آثار تربيتي ، روحي و رواني نماز
يكي از بهترين و اساسيترين راه وروش ارتباط با پروردگار بزرگ، نمازاست. در آن زمان كه انسان خود رانيازمند به يك نيروي فراتر از مادهمييابد رو به سوي پروردگار دانا، تواناو مهربان ميآورد، با او به راز و نيازميپردازد و او را به ياري ميطلبد.نماز موجب ارتباط قلبي انسان باخداست و نقش بسيارسازندهاي در تربيت روح واخلاق انسان دارد. نماز روح وروان انسان را در برابر عوامل شرك زاو آلوده كنندهاي كه در زندگي روزانه باآنها مواجه است پاك و منزه نگاهميدارد. همان گونه كه وقتي دست،لباس، صورت، سر و پا و گاهي تمامجسم انسان در هنگام كاركردن آلودهميشود او به شست شو و پاكيزه كردنآنها اقدام ميكند،روح و روان انساننيز ممكن است آلوده به هوسهايتحريك شده و افسارگسيخته،خودخواهيها ،غرور ،عقدهناشي از شكست و ناكامي ،حسد ،كينه،انتقام و صدها موارد ديگر شود كهانسان رااز راه راست زندگي و پاكي، بهراه فساد ميكشاند و از ياد خدا غافلميكند. براي رها شدن از اين آلودگيها
همانطور كه فرد لباس و تن خود راميشويد دل و جان خود را نيز باخواندن نماز پاكيزه و خود رابه خدانزديك و روح آلوده خود را شست وشو ميدهد.
آرامش روحي و رواني دراثر خواندن نماز
مقتي انسان خاضعانه در برابر خداوندمتعال به نماز ميايستد در او نيروييمعنوي به وجود ميآيد كه سببآرامش و امنيت روحي ،رواني و قلبياو ميشود. اگر انسان نماز را به طورصحيح ،شايسته و با توجه به معني ومفهوم آن به جاي آورد،با تمام حواسخود ،متوجه خدا ميشود و از همهمشكلات دنيا و دلمشغوليها رويگردان ميشود و به هيچ چيز خدا وآيات قرآن - كه در نماز بر زبان جاريميكند - نميانديشد،همين رويگرداني از مشكلات و مسايل و فكرنكردن در مورد آنهادر هنگام خواندننماز باعث آرامش روحي و رواني درانسان و حتي كاهش فشارهاي رواني واضطراب ناشي از مشكلات روزمره وزندگي ميگردد. خواندن پنچ بار نمازدر روز ،خود بهترين تمرين برايآرامش روح و روان است و انسانميتواند از فشارهاي رواني ناشي ازگرفتاريهاي روزمره زندگي رها شود.«ويليام جيمز» فيلسوف و روانشناسيمعتقد است: «مؤثرترين دارويشفابخش نگرانيهاي انسان همان اعتقادو ايمان مذهبي انسان به خداست،نيرويي كه از اين طريق ايجاد ميشوداثر سازندهاي از خود به جايميگذارد.»
«سيرل برت» يكي از ديگر ازروانشناسان گفته است: «ما به واسطهنماز قادر خواهيم بود وارد انبار بزرگياز نشاط عقلاني شويم كه در شرايطعادي ياراي رسيدن به آن را نداريم.»
«آلكسيس كارل» نيز ثابت كرده استكه نماز باعث به وجود آمدن شور ونشاط مشخصي در انسان ميشود وهمين حالت است كه احتمالا منجربهشفاي سريع بعضي از بيماريها درزيارتگاهها و معابد ميشود.
درخواست راهنمايي وهدايت از خداوند هنگام قرائت سوره حمد، فرد نمازگزاراز خداوند ميخواهد او را به راه راستهدايت و ارشاد كند، اين اساسيتريندرخواست هر مسلمان در نماز و راز ونياز روزانهاش با خداست; ميتوانفرض كرد فرد سوار بر قايقي است كهدر مسير رودخانه به جلو ميرود،كنارههاي رودخانه باعث ميشود قايقاز مسير خود منحرف نشود و به راهراست خود ادامه دهد تا سالم به مقصدبرسد. پس ميتوان گفت ايندرخواست راهنمايي از خداوندچارچوب مشخصي را در انسان بهوجود ميآورد كه از راه راست منحرفنشود و از خداوند ميخواهد كه هموارهراه راست را در زندگي به او نشان دهدو پيش پاي او بگذارد، راهي كه او رابراي استفاده از نعمتهاي خداداي، تواناكند و از محدوديتهاي نا به جايي كهناشي از تنبلي و بيراهه رفتن انسان ونشانهاي از خشم خداست نجات دهد.
خداوند در سوره بقره آيات 2 تا 5ميفرمايند:
«قرآن اين كتاب آسماني بيهيچ شكو ترديدي راهنماي پرهيزكاران است.آن كساني كه به جهان غيب ايمانآورند و نماز را به پا دارند و از هر چهروزيشان داديم به فقيران انفاقميكنند و همچنين آنان كه ايمان آورندبه آنچه خداي به تو و بر پيغمبران توفرستاد و آنها خود به عالم آخرت يقينكامل دارند، اينها از جانبپروردگارشان از هدايتي برخوردارند واينها به حقيقت رستگاران عالمهستند.»
انس گرفتن با خدا
انسان زماني كه از صميم قلب خدا رادرك كرده متوجه ميشود كه خداوندنسبت به او رحيم است و با او به طوررحمت و شفقت رفتار ميكند چنان بااو انس ميگيرد كه ميتواند با خداصحبت كند و در اين حالت است كههمه چيز را به كلي فراموش ميكند،يعني هر اندازه شناخت به رحمتپروردگار بيشتر شود در هنگام خواندننماز مكالمه زيادتر و توجه و انس بهخدا بيشتر ميشود و اين انس و الفتيكه انسان با پروردگار خويش پيداميكند نتيجه اعتمادي است كه بهرحيمبودن خدا دارد و خداوند نسبتبه بندهاش عطوفت و رحمت دارد، ازاين رو يأس و نااميدي انسان نيزبرطرف و اميد و انس به خدا بيشترميشود و يك قدم جلوتر ميگذارد،زيرا با توجه به اين رحمت، انسان بهخدا قرب پيدا ميكند.
دعاي پس از نماز
انسان پس از خواندن نماز به ذكر دعا وتسبيح ميپردازد و اين خود به ادامهحالت آرامش رواني براي مدتي پس ازنماز كمك ميكند، انسان در دعا باخداي خود به راز و نياز ميپردازد و ازمشكلاتي كه در زندگي او را ناراحت ومضطرب كرده است به درگاه او پناهميبرد و با بازگو كردن رنج و اندوهخود از خدا ميخواهد كه در حلمشكلات و برآوردن حاجت به اوكمك كند و همين بازگو كردنمشكلات و مسايل اضطرابانگيز درحين حالتي از آرامش رواني، منجر بهرهايي از اضطراب ميشود. آشكاركردن مشكلات و مسايل و بيان آنهابراي فرد ديگري سبب آرامش روانيانسان ميشود، در اين حالت اگر انسانمشكلات و ناراحتيهاي خود را برايخدا بازگو كند و پس از هر نماز به راز ونياز با پروردگار بپردازد و از او ياري وكمك بخواهد به يك نوع پالايش روانيو تخليه هيجاني دست پيدا ميكند. (بهويژه اينكه انسان ميداند كه خداوندهيچگاه بر بندهاش منت نمگذارد و يا اورا به خاطر رازي كه براي وي گفتهاست سرزنش نميكند) دعا به درگاهخداوند از شدت اضطراب ميكاهد،چون انسان اميدوار است كه خداونددعايش را مستجاب ميكند، مشكلاتشرا حل و حاجتش را برآورده و اندوه واضطراب او را رفع ميكند.
خداوند در سوره مؤمن آيه 60ميفرمايد: «و خداي شما فرمود كه مرابا (خلوص دل) بخوانيد تا دعاي شما رامستجاب كنم...»
توكل داشتن به خدا و ياري گرفتن از اوزندگي را براي انسان آسوده ميكند.خداوند در سوره اسرار آيه 80ميفرمايد:
«و اي رسول ما! دايم دعا كن كهبارالها مرا (هميشه به هر جا روم بهمكه يا مدينه يا عالم قبر و محشر)به قدم صدق، داخل و به قدمصدق، خارج گردان و به من ازجانب خود بصيرت و حجتروشني كه دايم يار و مددكار منباشد عطا فرما.»
حضور دايمي خدا در قلب :
خداوند به انسانها امر فرموده است كهشب و روز، صبح و شام و همواره به ياداو باشيم.
خداوند در سوره احزاب آيات 41 تا43 ميفرمايند:
«اي كساني كه به خدا ايمان آوردهايدذكر حق و ياد خدا (به دل و زبان)بسيار كنيد و دايم صبح و شام بهتسبيح و تنزيه ذات پاكش بپردازيداوست خدايي كه هم او و همفرشتگانش بر شما بندگان رحمتميفرستند تا شما را از ظلمتها (جهل وگمراهي) بيرون آورد و به عالم (علم وايمان )رساند و او بر اهل ايمان بسياررؤوف و مهربان است.» ذكر خدا سببحضور دايمي خداوند در دل ميشود بهطوري كه انسان حتي يك لحظه هم ازياد خدا غافل نميماند.
نماز عامل پيشگيري ازانحرافات
خداوند در سوره عنكبوت آيه 45ميفرمايند:
«آنچه را از كتاب آسماني قرآن بر تووحي شد بر خلق تلاوت كن و نماز را(كه بزرگترين عبادت خداوند است) بهجاي آر كه همانا نماز است كه اهل نمازرا از هر كار زشت و منكر باز ميدارد وهمانا ذكر خدا بزرگتر (و برتر از انديشهخلق )است و خدا بر هر چه كنيد آگاهاست.»
نماز به انسان شناخت و قرب ميدهد واين نزديكي سبب ميشود تا معرفتفرد به زشت بودن گناه شديد شود وانسان را از گناهان باز دارد و به اوجهت دهد تا در صراط مستقيم گامبردارد و هرگز از اين راه به گمراهيكشيده نشود.
يك فرد معتقد و مذهبي كه نماز را بهجاي ميآورد كمتر در معرضفشارهاي رواني، افسردگي و اضطرابقرار ميگيرد و هرگز به بزهكاري،اعتياد و ديگر انحرافات اجتماعي روينميآورد. فرد معتقد ميداند كه با توكلبه خداوند از طريق نماز، دعا، نيايش وطلب حاجت از خداوند احساس بهتريپيدا خواهد كرد. او احساس ميكند درانجام كارها موفقتر ،با نشاطتر،اميدوارتر، پرانرژيتر و آرام بوده وحركات سنجيده و مطابق با واقعيتهاخواهد داشت.
نماز، عامل صبر و بردباريدر برابر مشكلات
اعتقاد به قدرت لايزال الهي و نيايش وراز و نياز با خدا به انسان در برابرمشكلات قدرت تحمل ميدهد.
خداوند در سوره بقره آيه 154ميفرمايد: «اي اهل ايمان درپيشرفت كار خود صبر و مقاومتپيشه كنيد و به ذكر خدا و نمازتوسل جوييد كه خدا ياور صابراناست.»
خداوند در سوره بقره آيههاي 17 و 18ميفرمايند: «آنان كه چون بهحادثه سخت و ناگواري دچارشوند صبوري پيشه كنند و گويندما به فرمان خدا آمده و به سوي اورجوع خواهيم كرد، آن گروهند كهبه ايشان درودهاست از جانبپروردگار و رحمت خاص; و آنهاخود هدايت يافتگانند.»
خداوند در سوره بقره آيه 45ميفرمايند: «از خدا ياري بخواهيد ودر كارها صبر و تحمل كنيد و نمازبجاي آوريد، چرا كه امر نماز در دينسخت مهم و بزرگ خواهد بود و كاريدشوار مگر بر خدا پرستان.»
بهتر است در هر كاري از خدا طلبياري كرد و كمك گرفت و از اومددخواست. عطار نيشابوري در اينباره گفته است:
به هر كاري خدا را ياد ميدار
خدا را تا تويي از ياد مگذار
به كاري گر مددخواهي از اوخواه كه به زين درنيابي هيچدرگاه
□
سپر دفاعي
اين واقعيت كه آدمي، موجودي آسيب پذير بوده و خطر آسيبهاي اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي او را همچنان تهديد ميكند، مطلبي انكار ناپذير است. به ويژه در عصر حاضر كه تقابل فرهنگها و انديشهها در مواردي به نوعي تهاجم فرهنگي غرب عليه اسلام مبدل گرديده است. اين مسأله از اهميت بيشتري برخوردار مي شود. ماهيت تهاجم فرهنگي، تقريباً بر همگان روشن است اما شايد مكانيزمهاي اصلي و راهكارهاي مقابله با آن، به اين مقدار روشن نباشد.
نماز، يكي از مؤثرترين و مطمئن ترين شيوه هاي مقابله با آسيبهاي اخلاقي است. نماز از جهات شناختي و نيز عاطفي، همچون سپر دفاعي نيرومندي عمل مي نمايد. از يك سوي، نمازگزار با درك رابطه خويش با خدا از نسبت و رابطه موجودي بي نهايت كوچك با بي نهايت بزرگ آگاه شده و در محضر چنان بزرگي، به خود اجازهي نخطي و جسارت به ساحت را قدس او را نمي دهد و به عبارت ديگر گناه نمي كند، زيرا گناه به معناي شكستن حدود و حريم الهي است و از جهت ديگر، چون خود را از همه ابعاد نيازمند به خداوند مي بيند و او را«فعال ما يشاء» مي داند، سعي دارد تا رابطه خويش با خدا را با ارتكاب گناه، از بين نبرد. زيرا براساس فطرت الهي اش درك مي كند، هر عمل خطا گونه اي كه بر اين رابطه اثر منفي بگذارد و آن را تهديد نمايد، در حقيقت، مانند آن است كه منشأ خيرات و بركات زندگيش را مواجه با خطر جدي نموده باشد.
در همين زمينه، بيان حديث ذيل از حضرت امام حسين ـ عليه السّلام ـ مناسب به نظر مي رسد:
«مردي به حضور سيد شهيدان آمد و گفت:«من مردي گنهكار هستم و نيروي مقاومت در برابر گناه ندارم (نمي توانم گناهانم را ترك كنم مرا موعظه كن.)»
امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرمود: پنج كار را انجام بده و هر چه مي خواهي گناه كن:
1ـ روزي خدا را نخور و هر چه خواهي گناه كن.
2ـ از قلمرو حكومت خدا بيرون برو و آنچه خواهي گناه كن.
3ـ به جايي برو كه خدا تو را نبيند و آنچه خواهي گناه كن.
4ـ هرگاه فرشته مرگ نزد تو آمد تا روحت را قبض كند، او را از خود بران و آنچه خواهي گناه كن.
5ـ هنگامي كه مالك دوزخ، تو را روانه دوزخ كرد، از رفتن به دوزخ سرپيچي كن و آنچه خواهي گناه كن»
در حقيقت نماز، همچون سپري است كه نه تنها نمازگزار را از لغرشها و گناهان در دنيا حفظ مي كند بلكه علاوه بر آن، او را از عذابهاي اخروي، مصون مي دارد. در باب چگونگي حفاظت وي از لغزشهاي دنيوي، حديث زير ارائه مي شود:
«از امام پنجم ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه فرمودند: وقتي نمازگزار به نماز ايستاد، فرشتگان از آنجا تا دورنماي آسمان او را در برمي گيرند و او در ميان صفوف فرشتگان مي باشد.» اين چه نمازي است كه همه فرشتگان مأمور حفظ انسان اند؟ از چه چيز؟ از وسوسه ها، تا شيطان و وهم از هيچ راهي حواس نمازگزار را به خود متوجه نكند، چون شيطان در كمين است.
«شيخ طوسي از حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت مي كند كه پيرمردي از عابدهاي بني اسرائيل مشغول نماز بود كه مشاهده كرد دو طفل خروسي را گرفتند و پرش را مي كنند و آن خروس، ناله و فرياد مي كند، پس آن عابد همانطور مشغول نماز شد و آن حيوان را نجات نداد و از عمل آن كودكان جلوگيري نكرد. پس خداوند به زمين فرمود:آن عابد را فرو بَر. زمين او را فرو برد و تا آخر دنيا فرو مي رود[8]».
در باب احساس مسئوليت اجتماعي و آثار معنوي آن، مطالب مفصلي در منابع اسلامي آمده است.
نكته بسيار مهم اين است كه روح مسئوليت اجتماعي در اولياي الهي، خود از توجه به خدا و ارتباط با او سرچشمه مي گيرد كه نماز تجلي كامل چنين رابطه اي است.
منابع :
1 - قرآن كريم، ترجمه مهدي الهي قمشهاي،سازمان چاپ و انتشارات جاويدان
2 - نماز چيست؟ دكتر حسين بهشتي،1354، انتشارات دفترنشرفرهنگاسلامي
3 - نماز، محي الدين حائري شيرازي،1376، دفتر انتشارات وابسته به جامعهمدرسين حوزه علميه قم
4 - قرآن و روانشناسي، دكتر محمدعثمان نجاتي، ترجمه عباس عرب، 1377،انتشارات آستان قدس رضوي
5 - روزنامه همشهري مورخ 79/9/10