مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 3424
  • بازدید دیروز : 2122
  • بازدید کل : 13100859

مقاله 82-شرح پنجاه غزل از صائب تبريزي450ص


مقاله 82-شرح پنجاه غزل از صائب تبريزي450ص

مقاله 82-شرح پنجاه غزل از صائب تبريزي450ص

فهرست مطالب

   

مقدمه

 

فصل اول: كليات

 

1-1. هدف

 

1-2. پيشينة تحقيق

 

1-3. روش كار تحقيق

 

فصل دوم: شرح غزل ها

 

غزل 3041: مـرا آن روز از آييـنة دل زنگ برخـيزد

 

غزل 3042: به عزم رقص چون سرو قبا پوش تو برخيزد

 

غزل 3043: نشد از دل غبار از شيشه و پيمانه برخيزد

 

غزل 3044: كجا تدبير پيران كهنسال از جوان خيزد؟

 

غزل 3045: كجا بي باده زنگ از خاطر اندوهگين خيزد؟

 

غزل 3046: ز رخسار تو رنگ از گلشن ايجاد مي خيزد

 

غزل 3047: مرا از دل ز قرب خطّ دلبر دود مي خيزد

 

غزل 3048: زسوز دل مرا از چشم گريان دود مي خيزد

 

غزل 3049: مرا اسباب عشرت از دل ديوانه مي خيزد

 

غزل 3050: دل هركس به تعظيم سخن از جـا نمـي خيزد

 

غزل 3051: ز دل زنگ ملال از باده احمر نمي خيزد

 

غزل 3052: غبار غم به مي از جان غم پرور نمي خيزد

 

غزل 3053: كه مي نالد كه آه از جان شيدا برنمي خيزد؟

 

غزل 3054: سياهي از دل چون گلخن ما برنمي خيزد

 

غزل 3055: غبار من ز سيل نوبهاران برنمي خيزد

 

غزل 3056: به كشت خشمگينان آتش از ابر بلا ريزد

 

غزل 3057: ترا از ساده لوحي هر كه گل در پيرهن ريزد

 

غزل 3058: گل اندامي كه در پيراهن من خار مي ريزد

 

غزل 3059: به مستي بي طلب بوس از دهان يار مي ريزد

 

غزل 3060: مسلسل حرف از آن مژگان خوش تقرير مي ريزد

 

غزل 3061: كجا خون مرا آن ساقي طنّاز مي ريزد؟

 

غزل 3062: غمي هردم به دل از سينة صد چاك مي ريزد

 

غزل 3063:زياد آن ستمگر از رخ من رنگ مي ريزد

 

غزل 3064: اگر در دام او اشكي دل ديوانه مي ريزد

 

غزل 3065: به دلهاي فگار آن لعل روشن گوهر آويزد

 

غزل 3066: هلال عيد از گردون زنگاري هويدا شد

 

غزل 3067:ز پيري حرص دنيا نفس طامع را دو بالا شد

 

غزل 3068:فروغ حسن يار از چهرة گلزار پيدا شد

 

غزل 3069: ز روي لاله رنگت آب رونق از چمنها شد

 

غزل 3070: اگر ناقص به روشن گوهري واصل تواند شد

 

غزل 3071: حجاب آسمان كه مانع ما مي تواند شد؟

 

غزل 3072: كه ساكن در دل ويرانة ما مي تواند شد؟

 

غزل 3073: از اكسير قناعت خاك شكّر مي تواند شد

 

غزل 3074: كه با قدّ دوتا از مرگ غافل مي تواند شد؟

 

غزل 3075: چنين گر آتشين از باده آن رخسار خواهد شد

 

غزل 3076: به اين عنوان اگر روي تو آتشناك خواهد شد

 

غزل 3077: گل از نشو و نما گر اين چنين برجسته خواهد شد

 

غزل 3078: نصيب از نعمت بسيار ديگرگون نخواهد شد

 

غزل 3079: ز نور عارضش هر ذره اي خورشيد منظر شد

 

غزل 3080: به دل باشد گران چشمي كه بي اشك دمادم شد

 

غزل 3081: نگار نوخطي رام نگاه صيد بندم شد

 

غزل 3082:رگ جانها به هم پيوسته شد زلف پريشان شد

 

غزل 3083: ز خط رويش چراغ ديدة شب زنده داران شد

 

غزل 3084: دل تاريك من روشن ز فيض صبحگاهي شد

 

غزل 3085: ز دل طرفي نبستي در جهان گل چه خواهي شد؟

 

غزل 3086: بهار نوجواني رفت، كي ديوانه خواهي شد؟

 

غزل 3087: اگر از خال لب مهر دهان من نخواهي شد

 

غزل 3088: گريبان چاكي عشّاق از ذوق فنا باشد

 

غزل 3089: بهشت و دوزخ ما هجر و وصل آن پسر باشد

 

غزل 3090: غرور نوخطان افزون ز خوبان دگر باشد

 

فهرست اعلام

 

فهرست آيات و احاديث

 

فهرست منابع و مأخذ

 

چكيدة انگليسي

 

 

 

چكيده:

شعر گستردة فارسي والاترين ميراث فرهنگي ايران است. در طول ساليان متمادي اهل تحقيق و ادب بسياري متفكرانه و هوشمندانه به تحقيق و تفحصّ و نقد آثار شاعران پرداخته اند و در اين مورد بسياري از مشكلات و دشواريها را نيز آسان كرده اند.

بايد اذعان كرد كه در ميان تمام شاعران، اشعار صائب به دليل نوآوري و ايجاد سبكي نو در جايگاه خاصي قرار دارد و نيازمند تأمّل بسيار است.

من نيز بر آن شدم با انتخاب اين موضوع به عنوان پايان نامه، با تجسّسي كوتاه و اجمالي در اشعار صائب به قطره اي از درياي بيكران و عميق وي يابم.

هرچند می دانم که می توانم شمّه اي از آن درياي بيكران را فقط استشمام نمايم ولي:

آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد

از آنجا كه ابيات غزل خصوصاً در سبك هندي انسجام معنايي و پيوستگي طولي ملموسي ندارد و در واقع هنر سبك هندي نيز همين خصيصه است، اين گزيده مشتمل بر پنجاه غزل بر پاية نسخة استاد محمد قهرمان به صورت بيت به بيت مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است و به تشويق و راهنمايي هاي ارزندة اساتيد گرانقدر و ادب پرور به صورت مجموعة حاضر درآمد.

 

زندگاني صائب

«صائب ميرزاعلي تبريزي اصفهاني امام غزل طرازان و علامه سخن پردازان است. از آن صبحي كه آفتاب سخن در عالم شهود پرتو افشانده معني آفريني به اين اقتدار سپهر دوار بهم نرسانده به كمتر فرصتي در شش جهت كوس سخنداني زد»؛ «گلچين معاني احمد، فرهنگ اشعار صائب، ج اول، ص 20-21»

1- مولد و موطن صائب:

«مولد وي چنانكه مورخ معاصر ولي قلي بيگ شاملو هروي نوشته است، بدون هيچ ترديدي ولايت جنت آيت تبريز است»، و سند اين قول را از گفتة خود صائب در دست داريم:

ز خاك پاك تبريز است صائب مولد پاكم از آن با عشقباز شمس تبريزي سخن دارم

صائب از خاك پاك تبريز است هست سعدي گر از گل شيراز

ولي صائب به اصفهان كه موطن و محل نشو نماي او بود عشق مي ورزيده و در بيت زير مي توان به ميزان علاقه و دلبستگي وي نسبت به موطن خود پي برد:

بنگر چه رغبت است به ساحل غريق را صائب عيار شوق من و اصفهان مپرس

«همان مآخذ، ص 24»

اما ادوارد برون نيز در اين مورد مي نويسد كه: «بنا به مندرجات آتشكده، ميرزا محمد علي صائب در قرية نزديك اصفهان متولد شد.»؛ «ادوارد برون، تاريخ ادبيات ايران، ترجمه رشيد ياسمي، ص 176»

«اصلش از تبريز بود اما در اصفهان نشو و نما يافت. خانوادة او از تبريز به اصفهان كوچيده بود و سالهاي كودكي و جواني شاعر در عهد شاه عباس اول گذشت.»؛ (دكتر زرين كوب، عبدالحسين، با كاروان حله، ص 303).

2- سفرهاي صائب:

«صائب پس از رسيدن به سن بلوغ به مكه و مدينه سفر كرد و در بازگشت به مشهد رفت و در سال 1034 به عزم مسافرت به هند، به هرات و كابل مسافرت كرد. در كابل به ديدار ميرزا احسن معروف به ظفرخان كه مردي اديب و شاعر بود و از طرف سلطان هند حكومت كابل را داشت، نايل آمد. پس از مدتي كه ظفرخان به قصد ديدار شاه جهان عازم دكن مي شد، صائب را همراه خود به دربار شاه جهان برد»؛ (دكتر سبحاني، تاريخ ادبيات، ص 87)

«صائب و ظفرخان جزو ملتزمان ركاب سلطان بودند. در اين ايّام به صائب خبر رسيد كه پدرش به اكبرآباد هند آمده است و مشتاق ديدار اوست. صائب از شاه جهان اجازه خواست تا به زيارت پدر برود، صدور اين اجازه مدتي به تاخير افتاد، چون حكومت كشمير به ظفرخان واگذار گرديد، صائب نيز همراه او به كشمير رفت و از آن جا همراه پدر به ايران سفر كرد»؛ (همان مأخذ، ص 87)

«بعد از ورود به اصفهان صائب ديگر به مسافرت هاي دور نرفت. تنها به قم، قزوين، اردبيل، و تبريز سفر كرد و در هر شهري به ديدار عالمان رفت. به نوشتة اوليا چلبي، جهانگرد ترك، صائب در سال 1050 در تبريز بوده است. در اين ايّام صائب شهرتي يافته بود و ملك الشعرايي شاه عباس دوم به او واگذار شده بود»؛ (همان مأخذ، ص 88)

3- تحصيلات و استادان صائب:

«صائب از حكيم ركن الدين مسعود كاشاني متخلص به مسيح و حكيم شريف الدين حسن شفايي اصفهان كه هردو از دانشمندان و اطبا و شاعران عصر خود بوده اند، تلمّذ كرده است و خط را نيز از عموي خود شمس الدين تبريزي معروف به شيرين قلم آموخته است»؛ (همان مأخذ، ص 87-88)

ولي آقاي گلچين معاني معتقد است كه: «عموي صائب حدود يك قرن پيش از وي مي زيسته و به سال 930 ه.ق درگذشته است»؛ (گلچين معاني احمد، فرهنگ اشعار صائب، ج اول، ص 41)

آثار صائب

1- ديوان كامل صائب:

«خوشبختانه ديوان منقّح و مضبوطي از صائب شامل هفتاد و پنج هزار بيت به همت دوست ارجمندم آقاي محمد قهرمان فراهم آمده كه نگارنده نيز در تصحيح آن سهمي داشته»؛ (معاني گلچين احمد، فرهنگ اشعار صائب، ص 39)

«ابيات ديوان صائب را هشتاد هزار، صد و بيست هزار، دويست هزار و سيصد هزار حتي بيش از اين مقدار هم نوشته اند. مرحوم جلال الدين همايي نقل كرده است كه ديواني از صائب را ديده است كه دويست هزار بيت كامل داشته است و ابيات آن از روي بيت شمار تعيين شده بوده است»؛ (دكتر سبحاني، توفيق، تاريخ، ادبيات، ص 88)

2- ديوانهاي منتخب فارسي:

ديوانهاي منتخب فارسي كه منتخبات ديگري از خود صائب را ضميمه دارد، از قبيل واجب الحفظ؛ مطالع غزلها و مرآت الجمال در وصف سراپاي معشوق، آرايش و نگار؛ ابياتي دربارة آيينه و شانه و تناسبات در موضوعات مختلف»؛ (معاني گلچين احمد، فرهنگ اشعار صائب، ج اول، ص 38)

 

 

 

3- بياض يا سفينة صائب:

«مجموعة اشعار وي است منتخب خود او از ششصد و نود و يك (691) شاعر ادوار مختلف و نسخة بسيار نفيسي از آن به خط نستعليق خوش در كتابخانة كاخ گلستان موجود است»؛ (همان مأخذ، ص 39)

 

 

4- منشأت:

«پاره اي از منشآت صائب كه تا كنون شناخته شده و در مجلات به طبع رسيده و در فهرست مقالات فارسي ذكر آنها آمده، عبارت است از تعريف تنباكو و قليان، تقاضاي رفع شراب از شاه عباس ثاني، نامه اي به معشوق، تقاضاي نرگس از دوستي و نامه اي فكاهي گونه كه به سلطان نوشته است»؛ (همان مأخذ، ص 40)

5- مثنوي قندهار نامه:

«شرح جنگي است كه در سال 1059 بين شاه عباس ثاني و شاه جهان پادشاه هند واقع و به فتح قندهار منجر گشته است. اين منظومه بسيار مفصل و از نظر ادبي چندان اهميتي ندارد»؛ «موتمن، زين العابدين، گهرهاي راز از درياي انديشه، تهران، 1364»

«با اين همه نه مثنوي هايي كه به نام قندهار نامه و محمود و اياز ساخته است اهميت دارد و نه قصايدي كه در ستايش بزرگان عصر گفته است. اهميت او بيشتر براي غزلهاي اوست كه در واقع تنها غزل نيست، عرفان و حكمت نيز هست. بعضي ابيات اين غزلها شاهكار ذوق و انديشه است. در بيشتر اينگونه ابيات شاعر لطيف ترين نكات اخلاقي را به كمك امثال- امثالي كه از جزئيات زندگي جاري گرفته است - روشن مي كند»؛ (دكتر زرين كوب عبدالحسين، با كاروان حله، ص 305- 306)

6- وفات صائب:

«صائب پس از بازگشت از سفر هفت ساله، در اصفهان به حضور شاه عباس دوم رسيد و خطاب ملك الشعرايي در دربار صفوي يافت و تا پايان عهد آن پادشاه و چند سالي از دوران شاه سليمان بزيست و در اين مدت محضرش در اصفهان محل اجتماع اهل ادب، آمد و شد دوستداران سخن بوده و او جز به قصد سياحت بعضي از شهرها و ناحيت هاي ايران از اصفهان بيرون نرفت و باز به اصفهان و به «لنگر» يا «تكية» خود معاودت كرد و در همانجا بود كه به سال 1081 درگذشت. اين واقعه را بسال 1080 نيز نوشته اند. او را در اصفهان در باغي كه اكنون به «قبر آقا» معروفست بخاك سپردند و اين بيت از يك غزلش بر سنگ قبر او نقش شده است:

در هيچ پرده نيست نبا شد نواي تو عالم پر است از تو و خاليست جاي تو»؛ (دكتر صفا ذبيح اله، تاريخ ادبيان ايران، جلد 5، 1275)

 

شعر صائب

«صائب را بايد شاعر تفكر و انديشه و دقيقه يابي فيلسوف و حكيم پيشه خواند نه شاعري
بديهه گوي و سادگي جوي و مقلد و تابع ديگران به مضامين عام و مطالبي محدود و متّصل»؛ (اميري فيروز كوهي، كريم، سخن در باب صائب، ص 22-27)

«اشعار صائب از آنجا كه داراي مضمون و مفهوم عقلاني خارجي يا نفساني عمومي است، قابليت ترجمه به همة زبانها و نقل به معني را دارد و به خلاف اشعاري كه صرفاً ناظر به فصاحت الفاظ يا تعبيرات خاص زباني واحد است و الفاظ فصيح و اختصاصات زباني نيز در ترجمه بكلي از بين خواهد رفت، قابل استفاده و التذاذ كليه مردماني كه داراي ابيات و شعريات هستند، مي باشد»؛ (همان مأخذ، ص 22-27)

«شعر صائب از نظر توصيف جزئيات احوال و تجسم حقايق به نثر اروپايي شباهت زيادي دارد. مضامين شعري او را مي توان به زبانهاي ديگر چنان ترجمه كرد كه به مقصود و مراد او خللي وارد نيايد. شعر او چنان قدرت تاثير و جذابيتي داشت كه از همان روزگار خود او حتي از مرزهايي كه با ايران در حال جنگ بودند به صورت قاطع ترين سلاح انديشه و فرهنگ ايراني عبور مي كرد و در آسياي صغير، هندوستان، افغانستان و جاهاي ديگر استنساخ مي شد و مورد تقليد ديگر شاعران قرار مي گرفت»؛ (سبحاني، توفيق، تاريخ ادبيات، ص 90-91)

«صائب در اصناف سخن دست داشت. در قصايد و مثنوي چيره نيست ولي در غزل از استادان مسلم شمرده مي شود. سخن او استوار و مقرون به موازين فصاحت و در عين حال پر معني و پر از مضمونهاي دقيق و فكرهاي باريك و خيال هاي لطيف است»؛ (صفا، ذبيح الله، گنج سخن، ص 111)


مبلغ قابل پرداخت 19,440 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1517

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما