فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه. 1
تعریف علوم اجتماعي.. 2
تعریف آموزش و پرورش education.. 4
كاركردهاي آموزش و پرورش:5
1. انتقال فرهنگ.... 5
2. جامعه پذيري socialization.. 5
3. تربيت حرفهاي و تخصصي.. 5
4. نوآوري و تغيير. 6
5. يگانگي اجتماعي social integration.. 6
6. پرورش و رشد شخصيتي.. 6
هدف جامعهشناسي آموزش و پرورش... 7
مباحث مطرح در جامعه شناسي آموزش و پرورش... 7
آموزش و پرورش در جامعه ابتدایی.. 8
آموزش و پرورش در جامعه جدید.. 9
تأثیر پیدایی و تکامل خط و نوشتار بر آموزش و پرورش... 9
آموزش و پرورش از نگاه جامعهشناسان.. 10
آموزش و پرورش در جامعه شناسی دورکیم.. 11
تعریف دورکیم از آموزش و پرورش... 11
برداشت دورکیم از آموزش و پرورش... 12
عقیده دورکیم درباره همبستگی.. 12
همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity). 13
همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity). 13
همبستگی از دیدگاه دورکیم در جوامع مختلف در ارتباط با آموزش و پرورش... 14
جوامع ابتدایی.. 14
|
جوامع پیشرفته. 14
آثار تربیتی دورکیم.. 15
آموزش و پرورش در جامعه شناسی ماکس وبر. 16
انواع سلطه و اقتدار ازنظر وبر. 16
اقتدار فرمند (Charismatic). 16
اقتدارسنتی (Traditional). 17
اقتدار عقلانی- قانونی (Rational – Legal). 17
انواع سازمان اجتماعی از دیدگاه وبر. 18
انواع آموزش و پرورش برحسب شخصیت ازنظر وبر. 18
فرمند یا پرجاذبه (Charismatic). 18
فرهیخته (Cultivated). 19
خبره یا متخصص (Expert). 20
آموزش و پرورش در محیط اجتماعی.. 20
آموزش و پرورش پیش از مدرسه. 20
آموزش و پرورش دوران مدرسه. 21
انواع تجربههای آموزشی و پرورشی در زندگی اجتماعی.. 21
بازیها21
طبیعت... 22
نهادها و فعالیتهای دینی تربیت... 22
کار و تربیت... 22
سفر و آموزش... 23
عضویت در گروهها23
شرایط زندگی شهری یا به اصطلاح مدنی.. 24
امیدها و آرزوها ، دوستیها ، حرمتها:24
منابع بیشتر. 25
جامعهشناسي آموزش و پرورش The Sociology of Education
مقدمه
«بطور كلي جامعهشناسي آموزش و پرورش بر مطالعه روابط ميان آموزش و پرورش و جامعه، از طريق كاربرد منظم دانش، مفاهيم، نظريهها، روشها و فنون جامعهشناسي، اطلاق ميشود. در تعريفي ديگر، جامعهشناسي آموزش و پرورش عبارت است از: تحليل علمي الگوها و فراگردهاي اجتماعي دخيل در نظام آموزش و پرورش(بروك اور و اريكسون 1975). منظور از نظام آموزش و پرورش الگوي كلي نهادها و سازمانهاي رسمي جامعه است كه به واسطه آن معارف و ميراث فرهنگي منتقل و پرورش و رشد اجتماعي و شخص افراد جامعه ميسر ميشود».
جامعهشناسي آموزش و پرورش، رشته علمي نسبتاً جديدي است كه عمدهترين تحقيقات و تأليفات مربوط به آن در نيم قرن گذشته پديد آمده است. اما ريشههاي آن را در آثار جامعهشناسان قرن نوزدهم نيز ميتوان يافت. «جامعه شناسان، آموزش و پرورش را به عنوان يك پديده اجتماعي يا يك نهاد اجتماعي مشخص و نظير ساير پديدهها و نهادهاي اجتماعي قابل تحليل و تببين تلقي ميكنند و معتقدند كه آموزش و پرورش اساساً يك موضوع اجتماعي است. به نظر آنان، آموزش و پرورش هميشه يك فعاليت اجتماعي بوده و صرفاً به آموزش و پرورش رسمي كه هدفها و روشهاي آن به ماهيت و فرهنگ جامعه بستگي دارد، منحصر نبوده بلكه در بين اقوام ابتدايي كه رسماً مدرسه وجود نداشت، آموزش و پرورش به انحاء مختلف وجود داشت و سعي داشتند همواره شخصيت كودكان را طوري پرورش دهند كه براي مشاركت در جامعه و نقشهاي مورد نياز آماده باشند».
در جامعه ساده گذشته اشكال ابتدايي نظامهاي سياسي و اقتصادي وجود داشت و كاركردهاي آموزش و پرورش از طريق خانواده با مشاركت فرد در فعاليتهاي گوناگون گروه اجتماعي صورت ميگرفت؛ از اين رو، نهاد جداگانهاي لازم نبود. ولي در جامعه پيچيده متمدن امروز، با گسترش شهرنشيني و توسعه صنعتي و دگرگون شدن ساختارها و كاركردهاي سياسي و اقتصادي، نهادي مثل خانواده كه در گذشته بار تربيتي فرزندان را به عهده داشتند، ديگر اقتدار و نفوذ كافي براي ايفاي وظايف آموزشي و پرورشي را ندارند. جامعه متحول، مستلزم ايجاد نهاد خاص نظام آموزش رسمي است. مفهوم نهاد، به هر نوع اعتقاد، ارزش، مفهوم، سازمان و يا بطور كلي، هر پديدهاي كه طي شرايط و فراگردهاي تاريخي با مجموعهاي از هدفها، كاركردها و كنشها مشخص شده است، اطلاق ميشود.
نظام آموزش و پرورش نوين در ايران از زمان تأسيس دارالفنون، در سال 1228 هجري شمسي و وزارت علوم در 1232 هجري شمسي فراهم شد و بعد از انقلاب مشروطيت به تدريج سازمان و تشكيل يافت. با صدور فرماني در متمم قانون اساسي سال 1285 و 1286 زمينه نضج نظام آموزش و پرورش فراهم شد و در سال 1322 قانون تعليمات اجباري به تصويب رسيد.
تعریف علوم اجتماعي
علوم اجتماعي علمي است كه فرد را در جامعه بررسي و مطالعه مينمايد .از آنجايي كه انسانها هميشه در پي درك ماهيت رفتار خويش در جامعه بودهاند.بنابراين علوم اجتماعي علم جديدي نميباشد اما در قرن 20 تحولات بنيادي و اساسي در علوم اجتماعي از نظر تكنيكهاي تحقيق رخ داد و منجر به تخصصي شدن آن گرديد.بنابراين در اين خصوص اين علم به مطالعه و تحقيق يكي از جنبههاي امور اجتماعي (سياست، اقتصاد، روانشناسي و حقوق) ميپردازد
و اما جامعه شناسي به عنوان اساسيترين و اصليترين علمي است كه متكي بر دستاوردها و نتايج ساير علوم به ويژه نتايج علوم اجتماعي خاص (اقتصاد، تاريخ، روانشناسي اجتماعي و ...) ميباشد. در واقع جامعه شناسي رشته اي از علوم اجتماعي نميباشد كه با امور و پديدههاي اجتماعي سروكار دارد.اين رشته توسط اگوست كنت نامگذاري گرديد.حال به منظور درك بهتر اين علم لازم است كه تعاريف ارائه شده در اين خصوص مطرح گردد تا امكان دستيابي به شناخت درست آن علم (جامعه شناسي) فراهم گردد.
- "گراهام سمنر" جامعه شناسي را علم شناخت جامعه بطور كلي و به عنوان يك واحد ميداند.
- "سوروكين" جامعه شناسي را علم مطالعه عناصر سه گانه مادي، انساني و معنوي ميخواند وي واقعيتهاي اجتماعي-فرهنگي را به مثابه نظامي معني دار و كاركردي ميداند كه عنصر فرهنگي آن بر كنش متقابل انسان مقدم است (گلابي، سياوش، 1374، 57)
- "دوركيم" (1917-1858) جامعه شناسي را علم نهادهاي اجتماعي و چگونگي تكوين و عمل آنها تعريف ميكند.
- "ماكس وبر" ميگويد: جامعه شناسي علمي است كه كوشش مينمايد تا به درك، تفسير ئ تفهيم عمل اجتماعي انسان نائل شود تا بدين ترتيب به تبيين علي سير عمل اجتماع و نتايج آن موفق آيد (قرائي مقدم، امان الله ، 15 و 14)
× جامعه شناسي، جامعه و رفتار اجتماعي را از طريق بررسي گروههاي اجتماعي مانند قبيله ، اجتماع يا سازمانهاي اجتماعي بررسي ميكند.
× جامعه شناسي؛ مطالعه علمي ماهيت زندگي اجتماعي است كوشش ميكند زندگي اجتماعي را درك كند، پيشبيني كند و در برخي موارد براي حل مشكلات اجتماعي تدبيري بيانديشد.
در يك نوع جمعبندي از تعاريف ارائه شده ميتوان چنين گفت كه جامعه شناسي علمي است كه بطور كلي روابط انساني يا زندگي اجتماعي انسانها را در جامعه مورد مطالعه قرار ميدهد يا علم جامعه است (همان منبع، 15)
تعریف آموزش و پرورش education
استمرار و بقاي هر جامعهاي مستلزم آن است كه مجموع باورها، ارزشها، رفتارها، گرايشها، دانشها و مهارتهاي آن به نسلهاي جديد منتقل شود كه وسيله اين انتقال آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش به معني اعم، مترادف با جامعه پذيري است يعني جرياني كه افراد از طريق آن به يادگيري نقشها، قواعد ، روابط و به طور كلي فرهنگ جامعه خود ميپردازند.در حاليكه آموزش و پرورش به معني اخص جرياني است كه افراد بواسطه آن در وضعيتهاي اجتماعي سازمان يافته در معرض آموزش منظم دانشها، مهارتها، رفتارها و گرايشهاي معين قرار ميگيرند.در هر جامعه اين وضعيتها در قالب نظام آموزش و پرورش و سازمانهاي رسمي آن تشكل مييابند (علاقهبند،علي ، 1376، 17)
بنابراين آموزش و پرورش رسمي عبارتند از روندي كه طي آن اعضا جامعه در نظام رسمي سازمان يافته همچون كودكستان، دبستان، دبيرستان، آموزشگاهها و دانشگاهها به اخذ دانش و مهارت فن و تخصص، الگوهاي رفتاري و ارزشهاي جامعه نائل ميآيند (گلشن فومني، محمد رسول، 1375، 58)
از آنجايي كه امروزه نهاد آموزش و پرورش از جمله ابزارهاي مهم دستيابي به اهداف اجتماعي ميباشد بر مبناي اين فرض كه آموزش و پرورش لازمه نظم و پيشرفت اجتماعي است، اقدامات قابل ملاحظهاي از جانب مردم و دولتها در جهت سياستگذاري و تامين منابع مالي آن به عمل ميآيد.از سويي انتظار ميرود كه آموزش و پرورش سنتهاي مثل احترام به اقتدار، اطاعت از قانون و ميهن دوستي و ... را حفظ و تحكيم كند و از سوي ديگر انتظار ميرود كه موجبات رشد و توسعه اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه را فراهم سازد (علاقهبند،علي ، 1376، 59) و در نتيجه پاسخگويي به اين انتظارات بحث در خصوص كاركردهاي آموزش و پرورش الزاميست.
كاركردهاي آموزش و پرورش:
1. انتقال فرهنگ
آموزش و پرورش رسمي واجد اهميت دوگانهاي است .از طرفي با بالا بردن سطح تواناييها و قابليتهاي فرد به تحقق ذات و شكوفا شدن استعدادهاي او كمك ميكند و از طرفي ديگر در خدمت نظام اجتماعي و انتقال ارزشها و هنجارهاي آن است.منظور از انتقال ميراث فرهنگي، پاسداري و بزرگداشت سنتهاست.
مبلغ قابل پرداخت 16,875 تومان