فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده. 1
مقدمه. 1
بخش اول: جایگاه زن قبل از اسلام.. 2
زن در عرب جاهلی.. 2
دخترکشی.. 3
عقائد و رسوم قبل از اسلام درباره زنان. 4
بخش دوم: جایگاه زن بعد از اسلام.. 5
جایگاه واقعی زن در اسلام. 5
الف) تکامل زن. 5
ب) حقوق زن. 6
1. احیاء شخصیت زنان. 6
2. به رسمیت شناختن حق مالکیت زنان. 6
3.تجویز حضور زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.. 7
4.اعطای حق تعلیم و تربیت... 8
ج) آزادی زنان. 9
د)پرهیز از یکسونگری.. 10
بخش سوم: سيماي زن در آخر الزمان.. 11
زنان در آخرالزمان. 11
سیمای زنان در آخرالزمان از منظر قرآن و روایات... 12
وظایف زنان در جامعه آخرالزمانی.. 21
جمع بندی و نتیجه گیری23
منابع:24
چکیده :
زن در طول تاریخ مورد ستم واقع شده است چه آن زمان که از زن به عنوان یک کالا نام میبردند و رفتاری در خور چهار پایان با او میکردند، چه اکنون که به اسم آزادی زن و فمنیسم و...باز چون شیء او را میپندارند. آیا در گذشته وضعیت زن در اجتماع مطلوب بود و آیا زن دارای مقامی در خور یک زن بود؟ مسلماً این گونه نیست و تاریخ شرح رقت باری از وضعیت زن در طول تاریخ دارد. این مقاله سعی میکند گوشههایی از ظلمهای تاریخی بشر نسبت به زن را بیان کند و بعد با مقایسه تطبیقی با ارزش زن در دین اسلام به لطف سر شاری که در این دین نسبت به زنان شده است پی میبریم.
این تحقیق شامل 3 بخش می باشد که در بخش اول به جایگاه و ارزش زن قبل از اسلام می پردازیم و در بخش دوم جایگاه و مقام زنان در بعد از اسلام و از نظر قرآن و احادیث مورد بررسی قرار می گرد و در نهایت در بخش سوم به سیما و مشخصات زنان در آخرالزمان از منظر روایات می پردازیم.
کلیدواژه: زنان، تاریخ، اسلام، دخترکشی، عرب، ازدواج. وضعیت اجتماعی، وضعیت اقتصادی، آخرالزمان
مقدمه :
دنیای قبل از اسلام عصر فترتی بود که به واسطه اینکه دیر زمانی بود که از بعث رسل گذشته بود مردم در بسیاری از زمینه ها دچار اعوجاج فکری و رفتاری شده بودند. یکی از رفتارها و عقاید که به شدت دچار آسیب شده بود رفتار و افکار مردان اجتماع نسبت به مقوله زن بود. زن از نگاه مردان آن روزگار فقط رحمی برای بچه زاییدن بود. شانیت انسانی برای او مفهوم نداشت و حتی در بسیاری از عقاید زن را انسان نمیدانستند بلکه موجودی بود مابین انسان و حیوان. اما با بعثت حضرت ختمی مرتبت یک تلاش صعب و همه جانبه ای شد بلکه این طرز فکر را از ذهن بشر حذف کنند و انسان بودن زن را همچون انسان بودن مرد متذکر شوند. در این باره بارها در کتب گوناگون به صورت پراکنده به وضعیت زن در جوامع آن روزگار پرداخته شده است اما کتابی که به صورت جامع در بر گیرنده همه کشورهای پیش از اسلام باشد متأسفانه وجود ندارد. این مقاله میخواهد به صورت مختصر، گزارشی تاریخی از وضعیت زن در دنیای پیش از اسلام ارائه دهد.
بخش اول: جایگاه زن قبل از اسلام
زن در عرب جاهلی:
تفکر مرد سالار در دنیای گذشته در باره زن بسیار تأسف بار است. آنقدر درباره زن عقاید خرافی زیاد بود که بیان گوشه ای از آن عمق فاجعه را میرساند. «در بعضی قبایل زن و مرد یک جا نمیخوابیدند و گمان داشتند که زن نفسش از نیروی مرد میکاهد. اهل فیجی شایسته نمیدانند که مرد همه شب در خانه خود بخوابد؛ و در کالدونی جدید، زن زیر ساباط بیرون اطاق می خوبید و مرد در داخل اطاق و همچنین در جزایر فیجی اجازه آن هست که سگان در بعضی از معابد داخل شوند در صورتی که زنان مطلقاً از دخول در معبد ممنوعند». «در بین اقوام سومری شوهرها مجاز بودند همسر خود را بفروشند یا این که او را به گرو بگذارد و وامی به مدت 3 سال بگیرد». «بعضی از قبایل هندوستان در حساب میراث بردن زن را با حیوانات اهلی همسنگ قرار میدادند و قسمت میکردند». بعضی جاها این قدر وجود زن منحوس بود که حتی دیده شدن زن و مرد با هم و لو آن زن مادر یا خواهر مرد باشد ممنوع بود و کسی حق نداشت با زن، حالا هر کس میخواهد باشد در مجامع عمومی مثل خیابانها، مغازه ها، بازارها دیده شود. این رسم که گفتیم مخصوص اهالی شمال پاپواهیچ بود؛ و این مرد بود که در همه جا باید ثابت میکرد که رئیس اوست و زن در هر حالی باشد فرمانبردار باشد. «حتی در شب عروسی که دو زوج به هم میرسند به جای صحبت از گل و بلبل پدر دختر آهسته دختر را تازیانه میزد و بعد تازیانه را بدست داماد میداد تا معلوم کند که تنبیهات لازم از آن به بعد بدست کسی اجرا خواهد شد که جوان تر و نیرومندتر است. این رسم یکی از اجزاء لاینفک عروسیهای روسی بود».
ما اگر بخواهیم وضعیت زن را در تمام نواحی و ازمنه بنگاریم وضعی بهتر از این به وجود نخواهد آمد. هر چند ما در ضمن وضعیت آداب و رسوم کشورهائی که میآوریم، وضعیت زن را هم خواهیم آورد، ولی به عنوان نمونه شاید بد نباشد به سومر هم اشاره کنیم. چرا که در سومر مرسوم بود مرد در مواقع بحرانی زن خود را بفروشد یا اگر زنی از مادر شدن جلوگیری میکرد زن را غرق میکردند. «در بعضی نقاط زن را خفه میکردند و با شوهرش که مرده بود در گور میگذاشتند یا از وی می خواستدند که خود را بکشد تا در حیات جهان دیگر به خدمت شوهرش قیام کند». در واقع مرد بعد از رسیدن به سالاری، زن را ملک خود میدانست. یک ملک را هم میتوان فروخت، خرید، هدیه داد و یا نابود کرد. چنان چه در بعضی زمانها «وقتی مهمانی برای مرد میآمد زن خود را وادار میکرد به همخوابگی مهمان برود. این عمل را از آن رو میکردند که شوهر زن را از لحاظ جسد و روح ملک خود میدانست» . آری زنی که خداوند برای آرامش مرد آفرید تبدیل به موجودی عفریتی و منحوس شد که آثارش تاکنون که عصر فضا میباشد ادامه دارد. ولی حقیقت چیز دیگری است. خداوند زن را نیافریده که فرمانبردار مرد باشد یا مرد فرمانبردار زن. اصلاً دوره زن سالاری یا دوره مرد سالاری بی معنا و مفهوم است. اگر حقیقتش را بخواهید تمامی دوره ها باید شایسته سالاری باشد. یعنی زن و مرد در کنار هم با شایستگی زندگی کند. بقول آن عارف که زنی از او پرسید، برای چه زن از دنده مرد آفریده شده و از سایر اعضای بدن به وجود نیامده است؟ عارف پاسخ داد : زن از سر خلق نشد تا بر مرد مسلط نشود، و از پا خلق نشد تا زیر دست و پای مرد نباشد و لگدمال نگردد، و از پهلوی وی خلق شده تا با او مساوی باشد، و از زیر بغل دو دست مرد برداشته شده تا او را نگهداری نماید، و از نزدیکترین موضع به قلب مرد خلق شده تا او را محترم داشته باشد و در قلب وی جای گیرد؛ و این است علت خلقت زن نه آن چیزی که قرنهای متمادی مردها خیال میکردند و میپنداشتند.
دخترکشی:
مطالبی که به نگارش در آوردیم وضعیت کلی زن، در طول زمانها و مکانها بود اما اگر درست به صحرای تفتیده عربستان بنگریم آن دور دورها، عرب جاهلی را مشغول کندن قبری کوچک میبینیم که میخواهد پاره تن خود را زنده زنده در این قبر دفن کند. شاید تا اسم عرب جاهلی برده شود، فوراً ذهنها به طرف دختر کشی میافتد. کسانی که تا قابله میگفت بچه دنیا آمده دختر است، مهیا میشد تا قبری بکند و او را در این قبر بیفکند. این رسم شوم کمی پیش از اسلام به وجود آمد و تا انتشار اسلام پا برجا بود. در زمان اسلام شخص به نام صعصعه بن ناجیه نزد رسول خدا (ص) آمده و عرض کرد: «من در زمان جاهلیت عملی صالحی انجام دادم آیا برای من اکنون فایده ای دارد؟ حضرت رسول سؤال کرد مگر چه عملی انجام داده ای؟ او داستانی نقل کرد که خلاصهاش آن بود که من، در آن روزگار دو شتر گم کردم و به دنبال آنها در بیابان میگشتم و به چادری برخوردم که پیر مردی در کنار آن نشسته بود. چون سراغ شترانم را از او گرفتم گفت نزد ما است و من نزد او نشستم تا شترانم را بیاورد. در این وقت پیر زنی از خیمه بیرون آمد و آن مرد گفت: چه زائیده؟ اگر پسر است که در مال ما شریک است و اگر دختر است که او را دفن کنید. پیر زن گفت دختر است. من که این سخن را شنیدم به آن مرد گفتم آیا این دختر را به من میفروشی؟ پیر مرد گفت: مگر عرب فرزند خود را میفروشد؟ گفتم من حیات و زندگی او را میخرم نه خود او را. گفت: به چند میخری؟ گفتم خودت بگو گفت: به دو شتر ماده و یک شتر نر. من پذیرفتم و آن دختر را خریدم و پس از آن نیز این کار شیوه من بود و بدین ترتیب 280 دختر را که میخواستند زنده به گور کنند خریداری کرده و از مرگ نجات دادم». بعدها یکی از نوه های این مرد بنام فرزدق (همان شاعر نامی عرب) در نزد خلفای بنی امیه با افتخار میگفت: «اًنا بنٌ مٌحی الموتی: من پسر همان کسی هستم که مرده ها را زنده میکرد».
عقائد و رسوم قبل از اسلام درباره زنان:
صرف نظر از مسأله دختر کشی عربها، که خود همین موضوع بیانگر خفت بار زنان عربستان بود، عقائد و رسوم زیادی در بین عرب جاهلی مرسوم بود که هر کدام از آنها به نوعی نشانه خفت و خواری زن در میان اعراب بود. عطاء بن ابی ریاح میگوید: «زمان جاهلیت کسی که از دنیا میرفت و زنی باقی میگذاشت که دارای فرزند کوچک بود، به خاطر باقی ماندن برای فرزند کوچکش زندانی میشد». «یا اگر کسی فوت میکرد و زنی از او باقی میماند، پسران بزرگٍ شوهرٍ زن برمی خواستند، اگر این زن موافق میل آنها بود جامعه خویش را بر زن میانداختند و زن او میشد، اما اگر باب میل او نبود برادران کوچکتر، آن زن را به نکاح خود در میآوردند» . عربها زن را تا مادر نشده بود خوار میشمردند، ولی همین که زن مادر میشد احترام زیادی پیدا میکرد. از آن جهت مادران خویش را بیش از زنان (همسران) خود احترام میگذاردند؛ و میگفتند زن قابل تعویض است ولی مادر عوض شدنی نیست ... عربها مثل یونانیها به زن بی فرزند اعتنا نداشتند. «در یونان هم رسم بود که دختران و زنان بی فرزند خدمتکار خانه بودند و جز پرستاری و بافندگی و پخت و پز کاری نداشتند. اما همین که زن مادر میشد حکمران خانه بود و ایلات عرب تا کنون همین رویه را دارند». ابویقظان وقتی از رسوم قریش حرف میزند، رسمی برای قریش بر می شمارد به مثل رسم یونانیها. بدین صورت که: «قریش برای حتی مادران احترامی قائل نبودند مگر این که آن زن 3 فرزند برای آنها به دنیا بیاورد». در میان عرب جاهلی واقعاً اعتقاد داشتند که غولها گاهی به شکل زن در میآیند و با آنان حرف میزنند. چنانچه مسعودی در مروج الذهب آورده: «گاهی عرب غول را به صورتهای مختلف بر خواص قوم نمودار میکرد که با آنان سخن گویند و احیاناً با آن نزدیکی میکنند؛ و در اشعار خویش از این مقوله سخن بسیار دارند. از جمله تابط شرا میگوید: سیاه چرده ای که من جامه او را دریدم، چنان که جامه زن زیبا را میدرند. در روشنی آتش که از آن روشنی میگرفت پیوسته سوی او میرفتم و از او دور میشدم و صبحگاهان غول، زن من شده بود. ای زن من چقدر هولناک بودی».
بخش دوم: جایگاه زن بعد از اسلام
جایگاه واقعی زن در اسلام
الف) تکامل زن
یکی از عالی ترین برنامه های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی عدالتی نسبت به زن بوده است. اسلام بنیان برتری طلبی های قومی، نژادی، جنسی و مالی را ویران نمود و تمام انسان ها از مرد و زن، غنی و فقیر، عرب و عجم، سیاه و سفید، و زشت و زیبا را در یک صف قرار داد.
این دین آسمانی تنها ملاک برتری را تقوا و ارزش های معنوی و فضائل اخلاقی دانسته است. خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم » ; «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
از طرف دیگر، هدایت تشریعی، عام و گسترده است و به گروه خاصی اختصاص ندارد و هر کس می تواند از این دریای رحمت الهی حظ و بهره ای ببرد و راه تکامل و سعادت خویش را هموار سازد. خداوند متعال می فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا» ; «ما راه را به او (انسان) نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.» پس اختلاف در جنسیت نمی تواند مانعی برای تکامل باشد.
شهید مطهری رحمه الله پیرامون این موضوع چنین می گوید: «اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حرکت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست.
نمونه های تاریخی، گواهی صادق بر این مدعاست. در طول تاریخ، زنان بسیاری بوده اند که قله های ترقی را در نوردیده و به عنوان زنان نمونه و الگو معرفی شده اند. «ضرب الله مثلا للذین ءامنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة ونجنی من فرعون وعمله ونجنی من القوم الظالمین ومریم ابنت عمران التی احصنت فرجها» ; «خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: پروردگارا خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش. و همچنین مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت.
همچنین زن می تواند به مقام و منزلتی برسد که غضب و رضایت او غضب و رضای الهی را در پی داشته باشد، چنان که در حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله درباره حضرت فاطمه علیها السلام آمده است: «ان الله لیغضب لغضب فاطمة ویرضی لرضاها; همانا خداوند از غضب فاطمه غضبناک و از خشنودی او خشنود می شود.
ب) حقوق زن
یکی از مباحث قابل توجه در مورد جایگاه زنان در اسلام، جایگاه حقوقی آنان است. اگر چه اسلام برای زنان در ابعاد فردی و اجتماعی قوانین ویژه ای وضع نموده ولی در برابر، حقوق شایسته ای برای آنان قرار داده که موجب تعالی شخصیت آن ها است. خداوند حکیم می فرماید: «ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف » ; «و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آن هاست [حقوق] شایسته ای قرار داده شده است.» در این مقال به ذکر نمونه هایی از اقداماتی که اسلام برای احیاء و استیفای حقوق زنان انجام داده است می پردازیم.
1. احیاء شخصیت زنان
در طول تاریخ به واسطه برتری جسمانی مردان بر زنان، شخصیت و جایگاه زنان به پایین ترین حد تنزل یافته بود، به طوری که مایه سرافکندگی و طوق لعنت به شمار می رفتند. به عنوان نمونه قرآن کریم می فرماید: «واذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسودا وهو کظیم » ; «و هرگاه به یکی از آن ها بشارت دهند که دختری نصیب تو شده، صورتش [از فرط ناراحتی] سیاه می شود و به شدت خشمگین می گردد.» اما اسلام با قوانین بی بدیل خود و گفتار و رفتار پیامبری که رحمة للعالمین بود، شخصیت از دست رفته زنان را احیا کرد و او را مایه رحمت و برکت معرفی نمود، چنانکه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرمایند: البنات هن المشفقات المجهزات المبارکات ; دخترها مایه رحمت، صلاح زندگی و برکت هستند.
مبلغ قابل پرداخت 8,424 تومان
برچسب های مهم