مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1448
  • بازدید دیروز : 2385
  • بازدید کل : 13086586

مقاله 85-استفاده از نشانه شناسي در فرايند بازيگري90ص


مقاله 85-استفاده از نشانه شناسي در فرايند بازيگري90ص

چكيده:

هدف از اين پژوهش استفاده از نشانه شناسي در فرايند بازيگري، به خصوص كنش وي و بازخورد آن در تاويل كنش توسط مخاطبان ميباشد.

اين مقاله سعي دارد به سوالات زير پاسخ دهيد:

1.درام، براي انتقال پيامهايش از چه نشانه هايي استفاده ميكند و تماشاگران چگونه معناهاي آن را در مي يابند؟

2.نشانه شناسي چه علمي است و الگوهاي كنشي كدامند؟

3.چگونه ميتوان به يك ساختار سه بعدي از كنش دست يافت؟

4.و در آخر، تاويل چيست و تاويل كنش به چه شكل صورت مي پذيرد؟

در اين پژوهش با روش مقايسه نظريه ها و تعميم آنها به ساختار مختصات سه بعدي كنش دست يافته ام كه اميدوارم قابل استفاده كارگردانان،‌ بازيگران و علاقمندان در درك بهتر من و اجراي تئاتري باشد.

نشانه چيست؟

«به گفته امربتو اكو «نشانه تمامي آن چيزهايي است كه بر پايه قراردادي اجتماعي و از پيش نهاده، چيزي را به جاي چيز ديگري معرفي ميكنند. نشانه شناسي نظريه اي است درباره دروغ»[1]

«عناصر يك نمايش دراماتيك- از جمله زبان گفتگوها، دكور، حركت هاي بازيگران، لباس، چهره آرايي، زير و بم صداي بازيگران و بسياري از نشانه هاي ديگر هر يك به روش خود به پيدايش معناي آن نمايش ياري ميرساند. هر عنصر نمايش را ميتوان نشانه اي Sign دانست كه بخشي از معناي كلي يك صحنه، يك رخداد، يا يك لحظه رويداد را در خود دارد.»[2]

نشانه شناسي

«نشانه شناسي، شاخه اي از دانش بشري است كه موضوعش نشانه ها و چگونگي كاربرد آنها براي ارتباط ميان انسان ها و براي انتقال معناست.»[3]

تعريف نشانه شناسي از نظر كرالام عبارت است از: «علمي است كه به مطالعه چگونگي توليد معني در جامعه مي پردازد. بنابراين نشانه شناسي به يك اندازه به مساله فرايند هاي دلالت و ارتباطات، يعني به مطالعه شيوه هاي توليد و مبادله معني مي پردازد. نشانه شناسي دست كم به شكل آرماني- يك علم چند رشته اي (multidisciplinary) است كه يك هدف عام مشترك، يعني درك بهتر رفتار معنا دار استان، به آن وحدت مي بخشد.»[4]

ساختار گرايي و نشانه شناسي

«فرديناند دوسوسور زبان شناس سوئيسي، اولين فردي بود كه در قرن حاضر با رويكرد جديدي به مطالعه زبان پرداخت. كتابش (دوره زبان شناسي عمومي) در سال 1915 يعني پس از مرگش منتشر شد. او معتقد به يك مطالعه ساختاري بود كه ابعاد در زماني (تاريخي) و همزماني (معاصر) زبان را شامل ميشد. وي ميان زبان (langue) و گفتار (parole) تفاوت قائل بود. تلقي زبان به عنوان يك نظام نشانه شناختي حاصل مطالعات سوسور بود. در اين نظام نشانه شناختي، نشانه زباني (زبان) بيشتر در اصطلاحات دو گانه اي همچون «دال» و «مدلول» يا «صدات تصوير» و «مفهوم» ارائه گرديد. هر دو وجه نشانه زباني اختياري اند. به همين دليل، زبان ميتواند نظامي خود تنظيم و انتزاعي و مستعد تاويل باشد. از تاثير متقابل شباهت ها و تفاوت هاي ميان دال هاست كه معنا توليد ميشود و براي درك اين معني به يك رويكرد ساختگرا نياز داريم كه در اين رويكرد «اجزاي» زبان در ارتباط با «كل» در نظر گرفته شوند.[5]

در نظر ساختگرايان نظام نشانه اي بر چيز هاي عيني و ايده هاي ذهني اولويت دارد و اين اولويت جايگاه جهان ملموس مادي و مفهوم معمول حقيقت را به زير مي كشد. اين موضوع فلسفي عينيت بخشيدن به ايده ها در تداوم فلسفه متا فيزيك قرار دارد و بايد ردپاي آن را در ايده آليسم ابژكتيو يعني در فلسفه متافيزيك قرار د ارد و بايد ردپاي آن را در ايده آليسم ابژكتيو يعني در فلسفه هگل يافت چرا كه آن نيز بر نسبت دادن عينيت به ايده ها استوار است و هگل خود ادامه دهنده ديدگاه افلاطون و اسپينوزا است.

نظام ايده ها كه اين فيلسوفان جز گرا مطرح ميكنند در درون اذعان سوژه هاي فردي قرار ندارد. براي مثال مثل افلاطون در قلمرويي بي زمان بيرون از جهان تثبيت شده اند، يا از ديد اسپينوزا حالات و صفات خدا، ذاتي و دروني هر گوشه اي از جهان است، چه انسان و چه غير انسان و از ديد هگل مقوله ها در جامعه انساني و در وراي هر سوژه فردي نهادينه شده اند.[6]

« از نظر هگل، هنر نماد گرايانه هنوز در جهان مادي غوطه ور است. مطلق Absolute پنهان است (مطلق در فلسفه هگل: ايده Idea، خرد Mystery، جان آگاه Spirit و خدا) و صرفاً به صورت نما درآمده و به وضوح جلوه گر شده است.»[7]

با نگاهي به نظريه مثل در كتاب جمهوريت افلاطون (غاري زيرزميني كه در آن مردماني به بند كشيده رو به ديوار و پشت به مدخل غاز نشانده اند. در بيرون آتشي روشن است و پرتو آن به درون غار مي آيد و روي ديوار غار،‌سايه اشيا ديده ميشود)، در مي يابيم كه آنچه ما مي بينيم همه حقيقت نيست، بخش كوچكي از آن است. اشيا و امور مثل كوه يخ شناور در اقيانوس هستند. بخش كوچك بيرون آمده از آب، نمايان است و بخش عظيم آن (حقيقت) در آب نهان نمادگرايان در پي يافتن آن بخش مخفي هستند و هر واقعيتي را دليل وجود واقعيتي ژرف تر و رمز آميز تر مي دانند.[8] از طرف ديگر با توجه به معني «سمبل: نماد، نشانه، دال، رمز، آيت و نشانه اي از شي را امري كه شي يا امر ديگر را القا ميكند.»[9] كه در نزديكي با علم نشانه شناسي است،‌و نيز به گفته يونگ درك تاب انسان و سمبول هايش هر چيز مي تواند اهميت سمبوليك پيدا كند: اشيا طبيعي،‌چيزهاي ساخت انسان، اشيا مجرد و ... در حقيقت همه جهان يك سمبل بالقوه است و در نهايت دقت در معني «سمبوليت» (: از استعمال كننده علائم رمزي، كسي كه با مهارت، افكار خود را با علايم و شواهد بيان ميكند) در كنار اين نكته كه «همه اشيا،‌روي صحنه تبديل به نشانه ميشوند»[10] ميتوان تئاتر را اساساً سمبول دانست. از طرف ديگر با توجه به دسته بندي پيرس از انواع نشانه كه در ذيل خواهد آمد، ميتوان نماد را نوع سوم نشانه ناميد و در اين نظر هگل «هنر نماد گرايي متوجه «كشف» نيروي هاي مبهمي است كه در طبيعت و رويداد هاي اجتماعي،‌تاريخي و انساني وجود دارد» [11] كشف را همان «تاويل و تفسير» به شمار آورد.

پس از سوسور، چارلز. اس. پيرس،‌فيلسوف امريكايي، پيشگام دومين تحول قرن بيستم در زمينه نظام هاي نشانه اي بود.

طبقه بندي پيرس از نقش هاي نشانه هاي:

«1.شمايل. اصل حاكم در نشانه هاي شمايلي، شباهت است؛ شمايل در اصل به واسطه شباهت بين دال و مدلول، باز نمود و موضوعش است. نمونه هاي نشانه هاي شمايلي كه پيرس ارائه كرد، نقاشي تصويري و عكس است، او در ادامه سه نوع شمايل را فراهم متمايز ميكند، تصوير، نمودار و استعاره.

2.نمايه: نشانه هاي نمايه اي ارتباط علي با موضوعاتشان دارند و اغلب اين رابطه فيزيكي يا رابطه مبتني بر مجاورت است: «نمايه، نشانه اي است كه به موجب آن كه به واقع از موضوعش متاثر ميشود، به آن موضوع دلالت ميكند.» (مانند ضربه به در كه نشانگر حضور كسي پشت در است يا شاخص هاي كلامي (ضماير شخصي و اشاره اي همچون من، تو، اينجا و ...)

3.نماد: رابطه بين دال و مدلول، دراين نوع،‌قراردادي و نا انگيخته است يعني هيچ شباهت يا رابطه فيزيكي بين دال و مدلول وجود ندارد؛ نماد، نشانه اي است كه به موجب يك قاعده، معمولاً تداعي افكار عام، بر موضوعش دلالت ميكند. بارزترين نمادها،‌نشانه هاي زباني هستند.» (12)

«رولان بارت در 1964 اعلام كردكه: تئاتر،‌كه واقعاً داراي مشخصه «چند صدايي اطلاعاتي» و «تراكم نشانه» ها است، عرصه ممتازي براي مطالعات نشانه شناختي است:

ماهيت نشانه تئاتري، قياسي باشد،‌نمادين يا قراردادي،‌داراي دلالت صريح يا ضمني،‌ همه اين مسائل بنيادي نشانه شناسي در تئاتر وجود دارند.

نشانه هاي طبيعي و نشانه هاي مصنوعي:

نشانه شناس لهستاني،‌تادئوس كوزان در 1968 اين سنت ساختگرايانه را پي گرفت و در مقاله اي تحت عنوان «نشانه در تئاتر» بر اصول اساسي مكتب پراگ، و از همه مهمتر اصل نشانه شدن ابژه تاكيد كرد: « در باز تئاتري، همه چيز نشانه است». او بر مفاهيم ساختگرايانه تغيير پذيري نشانه و طيف معاني ضمني نشانه بر صحنه نيز تاكيد كرد. او كوشيد به طبقه بندي اوليه نشانه و نظام هاي نشانه اي تئاتري دست پيدا كند. كوزان در درجه اول، به تمايز معمول بين نشانه هاي «طبيعي» و «مصنوعي» اشاره ميكند و تمايز او مبتني است برانگيختگي و عدم انگيختگي نشانه هاي طبيعي مبتني بر قواعد فيزيكي هستند و بر اساس اين قوانين دال و مدلول مقيد به رابطه مستقيم علت و معلولي هستند (براي مثال عوارض نشان دهنده بيماري و يا دود كه به وجود آتش دلالت ميكند.)

نشانه هاي مصنوعي به مداخله اختيار انسان وابسته اند (براي مثال در زبان هاي مختلفي كه انسان با هدف ارسال پيام آفريده است)

تقابل بين اين دو گروه از نشان ها به هيچ وجه قطعي نيست، زيرا حتي به اصطلاح نشانه هاي طبيعي به كنش «انگيخته» ناظر براي برقراري ارتباط بين دال و مدلول نياز د ارد و همين امر موجب تدوين اصلي ديگر توسط كوزان ميشود. اصل «مصنوعي بودن» نشانه هاي به اظر طبيعي بر روي صحنه:

نمايش،‌نشانه هاي طبيعي را به نشانه هاي مصنوعي تبديل ميكند (براي مثال برق آسمان)، يعني نشانه ها را «مصنوعي» مي كند. حتي اگر اين نشانه ها فقط عكس العمل هايي طبيعي در زندگي باشند، در تئاتر به نشانه هاي اختياري تبديل ميشوند،‌و حتي اگر هيچ نقش ارتباطي در زندگي نداشته باشند،‌بر روي صحنه الزاماً چنين نقشي را به دست مي آورند. اين اصل،‌اصلاح و بسط قاعده نشانه اي شدن ميباشد:

پديده ها مادامي كه رابطه آ‌نها با آنچه به آن دلالت ميكنند، مبتني بر قصد و نيت تلقي شوند، بر روي صحنه نقشي دلالتگر به عهده مي گيرند.»[12]

 

[1] -از نشانه هاي تصويري تا متن احمدي ص32

[2] -دنياي درام ص10

[3] -همان ص10

[4] -نشانه شناسي تئاتر و درام ص11

[5] -نشانه شناسي متن و اجراي تئاتري ص16و17

[6] -نشانه شناسي كاربردي ص 66-64

[7] -نمادگرايي در ادبيات نمايشي جلد 1 ص 65

[8] -نماد گرايي. ناظر زاده جلد 2. نتيجه گيري و كليات ص 660

[9] -فرهنگ انگليسي به فارسي آرين پور.

[10] -نشانه شناسي تئاتر مرام كرالام- در بازنمايي تئاتري همه چيز نشانه است. ص32

[11] -نماد گرايي در ادبيات معاصر ناضر زاده . جلد 1. ص64

[12] -همان. ص 32-30


مبلغ قابل پرداخت 16,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1578

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما