انقلاب اسلامي ایران
انقلاب سال ۱۳۵۷ خورشیدی در ایران ، (مشهور به انقلاب اسلامی) که با مشارکت اکثریت مردم ، احزاب و روشنفکران ایران انجام پذیرفت، نظام پادشاهی ایران را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ، به رهبری روحالله خمینی ، در ایران را فراهم کرد. تفکرات و شخصیتهای اسلامی ، در این انقلاب حضور برجسته ای داشتند. روحالله خمینی ، این انقلاب را انقلاب اسلامی خواند. این انقلاب ، با نام انقلاب ۱۳۵۷ نیز شناخته میشود.
چاپ مقاله «ارتجاع سرخ و سیاه در ایران» در روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۷ دی سال ۱۳۵۶ را بسیاری از تحلیلگران لحظه سرنوشت ساز آغاز انقلاب می دانند که با اعلام بیطرفی ارتش در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ خورشیدی به پیروزی رسید.پس از آن ، با تصویب قانون اساسی جدید ، سید روح الله خمینی به پرنفوذترین رهبر کشور تبدیل شد.
در رفراندوم دوازده فروردین ۱۳۵۷ ، زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همهپرسی ملی ، نظام مشروطه سلطنتی را نفی و با نوع حکومت جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران ، رسماً به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.
سلطنت پهلوی معتقد به حفظ رژیم با کمک ارتش و سرویسهای امنیتی بود. انقلاب ۱۳۵۷، حکومت سلطنتی را برانداخت و حکومتی دینی برپایهٔ تفسیر خاصی از شیعه به نام ولی فقیه جایگزین نظام قبلی گردید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
بریتانیا پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصاً ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به مرگ سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد.
حمله به مدرسه فیضیه قم در روز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز درگذشت جعفر صادق (از امامان شیعه) روی داد. پس از این که نظام سلطنتی پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، برخی روحانیون و در رأس آنها آیتالله خمینی نسبت به برخی موارد آن همچون حقّ رای دادن زنان که شاه به زنان ایرانی اعطا کرده بود، اعتراض کردند. سید روحالله خمینی نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد.
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ماموران امنیتی به خانه آیتالله خمینی در قم حمله کردند و او را که روز پیش از آن در روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند. چند ساعت بعد از حادثه گروهی از طرفداران وی در قم به خیابان های تهران و قم ریختند و دست به تظاهرات زدند. در این روز تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند. در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۳ خمینی بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت، وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند. در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد. در پی سخنرانی آیتالله خمینی در روز ۴ آبان بر ضدّ تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳ آبان همان سال ماموران ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) آیتالله خمینی را در قم دستگیر و با هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد. به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه پهلوی از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهّت باستانی ایران، بهرخکشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی (خصوصاً برای همسایگان عرب) و همچنین تاریخ پربار ایران بود.
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد، این نخستین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تکحزبی اداره میشد. در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملّی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند، این امر ظاهراً در راستای سکولاریزهکردن حکومت برداشته میشد؛ ولی عملاً آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
وقایع سال ۱۳۵۷ خورشیدی
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلاب (در راس آنها سید روحالله خمینی) شدند. در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید. و در ۲۱ مرداد همان سال درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد. در بیست و پنجم مرداد ماه توسط دولت جمشید آموزگار، حکومت نظامی اعلام شد و در ۲۸ مرداد آتش سوزی در سینما رکس آبادان رخ داد. (که مصببان اصلی این حادثه مذهبیون طرفدار سید روحالله خمینی بودند)
در ۵ شهریور ماه دولت جمشید آموزگار سقوط کرده و دولت شریف امامی تشکیل شد.سرانجام در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که بعدها به جمعه سیاه مشهور شد، راهپیمایی و اعتراضات مردم در میدان ژاله (شهدای فعلی) تهران به خشونت کشیده شد و عده زیادی کشته و مجروح شدند. (مقاله مرتبط: حادثه ۱۷ شهریور)
در ۲ مهر منزل خمینی در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید و یک روز پس از آن حزب رستاخیز که توسط حکومت پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید. به دلیل افزایش فشارها در عراق خمینی در دهم مهر تصمیم به ترک این کشور و ورود به کویت گرفت، اما دولت کویت به وی مجوز ورود نداد. و در روز سیزدهم همان ماه در پی جلوگیری از ورود سید روحالله خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت وی به نجف، با تقاضای دولت وقت شاهنشاهی، خمینی به فرانسه تبعید شد. روحالله خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو تغییر مکان داد.
در روز ۱۹ مهر اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آغاز گردید و ده روز پس از آن کارکنان صنعت نفت اعتصاب نمودند.
آیتالله طالقانی در ۸ آبان (یکی از رهبران انقلاب) از زندان آزاد شد و دو روز بعد ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت. در ۱۳ آبان تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خشونت کشیده شد.
در ۲۳ دی به دستور آیتالله خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید و در ۲۶ دی محمدرضا شاه پهلوی ظاهراً به منظور معالجات پزشکی کشور را ترک کرد و دیگر به ایران بازنگشت. بعدها این روز را در تقویم ایران بهعنوان روز فرار شاه نامیدند.
در ۳ بهمن شورای سلطنت که برای حفظ نظام سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید و در فاصله دو روز پس از آن دولت بختیار به منظور جلوگیری از حضور خمینی در کشور به مدت سه روز فرودگاههای کشور را بسته اعلام کرد. اما در ۹ بهمن فرودگاه مهرآباد بازگشایی شد.
در تاریخ ۱۲ بهمن آیتالله خمینی پس از پانزده سال تبعید وارد ایران شد و فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای ۳ روز آزاد اعلام کرد.(مقاله مرتبط: بازگشت آیتالله خمینی به ایران)
نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند و خمینی در بهشت زهرا حضور یافت و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب به سخنرانی پرداخت.
در ۱۶ بهمن بختیار گفت: هر کس اکثریت داشت حکومت میکند. اما آیتالله طالقانی گفت: ما رهبران اسلامی داعیه حکومت نداریم. روز بعد بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند و دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید. در ۱۹ بهمن نیروی هوایی ارتش با آیتالله خمینی پیمان بستند ویک روز پس از آن طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند. و در ساعت ۹ شب سربازان گارد شاهنشاهی به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خیابان دماوند) حمله نمودند. در ۲۱ بهمن دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود. روحالله خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمود. و در ۲۲ بهمن با اعلام بیطرفی تمامی نیروهای نظامی، سرانجام حکومت سلطنتی ایران (پهلوی) پس از ۵۷ سال سقوط کرد.
در ۹ اسفند بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در ایران تأسیس شد که به موجب فرمان روحالله خمینی، تمام اموال منقول و غیر منقول سلسله پهلوی و مقامات اسبق لشکری و کشوری، در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت. بختیار در پیام تلفنی به مدرسه با امیر انتظام سخن گفت و تاکید کرد که بعد از ظهر برای دادن استعفا به ملاقات مهندس بازرگان میرود. در ۱۰ اسفند آیتالله خمینی تهران به مقصد قم ترک کرد ولی ۱۱ ماه بعد به علت بیماری قلبی در ۲ بهمن ۱۳۵۸ به تهران بازگشت. مدیر عامل شرکت نفت اعلام داشت واژه کنسرسیوم از فرهنگ ایران حذف میشود. در اواخر اسفند کمیته امداد (یکی از نهادهای انقلابی) به دستور خمینی به منظور انجام امور عامالمنفعه تشکیل شد. در سرمای سخت و بارش برف هزاران زن در تهران تظاهراتی به مناسبت روز زن بر پا داشتند که در عمل به تظاهرات ضد حجاب تبدیل شد. این تظاهرات که در دانشگاه تهران بر پا شده بود و به پیشنهاد سخن رانان به راهپیمایی انجامید؛ اما در میدان ولیعصر گروهی از مردان و زنان مسلمان راه را بر راهپیمایان که عموماً بی حجاب بودند بستند و کار به زد و خورد کشید.
وقایع سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ خورشیدی
در ۱۲ فروردین مردم ایران در یک همهپرسی به و به دعوت آیتالله خمینی شرکت کردند و با اکثریت قاطع (بیش از ۹۸ درصد) به جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) رای دادند. در ۱۸ فروردین امیر عباس هویدا، نخست وزیر سابق ایران در دوران شاه با حکم صادق خلخالی قاضی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد اما قبل از اتمام دادگاه در وقت تنفس به قتل رسید. همچنین بیش از ۲۰۰ تن از مقامات بلند پایه رژیم سابق در خلال دو ماه بعد از انقلاب طی حکمهای دادگاههای انقلاب اعدام گشتند.در تاریخ ۱۳ آبان ماه دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و افراد حاضر در سفارت را به گروگان گرفتند و این واقعه استعفای دولت موقت و لیبرال مهدی بازرگان را در پی داشت. (مقاله مرتبط در این زمینه: اشغال سفارت آمریکا)
پیش از برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران آیت الله خمینی با یک استدلال حقوقی، مجاهدین خلق را به سبب عدم اعتقاد به قانون اساسی از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران منع کرد که موجب کشمکش و انتقاد شدید این سازمان از نیروهای مکتبی حاکم در جمهوری اسلامی گردید. در پنجم بهمن ماه ابوالحسن بنیصدر (از فعالان اسلامگرا که تا پیش از انقلاب در فرانسه به فعالیت انقلابی بر ضد حکومت پهلوی میپرداخت) با حمایت خمینی و با پیروزی در انتخابات به عنوان اولین رییس جمهور ایران انتخاب شد. در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۵۹ شورای انقلاب با حکم خمینی و با هدف تصفیه دانشگاهها از اساتید و دانشجویان دگراندیش، به اپوزیسیون یا گروههای سياسی منتقد و مخالف نیروهای مذهبی حاکم در جمهوری اسلامی که عمدتا خاستگاه دانشجويی داشته و دانشگاه را فضای امن سياسی و کانون فعالیتهای خود به شمار می آوردند، برای تخليه دفاتر خود در دانشگاه ها مهلتی سه روزه داد. در طی این روزها درگیری و خشونت در دانشگاههای ايران به ويژه در دانشگاه تهران به اوج خود رسیده و چند تن کشته و صدها نفر مجروح شده و اين سرآغاز رويدادی شد که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی» ياد می شودروز دوم ارديبهشت حکم شورای انقلاب در دانشگاه تهران توسط بنیصدر ابلاغ شد که تعطیلی دانشگاهها به مدت بیشتر از دو سال و اخراج صدها تن از اساتید و دانشجویان دگراندیش را در پی داشت.
به دنبال کشمکشها و اختلاف نظرهای رئیس جمهور وقت ابوالحسن بنیصدر با حزب جمهوری اسلامی و تلاش ناموفقش در جهت سلب اختیارات آنان و در نتیجه از دست دادن حمایت خمینی، بنی صدر برکنار و دستور بازداشت او توسط روحالله خمینی به اتهام خیانت و توطئه علیه نظام صادر شد و به این ترتیب رقابتهای سیاسی وارد عرصه خشونت آمیزی گشت.در سیام خرداد ۱۳۶۰ تظاهرات خشونت آمیزی در شهرهای مختلف کشور توسط هوادران مجاهدین خلق و بنیصدر به راه افتاد و در پی درگیری آنان با نیروهای حزباللهی تنها در اطراف دانشگاه تهران حدود ۵۰ نفر کشته، ۲۰۰ نفر مجروح و ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند.با حضور گسترده و نظامی این گروه در سطح شهرها این خشونتها و درگیریهای مشابه دست کم ۲۸ ماه به طول انجامید که منجر به خسارات جانی و مالی فراوان شد.
آماری از برخوردهای بین ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
آشوبهای شهری ۳۲۱ مورد، این آشوبها خشونتهایی از درگیری در یک تجمع چند نفره با یکی دو زخمی تا خشونتهای دامنهدار چند هفتهای مانند آشوبهای مربوط به حزب خلق مسلمان یا انقلاب فرهنگی با دهها کشته و زخمی را شامل میشوند.
حمله به کتابخانهها، کتابفروشیها، دفاتر مطبوعاتی، مراکز فروش نشریات و مراکز دولتی ۱۲۹ مورد.
ترور، ۸۰ مورد.
بمب گذاری، ۵۷ مورد این بمب گذاریها غیر از دهها مورد بمب گذاری خوزستان است که بهوسیله دولت عراق و با به کارگیری مزدوران محلی صورت پذیرفته و تعداد آنها از خرداد تا نیمه آبان سال ۱۳۵۸ بالغ بر ۴۵ مورد است
به اینها باید سه جنگ قومی بزرگ در کردستان، گنبد کاووس و خوزستان را که منجر به دخالت ارتش شدند، اضافه کرد تا مجموعا در اندکی بیش از ۲۸ ماه تعداد خشونتها به ۵۹۰ مورد برسد و رقم بی سابقهای را از نظر تعداد، گستره و تنوع اشکال خشونت ورزی درتاریخ معاصر ایران به ثبت برساند.
صدور انقلاب
اندیشهای است امت گرا که بر پایه جهانبینی شکل میگیرد. هدف آن ایجاد یک اتحاد اسلامی راهبردی و فراگیر است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران و به وسیله انقلابیون اسلامگرا قوت گرفت.
پیش نیازها: زمانی که جهان بینی (در این مورد جهان بینی اسلامی) از کارکرد و اصالت بیشتری برخوردار شود زمینه برای صدور انقلاب محیا است٬که ایجاد این اصالت وکارکرد مشترک نیازمند ایجادآموزههای راهبردی مشترک است.
اهداف:
۱-ایجاد یکپارچگی فکری و سیاسی در بین ملل اسلامی (هم صدایی یا وحدت کلمه) .
۲-اعمال نظر بیشتر و کاراتر در عرصه موضوعات مهم بین المللی. (برای مثال دارا بودن حق وتوی مشترک برای کشورهای اسلامی) .
۳-ایجاد هویت یکپارچه به منظور تحقق اهداف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... مشترک.
عواقب: اعمال و اجرای این سیاست خارجی (گرچه صرفاً درمنطقه خاورمیانه) مخالفان سرسختی نیز داشته و دارد٬ این مخالفتها تا این حد جدی است که بسیاری معتقدند حمایت اعراب از عراق در هنگام جنگ با ایران به دلیل هراس از عواقب احتمالی سیاست صدور انقلاب بود.