مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 860
  • بازدید دیروز : 2385
  • بازدید کل : 13085998

مقاله 14- رابطه بین دین ، فرهنگ و رسانه


مقاله 14- رابطه بین دین ، فرهنگ و رسانه

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چكيده. 1

مقدّمه. 2

ارتباطات جمعي و ويژگي‏هاي آن.. 3

دين و رسانه. 7

چگونگي ارتباط دين و رسانه. 11

خدمات رسانه به دين و دين‏مداران.. 14

مهم‏ترين موارد اين بهره‏گيري.. 14

خدمات دين به رسانه. 19

مهم‏ترين موارد تأثيرگذاري دين بر رسانه. 20

جانشيني رسانه به جاي دين و نهادهاي ديني.. 22

ديدگاه‏هاي انتقادي.. 26

رسانه ديني در ايران.. 30

نتيجه‏ گيري.. 32

منابع. 33

 

مقدّمه

ارتباط ميان دين و رسانه يا دين و ارتباطات جمعي و نحوه تعامل عيني آنها از جمله موضوعات محوري، و پرگستره و چندلايه‏اي است كه در چند دهه اخير اذهان دين‏پژوهان و رسانه‏پژوهان را به خود معطوف داشته است. تاريخچه مطالعات اين حوزه بيانگر آن است كه به رغم بهره‏گيري عملي دين‏مداران از رسانه‏هاي نوظهور، در انتقال پيام دين و ارجاع مستقيم و غيرمستقيم ارباب رسانه به دين و معارف ديني در برنامه‏هاي گوناگون خويش تا دهه 1960 تقريبا نوعي جدايي ميان دين و رسانه و بالطبع ميان مطالعات و تحقيقات اين دو حوزه در جريان بود. از اين مرحله به بعد است كه تحت تأثير عواملي، تعامل ميان اين دو واقعيت، دو متن، دو نهاد يا دو عنصر فرهنگي و تكنولوژيكي رفته رفته دست‏مايه بررسي‏هاي علمي و تأمّلات محققانه واقع شد و نقطه تلاقي‏ها و سطوح تماس بالفعل يا بالقوّه اين دو از منظرهاي مختلف فلسفي، روان‏شناختي، جامعه‏شناختي، فرهنگي، حقوقي، اخلاقي، زبان‏شناختي و هنري مورد بحث و مداقّه قرار گرفت. البته هنوز هم به رغم توسعه روزافزون قلمرو ارجاعات متقابل و تعاملات اجتناب‏ناپذير، تعميق اين سطوح در غالب مطالعات مربوط به دين و رسانه، نوعي غفلت از پرداختن جدي به ابعاد، لايه‏ها، اقتضائات، محدوديت‏ها و آثار اين درهم آميختگي مشهود است.

اين چرخه ارتباطي، ضلع سومي نيز دارد و آن «فرهنگ» است. فرهنگ به واقع بستر و عرصه وقوع انواع ارتباط، از جمله ارتباطات دين و رسانه است. علاوه اينكه در غالب مطالعات فرهنگي، دين بيشتر به مثابه يك مجموعه فرهنگي و گاه هسته و مؤلفه كانوني يك فرهنگ مورد توجه قرار گرفته است. از اين‏رو، دين، فرهنگ و رسانه در قالب تركيبي جديد، پيچيده، چند لايه و درهم تنيده، حجم قابل توجهي از موضوعات و مسائل قابل مطالعه را در دستور كار پژوهشگران قرار داده است. اين حوزه همچنين به دليل كثرت ابعاد، شاخه‏هاي علمي گوناگوني را هرچند با نسبت‏هاي متفاوت در قالب طيفي از مطالعات مشترك و ميان‏رشته‏اي درگير ساخته است. دو مفهوم تركيبي نسبتا پر بسامد «دين رسانه‏اي» و «رسانه ديني» با معاني متفاوتي كه از كاربرد آنها اراده مي‏شود، از رهگذر توجه به نحوه ارتباط و تلائم دين و رسانه يا فرهنگ ديني و رسانه پديد آمده‏اند. در ادامه به توضيح اجمالي ‏محورهاي ‏مرتبط ‏با موضوع‏ نوشتار خواهيم ‏پرداخت.

 


ارتباطات جمعي و ويژگي‏هاي آن

ارتباطات جمعي كانوني‏ترين بخش ارتباطات انساني در جهان معاصر است كه به يمن ظهور فناوري‏هاي نوين ارتباطي امكان وقوع يافته است. رسانه‏هاي جمعي به ويژه رسانه‏هاي الكترونيك با قدرت فزاينده نقش محوري و منحصر به فردي در فرهنگ‏سازي، اطلاع‏رساني، آموزش، سرگرمي و گذران اوقات فراغت، انتقال ميراث فرهنگي از نسلي به نسلي، تبليغات و... ايفا مي‏كنند و تقريبا همه عناصر جهان زيست انسان را به گونه‏هاي مختلف تحت تأثير قرار مي‏دهند. راديو، تلويزيون، سينما، كتاب، مطبوعات و اخيرا هم ماهواره و اينترنت برجسته‏ترين مصاديق رسانه‏هاي جمعي مورد استفاده عموم هستند كه همه جوامع معاصر هرچند با نسبت‏هاي متفاوت از آن برخوردارند. امروزه سطح و ميزان بهره‏مندي كمّي و كيفي از اين رسانه‏ها در بخش‏هاي سخت‏افزاري و نرم‏افزاري يكي از شاخص‏هاي عمده توسعه شمرده مي‏شود.

ارتباطات جمعي در مقايسه با تنوع گسترده ارتباطات انساني، ويژگي‏ها، تمايزات و مختصاتي دارد كه به بخشي از مهم‏ترين آنها اشاره مي‏شود. مك كوايل (Mc Quail)، انديشمند ارتباطات در تشريح ويژگي‏هاي اين نوع ارتباط، به ويژه با توجه به الگوي غالب رسانه‏اي غرب، در بياني تفصيلي مي‏نويسد:

منبع يك فرد واحد نيست، بلكه سازماني است رسمي و فرستنده اغلب ارتباط‏سازي است حرفه‏اي. پيام منحصر به فرد، متغير و غيرقابل پيش‏بيني نيست، بلكه معمولاً ساخته و پرداخته به معيار شده و تكثير شده است. پيام همچنين ثمره كار و كالايي داراي ارزش مبادله است و گوشه چشمي نمادين به ارزش مصرف دارد. رابطه ميان فرستنده و گيرنده يك جهتي و به ندرت دو طرفه، ضرورتا غيرشخصي و اغلب مستقل از اخلاق و قابل پيش‏بيني است؛ به اين معنا كه معمولاً فرستنده مسئوليت تأثيرات خاص پيام به روي افراد را بر عهده نمي‏گيرد، او فقط پيام را در مقابل پول يا توجه مبادله مي‏كند. غيرشخصي بودن تا حدودي از فاصله فيزيكي و اجتماعي ميان فرستنده و گيرنده ناشي مي‏شود و تا حدودي از غير شخصي بودن نقش ارتباط‏ساز جمعي كه معمولاً تحت سيطره هنجارهاي بي‏طرفي و فاصله‏گذاري قرار دارد، متأثر است. فاصله اجتماعي موجود به ايجاد رابطه‏اي نامتقارن مي‏انجامد؛ زيرا فرستنده هرچند به طور رسمي از هيچ قدرت و اختياري در مورد گيرنده برخوردار نيست، اما معمولاً منابع، احترام، مهارت و اقتدار بيشتري در اختيار دارد. گيرنده بخشي از گروه بزرگ مخاطبان است. تجارب مشتركي با ديگران دارد و واكنش‏هاي او قابل پيش‏بيني و الگودار است. ارتباط جمعي اغلب دربرگيرنده تماس همزمان بين فرستنده و گيرندگان بسيار است كه تأثيري فوري و در سطحي‏بسيارگسترده‏راامكان‏پذيرمي‏كند و پاسخ فوري تعداد زيادي از مردم را در يك لحظه در پي دارد.

بي‏ترديد رسانه‏هاي جمعي اينك به مثابه واقعيات اسطوره‏اي، به بخش انفكاك‏ناپذيري از جهان ما تبديل شده‏اند و همه مردم بدون استثنا در شبكه‏هاي درهم‏تنيده‏اي از ارتباطات و فرهنگ رسانه‏اي گرفتار آمده‏اند. رسانه‏ها مهم‏ترين كانون‏هاي فرهنگي، طراحان نقشه راه و هدايت‏گران توده‏ها در عرصه‏هاي گوناگون شمرده مي‏شوند. رسانه چه با برد ملي و منطقه‏اي و چه با برد جهاني، در شبكه‏اي از ارتباطات هرمي، گستره وسيعي از قلمروهاي اجتماعي و فرهنگي را مسخّر خويش ساخته و كلّيت جهان انساني را گاه تا عميق‏ترين لايه‏ها تحت تأثير خويش قرار داده‏اند. همه نهادها و سازمان‏هاي اجتماعي ريز و درشت نيز، در راستاي ايفاي نقش‏هاي محول و تأمين اهداف و نتايج موردنظر در سطوح گوناگون، خود را به بهره‏گيري وثيق از رسانه‏هاي جمعي ناگزير مي‏بينند. اين وابستگي‏هاي گريزناپذير و بنيادين، رسانه‏ها و ارتباطات جمعي را تا سرحد يكي از كانوني‏ترين و گسترده‏ترين نهادهاي اجتماعي ارتقا داده و زمينه تأثيرگذاري و متقابلاً تأثيرپذيري آنها از همه ساحت‏هاي جهان زيست انساني را فراهم ساخته است. به بيان تامپسون (Tampson):

رسانه‏هاي گروهي هستي‏هاي اقتصادي و سياسي به اضافه هستي‏هاي فني و اجتماعي‏اند و منطق‏هاي بنياني بازار آنها و روابطشان براي مخاطباني كه به طور فزاينده‏اي آنها را مورد توجه قرار مي‏دهند، محوري براي زندگي فرهنگي و اجتماعي است، كه آنها را در كانون زندگي در دوره تجدّد قرار داده است.

مهم‏ترين كاركرد رسانه در سپهر عام، توليد، اقتباس، توزيع و انتشار عناصر فرهنگي، از جمله عناصر ديني در قالب‏هاي مختلف و بازخواني، بازتوليد، بازتفسير، نقد، بازچينش، تقويت و احيانا تضعيف آنها در شاكله فرهنگي، افكار عمومي، ناخودآگاه جمعي، ساختارهاي شخصيتي، كانون‏هاي فرهنگي و نهادها و خرده نظام‏هاي اجتماعي است. جايگاه برجسته، اعتبار و اعتماد نسبي، پوشش گسترده، سرعت انتقال، تنوع برنامه‏ها، زبان همه‏فهم، آرايه‏هاي غيركلامي، تنوع ابعاد زيباشناختي، شگردهاي حرفه‏اي، دسترسي آسان، تماس با واقعيات روزمره، مخاطب‏محوري و بالاتر از همه، نياز و وابستگي روزافزون مخاطب جملگي موجب شده تا تقريبا همه افراد و گروه‏ها به نسبت‏هاي مختلف، خواسته يا ناخواسته در زمره مخاطبان يا مشتريان رسانه درآيند. بارزترين كاركرد مشترك سه مقوله دين، فرهنگ و رسانه، مشاركت در فرايند باورسازي، نگرش‏سازي، نمادسازي، معنابخشي، مناسك‏سازي، الگودهي، هويت‏سازي، انسجام‏بخشي، هدايتگري و ايدئولوژي‏سازي است.


دين و آثار فرهنگي آن

تعاريف متعددي از منظرهاي گوناگون درون ديني و برون ديني، براي دين ارائه شده و به ندرت مي‏توان تعريفي يافت كه بر همه آنچه تحت نام «دين» در جوامع انساني از آن سخن مي‏رود، قابل انطباق باشد. در اين مقال، ضرورت چنداني به اعمال كنكاش‏هاي مفهومي و منازعات آكادميك پيرامون تعاريف ارائه شده و داوري در خصوص‏قلمرومعنايي‏وصحت‏وسقم‏هريك‏احساس‏نمي‏شود. تعريف برساخته ذيل، به دليل سنخيت زياد با موضوع موردمطالعه، مبناي مناسبي براي اين گفت‏وگوخواهد بود.

دين مجموعه‏اي از معارف نظري و عملي شامل عقايد و باورها، اخلاقيات، رهنمودهاي معطوف به سلوك عبادي و عرفاني و احكام ناظر به رفتارهاي فردي و اجتماعي است كه در راستاي نيل به اهداف متعالي تدوين و تنظيم شده است. بازرترين ويژگي و وجه تمايز اين‏مجموعه‏معارف‏ازسايرمعارف،«قدسي بودن» آنهاست.

گليفورد گيرتز (C. Geertz)، مردم‏شناس معاصر، با رويكردي فرهنگي بر آن است كه دين همواره هم جهان‏بيني است و هم خلقيات (رفتارها، ارزش‏ها، نگرش‏ها و عواطف). دين تركيبي است از ايده‏ها و باورهاي مربوط به جهان و گرايش به احساس و رفتار بر طبق اين ايده‏ها.

ايان باربور (I. Barbour) نيز با عطف توجه به آثار عيني و تحققي دين، از جمله آثار فرهنگي آن، مي‏نويسد:

عقايد ديني در درجه اول با مسائل وجودي اهتداي انسان در چارچوب جست‏وجوي معنا، و خصلت يا سرشت اساسي انسان و جهان و شناخت خويشتن و سرنوشت و زمان و تاريخ سروكار دارد. زندگي عرف اهل دين بر محور «هجرت‏ها»ي بزرگ دور مي‏زند (تولد، ازدواج، مرگ) و خدمت به بشر و جامعه (شفقت و عدالت)، تذكر و بزرگداشت رويدادهاي تاريخي عمده (آيين‏ها و شعائر مقدس و اعياد) و فراتر از همه عبادت و طاعت خداوند.

لازم به ذكر است كه بيشتر كساني كه از نسبت ميان دين و رسانه سخن گفته‏اند، صراحتا يا تلويحا به تعاريفي استناد جسته‏اند كه دين را از منظر جامعه‏شناختي و مردم‏شناختي به مثابه بخشي از يك نظام فرهنگي تلقّي كرده است. آراء گيرتز در اين‏باره بيش از سايرين مورد توجه و استناد قرار گرفته است. وي در مقاله‏اي تحت عنوان «دين به مثابه يك نظام فرهنگي» بر آثار و كاركردهاي فرهنگي دين تأكيد كرده است. از نظر وي، فرهنگ «الگويي از معاني است كه در راستاي تاريخ انتقال مي‏يابد و از طريق نمادها تجسم پيدا مي‏كند و يا نظامي از مفاهيم است كه به انسان‏ها به ارث رسيده و به صورت‏هاي نمادين بيان مي‏شود.» دين نيز از نظر گيرتز، بخشي از يك فرهنگ است كه با نمادهاي مقدس و كاركردهاي آنها سروكار دارد «تا روحيات آدم‏ها، يعني آهنگ، خصلت و كيفيت زندگي، سبك اخلاقي و زيباشناختي و حالت زندگي آنها، را با جهان‏بيني‏شان، يعني همان تصويري كه از واقعيت و عملكرد اشيا دارند و فراگيرترين انديشه‏هاي آنها درباره نظم، تركيب كند.»6 اين نقش را البته ادياني همچون اسلام و مسيحيت كه متضمن سه نظام ايماني و اعتقادي، نظام ديني و نظام اخلاقي به صورت متداخل هستند، مي‏توانند ايفا كنند.

بي‏ترديد دين به عنوان مجموعه‏اي از معارف قدسي با فرهنگ به عنوان ميراث مادي و غير مادي بشر در فرايند زيست اجتماعي در گستره‏اي بي‏حد و حصر و در بستري به درازي تاريخ همواره با هم روابط دوسويه و متقابل داشته و دارند. شدت اين ارتباط در برخي قلمروها به حدي است كه اساسا تفكيك ميان آنها غيرممكن و گاه محال به نظر مي‏رسد. به همين دليل، در ميان انبوه تعاريف ارائه شده از فرهنگ، كمتر تعريفي مي‏توان يافت كه از توجه به آميزه‏هاي ديني و قدسي عناصر اعتقادي غفلت كرده باشد.


مبلغ قابل پرداخت 7,425 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1310

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما