بهشت و جهنم در قرآن
قرآن كریم دو نوع بهشت و جهنّم را مطرح مى كند; یكى بهشت و جهنّم برزخى، كه در آیه هاى 26 و 27 سوره یس; 169 سوره آل عمران; 46 سوره مۆمن و 25 سوره نوح، مطرح شده است. این نوع بهشت و جهنّم هم اكنون موجود است، ولى موقتى مى باشد و با برپایى قیامت پایان مى یابد.
دیگرى بهشت و جهنّم در قیامت است كه در آیه هاى فراوانى مطرح شده است.
از آیات قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود كه این نوع بهشت و جهنّم هم اكنون موجود است.
بسیارى از مفسران در ذیل آیاتى كه براى بهشت و جهنّم كلمه «اعدّت» (مهیا شده) به كار رفته، گفته اند، از این كلمه استفاده مى شود كه بهشت و جهنّم، هم اكنون موجود است; مانند این آیات:
(وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّمَـوَ تُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین); و بهشتى كه پهنایش [به قدر] آسمان ها و زمین است[و] براى پرهیزگاران آماده شده است.
(وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْكَـفِرِین); و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسید. و آیه 21 سوره حدید، 24 سوره بقره و ... .
«هروى» به امام رضا(علیه السلام) عرض مى كند: یابن رسول اللّه، آیا بهشت و جهنّم هم اكنون آفریده شده اند؟ امام فرمود:
نَعَمْ وَ اِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلی الله علیه و آله) قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ رَأَى النّارَ لَمّا عُرِجَ بِه اِلَى السَّماءِ; بلى، هنگامى كه رسول خدا به آسمان عروج كرد، وارد بهشت شد و جهنّم را دید.
خصوصیات بهشت
در بهشت, باغهاى وسيع به پهناى آسمانها و زمين
و پوشيده از انواع درختها با همه گونه ميوه رسيده و در دسترس
و ساختمانهاى با شكوه
و نهرهاى آب زلال
و شير و عسل و شراب طهور
و از چيزى كه مورد ميل و رغبت بهشتيان باشد
و فوق خواسته اى آنان وجود دارد
بهشتيان با لباسهاى حرير و پرنيان و انواع زينتها آراسته
و رودر روى يكديگر بر تختهاى مرصع و بسترهاى نرم, تكيه مى دهند
و به حمد و سپاس الهى مى پردازند
و سخن بيهوده اى بر زبان نمىآورند و نمى شنوند
نه سرما ايشان را مىآزارد و نه گرما
نه رنج و خستگى و ملالى دارند
و نه ترس و اندوهى
و نه در دل, كينه و كدورتى
پيش خدمتان زيبا در اطرافشان حركت مى كنند
و جامهاى شراب بهشتى به آنان مى نوشانند كه لذت و نشاط زايد الوصفى مى بخشد و هيچ گونه آفتى ندارد
و از انواع ميوه ها و گوشت مرغان, تناول مى كنند
و از مصاحبت همسران زيبا و مهربان و ناآلوده بهره مى برند.
و از همه بالاتر, از نعمت روحى رضوان الهى برخرودار مى شوند
و لطفهايى را از پروردگارشان دريافت مى دارند كه ايشان را غرق سرور مى سازد و هيچ كس نمى تواند تصورى از مرتبه آن سرور, داشته باشد.
و اين سعادت بى مانند و نعمتهاى وصف ناشدنى و رحمت و رضوان و قرب الهى براى هميشه ادامه خواهد يافت
و پايانى نخواهد داشت..
خصوصیات دوزخ
دوزخ, جايگاه كافران و منافقاتى است كه هيچ نور ايمانى در دلهايشان وجود ندارد
و گنجايش آن, چنان است كه پس از دربرگرفتن همه تبهكاران, باز هم ((هل من مزيد))مى گويند
سراسر آتش است و آتش, عذاب است و عذاب!!
شعله هاى آتش از هر سو زبانه مى كشد و صداى گوش خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب مى افزايد
قيافه ها عبوس و درهم كشيده و سيه و زشت و چروكيده است
و حتى در چهره فرشتگان دوزخيان هم اثرى از مهر و عطوفت و نرمى ديده نمى شود.
دوخيان با غل و زنجير و بندهاى آهنين, بسته شده اند
و آتش, سراپاى آنان را فرا گرفته,
و خودشان آتش گيره آنند.
در فضاى دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فرياد دوزخيان و نهيب دوزخبانان, صدايى به گوش نمى رسد.,
و بر سرو روى تبهكاران, آب جوشان مى ريزند كه اندرون آنان را نيز ذوب مى كند
و هرگاه از فرط عطش و التهاب, درخواست آب كنند, آب داغ و آلوده و گنديده اى به آنان داده مى شود كه آن را با حصر و ولع مى نوشند
و غذايشان از درخت ((زقوم)) است كه از آتش مى رويد و خوردن آن بر سوزش اندرونشان مى افزاي
و لباسشان از ماده سياه و چسبنده اى است كه خود, موجب غذابشان مى گردد
و هم نشينان شياطين و جنيان گنهكارند كه آرزوى دورى از آنان را مى كنند.
و نسبت به يكديگر نيز لعن و نفرين مى فرستند.
همين كه بخواهند زبان عذرخواهى به درگاه الهى گشايند فرمان دورباش و ساكت باش, خاموششان مى كند
پس به دوزخبانان پناه مى برند كه شما از خدا بخواهيد كه اندكى از عذاب ما بكاهد, پاسخ مى شنوند: مگر خداى متعال, پيامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نكرد؟
بار ديگر, درخواست مرگ مى كنند و جواب مى شنوند كه شما براى هميشه در دوزخ خواهيد ماند . و با اينكه مرگ از هر سوى بر ايشان مى بارد نمى ميرند
و هر چه پوست بدنشان بسوزد بار ديگر پوست نوى مى رويد و عذابشان ادامه مى يابد.
از بهشتيان درخواست اندكى آب و خوراك مى كنند و پاسخ مى شنوند كه خداى متعال نعمتهاى بعشتى را بر شما حرام كرده است.
و بهشتيان از آنان مى پرسند: چه چيز موجب بدبختى شما شد و به دوزختان كشاند؟ مى گويند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبوديم و به مستمندان كمك نمى كرديم و با تبهكاران هم سو مى شديم و روز قيامت را تكذيب مى كرديم.
آنگاه به ستيز با يكديگر مى پردازند, گمراه شدگان به گمراه كنندگان مى گويند: اين شما بوديد كه ما را گمراه كرديد, آنان پاسخ مى دهند: شما به دلخواه از ما پيروى كرديد.
زير دستان به زبردستان مى گويند: اين شما بوديد كه ما را به اين بدبختى كشانديد, آنان پاسخ مى دهند: مگر ما به زور, شما را از راه راست بازداشتيم؟
سرانجام, به شيطان مى گويند: اين تو بودى كه موجب گمراهى ما شدى, و او پاسخ مى دهد: خدا به شما وعده راستين داد و نپذيرفتيد, و من وعده دروغ دادم پذيرفتيد, پس به جاى سرزنش من, خويشتن را سرزنش كنيد, و امروز هيچ كدام نمى توانيم به فرياد ديگرى برسى.
و بدين سان, چاره اى جز تن دادن به كيفر كفر و نافرمانى خودشان نمى بينند و جاودانه در عذاب مى مانند.
منبع: http://daneshjooqom.ir و www.psdkart.ir