امانت و امانت داری
معنا و مفهوم امانت
یکی از خصایل اخلاقی انسان که دارای ارزش و اهمیت فوق العاده ای است، امانت و امانت داری است.
امانت در فرهنگ لغت، دارای معانی مختلفی است; پاس داری، حفاظت، امـنـیـت، امـان، مـواظبت، مراقبت، رازداری، نگه داری، آسایش و آرامـش روح و جـان از جـمـلـه مـعانی امانت است و مفاهیمی چون: خـیـانـت، دزدی و چـپـاول، بی وفایی، ایجاد رعب و وحشت، نیرنگ، جـاسـوسـی، نـفاق، بهتان، کتمان حقیقت و بی مبالاتی در نگه داری اسرار، متضاد آن می باشد.
امـانـت بـه عنوان یکی از صفات اخلاقی و ملکوتی، دارای واژه های زیـبـا و مـقـدسـی اسـت. وجـود این واژه ها نشان دهنده قداست و شایستگی خارق العاده ای می باشد که در متن امانت نهفته است.
ایـن خـصـلت معنوی و روحانی، در روح و روان انسان های پاک سیرت وجـود دارد و هـمـواره در گـفـتـار، رفتار، کردار و اعمال آنان نمایان است.
داستان در مورد امانت داری
گرمابه
در زمان های قدیم،در خانه ها حمام وجود نداشت. مردم برای استحمام و شستشو باید به حمام های عمومی می رفتند. حمام ها صبح خیلی زود،قبل از طلوع خورشید بازبودند. یک روز صبح خیلی زود که هنوز خورشید طلوع نکرده و هوا تاریک بود،مردی که بقچه ی حمامش را زیر بغل گرفته بود،از خانه بیرون آمد تا به حمام برود.توی کوچه،دوستش را دید.به او گفت:«بیا با هم به حمام برویم.»
دوستش جواب داد:«من کاری دارم وفرصت نمی کنم به حمام بیایم اما با تو تا حمام می آیم.» آنها با هم رفتند تا نزدیک حمام رسیدند.دوستی که کار داشت،وقتی سر یک دوراهی رسید،بدون آنکه چیزی بگوید به کوچه ی دیگری پیچید و رفت.مرد اولی همانطور که بقچه اش را زیر بغل داشت به راهش ادامه داد و متوجه نشد که دوستش از او جداشده و رفته است. در همان موقع دزدی که پشت سر آنها حرکت می کرد،وقتی مرد را تنها دید،خودش را به او رساند و در کنارش راه افتاد تا در فرصتی مناسب از او چیزی بدزد.مرد که دزد را با دوستش عوضی گرفته بود،جلوی در حمام،یک کیسه با صد دینار پول از جیبش درآود و به دزد داد و گفت:«دوست عزیزم،این پول ها را بگیر تا من از حمام برگردم .اینها به امانت پیش تو باشد.» و وارد حمام شد. دزد کیسه را گرفت و جلوی حمام نشست.مرد به حمام رفت و ساعتی بعد از حمام خارج شد و می خواست به خانه اش برود که دزد او را صدا زد و گفت:«ای مرد،بیا کیسه ی پولت را که پیش من به امانت گذاشته ای بگیر.من امروز به خاطر نگه داشتن امانت تو از کار و کاسبی خودم افتادم.» مرد با تعجب نگاهی به دزد کرد و گفت:«تو کی هستی و کیسه ی پول من پیش تو چه کار می کند؟من آن را به دوستم سپرده بودم.»
دزد گفت:« من دزدم.دوستت از تو جداشد و تو نفهمیدی.من کنار تو راه افتادم و تو مرا با دوستت عوضی گرفتی و به خاطر همین اشتباه، کیسه ات را به من سپردی تا برایت به امانت نگه دارم.» مرد که خیلی تعجب کرده بود گفت:«اگر تو دزدی چرا کیسه ی مرا ندزدیدی؟»
دزد جواب داد:«چون تو کیسه ات را به رسم امانت به من سپرده بودی نتوانستم آن را برای خودم بردارم.من دزد هستم ولی در امانت خیانت نمی کنم.خیانت در امانت کار بسیار زشتی است و رسم جوانمردی نیست.
دزد کیسه را به مرد داد و رفت. مرد از این طرز فکر و روحیه ای که دزد داشت همچنان شگفت زده بود.
شعر در مورد امانت و امانت داری
بهتریــــن الگو امانت ماندگار صحبت حـــق است یاران پایدار
خصلت زیبا که دارد این بشر آن امــــانت هست ای نور بصر
پاس داری راز داری و امـان ازامانت ایـــــن بدان شیرین بیان
ضداین معنی یقین این رابدان بی وفائی ســـرقت و بهتانِ مان
از صفــات حق بود یار یقین حسن اخــلاق بشــــر اندر زمین
گروفائی هست با این امر یار با وفــــائــی با امـــــانت با قرار
کل عالــــم با امــانت زنده اند عاشق علم امانت تا ابدپاینده اند
باامانت خوف و تـرسی کی بجا اصل آرامش امـــانت نیک خــوا
امرحـق است با امانت زندگی با امــانت زاده شــد پا ینــدگی
هرخدا ترسی یقیــن اهل امان حافظ هم جـــان و مــال دیگران
حدیث در مورد امانت داری
حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَ تَهادَوا وَ أَدَّوُا الامانَةَ؛
امّت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند، به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، در خير و خوبى خواهند بود.
حدیث (2) امام صادق عليه السلام :
اُنظُر ما بَلَغَ بِهِ عَلىٌّ عليه السلام عِندَ رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله فَالزَمهُ فَإِنَّ عَليّا عليه السلام إِنَّما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِندَ رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله بِصِدقِ الحَديثِ و َأَداءِ الامانَةِ؛
بنگر على عليه السلام با چه چيز آن مَقام را نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پيدا كرد همان را پيروى كن. همانا على عليه السلام آن مقام را نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با راستگويى و امانتدارى بدست آورد.
حدیث (3) امام صادق عليه السلام :
اِتَّقُوا اللّه، وَ عَلَيكُم بِأَداءِ الامانَةِ إِلى مَنِ ائتَمَنَكُم فَلَو أَنَّ قاتِلَ أَميرِالمُؤمِنينَ عليه السلام ائتَمَنَنى عَلى أَمانَةٍ لأَدَّيتُها إِلَيهِ؛
تقواى الهى پيشه كنيد و امانت را به كسى كه شما را امين دانسته است، باز گردانيد، زيرا حتّى اگر قاتل اميرالمؤمنين عليه السلام امانتى را به من بسپرد هر آينه آن را به او بر مى گردانم.
حدیث (4) حضرت علی (ع)
امانت داری روزی را زیاد می کند و خیانت باعث فقر می شود .
ضرب المثل در مورد امانت
عمرو در امانت خیانت نکرد، تو چرا ؟
گاهی اتفاق میافتد که انسان از نزدیکترین کسانی که همه گونه توقع و انتظار از او متصور است خیانت خلافی در امر امانت و راز داری میبیند که هرگز در مخیلهاش چنان عمل غیر متصوره خطور نکرده است.
در چنین موقعی و موردی با تعجب و تاثری زاید الوصف میگویند : «عمرو در امانت خیانت نکرد تو چرا ؟
و مقصود از این عمرو همان عمرو عاصی است که شیعیان نسبت به او از لحاظ خیانتی که داشت و خیانتی که در جنگ صفین نسبت به علی بن ابی طالب ورزیده با نظر بغض و عداوت مینگرند و به همین ملاحظه با استفاده از این ضرب المثل در واقع میخواهد بگویند که عمروعاص با آن همه خباثت ذاتی در حفظ امانت و اسرار امین بود تو چرا در لباس دوستی و خصوصیت خیانت ورزیدی ؟
منبع سایت دانشجوقم www.daneshjooqom.ir
از بیست هجده میدم.
از بیست بیستاست
از بیست 13 میدم