عنوان مقاله: شرح سه قصيده از ديوان خاقاني
فهرست عناوين
مقدمه اي درباره خاقاني....3
آثارخاقاني...4
قصيده اول(درتوحيد وموعظه و مدح حضرت خاتم الانبياء(ص)...19-5
قصيده دوم(درمدح پيغمبراكرم محمد مصطفي(ص)....28-20
قصيده سوم(درحكمت وموعظت وعزلت وقناعت)...39-29
منابع ومآخذ......40
مقدّمه اي درباره خاقاني:
افضل الدّين بديل بن علي نجار در سال 520 ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربيت اوليه خودرا
بيشتر مرهون عمّ خويش كافي الدين عمربن عثمان مي باشد كه وي نيز طبيب و فيلسوف بوده است و
درابتدا چون نمي خواسته است كه شغل پدر را درپيش گيرد از او رنجيده خاطر شده ونزد عمويش رفته
است.
« افضل الدّين 25 ساله بود كه عمويش وفات يافت و اورا تنها گذاشت ،بعد افضل الدين به نزد استاد
ديگري به نام ابو العلاء گنجوي رفت و ابوالعلاء او را به دربارخاقان منوچهرمي برد و از اين زمان
تخلصش را از«حقايقي» به «خاقاني» تغيير ميدهد؛خاقاني بادختر ابوالعلاء ازدواج مي كند اما طولي
نمي كشد كه رابطه او با پدرزنش تيره ميشود وپدرزنش راهجو مي گويد».
(نقل به اختصارازمقدمهْ خاقاني/ افضل الدين / ديوان/ سجادي/انتشارات زوار/ چاپ هفتم /1382)
مرگ كافي الدين بدترين و تلخ ترين حادثه زندگي خاقاني تا اين لحظه است كه جانسوزترين قصايد خود
را در ماتم او سروده است علاوه براين قصايد ،«حبسيات» او نيز ازاشعار طراز اول ديوان اوست.
آثار خاقاني
1- ديوان اشعار كه شامل حدود 17000 بيت مي باشد.
2- مثنوي تحفة العراقين
3- مثنوي ختم الغرايب
4- منشآت خاقاني
خاقاني بنا بر اصح اقوال درسال 595 ه.ق در تبريز وفات يافته ودر مقبرةالشعراء سرخاب مدفون
است .
(همان / به اختصار از مقدمه)
قصيده اول
درتوحيد و موعظه ومدح حضرت خاتم الانبيا(ص)
1- جوشن صورت برون كن درصف مردان درآ دل طلب كز دار ملك دل توان شد پادشا
واژه شناسي
جوشن : سلاحي باشد غير زره چه زره تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن باهم باشد ( برهان).
ونيز سلاحي جبّه مانند كه از حلقه آهن سازند و شبيه زره است (معين).
صورت : شكل ، قالب ، جسم وكالبد ( لغت نامه دهخدا ). دل: نفس ناطقه ومحل تحصيل معاني ومخزن اسرارحق
(فرهنگ لغات واصطلاحات عرفاني) دار: خانه (معين).
معني شناسي
جسم ظاهريت را ترك كن وبه گروه مردان خدا بپيوند و دل را بطلب زيرا از فرمانروايي خانه دل مي توان به
پادشاهي درعرصه معرفت رسيد .
2- تا تو خودرا پاي بستي باد داري دردو دست خاك بر خود پاش كز خود هيچ نگشايد تورا
واژه شناسي
باد وخاك هر دو از عناصر اربعه . باد دردست داشتن : تهيدست بودن ، بي چيز بودن (فرهنگ كنايات).
پاي بست خود بودن : بسيار به خود دلبستگي داشتن (معين).
زيبايي شناسي
بين باد وخاك صنعت« تضاد» وجود دارد ، پا ودست نيز« مراعات النظير» دارد و نيز تكرار كلمه «خود».
معني شناسي
تا اينگونه به خود دلبسته اي چيزي نداري پس خودرا ناديده بگيركه اين« خود » راهي ازمعرفت برايت بازنميكند.
3- با تو قرب قاب قوسين آنگه افتد عشق را كز صفات خود به بعدالمشرقين ماني جدا
واژه شناسي
قرب : نزديكي ، نزديك شدن ، منزلت (معين) . قاب قوسين : مقداردو كمان برگرفته ازآيه 9 سوره نجم
« فَكان قاب قوسين أو ادني» پس بود به اندازه دو كمان يا نزديكتر (معين) .
قاب قوسين : مقام قرب الهي واسمايي است به اعتبار تقابل ميان اسماء درامر الهي كه دايره وجود مي خواند
( فرهنگ مصطلحات عرفاني / سيد جعفر شهيدي ).
مبلغ قابل پرداخت 12,960 تومان
برچسب های مهم