مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 691
  • بازدید دیروز : 5020
  • بازدید کل : 13103146

روان‌ شناسي باليني كودك


روان‌شناسي باليني كودك

 

مقدمه

روان‌شناسي تقريباً تا پايان قرن 19ميلادي به عنوان يك رشته‌ي اختصاصي و مجزا وجود نداشت و بخشي از فلسفه محسوب مي‌شد و فيلسوفان چون لاك، هيوم، دكارت و بركلي مدعي بودند كه مي‌توانند فرايندهاي ذهني را به وسيله بحث‌ها و تحليل‌هاي فلسفي تبيين كنند تا اينكه گسترش ديدگاه علمي و عينيّت‌گرايي در مقابل نگرش فلسفي باعث شد تا روان‌شناسي راه خود را از فلسفه جدا كند بدين ترتيب روان‌شناسي كه در قرن20 قسمتي از فلسفه بود در مسير خود به رشته‌اي علمي تغيير شكل داد و از مطالعه‌ي روش‌هاي ذهني به صورت تبيين علمي رفتار حيوان و انسان درآمد و با ديگر رشته‌هاي علمي نظير زيست‌شناسي، فيزيولوژي و بيوشيمي ارتباط برقرار كرد. امروزه در حيطه‌ي مربوط به رفتارها مطالعه‌ي گسترده و حيطه‌‌هاي رفتار و جنگ‌هاي تغيير آن در سرلوحه‌ي اهداف روان‌شناسان قرار گرفته مرزهاي مشتركي ميان آن و ديگر رشته‌هاي علوم زيستي ترسيم شده است و روان‌شناسي به عنوان علمي مطرح شده كه اساس آن مطالعه‌ي علمي رفتار و فرايندهاي رواني است. روان‌شناسي با توجه به علايق خود در زمينه‌ي فهم رفتار و فرايندهاي رواني گسترده‌ي وسيعي يافت و حوزه‌هاي متعددي را شامل شده است.

از جمله آنها: روان‌شناسي آزمايشي، فيزيولوژيك، رشد، اجتماعي، شخصيت، پرورشي، صنعتي، مشاوره و باليني اشاره كرد. هر يك از اين حوزه‌ها ضمن اشتراك در قبول تعريف اصلي روان‌شناسي زاويه‌ي كاركردي خود را دنبال مي‌كنند مانند: روان‌شناسي باليني كه با كاربرد اصول روان‌شناسي در امر تشخيص و درمان مشكلات عاطفي و رفتاري سروكار دارد.

 

روان‌شناسي باليني: رشته‌اي است كه با مطالعه، تشخيص و درمان مسائل و اختلال‌هاي روان‌شناختي يا رفتار نابهنجار سروكار دارد از اين نظر مي‌توان گفت.

 

روان‌شناسان باليني: متخصصاني هستند كه به طور عمده زمينه‌ي فعاليتي آنها سلامت روان است هر چند كه كارشان صرفاً اين نيست و فعاليت‌هاي مهم ديگر انجام مي‌دهند.

 

مهمترين فعاليت‌هاي روان‌شناسي باليني:

1. ارزيابي

2. سنجش

3. درمان روان‌شناختي

 

فعاليت‌هاي ديگر روان‌شناسي:

1. تدريس

2. نظارت باليني

3. پژوهش

4. مشاوره در امور مختلف اجرايي

 

محور اصلي فعاليت‌هاي روان‌شناسي: كاربرد شيوه‌ها، اصول و قوانين يافته‌هاي روان‌شناختي در جهت مطالعه، ارزيابي، سنجش و مداخله در مسائل و مشكلات روان‌شناختي مي‌باشد هر چند حرفه‌هاي مختلفي وجود دارد كه به نوعي در حوزه‌ي مراقبت از بهداشت رواني قرار مي‌گيرد. اما بنا به دلايل موضوعي عليرغم شباهت‌هاي ظاهري تفاوت‌هاي قابل تشخيص از نظر نوع عمل و نحوه‌ي كارآموزي با روان‌شناختي باليني دارد. بعضي از روان‌شناسان باليني معمولاً مايل هستند كه حرفه‌ي خود را به عنوان علم بنيادي روان‌شناسي و كاربرد روان‌شناسي براي درد و حل مسائل انساني تعريف كنند به همين جهت گفته مي‌شود كه روان‌شناسي

 

روان‌شناسي باليني: در درجه‌ي اول يك دانشمند كاربردي است كه مي‌خواهد دانستني‌هاي علمي خود را به سرانجامي سودمند برساند.

 

خصوصيات اين گروه: روان‌شناسان باليني خصوصيات مشتركي دارند آنها چون كاربرد معلومات روان‌شناسي را به صورت حرفه‌اي آموزش ديده‌اند روان‌شناس هستند كه تلاش مي‌كنند مردم را در همان تركيب طبيعي آنها و تغيير شكل انطباقي و پيوسته‌ي آنها بفهمد باليني هستند چون از روش‌هاي علمي براي رسيدن به واقعيت و دقت در كارشان استفاده مي‌كنند دانشمند هستند و سرانجام چون براي كمك افراد گروه‌هاي اجتماعي و جامعه در حل مسائل روان‌شناختي و بهبود كيفيت زندگي خدمات مهم انساني ارائه مي‌كنند متخصص هستند.

 

نتيجه‌ي اين معاينه: تشخيص حالت‌هاي جسمي و رواني كودك و توصيه‌ي درمان پرورشي و طبّي مناسب براي اولين تشخيص بود هر چند و تيم اين رشته را به راه انداخت و او بود كه اين رشته را روان‌شناسي باليني ناميد و او را تدريس كرد اما واقعاً از بابت نظريه‌ها يا روش‌هاي جديد چيز زيادي به آن نيفزود با اينكه تاريخ روان‌شناسي باليني از سال 1896 آغاز مي‌شود.

 

بررسي علمي روان‌شناسي كودكان: به اوايل دهه‌ي قرن20 باز مي‌گردد و در آن سال‌ها فرقي بين نيازها و توانايي كودكان يا بزرگسالان قائل نبودند و كودكان را بزرگسالان كوچك مي‌پنداشتند سال‌ها طول مي‌كشيد تا با فراهم شدن شرايط پيشرفت‌هاي در زمينه‌هاي خاص كودكان پديد آمد.

 

شرايط:

1. شناخت عقب‌مانده‌هاي ذهني و مراقبت از آنها

2. ابداع آزمون‌هاي هوش

3. شكل‌گيري و پيدايي روان‌كاوي و رفتارگرايي

4. جنبش مطالعه‌ي كودك

5. تأسيس كلينيك‌هاي كودكان

 

زمينه‌هاي رشدي فهم رفتار: روان‌شناسي رشد براي روان‌شناسي باليني كودك حياتي است و كاربرد فراوان دارد. بنابراين متخصص باليني كودك بايد آشنايي كافي با روان‌شناسي رشد داشته باشد تا بتواند چگونگي و اهميت رفتارهاي كودك را درك كند و با فراهم ساختن تصويري از نابهنجاري معياري عيني براي مقايسه فراهم كرده و به درك پيشگيري و بهبود اختلال نائل گردد.

 

سنجش باليني: هر علمي براي رسيدن به اهداف خود ابزار و فنون خاصي را فراهم كرده است كه استفاده از آنها امكان رسيدن به هدف‌ها، خاص آن علم را تسهيل مي‌كند در روان‌شناسي باليني نيز سنجش مستلزم آگاهي از اصول و فنون كاربرد مهارت‌هاي كلامي و غيركلامي سنجش است. اين فنون و مهارت‌ها شيوه‌هاي همپوش و گاه تفكيك ناپذيري هستند كه هر يك با مشاهده عجين شده‌اند و بر مصاحبه استوار هستند و اطلاعاتي را فراهم مي‌آورند كه مي‌تواند تصوير نسبتاً كاملي از كودك و مشكل وي فراهم سازند سنجش به عنوان فرايند جمع‌آوري اطلاعات براي توصيف رفتار يك فرد ابزارها و شيوه‌هاي جديدي براي اهداف خود فراهم ساخته است مانند: مصاحبه، مشاهده، آزمون‌هاي فرافكن و...

اين شيوه‌ها هر چند در هر يك از حيطه‌هاي جسماني، رفتاري، شخصيتي و هوشي كاربردهاي يگانه‌اي يافته‌اند اما هر كدام راه‌هاي كم و بيش رسمي فهم اين نكته هستند كه مشكل كجا است چه چيزي باعث بوجود آمدن مشكل يا مشكلات شده است و براي بهبود وضعيت فرد چه اقدام يا اقداماتي بايد انجام دهيم.

 

مصاحبه

مصاحبه: هر چند واژه مصاحبه براي يك فرد غيرمتخصص به معناي گفتگوي رسمي است كه ساخت معيني دارد بهتر است مصاحبه را به عنوان تعامل گفتاري مابين دو يا چند نفر در نظر بگيريم كه طي آن يك شخص «مصاحبه‌كننده» از گفتار براي فهمي ديگري «مصاحبه شونده» استفاده مي‌كند آنچه باعث متفاوت شدن مصاحبه‌ي باليني از مشاهده‌ي علمي و نظرسنجي مي‌شود توجهي است كه مصاحبه كننده به چگونگي ارائه‌ي پاسخ به يك سؤال نشان مي‌دهد در چنين مصاحبه‌اي هرگونه هيجان همراه با گفتگوهاي مراجع مورد توجه قرار مي‌گيرد. به همين خاطر پاسخ كودكي كه تعارض‌هاي خود را با همكلاسي‌هايش بدون هيچ گونه ناراحتي بيان مي‌كند و كودكي كه اين تعارض را همراه با گريه توضيح مي‌دهد به طور متفاوتي تفسير مي‌شوند.

الگويي كه يك مصاحبه‌گر براساس آن عمل مي‌كند نوع اطلاعاتي را كه بايد كسب شود تعيين مي‌كند از همين رو يك متخصص باليني روان‌كاو تاريخچه‌ي دوران كودكي فرد را بيشتر مورد توجه قرار مي‌دهد چرا كه در سال‌هاي تحليلي فرض مي‌شود كه جنبه‌هاي قابل ملاحظه‌اي از رشد عادي يا آشفته‌ي فرد با ناهشياري واپس رانده شده‌اند حال آنكه يك متخصص رفتاري در فرايند مصاحبه به شرايط محيطي فعلي كه مي‌تواند به تغييرات رفتار شخصي مربوط باشند متمركز مي‌شود و سعي مي‌كند شرايطي را شخص در آن مثلاً مضطرب مي‌شود درك كند. بنابراين مصاحبه‌ي باليني فرايندي از قبل تعيين شده نيست و براساس مدلي كه مصاحبه‌گر از لحاظ نظري از آن استفاده مي‌كند تغيير مي‌كند به بيان ديگر.

 

مصاحبه‌گران باليني: به عنوان يك متخصص فقط اطلاعاتي را مي‌يابند كه به دنبال آن هستند بدين ترتيب انطباق‌پذيري اين روش سنجش زماني كه در اختيار يك متخصص ماهر قرار مي‌گيرد آن را به ابزاري مهم براي تصميم‌گيري درك و پيش‌بيني باليني تبديل كرده است.

 

مهارت‌هاي عمومي ارتباط (General communication skill )

در سراسر مصاحبه دو هدف كلي را خواهيم داشت:

1. برقراري ارتباط (Rapport)

2. تداوم بخشيدن به همكاري كودك در زمينه‌ي جمع‌آوري اطلاعات

پنج مهارت كلي وجود دارد كه اگر اين مهارت‌ها را يك مصاحبه كننده داشته باشند قادر خواهد بود كه بسياري از اطلاعات را كسب كند و همكاري كودك يا داشته باشد و به راحتي اطلاعات و انجام شيوه‌هاي كه او مي‌خواهد آموزش دهد تعقيب كند. اين مهارت‌ها مربوط به مصاحبه‌ي تشخيصي نيست بلكه در مهارت‌هاي درماني نيز بكار مي‌رود و هيچ كدام به تنهايي براي رسيدن به اهدافي كه مطرح شد مناسب نيستند.

 

1. توصيف (description): منظور از توصيف يك عبارتي است كه اين عبارت يك تصويري كلامي درباره‌ي رفتار فعلي كودك به ما مي‌دهد اين جملات توصيفي بسيار عيني و ملموسي هستند در رابطه با ظاهر كودك وضعيت روحي كودك يا رفتارهاي مثبت و

مثلاً: تو امروز خيلي خوب مي‌تواني نقاشي بكشي يا تو امروز يك شلوار سرمه‌اي پوشيده‌اي. اين جملات توصيفي است و هيچ‌گونه بار منفي هم ندارد. جملات توصيفي جملاتي هستند كه به صورت ساده و مختصر بيان مي‌شوند تا اينكه به كودك بفهمانيم كه توجه ما به او است و اغلب اين جملات متوجه‌ي بخش‌هايي از رفتار كودك است كه روان‌شناس به اين بخش ما اهميت مي‌دهد. در جملات توصيفي ما به كودك آموزش مي‌دهيم كه چه بخش‌ها يا چه نكاتي در رابطه با او براي روان‌شناس اهميت دارد.

كودك نيز به اين نكته توجه مي‌كند و توجه روان‌شناس را به عنوان يك نكته‌ي مهم در نظر مي‌گيرد و احتمال اينكه اين رفتارها در آينده بيشتر تكرار شود زيادتر است.

 

2. انعكاس (reflection): جملات انعكاسي جملاتي هستند كه آنچه را به كودك گفته يا انجام داده ما به او به صورتي برمي‌گردانيم يا در زمينه برگرداندن مطالب به او از همين كلمات استفاده مي‌كنيم و گاهي از كلمات ديگري ولي مفهوم كلي را نگه مي‌داريم. مثلاً كودك مي‌گويد من اين مداد رنگي سبز را مي‌خواهم. ما در عين حالي كه به او مي‌دهيم مي‌گوييم آها تو اين مداد رنگي سبز را مي‌خواهي. گاهي اين جمله را شرح و بسط مي‌دهيم مثلاً آهان تو اين مداد رنگي سبز را مي‌خواهي كه برگ‌ها را سبز كني. جملات انعكاسي هم مانند توصيف باعث مي‌شوند كه ما براي كودك روشن كنيم كه متوجه‌ي او هستيم و رفتارها و افكار كودك را كه در ذهنش است سازماندهي كنيم.

 

3. تحسين (praise): جملاتي كه تحسيني هستند بايد به گونه‌اي ادا شوند كه مشخص شود چه چيزي مورد تحسين قرار مي‌گيرد. مثلاً آفرين تو خيلي خوب توضيح دادي كه آن روز در كلاس چه اتفاقي افتاد.

در تحسين نوعي راهنمايي برقرار مي‌شود رفتار كودك جهت داده و كودك تشويق مي‌شود كه در آينده آن رفتار را بيشتر بروز دهد. در ضمن استفاده از جملات تحسيني باعث مي‌شود كه كودكان راحت‌تر با روان‌شناس همكاري كنند. نوع تحسيني كه استفاده مي‌شود بسته به نوع موقعيتي كه كودك در آن قرار دارد توسط سن كودك بسيار متفاوت است. تحسين‌هايي كه براي كودكان سنين پايين به كار مي‌رود در مورد كودكان سنين بالاتر كارايي ندارد و ممكن است باعث شود ارتباط بين كودك و روان‌شناس از بين برود.

 

4. اجتناب از بيان جملات انتقادآميز: هر جمله‌اي كه نشان دهنده‌ي مخالفت باشد جمله انتقادآميز تلقي مي‌شود جملات انتقادآميز نشان دهنده‌ي عدم تأييد كارهايي است كه كودك انجام مي‌دهد. به عبارت ديگر اينها جملات منفي هستند كه تا حد امكان بايد از بيان آنها در جلسه‌ي مصاحبه اجتناب كرد زيرا حالت هيجان منفي و ناخوشايندي بوجود مي‌آورند كه احتمال دارد با بيان اين جملات كودك حالت دفاعي به خود بگيرد و ارتباط مبتني بر درمان را قطع نمايد. بنابراين بهتر است تا حد امكان ناخوشايندي خودمان را در جملات مثبت بيان كنيم. مثلاً در مقايسه با جمله‌ي من مطمئن هستم بهتر از اين مي‌تواني عمل كني بهتر است از اين جمله استفاده كني من مي‌بينم كه سعي خود را مي‌كني اگر تلاش بيشتري كني مطمئن هستم بهتر مي‌تواني عمل كني.

 

5. ارتباط با كودك به شكلي كه متناسب با سن او باشد: اين مهارت از مهمترين مهارت‌ها است سه حوزه وجود دارد كه مصاحبه كننده بايد دقت كند كه آنچه مي‌گويد متناسب با سطح رشدي يا وضعيت سني كودك باشد:

 

1. جمله‌بندي در صحبت‌هايي كه بايد با كودك داشته باشيم: در اين زمينه به گونه‌اي با كودك صحبت كنيم او در سطح رشدي خودش قادر است آنها را درك كند. گاهي اوقات عباراتي مطرح مي‌شود كه كودك معني آن را متوجه نمي‌شود. مثلاً: اگر اين كار را انجام دادي من تو را تقويت مي‌كنم. در اين‌جا كودك معني تقويت را نمي‌فهمد بهترين راه اين است كه استفاده از كلمات را در رفتارهاي ملموس بگذاريم و از كلمات تخصصي استفاده نكنيم.

مثلاً به جاي جمله‌ي چه اتفاقي افتاد كه مامان تو نسبت به تو خشمگين شد بهتر است بگوييم چه كار كردي كه مامانت با تو دعوا كرد. گاهي بعضي از بچه‌ها از كلمات پيچيده استفاده مي‌كنند كه در اين سن نبايد اين كلمات را در ذهنش داشته باشد بنابراين بايد چك كنيم و ببينيم آيا منظور او از اين كلمه همان است كه يك بزرگسال برداشت مي‌كند يا خير و از بچه مي‌توان خواست كه منظور خود را توضيح دهد. مثلاً وقتي بچه مي‌گويد كه مامانم حسادت مي‌كند از او مي‌توان خواست كه منظور تو از اين جمله‌ي مامان حسادت مي‌كند چيست. نكته‌ي ديگر كه ممكن است كه كودك را در مصاحبه سردرگم كند استفاده‌ي بيش از حد مصاحبه‌گر از جملات روشن كننده است يعني اگر مرتباً بگوييم اين جمله‌ي كه تو گفتي منظور چيست و اگر مرتباً اين مهارت را براي هر جمله‌اي استفاده كني ممكن است كودك سردرگم شود گاهي در حين صحبت ممكن است از جملات طولاني استفاده مي‌كنيم و اين هم باعث سردرگم شدن كودك مي‌شود تا حد امكان بايد سعي شود كه جملات كوتاه باشد تا او بتواند درك كند و منظور ما را از سؤالات بفهمد.

 

2. نحوه‌ي برخورد با مسئله‌ي سكوت در جلسه‌ي مصاحبه: گاهي اوقات سكوت بزرگسالان ارزش خاصي دارد و مي‌گوييم ذهن او درگير مسئله‌اي شده است و در مورد كودكان كه ما روبروي آن نشسته‌ايم فرم ما فرم كلامي است و اتاق بازي نمي‌باشد سكوت او در اين‌جا بيش از چند ثانيه ناراحت كننده مي‌باشد و كودك به نوعي احساس مقاومت در برابر روان‌شناس را دارد به اين معني كه كودك از واكنش روان‌شناس خوشش نيامده است يا او را درك نكرده است كه اين سكوت آزار دهنده است و ممكن است براي كودك منجر به مقاومت‌هاي بعدي در برابر درمان‌گر شود. گاهي سكوت زماني بوجود مي‌آيد كه ارتباط كلامي حرف اول را نمي‌زند و نحوه‌ي برخورد كودكان با اسباب‌بازي‌ها به ما آگاهي مي‌دهد و سكوت كودك مي‌تواند كمك كننده باشد نه آزاردهنده.

 

3. زمينه‌‌هاي علاقه‌مندي: طبيعتاً زمينه‌هاي علاقه‌مندي يك بزرگسال با كودكان متفاوت مي‌باشد و ضرورت دارد كه روان‌شناسي كه با كوكان سروكار دارد با زمينه‌هاي علاقه‌مندي كودكان و نوجوانان آشنا باشد و روان‌شناس بايد به مدل‌هاي لباس، مدل‌هاي آرايش، قهرمانان هنرپيشه‌هاي تلويزيوني و غيره براي كودكان پذيرفته شده است آشنا باشد تا بفهمد كه منظور كودك از صحبت‌هاي او چه مي‌باشد.

 

فرايند شكل‌دهي مصاحبه: يكي از مسائلي كه وجود دارد اين است كه مصاحبه را چگونه شروع كنيم. شروع مصاحبه بستگي به موقعيتي دارد كه در آن هستيم و اين كه آيا اطلاعاتي در مورد مراجعين داريم يا خير. بنابراين با توجه به اين مسائل مي‌توان از روش‌هاي مختلف استفاده كرد. يعني اول با كودك مصاحبه را شروع كرد و بعد با خانواده يا بالعكس. يا اينكه هم كودك و هم خانواده در اتاق مصاحبه حضور داشته باشند ولي بهتر است شروع كار با ويزيت كردن هر دو طرف باشد و برخورد ما بايد با هر دو طرف به گونه‌اي باشد كه در آنها اين احساس را به وجود آوريم كه ما طرفدار كسي نيستيم و فقط مي‌خواهيم به آنها كمك كنيم و سپس مي‌توانيم آنها را انفرادي ببينيم و در اين زمينه نيز بايد اول كودك را در اتاق نگه داريم و والدين را بيرون بفرستيم و سپس جاي آنها عوض شود ولي گاهي مشكل به گونه‌اي كه شايد نياز به مصاحبه‌ي انفرادي نباشد و مصاحبه را به صورت گروهي ادامه دهيم ممكن است انواع مشكلات در شروع جلسه به وجود آيد.

1. يك مشكل زماني است كه كودك را در اتاق نگه مي‌داريم و والدين بيرون مي‌روند:

در اين لحظه اگر كودك ناآرامي كرد اين نشان مي‌دهد هنوز رابطه‌ي صميمي كه بين ما و او به وجود آمده باشد شكل نگرفته بنابراين بايد والدين در اتاق بمانند تا صميميت ايجاد شود سپس از اتاق خارج شوند از طرق مختلف مي‌توان اين صميمت را برقرار كرد از جمله اينكه چند لحظه بازي كردن با بچه‌هاي سن پايين و ايجاد اين احساس كه مي‌توان با او همبازي خوبي باشيم به اندازه‌اي كه توجه او از موضوعات منحرف كننده به موضوع اصلي جلب شود. ديگر اينكه: از وضع ظاهري و يا خود او تعريف و تمجيد كرد مثلاً چه پيراهن زيبايي پوشيده‌اي يا اينكه با تن صداي آرام، مثبت و توأم با مهرباني مي‌تواند در كودك احساس صميميت بوجود آورد. در اين مسئله كه والدين براي مشاوره آمده‌اند يا نه و اينكه چه كسي همراه با كودك آمده اطلاعات زيادي نهفته است. اگر هر دو والد آمده‌اند نشان مي‌دهد كه هر دو به رفع مشكل فرزندشان علاقه‌مند هستند و در حين مصاحبه مشخص مي‌شود كه اصرار يكي براي آمدن ديگري بوده است يا نه. اگر يكي از والدين آمده باشد دليل نيامدن طرف مقابل را مي‌خواهيم و تأكيد مي‌كنيم كه در جلسه‌ي بعد هر دو طرف حضور داشته باشند زيرا مي‌خواهيم ديدگاه‌هاي هر دو را داشته باشيم.

 

2. يكي ديگر از مسائلي كه بايد توجه كنيم تفاوت يا شباهت پوشش كودك با خانواده‌اش مي‌باشد.

3. مشكل ديگر كه در مصاحبه ممكن است بوجود آيد كار كردن با كودكاني است كه فعاليت زيادي دارند:

توصيه‌ي كلي براي اين گونه كودكان اين است كه در ابتدا بايد كودك را تحمل كرد و ترجيحاً قدم به قدم او همراهي كرد تا زماني كه ارتباط با او شكل گيرد و سپس از ارتباط بوجود آمدن جهت كسب اطلاعات و آرام كردن او استفاده مي‌كنيم.

يكي ديگر از مهارت‌هايي كه روان‌شناسي باليني كودك در مورد اين گونه مشكلات بايد داشته باشد حالت بي‌توجهي كردن نسبت به بعضي رفتارهاي كودكان است.

 

سازماندهي جلسه مصاحبه

جلسه مصاحبه بايد تا چه حد سازماندهي داشته باشد اگر هدف اوليه‌ي ما اجرا كردن يك يا چند قسمت استاندارد هست جلسه بايد سازماندهي و دقيق باشد ولي اگر هدفمان جمع‌آوري اطلاعات از كودك به وسيله صحبت كردن است مي‌توان جلسه را آزادتر اداره كرد.

شيوه‌ي چيدن وسايل در اتاق تا حد زيادي تعيين مي‌كند كه جلسه مصاحبه سازمان يافته است يا خير. يعني هر اندازه وسايل بيشتري «اسباب‌بازي‌ها و وسايل بازي» در اتاق داشته باشيم مقدار سازماندهي جلسه كاهش پيدا مي‌كند و توجه كودك نسبت به موضوع اصلي كم مي‌شود.

 

مسئله‌ي ديگر: نحوه‌ي نشستن كودك است: اگر بخواهيم كه كودك در سراسر جلسه بنشيند و تكان نخورد بايد بعد از وارد شدن او به اتاق بايد از او بخواهيم با لحني آرام روي صندلي بنشيند و نحوه بيان به گونه‌اي نباشد كه او را به لج‌بازي وا دارد. اگر با كودكي سروكار داريم كه پيش فعال است لازم است كه مكان و جاي صندلي را از قبل مشخص كنيم به گونه‌اي كه كودك تأكيد داشته باشد روي صندلي بنشيند و جنب و جوش نداشته باشد.

 

مسئله‌ي اطمينان خاطر دادن به كودك در زمينه محرمانه ماندن اطلاعاتي كه او به ما مي‌دهد: كسب اطلاعات صرفاً به دليل منافع او و خانواده‌اش باشد.

 

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

  انتشار : ۸ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1067

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما