم و دانشي بيش از گذشته هستيم. و اين امر «آموزش خانواده» را براي هر زن و مرد ضروري مي‌سازد. آموزش‌هايي كه ضمن ايجاد شناخت بيشتر، اعضاي خانواده را قادر سازد نقش‌ها و وظايف خانواده را در برابر همسر و فرزندان به بهترين شكل انجام دهند. رويكرد نظريه پردازان به مسأله تأثير محيط و عوامل محيطي بر پرورش و رشد قوا و استعدادهاي انسان و اهميت اين عوامل در دوران كودكي، مسأله آموزش والدين را به عنوان يك راه و روش كار مطرح ساخت. از طرف ديگر مي‌دانيم كه مدرسه دومين واحد متشكل و در حقيقت به عنوان پلي براي ورود فرزندان از محيط بسته و تحت كنترل خانواده به جامعه بزرگ و متنوع انساني است كه در مسير تلاش براي آموزش والدين قرار گرفت. مدارس از اين جهت كه خانه دوم فرزندان محسوب مي‌شوند، مكان مناسبي براي بررسي و تنظيم برنامه‌هاي متناسب براي آموزش والدين هستند. بنابراين نخستين كوشش‌ها در جهت آموزش والدين از مدارس آغاز شده كه هم اينك نيز عهده برنامه‌هاي آموزش والدين در همين مكان‌ها و با كمك والدين از مدارس آغاز شده كه هم اينك نيز عهده برنامه‌هاي آموزش والدين در همين مكان‌ها و با كمك و مساعدت مربيان مدارس و استادان دانشگاه‌ها صورت مي گيرد. انجمن‌ اولياء و مربيان وزارت آموزش و پرورش متكفلي برگزاري اين گونه كلاس‌هاي آموزش مسائل تربيتي براي والدين دانش آموزان در ايران است.

اين كلاس‌ها تحت عنوان «كلاس‌هاي آموزش خانواده» داير شده كه در وهله اول گام مثبت و مؤثر در جهت و شكوفايي استعدادهاي دانش آموزان، اين آينده سازان جامعه است. هدف اصلي انجمن اولياء و مربيان در سطوح مختلف از مدرسه تا سازمان مركزي، تلاش براي تقويت روح همكاري و همفكري دو نهادخانه و مدرسه به منظور ايجاد فضاي مناسب، در تربيت كودكان و نوجوانان است. لذا توجه اساسي به آموزش خانواده‌ها در سياست‌ها و برنامه‌هاي انجمن، جايگاهي والا دارد و از حدود هشت سال پيش، برنامه‌هايي براي اين منظور تهيه و اجرا گرديده و به طور مستمر بر حق و گسترش آن افزوده شده است. (محمدخاني، 1379)

خط مشي‌هاي تغيير رفتار:

براي ايجاد يك تحول جامع مي‌توان از سه استراتژي مهم رفتاري، ساختاري و فني در اين زمينه بهره جست، استراتژي‌هاي فني به بهبود شيوه‌هاي تدريس، آموزش مدرسان استفاده از امكانات مطلوب و استراتژي‌هاي ساختاري به تغيير در ساختارها و روابط رويه‌ها و دستور كارها و مقررات آموزشي، و استراتژي‌هاي رفتاري به شناخت و درك عميق رفتارها و شيوه‌هاي شكل‌گير و قابليت تغيير آنها اشاره گردد. بعضي از مديران و والدين الزامي كردن كلاس‌هاي آموزش خانواده را براي والدين بويژه پدران، توصيه مي‌كردند. در بعضي موارد كه تغيير با زور اعمال مي‌شود نوعي دانش بوجود مي‌آيد كه در مقابل تغيير ايجاد تعهد مي‌كند و به موازات تغيير رفتار فرد و گروه كم كم به تغيير مشاركتي نزديك مي‌شوند اگر چه علاقه به تغيير مشاركتي بيشتر از تغيير آمرانه و تحميلي است و ليكن براي اجراي تغيير چيزي به نام بهترين خط مشي موجود نيست. (هرسي، بلانچارد، 1372)، با اين همه الزام والدين به شركت در كلاس‌هاي آموزش خانواده نه مي‌تواند تجويز شود و نه مي‌تواند رو شود. زيرا بسته به شرايط و محيط مي‌توان تصيم گيرفت.

خط مشي‌ تغيير در آموزش خانواده‌ها:

هدف اصلي كلاس‌هاي آموزش خانواده اصلاح، بهبود و تغيير دانش و بينش و رفتار والدين است.

تغيير: عبارت است است از تحولي كه در وضع موجود پيش مي‌آيد (هرسي بلانچارد، 1983) تحول گاه هارلي است و گاه غير مادي گاه برنامه‌ريزي شده است و گاه غير برنامه‌ريزي شده. تغيير برنامه‌ريزي شده كوششي است منظم، منسجم و هدفدار كه با برنامه و طرح قبلي انجام مي‌گيرد. و در آن به طور منظم تلاش مي‌شود كساني كه تحت آموزش خانواده ويژه اولياء كوششي است از اين نوع كه با هدف نزديك كردن روش‌هاي تربيتي و آموزشي والدين و مربيان و در نهايت تغيير در رفتارهاي آنان انجام مي‌گيرد.

فنون تغيير رفتار:

فنون تغيير رفتار به مجموعه‌اي از اصول و فنون يادگيري گفته مي شود كه هدف آن اصلاح رفتار فرد است و در آن هم ايجاد و افزايش رفتارهاي مطلوب مورد نظر است و هم كاهش و حذف رفتارهاي نامطلوب (سيف، 1368).

خاستگاه‌هاي تغيير:

تغيير در دانش، بينش و رفتار افراد ممكن است و خاستگاه عمده داشته باشد، كه يكي از درون خانواده و ديگر از بيرون خانواده سرچشمه مي‌گيرد به نحوي كه بعضي از خانواده‌ها با توجه به نيازي كه احساس مي‌كنند خود به دنبال آموختن روش‌هاي جديد آموزشي و پرورشي مي‌روند تا اينكه بتوانند بر مشكلات تربيتي خانواده خود فائق آيند و يا اينكه اين نياز از طرف جامعه، مدرسه و ساير دستگا‌ه‌هاي مسئول تشخيص داده مي‌شود تا با حضور و همكاري آنان با مربيان مدرسه، مشكلات آموزشي و تربيتي را به حداقل برسانند. پر واضح است كه اگر احساس نياز از خاستگاه اول باشد كلاس‌هاي آموزش خانواده‌ و برنامه‌هاي ايجاد تغيير از اثر بخشي و كارايي بيشتري برخوردار خواهند بود عوامل اصلي اين احساس نياز مي‌توان در مسايلي نظير تغييرات مستمر اجتماعي، ماهيت متحول و انعطاف پذير دانش آموزان، هجوم فرهنگ‌هاي بيگانه، اختلافات خانوادگي، سوء برداشت‌هاي تربيتي، اختلاف ارزش‌ها حاكم بر مدرسه و خانه جستجو كرد كه همگي بيانگر اهميت كلاس‌هاي آموزش خانواده مي‌باشد.

مراحل تغيير:

دانشمندان براي مسأله تغيير سه مرحله را ذكر كرده‌اند. (هرسي، بلانچارد، 1372)

الف) انجماد زدايي:

در اين مرحله در واقع روش‌ها و منش نادرست موجود مورد انتقاد واقع مي‌شود و احياناً حملاتي هم به آنها صورت مي‌گيرد. به طور مثال در يك برنامه آموزش خانواده تنبيه بدني به عنوان يكي از عوامل آسيب زا در تربيت، مورد نكوهش قرار مي‌گيرد و معايب و زيان‌هاي آنها بيان مي‌گردد.

ب- ايجاد متغيير و تحول

در اين مرحله مسأله تغيير و تحول علمي مي‌گردد. آموزشگران در اين مرحله به نوعي كه شكل دهني مجدد دانش و بينش افراد تحت آموزش مي‌پردازند مثلاً به آنان گفته مي‌شود كه به جاي تنبيه بدني كه سلامت رواني بچه‌ها را تهديد مي‌كند به روش‌هاي مؤثر تربيتي ديگر نظير تهديد كردن موقتي، محروم كردن كودك از يك پاداش متوسل شوند و آنان را به سوي خود كنترلي سوق دهند.

ج- تثبيت:

كوشش براي تثبيت رفتار جديد فعاليتي است كه به دنبال مرحله قبلي اتفاق مي‌افتد و در آن افراد تحت آموزش از طرق دريافت تقويت كننده‌هاي مثبت، رفتار جديد را پذيرفته، جزو رفتارهاي جديد خود قرار مي‌دهد مثل مشاهده آثار ارزش گذاري و شخصيت دادن به نوجوانان و جوانان در اصلاح رفتار آنان.

سطوح تغيير:

تغيير چهار سطح دارد: 1. تغيير در دانش 2. تغيير در بينش يا نگرش 3. تغيير در رفتار فرد. 4.تغيير در رفتار گروه (هرسي، بلانچارد، 1372).

تغيير در نگرش كه عبارت است از تغيير در بينش‌ها، طرز تلقي‌ها و قضاوت‌هاي مبتني بر دانش و معرفت و از تغيير در دانش مشكلتر است. (رضائيان، 1372).

تغيير دادن رفتار افراد نيز به نوبه‌ي خود از تغيير دادن رفتارهاي گروهي دشوارتر است. و ايجاد اين تغييرات در ميان گروه‌ها و يا سازمان‌ها (مثلاً سازمان خانواده) پيچيده‌تر مي‌باشد. زيرا آنچه در اين مرحله بايد انجام گيرد. تغيير عادات، هنجارها و سنت‌هايي است كه طي ساليان متمادي شكل گرفته‌اند و به سادگي قابل تغيير نيستند.

تغيير مشاركتي:

حداقل پيامدهاي روان شناختي و مشاركت افراد در برنامه، بويژه برنامه‌هاي تغيير عبارتند از (طوسي 1370):

الف) درگيري ذهني و عاطفي ب) انگيزش براي دعا دادن

ج) پذيرش مسئوليت د) ارضاي نياز شناسي

هـ) افزايش دلبستگي و) تسهيل ارتباطات

ز) كاهش مقاومت

چنانچه مديران برنامه‌هاي آموزشي خانواده، تربيتي اتخاذ كنند كه شركت كنندگان در دوره‌هاي بيشرين نقش را در تعيين اهداف و روش‌هاي اجرايي داشته باشند. در اين صورت تعهد آنان به اهداف تعيين شده بيشتر خواهد شد. از ديگر نتايج اين كار ايجاد احساس مسئوليت، انگيزش بيشتر و احساس احترام و تكريم، باز شدن راه‌هاي ارتباطي و نيز كاهش مقاومت آنان در برابر آموزش‌هاي ارائه شده خواهد بود.

چنانچه مديران و مسئولان برنامه‌هاي آموزش بزرگسالان بتوانند چنين شرايطي را به وجود آورند والدين با احساس نياز بيشتر و علاقه زياد، كلاس‌هاي آموزش خانواده را جزيي از برنامه‌هاي زندگي خود قرار خواهند داد.

تغيير تربيتي را نبايد تغيير آني و كاملاً آشكار بشمار آورده، بلكه تغييرات تربيتي همانند بسياري از تغييرات طبيعي در جهان، از دو مرحله خرد و كلان و يا ريز و بزرگ تشكيل شده است.

در تربيت بايد توجه كرد كه تغييرات ريز و بزرگ به كرات اتفاق مي‌افتد خانواده‌اي كه ناگهان با فرزند نوجوان خود به تعارض و تضاد آشكار مي‌افتد و نوجوان فرهنگ وارزش‌هاي خانواده را زير پا مي‌گذارد نبايد تصور كند كه اين تغيير در پي وقوع تغييرات مكرر ريز و خردي كه قابل رؤيت براي پدر و مادر محسوس نبوده، بروز پيدا كرده است. چه بسا پدر و مادراني كه از اقدامات تربيتي خود انتظارات ديگر داشته‌اند. و ثمري كاملاً متضاد بدست آورده‌اند.

اينان از آثار و تغييرات خرد غلفت كرده، ناگهان با تغيير كلان مواجه شده‌اند كساني كه تغييرات ريز تربيتي را مي‌بينند و مي‌فهمند، قطعاً مربياني موفق تر از كساني هستند كه تنها تغيير كلان را احساس مي‌كنند گروه اول فرصت‌ها را غنيمت مي‌شمرند و گروه دوم فرصت‌ها را از دست مي‌دهند.

موانع و مشكلات تغيير:

يكي از مشكلات عمده تغيير، مقاومت در برابر تغيير مي‌باشد. مقاومت گاه ممكن است از يك برداشت مثبت و عاقلانه سرچشمه بگيرد. نظير پرهيز از بي‌ثباتي و تزلزل اوضاع و گاه ممكن است از يك برداشت منفي غير عاقلانه ناشي شود نظير ترس از تغيير وضع‌ها موجود، علاقه به سبك يا روش خاص، تنبلي و بي‌حالي يكي ديگر از مشكلات عمده تغيير رفتار والدين تجربه‌هاي جايگزين شده و يا عادات و رفتارهاي شكل يافته و تثبيت شده است. از آنجا كه كار آموزشگران و مربيان آموزش خانواده به نوعي بازسازي است تا تربيت، و چون در اين حالت افراد داراي شكل خاص تربيتي هستند در برابر آموزش‌هاي انجام شده مقاوم بوده، از شكل و فرم رواني و رفتار خود دفاع خواهند كرد (بنابراين كار بازسازي مقداري دشوارتر است (رشيد پور 1373).

يكي از سئوالات اساسي در مورد كلاس‌هاي آموزش خانواده بايد اين باشد كه اين كلاس‌ها به چه مقدار تغيير در رفتار متعلمان منجر مي‌شود. به اين سئوال را همه دست اندركاران از خود خواهند پرسيد. به نظر مي‌رسد كه اين پرسش درجه توفيق كلاس‌هاي آموزش خانواده را بيان مي‌كند.

وقتي كه از والدين شركت كننده در كلاس‌ها پرسيده مي‌شود كه آيا اين كلاس‌ها در تغيير رفتار شما مؤثر بوده است يا خير؟ جواب‌هاي متفاوتي شنيده مي‌شود. بعضي از آنها از شكل برگزاري، نحوه بيان مسائل توسط استادان و درجه كاربري بودن آنها اظهار رضايت مي‌كنند و مي‌گويند خيلي خوب بود استفاده كرديم. بعضي ديگر آن را در حد يادآوري و تذكر مسائل و بعضي تكراري ارزيابي مي‌كنند.

گروهي از اوليا كه ميل چنداني به شركت در كلاس‌ها ندارند كساني مي‌باشند كه از تحصيلات نسبتاً بالايي برخوردار مي‌باشند و اين افراد دو دسته هستند. دسته اول كساني هستند كه واقعاً داراي مطالعات و تجربيات ارزنده‌اي در مسائل خانواده و روش‌هاي تربيتي مي‌باشند و از نظر سطح دانش و تناسب رفتار در حد مطلوبي هستند. ولي گروه ديگر به دليل شيفتگي حرفه‌اي يا شخصيتي و يا به عبارتي خود بزرگ بيني خود را از شركت در اين نوع كلاس‌ها بي‌نياز مي‌دانند، در حالي كه اين گونه افراد اگر چه ممكن است داراي تحصيلات دانشگاهي هم باشند.، ولي الزاماً اين تحصيلات آنان را از گذراندن دوره‌هاي آموزشي خانواده و آشنايي با اصول و وظايف مربوط به اداره خانواده و ... بي‌نياز نمي‌كند.

يكي ديگر از موانع عمده كار مربوط به مسأله مديريت، عملكرد عوامل اجرايي، سطح كيفي مدرسان و استادان، همخواني قولي و فعلي آموزشگران و لحاظ نكردن مسائل و مشكلات محيطي و اقليمي اولياء گرامي است كه از عوامل مؤثر در كار آموزش خانواده به شمار مي‌آيد. تقي زاده بيرامي، 1375).

بخش سوم:

آموزش خانواده:

نياز آموزشي والدين:

اولين نكته‌اي كه در آموزش والدين بايد مورد توجه قرار گيرد، نيازهاي آموزشي آنان است، به عبارت ديگر بايد به اين سئوال پاسخ دهيم كه: والدين شركت كننده، چه كساني هستند. و چه نيازهايي دارند؟ در صورتي كه براي اين سئوال پاسخي نيابيم، در آموزش والدين چندان موفق نخواهيم بود، زيرا از خصوصيات افراد بزرگسال اين است كه آنها انتظار دارند. از آموزشي كه براي آن وقت صدف مي‌كنند. نتايج فوري عايدشان شود. بدين ترتيب اگر ندانيم كه والدين به آموزش چه مطالبي نياز دارند، چگونه مي‌توانيم براي آموزش آنها و رسيد به نتايج مثبت، برنامه‌ريزي صحيح داشته باشيم؟! پس در اينجا اين سئوال مطرح مي‌شودك ه اصولاً نياز آموزش چيست؟

در تعريف نياز آموزشي مي‌توان گفت كه نياز آموزش فاصله‌اي است بين آنچه فرد در حال حاضر هست با آنچه بايد باشد.ي براي مثال پدري است كه در برابر همسر و فرزندان خود احساس مسئوليت ندارد (وضعيت موجود) اما آنچه واضح و روشن است، اينكه اين پدر در حال حاضر نمي‌تواند نقش خود را به درستي در حال خانواده ايفا كند. بنابريان لازم است كه احساس مسئوليت در مورد خانواده‌اش را به دست آورد. دو وضعيت مطلوب، پس نوع ا«وزشي كه مي تواند در تبديل اين پدر از وضعيت اول: بر وضعيت دوم مؤثر افتد:

نياز آموزشي او را تشكيل مي‌دهد در تعريف نياز آموزشي، خانم دك

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

فقدان ارتباط و آثار آن


فهرست مطالب

عناوین صفحه

مقدمه 2

فصل اول : کلیات 3

ضرورت بحث 3

واژه شناسی 4

عناصر ارتباط 5

فصل دوم : اصول ارتباط 6

واژگان در ارتباط 11

تاکید بر روشن کردن معنا 12

تنهايي چيست؟ 12

فصل سوم : انواع ارتباط 13

موانع ارتباط 16

رمز موفقیت در ارتباط 18

منابع تحقیق 20

 

 

 

 

مقدمه :

ارتباط محور اصلی زندگی ما را تشکیل می دهد . ارتباط با اشکال مختلف خود نظیر، کلامی یا نوشتاری ، نمادین ، غیر کلامی ، عمدی یا غیر عمدی ، فعال یا غیر فعال ، در اغلب کارهای ما از اهمیت بسیاری برخوردار است .

در حقیقت بیشتر ما حدود 50 الی 75 درصد از روز خود را به برقراری ارتباط نوشتاری ، رودررو و یا تلفنی اختصاص می دهیم. البته 80 درصد از ارتباطات ما از نوع گفتاری است.

از طریق برقراری ارتباط با دیگران است که ما می توانیم به اهداف و آرزوهای خود جامع عمل پوشانده و از طریق برنامه ها و کارهای روزانه به پیشرفت قابل توجه و موفقیت نائل شویم .

برقراری ارتباط موفق و مؤثر مهارتی است که می تواند رشد یابد . ولی این کار به تمرین آگاهانه و اندیشمندانه ، صراحت و تکنیک های نه چندان ساده ، نیازمند است . چون از طریق تمرین ، مهارتهای ما افزایش یافته و درک ما از ارتباط و فرآیند ارتباطی خود و دیگران عمیق تر می گردد .

انسان، ناچار از برقراری ارتباط است ، زیرا موجودی است اجتماعی و مدنی ، در حالیکه نبودن ارتباط برابر است با تنهایی و نتیجه تنها زیستن منزوی شدن است .

در جامعه انسانی هدف تنها برقراری ارتباطات نیست بلکه تقویت و تحکیم و تداوم ارتباط مورد نظر انسانها است .

پایه و اساس برقراری ارتباط، معنا است و نتیجه آن این است که معنای متجلی شده در ذهن مخاطب با معنی مورد نظر فرستنده مشابهت داشته باشد .

 

 

فصل اول :

کلیات

ضرورت بحث : فقدان ارتباط و آثار آن

شناخت بحث : واژه شناسی

اجزاء بحث : عناصر ارتباط

فقدان ارتباط و آثار آن :

ارتباط سرچشمه فرهنگ و موجب تکامل آن است ، تا زمانیکه انسانها پراکنده و تنها زندگی می کردند ، هیچ یک از عناصر ارتقاء فرهنگی را کسب نکرده بودند ، مثلا ؛ ویکتور در جنگلهای آویران فرانسه تنها زندگی می کرد او جز صورت انسانی هیچ گونه شباهتی به انسانها نداشت ، حتی به جای صحبت کردن زوزه می کشید و چهار دست و پا راه می رفت حتی پس از برگشت به جامعه هم شکلی آدمی پیدا نکرد.

معلوم می شود سالهای نخست حیات انسان در تکوین ذهن اهمیت خاصی دارد ، به گونه ای که ترمیم آن ممکن نیست.

در نتیجه فقدان ارتباط انسان تنها ، منزوی شده و گرفتار پیامدهای منفی تنهایی می شود . هر چه دانش اجتماعی پیش می رود بیشتر مشخص می شود که انسان تنها در معرض بسیاری از آسیبهای اجتماعی قرار می گیرد .

انزوا گرایی، امروزه یکی از ابزار دشمن برای مبارزه با ارزشهای دینی است . به وجود نیامدن جامعه ، عدم پدیداری فرهنگ ، هرج و مرج گرایی ، پوچ گرایی ، انحرافات اخلاقی ، اعتیاد ، خودکشی و ... را می توان از آثار و پیامدهای منفی فقدان و نبودن ارتباط برشمرد .

 

واژه شناسی :

تعریف :

ارتباط ، انجام شدن اشتراک یا به اشتراک گذاشتن یا به اشتراک رسیدن است ، وقتی دو طرف ارتباط در مورد پیام به اشتراک نظر رسیدند ارتباط برقرار شده است .

البته معنای اشتراک نظر توافق نظر نیست بلکه معنایش فهم مشترک، که غیر از پذیرش است .

ارتباط اجتماعی چیست ؟

عبارت است از فن و مهارت انتقالی اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر ، و به عبارت دیگر ارتباط اجتماعی بنیان و اساس جامعه را تشکیل می دهد و اجتماع فراهم می سازد .

عمده ترین شکل ارتباط در جامعه، ارتباط ناقص است و این خود ناشی از عواملی است که یکی از این عوامل، نداشتن نقطه اشتراک و یا عدم دارایی زبان مشترک می باشد .

کاملترین نوع ارتباط ، ارتباط چهره به چهره است که شاید فرمایش امام صادق علیه السلام که فرمود :

کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم ؛ [1]

مردم را بدون زبان دعوت کنید ، اشاره به این نوع از ارتباط باشد .

بنابراین ارتباط یک مقوله دوطرفه است و هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیام خود از وسایل ، ابزار و نمادی استفاده می کند و اساساً ارتباط بدون نماد شدنی نیست .

 

 

 

عناصر ارتباط :

1- فرستنده پیام :

ریشه بسیاری از مشکلات ارتباطی عدم توانایی در تمرکز دقیق روی فرستنده می باشد . امروزه فرستنده را تنها عنصر تأثیرگذار در گردونه ارتباط نمی دانند ، بلکه برای گیرنده و وسیله ارتباط نیز تأثیر ویژه ای قائلند .

2- گیرنده پیام :

برای دریافت بهتر پیام ، باید توجه خود را به فرستنده معطوف دارد ، جسم و ذهن خود را متوجه فرستنده کند و خوب گوش کند تا پیام ارسالی را دقیق و کامل دریافت کند .

3- محتوای پیام :

جهت ایجاد صراحت و نفوذ در پیام ، انتخاب واژگان دارای اهمیت خاصی است . هر چند محتوای پیام چیزی فراتر از واژگان تشکیل دهنده آن است ، ولی این بدان معنا نیست که اهمیت لغات را انکار نماییم.

از آنجائیکه لغات نقش مهمی در پیام دریافت شده دارند ، باید سعی شود آنها را با دقت بیشتری انتخاب نموده ، لغات را بدون فکر و یا صرفاً براساس عادت بکار نبریم .

4- وسیله و ابزار :

به طور کلی هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیامهای خود از وسائلی و ابزار ارتباطی بهره می گیرد ، اساساً ارتباط بدون ابزار و وسیله شدنی نیست . علاوه بر اینکه امروزه در گردونه ارتباط وسیله و ابزار از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

 

 

5- اثر پیام :

در ارتباط میزان تغییر نگرش و رفتار طرف مقابل مهم است . راههای متعددی وجود دارد برای تشخیص این امر و اینکه بدانیم پیام ارسالی در فرایند ارتباط چه اثری داشته است .

موارد فوق مهمترین عناصر تشکیل دهنده ارتباط هستند .

فصل دوم:

- همه کارهای ما در حقیقت نوعی ارتباط است .

- نحوه ارسالی پیام همواره در نحوه دریافت آن تأثیرگذار است .

- ارتباط در واقع همان پیامی است که دریافت می شود .

- نحوه شروع ارسال پیام اغلب تعیین کننده نتیجه است .

- ارتباط یک خیابان دو طرفه است .

- ارتباط مانند حرکات دست است .

  • واژگان در ارتباط
  • تنهایی نتیجه رعایت نکردن اصول ارتباط

 

اصول ارتباط

1- همه کارهای ما در حقیقت نوعی ارتباط است .

ما برای ، کسب اعتبار ، خبر دادن ، کمک کردن ، کسب اطلاعات ، کسب احترام ، سلام و احوالپرسی ، وقت گذرانی، اطمینان دادن و اطمینان گرفتن ، امرار معاش ، داد و ستد ، برقراری دوستی ، اجتماعی شدن ، یاد گرفتن ، شکایت کردن ، حفظ ادب و ... ارتباط برقرار می کنیم .

هر روز به شیوه های مختلف با دیگران ارتباط برقرار می کنیم مثلاً به تبادل افکار ، احساسات و تمایلات خود می پردازیم . به دیگران نشان می دهیم که تا چه اندازه آنها را دوست داریم و برای آنها احترام قائلیم .

انواع ارتباط[2] اعم از ساده یا پیچیده ، عمدی یا غیر عمدی ، کلی یا طرح شده برای یک منظور خاص ، فعال یا غیر فعال ، عمده ترین وسیله برای دستیابی به نتایج مثبت و ارضاء نیازها و تحقق بخشیدن به آرزوهای ما است .

برقراری ارتباط ، به شکل مؤثر و یا ضعیف ، بخش اصلی زندگی ما را تشکیل می دهد .

مهارتهای ارتباطی[3] ما بیانگر میزان توانایی و اعتماد به نفس ما بوده ، همچنین باعث افزایش میزان ارزش و احترام ما نزد دیگران می گردد .

2- نحوه ارسال پیام همواره بر روی نحوه دریافت آن تأثیرگذار است .

پیام دریافت شده چیزی فراتر از کلمات و الفاظ ظاهری است . درجه صدا و لحن بیان ، میزان ارتباط چشمی ، وضعیت بدن و زاویه سر نسبت به گردن ، گیرنده پیام را یاری می دهد تا کلمات ما را تفسیر کرده و معنی آنها را دریابد .

اگر چه ممکن است که در خصوص تمامی جنبه های ارسال پیام ، آگاهانه به تأمل نپردازیم اما ، باید توجه داشته باشیم که شیوه ارسال پیام در نحوه ی دریافت پیام تأثیر بسیار زیادی خواهد گذاشت .

 

 

چگونه گفتن مهم است :

صدای شما تنها یک وسیله است . کلمات به تنهایی دارای اهمیت هستند . با این حال فقط بخش ناچیزی از پیام دریافت شده را تشکیل می دهند .

چگونگی ادای آن کلمات یعنی لحن صدا ( نرم ، خشن ، بی تفاوت ، بالا رونده یا پایین رونده ) زیر و بمی و درجه ی صدا ، سرعت ادای کلمات ( تند ، آرام ، معمولی ) و تأکید و فشار شما بر روی کلمات ، همگی در برقراری ارتباط از اهمیت بسیاری برخوردارند .

این عوامل نه تنها بر روی پیامی که نهایتاً دریافت می شود تأثیر می گذارند ، بلکه بر روی نخستین برداشت دیگران از شما نیز بسیار مؤثرند .

38 درصد از اولین برداشت شنوندگان از ما براساس صدای ما و چگونه گفتن ما است . از لحن ، زیر و بمی ، درجه و سرعت صدا برای ایجاد بهترین تأثیر در دیگران می توان استفاده کرد .

ما با هیچ روش معینی برای حرف زدن متولد نشده ایم و ویژگیهای لحن ، زیر و بمی ، درجه و سرعت صدا را تنها از طریق تجربه و عادت و بدون تفکر و یا میلی آگاهانه در خود پرورش داده ایم .

صدای انسان وسیله ای قوی و متغیر است، می توان با تمرین به منظور کسب اطمینان از اینکه پیام دریافت شده مقصود اصلی گوینده را دربر دارد ، به تقویت پیام ارسالی پرداخت . لحن گفتار شما می تواند مقصود شما را کاملاً معکوس جلوه داده و یا در نوع تأثیر و بر نفوذ آن بیافزاید .

3- ارتباط در واقع همان پیامی است که دریافت می شود ، نه آن پیامی که ارسال شده است .

امکان دارد که به سادگی پیام دریافت شده با مقصود اصلی گوینده متفاوت باشد ، و با جرأت می توان گفت که پیام واقعی همان چیزی است که توسط دیگران بدون توجه به منظور گوینده دریافت می شود . افکار خوب الزاماً نمی توانند پدید آورنده ارتباط خوب باشند .

4- نحوه ی شروع ارسال پیام اغلب تعیین کننده ی نتیجه آن پیام است .

همه ما ممکن است در همان ابتدای صحبت از فرد مقابل رنجیده خاطر گردیم ، اگر مراقب نباشیم تنها چند کلمه اول ما می تواند باعث ایجاد نوعی بی اعتنایی ، عدم توجه ، عصبانیت حالت تدافعی ، و در نتیجه عدم پذیرش ما توسط مخاطبین گردد . پس قسمتی از موفقیت هر نوع پیام به نحوه ی آغاز آن بستگی دارد . خوب شروع کنید تا نتیجه خوب بگیرید .

5- ارتباط یک خیابان دو طرفه است .

ما باید همانگونه که پیامها را دریافت می کنیم ، آنها را ارسال نماییم . یک ارتباط موفق دارای دو عنصر اساسی است :

الف ) دادن اطلاعات مفید .

ب ) گرفتن اطلاعات مفید .

ما از یک سو می خواهیم نظر خود را به وضوح و خیلی روشن و جالب برای دیگران بیان کنیم اما اگر همه کار فقط این باشد ، در این صورت هیچ گونه ارتباطی برقرار نکرده ایم ، و تنها نطقی بلند و انتقادی تلخ را مطرح کرده ایم .

و از سوی دیگر ، برای ایجاد یک ارتباط موفق باید بتوانیم نظرات دیگران را نیز به وضوح دریافت کنیم .

ارتباط یک فرایند دو سویه است . همانگونه که پیام خود را ارسال می کنید ، به همان طریق نیز دریافت می کنید .

ارتباط فرایندی است که میان مردم ایجاد می شود . هر نوع رابطه ای ، حتی روابط نوشتاری هم شامل فعل و انفعالاتی میان ارتباط برقرار کنندگان می باشد . لذا احترام متقابلی لازمه ارتباط موفق است .

اگر بخواهیم بعنوان یکی از طرفین ارتباط مورد احترام دیگران واقع شویم ، باید دو کار انجام دهیم :

اول آنکه باید به خود احترام بگذاریم ، زیرا اگر اینکار را نکنیم احتمالاً هیچ کس دیگر نیز این کار را نمی کند .

دوم آنکه باید به فرد مقابل هم احترام بگذاریم ، ابراز احترام یک راه مطمئن برای کسب احترام است .

رفتار ، رفتار می آفریند .

به اختصار می دانیم که مردم میل دارند به همان روشی که با آنها رفتار می کنیم با ما رفتار کنند . از آنجائیکه رفتار ، رفتار می آفریند و ما می توانیم رفتارمان را کنترل کنیم ، در یک مقیاس بزرگ می توانیم نتیجه ی هر ارتباطی را که در آن به گونه ای دخالت داریم ، تحت تأثیر قرار دهیم .

این بدان معنی است که ما می توانیم عهده دار ارتباط خود باشیم ، و آنچه از دوستی و ادب و احترام می خواهیم در اغلب موارد با به کارگیری آنها در ارتباطات خود ، به دست آوریم .

6- ارتباط مانند حرکات موزون دو دست است .

از آنجا که ارتباط شامل تبادل اطلاعات مفید است ، صرفاً چیزی بیش از داد و ستد پیامها است ، در حقیقت ارتباط فرآیندی دو جانبه است . ارتباط میان مردم صورت می گیرد و ما با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم .

برای مثال : جملات یک کتاب به تنهایی ارتباطی با خواننده برقرار نمی کنند بلکه معنایی که خواننده از آن استنباط می کند یک ارتباط محسوب می شود . پس خواننده بخشی از فرآیند ارتباطی را تشکیل می دهد .

اگر کسی این کتاب را بخواند و هیچ معنایی از آن دریافت نکند ، هیچ ارتباطی صورت نمی گیرد و تنها چیزی که خواهیم داشت کلماتی است که بر روی کاغذ نگاشته شده است .

ارتباط کاری است که با دو دست صورت گیرد . ما تنها یک گوینده نیستیم ، بلکه با دیگران ارتباط برقرار می کنیم ، همانطور که ضرب المثل قدیمی می گوید :

یک دست صدا ندارد .

این اصول ششگانه عوامل بنیادی ارتباطات ما را تشکیل می دهند . که هر یک از این اصول راههای اجرایی خاصی دارند ، که مربوط به عنوان این مقاله نیستند ، برای بدست آوردن راههای اجراء باید به کتب مفصلی که در این زمینه هست مراجعه شود .

واژگان در ارتباط :

انتخاب واژگان ، جهت ایجاد صراحت و نفوذ در پیام ارتباط دارای اهمیت اند . لغات گاه می توانند در فرد حالت تدافعی ایجاد کرده و به جر و بحث منتهی شوند ، و گاه می توانند اثر مثبت داشته باشند .

به جای عبارات حاکی از قضاوت منفی و یا عبارات خنثی از عباراتی دوستانه استفاده کنیم تا واکنش مثبت دریافت کنیم .

لغات باید و اضح باشند ، شما باید خواسته ها و گفتار خود را به روشنی بیان کنید تا پیام شما به روشنی به دیگران انتقال یابد .

کلمات را واضح و شمرده بیان کنید به گونه ای که برای دیگران نیز قابل فهم باشد ، واژه ها را دقیق ، مؤثر و با قدرت بیان کنید .

از لغات متداول استفاده کرده ، ساختار جملات خود را با ساختار جملات دیگران هماهنگ سازید .

لغات و واژگان را براساس اصول ذیل انتخاب کنیم :

اصل وضوح ، اصل اختصار ، اصل کامل بودن ، اصل رعایت ادب ، اصل صحیح بودن و اصل صراحت ( دقت ) .

تأکید بر روشن کردن معنا :

بیشتر مردم تا حدودی با نقش تأکید بر روی کلمات آشنا هستند . در جمله زیر هفت کلمه وجود دارد :

من هرگز نگفتم که او دروغ گفت .

این جمله را هفت بار با صدای بلند برای خودتان بخوانید و به نوبت هر بار روی یک کلمه تأکید کنید . خواهید دید که با تغییر محل تأکید و فشار ، کل معنای این پیام تغییر می کند .

ما غالباً بدون اینکه خود بدانیم بر روی بعضی از کلمات تأکید می کنیم ، و به طور ناخودآگاه احساس واقعی خود را افشا می کنیم .

بدون رعایت اصول و مواردی که تاکنون بیان شد هرگز ارتباط موفق بوجود نمی آید . بلکه در بعضی از آنها که اساس ارتباط را تشکیل می دهند ، در صورت فقدان هر کدامشان اصلاً ارتباطی برقرار نخواهد شد .

گر چه بیشتر افراد ارزش بسیاری برای روابط پایدار قائلند . لیکن برخی در بدست آوردن این هدف مشکل دارند ، که نتیجه اش تنهایی است که در اثر رعایت نکردن اصول ارتباط بوجود می آید .

تنهایی چیست ؟

زندگی بدون رابطه ای نزدیک و توأم با این احساس که مقدار و کیفیت روابط مورد آرزوی شخص بالاتر از مقدار و کیفیت روابط فعلی باشد تنهایی نام دارد . [4]

عوامل تنهایی :

به این سئوال که چرا برخی افراد با اینکه مایل به ایجاد رابطه هستند عملاً بدان موفق نیستند ، به طرق مختلف پاسخ داده شده است .

دوگان[5] و برنان ( 1994 ) می گوید :

همه افراد الگوی « ترسو » و « منعزل » در مورد ایجاد رابطه با دیگران مردد و نامطمئن هستند ( که نتیجه اش تنهایی است) .

برخی دیگر[6] فرض می کنند که تنهایی در کودکی شروع می شود ، اگر کودکی نتواند مهارت های اجتماعی مناسبی کسب کند ، نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند . و اگر این مشکل و رفتار نامناسبش تغییر نکند ، عدم ایجاد روابط او از کودکی به نوجوانی و جوانی سرایت می کند .

راههای کاهش تنهایی :

دو راه اساسی وجود دارد :

یکی، تغییر در نگرش و شناخت شخصی که گرفتار تنهایی است و دیگر، تغییرات رفتاری که یک راهبرد عملی می طلبد.

در شناخت درمانی ، شیوه هایی برای تغییر و اصلاح شناخت های منفی شخص مبتلا به تنهایی درباره موقعیت های اجتماعی و برقراری ارتباط طرح ریزی می شود ، که این مقاله گنجایش بیان آنها را ندارد .

فصل سوم :

- ارتباط مستقیم .

- ارتباط معطوف به هدف .

- ارتباط بازتابی .

- ارتباط اجتماعی .

- فرا ارتباط .

- ارتباط حرکتی .

- ارتباط نوشتاری .

انواع ارتباط

1 ) ارتباط مستقیم :

ارتباطی که، بین فرستنده و گیرنده واسطه ای واقع نمی شود ، که واسطه ها عبارتند از : فرد یا افراد ، ابزار و وسائط ارتباطی ، ارتباطات اشاره ای ، بدنی و حرکتی .

2 ) ارتباط معطوف به هدف :

برقرار کننده ی ارتباط دارای هدف خاص و از پیش تعیین شده است .

3 ) ارتباط بازتابی :

در این نوع ارتباط هدفی از پیش تعیین شده وجود ندارد فرد یا افراد یکباره بدون هیچ آگاهی ، این ارتباط را برقرار می کند .

4 ) ارتباط اجتماعی :

- در معنی خاص – ارتباطی که موجبات انتقال معانی یا پیامهایی را در بین جمع خاصی فراهم می سازد .

5 ) فرا ارتباط :

ارتباطی که قواعد ارتباط یا ارتباطهای بعدی را مشخص می سازد ؛ جمله : « من می خواهم در مورد خانواده با شما حرف بزنم » . ماورای ارتباط ( فرا ارتباط ) است . یعنی این جمله مشخص می کند ، ماوراء و بعد از این جمله بحث در مورد چیست ؟

اگر بدون مقدمه در مورد موضوعی وارد بحث شویم این ماورای ارتباط غیر مستقیم است .

6 ) ارتباط حرکتی :

ارتباطی که از طریق حرکات ایجاد می شود ؛ حرکت دست و چشم و سر ... خنده و گریه ، فریاد و ... هر یک از این حرکات در ملل و جوامع مختلف می تواند معانی متفاوت داشته باشد ، در این نوع ارتباط طرز نشستن ، وضعیت و مکان نشستن هر یک از طرفین ارتباط مهم و مؤثر است .

7 ) ارتباط نوشتاری :

برای اینکه نوشته ها در ارتباط نوشتاری از تأثیر لازم برخوردار باشند همواره باید سه ویژگی زیر را دارا باشند :

الف ) براحتی خوانده شوند .

ب ) براحتی فهمیده شوند .

ج ) نظر خواننده را به خود جلب نمایند .

چگونه بنویسیم :

واضح و جذاب ، مختصر و مفید بنویسید . از جملات کوتاه ، جالب و ساده استفاده کنید . خواندنی ، صحیح ، و با ساختار درست از نظر دستوری بنویسید .

خواننده مطالب خود را همواره بیاد داشته ، او را به تفکر وادارید و نوشته خود را براساس نیازهای خواننده تنظیم کنید .

از عنوان های اصلی و فرعی استفاده کرده ، خلاصه ی مطالب اصلی را بنویسید ، مطلب مهم را در بالای صفحه بنویسید نوشته شما فقط یک مقدمه ، و تنها یک نتیجه داشته باشد .

 

 

موانع ارتباط:

عبور از موانع ارتباطی :

برقراری ارتباط شباهت بسیاری به طی کردن یک مسیر پر مانع دارد . در درون ما موانعی وجود دارد که صافیهای ارتباطی نامیده می شوند و برای غربال اطلاعات و پیامها محدود کردن دانسته ها و در نتیجه محدود کردن تأثیر ارتباطات ما به کار می روند .

در محیط خارج نیز موانعی وجود دارند که می توانند ارتباط صحیح را مختل سازند همچنین بین ما و فرد مقابل نیز ناسازگاریهایی وجود دارد که به راحتی باعث ایجاد سوء تفاهم و حتی تعارض می گردد و به ارتباط ما خلل وارد می کند .

بعضی از صافیهای رایج در ارتباط را می توان اینگونه شمارش کرد :

ارزیابی نابهنگام

مشغول بودن ذهن به مسائل دیگر

تمایل به دستیابی ناگهانی به نتایج

تعصب

از دست دادن تمرکز و توجه

پیش فرضها

عقاید ثابت

عقاید قبلی

عدم توجه

فرضیات

کلیشه سازی

فشار روانی

ضعف مهارت شنوایی

مشکلات شنوایی

محدود بودن دایره حواس

شنیدن انتخابی ( شنیدن مطالب دلخواه ) و ...

از نحوه ارتباط خود با دیگران آگاه باشیم و صافیهای مانع از ارتباط را شناسایی نموده برای رفع یا کاهش آنها تلاش کنیم .

مجموعه ی بزرگی از انواع صافیها در اختیار ما است که موجب اختلال در روند ارتباط می گردند .

موانعی که در محیط خارج هستند عبارتند از :

سر و صدا

عوامل مزاحم

وقوع همزمان چیزهای مختلف و غیره که می توانند تمرکز حواس را بر هم زده و موجب گردند آنچه را می شنویم تنها بخشی از یک پیام یا یک پیام درهم و مغشوش باشد .

اما ناسازگاریها ؛ گاهی ما از برخی جهات با اشخاص دیگر متفاوت هستیم و نسبت به یکدیگر ناسازگاریم . این تفاوت برقراری ارتباط را دشوار می سازد . سن ، جنس ، نژاد ، تحصیلات ، ویژگیها ، نظامهای ارزشی و روشهای زندگی از جمله تفاوتهای موجود بین ما با دیگران است .

 

 

رهیافت : رمز موفقیت در ارتباط

برای موفقیت در برقراری ارتباط خود را به جای دیگران بگذارید ، بدین ترتیب می توانید هنگام برقراری ارتباط با دیگران ، عقاید آنها را درک نموده و آنها را به حساب آوریم .

این کار به ما کمک می کند تا به شیوه ای ارتباط برقرار کنیم که هر گونه مقاومت یا واکنش تدافعی را در دیگران کاهش دهیم و به دیگران نیز کمک می کند تا حرفهای ما را با آمادگی بیشتری بشنوند ، و در برقراری ارتباطی مؤثر موفق باشیم .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع تحقیق :

1- فهمیدن ، فهماندن و ارتباط مؤثر/ مولف : کریس کول / ترجمه : دکتر پروانه کارکیا

2- معجزه ارتباط وان ، ال ، پی / مولف : جری ریچاردسون / ترجمه : مهدی قراچه داغی

3- روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی / مولف : جمعی از نویسندگان

4- جامعه شناسی ارتباطات / مولف : محمد باقر ساروخانی

5- ارتباط شناسی / مولف : دکتر محسنیان

 

[1]- کافی ج 2 ص 77

[2]- توضیح در مورد انواع ارتباط در فصلهای بعدی خواهد آمد .

[3]- برای شناخت مهارتهای ارتباطی به مقاله « انواع مهارت های ارتباط بین فردی » - جهانی فرد ، امیر – مراجعه شود .

[4]- آرکی بالد و دیگران ، 1995 - Archibaed , F.S .

[5] - Duggan , E.S.

[6]- Braza , p .

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

آسيب‌ شناسي مطالعه در دانش‌ آموزان


فهرست مطالب

عنوان صفحه

چكيده

مقدمه. 1

آسيب‌پذيري‌هاي عمده در مطالعه. 2

اصول مطالعه. 3

عوامل مؤثر در يادگيري.. 4

يادگيري دو سويه. 4

آسيب‌شناسي مطالعه در دانش‌آموزان و شيوه‌هاي كنترل آن.. 5

تكنيك ايست و توقف كن: STOP.. 5

موانع و راه‌هاي گسترش تفكر و بينش علمي در دانش‌آموزان.. 6

نتيجه‌گيري.. 7

منابع و ماخذ.. 8

آسيب‌شناسي مطالعه در دانش‌آموزان

چكيده مطالب

مطالعه امري مهم و يكي از عوامل افت تحصيلي مشكلات مطالعه مي‌باشد كه چكيده كوتاهي را به اختصار بيان مي‌كنيم كه شامل آسيب‌پذيري‌هاي عمده در مطالعه كه بلندخواني، مطالعه در حين راه رفتن، در كنار وسايل صوتي و چند مورد ديگر را شامل مي‌شود.

اصول مطالعه شامل 8 مورد مي‌باشد كه در متن تحقيق ذكر شده است و همچنين مسايلي كه در مطالعه بايد از آن اجتناب كرد و بعد از آن به عوامل مؤثر در يادگيري كه به 7 مورد اشاره شده است مي‌پردازيم و بعد از آن به توصيه‌هايي براي تقويت مطالعه اشاره مي‌شود.

گسترش مطالعه و پژوهش در دانش‌آموزان اهميت و ضرورت آن موضوع ديگري است كه در راستا وظيفه كتابدار مدرسه در ايجاد انگيزه مطالعه در دانش‌آموزان پيش مي‌آيد. روش مطالعه و يادگيري دو سويه را مورد مطالعه و بحث قرار مي‌دهيم و در مورد آسيب‌شناسي مطالعه در دانش‌آموزان و شيوه‌هاي كنترل آن صحبت به ميان مي‌آيد و همچنين علاقه‌مندي به موضوع مطالعه، برنامه‌ريزي براي مطالعه و ويژگي آن‌كه استفاده از تكنيك ايستSTOP يكي از آنها مي‌باشد و در انتها موانع و راه‌هاي گسترش تفكر و بينش علمي در دانش‌آموزان مورد بحث قرار مي‌گيرد.

 

كليد واژه‌ها

مطالعه، آسيب‌شناسي مطالعه در كشور ايران، تكنيكSTOP، پژوهش، يادگيري دو سويه، بلندخواني.

 

 


آسيب‌شناسي مطالعه در دانش‌آموزان

مقدمه

مطالعه امري بسيار مهم است و يكي از عواملي كه باعث مي‌شود دانش‌آموزان چار افت تحصيلي شوند، مشكلاتي است كه در مطالعه دارند. بارها والدين، مربيان و خود دانش‌آموزان مي‌پرسند چگونه بايد مطالعه كرد؟ گاهي نيز روش‌هاي مطالعه خود را مورد بررسي و ارزيابي قرار مي‌دهند و درصدد بهبود شيوه‌هاي مطالعه خود بر مي‌آيند، اما اين امر زماني تحقق پيدا مي‌كند كه آنان بر صحت روش‌هاي مطالعه خود آگاهي كامل داشته باشند. از سوي ديگر يكي از اموري كه بايد به نحو جدي به آن پرداخت و متأسفانه كمتر مورد توجه قرار مي‌گيرد، آشنا كردن شاگردان با شيوه‌هاي مطالعه و نحوه يادگرفتن مطالب است.

شايد اغراق‌آميز نباشد اگر بگويم كه معلمان و دبيران بارها تأكيد كرده و مي‌كنند كه بايد مطالعه كنيد اما به ما كمتر شيوه مطالعه كردن را آموخته‌اند. به هر حال هر يك از دانش‌آموزان به گونه‌اي متفاوت مطالعه مي‌كنند. يكي راه مي‌رود و مطالعه مي‌كند. ديگري بلند بلند مي‌خواند. يكي به طور مداوم مي‌خواند و حسابي خسته مي‌شود. خلاصه هركس با شيوه‌اي خو گرفته است كه قطعاً نياز به اصلاح و بازنگري دارد ولي غالباً اين بازنگري‌ها صورت نمي‌گيرد و رفتارهاي غلط شاگردان در امر مطالعه سال‌ها دوام مي‌يابند و به عنوان عاملي در جهت افت تحصيلي شاگردان مؤثرند.[1]

 

 

آسيب‌پذيري‌هاي عمده در مطالعه

بسياري از ما والدين در ميان جمع و ديگران اين موضوع را بيان مي‌كنيم كه فرزندان ما مطالعه مي‌كنند و زمان بسياري را صرف مطالعه و يادگيري مي‌كنند ولي متأسفانه بازده كار آنها مفيد نيست. در اين‌جا ما به مواردي كه باعث پايين آمدن اين بازده در مطالعه مي‌شود مي‌پردازيم كه 5 مورد آن را ذكر مي‌كنيم.

 

بلندخواني

ما بايد دانش‌آموزان را به صامت خواني تشويق كنيم چرا كه وقتي بلند بلند مي‌خوانند ماهيچه‌هاي زبان و فك آنها مدام حركت مي‌كنند و تارهاي صوتي پيوسته منقبض و منبسط مي‌شود. به خصوص تارهاي صوتي دختران بيشتر آسيب مي‌بيند و همه اينها دانش‌آموز را خسته مي‌كند و از زمان مطالعه مي‌كاهد و اين خستگي‌هاي مكرر در او زدگي نسبت به مطالعه ايجاد مي‌كند و دانش‌آموز سخت برانگيخته و عصبي مي‌شود.

 

مطالعه در حين راه رفتن

حركت مداوم خيلي زود دانش‌آموز را خسته مي‌كند كه باعث مي‌شود مطالب را با سختي فرا بگيرد. پس اگر نشسته و به طور صحيح مطالعه كنيم مي‌توانيم از حداكثر توان خود براي يادگيري استفاده كنيم به اين ترتيب يادگيري بازده بهتري دارد.

 

مطالعه در كنار وسايل صوتي

در اين حالت مطالعه كردن باعث مي‌شود فعاليت‌هاي ذهن آدمي به دو بخش تقسيم مي‌شود؛ بخشي به فراگيري مطالب درسي مي‌پردازد و بخش ديگر به فراگيري مطالبي كه از طريق وسايل صوتي و رسانه‌هاي جمعي پخش مي‌شود اختصاص پيدا مي‌كند. شايان ذكر است كه كودك يا نوجوان نمي‌تواند به طور همزمان هر دو مطلب را ياد بگيرد.[2]

 

از ساده به مشكل خواندن

عده‌اي از دانش‌آموزان هنگامي از مدرسه به خانه مي‌آيند در حالي كه خسته‌اند مطالعه را آغاز مي‌كنند و ابتدا به سراغ كتاب و درس‌هاي ساده‌تر مي‌روند و پس احساس خستگي به سراغ درس‌هاي سخت‌تر مي‌روند كه باعث مي‌شود درس دشوار را كمتر بفهمند.

 

بي‌وقفه خواندن

بايد با ارائه مثال‌هاي ملموس به شاگردان تفهيم كرد كه استراحت فرصت مناسب براي دست يافتن به آرامش و زمان خوبي براي كاهش فشارهاي رواني ناشي از كار و خستگي.

 

 

اصول مطالعه

براي بهره‌وري بيشتر براي دانش‌آموزان عمل به اصول مطالعه الزامي و واجب است كه شامل موارد زير است:

  1. استمرار در مطالعه
  2. انضباط در مطالعه
  3. تنوع در مطالعه
  4. تنظيم برنامه مطالعه
  5. برنامه بايد انعطاف داشته باشد.
  6. براي مطالعه هر درس وقت كافي منظور شود.

 

عوامل مؤثر در يادگيري

در عوامل مؤثر در يادگيري هم به چند مورد اشاره مي‌كنيم.

  1. احساس و نياز و علاقه و اشتياق
  2. داشتن دانش و اطلاعات قبلي از درس پيش نياز و درك آن
  3. تمرين و تكرار و ممارست و تعميم دادن مفاهيم به مصداق‌ها[3]

در مهارت اساسي براي پايه‌ريزي زندگي علمي و اجتماعي بايد مطالعه و پژوهش داشته باشيم كه در دوره‌هاي نخست زندگي بخصوص دوره تحصيلي اهميت و ضرورت خاصي را دارا مي‌باشد و اهداف گوناگون را دارا مي‌باشد كه كتابدار مدرسه در ايجاد انگيزه نقش بسزايي دارد كه شامل انتخاب كتاب، حفظ تعادل بين موضوعات و تازه نگه داشتن مجموعه‌ي كتابخانه است و غيره. تا طرز نگهداري و امانت‌داري را به دانش‌آموزان فرا دادن.

 

يادگيري دو سويه

فاقصص القصص لعلهم يتفكرون؛[4]

قصه را بگوي، شايد به انديشه فرو روند.

اين آيه را مي‌توان به روش مطالعه دو سويه ارتباط داد كه اين روش را دو دانشمند به نام‌هاي پالينسكا و براون[5] تدوين كرده‌اند كه معتقدند از تدوين اين روش، كمك به دانش‌آموزان براي آموختن انديشيدن با عنايت به مواد خواندني بود كه شامل 4 راهبرد؛ طرح سوال، خلاصه كردن، روشن‌سازي معاني واژه‌ها و روشن كردن نكات پيچيده متن و پيش‌بيني رويداد آتي. كه به صورت گروهي اجرا مي‌شود. كه اين راهبردهاي شناختي و فراشناختي باعث مي‌شود كه درك مطالب كه در آغاز15درصد بود پس از آموزش به 80 درصد افزايش يابد.

 

آسيب‌شناسي مطالعه در دانش‌آموزان و شيوه‌هاي كنترل آن

كه عوامل متعددي باعث مي‌شود موقعيت مطالعه را نامناسب مي‌كند كه شامل:

  1. دماي نامناسب
  2. نور كم
  3. سر و صدا
  4. نابساماني فضاي مطالعه

 

تكنيك ايست و توقف كن: STOP

اين تكنيك خود يكي از روش‌هاي مقابله با حواس‌پرتي مي‌باشد كه اين عمل خيلي ساده به نظر مي‌رسد، اما مؤثر است. وقتي شما متوجه شديد كه فكرتان از موضوع منحرف شده است به خودتان بگوييد: توقف كن و سپس به آرامي توجه خود را به جايي كه مي‌خواهيد برگردانيد.

 

موانع و راه‌هاي گسترش تفكر و بينش علمي در دانش‌آموزان

امروزه در حالي كه تعميق و گسترش علم و تفكر علمي در دانش‌آموز بيش از هر دوره‌ي ديگر ضرورتي طبيعي و غيرقابل اجتناب است ليكن كمتر مورد توجه مربيان و حتي خانواده‌هاست. قطعاً يكي از راه‌هاي پرداختن به مقوله‌ي علم، افزايش آگاهي علمي جامعه و از آن مهمتر ارتقاي كيفيت بينش علمي و فهم امور در دانش‌آموزان از طريق اصلاح ديدگاه‌ها و نيز شيوه‌هاي يادگيري و آموزش است. واقعيت اين است كه به ويژه دوره‌ي آموزش عمومي بايد در فراگيران شوق به آموختن برانگيخته شود. همچنين به اصلاح روش تفكر، تحليل، استنباط و استنتاج به خصوص در دانش‌آموزان اين آينده‌سازان ايران فردا پيشتر اهتمام گردد به اميد حق.

 

 

 

نتيجه‌گيري

از اين تحقيق به اين نتيجه مي‌رسيم كه در مطالعه آسيب‌هاي فراواني وجود دارد ولي بايد دانش‌آموزان را به مطالعه علاقمند كرد با روش‌ها و راه‌كارهاي گوناگون و به روش‌هاي جديد و به روز اين اطلاعات را در اختيار آنها گذاشت تا فرهنگ مطالعه و پژوهش در بين دانش‌آموزان و حتي خود ما دانشجويان و يا دبيران ترويج پيدا كند. در مورد مطالعه بحث‌هاي فراوان و متعددي وجود دارد. دانشمندان و بزرگان و حتي در دين اسلام و در كتاب آسماني ما به آن ارزش و بها داده‌اند و مورد توجه قرار گرفته است. پس بايد سعي كنيم موانع را از سر راهمان بردايم و راه‌هاي گسترش تفكر و بينش علمي در ابتدا بين كودكان خودمان آغاز كنيم و اين مسير را تا به بالا ادامه دهيم. از همين حالا شروع كنيم هيچ زماني براي اجراي كارمان دير نيست. (به اميد حق)

 

 

 

 

منابع و ماخذ

 

  • قرآن‌ كريم. آل‌عمران/61
  • پوراسمعيل، فاطمه «آسيب‌شناسي مطالعه» www.tebyan.org
  • تبيان، سايت «آسيب‌شناسي مطالعه» www.tebyan.org
  • فرحاني، علي «آسيب‌شناسي» (88md/208)www.tebyan.org
  • كيهان، روزنامه «آسيب‌شناسي» ش18519

 

 

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

 
 

 

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

عزت نفس


عزت نفس

مقدمه

ميراث گران‌بهايي كه همه ما به عنوان پدر و مادر براي فرزندانمان به جاي مي‌گذاريم. احساس عزت‌ نفس است. اين خصوصيت هديه‌اي نيست كه بتوان آن را از طريق وراثت به كودكان منتقل كرد زيرا به طور ذاتي در ژن‌هاي ما وجود ندارد عزت نفس. بر اساس تجارب ما و از روزهاي اول زندگي شروع به شكل‌گيري بر عهده داريم. ما به ابعاد مختلفي كه والدين در آن‌ها دخالت دارند مانند: محبت كردن، احترام گذاشتن،گوش دادن به حرف‌هاي كودك و غيره نيز نحوه تأثير تمامي اين عوامل بر رشد عزت نفس كودك توجه كرده و به بررسي تأثير فوق‌العاده مدرسه بر خودآگاهي كودك، مسئله شخصيت و جنسيت كودك و نحوه برخوردار با كودكان فاقد حس احترام به نفس پرداخته‌ايم.

اعتماد به نفس، در هنگام رويارويي ما با مشكلات مختلف و سازگاري شخصيتي ما به عنوان افراد مؤثر، مستقل و داراي ثبات احساسي، همراه با خودآگاهي مثبت در وجود ما همراه است. البته عكس اين موضوع نيز صادق است. يعني كمبود اعتماد به نفس به خودآگاهي منفي يا درك منفي ما از خود مي‌انجامد. ارتباط بين سازگاري شخصيتي و عزت نفس به هر دو صورت ياد شده چه مثبت و چه منفي ايجاد مي‌شود. اگر خودآگاهي مثبتي داشته باشيم مي‌توانيم با اعتماد به نفس بيشتري با مشكلات برخورد كرده و به موقعيت بهتر و موفقيت‌آميزتري دست يابيم.

اهميت عزت نفس

اهميت مناعت طبع و عزت نفس در وجود هر شخص به هر نحوي كه خودش فكر و تصور مي‌كند در كارها، وظايف روزانه، در عشق، در نقش يك پدر و مادر به طور قطع ويقين جلوه‌گر خواهد شد. هر قدر عزت نفس و مناعت طبع افزايش پيدا كند به همان نسبت انسان از وجود خودش لذت مي‌برد. صبح زود از خواب بر مي‌خيزد و براي خودش زندگي مي‌كند. در مورد احترام به خود و مناعت طبع كه چرا اين دو با هم مرتبط بوده و لازم و ملزم يكديگرند. هر قدر مناعت طبع ما بالاتر باشد احتمال پرورش و تقويت روحي ما زيادتر شده و از اعمال زيان‌آور و مخرب بر خود خواهيم بود زيرا اين هر دو، به هم مربوط مي‌شوند. سلامتي به طرف عقل سالم كشيده مي‌شود و حيات، آزادگي و وسعت فكري به پوچ بودن و بيهودگي و خلاء در زندگي برتري در جهان پيدا مي‌كند. به هر ميزان كه عزت نفس آدمي بالا برود به همان اندازه انسان تمايل پيدا مي‌كند تا با ديگران با احترام رفتار كند، با مردم مهرباني كرده و نسبت به آن‌ها حسن نيت به خرج دهد و چون سايرين را خصم خويش نمي‌داند و از طرف آن‌ها تهديد نمي‌شود و هيچ فردي را غريبه و بيگانه نمي‌داند و در دنيايي كه خود را نساخته است ترسي به دل راه نمي‌دهد. خواهيم ديد كه مناعت طبع و اعتماد به نفس به عنوان كمال و فضيلت معنوي و يا به عبارت ديگر يك فتح و پيروزي در تحول وتكامل آگاهي و هوشياري انسان به شمار مي‌رود. هنگامي كه به اين طريق عزت نفس را به عنوان يك آگاهي بشناسيم، درك خواهيم كرد كه مي‌توانيم درباره ديگر مردم احساس داشته و در نتيجه متوجه شناخت خويش بشويم. پس از آن ديگر حسرت و آرزوهايي را كه در زير ذكر مي‌شود به دل راه نخواهيم داد:

اي كاش يك مقام و رتبه‌ي ديگري پيدا مي‌كردم، اگر مرا به عنوان يك تهيه كننده خوب كالا درك مي‌كردند، اگر مي‌توانستم يك ماشين كشاورزي بخرم، اگر مي‌توانستم يك كتاب ديگري بنويسم.

در اينجاست كه ما متوجه مي‌شويم كه اين تلاش‌ها و جستجوها واقعاً نامعقول و غيرمنطقي مي‌باشند زيرا تمنيات و آرزوهاي بشر هيچ‌گاه پايان‌پذير نيستند.

 

پذيراي خصوصيات خود باشيم

هر گاه پايه واساس زندگاني هر فردي با ضمير آگاه و حقايق استوار باشد آن وقت است كه بايد گفت خودپذيري و خودواقعي آزمايش نمايي و نهايي آن است. زماني كه ما با حقايق رو به رو مي‌شويم زندگي با ضمير آگاهانه مي‌تواند بسيار مشكل باشد. خودپذيري و خودواقعي از ما مي‌خواهد كه با حالتي كه تصورات كلي مربوط به پذيرش يا عدم پذيرش خودمان باشد به تجاربي برسيم و به آن‌ها نزديك شويم. هر گاه شخصي از چيزي بترسد اگر به او بگوييد ترس را از خود دور بكند بي‌فائده است چون اين شخص نمي‌داند به چه نحو گفته‌ي شما را در رفتار خود تعبير وتفسير كند. ولي اگر عمقي، جدي و از ته دل با او صحبت بپردازيد يا اگر تصور كنيد طرف صحبت شما قادر نيست با ترس مبارزه كند.آن وقت است كه شما يك پيشنهاد قابل انجام را به او كرده ايد و آن اعمالي است كه آن شخص مي‌تواند آن‌ها را انجام بدهد. هر انساني مي‌بايست بينديشد و به خود اجازه بدهد تا ترس را قبول كند، حتي از آن استقبال كرده و با او همدم و دوست بشود يا لااقل بودن اين‌كه آن را استقبال نمايد توجه داشته باشد كه خواه ناخواه ترس به سراغش مي‌آيد و بالاخره به خود بگويد كه بالاتر از سياهي رنگ ديگري وجود نداشته و ممكن است هر لحظه با آن مواجه و روبه رو بشود. مسلماً هر فردي بايستي بياموزد و به خود بگويد «من احساس مي‌كنم كه مي‌ترسم و مي‌توانم آن را بپذيرم اما من بر اين ترس برتري داشته و به آن غلبه مي‌كنم. به عبارت ديگر ترس را نشناخته‌ام و آن را قبول ندارم. بايد فكر كنم كه ترسم را تشخيص داده و آن را قبول مي‌كنم. پس بگذار ببينم و به خاطر بياورم كه اگر نترسم و متوحش نشوم جسم من چه احساسي مي‌كند». اين تقبح وابتكار نيرومندي براي مواجه شدن با ترس ناخواسته انسان مي‌باشد.

نوجواني كه عزت نفسش كم است

قريحه‌هاي خود را دست كم مي‌گيرد: مي‌گويد: «نمي‌توانم اين يا آن كار را انجام بدهم، نمي‌دانم چگونه، هيچ وقت نمي‌توانم فلان كار را ياد بگيرم».

احساس مي‌كند كه ديگران ارزشي برايش قائل نيستند، احساس ناتواني مي‌كند، به آساني تحت‌تأثير ديگران قرار مي‌گيرد، دامنه محدودي از عواطف و احساسات را نشان مي‌دهد، از موقعيت‌هاي نگراني را مي‌گريزد، بهانه‌جويي مي‌كند و زود نااميد مي‌شود، براي ضعف‌هاي خود، ديگران را سرزنش مي‌كند.

فوايد عزت نفس زياد براي نوجوانان

عزت نفس زياد، فوايد زيادي براي نوجوانان دارد. مهم‌ترين فوايدش اين است كه نوجواني كه عزت نفس زياد دارد طي اين زمان مناسب يعني زماني كه براي بزرگسالي آماده مي‌شود و هنوز ناگزير نيست تمام مسئوليت‌هاي زندگي‌اش را به عهده بگيرد، بهترين فرصت را براي پي بردن به هويت خويش بدست خواهد آورد. ساير اثرات عزت نفس كه موجب تقويت توانايي‌هاي فرد براي زندگي آينده‌اش مي شود: عبارتند از:

1. روشن شدن توانايي‌هاي فردي، منابع، علايق و جهت‌هاي خويشتن يعني؛ مرزي كه منابع خود را مي‌شناسد و به آن‌ها توجه دارد. فرصت‌ها را غنيمت خواهد شمرد و از آن‌ها استفاده خواهد كرد.

2. مؤثر بودن و احساس رضايتمندي كردن در روابط ميان مرزي يعني؛ نو جواني كه ياد مي‌گيرد چگونه به نحو مؤثر با ديگران رابطه برتر او كند توانايي زيادي خواهد داشت كه در طول زندگي نيازهاي فردي و اجتماعي‌اش را برآورده كند.

3. روشن شدن جهت يعني، نوجواني كه اعتماد به نفس دارد بهتر مي‌تواند راه‌هاي گوناگون را بسنجد و مناسب‌ترين آن‌ها را براي دوره بزرگسالي برگزيند.

تأثير عزت نفس و مناعت طبع در اجتماع

بايستي به خاطر داشت كه عزت نفس و مناعت طبع در موفقيت جهاني به صورت ظاهر و يا با شهرت و جلب محبوبيت و يا هر ثمره و نتيجه‌اي كه مستقيماً تحت ماجرا و از روي كنترل و اراده قرار نگيرد به نتيجه نمي‌رسد بلكه بايستي توجه داشت كه اين يك وظيفه انساني، درستكاري و صداقت ذاتي و با اراده خود ماست كه مسئول آن مي‌باشيم. در اين‌جا چند جمله آزمايشي است كه لازم است آن را تكميل كنيد اين جملات هر فرد را به مركز و كانوني مي‌رساند كه آگاهي‌هاي لازم را به او مي‌دهد. در واقع اين تمرين و تمرين‌هاي بعدي مطلب مفيدي را كه تاكنون از اين كتاب آموخته‌ايد به شما يادآوري كرده و ممكن است نكاتي را كه در آينده نياز به آن‌ها داشته باشيد ارائه داده و در كارهايي كه انجام مي‌دهيد شما را راهنمايي نمايد. هرگاه من ميزان و معيار قضاوتي را كه درباره خود مي‌سنجيدم ... هرگاه فرد ديگري به جز خود من نتواند عزت نفس مطلوبي به من بدهد... هرگاه درك كنم كه عزت نفس منوط و مربوط به چه چيز مي‌باشد... يكي از چيزهايي كه من مي‌توانم به وسيله‌ي آن عزت نفس خود را افزايش بدهم اين است كه...

نظر به اين‌كه مناعت طبع و حرمت نفس عبارتند از؛ احساسات، كارآزمودگي و تجربه و عقيده محكم كه مربوط به مقاومت با جنگ زندگي مي‌شود و نيز عقل و خرد پايه و اساس يك زندگاني مطلوب به شمار مي‌روند. لذا شالوده عزت نفس سالم داشتن يك زندگاني آگاهانه است كه آن هم مربوط به اعمالي كه منطبق با عقل و منطق و با درستكاري و داشتن وجدان است مي‌باشد. زندگي آگاهانه يك زندگي پرمسئوليت به سمت حقيقت است. يك زندگي كه با احترام به حقايق و واقعيت توأم بوده و سطح آگاهي ما را كه مربوط به اعمال خود ما مي‌شود رشد مي‌دهد.

راه ديگر مراجعه به خودآگاهي مثبت يا منفي عزت نفس است. اگر احساس كاملاً خوبي نسبت به خود داشته و يا بتوانيم رتبه خوبي به عنوان يك شخص به خود بدهيم مي‌توايم بگوييم كه از خودآگاهي مثبت، خودپنداري دوست و يا عزت نفس بالايي برخورداريم. در چنين وضعيتي، چاره‌اي نسبت جز اين‌كه بگوييم حسي كه بعد ازا ين چند حس به وجود مي‌آيد، احساس از بودن است. اگر به عنوان يك شخص رتبه‌اي پايين‌تر از حد معمول يا رتبه انساني شكست خورده به خود بدهيم.

آن‌گاه بايد از عباراتي هم‌چون خودآگاهي منفي، خودپنداري منفي يا عزت نفس كم و يا ارزش قائل نشدن براي خود استفاده كنيم كه تمام اين‌ها يعني نوعي عدم حرمت نفس. در همه ما جنبه هايي وجود دارد كه چندان مورد علاقه نيست. اين جنبه‌ها اگر زياد مهم نباشند، مي‌توانيم با آن‌ها زندگي كنيم. چرا كه چندان ناراحتمان نمي‌كنند، اما حتي اگر فكر كنيم كه در مورد يكي از جنبه‌هاي ويژه زندگي تا حدودي شكست خورده‌ايم، اثر شديدي بر احساس شخصي ما درباره‌ي خودمان خواهد گذاشت. اين نوع احساس ضربه‌اي منفي بر عزت نفس ما خواهد زد.

 

آثار و فوايد اعتماد به نفس

اعتماد به نفس، برايند ارزشمندي دارد كه در اين‌جا مهم‌ترين آنها را برمي‌شمريم:

1. موفقيت

يكي از عوامل مهم پيشرفت علمي و كاميابي در انسان، اعتقاد به توانايي‌هاي فردي است. مطالعات روان‌شناسان بارها نشان داده است كه علت اصلي توفيق اشخاص در كارها آن است كه از خود انتظار موفقيت داشته‌اند. ارسطو مي‌گويد: چيزي كه انتظارش را داشته باشيد، همان را پيدا خواهيد كرد.

دانشمند معروف، ساموئيل اسمايلز مي‌نويسد:

اعتماد به نفس، اساس هر رستگاري و هر پيشرفتي است. اگر اكثر افراد ملتي بدين فضيلت آرايش يافتند، آن ملت، بزرگ و توانا مي‌شود و سرّ ارتقا و توانايي او فقط داشتن همين خصلت است.

تحقيقات انجام شده در مدارس مختلف به ويژه مدارس استثنايي نشان مي‌دهد كه بين پيشرفت تحصيلي و نگرش فرد نسبت به خودش، رابطه‌ي مستقيمي وجود دارد. هر قدر فرد احساس و نگرش مثبتي نسبت به خود داشته باشد، موفقيت بيشتري در امور تحصيلش از خود نشان مي‌دهد.


خودباختگي، شگرد دشمن

حضرت امام خميني(ره)، همواره بر خودباوري و استقلال فكري ملت تأكيد كرده و تنها راه مقابله با خودباختگي را بازگشت به خويش و اتكاي به فرهنگ متعالي اسلام مي‌دانستند. ايشان خطاب به جوانان مي‌گويد:

عمده اين است كه شما دو جهت را در نظر بگيريد كه من كراراً عرض كرده‌ام: يكي، اعتماد به خداي تبارك و تعالي كه وقتي كه براي او بخواهيد كار كنيد، به شما كمك مي‌كند، راه را براي شما باز مي‌كند، در هر رشته كه هستيد راه‌هاي هدايت را به شما الهام مي‌كند. و يكي، اتكال به نفس، اعتماد به خودتان؛ شما خودتان جوان‌هايي هستيد كه مي‌توانيد همه كارها را انجام دهيد. مخترعين مي‌توانند در سطح بالا اختراع بكنند. مبتكرين ما مي‌توانند در سطح بالا ابتكار كنند، به شرط اين كه اعتماد به نفس خودشان داشته باشند و معتقد بشوند به اين كه مي‌توانيم. در رژيم سابق نمي‌توانيم را در بين همه قشرها شايع كردند، به همه گفتند: ما نمي‌توانيم و بايد تواناها بيايند و به ما تعليم بدهند.

لازم است كه با اين دو خصيصه اتكال به خداي تبارك و تعالي و اعتماد به نفس، با اين دو خصيصه به پيش برويد و بعد از مدت كوتاهي خواهيد ديد كه راه‌هاي سعادت بر شما باز مي‌شود.

2. سلامت روان

يكي ديگر از آثار خودباوري، حفظ سلامت روان است. «مازلو» مي‌گويد: ما براي سلامت رواني خود نياز به احساس اعتماد به نفس مثبت و قوي داريم. اين امر وقتي روشن مي‌شود كه بدانيم ضعف اعتماد به نفس، عوارضي چون نگراني، بي‌ثباتي، اضطراب، بدبيني، پرخاش‌گري، افسردگي، خودكم‌بيني، وسواس و غيره دارد:

وقتي كه يك انسان كاملاً سالم و نيرومند بي‌جهت در خود احساس ضعف و سستي و رخوت مي‌كند، معنايش اين است كه روحش ناسالم است.

كسي كه ثبات و پشت‌كار ندارد، كار خود را ناتمام مي‌گذارد، از رويارويي با مشكلات زندگي ترس و واهمه دارد و براي جبران اين نقص روحي، پيوسته عذر و بهانه مي‌آورد و همواره خود را فريب مي‌دهد.

3. رشد اجتماعي

استقلال، پذيرش مسئوليت و آينده‌نگري، شاخص‌هايي هستند كه روان‌شناسان براي رشد اجتماعي ذكر كرده‌اند. يكي از پايه‌هاي واقعي رشد اجتماعي، اعتماد به نفس است. ناسازگاري با محيط نتيجه‌ي بي‌اعتمادي و ضعف نفس است:

اشخاصي را كه مي‌بينيد خجول و كم‌رو، يا بي‌حيا و پرخاش‌جو، يا ساكت و خاموش، يا پرگو و فضول، يا سرد و بي‌تصميم، يا بي‌تأمل و سبك‌سرند، همه مردماني هستند كه به خود اطمينان و اعتماد ندارند.

اين افراد، براي رهايي از احساس حقارت به گوشه‌گيري و انزوا روي مي‌آورند، اما فشار روحي فرار از معاشرت و سازش به مراتب بيشتر از خودكم‌بيني است.

 

نشانه‌هاي عدم اعتماد به نفس

1. ترديد و دودلي

2. منفي بافي

3. خيال بافي

4. ترس و عدم اطمينان

 

درمان خودكم‌بيني

به طور كلي براي معالجه اين بيماري راه‌هاي ذيل پيشنهاد مي‌گردد:

1. تقويت روح ايمان

از آن جا كه سرچشمه‌ي بسياري از مفاسد و ناراحتي‌هاي رواني ضعف ايمان به شمار مي‌آيد، ذكر خدا و ارتباط با او مي‌تواند نيرومندترين عامل در برابر مشكلات و حوادث مطرح شود. قرآن كريم با قاطعيت تمام مي‌فرمايد:

«ألا بذكر الله تطمئنّ القلوب»؛ آگاه باشيد كه دل‌ها با ياد خدا آرام مي‌گردد.

2. دعا درماني

بسياري از بيماري‌ها با دعا قابل درمان است و دانشمندان و متفكران علوم جديد و روان‌شناسان معترف‌اند كه بايد دعا درماني را جدي گرفت؛ به طوري كه «آلكسيس كارل» در مقاله‌اي مي‌نويسد: قوي‌ترين قدرتي كه ممكن است انسان توليد كند، همان دعا و عبادت است.

3. خودباوري

اشخاصي كه از نقص بدني رنج مي‌برند، بايد كاستي خود را به عنوان يك واقعيت بپذيرند و از آن فرار نكنند. هيچ انساني را نمي‌يابيم كه از هر جهت مانند ديگري باشد و همان گونه كه كمال نسبي است، ضعف نيز نسبي است. نقص با عيب تفاوت دارد. خيلي از افراد ناقص كارهاي‌شان را بدون عيب انجام مي‌دهند و خيلي از افراد سالم سراپا عيب‌اند. حركت به سوي قطب مثبت و شناخت استعداد در درمان عقده‌ي حقارت اين افراد مؤثر است.

4. تربيت صحيح والدين

بعضي خودكم‌بيني‌ها ناشي از برخورد نامناسب والدين درباره‌ي فرزندان است كه مي‌توان به سخت‌گيري، بي‌اعتنايي و محبت زياد اشاره كرد. بر اين اساس، والدين در درمان خودكم‌بيني فرزندان نقش مؤثري دارند. امام باقر(ع) مي‌فرمايد: يحفظُ الأطفال بصلاح آبائهم؛ مصونيت اطفال از خطرات، در پرتو صلاحيت و شايستگي پدران آنها است.

5. واقع‌بيني

در مواردي تحليل نادرست از وقايع، پندارهاي غلط و ترس‌هاي بي‌جا منشأ خودكم‌بيني است كه با واقع‌بيني و ژرف‌نگري به مسائل اين بيماري درمان مي‌شود.

6. سعه‌ي صدر و صبر در برابر حوادث

چه بسا شكست‌ها بعضي حوادث تلخ موجب خودكم‌بيني مي‌شود كه راه درمان آن صبر و تحمل مشكلات است. با توجه به اين كه هيچ كس از بلايا و آفات جهان ايمني ندارد، لازم است هر انساني خود را به شايستگي بسازد، روح و ارده را تقويت كند و در خويشتن حس شكيبايي و تملك نفس به وجود آورد، تا در حوادث زندگي خوار و زبون نشده و خود را نبازد و مقهور نگراني و تشويش خاطر نگردد. دست يافتن به چنين حالت روحي و نيل به اين كمال معنوي جز با صبر و تحمل و سعه‌ي صدر ميسر نمي‌شود. حضرت علي(ع) در اين باره مي‌فرمايد:

إذا خفت صعوبة أمر فاصعب له يذلّ لك؛ هرگاه سختي چيزي باعث بيم و تشويش شد، تو نيز در مقابل آن سخت و مقاوم شو، تا مشكل بر تو آسان شود.

 

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

استفاده از اينترنت در جهت بهبود عملكرد دانش‌آموزان


استفاده از اينترنت

استفاده از اينترنت در جهت بهبود عملكرد دانش‌آموزان:

فعاليت‌هايي از اين قبيل جزء لاينفك درس‌هاي مبتني بر اينترنت بوده و اين فعاليت‌ها مرتبط با يك استاندارد شناخته شده هستند كه معلمان براي سال‌ها به آن متكي بوده‌اند. معلم طبقه‌بندي بلوم اين فعاليت‌هاي خاص را مي‌توان تحت عنوان «كاربرد دانش» طبقه‌بندي نمود و معلمان مي‌توانند گستره و عمق دروس خود را ارزيابي كرده و نيز با استفاده از يك دفتر ارزيابي شبيه به اين نمونه عملكرد دانش‌آموزان خود را نيز ارزيابي نمايند. چگونگي اين عمل در اين مقاله مشخص مي‌شود.

چالش‌هاي مرتبط با تكنولوژي‌هاي جديد

اتخاذ يك تكنيك در كلاس ايجاد كننده‌ي فرصت‌ها و چالش‌هاي جديدي براي معلمان مي‌باشد. برنامه‌هاي كامپيوتري مهارت و تمرين از طريق مراجعه به سايت‌ها در شبكه‌هاي جهاني جايگزين شده كه امكان استفاده از مشاركت و چندرسانه‌اي را در جهت جمع‌آوري و تثبيت دانش فراهم مي‌سازد. منابع تكنيكي، ايجاد دروسي كه مهارت‌هاي تفكر سطح بالاتر، تحليلي و انتقادي و نيز حل مشكلات واقعي را ارتقا مي‌بخشد، ممكن مي‌سازند كه اغلب در محاسبات امروز دنيا يافت مي‌شوند‌. (بلاسي، هينيك، ميلمان و واشينگتن، 1999)

معلمان خاص با استفاده از ابزار صحيح براي كنترل عملكرد دانش‌آموزان داراي فرصتي براي هدف قرار دادن نيازهاي فردي و كنترل پيشرفت به عنوان پيشرفت دانش‌آموزان از طريق برنامه‌هاي آموزشي مبتني بر منبع اينترنتي مي‌باشند.

چالش‌هاي جنبش‌هاي استاندارد

همان‌گونه كه تأكيد بر روي آموزش استانداردها و پيامدها متداول است، نظر مربي به جاي تست‌هاي استاندارد چندگزينه‌اي به سوي برآوردهاي مبتني بر عملكرد دانش‌آموزان معطوف شده است. احتمال توسعه و تقويت مهارت‌هاي تفكر در سطوح بالاتر با استفاده از اينترنت و از طريق وجود سايت‌هاي فعال و مشاركت‌هاي كلاسي موجود در اينترنت افزايش يافته است.

گرچه بررسي در مورد تأثير تكنولوژي بر روي عملكرد دانش‌آموزان داراي نتيجه‌اي قطعي نمي‌باشد، اما پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه چندين بخش حاصله افزايش خواهد يافت. بر طبق نظريه‌ي بلاسي و همكارانش (1999)، «اين بخش‌ها شامل مهارت‌هاي تفكر سازنده، مهارت‌هاي برقراري ارتباط پيشرفته‌تر، مهارت‌هاي تحقيقاتي و مهارت‌هاي اجتماعي مي‌باشد.» (P.5 )

دسترسي به سايت‌ها در شبكه جهاني به دانش‌آموزان اين امكان را مي‌دهد تا با استفاده از مشاركت و چندرسانه‌اي‌ها به جمع‌آوري و تثبيت اطلاعات بپردازند.

با استفاده از شبكه به ايجاد ارتباط بين اطلاعات پيشين و اطلاعات جديد بپردازيد.

جمع آوري فردي يا گروهي اطلاعات

طبقه‌بندي اطلاعات

پيش‌بيني نتايج براساس تحقيق شبكه‌اي

اصلاح تحقيق آن‌لاين همان‌گونه كه نياز است.

معلمان و دانش‌آموزان مي‌توانند با استفاده از اينترنت به واكنش ديگر دانش‌آموزان در شبكه جهاني دسترسي داشته و واكنش خود را نيز به ديگران برسانند.

اين تأكيد، مربيان را در جهت توسعه‌ي طرح درس‌ها با استفاده از اينترنت دچار چالش كرده كه پيشرفت مهارت‌هاي تفكر سطح بالاي لازم در بسياري از محاسبات موقعيتي، مورد هدف آن مي‌باشد. به عنوان مثال، مي‌توان از شبكه‌ي جهاني به عنوان يك منبع اطلاعاتي براي معلمان و دانش‌آموزان استفاده نمود تا از آن در جهت ارتقا آموزش‌هاي كلاسي استفاده نموده و از طريق چندرسانه‌اي به ارائه، اطلاعات بپردازند. معلمان مي‌توانند به ارزيابي اين نتايج پرداخته، اما اين شيوه بسيار پيچيده‌تر از شيو‌ه‌هاي تست‌گيري استاندارد مي‌باشد. بنابر عقيده‌ي بلاسي و همكارانش (1999)، «تست‌هاي استاندارد، يك ابزار مناسب براي اندازه‌گيري انواع خاص شيوه‌هاي آموزشي مي‌باشند، اما مربيان بايد اين سوال را بپرسند كه آيا اين نتايج و شيوه‌ها در عصر جديد نيز مفيد واقع مي‌شوند.» (P.3 )

هاني، ام‌سي‌ميلان واسپيلوگل (1995)، كاربردهاي واقعي تكنولوژي جديد را مورد تأكيد قرار داده‌اند:

«شواهد نشان مي‌دهد، در صورت استفاده مؤثر، كاربردهاي تكنولوژي مي‌تواند از طريق جذب دانش‌آموزان در امور پيچيده اما صحيح، آن هم در موقعيت‌هاي آموزش گروهي، تفكرهاي سطح بالا در آن‌ها را تقويت نمايد.» (P.3 )

در دسترس بودن سايت‌هاي تعاملي و همكاري با ديگر معلمان و كلاس‌ها در مورد تمامي موضوعات و مدارج، طراحي درس‌ها را آسان‌تر ساخته است. (به جدول 1 و 2 مراجعه شود)

ارزيابي عملكرد دانش‌آموزان با استفاده از مهارت‌هاي تحقيقاتي انتقادي، سطح بالا و بر مبناي مشكلات،‌با مشكلات بيشتري روبروست.

«اين مسئله فرآيندهاي آموزشي و فراگيري در خلال سيستم‌هاي پيچيده تثبيت مي‌شوند، امري واضح است و چالش بر سر ايجاد مدل‌هاي ارزيابي است كه اين پيچيدگي را منعكس نمايد.» (بلاسي و همكارانش، P.4 )

امتيازها و نتايج تعليم بر مبناي روش‌هاي اينترنتي

امتيازات تعليم بر مبناي اينترنت چيست و چه نتايجي در پي استفاده از برنامه‌هاي سنتي وجود دارد؟ بر طبق عقيده‌ي استون (نقل شده در پاوروچل، 1999)، شبكه جهاني از طريق سه شيوه مي‌تواند در بهبود آموزش مؤثر باشد:

1) از طريق توسل به شيوه‌هاي فراگيري در دانش‌آموزان كه احتمالاً افزايش انگيزه‌ي فراگيري در آن‌ها مي‌باشد.

2) از طريق ايجاد دردسر كمتر به دليل ارتباط غير هم زمان

3) از طريق ايجاد يك زمينه سازنده در جهت توسعه‌ي مهارت‌هاي تفكر سطح بالا كه براي غلبه بر فقدان كلي سازماندهي اطلاعات در شبكه لازم مي باشد. (P.23 )

و كاربرد واقعي را فراموش نكنيد: «اينترنت به دانش‌آموزان كمك مي‌كند تا به جستجوي دنياي پيرامون خود و فراتر از محيط كلاسي،‌آن هم از طريق دسترسي به منابع وسيع و اطلاعاتي بپردازند كه ايجاد كننده‌ي زمينه‌ي تحقيقات و بررسي‌هاي علمي مي‌باشد و امكان برقراري ارتباط بين دانش‌آموزان و كارشناسان را فراهم مي‌كند.» (هاني و همكارانش، 1995،P.5 )

مشاركت كلاسي

به منظور تبادل نظريات كلاسي، پروژه‌ها و برقراري ارتباط با معلمان و دانش‌آموزان در سرتاسر دنيا به سايت زير مراجعه كنيد:

http://www.epals.com/idex.htm/

اين وب سايت اين امكان را فراهم مي‌كند تا معلمان مشاركت كلاس را بر طبق رتبه، موقعيت و حيطه موضوعي ترتيب دهند.

 

ايجاد دروس بر مبناي اينترنت و محاسبات

دسترسي به اينترنت براي مربيان اين امكان را فراهم مي‌كند تا به توسعه و تحقق دروس مشابه با نمونه‌ي موجود در جدول 1 بپردازند. يك درس تكنولوژي/ عملي/ هنرهاي زباني منتخب از اينترنت.

اينترنت به دانش‌آموزان كمك مي‌كند تا به جستجوي دنياي پيراون با استفاده از منابع وسيع و اطلاعاتي بپردازد.

 

جدول1. نمونه‌اي از طرح درس اينترنتي

ساختار موضوع رتبه‌ي8

 

اهداف بخش

P دانش‌آموزان از طريق مراجعه به تجمع‌هاي بسيار بزرگ تحت عنوان «ساختار موضوعي» و يافتن 3 وب سايت كه تأمين كننده‌ي اطلاعات جانبي است، به تحليل ساختار موضوع خواهند پرداخت.

P از مهارت‌هاي هنرهاي زباني بهره گيريد. فرم‌هاي ارزيابي وب را براي 3 وب سايت تكميل نماييد. با استفاده از اطلاعات به تهيه يك مقاله‌ي روزنامه‌اي در مورد ساختار موضوعي بپردازيد. يكي كپي از آن را به كلاس مشاركتي تعيين شده بفرستيد. به واكنش طرف مقابل پاسخ داده و واكنشي را براي آن در نظر بگيريد.

P نمايش چندرسانه‌اي را با استفاده از يافته‌هاي خود و نيز يافته‌هاي فرد مقابل در مشاركت تهيه نماييد.

P دانش‌آموزان از مهارت‌هاي تكنولوژيكي بهره خواهند برد. برنامه‌هاي موجود، وب سايت‌هاي ارزيابي، تأمل بين برنامه‌ها، مشاركت با ديگر كلاس‌ها، تهيه نمايش چندرسانه‌اي.

مدت بخش: 12-8 روز

دانش‌آموزان بايد قادر باشند تا:

P اشيا را با توجه به ويژگي‌هاي آن‌ها طبقه‌بندي نمايند.

P درك كنند كه مواد در سه حالت وجود دارند: جامدات، مايعات و گازها

P تفاوت بين تغيير فيزيكي و شيميايي را درك نمايند (ايجاد شده در خلال مقاله‌ي روزنامه‌اي ونمايش آن)

P به طور موفقيت‌آموزي با رقيب خود مشاركت كرده و عكس‌العمل لازم را ارائه دهند.

P نمايش چندرسانه‌اي را آماده كرده و ارائه نمايند.

P به پرسش همكلاسي‌ها و رقيب‌هاي مشاركتي خود پاسخ دهند.

مواد

P آزمايشگاه كامپيوتر كلاسي به همراه دسترسي به اينترنت

P نرم افزار: استوديوي بزر

P فرم ارزيابي شبكه‌اي

P معلم طبقه‌بندي تكنولوژي براي ارزيابي

P آدرس‌هاي اينترنتي براي مشاركت با ديگر كلاس‌ها

 

 

 

جدول2. توسعه و ارزيابي درسي

1. براي طراحي درسي همانند جدول1، كلاسي مشاركتي را با سايتي در اينترنت ترتيب دهيد. اين بخش، كلاسي است كه به موضوع يكساني در پايه‌ي آموزشي يكسان مي‌پردازد. دانش‌آموزان مي‌توانند به تبادل اطلاعات بپردازند. (http://www.epals.com/inden.htm مراجعه شود)

2. از يك فرم ارزيابي سايتي استفاده نماييد. چنين فرم‌هايي به دانش‌آموزان فرصت را مي‌دهد تا به بررسي انتقادآميز اطلاعات موجود در سايت از نظر زماني و صحت بپردازند. اين مهارت‌ها در بخش ارزيابي علم طبقه‌بندي تكنولوژي در جدول 3 مورد بررسي قرار گرفته‌اند. فرم ارزيابي سايت را مشاهده نماييد. (جدول 2a )

3. قبل از ارائه درس به بررسي اين‌كه آيا فراهم كننده‌ي فرصت براي دانش‌آموزان در جهت پيشرفت بر طبق علم طبقه‌بندي تكنولوژي است، بپردازيد (جدول 3). هر درس بايستي تثبيت مهارت‌هاي تفكر سطح بالا را تسهيل سازد.

4. به ارزيابي عملكردي بپردازيد. حداقل هر سه ماه يك‌بار به نظارت بر پيشرفت هر دانش‌آموز بپردازيد. اين مسئله ارزيابي پيشرفت با استفاده از تكنولوژي به منظور توسعه‌ي مهارت‌هاي تفكر اقتصادي و سطح بالا را شامل مي‌شود. ثبت دقيق و نموداري عملكرد و پيشرفت براي دانش‌آموز، رقيب و نيز معلم مفيد واقع مي‌شود. از علم طبقه‌بندي تكنولوژي در جدول 3 به منظور اندازه‌گيري رشد و عملكرد فردي استفاده نماييد.

جدول 2a. ارزيابي سايتي: مدرسه راهنمايي

اطلاعات دانش‌آموز نام: تاريخ:

موضوع:

ارائه اطلاعات:

URL از صفحه‌ي سايت:

نام صفحه‌ي سايت:

تاريخ ساخت صفحه سايت:

پست الكترونيكي مؤلف

پيدا كردن آدرس صفحه‌ي سايتي آسان بود؟ بله خير

آيا اين سايت، ليستي از سايت‌هاي مفيد ديگر را نيز در اختيار شما قرار داد؟ بله خير

آيا تصاويرها و صداها به شما در درك اطلاعات كمك مي‌كند؟ بله خير

آيا شاهد هيچ غلط املايي بوديد؟ بله خير

در صورت مثبت بودن پاسخ، اشتباهات را ذكر نماييد.

آيا به نظر شما اطلاعاتي را كه به آن دست يافتيد، صحيح مي‌باشد؟

دليل آن را توضيح دهيد.

 

تذكرات

آيا اين سايت را براي يك كلاس مناسب مي‌دانيد؟ بله خير

«كاربرد‌هاي تكنولوژي، در صورت استفاده مؤثر، مي‌تواند از طريق جذب دانش‌آموز در امور پيچيده اما صحيح، آن هم در موقعيت‌هاي آموزشي گروهي، تفكرهاي سطح بالا در آن‌ها را تقويت نمايد.»

(http://www.d262.k12.id )

درس پيشنهادي در جدول3، پوشش دهنده‌ي تمام سطوح در «علم طبقه‌بندي تكنولوژي» مي‌باشد. اين درس دانش‌آموزان را به استفاده از مهارت‌هاي تفكر سطح بالا در هنگام استفاده از شبك‌هاي جهاني به منظور انجام تكاليف و مشاركت در فعاليت‌ها دچار چالش مي‌سازد.

مربيان مي‌توانند دروس مشابهي را انتخاب كرده و آن‌ها را با كاربردهاي شخصي خود تطبيق دهند (به جدول2 مراجعه نماييد).

معلمان مي‌توانند پيشرفت دانش‌آموزان را از طريق تكميل «علم طبقه‌بندي تكنولوژي» بسنجند. (جدول 3)

اين مدل ارزيابي مي‌تواند در جهت نموداربندي پيشرفت دانش‌آموزان به هنگام انجام فعاليت‌هاي ثبت شده در درس و با استفاده از اينترنت و دسترسي به سايت‌هاي جهاني مورد استفاده قرار گيرد.

امتياز ديگر براي ارزيابي، استفاده از اينترنت به منظور دستيابي به واكنش ديگر دانش‌آموزان در سطح جهاني و از طريق مشاركت و نيز ارائه ي واكنش لازم به ديگران مي‌باشد. معلمان مي‌توانند به سايت‌هاي دسترسي يابند كه تأمين كننده‌ي رهنمون‌هاي آموزشي بوده و چت روم‌هايي را شاهد باشند كه هدف آن استفاده از اينترنت در كلاس مي‌باشد (بخش مربوط به منابع اينترنتي را مشاهده كنيد).

منابع اينترنتي براي معلمان

كتابخانه‌اي كاربردي براي معلمان، دانش‌آموزان و رقيبان آن‌ها

ياهو ليگانز

كلاس جهاني

فهرستي از سايت‌هاي اينترنتي طرح درسي براي معلمان 12- k

پيوندي با سايت‌هاي آموزشي

منابع اينترنتي : منابع آموزشي

جدول3. علم طبقه‌بندي تكنولوژي

محاسبه‌ي عملكرد دانش‌آموزان

توانايي آموزش سلسله مراتب/ كاربرد كامپيوتري

اطلاعات

P تحقيق و تقويت ...

P دانش در مورد نظريات اصلي

P دانش در مورد تاريخ، حوادث، مكان‌ها

P مفاهيم تكنولوژيكي و آكادميك

درك مفاهيم

P جستجو در بين اطلاعات موجود در شبكه و خواندن آن‌ها به منظور درك مفاهيم

P سايت‌هاي معتبر را شناسايي كرده و يادداشت نماييد.

P سايت‌ها را طبقه‌بندي نماييد.

P به تعبير، مقايسه و تقابل حقايق بپردازيد.

P نتايج را پيش‌بيني كنيد. از سايت‌هاي تعاملي در جهت توسعه‌ي درك مفاهيم استفاده نماييد.

P براي مشخص كردن درك مفاهيم با متخصصان در تماس باشيد.

P اطلاعات را تفسير كرده و ديدگاه‌هايي را ارائه دهيد.

 

كاربرد

P ارتباط بين اطلاعات قبلي و بررسي سايت را گرد هم آوريد.

P گردآوري فردي يا گروهي اطلاعات

P اطلاعات را طبقه‌بندي نماييد.

P نتايج را بر مبناي تحقيق اينترنتي پيش‌بيني نماييد.

P تحقيق آن‌لاين را اصلاح نماييد البته در صورت نياز

P عكس‌ها، سوالات، كليپ‌ها و گردش‌هاي واقعي مجازي را براي استفاده در نمايش انتخاب نماييد.

P شكل نمايش اطلاعات را انتخاب نماييد: روزنامه، كلاژ، سايت

تحليل

P طبقه‌بندي اطلاعات .... (متن، تصاوير، كليپ‌ها)

P اطلاعات كيفيتي را از اطلاعات خارج از رده يا مغرضانه تفكيك نماييد.

P پاسخي را براي سوالات با استفاده از مشاركت و تحقيق از متخصصان فراهم نماييد.

تركيب

P اطلاعات سايت‌هاي مختلف را تلفيق نماييد.

P اطلاعات را به منظور رسيدن به رهنمون‌هاي مفيد اصلاح نماييد.

P به طراحي و ايجاد سايت‌ها، پروژه‌هاي تعاملي، نمايشات تصويري و فنون رو آوريد.

P مقالات،‌پروژه‌ها، نمايشات تصويري، نمايشات تعاملي را تهيه نماييد.

P متون با معني را از اطلاعات جمع‌آوري شده بنويسيد.

P به توضيح و تركيب يافته‌ها بپردازيد.

ارزيابي

P به ارزيابي، ارزش و كيفيت آن‌چه كه ارائه شده بپردازيد.

P به مقايسه و تفكيك اطلاعات سايت‌هاي مختلف بپردازيد.

P با استفاده از منابع مختلف، صحبت اطلاعات را تصديق نماييد.

P تفاوت بين اطلاعات عيني و ذهني را مشخص نماييد.

P با استفاده از اطلاعات قبلي به تقويت اطلاعات بپردازيد.

P يافته‌ها را خلاصه كنيد.

ارزيابي رشد و عملكرد فردي دانش‌آموزان در هنگام كار با دانش‌آموزان ناتوان امري ضروري است. براي اندازه‌گيري اين اجزا در هنگام ثبت كاربرد تكنولوژي در دروس، يك چك ليست طبقه‌بندي مفيد مي‌باشد. اين امر به تصوير كشيدن پيشرفت دانش‌آموزان را ممكن ساخته و ثبت دقيق آن‌ها را ممكن مي‌سازد.

 

تذكر: برگرفته از علم طبقه‌بندي بلوم (برگرفته از برنامه مهارت‌هاي آموزشي، 1999، موجود در سايت نيز پايين كادر صفحه‌ي 42 نوشته شده)

معلمان مي‌توانند با استفاده از طبقه‌بندي تكنولوژزي در جدول 3 به چك كردن دروس خود قبل از كلاس پرداخته تا اطمينان حاصل نماييد كه رويارويي با هر مرحله براي دانش‌آموزان ممكن است.

 

استفاده از اينترنت در جهت موفقيت

اينترنت يك ابزار آموزشي بوده كه مي‌تواند در جهت گسترش فرصت‌هاي آموزشي و توسعه‌ي مهارت‌هاي تفكر سطح بالا مورد استفاده قرار گيرد. از طريق انطباق درس‌هاي موجود در شبكه، مشاركت با ديگر كلاس‌ها و دست‌يابي به واكنش ديگر دانش‌آموزان و معلمان، معلمان مي‌توانند استراتژي‌هاي آموزشي خود را به طور قابل توجهي گسترش دهند. استفاده از يك چك ليست مصور همانند طبقه‌بندي تكنولوژي (جدول3)، تبديل سطحي از مسئوليت‌هاي كلاسي به كاربرد تكنولوژي پيشرفته را ممكن مي سازد.

اين چك نيست هم‌چنين به عنوان ابزاري براي اندازه‌گيري پيشرفت فردي مورد استفاده قرار گرفته و در گزارش‌هاي سه ماهه از پيشرفت‌هاي دانش‌آموزان ثبت مي‌شود.

معلمان با استفاده از حمايت‌هاي اطلاعاتي موجود در اينترنت (جعبه‌ها را مشاهده نماييد) فرصت مي‌يابند تا به توسعه دروسي بپردازند كه تأمين كننده‌ي دستورالعمل‌هاي مؤثر و تجارب غني براي دانش‌آموزان مي‌باشد.

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

استرس


فهرست مطالب

عنوان صفحه

تاريخچه استرس... 1

تعاريف استرس... 2

آثار فيزيولوژيك استرس... 3

منابع استرس... 5

1. موقعيت استرس‌زا5

2. ويژگي‌هاي موقعيت استرس‌زا6

بيماري‌هاي استرس... 7

استرس و آسيب‌پذيري.. 8

راهبردهاي مقابله با استرس... 10

درمان.. 12

راهبردهايي كه براي كاهش استرس وجود دارد. 13

ورزش... 13

توصيه‌هاي ديگر. 13


تاريخچه استرس[1]

قبل از قرن بيستم از اصطلاح تنيدگي در زبان فرانسه استفاده نشد، در حالي كه در زبان انگليسي از قرن هفدهم به بعد به صورت گسترده‌اي از آنان سود جسته‌اند و رنج و محروميت، گرفتاري و ناراحتي و ناملايمات يعني همه پيامدهاي يك زندگي دشوار را با اين كلمه بيان كرده‌اند. از قرن 18 به بعد غالباً اصطلاح تنيدگي با اصطلاح Strain يعني تنش مفرطي كه به تغيير شكل و با به انقطاع منتهي مي‌شود همراه است. پس از اين مرحله بود كه استدلال برحسب مشابهت گذار از يك مفهوم فيزيكي به يك مفهوم روان‌شناختي را امكان‌پذير ساخت. (استوار، ترجمه دادستان، 1377)

چنين به نظر مي‌رسد كه بررسي‌هاي فيزيولوژيست بزرگ قرن19 كلود برنارد[2] در روند شكل‌گيري اولين مطالعات با موضوع استرس نقش بسزايي داشته است.

وي معتقد بود قسمت‌هاي مختلف بدن موجود زنده به وسيله محيط مايعي مانند خون احاطه شده است كه براي ادامه زندگي بايد به طور مستمر ثابت داشته باشد.

والتر كانن (1932) اين نظر را گسترش داد و اين ثبات داخلي را تعادل حياتي ناميد. (شهيدي، حمديه، 1381)

هانس سليه[3] (1932) در تئوري خود تشريح كرد كه چگونه تعادل حياتي از هم باشد و واكنش استرس تحت شرايط شديدي آشكار مي‌گردد. وي اين مطلب را تحت عنوان سندرم سازگاري عمومي[4] (G.A.S) معرفي كرد. (استوار، ترجمه دادستان، 1377)

راتر[5] (1979) نشان داد كه تأثير يك تنيدگي شديد كمتر از تجربه يك رديف از تنش‌ها يا چندين تنش خفيف يا متوسط به صورت همزمان است چرا كه آثار ناخوشايند به جاي آن‌كه به يكديگر افزوده شوند به صورت تصاعد هندسي افزايش مي‌يابند. (استوار، دادستان، 1377)

فردگودوين[6](1983) نشان داد كه انسان‌ها قدرت زيادي براي تحمل استرس‌هاي شديد دارند ليكن هنگامي كه درمانده مي‌شوند كه قدرت تجهيز مجدد قوا براي مقابله با فشارهاي جديد را نداشته باشند. (شاملو، 1366)

استرس به معناي: رنج و محروميت، گرفتاري و ناراحتي و ناملايمات يعني همه پيامدهاي يك زندگي دشوار.

اولين مطالعات با موضوع استرس را فيزولوژيست بزرگ قرن 19 (كلود برنارد) داشته است بعد از ايشان والتر كانن در سال 1932 اين موضوع را ادامه داد و آن را ثابت داخلي يا تعادل حياتي ناميد.

بعد از او هانس سليهان را ادامه داد و اين مطلب را تحت عنوان سندرم سازگاري عمومي (G.A.S) معرفي كرد بعد از ايشان افراد زيادي از جمله؛ راتر (1979)، فرد گودين (1983) اين موضوع را ادامه دادند.

 

تعاريف استرس

استرس يكي از مفاهيم مهم در روان‌شناسي و بهداشت رواني به شمار مي‌آيد. واژه استرس به كيفيات گوناگوني در زندگي اطلاق مي‌شود و به عنوان علل بسياري از بيماري‌ها، دردها و ناراحتي‌ها تلقي مي‌شود.

مردم عادي آن را پديده‌اي رنج‌آور و ناخوشايند، پزشكان مسأله را از ديد واكنش‌هاي فيزيولوژيك، روان‌پزشكان بنا را بر فشارهاي عصبي و به كاربردن مكانيزم‌هاي سايكوفيزيولوژيك و بالاخره روان‌شناسان آن را مسبب تغيير رفتار و حالات هيجاني و بحراني مي‌دانند. (ميلاني‌فر، 1378)

در زبان‌شناسي استرس به معناي تأكيد و تأكيد بر يك هجا، بخش و مانند آن است اما در روان‌شناسي تعريف واحدي از استرس كه مورد قبول عام باشد وجود ندارد. هانس سليه- پايه‌گذار پژوهش‌هاي علمي درباره پديده استرس- چنين مي‌گويد: استرس درجه‌ سوز و ساز بدن بر اثر فشار رواني است. وي تنيدگي را يك فرايند پاسخ‌دهي مي‌داند و آن را نشانگان سازگاري عمومي ناميده است. (آقايوسفي، 1378)

استرس يك پاسخ كامل بدن شامل پاسخ عقلاني، هيجاني، فيزيولوژيك به تحركي كه توسط خودآگاه يا ناخودآگاه ما به عنوان يك عامل آزار دهنده يا تهديد كننده درك و دريافت مي‌شود. اين مكانيسم حفاظتي باعث سازگاري فرد يا تعديل عامل تهديد كننده مي‌شود و با مشخصات هر فردي تغيير مي‌كند. (فيپس، لانگ، ترجمه نام‌آور، 1373)

 

آثار فيزيولوژيك استرس

در استرس‌هاي ضعيف دستگاه پاراسمپاتيك سرعت ضربان قلب را كاهش مي‌دهد و فشارخون را پايين مي‌آورد. در حالي كه حركات ماهيچه‌اي معده و روده را افزايش مي‌دهد.

در شرايط استرس‌زا دستگاه سمپاتيك فعال مي‌شود بدين صورت كه تعداد ضربان‌هاي قلب و تعداد نفس كشيدن‌ها را افزايش مي‌دهد، فشارخون و ماهيچه‌اي را بالا مي‌برد، حركات ماهيچه‌اي معده را كند و رگ‌هاي خوني را منقبض مي‌كند و برخي هورمون‌هايي از جمله آدرنالين[7]و كورتيزول[8]را آزاد مي‌سازد. اين هورمون‌ها چربي‌ها را به جريان خون وارد مي‌كنند و در نتيجه براي ارگانيسم انرژي فراهم مي‌آوردند.

در سال1963 سليه اعلام كرد كه عوامل استرس‌زاي شديد، واكنش فيزيولوژيك تعميم يافته‌اي ايجاد مي‌كنند. و اين واكنش را سندرم كلي سازگاري[9] ناميد. اين واكنش سه مرحله دارد؛ مرحله اول اعلام خطر يا هوشياري است، يعني ارگانيسم از طريق فعال كردن دستگاه عصبي سمپاتيك و سرعت بخشيدن به ضربان‌هاي قلب و بالا بردن فشارخون و افزايش ترشح هورومون‌ها و ... در مقابل عوامل استرس‌زا واكنش نشان مي‌دهد. بنابراين ارگانيسم مقدار زيادي انرژي در اختيار مي‌گيرد. بيشتر دقت مي‌كند و آماده مي‌شود كه با عامل استرس‌زا مبارزه كند. اما مقاومت او در مقابل بيماري تضعيف مي‌شود. اگر عوامل استرس همچنان حضور داشته باشد، ارگانيسم، به مرحله مقاومت وارد مي‌شود. در اين مرحله هشداري با اعلام خطر از بين مي‌رود. ارگانيسم خود با عوامل استرس‌زا انطباق مي‌دهد. ميزان مقاومت او در برابر بيماري به بالاتر از حد طبيعي افزايش مي‌يابد. اين مرحله براي ارگانيسم مرحله پر زحمت است ادامه طولاني عالم استرس‌زا دير يا زود، مرحله فرسودگي را به همراه مي‌آورد. كه در جريان اين مرحله نشانه‌هاي آشكاركننده هشداري دوباره ظاهر مي‌شود مقاومت در مقابل بيماري كاهش مي‌يابد. انرژي لازم براي سازگاري از بين مي‌رود و بالاخره مرگ از راه مي‌رسد و به كل ماجرا خاتمه مي‌دهد.

از نظر سليه، دوام بلندمدت عامل‌هاي استرس‌زا نه تنها بهداشت رواني و جسمي را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد بلكه كل زندگي را با خطر نابودي مواجه مي‌كند.

نتايج تحقيقات انجام شده به وسيله كوهن[10]و همكاران او(1991) نشان مي‌دهد استرس به ضعف تدريجي دستگاه ايمني آسيب‌پذيري از ويروس زكام كمك مي‌كند به نظر مي‌رسد كه استرس خط مقدم دفاعي ارگانيسم را كه از نفوذ ويروس به جريان خون جلوگيري مي‌كند را در هم مي‌كوبد. جاي ترديد كه زكام، خسته‌كنندگي دارد اما زندگي بيمار به خطري نمي‌اندازد. با اين همه استرس شديد و ضعف روحيه مي‌تواند زمينه را براي رشد بيماري‌هاي خطرناك، مثل سرطان يا بيماري قلب و دستگاه گوارش مساعدت كند. (گنجي، 1376)

 

منابع استرس

1. موقعيت استرس‌زا

استرسور: يك تحريك آزاردهنده كه بتوان باعث بروز پاسخ استرس شود. (فيپس، لانگ، ترجمه نام‌آور، مقدم1373)

اين‌كه منابع تنيدگي كدامند پاسخ روشني ندارند. هانس سيله معتقد است: «مهم اين نيست كه چه اتفاقي براي شخص افتاده است مهم آن است كه او آن چگونه درك كرده است.» (ميلاني‌فر،1378)

بنابراين تنيدگي‌زا بودن يك موقعيت به عوامل متعددي بستگي دارد. موقعيتي كه در يك فرهنگ شديد تنيدگي‌زا است. در فرهنگي ديگر آن قدر آسيب‌زا نيست. زندگي در محله‌هاي خاصي يا زمان‌هاي معين مي‌تواند منابع بيشتري از تنيدگي را در برابر افراد قرار دهد. يك موقعيت واحد (برحسب توانايي‌هاي مقابله‌اي هر فرد) مي‌تواند آسيب‌زا يا جالب و غيرقابل توجه باشد. بنابراين هر موقعيتي مي‌تواند تنيدگي‌زا باشد يا نباشد. (آقايوسفي، 1378)

گروهي از محققين بر اين باورند كه زماني كه موقعيتي تهديد كننده، خطرناك، لاعلاج، منفي و با اهميت ارزيابي شود تنيدگي‌زا است. (مجله روان‌شناسي، شماره4، 1382)

منابع تنيدگي ممكن است مثلاً ناشي از شرايط محيطي مثل آلودگي صوتي يا هوا باشد. دگرگوني‌هاي اجتماعي نظير شرايط اقتصادي، موقعيت‌هاي جنگي، بي‌ثباتي و ... يا ممكن است خود بدن را در برگيرند مانند موارد بيماري يا جراحت، در نهايت عوامل تنيدگي ممكن است شخصي و دروني باشند از خاطرات بد گرفته تا انتظارات غيرواقعي و تعارض‌هاي حل نشده. (دادستان، ترجمه استوار، 1377)

2. ويژگي‌هاي موقعيت استرس‌زا

دادستان (1377) معتقد است ويژگي‌هاي عوامل تنيدگي‌زا كه با بروز بيماري‌ها همراهند با شدت، بعد، طول مدت، ناگهاني بودن و بالاخره با جديد بودن اثر آنها مرتبط است.

  • شدت: اين عامل همسو با نظر هانس سليه است چرا كه شدت عامل تنيدگي‌زا براساس چگونگي ادراك فرد از تغييراتي كه در موقعيت شخصي وي يا در محيط كلي جامعه به وجود مي‌آيند سنجيده مي‌شود. (استوار، ترجمه دادستان، 1377 و شفر، ترجمه بلورچي،1367)
  • بعد يا گسترده: رويدادهاي تنيدگي‌زا بي‌ترديد (به دليل طول مدت) در ايجاد اختلال‌هاي فيزيولوژيكي و روان‌شناختي مؤثر است.
  • طول مدت: چنانچه بيشتر در تعاريف تنيدگي‌زا بي‌ترديد اشاره شد نتايج به دست آمده براساس طول مدت عامل تنيدگي‌زا در يك موقعيت متفاوت است. اين عامل در مورد پرستاران به گونه‌اي ديگر است. مثلاً در بخشICU
  • رويدادهاي ناگهاني: يكي ديگر از مسائلي كه پرستاران را در معرض تنيدگي قرار مي‌دهد نامشخص بودن موقعيت‌هايي است كه بايد با آن مقابله كنند مانند موقعيت‌هاي اضطراري، بيماران اورژانسي و ...
  • جديد بودن اثر: برخورد با بيماراني كه بيماري آنان ناشناخته است.

همكاران، استرس شغل و رابطه آن سلامت رواني كاركنان بيمارستان‌هاي شيراز، نتايج نشان داد كه زنان شاغل از سلامت رواني كمتري نسبت به مردان برخوردارند. علت اين مسأله در اين مطالعه شرايط زيست شناختي، موقعيت اجتماعي، فرهنگي و وظايف دوگانه در منزل به عنوان زن خانه‌دار و در محيط كار به عنوان كارمند است. (موليكا،1989) (به نقل از انديشه‌ي رفتار، شماره2 و3، 1379)

 

بيماري‌هاي استرس

وجود استرس‌ها در محيط زندگي امري اجتناب‌ناپذير است و براي رشد رواني ضروري است و هميشه اثرات منفي ندارد و اگر هم به خودي خود وجود نداشته باشد بشر آن را ايجاد مي‌كند آنچه ممكن است منجر به بروز بيماري شود ناتواني در مقابله با درجات غيرعادي و بسيار شديد تنيدگي مي‌باشد كه به صورت واكنش فيزيولوژيك و رواني ظاهر مي‌كند. (ميلاني‌فر، 1378)

در نخستين دهه‌هاي قرن حاضر، متخصصان باليني به كشف بيماري‌هاي نائل شدند كه به نظر مي‌رسيد ناشي از تعامل عوامل روان‌شناختي و جسماني باشد.

نخستين مجموعه‌هاي تشخيصي و آماري انجمن روان‌پزشكي امريكا (DSM) اين بيماري را بيماري‌هاي روان- تني يا روان- فيزيولوژيكي ناميدند. بيماري‌هايي كه در چهارمين مجموعه (DSMIV) با عنوان عوامل روان‌شناختي مؤثر بر شرايط طبي عمومي مشخص شد و اين نكته تصريح گشت كه عوامل روان‌شناختي مي‌توانند نشانه‌هاي روان‌شناختي، رگه‌هاي شخصيت، سبك‌هاي رويارويي يا هر عامل ديگري باشند. (استوار، ترجمه دادستان، 1377)

به نظر مي‌رسد كه تنيدگي براي به وجود آمدن يك بيماري نه ضرورت دارد و نه كافي است ولي وقتي وجود دارد اوضاع را وخيم‌تر مي‌كند. ممكن است شروع بيماري را سرعت بخشد، علائم مرضي را تشديد كند. تنيدگي همچنين قادر است با ايجاد مانع در راه فعاليت‌ها لنفوسيت‌ها به عنوان مصون كننده بدن مقاومت و قدرت مبارزه بيمار را ضعيف‌تر كند، زمان را سريع‌تر كرده و التيام را به تأخير اندازد. بنابراين بيماري‌هاي كمي وجود دارد كه نقش استرس به عنوان وخيم كننده در موردشان بيان نشده است. (ويشهان، ترجمه حريري)

عوامل ديگري كه به نظر مي‌رسد به كنش‌وري نظام مصون كننده بدن اثر مي‌كنند عبارتند از: باور فرد درباره ناتواني خود در مهار محيط، شخصيت و خلق و حمايت اجتماعي. (استوار، ترجمه دادستان، 1377)

آنچه روشن است اين‌كه تنيدگي به طور مستقيم با برخي از بيماري‌هاي عاطفي و جسمي نظير بيماري‌هاي عروق ترونر قلب، حالات اضطرابي، كوليت و سرايتو، سرطان و اختلالات خواب ارتباط دارد. (شاملو،1366)

 

استرس و آسيب‌پذيري

يكي از رايج‌ترين مشكلاتي كه همه ما در سنين متفاوت مورد حمله قرار مي‌دهد استرس يا فشار رواني است تقريباً اكثر مردم تصور مي‌كنند كه مي‌دانند استرس چيست، ولي نسبتاً عده معدودي درك صحيحي از آن دارند و از اثرات آن در بدن آگاه بوده و مي‌دانند چگونه مي‌توان آن را كنترل كرد و با آن كنار آمد و حتي از آنان به نفع خود استفاده كرد. (بلوكراس و بلوشيد، ترجمه چيني،1371)

به نظر مي‌رسد كه مهمتر از وجود عوامل استرس‌زا در زندگي، شيوه مقابله با آن عوامل مي‌باشد. بنابراين اين سوال مطرح مي‌شود كه:

1. چه شخصيت‌هايي مي‌توانند سازش يافتگي بيشتر با محيط و مقابله مؤثرتري داشته باشند؟

روان‌شناسان در مورد قدرت سازگاري به تعدادي عوامل شخصي موجود در افراد اشاره مي‌كنند كه مهمترين آنها عبارتند از:

  • تسلط داشتن بر زندگي خود
  • داشتن خانواده، اقوام و دوستاني كه از طرف آنها حمايت شوند.
  • انعطاف‌پذيري
  • اميدواري
  • داشتن هدف
  • سرگرم بودن
  • عشق و علاقه به كسي يا گروهي يا امري
  • فعال بودن و كار كردن (شاملو، 1366)

كوهن و لازاروس (1979) و كبمبل و همكاران (1984) براي افرادي كه بهتر از ديگران با عوامل تنيدگي‌زا مقابله مي‌كنند چنين خصوصياتي را مدنظر دارند:

o آنها به دنبال اطلاعاتي در مورد اين‌كه چگونه با مشكل مواجه شوند مي‌گردند و به راه‌هاي ديگري دست مي‌يابند.

o در كوشش براي كاهش اثر عامل تنيدگي‌زا به عمل مستقيم تمايل دارد.

o در كوشش براي مقابله منعطف بوده و يكي‌يكي عمل مي‌كنند.

o به وسيله اعمال تكانشي با عوامل تنيدگي‌زا مواجهه نمي‌شوند.

o مكانيسم‌هاي شناختي يا تفكري مانند ارزيابي مجدد موقعيت را براي مواجه با تنيدگي به كار مي‌برند. (آقايوسفي،1378)

از سويي ديگر عوامل فردي از قبيل ويژگي‌هاي هوشي، انگيزشي و شخصيتي بر ميزان ادراك ما از استرس تأثيرگذاري خواهد بود. تحقيقات نشان مي‌دهد افرادي كه عزت‌نفس بالايي دارند معمولاً در مواجه با رويدادها، احساس توانمندي بيشتري كرده و منابع مقابله‌اي خود را بيشتر ارزيابي مي‌كنند.

 

راهبردهاي مقابله با استرس

لازاروس و فولكمن(1984) روش‌هاي اصلي مقابله با تنيدگي را شامل مقابله مسأله مدار[11] مقابله هيجان[12] مدار مي‌دانند. مقابله مسأله مدار بيشتر در موقعيت‌هايي بروز مي‌كند كه فرد احساس مي‌كند توانايي تغيير يا مهار موقعيت را ندارد بنابراين در مقابل آن واكنش نشان داده و يا سعي در تحمل آن دارد.

در آخرين دسته‌بندي لازاروس و فولكمن هشت راهبرد مقابله به شرح زير وجود دارد:

  1. مقابله رويارويي‌گري: اين راهبرد توصيف كننده تلاش‌هاي پرخاشگرانه جهت تغيير موقعيت بوده و درجاتي از خصومت و خطرطلبي را ارائه مي‌دهد.
  2. دوري‌جويي: در اين راهبرد فرد به كمك تلاش‌هاي شناختي خويش خود را از موقعيت جدا كرده و آن را كم اهميت جلوه مي‌دهد.
  3. خويشتن‌داري: در اين راهبرد فرد سعي مي‌كند احساسات و اعمال خود را تنظيم كند.
  4. جستجوي حمايت اجتماعي: در اين راهبرد فرد به دنبال كسب حمايت اطلاعاتي يا هيجاني ديگران مي‌رود.
  5. مسئوليت‌پذيري: بيانگر نقش خويش در بروز مشكل است كه البته با تلاش در جهت قرار دادن هر چيز در جاي درست همراه است.
  6. گريز و اجتناب: توصيف كننده تفكر آرزويي و تلاش‌هاي رفتاري در جهت گريز يا اجتناب از مشكل است.
  7. حل مدبرانه مسأله: توصيف كننده تلاش‌هاي انديشمندانه مشكل مدار در جهت تغيير موقعيت است كه با روي آوردي تحليلي به مسأله همراه است.
  8. باز برآورد (برآورد مجدد) مثبت: تلاش‌هايي است كه با تمركز بر رشد شخصي معناي مثبت مي‌آفريند. (آقايوسفي، 1378)

بخشي از رفتار ناسازگارانه است كه نوجوان يا كودك مرتكب مي‌شوند كه ابتدا براي رفع نيازهاي عادي و يا پر كردن اوقات فراغت صورت مي‌گيرد و بعد به اعمال نابهنجار روي مي‌آورند. اين دختران خيابان را به عنوان راهي براي فرار از مشكلات انتخاب مي‌كنند و تبديل به آواره‌هاي طرد شده جامعه مي‌شوند. (به نقل از مجله روان‌شناسي، شماره4، 1382)

عدم درگيري رفتاري يا رواني با موقعيت تنيدگي‌زا، يك راهبرد نادرست و غيرمؤثر است زيرا فرد تنش خود را براي حل مشكل و مقابله با آن كاهش مي‌دهد. (كارور، شيرو و نيتزاوب1999، مجله روان‌شناسي، شماره2، 1382)

 

درمان

الف)‌ روان‌ درماني: تدابير رواني شامل بحران درماني با تكيه بر مشكل اصلي و كمك به بيمار در تحمل مصيبت و اعاده وضع قلبي او است. فاميل بيمار را بايد در حفاظت و تقويت و تأمين پناه و تشويق غدد و مسببات متعددي به صورت درمان طبي فاميل تشكيل داد. افراد فاميل بتوانند توجه خود را معطوف به شكل اصلي نمايند و راه‌حل‌هاي معقول واقعي پيدا كنند و مشكلات آينده را پيش‌بيني و چاره‌جويي كنيد. درمان فاميلي در توزيع مصيبت بين افراد فاميل اثر دارد و از سنگيني بار مصيبت به دوش يك نفر جلوگيري مي‌كند. در مواردي به زناشويي در كار باشد لازم است جلساتي با حضور آنها تشكيل داد و گاه زوج درماني[13] به صورت اجتماعي تا زوج زن و شوهراني كه مشكلات مشابه داشتند با حضور زن و شوهر گرفتار اختلاف مؤثر واحش مي‌شود. علاوه بر اين تكنسين‌‌هاي مختلفي در زمينه كاهش فشار و استرس به مناسبت موقعيت مورد استفاده قرار مي‌گيرد. (اديب، 1363)

ب) درمان طبي: منحصر به ايجاد اعتماد در بيمار و قبولاندن اين حقيقت به او است كه با وجود تظاهرات جسمي مشكل و اختلاف جسمي واقع در كار نيست. ايجاد آرامش خفيف در بيمار به كمك داروهاي آرام‌بخش نظير فنوبارتيال‌(15 تا 30 ميلي‌گرم دوبار در روز) يا ديازپام (5 تا10 ميلي‌گرم دو بار در روز) در مرحله حاد واكنش ممكن است ضرورت داشته باشد. (اديب، 1363)

ج) روش‌هاي درماني اجتماعي: از اين نظر ممكن است به اعزام فرد به مدرسه باشند اصلي تأكيد نمود يا بيمار را به اشتغالات عادي روزانه وا داشت و در صورت لزوم از مؤسسات و مددكاري يا مراكز كمك‌هاي قانوني استمداد نمود. (اديب، 1363)

 

راهبردهايي كه براي كاهش استرس وجود دارد

آراميدگي يكي از روش‌هاي مقابله با واكنش‌هاي جسمي استرس است. هنگام استرس در ماهيچه‌هاي خود تنش ايجاد مي‌كنيم اگر ياد بگيريم كه تنش يا كشيدگي ماهيچه‌ها را به كمك آراميدگي كاهش دهيم، خواهيم توانست استرس را به كنترل خود در آوريم. آراميدگي نوعي يادگيري است. تمرين آراميدگي (دو نوبت در روز است. هر دفعه 2 دقيقه) بنابراين در موقعيت استرس‌زا تنها يك كلمه خواهيد گفت: آرام آرام و بيشتر اساس آرامش خواهند كرد. آراميدگي واقعاً خوشايند است. (گنجي، 1376)

 

ورزش

اگر ورزش كنيد و وضعيت خاص خود را به حالت طبيعي و خوب نگه داريد نسبت به زماني كه از نظر جسمي وضعيت خوبي ندارند كمتر مضطرب و افسرده خواهند شد.

توصيه‌هاي ديگر

P اعتماد كنيد.

Pموقعيت خود را ارزش‌يابي كنيد.

P هر بار يك كار انجام دهيد.

P فرصت زندگي كردن پيدا كنيد.

P غذاي سالم بخوريد و استراحت كنيد. (گنجي، 1376)

 

[1]. Stress

[2]. Claud Bernard

[3]. Selye. H

[4]. General Adaptation Syndrom

[5]. Retter

[6]. Fred Goodwin

[7]. Adrnaline

[8]. Grotisol

[9]. General adaptation syndrome

[10]. Limbic

[11]. Focused Coping-Problem

[12]. Emotion Focused-Problem

[13]. Couples therapy

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

استرس و فشار رواني


استرس و فشار رواني

استرس به عنوان يكي از عوامل آزاردهنده و مخرب ذهن و جسم، انسان را در زندگي مدرن مي‌آزارد و به سلامت جسم و بهداشت روان آسيب مي‌زند. از طرفي در مورد بهزيستي رواني كه يكي از اركان سلامت فرد لحاظ مي‌گردد و روش‌هاي مقابله با استرس، افزايش سلامت روان و حفظ بهزيستي رواني از مهم‌ترين راهبردها از طرف سازمان بهداشت جهاني WHOشناخته شده است.

اخيراً مطالعات گسترده‌اي در مورد اثر استرس بر جسم و ذهن انسان در سراسر جهان انجام شده كه به صورت علمي به نام پزشكي استرس(stress medicin)در جوامع پزشكي مطرح است. طبق اين شواهد استرس باعث عدم تعادل در جسم و ذهن انسان و در سيستم‌هاي بدن و در نهايت كاهش عملكرد جسمي و ذهني مي‌گردد. بي‌شك اين عوارض و اثرات در استرس‌هاي حاد، شديد و ناگهاني بوجود مي‌آيد و بسيار شديدتر و وسيع‌تر مي‌باشد. اگرچه تغييرات ايجاد شده در بدن انسان در مراحل اول كاملاً طبيعي و حتي براي مواجهه با خطر لازم و حياتي است، ولي زماني كه برانگيختگي در سيستم اعصاب خودكار بدن باعث عوارض مخرب و كاهش كارايي مي‌گردد كه در بعد جسمي به صورت علائم آزاردهنده‌اي مانند: طپش قلب، سردرد، سوءهاضمه و دردهاي پراكنده در بدن بروز مي‌كند و در بعد رواني به صورت عدم تمركز، احساس اضطراب، كاهش حافظه و حتي پرخاشگري و افسردگي خفيف بهزيستي رواني فرد را به مخاطره مي‌اندازد.

حوادث غيرمترقبه(disater) در هر نوع و شكل آن بي‌شك از عوامل استرس‌زا با درجه بالا در درجه‌بندي استرس‌هاي زندگي قرار مي‌گيرد، بهداشت رواني افراد و جمعيت‌هاي درگير را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد. در نگاهي كلي اين جمعيت‌ها را مي‌توان در دو گروه عمده قرار داد؛ گروهي از افراد كه دچار حادثه شده‌اند و گروه ديگر كه در متن حادثه نبوده‌اند ولي جهت كمك رساني و مديريت بحران هدايت مي‌گردند. كه براي هر يك از اين افراد رويكرد مديريت استرس، تفاوت‌هايي دارد و در گروه اول كاهش علايم اضطراب كمك مي‌كند عواقب و عوارض بعد از استرس كاهش يابد و در گروه دوم آشنايي با روش‌هاي كاهش استرس مي‌تواند از اثرات غيرمفيدي كه باعث كاهش عملكرد و كارايي مي‌گردد، بكاهد. بي‌شك اين موضوع در مورد مديريت حوادث غيرمترقبه اهميت زيادتري پيدا مي‌كند.

بهداشت روان، كنترل و مديريت استرس در دو مرحله مداخله، صورت مي‌گيرد؛ در مرحله اول ايجاد توانايي‌ها و شناخت مناسب روش‌هاي مقابله با استرس و در مرحله دوم در كاهش علائم ناشي از استرس مي‌باشد. در اين زمينه تحقيقات علمي و مستند نشان مي‌دهد راه‌هاي مختلف تن آرامي (Relaxation)، تكنيك‌هاي تنفسي و كمك گرفتن از بيوفيدبك(Biofeedback) به طور واضح باعث كاهش علائم مي‌گردد و امروزه يكي از مباحث مطرح در (Disater)در مراكز جهاني مربوطه استفاده از روش‌هاي كاهش استرس است. اين روش‌ها غالباً با كاهش علائم تحريك سيستم سمپاتيك، كاهش اسپاسم‌هاي ناشي از اضطراب، كاهش هورمون‌ها در بدن و افزايش هورمون‌هاي آرام‌بخش در بدن عمل مي‌كنند.

مقابله با استرس

از ديدگاه لازاروس و فولكمن(1984) مقابله عبارت است از: تلاش‌هاي فكري، هيجاني و رفتاري فرد كه هنگام رو به رو شدن با فشارهاي رواني به منظور غلبه كردن، تحمل كردن و يا به حداقل رساندن عوارض استرس به كار گرفته مي‌شود. (دافعي1376)

مقابله، نيازمند بسيج و آماده‌سازي نيروها و انرژي فرد است كه با آموزش و تلاش به دست مي‌آيد، لذا با كارهايي كه به طور خودكار انجام مي‌شود تفاوت اساسي دارد.

تدابير و منابع مقابله‌اي

تدابير مقابله‌اي افكار و رفتارهايي هستند كه پس از روبه رو شدن فرد با رويداد استرس‌زا به كار گرفته مي‌شوند در حالي كه منابع مقابله‌اي ويژگي‌هاي خود شخص هستند كه قبل از وقوع استرس وجود دارند، مانند برخورداري از عزت‌نفس، احساس تسلط بر موقعيت، سبك‌هاي شناختي، منبع كنترل، خوداثربخشي و توانايي حل مسئله‌ (وفايي بوربور 1378).

از جمله امور مهم در اين رابطه ارزيابي فرد از توانايي‌هاي خودش براي رويارويي با مسئله است. اين ارزيابي‌ها ممكن است مطابق با واقعيت و توانايي‌هاي واقعي فرد باشد و يا مطابق با واقعيت و توانايي‌هاي او نباشد، ولي هرچه هست برداشت‌هاي فرد از توانايي‌ها و قابليت‌هايش تعيين كننده اصلي براي مقابله با دشواري‌ها مي‌باشد. اگر فرد احساس ناتواني بكند با وجود همه مهارت‌هايي كه آموخته نخواهد توانست از عهده مشكل برآيد. ارزيابي افراد از توانايي خود براي رويارويي با مسائل طي سه مرحله شكل مي‌گيرد كه در شكل دادن به رفتارهاي مقابله‌اي خيلي مؤثر است:

1. در اين مرحله فرد به ارزيابي موقعيت پيش‌بيني كننده استرس و تهديد مي‌پردازد. مثلاً شخص اين سوال را ازخود مي‌پرسد كه آيا موقعيت تهديد كننده است يا خير؟

2. در اين مرحله فرد به ارزيابي توانايي خود جهت انجام دادن كاري در ارتباط با موقعيت استرس‌زا مي‌پردازد، در اين باره فرد از خود مي‌پرسد براي حل مسئله پيش آمده چه مي‌توان كرد؟

3. در مرحله سوم فرد به ارزيابي مجدد موقعيت مي‌پردازد كه آيا قضاوت او از موقعيت يا منابع موجود براي رويارويي درست بوده است يا نه؟ او رفتارهاي خود را بر اين اساس تعديل و بازسازي مي‌كند.(دافعي1376)

انواع مقابله

به طور كلي در برخورد با وضعيت‌هاي استرس‌زا دو نوع مقابله از طرف افراد به كار گرفته مي‌شود:

مقابله‌هاي كارآمد

مقابله‌هاي ناكارآمد

آنچه تحت عنوان مهارت‌هاي مقابله‌اي مطرح مي‌شود همان روش‌هاي برخورد با مسائل است كه از طرف فرد به طور آگاهانه طراحي و به اجرا در مي‌آيد و نتيجه آن مسئله و يا افزايش ظرفيت روان‌شناختي فرد براي از سرگذراندن موفقيت‌آميز شرايط بحراني و دور ماندن از آسيب‌هاي ناشي از بحران‌هاي روحي پيش آمده است. مقابله‌هاي ناكارآمد نيز تلاش‌هايي هستند كه گرچه براي مقابله با شرايط دشوار به كار گرفته مي‌شوند ولي نوعاً به بدتر شدن اوضاع و پيچيده‌تر شدن وضعيت منجر مي‌شوند، لذا نمي‌توان از اين دسته مقابله‌ها به مهارت تعبير كرد. مثلاً فردي كه براي كاستن از استرس به موادمخدر روي مي‌آورد، گرچه نوعي مقابله با استرس و هيجان منفي در كوتاه‌مدت به وقوع مي‌پيوندد ولي بايد هزينه اين لذت‌هاي كوتاه‌مدت را به صورت تحمل اعتياد و عوارض شوم آن بپردازد. (ريو1997، ترجمه سيد محمدي1376)

 

انواع مقابله‌هاي كارآمد

مقابله‌هاي مؤثر و كارآمد كه ما را در برابر استرس‌ها و شرايط دشوار ياري مي‌دهند به دو دسته تقسيم مي‌شوند:

٭ مقابله متمركز بر مسئله

مقابله‌هاي متمركز بر مسئله، عبارت از عملكردهاي مستقيم فكري و رفتاري فرد مي‌باشد كه به منظور تغيير و اصلاح شرايط تهديد كننده محيطي انجام مي‌شود. به بيان ديگر مقابله متمركز بر مسئله به تلاش‌هاي فرد براي تغيير وضعيت و گلاويزي مستقيم با مشكل مربوط مي‌شود. (پاري1991، ترجمه مقدسي1375)

هيچ‌كس بدون كوشش نمي‌تواند به چيزي دست يابد. تصميم‌گيري در مورد اين‌كه فرد هنگام استرس چه كار بايد بكند نيازمند به قضاوت خود او است، كه اين قضاوت‌ها متأسفانه به وسيله هيجانات منفي كه در اثر تجارب منفي گذشته به وجود آمده‌اند تحت‌تأثير قرار مي‌گيرند. مثلاً فردي كه بحران زده است اگر در گذشته به ندرت تجربه‌اي موفقيت‌آميز در تأثير گذاردن بر دنيا براي تغيير اوضاع داشته و علاوه بر آن افسردگي در او توليد نااميدي كرده باشد احتمالاً حتي با وجود كارهاي فراواني كه مي‌تواند براي اصلاح وضعيت خود انجام بدهد درصدد مقابله با مسئله بر نمي‌آيد. اين افراد به جاي اين‌كه خود را بازيگر نقش اصلي در زندگي بدانند خود را قرباني اعمال، رفتار و تلقينات ديگران مي‌دانند. ناباوري نسبت به كارايي خود مانع بزرگي براي حل مسئله است، چون در اين حالت فرد كمترين تلاشي براي حل مسئله انجام نمي‌دهد. (پاري1991، ترجمه مقدسي1375)

كامپاز و همكاران (1988) در پژوهشي كه در زمينه چگونگي رويارويي نوجوانان با تنش‌ها انجام دادند به اين نتيجه رسيدند كه افراد در موقعيت‌هايي كه از روش متمركز بر مسئله استفاده مي‌كنند كنترل بيشتري بر آن موقعيت‌ها دارند. آنها خاطر نشان كردند كه نوجوانان در رويارويي با رويدادهاي تنش‌زاي تحصيلي بيشتر از روش متمركز بر مسئله استفاده مي‌كنند، چون فكر مي‌كنند اين تنش‌ها بيشتر قابل كنترل هستند و برعكس در رويدادهاي تنش‌زاي اجتماعي به اين دليل كه كمتر قابل كنترل هستند عمدتاً روش متمركز بر هيجان به كار گرفته مي‌شود.

در پژوهشي كه والينگ و مارتينك (1995) انجام داده‌اند نتيجه گرفتند افرادي كه دچار استيصال مي‌شوند در فعاليت‌هاي بدني و تحصيلي خود كنترل كمتري بر موقعيت دارند. آنها اضافه كردند دانش‌آموزاني كه احساس مي‌كنند بر موقعيت تسلط دارند مي‌توانند پيامدهاي عملكرد خودشان را نيز كنترل كنند و در برابر فعاليت‌هايي كه يادگيري آنها مشكل است از روش‌هاي حل مسئله استفاده مي‌كنند. (پاري1991، ترجمه مقدسي1375)

براساس بررسي‌هاي انجام گرفته روش‌هاي مقابله‌اي متمركز بر مسئله در موقعيت‌هاي قابل كنترل مؤثرتر هستند. در صورتي كه براي موقعيت‌هاي غيرقابل كنترل (مرگ يكي از عزيزان) عمدتاً مقابله متمركز بر هيجان مناسب‌تر است. (دافعي1376)

در مقابله متمركز بر مسئله افراد تدابيري را به كار مي‌گيرند كه به چند مورد از اين تدابير اشاره مي‌نماييم:

1. مقابله فعال: فرآيندي است كه شخص در طي آن به طور فعالانه براي تغيير منبع فشار رواني تلاش مي‌كند.

2. مقابله مبتني بر برنامه‌ريزي: در اين نوع مقابله فرد براي كنترل و حل مشكل با تكيه بر فكر و انديشه خود به ارزيابي راه‌حل‌هاي مختلف مي‌پردازد و بعد از آن با انتخاب بهترين شيوه به حل مسئله اقدام مي‌كند.

3. مقابله بردبارانه: عبارت است از خويشتن‌داري و اجتناب از فعاليت‌هاي ناپخته‌اي كه منجر به پيچيده‌تر شدن مسئله و ايجاد اخلال در روند حل مسئله مي‌شود.

4. مقابله جستجوي حمايت اجتماعي كارآمد: هنگامي كه فرد خود را براي حل مسئله ناتوان مي‌بيند به راحتي از كمك‌هاي باورانه افراد ديگر استفاده مي‌كند، اين كمك به تناسب نياز و نوع مشكل مي‌تواند كسب اطلاعات از طريق خدمات راهنمايي، مشاوره و جذب امكانات مادي با معنوي از ديگران باشد.

٭ مقابله متمركز بر هيجان

اين مقابله شامل كليه فعاليت‌ها يا افكاري مي‌شود كه فرد به منظور كنترل و بهبود احساسات نامطلوب ناشي از شرايط فشارزا به كار مي‌گيرد، اين مقابله‌ها عبارتند از:

1. مقابله مبتني بر جستجوي حمايت عاطفي: تلاش‌هاي فرد براي به دست آوردن حمايت اخلاقي، همدلي، همدردي و جو تفاهم و احساس درك شدن توسط ديگران را شامل مي‌شود.

2. مقابله مبتني بر تفسير مجدد مثبت: ارزيابي مثبت از حوادث و موقعيت‌ها كه مبتني بر نگرش خوشبينانه به رويدادهاي زندگي است، اين مقابله بيشتر براي اداره و كنترل عواطف و آشفتگي روان به كار مي‌رود تا مربوط به منبع استرس باشد. (لازاروس و فولكمن1984)

3. مقابله مبتني بر مذهب: در اين مقابله فرد براي رهايي از ناراحتي‌هاي خود به انجام اعمال مذهبي مثل دعا و نيايش، توكل و توسل به خداوند و معصومين(ع) روي مي‌آورد. يافته‌هاي پژوهش مك كري و كستاو نشان مي‌دهد كه اين نوع مقابله براي همه مردم مفيد واقع مي‌شود زيرا هم به عنوان منبع حمايت عاطفي و هم وسيله‌اي براي تغيير مثبت عمل مي‌كند و لذا مقابله‌هاي بعدي را تسهيل مي‌كند.

4. مقابله مبتني بر پذيرش: عبارت از يك پاسخ مقابله‌اي كنشي است كه در آن شخص واقعيت شرايط فشارزا را مي‌پذيرد. اين امر در شرايطي كه منبع فشار قابل تغيير نيست (فوت يكي از عزيزان) مهم و مؤثر است. (كارور و همكاران به نقل از عليمحمدي1371)

مقابله‌هاي ناكارآمد و غيرمفيد

مجموعه‌اي از شيوه‌هاي مقابله‌اي را در بر مي‌گيرد كه اگرچه براي تغيير منبع فشارها و بهبود احساسات ناشي از موقعيت فشارزا به كار گرفته مي‌شوند ولي متأسفانه اين شيوه وضع را بدتر مي‌كنند و لذا نمي‌توان از اين عوامل مقابله‌اي به مهارت مقابله‌اي تعبير نمود، اين مقابله‌ها عبارتند از:

1. پرداختن به احساسات دردناك از طريق تفكر آرزومندانه: اين مقابله شيوه‌اي براي خنثي كردن آنچه اتفاق افتاده مي‌باشد. اين افكار نوعاً با عبارتي از قبيل: اگر فقط... يا اي كاش حقيقت نداشته باشد كه... شروع مي‌شود. گاهي اوقات اين افكار به شكل آنچه بايد اتفاق مي‌افتاد، اگر فقط...يك روش مقابله‌اي مسكن براي طفره رفتن موقتي از رنج ناشي از حقيقت است، زيان اين حالت آن است كه هيچ مقدار از آرزوها جاي حقايق را نخواهد گرفت و دير يا زود واقعيت چهره خود را نمايان خواهد كرد. در اين حالت زمان و فرصتي كه مي‌توانست براي يافتن راه‌هاي جديد مواجهه با واقعيت و مشكل اتفاق افتاده مورد استفاده قرار بگيرد به هدر مي‌رود.

2. استفاده از دارو براي فرار از رنج: گاهي اوقات افراد براي رهايي از رنج ناشي از استرس‌ها و بحران‌ها از داروهايي مانند الكل، نيكوتين، ترياك، هروئين و مسكن‌هاي خواب‌آور و ضد افسردگي بدون تجويز پزشك استفاده مي‌كنند. استفاده از اين داروها و داروهايي كه اخيراً به اين عوامل افزوده شده و با نام‌هاي مختلف به بازار وارد مي‌شود مانند اكستازي خطرات زيادي را به همراه مي‌آورد و ضمن مشكل‌تر كردن روند بازسازي رواني اكثراً خود منبع جديدي براي افزايش رنج براي فرد استفاده كننده مي‌شوند. مثلاً الكل موجب از دست رفتن نيروي مهار دروني يا خويشتن‌داري مي‌شود و فرد به هنگام خشم به خشونت روي مي‌آورد. استفاده نادرست از مواد بر فرايندهاي ذهني ما هم كه قبلاً توسط استرس و هيجان شديد بي‌كفايت شده است به طور جانبي اثر مي‌گذارد و توانايي‌هايي مانند قضاوت، برنامه‌ريزي، استدلال و تمركز كه براي حل مشكل لازم است آسيب مضاعف مي‌بيند. (پاري1991، ترجمه مقدسي1375)

3. تفكر منفي: در اين حالت فرد به طور غيرواقع گرايانه‌اي به موارد منفي مشكل تأكيد كرده و مشكلات را بيشتر از آنچه هست و به صورت غيرقابل حل ارزيابي مي‌كند. (پي‌ستين، مي‌ير1989، ترجمه عليمحمدي1371)

4. رفتارهاي تكانشي: به شيوه خاصي از مقابله اطلاق مي‌شود كه طي آن فرد بدون فكر، انديشه و ارزيابي درست از آنچه رخ داده و يا رخ خواهد داد فوراً دست به اقدام و عمل مي‌زند و نوعاً منجر به بدتر شدن وضعيت مي‌شود.

5. عدم درگيري ذهني و رفتاري: در اين مقابله فرد با انجام رفتارهاي متنوع و با رفتارهاي مختلف خود را مشغول مي‌كند و به اين وسيله سعي مي‌كند به مسئله فكر نكند، مثلاً سرگرم شدن با يك فرد ديگر، پناه بردن به روياهاي روزانه، فرار از مسئله به صورت خوابيدن و يا تماشاي تلويزيون و ديدن فيلم. (لازاروس و فولكمن1984، به نقل از عليمحمدي1371)

6. مقابله به صورت انكار: در اين مقابله فرد به گونه‌اي برخورد مي كند كه انگار مسئله‌اي روي نداده است. انكار واقعيت رخ داده و حادثه پيش آمده بر وخامت مسئله مي‌افزايد و مانع مقابله مؤثر بعدي مي‌شود. (ماتيوز و همكاران1983، به نقل از ابراهيمي1371)

استرس، مقابله و بهزيستي رواني

داشتن كمي استرس بد نيست، اين استرس بدن و انرژي ما را براي مقابله با مشكلات به حركت در مي‌آورد. اما استرس بيش از طرفين وسيعي از اختلالات مانند زخم معده، فشار خون بالا يا بيماري‌هاي قلبي را به همراه مي‌آورد.

مقابله با استرس

يكي از اولين قدم‌هاي مقابله با استرس ياد گرفتن تشخيص علايم و نشانه‌هاي خودتان است. مثلاً روشي كه شما به طور روزمره رفتار مي‌كنيد يا تغييراتي كه در بدن، افكار يا احساس بهزيستي خود مي‌كنيد را بايد به خوبي بشناسيد. آيا موقع استرسور يك تهديد كننده واقعي است؟ يا آيا چيزي شما را نگران مي‌كند كه اصلاً ترس‌آور نيست؟ استرس بخشي از زندگي تمام ماست. اما ما نبايد مشكلاتمان را با تضعيف خودمان و تفكرات غيرمنطقي مانند، «هيچ‌كس به اندازه من استرس ندارد» زياد كنيم. ما ضعيف و روان رنجور نيستيم چون ما تحت فشار هستيم، بلكه ما استرس داريم چون انسان هستيم. ناراحت كردن خودمان پرسيد افكار منفي و تحقيرآميز، جز اتلاف انرژي چيز ديگري نيست.

مواجهه مؤثر با استرس

شما مي‌توانيد خود را از ديد افراد جامعه دور سازيد، يا در جايي پنهان شويد. اين موضوع به تخفيف موقتي ناراحتي شما كمك مي‌كند اما منبع فشار را از بين نمي‌برد مگر اينكه با آن به صورت مؤثر مقابله كنيد. اجتناب از استرس يك روش خوب و مؤثر براي مواجهه و غلبه بر استرس نيست. مواجهه مؤثر مقابله‌اي خوب براي زماني است كه با استرس روبرو مي‌شويم، به جاي دوري كردن از يك رئيس سخت‌گير، چرا نبايد در حضور او به خوبي كار كنيم؟ قرار دادن خودمان در يك موقعيت تا بر آن چيره شويم روشي براي حساسيت‌زدايي خودمان از مردم، اجتماعات و اشياست. عمل كردن و وارد يك موقعيت شدن براي بهزيستي ما لازم است.

راه صحيح ديگر مقابله با استرس حالت آگاهي و اطلاع از استرسمان است، ثبت شرح اوقات روزانه، حالات قوي استرس و نحوه مقابله و درك شما از استرس براي بسياري افراد روش سودمندي بوده است. اين موضوع مي‌تواند اين ايده صحيح را در ذهن ما ايجاد كند كه در مكان و زماني كه دچار استرس مي‌شويم، روشي كه مقابله مي‌كنيم بسيار مهم است.

روش ديگر براي روبرويي با استرس، آگاهي يافتن به ذهن است. آرامش عضلاني در حالات استرس و خودگويي‌هاي مثبت مانند «من توانايي مقابله با مشكلات شغلي‌ام را دادم» مهارت‌هاي عالي هستند. گاهي اوقات شناخت ما از يك موقعيت براي تغيير يك رخداد يا موقعيت كافي نيست كه ممكن است تأثير منفي شديدي بر ما بگذارد. تحمل و كنترل آنچه كه زندگي بر ما تحميل مي‌كند و هم‌چنين تبديل استرس به نيروهاي مثبت روشي است كه دائماً بايد استفاده شود. هركسي به مقدار معيني استرس نيز دارد (آنكه ما را از خواب بيدار مي‌كند). اما به ياد داشته باشيد كه با خودتان روراست باشيد.

در قرن جديد، با وقوع تغييرات بسيار در جوامع مدني، عوامل استرس‌زا نيز روبه فزوني مي‌روند. به عنوان مثال تكنولوژي ميزان دانش برتري را روبه‌ فزوني برده است. و اين افزايش علم اقشار مختلف جامعه از جمله دانشجويان را با معضلات چالش‌انگيز گوناگوني روبرو كرده است. مثلاً قبل از شيوع گسترده كامپيوتر و استفاده روز افزون از آن، منابع دانش محدود بود و همين دانشجويان استرس و مشكلات كمتري را تحمل مي‌كردند. هم‌چنين ورود به دوره جواني، زمان رخداد تحولات شگرفي در زندگي است. اين دوران ، دوران زمان انتخاب شغل، انتخاب همسر و تصميمات بزرگ است. كه مقابله مؤثر با اين شرايط از آرمان‌هاي جامعه بشري است.

برخي عوامل مرتبط با بهزيستي رواني عبارتند از: شخصيت، تعامل اجتماعي، درآمد و طبقه اجتماعي، مذهب و منابع مقابله و ميزان استرس درك شده، كه اين عوامل زمينه‌ساز تغييرات در ميزان تأثر از عوامل استرس‌زا هستند و هركس به آنها به يك نحو پاسخ مي‌دهد.

بررسي تحقيقات مرتبط با بهزيستي رواني و مقابله با استرس

تأثير استرس بر بهزيستي رواني به وسيله تحقيقات گوناگون نشان داده شده است. مثلاً براساس تحقيقي كه به وسيله چانگ در سال 1998 انجام شده است، نشان داده شد كه ميزان استرس درك شده با سطح فرهنگي و بهزيستي رواني مرتبط است. به اين معنا كه هرچه استرس بيشتر، بهداشت رواني زندگي كمتر است. هم‌چنين اين تحقيق نشان داد كه خوش‌بيني هرچه زيادتر باشد، بهزيستي رواني نيز زيادتر مي‌شود.

تحقيق ديگر كه در سال 2001 در امريكا صورت گرفت، نشان داد كه استرسي كه فرد با آن روبرو مي‌شود پيش‌بيني خوب بهزيستي رواني است. هامارات، گفت كه در افراد ميانسال و كهنسال، تركيب مقوله استرس درك شده با انواع منابع مقابله پيش‌بيني كننده بهتري براي بهداشت رواني است تا هر كدام از اين دو عامل به تنهايي.

در تحقيقي كه توسط پاتريشيا ملانسون صورت گرفت كه به بررسي رابطه بين بهزيستي رواني و آرتريت مربوط مي‌شد رابطه منفي و مستقيم بين شدت نقص عضوي و آسيب جسمي ناشي از آرتريت با بهزيستي رواني به اثبات رسيد.

كيم ماتيسون استاد دانشكده روان‌شناسي دانشگاه كانادا در آخرين تحقيقات خود اين موضوع را مبرهن ساخت كه چگونه حمايت اجتماعي در گروه‌هاي مختلف اجتماعي بر بهداشت افراد و بهزيستي آنها تأثير مي‌گذارد، به خصوص بر نحوه مقابله با مشكل استرس‌زا از جمله تبعيضات اجتماعي.

براساس تحقيق ديگري كه توسط تيلور، آبينگرون و ديگران انجام شد، نتايج چشمگيري به دست آمد. آبينگرون تأثيرات حمايت اجتماعي را بر بهزيستي رواني بررسي كرد. اين تأثيرات به همراه نقش سخت جاني مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه حاصله كه دال بر بهزيستي رواني است اين بود كه تناسب كاملي بين حمايت اجتماعي، استرس، بهداشت رواني، خصوصيات شخصيتي و منابع مقابله وجود دارد.

براساس تحقيقي كه توسط جورج دي بيشاپ انجام گرفت كه به مطالعه نقش ابراز خشم در مواجهه با استرس، مقابله با آن و بهزيستي رواني و جسمي پرداخت. نتايج جالبي به دست آمد، مبني بر اينكه ابراز خشم به صورت معناداري با ميزان استرس، مكانيسم‌هاي مقابله‌اي با آن و بهزيستي رواني تأثير دارد. بدين معنا كه هرچه سطح ابراز پرخاشگري و خشم بالاتر باشد، ميزان استرس بالاتر و بالعكس ميزان مقابله فعال و مناسب كمتر است. هم‌چنين مقابله مؤثر رابطه مستقيمي با بهزيستي رواني است. در مقابل، سطح بالاي خشم و پرخاشگري رابطه مستقيم و منفي با بهزيستي رواني داشت. از سوي ديگر تنها پيش‌بين بهزيستي جسماني، ميزان استرس مورد مشاهده بود كه هرچه سطح آن بالاتر بود، بهزيستي جسماني كمتر بود.

تحقيقي كه توسط آرسولا وون رودن و همكاران صورت گرفت به اين نتيجه رسيد كه اولاً، پرورش سطح بالا در كودكان با ابعاد مختلف زندگي كودكان ارتباط معناداري دارد. بعضي از اين ابعاد شامل، بهزيستي رواني، بهزيستي جسماني، خلق و هيجان.

در تحقيق ديگر كه در ايرلند شمالي توسط اُريلي و استيون صورت گرفت نشان مي‌دهد كه تعارضات شهروندي و اجتماعي تأثيرات منفي در بهداشت رواني و بهزيستي شهروندان مي‌گذارد.

تحقيق ديگري كه توسط كالمر، اشنايدر و همكاران صورت گرفت به بررسي تنش اجاره‌نشيني و يا داشتن منزل شخصي و بهزيستي رواني افراد در جامعه سوئيس پرداخته است كه نشان مي‌دهد كه كيفيت زندگي و بهزيستي رواني افرادي كه اجاره‌نشين هستند به مراتب كمتر از افراد صاحب خانه است.

تحقيق ديگري كه توسط روبرت رولاند صورت گرفت نشان داد كه بهزيستي رواني ارتباط معناداري با افزايش سازگاري فرد به وسيله كاهش استرس كه ناشي از مقابله است دارد.

در تحقيق ديگر كه توسط آنت آنانتي و همكاران صورت گرفت نشان داد كه مقابله و حمايت اجتماعي با بهزيستي رواني دانشجويان مالزيايي رابطه مستقيمي دارد.

تحقيق ديگري را كه در مجله روان‌شناسي سلامت انگلستان به چاپ رسيده است كه توسط گارت انجام شده به اين نتيجه رسيد كه بيماراني كه دچار رماتيسم مفصلي هستند و دچار استرس مي‌شوند در حالي كه از روش‌هاي مقابله‌اي مؤثر استفاده نمي‌كنند، احتمال ابتلاي زيادي به مشكلات جسمي و رواني دارند.

تحقيقي كه توسط فرابرا در اسپانيا صورت گرفت كه به بررسي نقش نوع مقابله به صورت مستقيم يا مقابله ممكن و مقابله غيرمستقيم بر استرس شغلي پرداخت به نتايج زير رسيد:

مقابله ممكن و غيرمستقيم سطح بيشتري از نارضايتي رواني را پيش‌بيني مي‌كرد و تأثير همزمان هر دو نوع مقابله با كاهش استرس شغلي و ناراحتي‌هاي رواني جسمي كارمندان نيز كاملاً مشهود بود.

 

 


منابع

1. ابراهيمي، امرالله، مطالعه جنبه‌هاي روان‌شناختي سازگاري پس از ضايعه نخاعي، پايان‌نامه كارشناسي ارشد و روان‌شناسي باليني، دانشگاه علوم پزشكي ايران.

2. ياري، گلنيس، 1991، مقابله با بحران، ترجمه حميرا مقدسي (1375)، انتشارات دهخدا، چاپ پنجم.

3. جان، ان، هيوز، روان‌شناس باليني كودك، ترجمه بهمن نجاريان و همكار (1375)، انتشارات مردمك اهواز

4. جان مارشال ريو، انگيزش و هيجان، ترجمه يحيي سيدمحمدي، 1376، انتشارات نشر ويرايش

5. وافقي، مريم، 1376، بررسي رابطه روش‌هاي مقابله‌اي با ويژگي‌هاي فردي و سلامت رواني و جسماني ناباور يزد، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تربيت مدرس.

6. علي محمدي، سهراب، 1372، پيش‌بيني اقدام به خودكشي در بيماران نوروتيك، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علوم پزشكي ايران.

7. وفايي بوربور، 1386، نقش جهت‌گيري ديني و مقابله‌هاي مذهبي در استرس شغلي دبيران زن شهرستان همدان، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

پيل سوختي


 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

هيدروژن و پيل سوختي... 1

مقدمه. 1

بيان مسئله. 1

پيشينه پژوهش..... 2

فرضيه و سوالهاي پژوهشي... 3

موقعيت جغرافيايي... 3

ارزش و اهميت پژوهش..... 3

اهداف پژوهش..... 4

فناوري هاي توليد هيدروژن.. 5

فناوري هاي عرضه و ذخيره هيدروژن.. 5

ذخيره سازي هيدروژن به كمك آلياژهاي فلزي مخصوص تشكيل هيدريدهاي فلزي... 6

فناوري انتقال و پخش هيدروژن.. 6

نتيجه گيري... 7

منابع.. 8


هيدروژن و پيل سوختي:

مقدمه:

هيدروژن يكي از عناصري است كه در سطح زمين به وفور يافت مي شود. اين عنصر در طبيعت به صورت خالص وجود ندارد و آن را نمي توان توسط روش هاي مختلف از ساير عناصر بدست آورد. هيدروژن عمده ترين گزينه مطرح به عنوان حامل جديد انرژي است. اين ماده در مقايسه با ساير سوختها مي تواند با راندماني بالاتر و احتراق بسيار پاك به ساير اشكال انرژي تبديل شود. هيدروژن در صنايع شيميايي، غذايي، كاني و فلزي كاربردهاي زيادي دارد.

با توسعه صنعتي جهان و تقاضاي روز افزون انرژي، جهان با دو معضل مهم يكي آلودگي زياد محيط زيست و محدود بودن ذخاير سوختهاي فسيلي مواجه شده است.

با توجه به ماهيت اغلب انرژي هاي نو و تجديد پذير كه امكان دسترسي به آنها در زمان و مكان مناسب جهت ذخيره و حمل آنها ضروري است، هم اكنون از هيدروژن به عنوان سوخت آينده بشر نام برده مي شود.

پيل هاي سوختي پتانسيل شيميايي هيدروژن را به انرژي الكتريكي تبديل كرده و محصول جانبي آن آب و حرارت است. هيدروژن عمدتاً به عنوان يك خوراك جانبي، ماده شيميايي حد واسط يا به عنوان يك ماده شيميايي خاص مورد استفاده قرار مي گيرد و در حال حاضر تنها سهم كوچكي از هيدروژن توليدي به عنوان يك حامل انرژي مورد استفاده قرار مي گيرد هيدروژن را مي توان به شكل احتراق جهت توليد انرژي حرارتي و يا در اثر واكنش شيميايي جهت توليد حرارت و الكتريسيته (پيل سوختي) مصرف نمود.

بيان مسئله:

در حال حاضر با توجه به بحران انرژي محدوديت سوختهاي فسيلي و مشكلات ناشي از آلودگي هاي سوختهاي فسيلي، استفاده از منابع جديد انرژي بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است، در همين راستا ديدگاه نويني براي استفاده از هيدروژن با توجه به خصوصيت منحصر به فرد آن ايجاد شده است.

هيدروژن مورد نياز پيل هاي سوختي را مي توان از منابع مختلفي همانند منابع هيدروكربني نظير نفت خام، گاز طبيعي زغال سنگ و منابع تجديد پذير نظير باد و خورشيد بدست آورد. طبقه بندي پيل هاي سوختي براساس نوع الكتروليت به اين شرح است:

پيل سوختي پليمري (PEMFC)، پيل سوختي قليايي (AFC)، پيل سوختي اسيد فسفريك (PAFC)، پيل سوختي كربنات مذاب (MCFC)، پيل سوختي اكسيد جامد (SOFC)، پيل سوختي متانولي (DMFC).

امروزه تلاش ها جهت حضور پيل هاي سوختي در صنايع نيرگاهي، حمل و نقل و كاربردهاي قابل حمل به مرحله تجاري شدن نزديك شده است.

راندمان و نشر آلاينده هاي زيست محيطي خودروهاي پيل سوختي به مراتب از خودروهاي رايج مناسب تر است همچنين پيل هاي سوختي به عنوان نسل چهارم نيروگاهها در آينده امكان توسعه سيستم هاي غيرمتمركز توليد انرژي را فراهم مي سازد. امكان استفاده از سوختهاي فسيلي همانند متانول و يا گاز طبيعي در پيل هاي سوختي تا زمان دستيابي به زير ساختهاي لازم جهت ارائه هيدروژن به پيل هاي سوختي از ديگر مزاياي كاربردي اين سيستم هاست. تكنولوژي پيل سوختي مانند هر تكنولوژي جديد ديگر در ابتداي توليد، قيمت محصولات آن زياد است اما با توليد تجاري محصول در مقياس وسيع و افزايش ميزان تقاضا و توسعه فناوري قيمت به ميزان قابل توجهي كاهش خواهد يافت.

پيشينه پژوهش:

در دهه 1980 ميلادي شواهد علمي نشان مي داد كه انتشارگازهاي گل خانه اي ناشي از فعاليت هاي انساني خطراتي را براي آب و هواي جهان بوجود آورده است و به اين ترتيب افكار عمومي، لزوم ايجاد كنفرانسهاي بين المللي دوره اي و تشكيل پيمان نامه اي براي حل اين مسئله را احساس كرد. در سال 1997 ميلادي كنوانسيون تغييرات آب و هوايي با هدف تثبيت گازهاي گل خانه اي در اتمسفر تا سطحي كه از تداخل خطرناك فعاليت هاي بشر با سيستم آب و هوايي جلوگيري شود. پروتكل كيوتو را مطرح كرد و به موجب اين پروتكل كشورهاي صنعتي ملزم به كاهش انتشار گازهاي گل خانه اي مي شوند. هدف نهايي اين كنوانسيون دستيابي به تثبيت غلظت گازهاي گل خانه اي در اتمسفر تا سطحي است كه از تداخل خطرناك فعاليت هاي بشر با سيستم آب و هوايي جلوگيري نمايد و چنين سطحي بايد در يك چهارچوب زماني كافي حاصل گردد تا اكوسيستم ها به طور طبيعي خود را با تغييرات آب و هوا وفق دهند و اطمينان حاصل شود كه امنيت غذايي تهديد نمي شود و توسعه اقتصادي بطور پايدار ايجاد مي گردد. از انرژي اي تجديد پذير روزبه روز سهم بيشتري درسيستم تامين انرژي جهان را به عهده مي گيرد. منابع انرژي تجديد پذير به صورت تناوبي در دسترس هستند و قابل حمل يا ذخيره سازي نيستند و نمي توانند به صورت سوخت بخصوص در بخش حمل و نقل مورد استفاده قرار گيرند.

فرضيه و سوالهاي پژوهشي:

آيا روش هاي پيشرفته اي جهت جداسازي مواد آلاينده لازم است؟ بله لازم است تا قيمت هاي هيدروژن توليدي را كاهش داده و راندمان را افزايش دهند.

آيا امكان ذخيره سازي هيدروژن در مخازن زير زميني وجود دارد؟ بله ولي پر هزينه ترين روشي براي ذخيره هيدروژن است.

موقعيت جغرافيايي:

پايلوت هاي انرژي هيدروژن خورشيدي در سايت طالقان واقع شده است.

ارزش و اهميت پژوهش:

با توجه به مزيت نسبي در ايران در خصوص توسعه فن آوري هاي هيدروژن نظير بهره مندي از منابع انرژي هاي نوو تجديد پذير مانند انرژي باد، خورشيد و وجود منابع غني انرژي فسيلي بويژه گاز طبيعي (با قابليت تبديل به هيدروژن) و زير ساختهاي عرضه آن سازمان انرژي هاي نو ايران از سال 1375 پروژه هاي مختلفي را در خصوص شناخت و بررسي علمي و عملي، فن آوري هاي مختلف توليد ذخيره، عرضه و مصرف هيدروژن، با تمركز فعاليت هاي اجرايي در سايت انرژي هي طالقان آغاز نموده كه در حال حاضر پروژه هاي توليد هيدروژن به روش الكتروليز قليايي و ذخيره سازي هيدروژن در حال اجرا بوده است وبا ساخت سيستم هاي پيل سوختي و اتصال اين مجموعه به پانل هاي فتوولتائيك، چرخه كامل توليد، ذخيره و مصرف انرژي پاك براساس هيدروژن انجام مي گردد.

كشور ايران از يك سو با بالا بودن مصرف ساليانه سوخت و از سوي ديگر با عدم توسعه يافتگي مناسب فناوري در صنايع خودرو و نيروگاهي روبرو است و عدم توجه به مشكلات ناشي از آلودگي هاي زيست محيطي نيز موجب مشكلات جدي زيست محيطي دركلان شهرها شده است.

اهداف پژوهش:

كارشناسان بر اين باور هستند كه با جايگزيني انرژي هاي پاك بجاي انرژي هاي حاصل از سوختهاي فسيلي مي توان از ميزان آلودگي هاي زيست محيطي كاست و از خطرات ناشي از آن جلوگيري به عمل آورد.

هدف استفاده از هيدروژن و پالايشگاه هاي بزرگ/ در مناطق صنعتي، پارك هاي انرژي و جايگاههاي سوخت گيري است و مصرف هيدروژن در صنايع نفت و پالايش مي باشد.

پيل هاي سوختي دامنه كاربرد وسيعي از موارد مصرف را از سفينه هاي فضايي تا تامين انرژي و سيكل كوچك الكترونيكي شامل مي شوند. پيل هاي سوختي نوعي مبدل انرژي مي باشندكه انرژي شيمياي را مستقيماً به انرژي الكتريكي تبديل مي نمايند.

اهداف پژوهش در مورد هيدروژن شامل توليد هيدروژن/ عرضه و ذخيره سازي هيدروژن و مصرف آن است. و در مورد پيل هاي سوختي شامل بازده بالا آلاينده گيهاي كم شيميايي، صوتي و گرمايي، قابليت انعطاف در موقعيت نصب، قابليت اطمينان بالا، هزينه كمتر نگهداري پايين، تقسيم بار اجرايي، قابليت تعديل كردن، قابليت انعطاف در سخت مصرفي و امكان بازيافت حرارتي توليدي مي باشد.

فناوري هاي توليد هيدروژن:

براي بهينه سازي و ايجاد تنوع در روشهاي تجاري توليد هيدروژن نياز به تحقيق و توسعه بيشتر و ساخت نمونه است. هيدروژن در پالايشگاههاي بزرگ در مناطق صنعتي- پارك هاي انرژي و محل هاي سوخت گيري جوامع مختلف توليد شده و به سهولت در مناطق روستايي و منازل مشتريان توزيع و پخش خواهد شد.

فناوري هاي عرضه و ذخيره هيدروژن:

فناوري ذخيره سازي هيدروژن: در امور ذخيره سازي هيدروژن حدود 15% انرژي كل فرآينده ذخيره سازي، صرف فشرده سازي هيدروژن مي شود و ميزان 30 تا 40% آن نيز مصرف فرآيند مايع سازي هيدروژن مي گردد.

امروزه سيستم هاي ذخيره سازي هيدروژن شامل ذخيره سازي بصورت گاز فشرده در مخازن فولادي و كامپوزيتي ذخيره سازي به صورت مايع در مخازن سرد، و ذخيره سازي در هيدريدهاي فلزي مي باشد.

يكي از ساده ترين روش هاي ذخيره سازي هيدروژن ذخيره به حالت گازي است كه هزينه آن نسبت به ساير روش هاي ذخيره سازي كمتر است. هيدروژن گاز معمولاً در مخازن لوله اي تحت فشار بالا ذخيره مي گردند. ذخيره سازي هيدروژن گازي تحت فشار جز تكنولوژي هاي قديمي و متداول مي باشد.

ذخيره سازي هيدروژن به صورت مايع داراي بالاترين دانسيته ذخيره سازي است. يكي از مشكلات كاربرد هيدروژن مايع فرآيند مايع سازي آن است كه در چند مرحله صورت مي گيرد. درصد معيني از هيدروژن مايع در حين فرآيند مايع سازي به صورت تبخير از دست مي رود. در حال حاضر تكنولوژي اين فرآيند در ايران موجود نيست و چون ميزان توليد هيدروژن مايع پاييني است ازنظر اقتصادي توليد اين تجهيزات مقرون به صرفه نيست.

ذخيره سازي هيدروژن به كمك آلياژهاي فلزي مخصوص تشكيل هيدريدهاي فلزي:

يكي از روشهاي نسبتاً جديد جهت ذخيره سازي هيدروژن: استفاده از آلياژهاي مخصوص فلويست كه قادرند ضمن تشكيل هيدريد فلزي دو واكنش با هيدروژن. ميزان قابل توجهي هيدروژن در خود نگه دارند. مشكل اساسي در استفاده از اين روش آماده سازي آلياژ مربوط به خصوصيات فيزيكي و شيميايي لازم است تا بتوانند در شرايط مناسب عمل جذب هيدروژن را انجام دهند و در شرايط مناسب حجم قابل توجهي از هيدروژن ذخيره شده را آزاد سازد.

فناوري انتقال و پخش هيدروژن:

روش هايي كه به منظور انتقال هيدروژن به اشكال گاز – مايع و جامد استفاده مي شود اثرات فني- اقتصادي بر فرآيند توليد تامصرف هيدروژن خواهد داشت. سه روش متداول كه براي انتقال هيدروژن مي توان استفاده كرد شامل:

1) انتقال از طريق خط لوله: هيدروژن مي تواند به صورت گاز يا مايع در لوله انتقال داده شود.

2) انتقال از طريق جاده و راه آهن: هيدروژن مي تواند به صورت گاز فشار بالا در سيلندرهاي در محدوده فشر حدود 15 تا 40 مگا پاسكال توسط كاميون حمل شود.

3) انتقال از طريق دريا: در حال حاضر بيش از يكصد كشتي حال مخازن گاز طبيعي مايع موجود دارد كه حمل ونقل تمام گاز طبيعي ميان اروپا- شمال و جنوب آمريكا و كشورهاي حاشيه اقيانوس آرام را انجام مي دهند و به طور معمول در هر بار در حدود 150000 گالن را انتقال مي دهند.

نتيجه گيري:

مصرف گسترده و كلان انرژي حاصل از سوختهاي فسيلي اگرچه رشد سريع اقتصادي جوامع مدرن صنعتي را به همراه داشته است اما به واسطه نشر آلاينده هاي حاصل از احتراق و افزايش غلظت گاز كربنيك در اتمسفر و پيامدهاي آن جهان را با تغييرات برگشت ناپذير و تهديد آميزي مواجه ساخته است.

امروزه يكي از مشكلات بزرگ جهان، انتشار مواد آلاينده حاصل از سوختهاي فسيلي، هيدروژن در اين بخش نيز داراي مزياياي نسبي مي باشد. لذا با توجه به نكات مثبت زيست محيطي، اقتصادي و قوانين وضع شده، جهان امروزه به سمت توسعه پايدار با استفاده از انرژي هيدروژني سوق داده شده است.

از جمله ويژگي هايي كه هيدروژن را از ساير گزينه هاي سوختي متمايز مي نمايد مي تواند به فراواني، مصرف تقريباً منحصر به فرد، انتشار بسيار ناچيز آلاينده ها، برگشت پذير بودن چرخه توليد آن و كاهش اثرات گل خانه اي آن اشاره نمود.

گروه هيدروژن در سه بخش عمده به شرح ذيل فعاليت مي نمايد.

1) فن آوري هاي توليد هيدروژن.

2) فن آوري هاي عرضه و ذخيره سازي هيدروژن.

3) فن آوري هاي مصرف هيدروژن.

امكان توليد هيدروژن از منابع انرژي پاك و فسيلي وجود داشته و با توليد هيدروژن از منابع انرژي نو و تجديد پذير امكان ذخيره سازي انرژي منابع استفاده از آن در زمان و مكان مناسب فراهم مي گردد.

قابليت احتراق مستقيم هيدروژن درموتورهاي داخلي و يا واكنش شيميايي در پيل سوختي و توليد الكترويسيته بدون ايجاد آلودگي، از مزاياي هيدروژن به عنوان يك حامل انرژي پاك مي باشد.

توسعه فن آوري پيل هاي سوختي مي تواند يك راه حل مناسب جهت توسعه پايدار و بلند مدت باشد.

در حال حاضر از هيدروژن توليدي در صنعت به عنوان يك فرآورده شيميايي استفاده مي شود.

امروزه هيدروژن را مي توان از فرآيندهاي همچون الكتروليز آب، رفورمينگ گاز طبيعي و اكسيداسيون جزئي سوختهاي فسيلي بدست آورد.

 

منابع:

كتاب: از انرژي هاي نو چه مي د انيد؟ ناشر: سازمان انرژي هاي نو ايران (سانا)

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

نوروز


عنوان: نوروز

 

مقدمه:

نوروز باستاني و دگرگوني طبيعت در ابتداي هر سال ما را به ايجاد تغيير و تحول در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي يادآوري مي کند. گياهان، درختان، بيابان ها، زمين، آسمان و طبيعت عملاً ما را به سوي تغييرات رشد و خوبي ها دعوت مي کنند.

در اين مجموعه برآنيم تا در مورد نوروز، هفت سين، جايگاه نوروز از ديدگاه تشيع و آداب و رسوم نوروز سخن بگوييم اميد آن داريم که قبول نظر شما واقع شود.

 

چکيده:

واژه ي عيد به معناي بازگشت است و در قرآن کريم هم يک بار آمده است. در اسلام نيز مراسم عيد نوروز مورد تأييد قرار گرفته و در ايران بعد از اسلام هم اين آئين ادامه داشته و دارد.

عيد نوروز داراي آداب و رسوم خاص خود مي باشد که در مناطق گوناگون ايران با بعضي رسوم مشترک و در بعضي مناطق کمي متفاوت با جاهاي ديگر برگزار مي شود ولي آداب کلي آن مثل سفره،‌ ديد و بازديد، هديه دادن و ... در سراسر ايران مشترک است.

در متون تاريخي نيز از ايران باستان تا زمان هاي بعد به اين مراسم و آئين هاي آن اشاره شده است و اشعار و مطالب گوناگوني به طنز با جد در مورد آن در کتاب ها آمده است که قابل توجه و بيان است. در اين تحقيق به طول مفصل به اين موضوعات پرداخته ايم.


عيد نوروز[1]

واژه ي عيد

عيد به معناي بازگشت است. مقصود بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است. عيد به روزهاي سرور و شادي گفته مي شود. روز مبارکي است که در آن،‌ مردم جشن مي گيرند و شادي مي کنند. جشن نوروز در نخستين روز از نخستين ماه فروردين سال شمسي، آن گاه که روز و شب برابر گردد، آغاز مي‌شود. واژه ي عيد در قرآن يک بار آمده است. در سوره ي مائده آيه ي 114 مي فرمايد:

گفت. عيسي فرزند مريم: پروردگارا ! از آسمان مائده اي بر ما بفرست، تا براي اول و آخر ما، عيدي باشد و نشانه اي از تو ! و به ما روزي ده و تو بهترين روزي دهندگاني.

علامه طباطبايي در تفسير الميزان مي گويد:

خصوصيت عيد اين است که زمينه ي وحدت کلمه و تجديد حيات اجتماعي را فراهم ساخته، نشاط و سرزندگي مي آفريند و هر بار که فرا مي رسد، عظمت دين را تجديد مي کند.

بدين سبب، در اسلام روزهايي عيد ناميده شد که همه ي اين خصوصيت ها را در بردارد و در هر يک از آن‌ها به گونه هايي بازگشت به فطرت توحيدي اش مطرح است. امير مؤمنان نيز مي فرمايد:

«هر روزي که از خداوند متعال نافرماني نشود، آن روز عيد است.»[2]

 

جايگاه نوروز از ديدگاه تشيع:

در تاييد نوروز، روايات فراواني وارد شده است که نوروز به امامان (ع) عرصه شد و آن بزرگواران آن را تأييد و حتي سفارش و توصيه هايي را در گرامي داشت نوروز بيان کردند. اسلام،‌ نوروز را پذيرفته، ولي به آن جهت داده است که بايد از آمدن بهار، درس معاد آموخت.

بايد پيش از آمدن نوروز، خانه تکاني کرد و خانه را از خبث و گردوغبار، و دل و قلب و روح را با غسل نوروز از حدث پاک نمود.

بايد هنگام تحويل سال، دعاي «يا مقلب القلوب» را با خلوص نيت و در مکان هاي مقدس يا در جايي با وضو و رو به قبله به يمن ورود به سال جديد خواند. بايد هنگام سال جديد به ياد مستمندان و بيچارگان افتاد. بايد لباس تميز پوشيد و به بهترين بوها معطر شد. بايد در ديدو بازديدها، خويشاوندان را بر ديگران مقدم داشت و کينه ها را کنار گذاشت. با همه ي دوستان وآشنايان و خويشان و بستگان ارتباط مجدد برقرار ساخت با دادن هديه، براي آن ها آرزوي سلامت و خير و برکت کرد.

جشن نوروز که در اول فروردين ماه آغاز مي شود، آن گونه که از نامش پيداست روزي است نو، همراه با آييني نو.

بر پايه ي اين نظر، آداب و مراسم نوروز در گذشته ي ايران باستان، در راستاي توجه کامل به معنويات بوده است، اما در اسلام، ماديت محض و توجه صرف به زمين و بريدن از معنويات يا تنها به عالم بالا توجه کردن و بريدن از لذات دنيوي، هيچ کدام پذيرفته نيست.

يک جنبه ي جهت دهي اسلام به نوروز، تعديل ماديت محض آداب آن و تلفيق آن با معنويت است.

 

هداياي نوروز:

پس از سقوط ساسانيان، نوروز و احکام و رسوم آن، در ميان مسلمانان و کشورهاي اسلامي بيش از پيش رواج يافت. در زمان خليفه ي دوم، هرمزان، استاندار خوزستان که مسلمان شده بود، از شيريني و ديگر اقلام خوان نوروزي، خوانچه اي براي علي بن ابي طالب (ع) فرستاد. هديه ي نوروزي براي علي بن ابي طالب (ع) آورده شد. حضرت پرسيد: اين چيست؟ گفتند: اي امير مؤمنان! امروز نوروز است. فرمود: «هر روز را براي ما نوروز بسازيد.[3]»

 

آداب و رسوم نوروز:

يا مقلب القلوب و الابصار

برآمد باد صبح و بوي نوروز* به کام دوستان و بخت پيروز

مبارک بادت اين سال و همه سال* مبارک بادت اين روز و همه روز

انسان از نخستين سال هاي زندگي اجتماعي، زماني که از راه شکار و گردآوري خوراک هاي گياهي روزگار مي گذراند، متوجه بازگشت و تکرار برخي از رويدادهاي طبيعي، يعني تکرار فصل ها شد و بهار را کشف کرد و آن را مهم دانست.

امروزه نيز در ميان ايرانيان رسم است که ده روز يا دو هفته پيش از نوروز، در ظرف هاي کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانه هايي چون گندم، عدس، ماش و ... مي کارند. در واقع اين کار، يکي از آداب نوروز ايرانيان است. در اين نوشته ي کوتاه، به برخي از آداب و رسوم نوروز مي‌پردازيم.

 

سفره هفت سين:

رسم و باوري کهن است که همه ي اعضاي خانواده در زمان سال تحويل، در خانه و کاشانه ي خود در کنار سفره ي هفت سين گرد‌ آيند. در سفره ي هفت سين، هفت روييدني خوراکي است که با حرف «س» آغاز مي‌شود و نماد فراواني روييدني ها و فرآورده هاي کشاورزي است. اين خوراکي ها عبارتند از: سيب، سبزه، سنجد، سماق، سير، سرکه، سمنو.

افزون بر آن، آيينه، شمع، ظرفي شير، ظرفي آب که تاريخ در آن است، تخم مرغ رنگ کرده، تخم مرغي روي آيينه، شمع، ماهي قرمز، نان، سبزي، گلاب، سنبل، سکه و کتاب ديني مسلمانان، قرآن نيز مي‌تواند زينت بخش سفره ي هفت سين باشد. اين سفره در بيشتر خانه ها تا روز سيزده گسترده است.

 

پوشيدن لباس نو:

پوشيدن لباس هاي نو در آيين هاي نوروزي، رسمي همگاني است. تهيه ي لباس براي سال تحويل، فقير و غني را به خود مشغول مي دارد. در اين ميان، توجه به تهي دستان و زيردستان براي تهيه ي لباس نوروزي به ويژه کودکان، رسمي قابل توجه است. خلعت دادن پادشاهان ايران در جشن نوروز، براي نو پوشاندن کارگزاران و زيردستان بود و تاريخ نگاران و شاعران از خلعت بخشيدن هاي نوروزي فراوان ياد کرده اند.

بسياري از خانواده ها که در سوگ يکي از نزديکان لباس سياه پوشيده اند، به مناسبت نوروز، به ويژه هنگام سال تحويل، لباس ديگر مي پوشند. کساني هم که به هر علت لباس نو ندارند، مي کوشند هر قدر هم اندک،‌ جوراب يا پيراهني نو هنگام سال تحويل بپوشند.

در گذشته که در فروشگاه ها و بازارهاي فروش، لباس دوخته نبود و مردم دوختن لباس خود را به خياط ها سفارش مي دادند، نوبت هاي دوخت و کار شبانه روزي خياطان در روزهاي پاياني سال، يکي از دشواري هاي خانواده ها بود.

اين باور کهن را در نوشته ها، توصيه ها و توصيف هاي نوروزي همواره مي بينيم که از طبيعت پيروي کنيم و از درختان ياد بگيريم و با آمدن بهار، لباس نو بپوشيم که شادماني و آرامش به همراه مي آورد.

 

ديد و بازديدهاي نوروزي:

از جمله آيين هاي نوروزي، ديد و بازديد يا «عيد ديدني» است. رسم است که روز نوروز،‌ نخست به ديدن بزرگان فاميل و شخصيت هاي علمي و اجتماعي مي روند. در بسياري از اين عيد ديدني ها، همه ي کسان خانواده شرکت دارند.

ديدني هاي نوروزي که ناگزير بازديدها را دنبال دارد و همراه با دست بوسي و روبوسي است، در روزهاي نخست فروردين که تعطيل رسمي است، و گاه تا سيزده فروردين و مي گويند تا آخر فروردين ميان خويشاوندان و دوستان و آشنايان دور و نزديک،‌ ادامه دارد.

تا زماني که مسافرت هاي نوروزي رسم نشده بود، در شهرها و محله هايي که آشنايي هاي شغلي و همسايگي و روابط چهره به چهره جايي داشت، ديد و بازديدهاي نوروزي، وظيفه اي کم و بيش الزامي به شمار مي رفت و چه بسا آشناياني بودند و هستند که فقط سالي يک بار، آن هم در ديد و بازديدهاي نوروزي به خانه ي يکديگر مي روند.

گسترش شهرها، زياد شدن جمعيت، پراکندگي خانواده هاي سنتي، محدوديت هاي شغلي و نيز فرهنگ آپارتمان نشيني، از عامل هايي است که ديد و بازديدهاي نوروزي را کاهش داده است. بر اثر اين دشواري ها و محدوديت هاي زماني، بعضي از خانواده هايي هم که به مسافرت نمي روند، براي ديد و بازديدهاي نوروزي، از پيش زماني را معين مي کنند.

 

باورهاي عاميانه:

رفتارها و گفتارهاي هنگام سال تحويل و روز نوروز، به باور عاميانه، مي تواند اثري خوب يابد براي تمام روزهاي سال داشته باشد. برخي از اين باورها را در کتاب هاي تاريخي نيز مي يابيم و بسياري ديگر، باورهاي شفاهي است که در شمار فولکور جامعه است که به برخي از آن ها مي پردازيم:

  • کسي که هنگام سال تحويل و روز نوروز لباس نو بپوشد، تمام سال از کارش خرسند خواهد بود.
  • موقع سال تحويل از اندوه و غم فرار کنيد، تا تمام سال غم و اندوه از شما دور باشد.
  • روز نوروز دوا نخوريد؛ بديمن است.
  • هر کس در بامداد نوروز، پيش از آن که سخن گويد، شکر بچشد و با روغن زيتون تن خود را چرب کند، در همه حال از بلادها سالم خواهد ماند.
  • هر کس در بامداد نوروز، پيش از آن که سخن گويد، سه مرتبه عسل بچشد و سه پاره موم دود کند، از هر دردي شفا يابد.
  • کسي که روز نوروز گريه کند، تا پايان سال اندوه او را رها نمي کند.

که البته خرافي بودنشان، روشن است و نبايد آن ها را جدي گرفت.[4]

 

هفت سين:

امروزه اين خوان نوروزي، در اقصا نقاط کشور گسترده مي شود؛ البته «سفره هاي محدود به ترکيب لغوي سين، در همه جا رايج نيست، اما اصل گستردن سفره عموميت دارد؛ چرا که در تمام شهرها و روستاهاي ايران گسترده مي شود. اين خوان، مجموعه اي است بسيار متنوع از آن چه مردم در زندگي به آن محتاجند.»[5]

برخلاف تصور عامه که هفت سين را فراگير و همگاني مي دانند، انوع ترکيبات ديگر با عدد هفت در کشورمان رايج است؛ مثل هفت شين در ميان هم وطنان زرتشتي با ترکيبي از شکر، شهد، شير، شمع و شمشاد، شانه و شايه (نوعي ميوه)، يا هفت چين، يعني هفت چيز چيده شده از درخت يا هفت ميم که ترکيب آن عبارت است از:مرغ، ماهي، ميوه، ماست، مربا، مسقطي و ميگو.[6]

بنابراين در سفره ي عيد، آن چه مشترک است، عدد هفت است و آينه و کتاب مقدس و البته آب و ماهي زنده در درون آب.

چيزهايي که امروزه سفره ي هفت سين ما را زينت مي بخشد و همه ي اهل خانه را به جهاني از شادي و سرسبزي فرا مي خواند، عبارت است از:

سبزه ي نودميده؛ سنبل خوش بر و خوش بو؛ سيب، اين ميوه ي بهشتي و نماد زايش؛ سمنو، اين مائده‌ي تهيه شده از جوانه ي گندم؛ سنجد، که بوي و برگ و شکوفه ي درخت آن محرک عشق و دل باختگي است؛ سير، اين داروي تندرستي؛ دانه هاي سپند (اسفند) که نامش به معناي مقدس است و دانه‌هاي به رشته کشيده ي آن، زينت بخش خانه هاي روستايي و دافع چشم بد.

ما بر اين سفره آيينه مي گذاريم که نور و روشنايي مي تاباند؛ شمع مي افروزيم که روشنايي را به ياد مي آورد؛ تخم مرغ مي گذاريم که تمثيلي از نطفه و باروري است؛ کاسه ي آب زلال به نشانه ي همه ي آب هاي خوب جهان و ماهي زنده در آب، به نشانه ي تازگي و شادابي. [7]

مي توان گفت سفره ي هفت سين نوروزي که اجزاي آن با عشق چيده شده است، بر رخسار زيباي محبت و مودت خانوادگي، زيبايي طبيعت و رنگ هاي اعجاب آور آن را هم خواهد افزود؛ چرا که نوروز، جشن طبيعت و جشن نوشدن زندگي است.

 

بهار بي مولا:

بهار و خزان گذشت و نيامدي. سال هاست نگاهم پشت پنجره اي که متعلق به مرد است، قاب گرديده و گردوغبار هجران بر آن سايه افکنده. اينک بهار آمده، اما افسوس که بدون نرگس چشمان نازنينت، بهار حقيقي بر دل هايمان طلوع نخواهد کرد.

يوسف فاطمه ! کي طنين دل نواز «انا بقيه الله» تو از کعبه مقصود، جان ها را معطر مي نمايد؟ کي کعبه به خود مي بالد و زمين بر قامت دلربايت طواف عشق مي گزارد.

براي آمدنت تمام دل هاي عشاق دنيا را به ضريح چشم هايت گره زده ايم و در مراسم اعتکاف شب‌هاي فراق، براي گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ايم.

حس مي کنم نزديکي، آن قدر نزديک که با آمدن نسيم، مي توان تو را احساس کرد و بوييد.

مهدي جان ! از پس کوچه هاي انتظار بيا، و بهار جان هاي بي قرارمان باش. بيا که بهار هم بي تو معنا ندارد.

محبوبم ! هر روز، بيشتر از قبل دلم برايت تنگ مي شود. عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافي، بر لوح آن نام تو حک گرديده.

مهدي جان ! کي مي آيي که کران تا بيکران دلم را برايت چراغاني کنم و چشمانم را فرش قدومت نمايم؟

بيا که بهار، بي صبرانه مشتاق آمدنت است و قلبم جويبار اشک هايي که هر روز و شب در فراق تو جاري مي‌شوند. مولا جان ! بيا که چشمه سار وجودم، سخت خشکيده و فرياد العطش برآورده. بيا تا از نرگس چشمانت، عطري براي سجاده ام بگيرم. بيا و مرا زائر شهر قاصدک ها کن، بيا.

دلم براي ورود هر عشقي غير از عشق تو بن بست است و ديده ام جز در فراق تو نمي بارد. به خداي کعبه مي‌سپارمت و سبد سبد نرگس و ياس، چشم به راهت مي کنم.[8]

 

اشعار طنز نوروزي:

عيد آمد و ما قبا نداريم* با کهنه قبا صفا نداريم

گرديد لباس، پاره پاره * در پيکر خود عبا نداريم

جز سنگ و کلوخ و آجر و خشت* ما بالش و متکا نداريم

آجيل و لباس و پول، خوب است* اما چه کنم که ما نداريم

بايد شب عيد را پلو خورد* آن ماهي شور را جلو خورد

آن جوجه ي پخته را به يک دم* بلعيد، نديدمش چه طور خورد

ياران چه کنم که کس ندارم* بلبل شده ام قفس ندارم

عيد است براي پخت آش* پول نخود وعدس ندارم[9]

********

 

خواست عيدي ز من فلان کودک* از برايش زدم هزار کلک

تا که او را به حقه کردم دک* گر من از فقر در غمم، به درک

ديگران را خدا بدارد شاد* عيد ايرانيان مبارک باد[10]

********

در عيد هر که ميوه، از بهر خود خريده

گويي که کاسب رند، جيب او را بريده

بازش نموده يک مشت نارنگي لهيده

باز آن انار فاسد يا موز نارسيده

يا پرتقال بي آب يا سيب هاي کالک

عيد شما مبارک، عيد شما مبارک[11]

پيام گير نوروزي:

اگر پيام گير داريد و از پيام هاي معمولي تکراري خسته شده ايد، براي تنوع، بد نيست ايام نوروز دست به ابتکار جالبي بزنيد. فقط بفرماييد از کلام شاعر خوشتان مي آيد !

باباطاهر عريان:

تليفون کرده اي جان فدايت

الهي مو به قربون صدايت

چو از صحرا بيايم، نازنينم

فرستم پاسخي از دل برايت

خيام:

اين فلک عمر مرا داد به باد

مجنون توام که کرده اي از من ياد

رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش

آيم چو به خانه، پاسخت خواهم داد

********

فردوسي:

نمي باشم امروز اندر سراي

که رسم ادب را بيارم به جاي

به پيغامت گويم اي دوست جواب

چو فردا برآيد بلند آفتاب

********

مولانا:

بهر سماع از خانه ام، رفتم برون رقصان شوم

شوري برانگيزم به پا، خندان شوم، شادان شوم

بر گو به من پيغام خود، هم نمره و هم نام خود

فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم

********


حافظ:

رفته ام بيرون من از کاشانه ي خود، غم مخور

تا مگر بينم رخ جانانه ي خود، غم مخور

بشنوي پاسخ ز حافظ گر که بگذاري پيام

آن زمان کو باز گردد خانه ي خود، غم مخور

********

سعدي:

از آواي دل انگيز تو مستم

نباشم خانه و شرمنده هستم

به پيغام تو خواهم گفت پاسخ

فلک گر فرصتي دادي به دستم.[12]

********

پيامک هاي نوروزي:

  • توي جشنواره گل و لبخند و شيريني، پا قدم بهار مبارک باد.
  • بهار، فصل غنچه ها، فصل شکفتن است. لب هايتان هميشه بهاري باد.
  • توي اين قحطي عشق، کاش دلم مثل درخت هاي بهاري شکوفه بزند.
  • اگه با شنيدن صداي پرنده ها دوق ميکني

اگه از خيس شدن زير بارون لذت مي بري

اگه از ديدن گل ها و شکوفه ها گل از گلت مي شکفه

پس دلت بهاري شده، بهار دلت مبارک.

  • زمستون داره خميازه هاي آخرش رو مي زنه. راهي نيست. يه نفس مونده تا ته سال.
  • بهار با قدم هاي شکوفه بارونش داره از راه مي رسه.
  • داره بوي بهار مي آد. بوي کاغذ رنگي، بوي اسکناس تا نخورده لاي قرآن مادربزرگ، بوي ماهي ميون سبزي پلو، آره داره بهار مي آد.
  • پاي سفره هفت سين لحظاتي که طنين «يا مقلب القلوب و الابصار» دلت رو لرزوند وقتي آواي خوش «يا مدبر الليل و النهار» روي لبات گل کرد و ياد «يا محول الحول و الاحوال» حال تو رو دگرگون کرد براي ما هم بخواه از آن بخشنده ي بي همتا «حول حالنا الي احسن الحال.»[13]

 

نتيجه گيري:

نوروز از جمله آداب و رسومي است که از زمان هاي دور در کشور ما ايران رواج داشته و به ما رسيده است. نوروز به خاطر ويژگي ها و شرايط خاص آن هميشه مورد پسند ايرانيان و حتي مردم کشورهاي ديگر بوده است.

تقارن نوروز با شروع فصل بهار بسيار زيباست و دور هم جمع شدن خانواده ها، و ديد و بازديد فاميل آن را زيباتر کرده است و باعث صميميت بيشتر ايرانيان با هم شده است.

پس جا دارد اين آيين زيبا را به خوبي حفظ کنيم و به نحوي شايسته آن را نگهداري کنيم و به دست آيندگان بسپاريم و آن را چون ميراثي گران بها عزيز بداريم.

فهرست منابع و مأخذ:

1- قرآن کريم

2- دايره المعارف تشيع/ جمعي از نويسندگان/ قم/ چاپ نوين/ 88

3- گلبرگ جوان/ جمعي از نويسندگان/ قم/ چاپ نوين/ 88

4- نوروز جمشيد/ سعيد برومند/ قم/ چاپ نوين/ 88

5- کلک/ ژاله آموزگار/ قم/ چاپ نوين/88

6- جاودانه/ سيداشرف الدين حسيني به کوشش حسين يميني/ قم/چاپ نوين/ 88

7- ديوان شيوخ/ ابوالقاسم حالت/ قم/ چاپ نوين/ 88

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه. 1

چکيده. 1

عيد نوروز. 2

جايگاه نوروز از ديدگاه تشيع. 2

هداياي نوروز. 3

آداب و رسوم نوروز. 4

سفره هفت سين.. 4

پوشيدن لباس نو. 5

ديد و بازديدهاي نوروزي.. 6

باورهاي عاميانه. 7

هفت سين.. 7

بهار بي مولا.. 9

اشعار طنز نوروزي.. 10

پيام گير نوروزي.. 11

پيامک هاي نوروزي.. 13

نتيجه گيري.. 14

فهرست منابع و مأخذ.. 15

 

 

 

[1]- تک: دايره المعارف تشيع، ج11، مدخل عيد نوروز.

[2]- اين تحقيق به روش کتابخانه اي است.

[3]- گلبرگ جوان، جمعي از نويسندگان، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، بهار 1388، صص 29-30

[4]- گلبرگ جوان، جمعي از نويسندگان، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، بهار 1388، صص 37-34

[5]- سعيد برومند، نوروز جمشيد، ص 326.

[6]- همان، ص 328.

[7]- ژاله آموزگار، کلک، ش 23 و 24، بهمن و اسفند، 1370

[8]- گلبرگ جوان، جمعي از نويسندگان، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، بهار 1388، صص 59 و 58

[9]- جاودانه سيد اشرف الدين حسيني (نسيم شمال)، به کوشش حسين نميني، بهار 1363، چ1، ص 174

[10]- ابوالقاسم حالت، ديوان شيوخ، انتشارات کتاب خانه ي سنائي، 1372، چ4، ص 344

[11]- همان، ص 260.

[12]- گلبرگ جوان، جمعي از نويسندگان، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، بهار 1388، صص 159 و 158

[13]- گلبرگ جوان، جمعي از نويسندگان، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، بهار 1388، صص 130

 

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

نماز در اسلام


فهرست مطالب

عنوان صفحه

نماز در اسلام. 1

نمازهاي واجب و مستحب... 6

وقت نماز. 6

قبله نمازگزار. 8

لباس نمازگزار. 9

مكان نمازگزار. 9

اذان و اقامه. 10

قرائت نماز. 10

ركوع نماز. 10

سجود سجده. 11

تشهد نماز. 12

سلام نماز. 12

 

 


نماز در اسلام

حقيقت نماز توجه بنده به خداوندگار خويش و تجديد عهد بندگي و اظهار تسليم و سرسپردگي در برابر قادر متعال است. نماز پس از اصول دين از اهم واجبات و اولين ركن از اركان پنجگانه شريعت (كه چهار ديگر، زكات و روزه و حج و جهاد است)، عمود دين است و قرآن آن را بازدارنده بندگان از كار زشت و ناپسند كفاره و گناهان و وسيله‌ي دستيابي به حوائج و رهايي و نجات از گرفتاري‌ها و شدائد توصيف نموده است.

اصل نماز (در شريعت اسلام) در مكه و در ابتداء بعثت بر پيغمبر(ص) نازل گرديد و اما كيفيت و شمار آنها و شمار ركعات، چنان‌كه معهود و متعارف است در شب معراج نازل گرديده است.

(اقم الصلاه لدلوك الشمس الي غسق الليل و قرآن الفجر انَّ قرآن الفجر كان مشهودا) [اسراء: 87]

اين آيه وجوب نمازهاي پنجگانه را مي‌رساند، كه دلوك شمس حسب روايت اهل بيت، زول شمس يعني وقت ظهر است. غسق ليل يعني تاريكي شب به غيرشب تفسير شده است و فاصله بين زوال و نيمه شب ظرف چهار نماز: ظهر و عصر و مغرب و عشاء است و «قرآن الفجر» نماز صبح مراد است.

نماز در همه شرايع و اديان مقرر بوده هر چند در كيفيت آن با هم اختلاف داشته‌اند. قرآن راجع به انبياء سلف مي‌فرمايند: (و اوصيا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوه) حضرت ابراهيم مي‌گويد: (ربّ اجعلني مقيم الصلوه) درباره اسماعيل آمده (و كان يأمر اهله بالصلوه) درباره بني‌اسرائيل آمده (و اجعلو بيوتكم قبله و اقيموا الصلوه).

آيات و روايات درباره اهميت نماز بسيار آمده كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

(فاقيموا الصلوه انّ الصوه كانت علي المؤمنين كتاباً موقوتا): نماز را بر پاي داريد كه نماز بر مؤمنان فرضي واجب است. [نساء: 103]

(و ستعينوا بالصبر و الصلوه و انّها لكبيره الاّ علي الخاشعين): از شكيبايي و نماز كمك بگيريد و نماز امر سنگيني است جز بر خداپرستاني كه معتقدند (در قيامت) خداي را ملاقات كنند و بازگشتشان به سوي او است. [بقره: 45]

در تفسير، ذيل اين آيه آمده كه پيغمبر(ص) هرگاه مشكلي به او روي مي‌آورد به نماز و روزه استمداد مي‌جست. و از امام صادق(ع) روايت است كه فرمود: چرا غافليد از اين‌كه هرگاه مشكلي از مشاكل دنيا به يكي از شما دست دهد وضو بسازد و به نمازگاه خود رود و دو ركعت نماز بخواند و حاجتش را از او بخواهد؟!

(و اقم الصلوه انّ الصلوه تنهي عن الفحشا و المنكر): نماز را به پاي دار كه نماز از زشتي و ناپسند باز مي‌دارد. [عنكبوت:45]

در تفسير صافي ذيل آمده كه امام صادق(ع) فرمود: نماز حايل و حاجز خداست كه بين نمازگزار باشد و سپس اين آيه را تلاوت نمود.

روايت است كه جواني از انصار كه همواره پشت‌سر پيغمبر(ص) نماز مي‌خواند در عين حال به گناهاني آلوده بود، اين را به پيغمبر(ص) خبر دادند، حضرت فرمود: بالاخره روزگاري نمازش او را از اين كار باز دارد. ديري نشد كه جوان توبه نمود و از گناه دست برداشت. [صافي.414]

پيغمبر(ص) فرمود: نماز ستون دين است هركه آن را ترك كند در حقيقت دين خود را منهدم ساخته. و فرمود: از نمازهاتان مواظبت كنيد كه روز قيامت نخستين چيزي كه خداوند بنده‌اش را از آن بازخواست كند نماز است كه اگر آن را به درستي انجام داده فبها و گرنه او را به آتش افكند.

و فرمود: شيطان همواره از آدمي بيمناك و ترسناك است تا گاهي كه به نمازهاي پنجگانه‌اش مواظبت دارد و چون نمازهايش را سبك شمرد و ضايع ساخت بر او گستاخ گردد و او را به گناهان بزرگ افكند.

و فرمود: چون وقت هر نماز مي‌شود ملكي در برابر مردم بايستد و گويد: اي مردم برخيزيد و آتش‌هايي را كه بر پشت خود افروخته‌ايد به نماز فرو نشانيد.

و فرمود: از من نيست كسي كه نماز را سبك شمارد، نه به خدا سوگند در كنار حوض (كوثر) بر من وارد نشود. و فرمود: هر چيزي را نمايي است و نماي دين شما نماز است. [بحار: 82/209-227]

در ارشاد القلوب آمده: در يكي از روزهاي جنگ صفين كه جنگ و كشتار به اوج خود رسيده بود ابن عباس ديد علي(ع) بين دو لشكر ايستاده به آسمان مي‌نگرد. گفت: يا اميرالمؤمنين چه كار مي‌كني؟! فرمود: مي‌خواهم بدانم ظهر شده يا نه كه نماز بخوانيم. ابن عباس گفت: اين چه وقت نماز است كه جنگ در اوج شدت است؟! فرمود: مگر ما به چه هدف با اينها مي‌جنگيم؟ ما به حساب نماز و برقرار ماندن نماز مي‌جنگيم.

ابن عباس گويد: علي(ع) نمازشب ترك نكرد حتي ليله الهرير (شبي كه دو لشكر به هم ريخته بودند).

امام صادق(ع) فرمود: شيعيان ما را هنگام فرا رسيدن وقت نماز امتحان كنيد كه مواضبتشان به نماز در چه حدي است. [سفينه البحار]

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: اگر نمازگزار مي‌دانست كه در حال نماز چه رحمتي از پروردگار او را فرا مي‌گيرد هرگز راضي نمي‌شد سر از سجده بردارد. [بحار:10/89]

علي بن زيد از ابوعثمان روايت كند كه گفت: روزي با سلمان زير درختي نشسته بوديم. سلمان شاخه‌ي خشكي از درخت به دست گرفت و آن را تكان داد كه همه برگ‌هايي كه بر آن بود بريخت. سپس گفت: اي ابوعثمان از من نمي‌پرسي چرا چنين كردي؟ گفتم: منظورتان از اين كار چه بود؟ گفت: روزي با پيغمبر(ص) كنار درختي ايستاده بوديم حضرت شاخه خشكي از آن بدست گرفت و آن را تكان داد كه همه برگ‌هايش ريخت و به من فرمود: اي سلمان از من نمي‌پرسي چرا چنين كردم؟ عرض كردم: بفرماييد چرا اين كار را كرديد؟ فرمود: چون مسلمان وضوي كامل بسازد و سپس نمازهاي پنجگانه‌اش را انجام دهد آنچنان گناهانش بريزد كه برگ‌هاي خشك اين شاخه بريخت. سپس اين آيه تلاوت كرد. (و اقم الصلوه طرفي النهار... انّ الحسنات يذهبن السيئات)

ابوامامه گويد: در مسجد حضور پيغمبر(ص) نشسته بوديم ناگهان مردي وارد شد و گفت: يا رسول‌الله. من گناهي مرتكب شده و مستحق حد گشته‌ام، از شما مي‌خواهم آن حد را بر من جاري كني. حضرت فرمود: مگر تو هم اكنون با ما نماز نخواندي؟ گفت: آري. فرمود: خداوند از حد دو (و به روايتي از گناه تو) در گذشت.

از اميرالمؤمنين(ع) روايت است كه فرمود: روزي با پيغمبر(ص) در مسجد نشسته بوديم و منتظر وقت نماز بوديم ناگهان مردي سر رسيد و گفت: يا رسول‌الله مرتكب گناهي شده‌ام. حضرت روي از او برگردانيد و ما نماز را به جماعت پشت‌سر پيغمبر ادا نموديم. آن مرد برخاست و سخن خود را تكرار كرد. پيغمبر(ص) فرمود: مگر نه تو اين نماز را با ما نخواندي؟ و وضو و طهارتش را به درستي انجام داده بودي؟ گفت: آري چنين بود. فرمود: همان نماز كفاره گناه تو گرديد.

از ابوحمزه ثمالي روايت است كه گفت: از يكي از دو امام باقر يا صادق(ع) شنيدم كه فرمود: روزي اميرالمؤمنين(ع) رو به جمع حضار نمود و فرمود: كداميك از آيات قرآن از همه اميدبخش‌تر است؟ يكي گفت: آيه (انّ الله لايغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء) فرمود: اين اميدبخش است ولي نه آنچنان كه مراد من است.

ديگري گفت: (و من يعمل سوء او يظلم نفسه....) فرمود: آري درست ولي اميدبخش‌ترين نيست.

ديگري گفت: (قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لاتقطوا من رحمه الله) فرمود: آري اميدبخش است ولي نه آنچنان.

ديگري گفت: (و الذين اذا فعلوا فاحشه او...) فرمود: اين نيز اميدوار كننده است ولي اميدبخش‌ترين نيست.

پس همه ساكت ماندند. فرمود: اي مسلمانان چه‌تان شده، چرا ساكت مانده‌ايد؟!

همه گفتند: يا اميرالمؤمنين به خدا سوگند بيش از اين ندانيم.

فرمود: از حبيبم رسول خدا(ص) شنيدم فرمود: اميدبخش‌ترين آيه در كتاب خدا اين آيه است (و اقم الصلوه طرفي النهار) و آيه را تا به آخر خواند و فرمود: اي علي سوگند به آن‌كه مرا مژده دهنده و بيم دهنده مبعوث نمود كه چون يكي از شما (مسلمانان) از وضوي خود( به قصد نماز) برخيزد همه‌ي گناهان از اندامش فرو ريزد و چون با دل و جان به خداي خويش روي آورد (و به نماز برخيزد) از نماز نپرداخته باشد كه همه‌ي گناهانش آمرزيده شود مانند روزي كه از مادرزاده شده باشد و چون بين دو نماز گناهي از او سر زند نماز بعد او را اين چنين از آن گناه پاك سازد، سپس فرمود: اي علي نمازهاي پنجگانه براي امت من بسان نهري جاري است كه به درب خانه يكي روان بُوَد كه چون بدنش چرك آلوده باشد و در روز پنج بار در آن نهر شستشو كند آيا چركي به بدنش باقي مي‌ماند؟ آري نمازهاي پنجگانه براي امت من به خدا قسم اين چنين است. [مجمع البيان]

از امام صادق(ع) سوال شد به چه سبب شما زناكار را كافر نمي‌داني ولي بسا مي‌بينم كه تارك نماز را كافر مي‌خواني؟ فرمود: بدين سبب كه زناكار و مانند او كه مرتكب چنان اعمالي مي‌شوند بدين جهت است كه شهوت بر او غالب مي‌شود و بر اثر فشار شهوت بدين عمل دست مي‌زند در صورتي كه ترك نماز جز بي‌اعتنايي و گستاخي و سبك شمردن نماز موجبي ندارد و چنين حالتي كفر است. [بحار: 69/66]

 

نمازهاي واجب و مستحب

امام صادق(ع) فرمود: نماز واجب: ظهر چهار ركعت و عصر چهار ركعت و مغرب سه ركعت و عشاء آخر چهار ركعت و نماز فجر دو ركعت است كه مجموع نمازهاي واجب (يوميه) هفده ركعت است.

و نماز سنت (نوافل مرتبه) سي و چهار ركعت است: چهار ركعت بعد از نماز مغرب كه در سفر و حضر خوانده مي‌شود و دو ركعت نشسته پس از عشاء كه يك ركعت محسوب مي‌شود و هشت ركعت هنگام سحر كه آن نماز شب است و شفع دو ركعت و وتر يك ركعت (پس از نماز شب) و دو ركعت نافله فجر پس از وتر انجام مي‌گردد، هشت ركعت قبل از نماز عصر.

نماز در سفر هشت فرسخ شكسته (نماز چهار ركعتي به دو ركعت) مي‌شود. [بحار: 10/222]

و اما نمازهاي واجب غيريوميه عبارتند از: نماز آيات، نمازجمعه، نماز عيدين، نماز ميت و نماز طواف. به اين عناوين رجوع شود.

 

وقت نماز

وقت نماز ظهر و عصر (حسب فتاوي مشهور از فقهاء مفاخر شيعه) مابين زوال (ميل خورشيد از وسط آسمان يا دائره نصف النهار به سمت مغرب) تا غروب آن. ابتدا از اول ظهر به مقدار اداء يك نماز چهار ركعتي براي حاضر و دو ركعتي براي مسافر، به نماز ظهر اختصاص دارد. و آخر آن به همين مقدار به نماز عصر مختص است و از غروب آفتاب (به نشان از بين رفتن سرخي از سمت شرق) تا نصف شب وقت است. دو نماز مغرب و عشاء را اين وقت به شخص مختار اختصاص دارد و اما مضطر مانند آن‌كه خوبش برده يا فراموش كرده يا زن به علت عادت زنانه نمازش به تأخير افتاده و مانند آن، وقت اين دو نماز براي اين اشخاص تا طلوع فجر باقي است. كسي كه عمداً نماز خود را از نصف شب به عقب افكنده باشد نيز تا طلوع فجر نمازش اداء است هرچند گناه كرده است. وقت مختص در اين‌جا نيز مانند وقت مختص در ظهر و عصر است.

وقت نماز صبح از طلوع فجر صادق (پهن شدن نور صبح بر افق مشرق) است تا طلوع خورشيد.

وقت نمازجمعه از اول ظهر است تا گاهي كه سايه برگشته هر چند به اندازه خود آن شود.

وقت فضيلت نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتي كه سايه برگشته هر چند به اندازه همان چيز بشود. و وقت فضيلت نماز عصر از پايان فضيلت ظهر آغاز و به دو برابر شدن سايه هر چند ختم مي‌گردد.

وقت نمازمغرب از اول مغرب است تا گاهي كه سرخي از سمت مغرب از ميان برود. وقت فضيلت عشاء از پايان فضيلت مغرب شروع و به ثلث شب ختم مي‌شود.

وقت فضيلت نمازصبح از طلوع فجر است تا پديد آمدن سرخي از سمت مشرق. مستحب است فاصله انداختن بين دو نماز مغرب و عشاء و نيز بين دو نمازظهر و عصر. [عروه الوثقي]

از امام صادق(ع) روايت است كه جبرئيل اوقات نمازهاي پنجگانه را بدين گونه به پيغمبر(ص) آموخت: چون خورشي از وسط آسمان ميل نمود به وي گفت: نماز ظهر بخوان و چون سايه به اندازه يك قامت انسان شد گفت نمازعصر ادا كن و چون خورشيد در افق پنهان گشت او را به نماز مغرب دستور داد و هنگامي كه سفيدي سمت مغرب فرو رفت او را گفت: نماز عشاء بخوان و چون فجر دميد دستور نماز صبح به وي داد.

فرداي آن روز با جبرئيل آمد در حالي كه سايه به قدر يك قامت شده بود گفت: هم اكنون نمازظهر بخوان و چون سايه به قدر دو قامت شده بود و گفت: نمازعصر بخوان، سپس هنگام غروب آفتاب آمد و گفت نماز مغرب بخوان و سپس موقعي باز آمد كه يك سوم شب گذشته بود و او را گفت نمازعشاء بخوان و سپس هنگامي آمد كه نور صبح آشكار شده بود و خواندن نمازصبح به وي دستور داد آن‌گاه به پيغمبر(ص) گفت: بين اين دو حد وقت نماز است.

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده كه پيغمبر(ص) مكرر در شب باراني نمازمغرب و عشاء را جمع كرد ( هر دو را با هم خواند).

از امام صادق(ع) آمده كه پيغمبر(ص) در مسافرت نمازهاي ظهر و عصر همچنين مغرب و عشاء را با هم جمع مي‌كرد و اين موقعي بود كه حضرت در حال شتاب بود.

از آن حضرت روايت شده كه جدا ساختن نمازها افضل است.

امام باقر(ع) فرمود: پدرم علي‌بن الحسين(ع) كودكان را مي‌فرمود: نمازمغرب و عشاء خود را هم زمان بخوانند، سبب پرسيدند فرمود: اين كا به آن است كه خوابشان ببرد و نخوانند.

عبير بن زراره گويد، به حضرت صادق(ع) عرض كردم: بسا شود كه ما جمعي از اصحاب در خانه يكي از خودمان جمع باشيم و بعضي از ما نمازظهر و بعضي از ما نماز عصر مي‌خواند و همه اينها در وقت ظهر انجام مي‌شود؟ فرمود: اشكالي ندارد، مسئله (وقت) بحمدلله و نعصته وسيع است.

از آن حضرت روايت شده كه فضيلت اول وقت همچون فضيلت آخرت است بر دنيا. در حديث ديگر از آن حضرت آمده كه درك فضيلت اول وقت آدمي را سودمندتر است از مال و فرزندش. [بحار: 82/33- 364]

 

قبله نمازگزار

جهتي كه نمازگزار بايستي بدان روي كند و به سمت آن متوجه باشد.

 

لباس نمازگزار

پوشاك شخص نمازگزار، كه داراي شرائطي ويژه است.

 

مكان نمازگزار

شرائط و خصوصيات جايي كه نمازگزار مي‌تواند نماز خود را در آن برگزار كند:

1. مباح بودن، يعني غصب نباشد. بدين معني كه اگر آن‌جا را ملك ديگري باشد بدون رضايت آن مالك نتوان در آن نماز گزارد، چنان‌كه اگر وقف باشد تنها موقوف عليهم مي‌توانند از آن استفاده كنند، مانند مدارس موقوفه و امثال آنها. مگر اين‌كه شخص ميهمان موقوف عليه باشد. و نيز اگر آن‌جا متعلق حق ديگري باشد، مانند حق رهانه و حق غرماء ميت و حق سبق و امثال آن.

اگر جاهل به غصب يا غافل از آن باشد يا آن را فراموش كرده و در آن‌جا نمازگزارد اشكالي ندارد.

اگر عمداً يا جهلاً يا سهواً در جاي غصبي قرار گرفت بايستي (پس از التفات) شتابان از آن‌جا خارج شود. و اگر وقت نماز ضيق باشد در حال بيرون شدن نماز بخواند و براي ركوع و سجود اشاره كند. اين نماز قضا ندارد. جز اين‌كه عمداً و با علم به غصب بدان‌جا آمده يا خود غاصب باشد، كه در اين صورت احتياطاً نماز خود را بعداً قضا نيز تكرار نمايد، مگر اين‌كه در حال توبه از آن‌جا بيرون آيد.

2. مكان ثابت و مستقر باشد، پس نماز در جاي لرزان مانند كشتي در حال لرزش (جز در حال ناچاري) باطل است.

3. جايي باشد كه متعارفاً بداند تا آخر نماز مي‌تواند نمازش را به آرامش به انجام رساند و اگر در معرض مزاحمت باشد، چنان كه ازدحام جمعيت در آن‌جا معمولاً او را از جايش بركنده مي‌كند، يا اوضاع جوي مانند باد و باران نمي‌گذارد و نمازش را تمام كند، نماز در آن‌جا صحيح نيست.

4. جايي نباشد كه از حيث خطر جاني ايستادن در آن‌جا شرعاً جايز نباشد، مانند محل درندگان، يا به زير سقفي كه در شرف انهدام است، يا به كنار ديواري اين چنين.

5. ايستادن بر آن مستلزم هتك حرمت مقدسات و يا امري از اين قبيل نباشد، چنان كه بر آنجا قرآن نوشته شده باشد.

6. جايي باشد كه اين نمازگزار بتواند به نحو صحيح افعال نماز را انجام دهد، مثلاً سقف آن‌جا بدان مقدار كوتاه نباشد كه اين شخص به حسب طول اندام خود نتواند در آن‌جا قيام كند.

7. پيشاپيش يا برابر قبر معصوم نباشد.

8. به نجاست مسريه نجس نباشد، آن چنان كه لباس يا بدن نمازگزار را نجس كند.

9. سجده‌گاه در آن‌جا بالاتر يا پست‌تر از جاي ايستادن به بيش از چهار انگشت بسته نباشد.

10. زن و مرد در يك جا و به كنار هم آن چنان كه زن جلوي مرد يا به پهلوي او بدون حائل و كمتر از ده زراغ نباشد. گرچه اقوي كراهت اين امر است.

 

اذان و اقامه

اذكاري مخصوص با كيفيتي خاص كه با استحباب مؤكد در آغاز نماز مي‌باشد.

 

قرائت نماز

خواندن حمد و يك سوره در دو ركعت اول و خواندن حمد يا تسبيحات در ركعت سوم و چهارم.

 

ركوع نماز

خميدگي به كيفيت خاص با قصد تعظيم كه در هر ركعت واجب و از اركان نماز است. از امام صادق(ع) روايت است كه چون پيغمبر(ص) به ركوع مي‌رفت (آن چنان پشتش هموار بود كه) اگر آب به پشت او مي‌ريختي سرازير نمي‌شد و نمي‌ريخت. در حديث است كه در حد ركوع كافي است سر انگشت دست به سر زانو برسد. در حديث اميرالمؤمنين(ع) آمده كه در ركوع و سجود تلاوت قرآن نباشد و آنچه در اين دو مورد بايد گفت ستايش خداوند است و سپس درخواست حوائج از خدا.

هشام بن حكم از امام صادق(ع) روايت كند كه فرمود: هيچ كلمه بر زبان آسان‌تر و از نظر معني رساتر از (سبحان‌الله) نباشد. عرض كردم آيا در ركوع و سجود بجاي تسبيح مي‌توان (لااله‌الاّالله) و (الحمدلله) و (الله‌اكبر) گفت؟ فرمود: آري همه اينها ذكر خداست. از آن حضرت روايت شده كه چون امام جماعت بگويد (سمع الله لمن حمده) مأموم بگويد: «سمع الله لمن حمده الحمدلله رب العالمين» [بحار: 85/104- 119]

 

 

سجود سجده

در هر ركعت از نماز دو سجده (به خاك افتادن به كيفيت خاص) واجب و مجموع دو سجده در يك ركعت ركن است. امام باقر(ع) فرمود:‌سجده بايد بر هفت عضو بدن انجام شود: پيشاني و دو كف دست و دو زانو و دو انگشت بزرگ پا و رساندن بيني به زمين سنت است.

هشام بن حكم مي‌گويد: از امام صادق(ع) راجع به سجده‌گاه و آنچه مي‌توان بر آن سجده كرد و آنچه نتوان بر آن سجده نمود پرسيدم فرمود: بر زمين و رستني‌هاي آن جز آنچه قابل خوردن و پوشيدن است مي‌توان سجده كرد...

معاويه بن عمار گويد: امام صادق(ع) كيسه ديباي زردي داشت كه تربت ابي‌عبدالله الحسين(ع) در آن بود و چون هنگام نماز مي‌شد بر سجاده خود مي‌ريخت و بر آن سجده مي‌كرد و مي‌فرمود: تربت حسين(ع) هفت پرده‌ي (آسمان) را مي‌شكافد (و نماز را به عرش مي‌رساند).

حميري به حضرت حجت(عج) نامه نوشت كه سجده بر لوحي كه از تربت حسين(ع) ساخته شده جايز است و در اين فضيلتي هست؟ جواب فرمود: جايز است و داراي فضيلت است.

يكي از ياران امام صادق(ع) مي‌گويد: حضرت را ديدم كه در كجاوه بر كاغذ سجده مي‌كرد. [بحار: 85/134- 154]

در حديث اسحاق بن عمار از امام كاظم(ع) ذكر سجود سه بار «سبحان ربي الاعلي و بحمده» آمده است. [وسائل: 4/681]

 

تشهد نماز

تشهد اجزاي واجبه نماز است كه در نمازهاي دو ركعتي و يك ركعتي يك بار و در نمازهاي بيش از دو ركعتي دوبار انجام مي‌شود و كيفيت آن پس از سر برداشتن از سجده اخير گفتن «اشهد ان لااله‌الاّ الله وحده لاشريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله اللهم صل علي محمّد و آل محمّد» و آن حداقل واجب تشهد مي‌باشد و در حديث امام صادق(ع) كه تشهد در دو ركعت اول نماز بدين كيفيت است: «الحمدالله اشهد ان لااله‌الاّالله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله اللهم صل علي محمّد و آل محمدّد و تقبل شفاعته و ارفع درجته» [وسائل: 4/989] تشهدات مستحبه مفصله‌اي نيز وارد شده كه مي‌توان به كتب مفصله رجوع كرد.

 

سلام نماز

در پايان هر نماز پس از تشهد دستور است يكي از اين دو سلام مخصوص يا هر دو آنها گفته شود: «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين. السلام عليكم و رحمه الله و بركاته». از امام باقر(ع) روايت است كه چون تشهد تمام كردي از سمت راست و چپ خود سلام كن و بگو «السلام عليكم و رحمه الله و بركاته». [بحار: 85/308]

 

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

نقش امام در دفاع مقدس


مقدمه

رهبري امام در ميان عوامل معنوي و فرهنگي تأثيرگذار در دفاع مقدس از برجسته‌ترين‌هاست. رمز شكوفايي باورها و ارزش‌هاي معنوي در ملت بزرگ ايران و تأثير سترگ اين باورها و ارزش‌ها در پيروزي حماسي دفاع مقدس را بايد نفحات الهي و سخنان رباني احياگر فرهنگ اسلام ناب محمّدي در عصر حاضر حضرت امام خميني جستجو كرد.

شخصيت معنوي و نافذ حضرت امام با داشتن ويژگي‌هاي اخلاقي برجسته‌اي كه مجموع آنها را به ندرت مي‌توان در انسان يافت و نيز عشق و محبت وصف‌ناپذير به رزمندگان اسلام به ايشان كه از باورهاي ژرف آنان سرچشمه مي‌گرفت از امام رهبر بي‌دليل ساخته بود كه سيره نظري و عملي‌اش در دفاع مقدس تأثير عميق و انكارناپذير بر جاي نهاد.

هنر بزرگ رهبري حضرت امام در دوران 8 سال دفاع مقدس حماسه‌گر شد. امام با نگرش معنوي، قواي روحي و معنوي ملت را براي آفريدن حماسه پرشكوه و شگفت‌انگيز دفاع مقدس بسيج كرد. امام انسان‌هايي را تربيت كرد كه قالب‌هاي محدود و تنگ جهان ماديت را در هم شكستند و به فراخناي بي‌انتهاي عالم معنويت راه يافتند اين هنر تنها از انبيا و اولياي الهي و جانشينان بر حق آنها ساخته است.

در دفاع مقدس براي نخستين بار فقيهي جامع شرايط در جايگاه رفيع و بسيار حساس فرماندهي كل نيروهاي مسلح قرار گرفت و نبردي سخت و طاقت‌فرسا را هدايت كرد و امام باهوش و ذكاوت خدادادي و ايمان استوارش و با الهام از فرهنگ غني اسلام و سيره‌ي پيشوايان معصوم تدابيري شگفت و شيوه‌هايي نو ابداع كرد و از آن آزمون رهبري و هدايت كلان دفاع مقدس سربلند بيرون آمد.

 


نقش امام در دفاع مقدس

امام خميني(ره) شخصيتي جامع در ابعاد مختلف علمي و عملي بود و يكي از كم نظيرترين حادثه‌هاي تاريخ اسلام را آفريد. از بارزترين جلوه‌هاي رهبري و نقش معنوي حضرت امام خميني(ره) و تأثير شگرف آن بر روحيه ملت و رزمندگان اسلام، هدايت و رهبري ايشان در هشت سال حماسه دفاع مقدس است. بزرگمردي كه حماسه رزمش آميخته به بالاترين مراتب عرفان، ففهس متبلور در فلسفه عملي حكومت اسلامي و حكمتش شالوده سياست‌هاي نظام اسلامي بود.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي درباره ويژگي‌هاي فرماندهي و رهبري حضرت امام(ره) در هدايت نيروهاي رزمي و مسلح مي‌فرمايند: غير از دوران پيامبر و دوران خلافت اميرالمؤمنين و مدت كوتاهي از دوران امام مجتبي(ع) فرمانده كل قواي عارف و حكيم و عاشق و الهي در دنيا سراغ نداريم. ما در هيچ جاي دنيا نه امروز و نه در گذشته نيروي نظامي سراع نداريم كه تحت فرماندهي انساني معنوي و الهي عارف و داراي رقيق‌ترين احساسات بشري و در عين حال با قاطعيت و صلابتي كه هيچ فرماندهي در دنيا از آن برخوردار نيست، به حراست و دفاع از ناموس و حيات شرافتمندانه ملت در مقابل تجاوزگران بپردازد. شور و حال سلحشوري و رزمندگي، شوق به جهاد و استقامت رزمندگان و فتوحات عظيمي كه در نبرد با دشمنان اسلام به دست آورده‌اند بيشتر مرهون تأثيرات معجزه‌گون شخصيت معنوي حضرت امام(ره) در رهبري دفاع مقدس است.

در اين تحقيق ابتدا به ويژگي‌هاي رهبري، شيوه‌ها و سپس به ارتباط معنوي امام خميني(ره) با رزمندگان مي‌پردازيم. ويژگي‌هاي رهبري امام خميني(ره) اخلاق فردي و مديريتي و خصوصيات رهبري حضرت امام خميني(ره) در درجات بسيار عالي قرار داشت و از ايشان يك نمونه انسان كامل ساخته بود كه سخن گفتن درباره هر كدام از خصوصيات اخلاقي و مديريتي ايشان بحث مستقلي را مي‌طلبد.

 


برجسته‌ترين ويژگي‌هاي حضرت امام(ره)

شجاعت:در فرهنگ مبارزات سياسي حضرت امام واژه ترس وجود ندارد در دوران قيام عليه طاغوت و رويارويي با امريكا و رهبري هشت سال دفاع مقدس با شجاعت و دليري وارد مبارزه شد. او ترس را ترساند كه به دل‌هاي اولياي الهي راه نيابد. او هرگز نترسيد و نترساند.

طمأنينه: دل آرم و قلب مطمئن حضرت امام(ره) پيامد ايمان محكم و اعتقاد راسخ به درياي بيكران الطاف الهي بود. طمأنينه‌اي كه حوادث ناگوار و كمرشكن قادر به متزلزل كردن و در هم شكستن آن نبود و مصداقي از آيه (الا بذكر الله تطمئن القلوب) بود و اين عنصر مهم تأثيري شگرف در تصميم‌گيري‌هاي ايشان در رهبري دفاع مقدس داشت.

رهنمودهاي امام قبل از عمليات فتح المبين و والفجر به فرماندهان نمونه‌اي ديگر از آرامش و اطمينان قلبي حضرت امام(ره) بود كه تأثيري عجيب در پيروزي رزمندگان اسلام داشت.

تواضع و فروتني: شخصيت عظيم و معنوي حضرت امام(ره) مهم‌ترين عامل در تحول معنوي و روحي ملت ايران و رزمندگان جبهه‌هاي نور عليه ظلمت در هشت سال دفاع مقدس بود. حضور پرشور جوانان در عرصه جهاد و شهادت گرايش توده مردم و نوجوانان به ارزش‌هاي انسان‌ساز و متعالي اسلام و شكوفايي اين ارزش‌ها در جبهه‌هاي جنگ همه در پرتو رهنمودها و راهنمايي‌هاي پيامبرگونه عارف و عالمي وارسته و استكبار ستيزي كه مراحل و مدارج عالي سير سلوك را پيموده صورت گرفته است اما خصلت و تواضع و فروتني امام(ره) هيچ‌گاه اجازه نمي‌داد كه از كار خود سخن به ميان آورد و خويشتن را يك خدمتگزار معرفي مي‌كرد و مي‌فرمود: اگر به من خدمتگزار بگوييد، بهتر از اين است كه رهبر.

خلاصه حضرت امام خميني(ره) الگوي كاملي براي رزمندگان بودند.

(كه از جمله اطاعت‌پذيري‌هاي رزمندگان از حضرت امام(ره))

 

پايبندي به اصول اخلاقي

عمده‌ي حرف اين است كه فرق است مابين قواي مسلح ايران با قواي مسلح عراق فرق است مابين فرماندهاي قواي مسلح ايران با فرماندهان قواي مسلح ايران با فرماندهان قواي مسلح عراق و آن اين است كه اينها به اسلام فكر مي‌كنند و روي قواعد اسلام مي‌خواهند عمل كنند و هم‌چنين به شهرهايي كه دفاع ندارند به مردم بازار و به مردم و فقراي ماهاي ديگر كاري ندارند و فقط اگر الزام پيدا كردند بمبي بياندازند به همان مراكزي كه مراكز قدرت شيطاني است رزمندگان هجوم مي‌كنند.

لكن فرماندهان عراق از خدا بي‌خبرند اعتقادي به اين مسائل ندارند و بمب‌هايشان را در خرمشهر، در اهواز در اين جاها، شهرها را هدف قرار مي‌دهند. آنها دستشان باز است از باب اينكه اعتقاد به آن چيزهايي كه در اسلام مطرح است، آن چيزهايي كه در اسلام مطرح است آن چيزهايي كه شرف انسان اقتضا مي‌كند آنها اين مسائل پيششان مطرح نيست. آنها همان پيش بردن و رفتن و زدن و اين طور چيزها لكن اين طور نيست كه مملكت ايران نتواند اينها را از بين ببرد، لكن مي‌خواهد قدم به قدم پيش برود كه مبادا بي‌گناه‌ها خداي ناخواسته زير پا بروند.

 

عشق رزمندگان به امام

عشق رزمندگان به امام، بارزترين جلوه‌ي تأثير عميق شخصيت معنوي ايشان بر رزمندگان اسلام بود، عشقي كه غايت محبت و علاقه است آتشي سوزان كه هم جان و هم جانان است و عقل از ادراك آن و آن از دريافت آن ناتوان است. ارتباط طلايه‌داران فتح با امام امت رابطه‌ي مريد با مراد و سالك الي الله با پير مرشد و محب با محبوب بود. رفتار و حالاتي كه رزمندگان اسلام در عرصه‌هاي پيكار دفاع مقدس از خود نسبت به امام نشان دادند، حديث دلدادگي و دلباختگي عاشقان شيفته‌اي است كه كارنامه‌ي جهاد و دفاع آنان با عيار عشق محك خورده است آري به تعبير امام اين‌جا:

محبت عشق است و عشق و قلم از ترسيمش بر خود مي‌شكافد.

امام از ديدگاه رزمندگان عاشق، «عبد صالح خدا» و اسوه‌ي جامع و كاملي بود كه ارزش‌هاي متعالي اخلاقي اسلام در وجودش تبلور يافته بود از اين رو عشق رزمندگان به امام عشق به خداوند متعال و معصومان (عليه‌السلام) و در يك كلام عشق به همه‌ي خوبي‌ها بود.

صدرالدين شيرازي درباره‌ي دوست داشتن اولياي الهي مي‌نويسد: «عارف اگر پيامبران را دوست مي‌دارد، تنها از اين جهت است كه آنان پيام‌آوري را به خاطر آنكه پيام‌آور كسي است، دوست بدارد، در واقع محبوب راستين او كسي جز پيام دهنده نيست و محبت به شخص پيام‌آور طفيلي همين محبت است و بدين معني اشارت است كلام معجز نبوي: «كسي كه مرا فرمان برد خداي را فرمان برده است.»

دوست داشتن اوليا و علما و مؤمنان نيز همين حكم را داراست چرا كه تمامي اينها از آن جهت محبوب عارفند كه ارتباط و انتسابي به معرفت حق دارند.»

 

نذر براي سلامتي امام خميني(ره)

سلامتي، نشاط و طول عمر براي امام، از آرزوها و خواسته‌هاي قلبي دلاورمردان نبرد بود. رزمندگان هيچ‌گاه طاقت شنيدن خبر بيماري امام را نداشتند و با ديدن و شنيدن اخبار و تصويرهايي كه نشانگر بسياري ايشان بود منقلب مي‌شدند و با نذرهايي، از خداوند متعال خواستار مي‌شدند تا زودتر حال امام بهبود پيدا كند.

از جمله نذرهايي كه رزمندگان رايج بود نذر فرستادن صلوات به صورت جمعي و فردي براي حفظ سلامتي و بقاي عمر حضرت امام بود خصوصاً وقتي كه به حضرت امام كسالتي عارض مي‌شد يا بچه‌ها هاله‌اي از اندوه را در سيماي مباركشان مشاهده مي‌كردند.

علاقه‌ي رزمندگان به امام به اندازه‌اي بود كه هيچ‌گاه تصور زندگي بدون وجود شريف ايشان را به ذهن و خيال خويش راه نمي‌دادند و اگر به نهان‌خانه‌ي دل آنان راه مي‌يافتي از ضمير پاكشان خطاب به امام مي‌شنيدي: سخن اين است كه ما بي تو نخواهيم حيات از حوادث تأثربار براي فاتحان صحنه‌ي نبرد بخشي از پيام امام به مناسبت افتتاح اولين دوره‌ي مجلس خبرگان رهبري بود.

 

اظهار عشق در سخت‌ترين شرايط

الف) در حال مجروحيت:عشق و محبت به امام به گونه‌اي فضاي سينه‌ي رزمندگان را آكنده كرده بود كه خويشتن را در ميان نمي‌ديدند و ذكرشان در سخت‌ترين حالات مجروحيت، ياد امام و سلامتي ايشان بود.

به طور مثال مجروحي را آورده بودند كه از هم دريده شده بود گفتم: دردت شديد است؟ گفت: خوشحالم كه به امام درد نمي‌رسد.

ب) پيش از شهادت: عشق به امام آن چنان در روح و كالبد دلاوران عرصه‌ي پيكار عجين گشته بود كه در آخرين لحظه‌هاي حيات نيز آن را ابراز مي‌كردند.

ج) در اسارت: عشق به حضرت امام در دل رزمندگاني كه به اسارت دژخيمان بعثي گرفتار مي‌آمدند، موج مي‌زد. دشمن كه به محبت زايدالوصف آزادگان در بند پي برده بود، از هر شيوه‌اي براي وارد كردن آنان به توهين و ناسزاگويي به حضرت امام استفاده مي‌كردند اما عاشقان امام نه تنها لب به توهين نمي‌گشودند بلكه با سرافرازي به امام دعا مي‌خواندند.

 

اطاعت‌پذيري عاشقانه

از برجستگي‌هاي امام در رهبري و فرماندهي دفاع مقدس نفوذ معنوي در ميان مردم و نيروهاي نظامي است. رزمندگان اسلام اعم از نيروهاي مردمي و نيروهاي مسلح دستورات امام را با عشق و علاقه و ارادتي خاص انجام مي‌دادند و هدفشان رضايت خاطر امام بود.

امام در روزهاي آغازين حمله‌ي ناجوانمردانه‌ي رژيم بعث به خوزستان خطاب به عشاير فرمود: آنهايي كه در مثل خرمشهر و مثل اهواز و مثل آبادان و اينها هستند پافشاري كنند نگذارند از شهر خودشان بيرون بروند.

پس از صدور اين فرمان بسياري از مردم شهرها و روستاها و عشاير استان خوزستان در محل زندگي خود باقي ماندند. يكي از پرستاران درباره‌ي خانم بارداري كه با وجود وضعيت بد جسماني به دليل عشقي كه به انجام دستور حضرت امام داشت هم‌چنان در روستا ماند تا از دنيا رفت مي‌گويد: اين زن با اينكه اقوامش روستا را ترك كردند گفت هر كاري كرديم تا او را از روستا خارج كنيم قبول نكرد مي‌گفت: امام خميني اين اجازه را به ما نداده و بايد اين را حفظ كنيم. آن قدر ماند تا لحظه‌ي وضع حملش رسيد تا به بيمارستان رسيد بچه آن به دنيا آمد و او از دنيا رفت.

 

ياد امام در جمع رزمندگان

ارتباط و انس ناگسستني رزمندگان اسلام با شخصيت معنوي حضرت امام موجب شده بود كه همواره نام و ياد و تصوير امام در سراسر جبهه‌ها حضور داشته باشند. ياد پير فرزانه در صحنه‌هاي سخت نبرد توان و روحيه را افزايش مي‌داد.

رزمندگان پس از نام مبارك معصومان(عليهماالسلام) با عطر ذكر و ياد امام مشام جان را خوشبو مي‌ساختند و شعار براي سلامي امام صلوات از پرطرفدارترين شعارهايي بود كه گوش جان را در سراسر جبهه نوازش مي‌داد.

 

شباهت‌جويي رزمندگان به امام

اسوه‌گيري و الگوپذيري از سيره‌ي عملي نخبگان و انسان‌هاي كامل و تشبه به ويژگي‌هاي اخلاقي و رفتاري آنان يكي از راه‌هاي رسيدن به كمال انساني و اخلاق اسلامي است. رزم‌آوران جبهه‌ي توحيد حضرت امام را يك الگو و اسوه‌ي حسنه و معيار كاملي براي رفتارهاي خود مي‌ديدند و در جبهه‌ها به سيره عملي ايشان تمسك مي‌جستند.

 

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

تاريخچه نفت


نفت

تاريخچه نفت

روغن معدني يا نفت كه انگليسي‌ها آن را پتروليوم مي‌نامند از فعل ناب فارسي به معني ضد رطوبت گرفته شده است. در تاريخ هرودوت كه 450 سال قبل از ميلاد مسيح بوده، نوشته شده كه: از نفت و مشتقات آن از چهارهزار سال قبل از ميلاد مسيح استفاده مي‌شده گفته مي‌شود دود ناشي از اشتغال نفت در بياباني گرم و لم‌يزرع انسان را به كاوش در زيرزمين وا داشته است.

به گفته مورخ رومي مارسلينوس در زمان شاپور دوم در دفاع از پترا در قفقاز در جنگ با روميان از تيرهايي استفاده مي‌كردند كه سر آنها به نفتا (نفت) آغشته بود و به هر جا كه مي‌خورد آن‌جا را آتش مي‌زد كه اين امر موجب شكست روميان شد.

شاردن جهانگرد فرانسوي كه در نيمه‌ي دوم قرن هفدهم چند سالي را در ايران بود مي‌نويسد: در مازندران نفت سياه و سفيد يافت مي‌شد كه از آن براي معالجه سرماخوردگي، زخم سر و مارگزيدگي استفاده مي‌شد.

 

نخستين چاه نفت

نخستين عمليات حفاري در سال 1859 ميلادي در پنسيلوانياي امريكا و به سرپرستي كلنل درك صورت پذيرفت كه بعدها درك به عنوان كاشف نفت مشهور شد.

عمق اولين چاهي كه به اين صورت حفر شد فقط 23 متر بود كه در همان روز از آن چهارهزار ليتر نفت سياه بدست آمد. در ده سال اول حدود6 هزار چاه نفت حفر شد كه سه چهارم آن به نفت رسيد. در سال 1860 م بهاي يك بشكه نفت حدود بيست دلار رسيده بود كه در سال بعد به يك دهم دلار رسيد؛ علت اين كاهش زياد توليد بيش از حد نفت و كمبود مصرف كننده و وسايل مصرفي بود.

 

اكتشاف

يك چاه اكتشافي در اوايل شكل‌گيري و صنعتي شدن نفت حدود 400 روز طول مي‌كشيد تا به نفت برسد اما در حال حاضر اين زمان به 25 روز كاهش پيدا كرده و گاه تا 200 روز هم مي‌رسد. اكتشاف نفت امروزه از روش‌هاي ژئوفيزيكي، لرزه‌نگاري، بازخواني اطلاعات، لرزه‌نگاري سه بعدي و دو بعدي صورت مي‌گيرد.

در لرزه‌نگاري فقط امواج طولي اهميت دارد چرا كه دستگاه‌هاي لرزه‌نگاري فقط امواج طولي را مي‌خوانند.

 

نخستين فعاليت‌ها در ايران

نخستين فعاليت‌هاي اكتشافي در سال 1280 با قرارداد دارسي در مناطقي از استان خوزستان آغاز شد و هفت سال بعد با كشف ميدان نفتي مسجد سلمان اين فعاليت‌ها به نتيجه رسيد. چند سال بعد با ترور فرديناد وليعهد اتريش جنگ جهاني اول آغاز شد و بسياري از فعاليت‌هاي اقتصادي جهان دچار ركود شد با اين همه در همين دوره دو چاه هفتگل و نفت شهر اكتشاف شد.

مهمترين مشخصه دهه 1330 كه از پربارترين دوره‌هاي اكتشافي صنعت نفت به شمار مي‌آيد كشف نخستين ميدان دريايي كشور يعني بهركانسر است كه به كشف ميدان‌هاي دريايي؛ درود، سروش، سلمان، اسفنديار، فروزان، نوروز، رشادت، پارس شمالي، هنديجان و رسالت منتهي شد. ميدان گازي پارس جنوبي كه به تعبيري بزرگترين ميدان گازي جهان است در دهه 1362 كشف شد.

لازم است بدانيم ميزان ثروت ملي كشور از ذخاير هيدروكربوري در آغاز سال 1380 با در نظر گرفتن ميانگين 15 دلار براي هر بشكه نفت 20 دلار براي هر بشكه ميعانات گازي و 4 سنت براي هر متر مكعب گاز طبيعي برابر 7/2 تريليون دلار پيش‌بيني مي‌شود.

 

اهم ميادين نفت و گاز در ايران

  1. ميدان گازي گردان در جنوب شيراز
  2. ميدان گازي شيرين تابناك در بوشهر و فارس
  3. ميدان گازي زيره در بوشهر
  4. ميدان نفتي چنگوله در ايلام
  5. ميدان گازي شيرين، هما در فارس
  6. ميدان نفت و گاز آرش
  7. ميدان نفتي كوشك
  8. لايه نفتي پارس جنوبي
  9. ميدان گازي شيرين، دي در فارس
  10. ميدان گازي پارس جنوبي
  11. ميدان گازي تابناك در شرق ميدان گازي علويه
  12. ميدان نفتي آزادگان در اهواز

گاه توده‌اي از مواد نفتي و گازي در نقطه‌اي متمركز مي‌شوند و انسان مي‌تواند آن نقطه را كشف و از مواد يافت شده بهره‌برداري كند كه اين آسانترين راه اكتشاف است.

يك سوم نفت دنيا محصول چاه‌هاي واقع در اعماق درياي شمال، يا خليج فارس و خليج مكزيك است. يكي از نخستين سكوهاي نفتي دريايي در سال 1947 م در خليج مكزيك به آب انداخته شد. امروزه سكوهايي به بلندي 100 تا 200 متر ساخته مي‌شود و در اعماق بيش از 400 متري دريا نصب مي‌شود.

 

انتقال

انتقال نفت در اوايل از طريق بشكه‌هايي كوچك صورت مي‌گرفت كه اين بشكه‌ها بر روي زمين از طريق ارابه‌ها و بر دريا از طريق كشتي به عنوان بار حمل مي‌شد كه بعدها به ضرورت سهولت در حمل و نقل و افزايش ميزان درخواست سوخت در زمين از طريق لوله‌ها و مخازن بزرگتر فلزي و در دريا از طريق كشتي‌هاي بزرگ مخصوص مخازن حمل نفت يا همان نفتكش‌ها صورت گرفت.

 

لوله

براي اين‌كه لوله زنگ نزده و فاسد نشود آن را با مواد گوناگون عايق مي‌كنند. موادي كه براي عايق كردن و محافظت لوله در مقابل فساد به كار مي‌رود عبارتست از: قير، كاغذ، لفاف قيراندود، پنبه‌نسوز، نمد و الياف شيشه‌اي. در نقاطي كه لوله از باتلاق يا آب عميق مي‌گذرد يك ذره سيمان مسلح نيز روي آن كشيده مي‌شد.

پس از آن‌كه رشته لوله كشيده شد يكسر آن را بسته و از سر ديگر آن هوا با فشار به درون آن رانده مي‌شود و در طول خط عده‌اي هستند كه از درستي به هم متصل شدن لوله‌ها و نبود منافذ در آن اطمينان حاصل كنند. امروز از هليكوپتر هم براي اين كار استفاده مي‌شود. پيش از آزمايش لوله با آب يا هوا آن را با شيطانك پاك مي‌كنند. شيطانك ابزاري است مركب از چرخك و فنر و لاستيك كه فضاي درون لوله را به طور كامل پر مي‌كند. بهترين خط لوله خطي است كه نفت يا گاز درون آن بدون كمك به تلمبه و فقط به واسطه سراشيب بودن لوله جريان يا به مثل خط لوله گچساران كه به خارك انتقال يافته و از آن‌جا به لبه دريا براي بارگيري مي‌رود.

 

نفتكش

علت اهميت يافتن حمل و نقل نفت از دريا آن است كه با كشتي مي‌توان مقدار بيشتري از نفت را با هزينه‌ي كمتري نسبت به وسايل نقليه ديگر جابجا كرد. امروزه كشتي نفتكش بزرگترين رقيب خط لوله در انتقال نفت است. پيدايش نيروي بخار، حفر كانال سوئز افزايش مصرف نفت و نياز فراوان و حياتي به مواد نفتي در جنگ، كشف منابع نفتي در خاورميانه و همچنين اتخاذ تصميم ساخت پالايشگاه‌ها نزديك منابع مصرف بجاي توليد نقش عمده‌اي بر توسعه حمل و نقل دريايي و پيشرفت استفاده از نفتكش‌ها را به دنبال داشته است.

كشتي‌هاي نفتكشي به سه دسته تقسيم مي‌شوند:

  1. تا ظرفيت 25 هزار تن كه براي مقاصد عمومي بكار مي‌روند.
  2. بين 25 تا 45 هزار تن كه براي حمل نفت خام به پالايشگاه استفاده مي‌شود.
  3. بين 45 تا 85 هزار تن و به بالا كه براي حمل نفت خام استفاده مي‌شوند.

پيشينه تشكيل نخستين ناوگان نفتي كشور به سال 1334 باز مي‌گردد كه در روز 26 شهريور راديو ايران از تشكيل شركت ملي نفتكش خبر داد و گفت: اين شركت نوپا چهار كشتي نوساز در اختيار دارد و شركت‌هاي كشتي راني خارجي آن را اداره مي‌كنند.

در سال 1349 شركت ملي نفتكش به شركت ملي نفت ايران پيوست و پس از مدتي چند كشتي به ناوگان ايران افزوده شد.

براي پي بردن به ژرفاي حماسه‌هاي شكوهمندي كه صنعتگران نفت در طول سال‌هاي دفاع مقدس آفريدند به ويژه آنچه در جزاير خارك گذشت كافي است بدانيم اين جزيره از آغاز تا پايان جنگ بيش از 2600 بار مورد هجوم جنگنده‌هاي عراقي قرار گرفت اما دشمن در حسرت توقف صدور نفت از خارك حتي به مدت يك روز باقي ماند. شركت ملي نفتكش ايران در حال حاضر 52 نفتكش و 23 كشتي كرانه پيما دارد كه با استفاده از آن بخش بزرگي از نفت و مواد نفتي صادراتي جابجا مي‌شود.

 

پالايش و پخش

شركت ملي پالايش و پخش فراورده‌هاي N.I.O.P.D.C نفتي ايران

نفت خام مخلوطي از هيدروكربورهاي گوناگون است. در ساختار جديد صنعت نفت پالايش و پخش دو حوزه فعاليت جداگانه دارند. مديريت امور پالايشي، راهبري و نظارت بر فعاليت‌هاي 9 شركت پالايش را برعهده دارد، فراورش و توليد انواع فراورده‌ها نفتي شامل اصلي و ويژه مي‌شود.

  1. فراورده‌هاي اصلي: بنزين، گاز مايع، نفت سفيد، نفت گاز و نفت كوره.
  2. فراورده‌هاي ويژه: انواع روغن موتور، روغن صنعتي، گوگرد، حلال‌هاي نفتي و صنعتي، قير و ...

مجموع ظرفيت پالايش 9 پالايشگاه نفت فعال در شهرهاي آبادان، كرمانشاه، تبريز، تهران، اصفهان، اراك، بندرعباس، شيراز و لاوان عبارتست از 1332 ميليون بشكه نفت خام، 12 هزار بشكه ميعانات گازي، ظرفيت بالقوه 1705 ميليون بشكه نفت خام و 20 هزار بشكه ميعانات گازي با گونه‌هاي فرايندي متنوع.

 

گاز

نزديك به 3هزار سال پيش چيني‌ها براي نخستين بار از گاز براي تبخير آب نمك بهره بردند و به اين ترتيب استفاده كاربردي از گاز باب شد.

گاز ايران اولين بار در سال 1349 به شوروي سابق صادر شد. در سال 58 دو طرف بر سر قيمت به توافق نرسيدند و شيرها تا سال 69 بسته ماند. در اين سال قرارداد تازه‌اي به امضا رسيد كه 15 سال اعتبار داشت اما در سال 71 بار ديگر شيرها بسته شد. ايران با داشتن نزديك به 26 تريليون مترمكعب ذخيره قابل استحصال اوليه پس از روسيه داراي مقام دوم جهان است و اين در حالي است كه از نظر حجم ذخاير تفاوت ناچيزي بين دو كشور وجود ندارد. ذخاير گاز طبيعي ايران 6/16 درصد ذخاير جهان، 49 درصد ذخاير منطقه خاورميانه و 38 درصد ذخاير كشورهاي صادركننده نفت (اپك) است.

عمر ذخاير گازي در صورت حفظ ميانگين كنوني در سطح برداشت 190 تا 300 سال ديگر است و عمر ذخاير نفتي در صورت سطح برداشت كنوني حدود هفتاد سال ديگر است. گاز ترش داراي تركيبات گوگردي و دي‌اكسيدكربني است كه بسيار خطرناك و سمي است كه لوله‌ها را نيز مي‌پوساند ضمن اين‌كه ارزش حرارتي آن هم بالاست. در پالايشگاه با استفاده از يك برج به نام برج تماس تركيبات گوگرد و دي‌اكسيدكربني از آن جدا و به گاز شيرين تبديل مي‌شود.

پتروشيمي

نفت و گاز؛ مواد اوليه پتروشيمي را تشكيل مي‌دهند و جهان پر از نفت و گاز است. صنعتي كه امروزه پتروشيمي خوانده مي‌شود از دو واژه پترو به معناي نفت و شيمي به معناي كيمياگري است.

پتروشيمي صنعتي است كه در آن فراورده‌هاي نفتي پس از طي مراحل گوناگون به مواد شيميايي و پتروشيميايي تبديل مي‌شود. اين مواد، يا خود كاربرد علمي دارند يا همچون ده‌ها مواد اوليه پتروشيميايي بايد مراحلي را رد كنند تا به محصولي كاربردي تبديل شوند. صنعت پتروشيمي در سال 1920 م در ايالات متحده شكل گرفت.

با تأسيس بنگاه كود شيميايي در اواخر سال 1337 صنايع پتروشيمي ايران كار خود را آغاز كرد. در سال 1343 اولين واحد صنايع پتروشيمي كه به منظور توليد كود شيميايي در مرودشت استان فارس احداث شده بود به بهره‌برداري رسيد. آمار سال 2000 م نشان مي‌دهد در امريكاي شمالي 220 ميليون تن، در آسيا205 ميليون تن، در اروپا 170 ميليون تن، در خاورميانه 40 ميليون تن، در امريكاي لاتين 30 ميليون تن و در آفريقا و اقيانوسيه در مجموع 10 ميليون تن محصولات پتروشيمي توليد مي‌شود.

سهم امريكاي شمالي با بيش از 22 درصد از همه بيشتر سهم آسيا كمتر از 21 درصد و سهم اروپا بيش از 20 درصد و سهم خاورميانه حدود 6 درصد و سهم امريكاي لاتين حدود 5 درصد است. سهم صادرات نيز به اين‌گونه بود: آفريقا يك درصد، خاورميانه10درصد، هند 11 درصد، آسيا جنوب شرقي13درصد، چين17درصد، اروپا21درصد و خاور دور 23 درصد.

محصولات پتروشيمي را مي‌توان به 9 گروه تقسيم كرد: پلاستيك‌ها، اسيدها، شوينده‌ها، چسب‌ها، كودها، الياف‌هاي مصنوعي، رنگ‌ها و سم‌ها.

 

امروزه در ايران داراي 12 مركز پتروشيمي مي‌باشد:

  1. پتروشيمي اورميه
  2. پتروشيمي رازي
  3. پتروشيمي بندرامام
  4. پتروشيمي تبريز
  5. پتروشيمي خراسان
  6. پتروشيمي اصفهان
  7. متانول خارك
  8. پتروشيمي آبادان
  9. پتروشيمي فارابي
  10. پتروشيمي خارك
  11. پتروشيمي شيراز
  12. پتروشيمي اراك

http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

منظومه شمسي


مقدمه

قرآن و طبيعت

بگو به آنچه در آسمان‌ها و زمين است نظر بيفكنيد. [سوره يونس]

منظومه شمسي تشكيل شده است از خورشيد، سيارات و اقمار آنها، سياره‌ها، ستارگان دنباله‌دار، شهاب سنگ‌ها و غبار نام، منظومه و صفت شمسي بسيار به جا و مناسب است.

شمسي حاكي از آن است كه خورشيد فرمانروا است و حدود 99 درصد منظومه شمسي را تشكيل مي‌دهد.

واژه منظومه بر آن دلالت مي‌كند كه همه اجرام آن در حركات خود نظم سترگي را رعايت مي‌كنند.

از سوي ديگر قرآن دريچه‌اي از طبيعت و آفرينش به روي عبادت‌كنندگان مي‌گشايد تا عبادتشان از روي معرفت و تعيين باشد.

در طول تاريخ اسلام، بسياري از علما و دانشمندان در علم رياضي و نجوم چون: ابوريحان بيروني، خواجه نصيرطوسي، خوارزمي و غيره از ميان مسلمانان برخاستند و براي خدمت به قرآن و اسلام به اين علوم رونق و توسعه بخشيدند.

 

پيدايش و تشكيل منظومه شمسي

منظومه شمسي حدود 5 هزار ميليون سال پيش از ابرهاي بسيار بزرگ گاز و غبار كه در حال دوران به دور خود در فضا عبور نمودند تشكيل شده است و حدود 4600 ميليون سال پيش ذرات شروع به سرد شدن نموده و يا به دور هم تجمع نموده تشكيل يك هسته مركزي بسيار بزرگ خورشيد را دادند و باقيمانده آنها چرخش به دور آن كرده و با سرد شدن تدريجي تشكيل كرات و ديگر اجسام آسماني را دادند كه به علت نيروي جاذبه‌ي خورشيد هر يك در فاصله معيني جذب آن شدند.

منظومه شمسي از 9 سياره بزرگ و 43 قمر، هزاران سياره كوچك، ستارگان دنباله‌دار و شهاب سنگ‌ها تشكيل شده است. عطارد و زهره و پلوتون قمري ندارند اما مريخ داراي 2 قمر كوچك مشتري، 16 قمر زحل، 27 قمر اورانوس، 5 قمر و نپتون2 قمر و زمين با يك قمر در مرتبه ششم قرار دارد.

كليه سيارات منظومه شمسي از نظر جرم و حجم از خورشيد كوچك‌ترند. از لحاظ حجم چهار سياره عطارد زهره و زمين و مريخ نسبت به بقيه سيارات كوچك‌ترند ولي وزن آنها بيشتر است كه اين چهار سياره به نام سيارات خاكي ناميده مي‌شود. سيارات دورتر از خورشيد مانند مشتري، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون داراي حجم بيشتر و وزن كمتري مي‌باشند.

منظومه شمسي حدود 16000 ميليون كيلومترمربع مساحت دارد و هر 200 ميليون سال يك بار به دور مركز كهكشان راه شيري مي‌چرخد و سيارات منظومه‌ي شمسي عبارتند از: زهره، عطارد، زمين، مريخ، خورشيد، مشتري، اورانوس، نپتون، پلوتون و زحل.

 

خورشيد

خورشيد يكي از ستاره‌هاي فروزان متوسط از ميان ميليون‌ها ستاره است كه در كهكشان ما كه نامش راه شيري است وجود دارد. حجم خورشيد نسبت به زمين بسيار بزرگ است. بدون نور و گرماي خورشيد هرگز نمي‌توان روي زمين زندگي كرد و نور و گرماي خورشيد بر اثر انفجارهاي بزرگ و پي‌درپي گاز ئيدروژن و تبديل آن به هليم به دست مي‌آيد.

ستاره ما خورشيد نسبتاً جوان است شايد عمرش از 5 هزار ميليون سال بيشتر نباشد. هم‌چنين خورشيد بزرگ‌ترين عضو خانواده منظومه شمسي به حساب مي‌آيد. در زمان‌هاي قديم مردم از گرفتگي خورشيد مي‌ترسيدند و خيال مي‌كردند كه خورشيد براي هميشه ناپديد شده است.

گرفتگي خورشيد زماني پيش مي‌آيد كه ماه مستقيماً مابين خورشيد و زمين قرار گيرد و سايه ماه بر سطح زمين مي‌افتد و هركسي كه در روي زمين قرار گيرد خورشيد را كاملاً پنهان شده در پشت ماه مي‌بيند. اين عمل را در اصطلاح كسوف يا خورشيدگرفتگي مي‌گويند.

نزديك‌ترين ستاره كهكشان راه شيري به خورشيد فاصله‌اش چهار سال نوري است. از خورشيد زبانه‌هايي سوزاني از آتش به بيرون فوران مي‌كند كه تا ارتفاعي بيش از فاصله زمين تا ماه كشانده مي‌شود و هزاران ميليون سال است كه زمين انرژي مورد نياز براي ادامه حيات را از خورشيد گرفته است.

 

عطارد (تير)

عطارد نزديك‌ترين ستاره به خورشيد حرارتي زياد دارد و كوچك‌ترين و گرم‌ترين سياره منظومه شمسي است.

اين سياه فقط صحراهاي سوزان دارد و هيچ موجود زنده‌اي در آن زندگي نمي‌كند و در هر 88 روز يكبار به دور خورشيد مي‌گردد.

عطارد قمر ندارد. اين سياره به قدري به خورشيد نزديك است كه در آن قرص عظيم خورشيد هفت بار از آنچه در روي زمين ديده مي‌شود بزرگ‌تر است و در يكي از نيمه ديگر كه هميشه شب است خيلي سرد است. سبب اين سرماي زياد كه به 170 درجه زير صفر مي‌رسد اين است كه در سطح عطارد هيچ بادي نمي‌وزد كه گرما را از يك قسمت به قسمت ديگر ببرد، زيرا تا آن‌جا كه معلوم شده است عطارد جَوي ندارد و هيچ نشاني از آب در آن نيست و چون در آن نه آب هست و نه اكسيژن مي‌توان گفت كه در آن اثري از زندگي نيست.

حجم عطارد حجم زمين است و اين سياره از گودال‌ها و كوه‌هاي نوك‌تيز پوشيده شده است. گودال‌ها بر اثر برخورد سنگ‌هاي آسماني با سياره به وجود آمده‌اند و هوا و پوششي ندارد كه در مقابل حرارت خورشيد و در برابر سنگ‌هاي آسماني محفوظ بماند.

عطارد 6 درصد نوري را كه از خورشيد دريافت مي‌كند به فضا منعكس مي‌كند. 94 درصد اين نور جذب سياره مي‌شود. شتاب گرانشي سطحي عطارد حدود نيروي گرانش در سطح زمين است.

 

زهره (ونوس، ناهيد)

سياره سفيدرنگ زهره كه پس از عطارد دومين سياره منظومه شمسي است پس از خورشيد و ماه درخشان‌ترين شيء آسمان است. به طوري كه حتي در يك روز صاف و هنگام روشنايي روز با چشمان غيرمسلح مي‌توان آن را رويت كرد.

حركت وضعي آن 243 روز است. خورشيد در اين سياره هر 118 روز يك بار طلوع مي‌كند.

زهره در 42 ميليون كيلومتري زمين قرار دارد و حجم آن تقريباً معادل حجم زمين است و قطر آن مساوي با قطر كره زمين مي‌باشد.

براي رسيدن به ونوس فقط چند ماه مسافرت با موشك لازم است بعد از ماه درخشان‌ترين كره آسمان در شب است. مدار زهره از ميان مدار زمين و خورشيد مي‌گذرد. ابرهاي انبوه و تيره‌اي زهره را در خود گرفته و آن را پنهان كرده است و كسي به درستي نمي‌داند در زهره چه مي‌گذرد. جو آن بيشتر از گاز كربنيك تشكيل شده است و فشار آن از فشار جو زمين بيشتر است.

ونوس از ميان سياره‌هايي كه به دور خورشيد مي‌چرخند از همه به زمين نزديك‌تر مي‌شود. هر سال دوبار به ما نزديك مي‌شود.

در اتمسفر ناهيد؛ كربن، دي‌اكسيد، نيتروژن، هليم، نئون، آرگون، بخار آب و اكسيژن وجود دارد.

نخستين سفينه‌اي كه در سال 1970 توسط روس‌ها بر سطح ناهيد به آرامي فرود آمد. پس از فرود مدت يك ساعت اطلاعات جالبي به زمين مخابره كرد و سپس بر اثر شدت گرما از بين رفت. با فرود اين سفينه دانشمندان مطمئن شدند كه سطح زهره جامد و خاكي است. سطح اين سياره از سطح ماه و مريخ نرم‌تر و غليظ‌تر است.

 

زمين سياره‌اي ناآرام

براي انسان زمين آشناترين عضو خانواده خورشيدي است و برخلاف ساير سيارات زمين سياره بسيار قشنگي است كه در آن حيات و زندگي وجود دارد.

زميني كه ما در روي آن زندگي مي‌كنيم گرد و كروي شكل است و سومين سياره منظومه شمسي مي‌باشد. هر قرن 30 ثانيه از زمان زمين كم مي‌شود. مساحت كره خاكي ما 510 ميليون كيلومترمربع است. زمين داراي بيش از 5 ميليارد نفر جمعيت است و در هر ثانيه به جمعيت كره زمين اضافه مي‌شود.

اگر به نزديك‌ترين ستاره سفر كنيم مانند زهره از آن‌جا زمين را چون ستاره بزرگ و درخشان و زيبا به رنگ‌هاي آبي و سبز و قهوه‌اي خواهيم ديد. زمين يكي از سنگين‌ترين سيارات منظومه شمسي است. زمين يك بار به دور خورشيد مي‌چرخد 365 روز و 6 ساعت طول مي‌كشد كه اين حركت را حركت انتقالي مي‌گويند و يك سال ناميده مي‌شود. حركت ديگر زمين حركت به دور خودش است كه در هر 23 ساعت و 56 دقيقه يك بار به دور خودش مي‌چرخد كه شبانه‌روز را به وجود مي‌آورد و آن را حركت وضعي مي‌نامند.

اطراف زمين را لايه‌اي مشتمل بر نيتروژن، اكسيژن، بخار آب و برخي گازهاي ديگر فرا گرفته است كه هوا يا اتمسفر مي‌گويند. هسته مركزي كه از مواد مذاب تشكيل شده است و درجه حرارت آن بسيار زياد است كه معادل حرارت سطح خارجي خورشيد است.

اولين و بزرگ‌ترين شهاب سنگي كه در ايران شناسايي شده در دوره قاجاريه سقوط كرده است. كره‌ي زمين هر سال در ايام 19، 20و 21 مواد مورد حمله رگبارهاي شهابي قرار مي‌گيرد.

در كره‌ي زمين وقايع مهم طبيعي زلزله، سيل، طوفان و آتشفشان است. پرتلفات‌ترين زلزله در ايالت شن‌سي چين روي داد و زمين‌لرزه‌هاي شديد يكي از مهيب‌ترين سوانح طبيعي هستند. شديدترين زلزله در جهان كه تاكنون ثبت شده به قدرت 9/8 ريشتر بوده است. ايران جزو منطقه زلزله‌خيز جهان واقع شده است.

 

ماه

ماه قمر زمين و سرآمد همه قمرهاست شب هنگام كره زمين را به خوبي روشن مي‌كند. ماه از خود نوري ندارد بلكه ماه روشنايي‌اش را از خورشيد گرفته و به زمين منعكس مي‌كند. ماه علاوه بر اين‌كه با نور خود شب‌هاي كره زمين را روشن مي‌كند. با نيروي جاذبه خود نيز بر روي زمين جزر و مدر را بوجود مي‌آورد.

كره ماه ضمن گردش به دور كره زمين كه هر 29 يا 30 روز يك بار به دور زمين مي‌چرخد. همراه زمين به دور خورشيد نيز مي‌گردد. ماه در طي هر بار گردش خود به دور زمين در ديدگاه زمينيان به شكل‌هايي در مي‌آيد كه به آن اهله ماه يا صور ماه مي‌گويند.

ستارگان در آسمان كبود ماه چشمك نمي‌زنند بلكه به طور يكنواخت مي‌درخشند. هوا در آن‌جا وجود نيست و علت انعكاس نور خورشيد به زمين هم همين است. در گرش ماه به دور زمين حالتي پديد مي‌آيد كه زمين بين ماه و خورشيد قرار مي‌گيرد و سايه‌ي زمين روي ماه گسترده مي‌شود، اين پديده را ماه‌گرفتگي يا خسوف مي‌نامند.

اسرار زيادي از اين كره خاكي ناشناخته كشف شد. كره ماه در مقايسه با كره زمين مانند مقايسه يك توپ تنيس با توپ فوتبال مي‌باشد. يكي از نيمه‌هاي ماه هميشه سرد و تاريك است. بلندترين كوه در كره ماه ارتفاعي حدود 11300 متر دارد. مساحت ماه برابر با مساحت كشور استراليا است.

 

مريخ (بهرام)

مريخ چهارمين سياره نزديك به خورشيد است. مريخ مانند زمين داراي چهار فصل است. اين سياره دوبرابر عطارد و نصف زهره روشنايي دارد. مريخ داراي دو قمر كوچك به نام‌هاي فوبوس به معني ترس و ديموس به معني وحشت است كه توسط اساف‌ هال ستاره شناس امريكايي كشف شدند از طريق اكتشافات اتمسفر مريخ خيلي نازك است. و نسبت به اتمسفر زمين اكسيدكربن بيشتري دارد.

بزرگ‌ترين كوه آتشفشاني در منظومه شمسي در سياره مريخ واقع است. در سطح مريخ به صورت مخلوطي از رنگ‌هاي سرخ خاكستري و سفيد به نظر مي‌رسد. مريخ نسبتاً به زمين نزديك است. قطر سياره تقريباً ½كره زمين است. فاصله‌ي آن تا خورشيد حدود 330 ميليون كيلومتر يك و نيم برابر فاصله زمين تا خورشيد است. طول شبانه‌روز آن شبيه زمين و بيست‌وچهار ساعت‌و نيم مي‌باشد.

فصل‌هاي طولاني‌تر از زمين چون يك سال مريخي ششصد و هشتاد و هفت روز نزديك دو برابر سال زمين است. نيروي جاذبه در زمين نسبت به مريخ بسيار زيادتر است.

مشتري (برجيس)

در فضاي كيهاني بعد از مريخ و سيارك‌ها سياره غول‌پيكر مشتري قرار دارد كه پنجمين و بزرگ‌ترين سياره منظومه شمسي است. اگر تمام سيارات منظومه شمسي را روي هم بگذاريم به اندازه آن نخواهد رسيد. قطر آن 11 برابر زمين است. سياره مشتري به غول سيارات يا سياره غول‌آسا معروف است.

مشتري با 16 قمر بيشترين قمر را در منظومه شمسي داراست. نيروي جاذبه مشتري خيلي بيشتر از نيروي جاذبه زمين است. وقتي با تلسكوپ به سياره مشتري نگاه مي‌كنيم به نظر راه‌راه مي‌آيد. خط‌هايي موازي هم به رنگ قرمز و زد و قهوه‌اي روي آن ديده مي‌شود.

به عقيده دانشمندان اين خط‌هاي رنگي به سبب تغييراتي است كه در جو آن روي مي‌دهد ولي آنچه با تلسكوپ در اين سياره ديده مي‌شود لكه‌اي است كه دانشمندان به آن لكه سرخ بزرگي مي‌گويند. در اين سياره هيچ اثري از زندگي نيست. چهار قمر اصلي عبارتند از: آي‌وا، اروپا، جني‌ميد، كاليستو.

دماي شب در مشتري همانند دماي روز يعني 130- درجه سانتي‌گراد است. در هيچ‌كدام از اجرام منظومه شمسي چنين دمايي وجود ندارد. كسي به درستي نمي‌داند كه سياره مشتري از چه موادي درست شده است. دانشمندان بر اين عقيده‌اند كه اين سياره مثل مريخ و زمين زياد سفت و سنگي نيست. مدت حركت انتقالي آن به دور خورشيد 11 سال 86 روز زميني طول مي‌كشد.

 

زحل‌(كيوان)

يكي از سيارات منظومه شمسي كه چشم‌اندازي زيبا دارد و پس از مشتري از همه سيارات منظومه بزرگ‌تر است زحل نام دارد. اين سياره بسيار بزرگ و زيبا ششمين سياره منظومه خورشيدي است و سه جسم حلقه‌اي گرد آن وجود دارد. زحل به دليل زيبايي‌اش و نيز دستگاه حلقه‌هاي اطراف آن در خانواده خورشيدي منحصر به فرد است.

حركت وضعي آن كندتر از مشتري انجام مي‌گيرد. شب و روز زحل بسيار كوتاه است. شب‌هاي زحل چندان تاريك نمي‌شود. زحل 17 ماه دارد. زحل خيلي سرد است. به علت جو گازي شكل كه براي زندگي مناسب نيست هيچ موجود زنده‌اي در اين سياره زندگي نمي‌كند.

دماي زحل دست كم 150 درجه سانتي‌گراد زير صفر است. بعضي از دانشمندان معتقدند كه سه حلقه بزرگ اطراف زحل در زمان‌هاي قديم بر اثر خرد و شكسته و قطعه‌قطعه شدن يكي از قمرهاي زحل بوجود آمده و دايره‌وار سياره مي‌گردند چندين ماه به دور اين سياره در گردشند.

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه. 1

قرآن و طبيعت... 1

پيدايش و تشكيل منظومه شمسي.. 1

خورشيد.. 2

عطارد (تير). 3

زهره (ونوس، ناهيد). 4

زمين سياره‌اي ناآرام. 5

ماه. 6

مريخ (بهرام). 7

مشتري (برجيس). 8

زحل‌(كيوان). 8

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

قالب های شعر


مثنوي:

قالب شعري است که هر بيت آن قافيه اي جداگانه دارد و براي سرودن داستان ها و مطالب مناسب است به عبارت ديگر شعري که تمام ابيات آن مصرع است يعني قافيه در هر دو مصراع آن وجود دارد.

غزل:

قالب شعري است که قافيه در مصراع نخست و تمام مصراع هاي زوج آن رعايت مي شود موضوع غزل معمولاً بيان عواطف و احساسات است.

غزل سرايان معروف عبارتند از:

حافظ، مولوي، صائب تبريزي، رهي معيري و ...

غزل اجتماعي:

به غزل هايي که محتواي آنها بيشتر مسائل سياسي و اجتماعي، از قبيل آزادي، وطن، بيزاري از ظلم و ... است غزل اجتماعي مي گويند.

قطعه:

به چند بيت هم وزن که مصراع هاي زوج آنها هم قافيه است قطعه مي گويند. مضمون قطعه غالباً پند و اندرز است.

مسمط:

از قالب هاي سنتي شعر فارسي است که از چند بخش تشکيل مي شود هر رشته شامل سه تا هفت مصراع است اين بخشها را مصراعي که قافيه مستقل و جداگانه دارد از هم جدا مي کند.


شعر نيمايي:

اشعاري که وزن و گاه قافيه دارند و در آنها طول مصراع ها با هم مساوي نيست مهدي اخوان ثالث- سهراب سپهري- قيصر امين پور و ... سروده هايي در اين قالب دارند.

قصيده:

شعري است که مصراع اول و مصراع هاي زوج آن هم قافيه اند و تعداد ابياتش معمولاً بيش از پانزده بيت است. اجزاي تشکيل دهنده ي قصيده عبارتند از:

تغزل يا تشبيب:

مقدمه ي قصيده که با مضاميني چون عشق يا توصيف طبيعت است. برخي قصيده ها تغزل ندارند.

تخلص:

رابطه ميان تغزل و تنه ي اصلي قصيده است.

تنه ي اصلي:

مقصود اصل شاعر است با محتوايي چون مدح، رثا، پند و اندرز و عرفان و حکمت و ... بيت اول قصيده را مطلع و بيت پاياني را مقطع گويند.

رباعي:

شعري که از چهار مصراع تشکيل شده و مصراع هاي اول، دوم، چهارم آن هم قافيه هستند و وزن آن معادل لا حول و لا قوه الا بالله است.

سجع:

آرايه اي است که از همراه آمدن کلمات هماهنگ در آخر جمله هاي يک عبارت حاصل مي شود سجع در نثر مانند قافيه است در شعر. مثال: نه هر که به قامت مهتر، به قيمت بهتر.

نماد:

هر گاه کلمه اي، به جز معني اصلي، نشانه و مظهر معاني ديگري قرار مي گيرد به آن نماد گفته مي شود مثلا طلوع و غروب خورشيد.

تضاد:

هر گاه شاعر يا نويسنده دو کلمه متضاد را به گونه اي هنري به کار ببرد به آن تضاد مي گويند. چه جاي شکر و شکايت ز نقش بيش و کم است.

تشبيه:

مانند کردن چيزي يا کسي به چيز ديگري است.

هر تشبيه چهار رکن دارد:

1- مشبه

2- مشبه به

3- وجه شبه

4- ادات تشبيه

تشخيص:

نسبت دادن حالات و رفتار آدمي به ديگر پديده هاي خلقت است. ابر مي گريد و مي خندد و از آن گريه چمن

استعاره:

همان تشبيه است با اين تفاوت که در استعاره يک طرف تشبيه مشبه يا مشبه به ذکر نمي شود. مثلا ماه من از سفر آمد منظور ماه يار اوست که چهره اي چون ماه دارد

مراعات نظير:

اگر شاعر يا نويسنده، مجموعه اي از کلمات را که با هم به نوعي تناسب و ارتباط دارند در کلام خود بياورد مي گوئيم از آرايه ي مراعات نظير استفاده کرده است.

ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد

تلميح:

تلميح در لغت يعني به گوشه ي چشم اشاره کردن و در اصطلاح ادبي آن است که شاعر يا نويسنده ي در کلام خود اشاره به يک داستان- واقعه تاريخي يا آيه و حديث داشته باشد.

مشبه:

پديده اي که به پديده اي ديگر همانند باشد

مشبه به:

پديده اي است که صفت مشترک بين اجزاي اصلي تشبيه در آن قوي تر باشد

وجه شبه:

دليل تشبيه را وجه شبه گويند (صفت مشترک)

ادات تشبيه:

کلماتي که بيانگر تشبيه هستند (مثل، مانند، همچون، چون)

انواع تشبيه:

1- تشبيه مفرد

2- تشبيه مرکب

3- تشبيه تعفيل

انواع استعاره:

1- استعاره ي مصرحه (آشکار)

2- استعاره ي مکنيه (پوشيده)

استعاره مکنيه: استعاره اي که مشبه آن انسان باشد استعاره ي مکنيه مي گويند

انواع ادبي:

1- ادبيات حماسه

2- تعليمي

3- عرفاني

4- مقاومت

انواع سجع:

1- سجع متوازن

2- سجع معارف

3- سجع متوازي

سجع متوازن: فقط وزن آن ها يکسان باشد مثال، کام، کار

سجع معارف:فقط حروف پاياني آن ها يکسان باشد مثال،‌بيمار،‌ بار

سجع متوازي:هم وزن آن ها با هم يکسان است مثال، قربت، نعمت

انواع ترکيب اضافه:

1- اضافه ي مکملي

2- اضافه ي توضيحي

3- اضافه ي تشبيهي

4- اضافه ي استعاري

5- اضافه ي بنوت

6- اقتراني

انواع ترکيب:

1- ترکيب اضافه

2- ترکيب وصفي

جمله از نظر معني:

1- جمله ي خبري

2- جمله ي پرسشي

3- جمله ي امري

4- جمله ي تعجبي

5- جمله ي دعايي

جمله از نظر نوع فعل:

1- جمله ي فعليه

2- جمله ي اسميه

جمله از نظر ساختمان:

1- جمله ساده

2- جمله ي مرکب

متناقض نما:

به کار بردن دو لفظي که به ظاهر با هم ضد و نقيض هستند و ظاهراً بي معني به نظر مي رسند ولي شاعر يا نويسنده براي عمق بخشيدن به کلام خود آن را به گونه اي هنرمندانه بکار مي برد.

اسلوب معادله:

آوردن دو مصراع که در ظاهر هيچ ارتباط با يکديگر ندارند اما با اندکي دقت در مي يابيم که مصراع دوم در حکم مصداقي براي مصراع اول است و مي توان جاي دو مصراع را عوض کرد يا ميان آن دو علامت مساوي (= ) گذاشت.

انواع جناس:

1- جناس تام

2- جناس ناقص

جناس تام:

به کار بردن دو کلمه در کلام که در نوشتن يکسان و از نظر معني متفاوت باشند

انواع جناس ناقص:

1- ناقص حرکتي: آن است که دو کلمه از لحاظ شکل يکي باشند اما در يکي از حرکت ها اختلاف داشته باشند.

2- ناقص اخلاقي: آن است که دو کلمه تنها در يکي از حروف با هم اختلاف داشته باشند.

3- ناقص افزايشي: آن است که در دو کلمه يکي نسبت به ديگري يک حرف اضافه داشته باشد

لطيفه هاي ادبي:

سخني است همراه با نکته اي لطيف و عبرت آميز که درون مايه ي آن طنز است.

قطعه ي ادبي:

نوشته هاي کوتاه که هم چون شعر از تخيل لبريزند و عواطف و احساسات نويسنده را بيان مي کنند در قطعات ادبي عنصر خيال پردازي و آرايه هاي شعري ديده مي شود.

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم

شوری آب دریاها


شوری آب دریاها

آشنایی

آبتنها جسم طبیعی است که در شرایطمعمولی به سه شکل جامد ، مایع و بخار پیدا می‌شود، فراوان‌ترین نوع آن به شکل مایعمی‌باشد که ویژگیهای شایان توجهی دارد. گرم شدن و سرد شدن آن خیلی تدریجی صورتمی‌گیرد و از این رو نقشاقیانوسهاو دریاها در تعدیل و تنظیم حرارتسطح زمین فوق‌العاده مهم است. نقطهانجماد آب دریاها تابع درجه شوری است، به این سبب نقطه انجماد آب دریا از ازنقطه انجماد آب خالص پایین‌تر است. در نتیجه ، آب دریا به هنگام یخ بستن به قدریسنگین می‌شود که به اعماق فرو می‌رود. این پدیده در پیدایشجریانهایاقیانوسی نقش مهمی دارد. قابلیت فشرده شدن (تراکم) آب زیاد نیست، ولی اگر اینقابلیت را نداشت، سطح اقیانوسها حدود سی متر بالاتر از حد فعلی بود.

نمکهای محلول در آب دریا

آب دریا به قدری شور است که قابل خوردن و زراعتنیست. علت این شوری ، وجود نمکهای مختلف به خصوصنمک طعاممی‌باشد. اقیانوس شاید تنها جاییباشد که بتوان تمام عناصر را در آنجا یکجا پیدا کرد. از عناصر ساده بیش از شصت نوعآن در آب اقیانوس شناخته شده و احتمال وجود بقیه چندان بعید به نظر نمی‌رسد. مقداربعضی از عناصر در آب دریا ، به قدری ناچیز است که بطور مستقیم تشخیص داده نمی‌شود،ولی وجود آنها در اندام جانوران دریا ثابت شده است. وزن کل املاح موجود در آباقیانوسها را حدودتن برآوردکرده‌اند. این املاح می‌تواند تمام سطحکرهزمین را به ضخامت 45 متر بپوشاند و اگر فقط روی قاره‌ها قرار گیرد، ضخامت آن به 153 متر خواهد رسید.

کلرور سدیمبه تنهایی 77 درصد املاح آباقیانوس را تشکیل می‌دهد. بنابراین اقیانوسها را می‌توان مخازن عظیم نمک به حسابآورد. مهمترین ویژگی آب اقیانوسداشتن ترکیب ثابتاست. یعنی با وجود اینکهدرجه شوری برحسب زمان و مکان تغییر می‌کند، مقدار نسبی عناصر اصلی تقریبا ثابتمی‌ماند. املاح و عناصر دیگری در آب اقیانوس وجود دارد که مقدار نسبی آنها در آبثابت نیست. مهمترین آنهافسفاتها،نیتراتها،نیتریتها،سیلیکاتها، مس ، آهن، روی و منگنز است. ایناملاح را که به مصرف تغذیهپلانکتونها می‌رسد،املاح تغذیه‌ایمی‌گویند.

 

درجه شوری آب اقیانوسها

منظور از درجه شوری ، وزن تمام نمکهای موجود در یکلیتر آب اقیانوس در هر نقطه می‌باشد. برای تعیین درجه شوری ، روشهای غیرمستقیممختلفی وجود دارد. با استفاده از جدول مخصوص می‌توان از وزن مخصوص آب دریا و یا ازمقدار کلر استفاده کرد. قابلیت هدایت الکتریکی آبو میزانشکستنور در آن با میزان درجه شوری نسبت مستقیم دارد. از این دو ویژگی نیز می توانبرای محاسبه درجه شوری آب دریا استفاده کرد.

گازهای محلول در آب دریا

در آب دریا گازهای مختلفی به صورت محلول وجوددارد که مهمترین آنهااکسیژن است. حیوانات دریا برای تنفس از اکسیژن محلول در آب استفاده می‌کنند. به جز اعماقچند دریا وجود جانوران در تمام نقاط مشاهده شده، لذا اکسیژن نیز در تمام قسمتهایدنیای اقیانوس وجود دارد، ولی مقدار آن در همه جا به یک اندازه نیست. آب اکسیژن رااز هوا دریافت می‌کند. در قسمت سطحی به علت اختلاط با هوای مجاور میزان اکسیژنهمیشه زیاد است. عللاوه بر آن ، اکسیژنی که گیاهان دریا ضمنفتوسنتز دفع می‌کنند، در آب حل می‌شود.

گیاهان در آبهای کم‌عمق تا جایی که نورخورشید نفوذ دارد، زندگی می‌کنند و امواج حداکثر تا عمق دویست متری می‌توانند آب رابه هم بزنند. بنابراین اکسیژن اعماق زیاد از طریق دیگر تامین می‌شود. روش معلومبرای اعماق متوسط ، جریانهای عمقی است که آب اشباع شده از اکسیژن را به آنجامی‌رساند. علاوه بر اکسیژن ، گازهای دیگری از قبیلازت ،گاز کربنیکوآرگون نیز در آبدریاها وجود دارد. بعضی از دریاها از یک عمق معین به پایین فاقد اکسیژن هستند. مثلادردریای سیاهاز عمق 180 _ 200 متر به پایین تنها گاز ازت و هیدروژنسولفوره در آب وجود دارد.

وزن مخصوص آب دریا

وزن یک سانتیمتر مکعب آب خالص در 4،08 درجه حرارت برابریک گرم است که آن راوزن مخصوص آبمی‌گویند. وزن مخصوص آب دریابه سبب وجود املاح ، همیشه از وزن مخصوص آب خالص بیشتر است. بطور کلی ، وزن مخصوصآب دریا تابع حرارت و درجه شوری است. آب دریا هر قدر سردتر شود، وزن مخصوص آنافزایش می‌یابد. همین طور افزایش درجه شوری نیز سبب افزایش وزن مخصوص می‌گردد. وزنمخصوص متوسط آبهای سطحی دریا در حدود 1،025 است. در دریاهای کناری و داخلی بسته بهموقعیت جغرافیایی و شرایط محلی ، وزن مخصوص متفاوت است. مثلا دردریای سرخوزن مخصوص آب بین 25 الی 28 می‌باشد، ولی دردریای بالتیکبیش از 04 نیست معمولا برای نشان دادن وزن مخصوص آب دریا دو رقم سمت راست را می‌نویسند.

 

رنگ و شفافیت آب دریا

رنگ طبیعی دریا آبی است، ولی به سبب وجود عناصر آلیو مواد معدنی از نواحی مختلف به رنگهای سبز ، زرد و سرخ نیز دیده می‌شود. رنگ آبدریا در عرضهای بلند متمایل به سبز است. این رنگ به علت وجود پلانکتونهای نوعدیاتومه می‌باشد. رنگ زرد در اثر وجود مواد تخریبی است که معمولا در دهانه رودهای بزرگ دیدهمی‌شود. دردریای سرخوخلیج کالیفرنیاوجود نوعی آلگ رنگ آب را مایلبه سرخ نشان می‌دهد، به موازات این عوامل انعکاس رنگ آسمان هم ، رنگ آب دریا راتغییر می‌دهد.

شفافیت آب دریا به مقدار نفوذ اشعه خورشید در آب بستگی دارد. آزمایشها نشان می دهند که در یک متر عمق ، نصف اشعه جذب می‌شود. تاثیر طیف سبز تا 500 متر و طیف بنفش تا 1500 متر است. شفافیت آب دریا در نزدیکی سواحل به خصوص درنزدیکی مصب رودخانه‌ها به مقدار قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد.

حرارت آب دریا

حرارت آب اقیانوسها یک ویژگی فیزیکی است که در نتیجه تبادلبا محیط مجاور حاصل می‌شود. در آب نیز مثل سایر اجسام چگونگی تبادل حرارت بهگرمای ویژهو قابلیت هدایت آن بستگی دارد. گرمای ویژه آب اقیانوس زیاد است، بدان سبب گرم شدن و سرد شدن آن به کندی صورتمی‌گیرد و از این رو اختلاف درجه حرارت روزانه و سالانه آب اقیانوسها نسبت بهقاره‌ها خیلی کمتر است. اختلاف درجه حرارت متوسط روزانه در اقیانوس بیش از یک درجهنیست.

اختلاف سالانه نیز بین 5 تا 10 درجه می‌باشد، ولی در دریاهای داخلی وخلیج‌ها بطور استثنایی حد تغییرات بیشتر است. قسمتی از حرارت جذب شده به وسیلهتبخیر بهاتمسفر منتقل می‌شود. در فصل تابستان با وجود سرد بودن آب اقیانوس نسبت به هوای مجاوراختلاف درجه حرارت بین این دو محیط چندان زیاد نیست. ولی در زمستان آب گرمتر از هوابوده و اختلاف نیز بیشتر است. این اختلاف به خصوص در دریاهای کناری و داخلی به 20الی 28 درجه و آبهای قطبی به 35 درجه می‌رسد.

 

یخ در اقیانوسها

در مناطق قطبی و عرضهای بالا دو نوع یخ در آب اقیانوسهادیده می‌شود. یکی منشا قاره‌ای داشته و به کوه یخ (آمیبرگ) معروف است و دیگری صفحات یخیمی‌باشد که از انجماد آب سطح اقیانوسها بوجود آمده است. به این یخهای دریابانکیز Banquise گفته می‌شود.

 

انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵

برچسب های مهم


دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما