جرم توهین به مقدسات اسلام
ماده 513 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد که هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمهی طاهرین یا حضرت صدیقهی طاهره، اهانت نماید اگرمشمول حکم سبالنبی باشد اعدام میشود و در غیر اینصورت به حبس از یکسال محکوم خواهد شد.
در روزهای اخیر در پارهای از کشورهای به اصطلاح متمدن اروپایی شاهد هجمهی بعضی از مطبوعات آن کشورها در جهت حمله به مقدسات اسلام و پیامبر عظیمالشأن آن حضرت محمد (ص) بودهایم و دولتمردان این کشورها به بهانه دموکراسی و آزادی هیچگونه عکسالعملی نسبت به این موضوع نشان نداده بلکه با اعمالشان بیشتر باعث جریتر شدن اینگونه روزنامهنگاران هتاک و رذل شدهاند. مسلمانان بپا خیزید که دارند مثل آب خوردن، مقدساتمان، آرمانهایمان، باورهایمان را زیر سؤال میبرند و عکسالعمل چندان جدی نسبت به آن دیده نمیشود. صرفاً با برپایی چند راهپیمایی آرام و آتش زدن پرچم کشور هتاک ناراحتی خویش را نسبت به این مسئله بیان داشتهاند و اگر همان زمان که امام راحل فتوای مرگ "سلمان رشدی" ـ این موجود کثیف و رذل و حیوان آدم نما ـ را داد و سرش را بریده بودند دیگر کسی جرأت هتاکی به ساحت مقدس پیغمبر اسلام عزیز را نداشت. دینی که برحق و با قاطعیت میتوان گفت در همهی اعصار و قرون تازه مینماید و در برگیرندهی کلیهی مسائل زندگی روزمره از کوچکترین آن تا بزرگترین آن رابیان مینماید. باید قدر این دین مبین و راهگشای سعادت و بهروزی را دانست و نگذاریم عدهای به آرمانها و باورهایمان توهین و اهانت روا دارند. ما منتظر فتوای بزرگان دینمان هستیم تا این افراد که در سایهی به اصطلاح دموکراسی به مسلمین و اسلام عزیز جفا روا میدارند را به اشد مجازات برسانیم.
اما بعد حقوقی مسئله: عنصر مادی این جرم اهانت به مقدسات اسلام، انبیاء، ائمه و حضرت زهرا میباشد و اهانت مصادیق و نمونههای زیادی دارد. ممکن است سخن یا عملی به نظر برخی از افراد اهانت محسوب شود، اما به نظر برخی دیگر اهانت نباشد، که در این موضوع خاص مطلقاً توهین محسوب میشود، چرا که خود ایشان به صراحت به این موضوع اذعان داشتهاند. اهانت ممکن است در قالب کلام، فعل نوشته و حتی ترک فعل محقق شود مثلاً کسی که با قصد تحقیر، هنگام شنیدن نام مبارک پیامبر صلوات نفرستد به وی اهانت کرده است. عنصر معنوی این جرم علاوه بر سوءنیت عام قصد تحقیر و کوچک شمردن مقدسات یا ائمه یا پیامبران است، بنابراین اگر کسی چنین هدفی نداشته باشد مشمول این ماده نخواهد بود. اگرچه برخی از حقوقدانان معتقدند که قصد اهانت یک امر مستحدثه است و اصل بر عدم آن میباشد، اما به نظر میرسد در اینجا متهم است که باید ثابت کند قصد اهانت نداشته است و شاید این به خاطر وجود اماره است یعنی اماره و قرینه نشان میدهد که چنین شخصی بدون قصد اهانت نبوده است که در چنین جرم موضوع این ماده از نظر تحقق اهانت یک جرم مقید است. یعنی لازم است عمل انجام شده اهانت محسوب شود که اعمال ارتکابی توسط روزنامهنگاران کافرین اهانت است. "سب" در لغت به معنای دشنام دادن است و اهانت به معنای کوچک شمردن میباشد. فقها تقریباً اتفاق نظر دارند که "سب" پیامبر اسلام مستوجب قتل است و روایاتی نیز در این زمینه وجود دارد. "سب" سایر پیامبران و مادر پیامبر نیز به اعتقاد برخی از فقها مستوجب قتل است. سب حضرت زهرا و ائمه معصومین نیز مستوجب قتل است و حتی اجرای قتل نیاز به اثبات سب در دادگاه و صدور حکم ندارد، بلکه شنوندهی سب خود مستقیماً میتواند به شرط اینکه اجرای قتل از نظر جانی یا مالی یا ناموسی موردی برای مجری قتل به همراه نداشته باشد مبادرت به اجرای قتل نماید. ظاهر ماده 513 قانون مجازات اسلامی بیانگر این احتمال است که "سب" و "توهین" یک معنا دارند و قضاوت آن در توهین شونده است بدین معنا که اگر توهین یا دشنام نسبت به پیامبر اسلام (ص) صورت گیرد مجازات آن قتل است چون کلمه "سبالنبی" به کارگرفته شده است اما اگرتوهین نسبت به مقدسات اسلام یا انبیاء عظام یا ائمهی طاهرین یا حضرت زهرا صورت گیرد مجازات حبس از یک تا 5 سال بر آن مترتب میشود. اطلاق کلمه "هرکس" به معنی آن است که فرقی نمیکند توهینکننده مسلمان باشد یا کافر باشد. البته اگر کافری که توهین کرده است مسلمان شود به موجب مقررات عمومی اسلام مجازات از او برداشته میشود. (الاسلام یحب وا قبله)
مقدمه
از جمله آفات رو به رشد ونگران کننده موجود در جامعهی ما و بلکه در سطح کلان به وسعت دنیا، آفت قداستگریزی، قداستزدايي، قداستستیزی و مبارزه با ارزشهای والای دینی و مذهبی است. که ضربات سخت و سنگینی را بر پیکر امنیت، آسایش و آرامش اجتماعی فرود میآورد، و ثبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را تهدید میکند.
یگ نگاه زودگذر به فهرستي از ناهنجاريهای اخلاقی اجتماعی (از قبیل آدمربایي، قتل عمد، سرقت، قاچاق مواد مخدر، روابط نامشروع، کلاهبرداری، درگیریها، و ترویج فساد و بیبند و باری) معضلات اداری سیاسی و اعتقادی (همانند بازیچه قرار دادن دین، دهن کجی به ارزشهای اسلامی، ارتداد، ترویج باطل و مبارزه با باورهای دینی و مکتبی) و بالاخره توهین به مقدسات مذهبی و صدها کجرویهای رنجآور دیگر، نمایشی است از هجران و جدایي آدمیان از ارزشهای دینی وحرکت به سمت و سوی مادیگری.
در دنیای متمدن و پیچیدهی امروزی، اساسیترین نیاز بشر، ایجاد امنیت و آسایش در پرتو عدالت بر محور حقگرایي، و راه یافتن در جهت تحکیم ارزشهای دینی و گام نهادن در مسیر خدا جويی، خداشناسی و خداپرستی است. تحقق این نیاز دیرینهی بشر، به اندازهای مهم و در خور توجه است که اسلام، آنرا به عنوان یکی از مهمترین اهداف پیامآوران بزرگ اللهی مطرح كرده است:
(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ)
احترام به انسان یکی از اصول مسلم تربیت، و نشان رشد و شکوفايی فرهنگی و لازمهی ایجاد روحیهی بشرخواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایههای صلح و دوستی است. و از سوی دیگر، عدم رعایت این صفت نیک، موجب اختلافات، کدورتها، دشمنیها و احیاناً جنگهای کوچک و بزرگ، قتل عامها و کشتارهای دسته جمعی گردیده و هزینههای سخت و سنگینی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد.
احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، اصلی است که همواره آموزههای دینی و آموزگاران بزرگ بشر و پیشوایان دین بر آن تاکید داشتهاند و تکیه برباورهای مشترک ادیان را طریق گردهمايی و همبستگی اجتماعات بشری، قلمداد نمودهاند. «قل تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم..»
امیرالمومنین عليه السلام در نامهای به مالک اشتر مینویسد: مالک! قلبت بايستي مالآمال از عشق به مردم باشد، همگان را دوست بدار، مبادا چونان حیوان شکاری خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دستهاند، دستهی برادر دینی تو، و دستهی دیگر همانند تو در آفرینش میباشند.
منظور از احترام گزاردن، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است و افراد بدان تعلق دارند، آن امور ممکن است که حیثیت و موقعیت اجتماعی، اموال، سلامتی جسمی و روحی افراد و از همه بالاتر باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که نزد انسانها عزیزترین و پربهاترین چیز است، بطوریکه اغلب، برای حفاظت و مواظبت از این آرمانهای مقدس از بذل مال و جان دریغ نمیکنند.
احترام به افراد بشر، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، اصلی است که همواره آموزههای دینی و آموزگاران بزرگ بشر، و پیشوایان دین بر آن تاکید داشتهاند و تکیه برباورهای مشترک ادیان را طریق گردهمايی و همبستگی اجتماعات بشری، قلمداد نمودهاند.
توهين
توهين از يك سو ساده ترين، كم اهميت ترين جرائم و از سوي ديگر پر ما جرا ترين و يكي از فراوان ترين جرائم ممكن بشمار ميرود، بار ها ديده شده كه يك توهين ايجاد تحريك و احساسات نموده و طرف را وادار به ضرب و جرح و حتي قتل نموده است.
توهين در لغت، سست گردانيدن است (الاهانة الاستخفاف)و توهین کردن و در اصطلاح قضايي، نسبت دادن هر فعل و ترك فعلي است كه عرفا مخالف حيثيت و احترام طرف تلقي گردد. عنوان توهين يك عنوان كلي است و فحاشي يكي از مصاديق آن است.
فحش در اصطلاح، به هر كلام زشت و مستهجن و قبيحي گفته ميشود كه باعث اذيت و آزارشنونده گردد، فحش و ناسزا گفتن در لغت به معني خارج شدن از حد اعتدال در گفتار است. و در اصطلاح، فحاشي به هر كلامي زشتي اطلاق ميگردد كه براي تحقير، توهين و كسرشأن طرف، بكار برده شودك همچنين توهين شامل افتراء نيز ميشود.
توهین به مقدسات
الف) چیستی مقدسات
قانونگذار از مقدسات تعریفی ارائه نداده است و در منابع فقهی و حقوقی نیز غیر از ذکر مصادیق، تعریفی روشن بیان نگردیده است. در کتب لغت نیز تعریف مقدسات در هالهی از ابهام است و فقط به تعریف از مفرد آن اکتفاء شده است.
در لغتنامهی دهخدا آمده است: مقدس :پاک کرده، پاکیزه شده، به پاکی یاد شده.
در لغت نامههاي ديگر نيز همین معنا به چشم میخورد و در ادبیات ما هم، همین گونه است.
و گرنه دل چه دریغ است از کسی که بود.
هزار جان مقدس فدای جور و جفاش
در قرآن مجید نیز همین مفهوم قابل دریافت است:
(إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى)
(إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى)
توهین به مقدسات دینی بیش از هرجای دیگر در مطبوعات مورد دارد، در قانون مصوب سال 1375، در ماده (513) این قانون آمده است:
«هرکس به مقدسات اسلام ویا هریک از انبیاء عظام یا ائمهی طاهرین(ع) یاحضرت صدیقهی طاهره اهانت نماید، اگر مشمول حکم سب النبی باشد، اعدام می شود، ودر غیر این صورت، به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهدشد.»
منظور از ائمه ی طاهرین( دوازده امام و پیشوای شیعیان است. مقصود از صدیقه طاهره بزرگ بانوی اسلام، فاطمهی زهرا است. و مقصود ازانبیاء عظام پیامبران الهی است وتوهین به هر یک از 124 هزار پیامبر بزرگ خداوند در دایرهی ماده فوق، قرار میگیرند، و فرقی از این جهت بین حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی ومحمد صلي الله عليه و آله نیست. واژهی «عظام» صفت برای انبیاء است و نباید پنداشت که هدف از آن، پیامبران اولوالعزماند. چه اینکه همهی آنان عظیم و بزرگوارند و ماده قانونی از این حیث عام و شامل همهی پیامآوران خداوند از آدم تا خاتم میباشد.
ب) مقدسات اسلام
نخستین چیزی که از مقدسات اسلام در ذهن میاید «اشخاص و مفاهیمی است که بايستي محترم شمرده شده و از گزند استهزاء و اهانت در امان و مصون باشند» بدون شک ذات باری تعالی اولین مصداق روشنی است که پاکتر و منزهتر از او در آموزهای دینی وجود ندارد «سبحان الله عما یصفون» پیامبران و پیشوایان دین و دیانت و سمبل های بشری نیز در زمرهی مقدسات دینی قرار میگیرند که باید از هرگونه تحقیر و توهین در امان باشند. هم چنین مقدسات، شامل اماکن نیز میگردد همانند کعبه، مزار امامانك قرآن، نهج البلاغه و شخصیتهای مورد احترام همچون حضرت ابوالفضل العباس، علی اکبر، حمزه و... همچنين شخصیتهای سایر مذاهب که از نظر مسلمانان واجب التعظیم اند همانند حضرت هاجر، مریم مقدس و...
اهانت در مادهی فوق، اعم است از نسبت دادن صریح الفاظ رکیک و یا هر فعل و ترک فعلی که در نظر عرف موجب وهن و تحقیر طرف گردد. توهین شامل گفتار، کردار، کتابت و حتی اشارهی صریح است. به طور مثال اگر کسی در عاشورا لباس شادی به تن کند و یا به شادی و هلهله بپردازد مشمول ماده مزبور قرار میگیرد.
اما در مورد ترک فعل مثلا صلوات نفرستادن بر پیامبر از روی عمد و توهین، ایا مشمول ماده، قرار میگیرد یا خیر؟ در این جا بین حقوقدانان تفاوت نگاه و نظر وجود دارد؛ نظر برخی بر این است که برای ترک فعل، نمیتوان مجازات، قایل شد، هر چند که به قصد توهین باشد اما عقیده آنها بر آن است که ترک فعل هم میتواند مصداق توهین و اهانت باشد، همان طور که رفتار و کردار مشمول ماده است.
آنگونه که پیداست حمایت قانونگذار ایران از پیروان سایر ادیان در دو مورد، محدود گردیده است:
یک) حمایت از پیامبران آنان منوط بر اینکه در نگاه اسلامی نیز جزء پیامبران باشد.
دو) مقدسات آنان که در نگاه اسلامی هم مقدس باشد.
ج- بررسی جرم اهانت در قانون ايران:
1) اهانت به اشخاص حقيقي
در ماده (608 ق.م.ا) راجع به هتک حرمت اشخاص آمده است «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد موجب مجازات شلاق تا(74) ضربه و یا پنجاه هزار ریال تایک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.» با استناد به ماده (727) قانون مزبوراهانت به اشخاص از جرائم قابل گذشت، محسوب ميشود.
2) توهین به اشخاص حقوقی
توهین به اشخاص حقوقی به اعتبار شخصیت حقوقی، نیز از جرائم قابل گذشت است.
لکن توهین به اشخاص حقوقی به اعتبار شخصیت حقیقی در سه صورت از جرائم غیر قابل گذشت است. یک) توهین با توجه به سمت، در حال انجام وظیفه و یا به سبب آن.
در مورد اینکه چه جرمی قابل گذشت، و کدام قابل گذشت نیست، می توان گفت که هرگاه جنبهی فردی جرم غلبه داشته باشد قابل گذشت است و مشمول ماده (727) ميباشد و اگر جنبهی عمومی جرم غلبه داشته باشد قابل گذشت نیست.
3) توهین به مقدسات اسلام و پیامبر و ائمه
اگر توهینی مشمول ساب النبی باشد، مجازات آن اعدام است و در این مورد هر که بشنود براو کشتن واجب است و نیازی به اذن امام و رهبر شرعی نیست، مسئله مورد اجماع، فقیهان، و از جرائم غیر قابل گذشت است. و اگر مشمول حکم ساب النبی نباشد، به حبس از یک تا پنج سال محکوم میگردد، و این جرم، بازهم غیر قابل گذشت است و مشمول مادهی (727) نیست.
4) توهین به امام و مقام رهبری ماده (514)
«هرکس به ح
ضرت امام خمینی بنیانگزار جمهوری اسلامی رضوان الله علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.»
و در قانون مجازات اسلامي ايران وسیله در ارتکاب جرم نقشی ندارد «به هر نحوی از انحاء اهانت نماید» و شامل ترک فعل نیز میگردد و در تشخیص آن، ملاك، درک و فهم عرف است. برخلاف قانون افغانستان که وسیله، نقش دارد.