فهرست مطالب
مقدمه ..
فصل اول : مروري بر قالي ايران
فصل دوم : تاريخچه موزه فرش ايران
فصل سوم: تعريف ونقش خط درقالي ايران
فصل چهارم : طراحي و اجراي فرم انواع كتيبه در قاليهاي مناطق مختلف ...
فصل پنجم : قاليهاي كتيبهدار موزه فرش ايران ...
فصل ششم : كتيبه ، نقشمايهاي در قالي ....
فصل هفتم : قالي بافي در دورهي صفوي ..
- نمونههايي از قاليهاي كتيبهدار دوره صفويه
فصل هشتم : نمونههايي از قاليهاي كتيبهدار در ساير موزهها ....
خلاصه ....
نتيجه .......
فهرست منابع ....
فهرست تصاوير ...
چكيده
آثار هنري دستي مردم در سراسر جهان كه قالي چكيده عصاره آنها است ، نشان ميدهد كه همواره طبيعت الهام بخش هنرمندان در خلق اثار هنريشان بوده است كلك نقش آفرين هنرمندان طراح با بهرهگيري از خيال ممدوح و خيال محمود به عوالم قدسي و آسماني ، خالق آثاري بيبديل و بيهمانند كه در عرصه هنرها سري از ساير بلندتر دارد وبرتارك هنر شرق ميدرخشد و همچنين با بهرهگيري از طبيعت در طول تاريخ ديرپاي قالي ايران تنوعي بيحد و مرز به طرح و نقش اين دستباف هديه كرده است .
هنر خوشنويسي در قالي ، بازتاب ادبيات پارسي را منعكس ميسازد .
كلمات كليدي :
1- قالي
2- كتيبه
3- خط
4- قالي موزهاي
مقدمه
قالي ايران با طرحهاي گوناگون داراي مضامين و پيامهاي مختلفي است و نماد هنر اصيل و فرهنگ و ادبيات غني ايران زمين است . ايجاد نقش و نگار بر ابزار كار ، يا بر ديوار محل زندگي از دورهي هخامنشيان و سلسلههاي بعد از آن در ايران متداول بوده است . البته در دورهي اسلامي به سبب تغيير دين در ايران در هنر نيز تغييراتي پديدار شد .
سبب گسترش خط را بر اشياء و آثار ميتوان به دو علت اساسي دانست ؛ اول اينكه چون در مذاهب ، توسل به ادعيه و اوراد و اعتقاد به رسيدن به خير و بركت و سعادت به وسيلهي دعا مبناي محكم داشت ، بعدها در مذهب جديد نيز مردم با ايمان تقريباً بر بيشتر ابزارها و لوام زندگي خود نام مقدسان و بزرگان دين رانقش ميكردند و از آنها براي تبرك و سعادت ياري ميجستند .
دوم چنانكه ميدانيم ايرانيان به تزئين اشياء و ابزارهاي خود علاقهي بسيار داشتند و چون نميتوانستند نقش صورت به كار ببرند به خط متوسل شدند و براي تزئين آثار خود از خط استفاده كردند و ادعيه و احاديث ، پندو اندرز ، اشعار را با خط خوش بر بستر آثار و لوازم زندگي خود نقش كردند . از همين جاست كه مشاهده مي شوند هنرمندان بيشتر به زيبايي خط توجه داشتهاند و زوايا و اشكالي در نگارش آن ايجاد كردهاند .
بايد گفت كه خط در ايران در دورهي اسلامي ،يكي از عناصر هنرهاي تزئيني شده است .
در آغاز با پرسشهاي گوناگوني روبرو ميشويم :
- قاليهاي كتيبهدار چه گروه از فرشها ميباشند؟
- چرا از خط و نوشته در قالي استفاده ميكردهاند ؟
- آيا فرم كتيبهها در قاليهاي مناطق مختلف متفاوت مي باشد ؟
- به عنوان نمونه در شهر كرمان بيشتر چه فرمي براي كتيبه استفاده نمودهاند ؟ و ديگر مناطق چطور ؟
- از چه نوع خطي در داخل قاب كتيبه استفاده نمودهاند ؟
- كتيبهها در كدام قسمت قالي كار شدهاند؟
با طرح اين سوالات و پاسخ گويي به آنها در قسمت نتيجه ، قصد داريم به اهداف زير نائل آييم:
گردآوري منبع مناسبي براي علاقمندان و پژوهشگران رشتهي فرش و ادامه دادن مسير هنرمندان اين رشته مي باشد .
با گردآوري اين مجموعه ، نقشه قالي كتيبهداري را به نحوي جديد ، براي ارائه پايان نامه ، طراحي ميكنم .
تعريف مسأله :
فرش : كلمهاي عربي و به هر آنچه گستردني باشد گفته ميشود . معادل فارسي آن قالي ، قاليچه ميباشد .
قالي : واژه كنوني قالي به تلفظ فارسي پهلوي رايج شده است كه به اعتقاد برخي محققان واژه قالي از ريشه لغوي ( قاليقيا يا قاليقيلا) گرفته شده كه نام شهري خيالي در قفقاز است .
مردم كشمير واژه اصيل (كالين ) را به كار ميبرند كه ريشه اصلي قالي و يا قالين است .
واژه كالين از صورت باستاني (Karayan) مي آيد كه از ريشه ( Kar) به معني كاشتن است ،گرفته شده و به درستي كه ايرانيان باستان ، كاشتن گره در ميان تاروپود قالي را همان كاشتن بذر و نشاء در دل خاك ميدانستهاند . از اين رو كالين ، قالين يا قالي را بر آن نهادهاند .
« كتيبه : نوشتهاي كه بر سر در ورودي ديوار ابنيه يا بر بدنهي كوه به خطوط مختلف نويسند .»[1]
« گونهاي از نقش قاب و بيشتر نقشي در حد مستطيل و لوزي و مانند آنها .
از نقش كتيبه در قالي ، گاه براي نوشتن « شعر » ، « تاريخ » ،« بافت» و « اسم بافنده » بهره ميگيرند و گاه اين نگاره جنبهي تزئيني دارد.»[2]
« قالي موزهاي : قالي است كه براثر قدمت بافت و هنري بودن و مرغوبيت خارق العاده مواد اوليه و طراحي و بافت آن ، استعداد نگهداري در موزه را كه مستلزم انجام هزينه فراوان است داشته باشد .» [3]
ضرورت :
قاليهاي كتيبهدار كه مزين به آياتي از قرآن مجيد ومطالب بكر و سرودههاي عرفاني و ادبي ميتواند باشد ، گاهي از آنها تا كنون خوانده و ترجمه نشدهاند و براي بررسي و شناخت بيشتر فرم كتيبهها و همچنين كمبود منبع و كتاب در اين زمينه ، اين تحقيق جمع آوري شده است .
شعر فارسي و مضامين ادبي در گذر هزار ساله خويش همواره سرچشمه الهام هنري مردان اين سرزمين بوده است ، در ميان هنرهاي ملي ، كمتر هنري را ميتوان يافت كه از ادبيات كهن فارسي بهره نبرده باشد ، دستبافتههاي ايران به ويژه قالي به عنوان يكي از هنرهاي ملي ، ازاين تاثير بيبهره نبوده است .
ديدار از نمايشگاه قالي با عنوان « تاثير ادبيات كهن فارسي بر روي قاليهاي ايراني » در موزه فرش ، اسفند ماه 86، شوقي را در من ايجاد نمود كه در اين زمينه تحقيق كنم .
فرضيه :
در طبقهبندي كليه طرحهاي قالي ايران كه حداقل به بيست گروه اصلي تقسيم بندي شده ،گروهي به قاليهاي كتيبهدار اختصاص ندادهاند و شايد به اين دليل است كه نام طرحي كه به قالي داده ميشود ، ( مثلاً لچك ترنج اسليمي شاه عباسي ) ، بازگوكننده طرح متن قالي است و هيچ يك از اين اصطلاحات نميتوان به شكل حاشيه و طرح آن پي برد .
در ابتدا ، نبود كتابهاي تخصصي و مرجع در اين زمينه ، موانعي را ايجاد نمود ، ولي جستجو درمجلات ونشريات تخصصي قالي و سپس با تحقيق ميداني و مصاحبه با افراد مطلع در اين زمينه كارم را ادامه دادم .
در پايان بايد اضافه كنم كه قسمتهايي كه داراي علامت * ميباشد ، نظر اينجانب براساس مطالب مورد بحث بوده است .
مروري بر قالي ايران
ذوق و خلاقيت هنري هر جامعهاي از سنن زندگي و سوابق تاريخي و محيطي آن قوم ريشه و الهام ميگيرد و غالباً اين ذوق و استعداد در يك يا چند رشتهي خاص متبلور ميشود از جمله هنرهايي كه در اين سرزمين به مرور زمان به كمال رسيده است و ذوق هنرمند ايراني در پهنهي آن فرصت تجلي وافر يافته ، هنر قاليبافي است .
دليل اين شكوفايي وتعالي را علاوه بر خصوصيات ذاتي ايرانيان مانند هنردوستي ، بردباري ، بايد در وفور مواد اوليهي توليد قالي از قبيل پشمهاي مرغوب و انواع گوناگون گياهان رنگدار دانست .
فرشهايي كه انسان اوليه براي زيرانداز ، روانداز ، حمل بار ، پوشش مقبرهها ، پوشش حيوانات و غيره از آن استفاده كرده از پوست و برگ درختان و پوست حيوانات بوده ، اين طبع نقاد و دست هنرمند انسان است كه در طول تاريخ خود ، تكامل صنعت نساجي و بافت را بدين حد رسانيده كه دستبافتهاي هنرمندان امروز از هر حيث اعجاب بيننده را بر ميانگيزد و چشمها را خيره ميكند.
بدون شك قدمت استفاده از زيرانداز به زماني ميرسد كه انسان به فكر ساختن سرپناهي جهت تامين آسايش خود افتاد .
درسال 1949 ميلادي« پرفسور رودنكو» قطعه فرش گرهداري را كه در اصل به عنوان پوشش اسب به كار ميرفته است ، در قبرهاي مستور از يخ چادرنشينان صحرا گرد در محلي به نام « پازيريك » واقع در هشتاد كيلومتري مرز مغولستان كشف ميكند اين فرش كه قدمت آن به قرون 4 ، 5 قبل ازميلاد برميگردد در اندازه 200× 183 سانتيمتر با 3600 گره در دسيمتر مربع در رنگ قهوهاي مسي و سبز روشن بافته شده است .
تصاوير حاشيه آن با اشكال متداول در دورهي هخامنشي و نقوش تخت جمشيد مشابهت فراوان دارد و در زمينهي مركزي تصوير ستارهي چهار پرهاي ديده ميشود كه عيناً مشابه اشكالي است كه بر روي اشياء مكشوف در لرستان مربوط به اين دوره وجود دارد بنابر نظريهي يكي از پژوهشگران معروف به نام « ديماند »: در فرش پازيريك تركيبي از طرحهاي آشوري و هخامنشي و سكائي به كار رفته است . او معتقد است كه مبدأ اين فرش از ايران است .
قرائن تاريخي مؤيد اين نكته است كه قاليبافي در زمان ساسانيان رونق داشته است و در ارتباط با اين مطلب سالنامهي چيني سوئي سو مربوط به سالهاي 617- 590 ميلادي يعني اندكي پيش از انقراض سلسلهي ساسانيان در ميان كالاهاي ايراني از قالي نام ميبرد .
يكي از قاليهاي معروف اين دوره ، قالي « بهار خسرو» است كه در كتاب تاريخ طبري ( 311- 225 هـ.ق) نيز مطالبي به شرح زير دربارهي اين قالي آمده است :
«..... كه يك قالي بسيار عالي كار ايران موسوم به بهار خسرو در قصر تيسفون به طول 450 قدم و عرض 90 قدم موجود بوده است ....»
وجه تسميه اين قالي بدان جهت بوده است كه ، نقش آن نمايانگر باغي آراسته با گلها و پرندگان و جويهاي آب روان بوده است . در مورد اين قالي زربفت و گرانبها دو نظر وجود دارد :
يكي آنكه هنگامي كه خسرو پرويز پادشاه ساساني مغلوب « هراكليوس » امپراطور روم شد اين قالي به دست سپاهيان غالب افتاد و نظر ديگر آنكه اين همان قالي معروف « بهارستان » است كه در شكست يزدگردسوم آخرين پادشاه ساساني سپاهيان عرب ، آن را به غنيمت بردند .
در كتاب حدود العالم مطالبي نوشته شده است كه در قرن سوم هجري قمري بافتن فرش در منطقه فارس را تائيد مينمايد .
به نظر «پرفسور پوپ» شايد مطالعهي دقيق قاليهاي اوليه بهترين مقدمه براي آگاهي از صنايع ايران باشد .
فردوسي شاعر گرانقدر ، در شاهنامه از فرش به عنوان يكي از هدايايي كه شاه كابل براي سام ، پدر زال ميفرستد ياد ميكند :
وز آن ژنده پيلان هندي چهار همه جامه و فرش كردند بار
دوره بعد از اسلام
قاليبافي ايران در اوايل تسلط عرب تا حدودي دچار ركود ميگردد ، چون اعراب بر خلاف هنر سفالگري كه در آن سرآمد بودند به هنر قاليبافي به دلايل نژادي و اقليمي در هيچ يك از ادوار تاريخي خود اهميت قابل توجهي نشان ندادهاند .
توقف و ركود اين حرفه و فن تنها تا زمان خلفاي تجمل پرست اموي و عباسي كه در تزئين كاخهاي افسانهاي خود بينياز از قالي زيبا و نفيس ايران نبودند ، ادامه يافت . دراين دوره كتابهاي تاريخي در شرح تحف و هداياي حكام محلي براي خلفاي اموي و عباسي مكرر از قالي ايران نام ميبرند . تركان سلجوقي در سال ( 416 هجري شمسي ) مساحتهاي زيادي از خاك ايران را به تصرف خود درآورده و آذربايجان و نواحي مركزي و غربي ايران استقرار يافتند و با اين تهاجم زبان و فرهنگ آنها نيز به اين سرزمين آورده شد و با هنر و فرهنگ ايران ممزوج گرديد و در نتيجه طرحهاي قالي ايران در اين برخورد فرهنگي متاثر از طرحهاي سلجوقي شده با توجه به اين نكته كه امروزه از قاليهاي ايراني اين دوره اثر قابل توجهي وجود ندارد نميتوان به درستي نقش آن را ترسيم كرد ؛ ولي با احتياط ميتوان اظهار نظر كرد كه طرحهاي قاليهاي اين زمان با خطوط شكسته و بدون انحنا بوده و همچنين ظرافت بافت آنها نيز به پايهي بافته شده در ادوار بعدي نميرسيده است .
اين رونق روز افزون تا زمان حملهي مغول ادامه پيدا ميكند و با تهاجم سپاهيان مغول ، قاليبافي نيز مانند سايرفعاليتهاي هنري تا مدتي متوقف ميشود .
به هنگام تسلط تيمور لنگ در اين سرزمين بسياري از ويژگيهاي هنري ايران دستخوش تغييرات اساسي ميشود و در مورد نقش قالي تغييرات حاصله چنين بود ، كه طرحهاي هندسي رفته رفته جاي خود را به طرحهايي با خطوط دوار و منحني ميدهند و موتيفهايي مانند پيچك و گلها ، نخلهاي بادبزني ، تودههاي ابر ، انواع حيوانات و پرندگان افسانهاي و معمولي و... در طرحهاي قالي ايران جاي ميگيرند .
هنر قاليبافي در اواخر حكومت تيموريان در نهايت كمال و اهميت قرار ميگيرد بعد از تيموريان حكام سلسلههاي قره قويونلو و آق قويونلو كه در غرب ايران فرمانروايي داشتهاند مركز سياسي خود را در شهر تبريز قرار دادهاند در اين دوره قاليهاي زيبايي در اين شهر (تبريز ) بافته شده است كه حدس زده مي شود كه قاليهايي كه به اوايل دورهي صفوي نسبت داده شدهاند احتمالاً در اين زمان در تبريز بافته ميشد . در دورهي صفويه هنر قاليبافي به اوج شكوفايي ، رونق و كمال خود ميرسد.
طرحهاي قالي از خلاقيت و نبوغ هنرمندان اين عصر چنان بارور ميشود كه پس از گذشت چند صد سال هنوز مورد تقليد بوده است .
قاليبافان اين دوره با استفاده از اين طرحها در حدود يك هزار و پانصد تخته قالي و قاليچه از خود برجاي گذاشتهاند كه برخي به صورت شاهكارهاي مسلم قاليبافي دنيا ثبت شدهاند كه اينك زينت بخش موزهها و كلكسيونهاي دنياست .
در اين دوره است كه قاليبافي از حالت يك پيشهي روستايي و چادرنشيني به مقام يك حرفهي با اهميت در كارگاههاي شهري تغيير موضع داده و تجارت و صدور آن به كشورهاي اروپايي شروع ميشود در اين دوره مراكز عمده قاليبافي شهرهاي اصفهان ، كاشان ، تبريز و كرمان است و طرحهاي آن را به گروههاي زير تقسيمبندي ميكنند :
ترنج دار ، گلداني ، شكارگاه ، گلدار هراتي ، درخت و بوته ، باغي ، لهستاني .
درسالهاي پاياني سلسلهي صفويه تا ظهورفتنهي افغان كه به انقراض اين سلسله منجر گرديد توجه چنداني به هنر قاليبافي نميشد .
تنها در دوران پاياني قاجاريه است كه قاليبافي تجديد حيات يافته و به صورت رضايت بخشي ادامه پيدا ميكند .
اواخر دوران قاجار و دو دهه اول قرن چهاردهم هجري قمري تقاضاي زياد براي قالي ايران و تجارت موفق آن باعث گرديد تا تعداد زيادي از شركتهاي خارجي از كشورهايي چون انگليس ، آمريكا ، سوئيس ، يونان و.... به سرمايه گذاري در قالي ايران و توليد انبوه آن ترغيب گردند و بخشي از مهمترين و نفيسترين قاليهاي ايران در همين دوران و به دستور همين شركتها در شهرهايي چون كرمان ، اراك ، همدان ، تبريز و مشهد بافته شد . شركت توليد كنندگان قالي شرق (O.C.M) ، عطيه بوروس وزيگلر از بزرگترين اين شركتها بودند .
در سال 1314 شمسي با خلع يد از كمپاني شرق ، اختيارات انجام فعاليتهاي توليد و تجاري قالي ايران به موسسه دولتي تازه تاسيس شدهاي به نام شركت سهامي فرش ايران واگذار شد و بدين ترتيب اين شركت از اين سال به بعد به كار ترويج قاليبافي و توليد و تجارت آن پرداخت .
تاريخچه موزه فرش ايران
«مجسمهها و حجاريهاي باستاني ، گوهرهاي گرانبهاي قديمي و وسايل زندگي و لباس مردم قرنهاي گذشته ، اسكلت و حيوانات غول آساي دورانهاي پيش از تاريخ ، بسياري از نمونههاي پيشرفتهاي علمي و اجتماعي امروزي ، و هزاران چيز ديگر را در بناهاي مخصوصي نگهداري ميكنند كه نام آنها « موزه» ميباشد .
موزهها جايگاهي هستند براي نمايش و مطالعه آثار و اشياء مربوط به گذشته كه به طريق علمي و فني تنظيم و تربيت يافتهاند تا سير تحولات تاريخي و انحطاط آنها را نشان دهند .
منظور از ايجاد اين محلها در وحلهي نخست ترتيب دادن مخازني است از آثار گرانبهاي گذشتگان براي آيندگان و در مرحلهي دوم برقرار داشتن مقياس و معياريست كه مردم هر عصر و زمان ، بتوانند هنر و طرز زندگاني خود را به وسيله آن نسبت به گذشته مورد سنجش قرار دهند .
پژوهندگان تاريخ وهنر ، و تاريخ صنايع نيز ناچارند كه براي بررسي هنر و صنعت، اشياء و آثار موزهها را به دقت مورد بررسي و مطالعه قرار دهند .
زيرا اسناد و مدارك قطعي سير تحولات هنري رانيز تنها در موزهها ميتوان جستجو كرد موزهها اگر بطرز صحيح و علمي تنظيم و اراده شوند ، در واقع واحدهاي آموزشي مهمي هستند كه اطلاعات و دانش مردم در زمينههاي گوناگون و آموختن تاريخ و برانگيختن غرور ملي و دانش مردم در زمينههاي گوناگون و آموختن تاريخ و برانگيختن غرور ملي و حس افتخار سهم بسزائي دارند .
مردمان و نژادهاي اقوام گوناگون جهان با ديدن موزهها و مطالعه آثار هنري و فرهنگي دورانهاي گذشته و درك ارتباطات مادي و معنوي مردم سرزمينهاي مختلف جهان در طول تاريخ ، خود بخود به دادوستدهاي فرهنگي و چگونگي بوجود آمدن تمدن و علوم و فنون بشري پي ميبرند ، و همين موضوع بدون شك درتعديل خودخواهيها و خود پرستيها و ايجاد تفاهمهاي بينالمللي و تلطيف احساسات و حفظ صلح جهاني بياندازه مفيد و موثر است . بنابراين ميتوان گفت موزهها امنترين و اطمينانبخشترين اماكن براي حفاظت آثار ملي هر قوم وملتي است ، اينجاست كه مردم بايد اين مراكز تعليم و تربيت و اين آرشيو مليت و تمدن خود را تا سر حد امكان حمايت كنند و در ياري آنها بكوشند.
فرشبافي از نظر كلي نوعي هنر تلفيقي است و از نظر اختصاصي يكي از قديميترين هنرهاي بومي اين آب و خاك است . با توجه به ارزش اين هنر اصيل ، موزهي فرش ايران ، تنها موزهي ايران است كه صرفاً به نمايش قالي پرداخته و نمونههاي ارزشمندي از قاليبافي ايران را گردآورده است .
موزهي فرش ايران ، در تهران ، تقاطع خيابان دكتر فاطمي و كارگر دركنار پارك لاله بنا شده است، ساختمان موزه با معماري سنتي شكيل و چشمگيري كه نماي بيروني آن شبيه به دار قالي است ، با مساحتي برابر 24 هزار متر مربع و زير بناي نمايشي 3400 متر مربع بنا شده است. موزه داراي دو تالار بزرگ ميباشد ،تالار همكف به نمايشگاه دائمي موزه اختصاص دارد و تالار فوقاني جهت برگزاري نمايشگاههاي موقت قالي و گليم مورد استفاده قرار ميگيرد .
موزه در 22 بهمن سال 1356 در تهران گشايش يافت ، در بدو تاسيس زير نظر دفتر مخصوص فرح پهلوي اداره ميشد و اكنون يكي از واحدهاي تحت پوشش سازمان ميراث فرهنگي كشور است كه زير نظر وزارت فرهنگ و آموزش عالي اداره ميشود . سرپرستي موزه در حال حاضر بر عهدهي آقاي پرويز اسكندر پور خرمي كه با همكاري تعدادي كارشناس ، موزهدار و راهنما به كار خود ادامه ميدهد .
موزهي فرش در سال 1356 كار خود را با ارائه 176 تخته قالي نفيس آغاز نمود كه از اين 176 تخته فرش، 40 تخته از آن به نمايش درآمد كه همه از مجموعه كاخ گلستان به موزه آورده شده بود .
پس از پيروزي انقلاب ، اين مجموعه از طريق خريد از بازارهاي بينالمللي و داخلي و همچنين گردآوري آنها از موزهها و كاخ موزه گلستان تشكيل گرديد . اين مجموعه شامل با ارزشترين نمونههاي قالي ايران از سدهي دهم هجري قمري تا دوره معاصر است كه امروزه نيز از منابع غني تحقيقي به شمار ميرود .
غرفه نشريات موزه در قسمت شمال پاسيو قرار دارد و به منظور دسترسي علاقمندان كتابهاي تخصصي فرش، پوسترها و نشريات مختلف را در رابطه با برپايي نمايشگاهها ، كتابهاي مربوط به هنرهاي سنتي و همچنين كارت پستالهاي از آثار موجود در موزه را جهت فروش عرضه ميدارد .
موزهي فرش داراي كتابخانهاي است كه حدود 7500 جلد كتاب را در بر ميگيرد ، اين كتابها موضوعاتي در زمينه هاي تاريخ فرهنگ و تاريخ هنر را در برميگيرد .
بخشهاي اداري موزه كه وظيفه آنها حفظ و نگهداري آثار موجود در موزه است ، نقش عمدهاي نيز در برنامهريزي نمايشگاهها و برنامههاي آموزشي و فرهنگي برعهده دارد .
موزه داراي يك كارگاه رفوگري نيز ميباشد كه يكي از قسمتهاي اصلي آن به شمار ميآيد .
چنانچه موزه به سبك سنتي ساخته شده و يك سماور ورشوي بزرگ ساخت كارخانهي « تولا» در روسيه ( با تاشف ) مربوط به سال 1898 ميلادي در آن قرار دارد كه نيكاي دوم امپراطور روسيه به مظفر الدين شاه قاجار هديه كرده است .
هر بار تعداد مشخصي قالي در نمايشگاه دائمي موزه فرش ايران به معرض نمايش گذاشته ميشود و جهت حفظ و نگهداري بقيه قاليها ، در قسمت زير بناي نمايشي موزه ، انباري جهت نگهداري قاليها بنا شده است . در اين انبار تعداد جعبههاي فلزي استوانهاي شكل قرار دارد كه قاليها را معمولاً دور مقوائي پيچيده (لوله ) ميكنند و در داخل جعبههاي مذكور كه ضد حريق ، رطوبت و آفات مختلف است ، نگهداري مينمايند . اين انبار در ايران در نوع خود منحصر به فرد است .
البته بايد توجه كرد كه بعضي از قاليهاي قديمي را كه آسيب ديده اند و يا در تار و پود آنها از فلزاتي مانند زر و نقره استفاده شده ، نميتوان لوله كرد زيرا آسيب ميبينند ، به همين جهت آنها را باز كرده در جعبههاي مخصوص قرار ميدهند.»[4]
« يكي از جالبترين و با شكوهترين قاليهاي موجود در مجموعه موزه فرش ايران قديميترين قالي اين مجموعه ، قالي سنكشگو است . اين قالي يكي از چهارده قالي مشابهي بود كه در نمايشگاه هنر اسلامي ايران در لندن ، در سال 1931 به نمايش گذاشته شده بود ، اين قالي كه زيباترين قالي از مجموعهاي است متعلق به شاهزاده لهستاني به نام Prince Roman Sanguszko ، از اين رو تمامي قاليهاي اين مجموعه با عنوان « شنكشگو» ياد ميشود . ( قالي لچك ترنج شكارگاه حيواندار ، قرن 10 هجري ، 3 پود ) .» [5]
[1]. محمد معين ، ص 2908، (جلد سوم )
[2]. حسن آذرپاد، فضل ا... حشمتي رضوي ، ص 141
[3]. احمد دانشگر ، ص 404
[4]. منصوره شفاعت ، ص ص 21- 20.
[5]. ليلا دادگر ، ص 20 ، ( كاتالوگ موزه )
مبلغ قابل پرداخت 24,300 تومان