مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1633
  • بازدید دیروز : 5020
  • بازدید کل : 13104088

مامون


مأمون

زمانى كه هارون به مسند خلافت نشست قريب چهل سال از خلافت عباسى گذشته بود. اين چهل سال را مى ‏توان مقدمه شكوهى دانست كه در زمان هارون براى بنى عباس بوجود آمد. هارون بسال 170 هجرى بر سر كار آمد و در مدت 23 سال خلافت بر تمامى كشور پهناور اسلامى - جز اندلس (اسپانيا) - حكومت كرد. در اين عصر بود كه جوامع مسلمان دوران رشد و شكوفائى خود را در زمينه‏ هاى اقتصادى، علمى و فرهنگى سرعت بخشيدند.

 

اين اقتدار بدان معنا نبود كه هارون با مشكلاتى مواجه نگرديد. در سيستان خوارج نفوذ يافته و توانسته بودند براى چندى تسلط بنى عباس را بر آن نواحى تضعيف كنند. علويان در عراق و شمال ايران قيام هايى بر پا كردند. و عليرغم فرماندهان مجرب و كارآمد نيز اين آشوبها همچنان ادامه يافت. با اين حال استوارى حكومت عباسيان مانع از آن بود كه اين آشوبها خللى در آن ايجاد كند. هارون بسال 192 براى سر و سامان دادن به اوضاع خراسان رهسپار اين ديار شد و در سال 193 در سنابدان طوس جان سپرد.

 

پس از آن كه هارون الرشيد (پنجمين خليفه عباسي) در آغاز ماه جمادي الآخر سال 193 قمري در توس به هلاكت رسيد، فرزندش مأمون از سپاهيان وي در خراسان براي برادر خود امين عباسي بيعت گرفت و بي درنگ پيكي به بغداد روانه نمود، كه علاوه بر خبر مرگ هارون، اطاعت و بيعت خويش و ساير سپاهيان عباسي در خراسان را به استحضار برادرش رسانيد.

 

بنا به روايتي، صالح فرزند ديگر هارون الرشيد، پس از خاك سپاري بدن پدرش هارون، نامه اي براي برادرش امين نوشت و به همراه انگشتر مخصوص (كه مهر ويژه خلافت بود)، عبا و تازيانه پدرش هارون به وسيله رجاء خادم به بغداد ارسال نمود و در روز چهاردهم جمادي الآخر به دست امين رسيد. در آن هنگام، امين در كاخ خويش، به نام "خُلد" به سر مي برد و با شنيدن خبر مرگ پدرش هارون، از آن كاخ نقل مكان كرد و به كاخ طلا (كه قصر ويژه منصور دوانقي بود) و در كنار رود دجله قرار داشت رفت و به اعيان و اشراف، با رعام داد و خبر مرگ پدرش را به آگاهي آنان رسانيد و سپس بر اساس وصيت پدرش هارون، از آنان براي خويش بيعت گرفت و به عنوان ششمين خليفه عباسي، بر تخت خلافت استقرار يافت.

 

از آن زمان به بعد، از همه مردم در تمامي شهرها و مناطق تحت حكومت عباسيان، براي او بيعت گرفتند. اما پس از مدتي ميان او و برادرش مأمون، اختلافاتي پديد آمد و به تدريج شدت يافت و به جنگ بزرگي ميان سپاهيان آن دو تبديل گرديد و سرانجام سپاهيان مأمون با تصرف بغداد، امين را به قتل رسانيده و به حكومت وي پايان دادند و مأمون را به جاي وي بر تخت خلافت نشانيدند.

 

امين و مأمون

از جمله فرزندان هارون، امين و مأمون بودند. در زمان خلافت وي، امين بر مأمون پيشى گرفت تا ولايتعهدى هارون در وهله اول به او واگذار شود، اما هارون كه بر ذكاوت مأمون آگاه بود با تأكيد فراوان و گرفتن بيعت از مردم، مأمون را بعد از امين وليعهد دوم خويش قرار داد. وى براى تحكيم اين امر ولايات غربى را به امين و شرق را در عهده مأمون گذاشت به شرط اينكه او خلافت برادرش را بپذيرد. همدان مرز ميان دو برادر تعيين شده بود. پس از مرگ هارون، هنوز مدت حدود دو سال نگذشته بود كه اختلاف آغاز گرديد امين مى ‏خواست فرزندش را جانشين خود كند، اما در مقابل فضل بن سهل و طاهر دو بازوى مأمون با درايت و شجاعت توانستند نبردهايى را كه بسود مأمون تمام شد، براه اندازند.

 

در سال 197 هجري بغداد در محاصره نيروهاى مأمون در آمد و پس از گذشت قريب يك سال سقوط كرد، مأمون برادر خود، امين را كشت و قدرت سياسى را به دست آورد و حدود بيست ‏سال (218- 198) حكومت كرد.

 

اين دومين بار بود كه نيروهاى خراسان عراق را فتح مى ‏كردند. مأمون در مرو باقى ماند و خراسان را به عنوان مركز خلافت‏ خويش قرار داد. اين نشان قدردانى وى از خراسانيان و نيز اتكاى او به مردم آن بود.

 

در زمان مأمون تشيع در اكثر شهرهاى اسلامى نفوذ كرد و اثر آن در دربار مأمون نيز ظاهر گرديد، چنانكه فضل بن سهل ذو الرياستين، وزير مأمون و طاهر بن الحسن خزاعى فرمانده ارتش وى شيعه بودند. مأمون وقتى كثرت شيعه را ديد و دانست كه پيشواي شيعيان همزمان با حكومتش؛ حضرت رضا عليه ‏السلام مورد توجه و محبت مردم است و مردم از پدر او (هارون) ناراضى هستند و نسبت‏ به حكومت‏هاى قبلى بنى عباس اظهار دشمنى مى ‏كنند، ظاهراً روش تفاهم و دوستى با علويان را برگزيد و بدين طريق افكار عمومى را متوجه خود ساخت، لذا از در نفاق و ريا اظهار تشيع نموده، از خلافت، حقانيت، و برترى على عليه ‏السلام بر ابوبكر و عمر دفاع مى ‏كرد.

 

عباسيان از آغاز با عنوان اهل بيت (ع) و بهره گيرى از زحمات علويان بر سر كار آمدند. اين بدان معنا بود كه علويان در توده‏ هاى مردم نفوذ بيشتر داشتند. اكنون كه بدليل درگيرى دو برادر و كشته شدن يكى از آنها بدست ديگرى، چهره عباسيان پليدتر از گذشته جلوه‏ گر شده بود، مأمون در پى آن بود كه با ابراز علاقه به علويان خود را محبوب مردم كرده و براى خويش موقعيتى بدست آورد. مأمون با چنين هدفى امام رضا(ع)؛ مهمترين شخصيت‏ خاندان علوى را از مدينه به خراسان فرا خواند تا به ظاهر قدرت را به علويان واگذار كند و حتى مسأله واگذارى خلافت و سپس ولايتعهدى را مطرح نمود، ولى در حقيقت او هدفى جز حفظ قدرت و تثبيت موقعيت‏ خود نداشت..

 

و سرانجام مأمون، كه براى رسيدن به خلافت برادر خود امين را كشته بود، حاضر نبود آن را به خاندان علويان كه قريب صد ‏سال با خلفاى عباسى درگير بوده ‏اند، واگذار كند. او در زمانى كه اوضاع آرامش يافت و ديد كه امام (ع) هر روز نفوذ بيشترى پيدا مى ‏كند با حيله ‏گرى امام را به وسيله زهر مسموم و به شهادت رسانيد. ولى در هر حال همين ملايمت و نرمش ظاهرى، موجب فراهم شدن زمينه نسبتاً مناسبى براى ترويج و نشر عقايد شيعه گرديد.

 

مأمون در سال 204 هجري زمانى كه ضرورت حضور خود را در بغداد را ديد، مرو را ترك كرد. او تا سال 218 هجري خلافت را بر عهده داشت و اين مدت با زيركى و هوشيارى توانست ‏خود را به عنوان يكى از خلفاى پيروز عباسى در آورده و علاوه بر بعد سياسى، چهره فرهنگى نيز براى خود بر جاى گذارد. مهمترين مشكل وى شورش بابك خرمدين در آذربايجان بود. با مرگ مأمون دوره ضعف و زوال حكومت عباسيان آغاز گرديد.

 

 

  انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 290

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما