مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1285
  • بازدید دیروز : 2206
  • بازدید کل : 13042948

مقاله176-بررسی اثر بقایای گیاهی کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن برکشت دوم پنبه115ص


مقاله176-بررسی اثر بقایای گیاهی کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن برکشت دوم پنبه115ص

فهرست مطالب

 

عنوان صفحه

مقدمه. . 1

فصل اول

کلیات........ ... 7

1-1- کلزا.. . 7

1-2- پنبه.... . 9

1-3- آللوپاتی... ... 11

1-4- سیستمهای کشت.. .. 15

فصل دوم

بررسی منابع....... 19

2-1- کشت دوم پنبه پس از کلزا.... . 19

2-2 – مراحل نمو پنبه.... 23

2-3- مدیریت بقایای گیاهی در کشت دوم پنبه... ... 24

2-3-1- نقش بقایای گیاهی بر مواد آلی خاک... 29

2-3-2- اثر شخم بر بقایا در کشت دوم پنبه.... 31

2-3-3- اثر آللوپاتیک بقایای گیاهی بر کشت دوم پنبه پس از کلزا....... . 32

2-4- نیتروژن در پنبه.. . 32

2-4-1- نقش نیتروژن درگیاه.... .. 32

2-4-2- تاثیر بیش بود و کمبود نیتروژن در پنبه... . 34

2-4-3- نقش آب در کارائی نیتروژن در پنبه..... 36

2-4-4- مصرف کود نیتروژن در پنبه.. 36

فصل سوم

مواد و روشها..... . 40

3-1- محل و موقعیت اجرای طرح... .. 40

3-2- نحوه اجرای طرح..... . 40

3-3- مراحل اجرا.. ... 41

3-4- رقم پنبه مورد کشت.....  43

3-5- صفات مورد بررسی.... . 43

3-6- تجزیه و تحلیل آماری.... 44

فصل چهارم

نتایج... .. 50

4-1- تاثیر بقایای کلزا،عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر استقرار پنبه.................................50 4-2- تاثیر بقایای کلزا، عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر رشد رویشی پنبه.......................53.

4-3- تاثیر بقایای کلزا،عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر رشد زایشی پنبه...........59

4-4- تاثیر بقایای کلزا، عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر چینهای برداشت .........67

و وزن تک غوزه و عملکرد کل

بحث..... .......76

نتیجه گیری کلی..... 85

پیشنهادا . 86

منابع مورد استفاده... .... 87

 

 

فهرست جداول

عنوان صفحه

3-1- آمار 20 ساله ایستگاه هوا شناسی هاشم آباد گرگان در ماههای مورد کشت .................... 45

از سال 1363 تا 1383

3-2- آمار ایستگاه هواشناسی هاشم آباد گرگان در ماههای مورد کشت در .......................... 46

سال آزمایش(1384)

3-3- علامات اختصاری بکار گرفته شده در طرح...................................................................47

3-4- نقشه طرح آزمایشی در مزرعه....................................................................................... 48

3-5- نتایج آزمون خاک قطعه آزمایشی....................................................................................48

4-1- میانگین مربعات حاصل از تجزیه واریانس صفات مورد بررسی در بررسی اثر............. 74

بقایای گیاهی کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن در کشت دوم پنبه

4-2- مقایسه میانگین اثرات اصلی صفات مورد بررسی در بررسی اثر بقایای گیاهی............. 75

کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن در کشت دوم پنبه به روش دانکن

4-3- مقایسه میانگین اثرات متقابل صفات مورد بررسی در بررسی اثر بقایای گیاهی............ 76

کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن در کشت دوم پنبه به روش دانکن

 

 

 

 

فهرست اشکال

عنوان صفحه

4-1- تاثیر عملیات خاک ورزی بر در صد استقرار پنبه در کشت دوم پس از کلزا............................ 51

4-2- تاثیر بقایای گیاهی بر درصد استقرار پنبه در کشت دوم پس از کلزا........................................ 51

4-3- تاثیر کود نیتروژن بر درصد استقرار پنبه در کشت دوم پس از کلزا.......................................... 51

4-4- اثر بقایای گیاهی و عملیلات خاک ورزی بر درصد استقرار........................................ 51

4-5- اثر کود نیتروژن و عملیلات خاک ورزی بر درصد استقرار......................................... 52

4-6- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر درصد استقرار پنبه در کشت دوم پس از کلزا............................. 52

4-7- تاثیر عملیات خاک ورزی بر روند ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا..................................56

4-8- تاثیر بقایای گیاهی بر روند ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا...................................................56

4-9- تاثیر کود نیتروژن بر روند ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا.............................................. 56

4-10- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا................. 56

4-11- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا................... 57

4-12- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر ارتفاع پنبه در کشت دوم پس از کلزا.............................. 57

4-13- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر تعداد شاخه رویا................................................ 57

4-14- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر تعداد شاخه رویا................................................. 57

4-15- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر تعداد شاخه رویا پنبه در کشت دوم پس از کلزا............ 58

4-16- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر تعداد شاخه زایا................................................ 58

4-17- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر تعداد شاخه زایا.................................................. 58

4-18- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر تعداد شاخه زایا پنبه در کشت دوم پس از کلزا............. 58

4-19- تاثیر عملیات خاک ورزی برروند غنچه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا.................................. 62

4-20- تاثیر بقایای گیاهی بر روند غنچه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا................................... 62

4-21- تاثیر کود نیتروژن بر روند غنچه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا.................................... 62

4-22- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر اوج غنچه دهی.................................................. 62

4-23- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر اوج غنچه دهی................................................... 63

4-24- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر اوج غنچه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا.......................... 63

4-25- تاثیر عملیات خاک ورزی بر روند گلدهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا............................. 63

4-26- تاثیر بقایای گیاهی بر روند گلدهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا......................................... 63

4-27- تاثیر کود نیتروژن بر روند گلدهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا.......................................... 64

4-28- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر اوج گلدهی........................................................ 64

4-29- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر اوج گلدهی......................................................... 64

4-30- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر اوج گلدهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا.................... 64

4-31- تاثیر عملیات خاک ورزی بر روند غوزه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا...................... 65

4-32- تاثیر بقایای گیاهی بر روند غوزه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا....................................65

4-33- تاثیرکود نیتروژن بر روند غوزه دهی پنبه در کشت دوم پس از کلزا......................................65

4-34- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر تعداد غوزه........................................................ 65

4-35- کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر تعداد غوزه پنبه در کشت دوم پس از کلزا.............. 66

4-36- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر تعداد غوزه پنبه در کشت دوم پس از کلزا......................66

4-37- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر وزن تک غوزه................................................... 70

4-38- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر وزن تک غوزه.................................................... 70

4-39- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر وزن تک غوزه پنبه در کشت دوم پس از کلزا................ 70

4-40- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر عملکرد چین اول.............................................. 70

4-41- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر عملکرد چین اول............................................... 71

4-42- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر عملکرد چین اول پنبه در کشت دوم پس از کلزا........... 71

4-43- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر عملکرد چین دوم.............................................. 71

4-44- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر عملکرد چین دوم............................................... 71

4-45- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر عملکرد چین دوم........................................................... 72

4-46- اثر بقایای گیاهی و عملیات خاک ورزی بر عملکرد کل....................................................... 72

4-47- اثر کود نیتروژن و عملیات خاک ورزی بر عملکرد کل......................................................... 72

4-48- اثر بقایای گیاهی و کود نیتروژن بر عملکرد کل پنبه در کشت دوم پس از کلزا.................... 72

 

 

چکیده

سطح زير كشت پنبه در كشور در سالهای اخیر به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است. با توجه به این کاهش سطح زیر کشت پنبه بعنوان کشت اول در استان گلستان جهت جبران آن و استفاده بهینه از نیروی کارگری و کارخانجات مرتبط با آن، توجه به کشت دوم پنبه در استفاده بهینه از زمین پس از برخی از محصولات زراعی از قبیل کلزا ضروری به نظر میرسد. این آزمایش به منظور بررسی اثر مدیریت بقایای کاه و کلش کلزا، عملیات خاک ورزی و مصرف کود نیتروژن مازاد بر نیاز کودی، در کشت دوم پنبه پس از کلزا، در سال 1384 در ایستگاه تحقیقات پنبۀ هاشم آباد گرگان انجام پذیرفت. آزمایش بصورت بلوکهای خرد شده نواری (strip split plot) با چهار تکرار شامل عوامل خاکورزی دیسک و شخم بعلاوه دیسک و سه نوع مدیریت بقایای کاه و کلش کلزا شامل باقی گذاردن بقایا، خرد کردن بقایا با دستگاه چاپر و جمع آوری و خارج کردن بقایا از مزرعه که به ترتیب بصورت افقی و عمودی تصادفی در هر بلوک قرار گرفتند. سپس هر یک از کرتهای حاصل به دو قسمت مساوی تقسیم شده و مصرف کود نیتروژن به مقدار توصیه کودی و 20 کیلو گرم در هکتار مازاد براین مقدار بعنوان کرتهای فرعی در آن اعمال گردید. نتایج نشان داد که افزایش کود نیتروژن در ابتدای فصل رشد، در بهبود استقرار گیاهچه های پنبه موثر بوده است و باقی گذاردن بقایا سبب افزایش تعداد شاخه های رویا شده ولی بر شاخه های زایا تاثیر معنی داری نداشته است. همچنین وجود بقایا سبب بهم زدن تعادل نیتروژن خاک شده بطوریکه افزودن نیتروژن اضافه به خاک اجتناب ناپذیر است و اثر کود نیتروژنه حتی تا چین اول محسوس بود. اثر کود مازاد در هر دو عملیات خاک ورزی دیسک و شخم و دیسک نسبت به شاهد (مقدار توصیه شده) بر عملکرد چین اول معنی دار بود. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که بهترین ترکیب تیماری موثر بر عملکرد پنبه در کشت دوم پس از کلزا شامل جمع آوری بقایا، اعمال دیسک و استفاده از کود نیتروژن مازاد می باشد ولی بررسی بیشتر در مدیریت بقایا و کود نیتروژن مصرفی می تواند در راستای عدم حذف بقایای کلزا در تحقیقات آتی مدنظر قرار گیرد.

 

مقدمه

انسان برای تامین غذا و افزایش تولید ابتدا سطح زیر کشت را گسترش داد که این عمل با اختراع ماشین آلات کشاورزی همراه بود. مرحله بعدی با افزایش تولید در واحد سطح از طریق بکارگیری ارقام اصلاح شده پر محصول، مبارزه با آفات و بیماری های گیاهی، استفاده از کودهای شیمیایی و انرژی های فسیلی همراه بود. سپس کاهش ضایعات پس از تولید و استفاده از صنایع تبدیلی و غذایی مد نظر واقع شد. اکنون علاوه بر افزایش تولید ثبات آن نیز مطرح است. لذا به نظر می رسد که باید سیستم های مختلف زراعی و پتانسیل تولید آن مورد بررسی قرار گیرد(16).

توسعه وگسترش بهره وری از سیستم های کشاورزی متراکم طی ده های اخیر با توجه به نیاز روز افزون جوامع بشری به منابع غذایی و پوشاک به نحوه چشمگیری افزایش یافته است. نیاز به تامین غذای بشر در برخی موارد به حدی جدی است که حتی برخی از کشور های در حال توسعه نیز که از تکنولوژی مورد لزوم اجرای این چنین سیستم تولید نیز برخوردار نیستند، مجبور به ورود تکنولوژی ناسازگار با عوامل بومی و ذاتی تولید خود جهت دست یابی به منابع تغذیه ای بیشتر شده اند. اجرای چنین سیستم هایی که بیشتر به سمت تک کشتی گرایش دارند، به شدت موجب ساده شدن اکوسیستم های زراعی شده که نتیجه این امر عدم ثبات بیش از پیش این گونه کشت ها می باشد. ثبات تولید در چنین سیستم هایی که در کشت های مداوم دیده می شوند، مستلزم شخم زدن های مکرر، آبیاری مداوم به جهت کاهش نفوذ پذیری خاک و کاهش ظرفیت نگهداری آب، برنامه های فشرده کوددهی و تغذیه مصنوعی به دلیل عدم حاصلخیزی ذاتی خاک به خاطر حذف زنجیره ریزه خواری و غیره در این گونه سیستم های تولید می باشد. این در حالی است که در برخی موارد کشت های متوالی هر ساله مقادیر قابل توجهی از بقایا را پس از هر برداشت بر سطح مزرعه باقی می گذارند که به دلیل عدم فرصت زمانی کافی جهت تجزیه آنها یا به دلیل نبود شرایط مطلوب تجزیه و یا کافی نبودن جمعیت میکروبی، تجزیه بیشتر این بقایا دچار اختلال گردیده و عملا دست نخورده باقیمی مانند. مقادیر بالای بقایا در خاک به طرق فیزیکی یا شیمیایی و بیولوژیکی روی سبز شدن و رشد گیاه بعدی تاثیر می گذارند. در شرایط تجمع زیاد بقایا، بذر، ممکن است با خاک تماس بر قرارنکند و یا به علت دماهای پائین تر بستر بذر، جوانه زنی به تاخیر افتاده، عوامل بیماریزای خاکزی توسعه بیشتری پیداکنند و یا تجزیه بقایا منجر به تولید مواد سمی در محیط بستر کشت گردد که مجموعه این تاثیرات می تواند بر جوانه زنی، سبز شدن بذور و رشد و نمو بوته ها تاثیر سوء بگذارند(58،72،77،78،98،115،118،120،125،140،147). در این سیستم ها اهمیت زنجیره غذایی ریزه خواری (تجزیه گنندگان) به شدت کاهش یافته و مراحل حیاتی چرخه های مختلف غذایی تقریبا از بین می روند. تعادل، سرعت و سیر مواد غذایی که از خصوصیات بارز اکوسیستم های طبیعی است بوسیله مواد غذایی ورودی از خارج سیستم جایگزین می شوند و این امر به تخلیه مواد غذایی خاک منجر می گردد. با تخلیه مواد غذایی، مقدار محصول نیز کاهش می یابد و عملکرد زیاد فقط با وارد کردن کود های شیمیایی به داخل سیستم حاصل می شود. از آنجایکه در الگوی کشت هر منطقه گنجانیدن کشت غلات و بویژه گندم چه از نظر مسائل اقتصادی و چه از نظر مسائل زراعی از اهمیت خاصی بر خوردار می باشد و با توجه به سیستم کاشت، داشت و برداشت، هر ساله مقادیر متنابهی از بقایای کاه و کلش گندم بر سطح مزرعه باقی مانده یا سوزانیده شده و یا برداشت و یا به داخل خاک برگشت داده می شود. آگاهی از تاثیرات این بقایا نتایج مطلوبی را بر بازدهی تولید در زراعت های پس از آن می تواند در برداشته باشد. از جمله موارد تاثیر مثبت بقایا ی گیاهی در خاک می توان به افزایش ظرفیت جذب و تبادل عناصر غذایی و آب و بهبود ساختمان خاک اشاره کرد. با این حال بقایا باافزایش نسبت C/N خاک موجب افزایش رشد و فعالیت میکروارگانیزم ها و در نتیجه افزایش قدرت رقابت آنها در مقایسه با گیاه در حال رشد برای جذب بیشتر نیتروژن از خاک می گردد. بعلاوه مقدار زیاد بقایا موجب عدم تماس مطلوب بذر با خاک و در نتیجه تاخیر جوانه زنی و یا ایجاد گیاهچه های بیمار در مراحل اولیه رشد به خاطر گسترش بیشتر عوامل بیماریزای خاکزی در دمای پائین تر بستر کشت می گردد. بدین لحاظ لازم است تا آزمایشاتی به منظور تاثیر گذاری بقایا ی گیاهی کلزا بر درصد سبز، عملکرد و اجزای عملکرد پنبه در کشت دوم آن و نیز خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک انجام شود (50).

درسيستمهای نوين كشاورزی امروزی، بمنظور افزايش بهره برداری از زمين مديريتهای زراعی نوينی توسعه يافته است که يكی از اين مديريتها كشت دو محصول مختلف در طول يكسال می باشد. يكی از اين محصولات بعنوان كشت پائيزه در همين فصل كشت شده و برای محصول ديگر نيز بعد از برداشت محصول اول در بهار سال بعد، زمين مجددا زير كشت محصول تابستانه می رود. در سالهای اخیر، با افزايش سطح زیركشت كلزا در استان كه با استقبال كشاورزان در حال افزايش می باشد، در مناطقی كه محدوديت منابع آبی وجود ندارد، كشت دوم برای محصولات تابستانه امكان پذيراست كه پنبه يكی از مهمترين اين گياهان میباشد. بدليل بازده اقتصادی مناسب در اين سيستم زراعی، كشت پنبه بعنوان زراعت دوم بعد از كلزا در بسياری از كشورهای دنيا در حال انجام است.در اين نوع زراعت، مديريت مناسب كاه و كلش باقی مانده از كلزا اهميت بسيار زيادی برای زراعت محصول دوم دارد (69). در زراعت پنبه نيتروژن مهمترين عنصر در تغذيه گياه و توليد محصول بوده و تاثیر مديريت بقايای گياهی نيز در آن قابل تامل می باشد. در کشت معمول پنبه در استان گلستان که در آن زمين تحت کشت پائيزه قرارنگرفته و دراواخر فروردين يا اوايل ارديبهشت با مساعد شدن شرايط اقليمی کشت پنبه انجام می شود، کود نيتروژن بر اساس آزمون خاک و توصيه کودی مورد استفاده قرارمی گيرد. اما در کشت دوم پنبه که در آن کشت در اولين زمان ممکن بعد از برداشت زراعت اول بايد انجام شود، به دليل تاخير در کشت آن نسبت به کشت معمول پنبه توليد محصول کمتر از کشت معمول است. بنابراين انتظار می رود که مقدار کود نيتروژن برای توليد محصول آن نيز کمتر باشد. اما به دليل اينکه در اين نوع کشت به علت نسبت بالای کربن به نيتروژن بقايای کلزا (در حدود یک به 50 تا75)، تجزيه کننده ها برای فعالیت نياز به نيتروژن زیادی دارند و برای جلوگيری از تخليه نيتروژن خاک و اثرات سوء آن بر کاهش جذب نيتروژن توسط گياه، نياز به مصرف مقداری کود نيتروژن مازاد بر مقدار مورد نياز گياهمی باشد. در نتيجه امکان دارد که کاهش مصرف کود نيتروژن به علت کاهش توليد محصول در کشت دوم با نياز به نيتروژن برای تجزيه کاه و کلش محصول اول متعادل شده و توصيه کودی نيتروژن برای کشت معمول و دوم آن يکسان باشد. تعيين دقيق اين مساله نياز به تحقيق دارد. ازطرفی مديريت بقايای کلزا نيز مسئله ای است که بايد مورد بررسی قرارگيرد تا اثرات آن برتوليد و عملکرد و اجزای عملکرد مشاهده شود. اگر مفيد بودن بقايا در هنگام کشت بعدی به اثبات برسد بسياری از مشکلات مربوط به جمع آوری وانهدام آنها و هزينه های مربوطه حل خواهد شد. اين مسائل در کشت دوم پنبه تا کنون در استان گلستان مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اين تحقيق جهت تعيين وشناخت اين مجهولات به شرح زیر می باشد.

الف) بررسي اثرات بقايا ي كلزا در حالات مختلف در كشت دوم پنبه (جمع آوري بقايا، برجا گذاشتن بقايا، چاپرزدن آنها ) و تعيين و معرفي روش مناسب براي استفاده بهينه از آن.

ب) بررسي اثرات دو روش معمول خاك ورزي (ديسك و شخم وديسك) در كشت دوم پنبه و تعيين و معرفي بهترين و سريعترين و كم هزينه ترين روش خاك ورزي.

ج) بررسي اثرات متقابل روشهاي خاك ورزي و حالات بقاياي كلزا و مقدار كودنيتروژنه در كشت دوم پنبه.

د) افزايش عملکرد کشت دوم پنبه با مديريت مناسب مصرف کود نيتروژن، بقايا، خاك ورزي و امکان افزايش بهره وری از زمين با توليد مناسب محصول.

بطور کلی نتایج این تحقیق می تواند در ترويج کشت دوم پنبه در استان گلستان با راندمان مناسب توليد بوسيله افزايش بازده کود نيتروژن و استفاده بهينه از بقاياي كلزا از كشت قبلي و كاهش هزينه هاي اضافي كشاورزان در آماده سازي زمين و راه اندازي مجدد كارخانه هاي پنبه پاكني كه به علت كاهش ميزان توليد پنبه تعطيل شده اند موثر واقع گردد. همچنین امید می رود این تحقیق بتواند استراتژی تحقیقات در این زمینه را بیشتر روشن نماید.

 

 

 

فصل اول

 

 

کلیات

 

 

 

 

کلیات

محصولات زراعی روغنی که تاکنون در کشور کشت می شده و دارای جایگاهی درتناوب زراعی کشورمان می باشند عبارتنداز: آفتابگردان، سویا، کنجد و گلرنگ که کنجد به دلیل افزایش بهای آن برای مصارف غیر از روغن مورد توجه زارعین قرار گرفته و گلرنگ نیز بدلیل معرفی ارقام بدون خار و بدنبال خشکسالیهای اخیر و درآمد زارعین از محل فروش گل آن بعنوان منبع رنگی مجاز، جهت مصارف خوراکی در مناطق خشک کشور مورد استقبال قرار گرفته است همچنین زراعت آفتابگردان نیز بدلیل پائین بودن قیمت و پر توقع بودن آن از نظر مواد غذائی و مشکلات دیگر نیاز به حمایتهای اساسی دارد. دلایل فوق الذکر باعث شدتا برنامه های حمایتی از افزایش سطح زیر کشت کلزا تهیه و تدوین شود که تاکنون توانسته سطح زیر کشت این محصول را به میزان زیادی افزایش دهد. کلزا بانام علمیL.Brassica napus با کمتراز دو درصد اسید اروسیک در روغن و کمتر از 30 میکرومول گلوکوزینولات در کنجاله به نام کانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن کلزا را برای تغذیه انسان و کنجاله را بعنوان منبع پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب کرده است. کانادا اولین کشوری می باشد که کلزای روغنی با مقدار اندک اسید اروسیک را تولید و کشت کرده است (28).

کلزا دارای دو نوع زمستانه و بهاره می باشد که هر دو نوع آن مورد کشت قرار می گیرد. در شرایط مطلوب پتانسیل عملکرد تیپ زمستانه 20تا30 درصد بیشتر از تیپ بهاره است. در مناطقی که تیپهای زمستانه در پاییز و تیپهای بهاره در بهار کشت می شوند، تیپ زمستانه حدود یک ماه زودتر از تیپ بهاره گل می دهد اما بعلت گرمای تابستان فقط یک هفته زود تر برداشت می شود، و این حالت منجر به کاهش دوره پر شدن دانه می شود و پتانسیل عملکرد تیپ بهاره کلزا را در مناطق سرد کاهش می دهد. واریته های بهاره کلزا در کشت بهاره فشار مضاعفی را از جانب علفهای هرز بهاره و حشرات مضر تحمل می کنند، به همین دلیل تولید و کشت تیپهای بهاره در اکثر نقاط توصیه نمی شود. در ایران هم بر حسب اقلیمهای مختلف تیپهای کلزا جهت کشت پاییزه توصیه می شود.کلزا بهترین رشد را در خاکهایی با بافت متوسط و زهکشی خوب داشته وPH مناسب خاک برای کلزا بین 6-7 می باشد. درPH پائینتر از 5/5 عملکرد آن به طور معنی داری کاهش می یابد. همچنین کلزا در اراضی با سطح آب زیر زمینی بالا، سیلابی و زهکش ضعیف زمین کشت نمی شود (28).

هنگام انتخاب یک منطقه برای تولید کلزا توجه به تناوب زراعی منطقه بسیار مهم است. علت این مسئله وجود بیماریهای مشترک بین آنها و علفکشهای استفاده شده در زراعت های قبل و بعد آن می باشد. ساختمان سطح خاک در بستر کلزا باید دانه بندی خوبی داشته و حاوی 45-30 درصد کلوخه کوچک برای جلوگیری از فرسایش باشد. نیاز کودی کلزا تقریبا به 25-20درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و حدودا دو برابر گوگرد بیشتر نسبت به گندم زمستانه نیاز دارد. کل نیتروژن مورد نیاز کلزا به بقایای گیاهی موجود در خاک و نیتروژن معدنی شده آن بستگی دارد. نیتروژن مورد نیاز بسته به پتانسیل عملکرد منطقه بین 200-100 کیلوگرم در هکتار متفاوت است. به طور کلی برای هر تن عملکرد دانه به 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص نیاز است. کاربرد نیتروژن همبستگی بالایی با عملکرد دانه دارد. نیتروژن در پائیز و در هنگام کشت باعث رشد رویشی زیاد و از تحمل به سرما می کاهد از طرفی کم بودن نیتروژن در فصل رشد باعث کلروزه شدن برگهای پائینی و کم شدن رشد بوته ها می شود (28). نتایج تحقیقات بررسی نیاز غذائی کلزا در شرایط دیم نشان داده است که فاکتور رقم و کود نیتروژنه در افزایش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی آن تاثیر معنی داری داشته ولی فاکتور کود پتاسه اثر معنی داری در افزایش عملکرد نداشته است (21).

زمانی که کلزا به عنوان کشت زمستانه در سیستم دو کشتی استفاده شود، نسبت به کشت گندم دارای مزیت است. اولا کلزا زودتر از گندم برداشت شده و امکان کشت زودتر پنبه فراهم می شود. ثانیا کلزا نسبت به گندم بقایای کمتری در سطح مزرعه باقی می گذارد که این به نوبه خود عمل شخم را آسانتر کرده و یا اصلا احتیاج به عمل شخم زنی نبوده و کشت، بدون شخم انجام میشود. اما مشکل بزرگ گیاه کلزا ریزش زیاد بذر به هنگام برداشت است که یک صفت نامطلوب تلقی می شود و باعث بروز مشکلاتی در کشت بعدی شده که حائز اهمیت است. این صفت کلزا سبب شده که در مراحل رشد و نمو کشت بعدی به خصوص در مرحله جوانه زنی و استقرار به عنوان یک علف هرز باعث بروز مشکلات جدی شود (60،69).

1-2- پنبه

پنبه گیاهی است که منبع الیاف و منشاء غذا برای انسان و دام است (36،54). پنبه بطور ذاتی از نوع گیاهان خشبی، چند ساله و گرمسیری بوده که امروزه بعنوان یک گیاه یکساله اصلاح شده و در سراسر جهان کشت می شود. بیش از 30 میلیون هکتار از اراضی پنبه کاری دنیا بین مدار 47 درجه عرض شمالی و 32درجه عرض جنوبی قراردارد و بالغ بر 50 درصد تولید آن از مناطقی حاصل می شود که در بالای 30درجه عرض شمالی قرار دارند. الیافی که از پنبه بدست می آید یک ماده خام صنعتی بوده که در نتیجه یک منبع قابل تجدید زراعی برای رقابت با الیاف مصنوعی در صنعت نساجی محسوب می شود. پنبه نه تنها تامین کننده الیاف برای صنعت نساجی است بلکه بعنوان یک دانه روغنی مقام دوم را در جهان داراست. پنبه در اقتصاد و سیاست جهان نقش عمده ای داشته است. هر چند امروزه تجارت غلات و رقابت الیاف مصنوعی با پنبه موجب شده است که این گیاه اهمیت نسبی خود را از دست بدهد، امامصرف جهانی آن همچنان رو به افزایش است و در آینده در عرصه تجارت جهانی کماکان یک کالای باارزش خواهد بود (54).

سطح زير كشت پنبه در كشور در سالهای اخیر به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است. ولی با این حال استان گلستان نه تنها از نظر سطح زير كشت بلكه از نظر توليد نيز در جايگاه نخست قرار گرفته است. به طوری كه 3/32 درصد از توليدات پنبه كشور در اين استان توليد شده است. استان خراسان نيز با 8/26 درصد توليد پنبه كشور در جايگاه دوم قرار گرفته است. استانهای فارس، اردبيل، مازندران و تهران به ترتيب با 6/8،‌ 4/6،‌ 2/4 درصد از توليد كشور در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند (3).

پنبه گیاهی است که در صورت کنترل و مدیریت زراعی آن، می تواند عادات خوب و گسترده ای از خود بروز دهد. عادات رشد گیاه عمدتا با تغییراتی که در مریستم انتهائی در حال رشد رخ می دهد
تعیینمی شود. سیستم ریشه مشخصا یک ریشه عمودی نفوذ کننده است در عین حال اگر محدودیتهای رشد موجب از بین رفتن مریستم انتهائی ریشه شود، از تکثیر ریشه های ثانویه ممکن است یک ریشه سطحی فیبری حاصل شود. تمایز و طویل شدن مریستم های جانبی الگوی رشد شاخه های جانبی را تعیین می کند. ریشه در زمان جوانه زدن سریعتر رشد می کند. در طول دوره قبل از شروع گسترده شدن برگهای واقعی، ریشه اولیه در عمق خاک نفوذ می کند و ریشه های فرعی در همین زمان تشکیل می شوند. سیستم طبیعی ریشه در پنبه یک ریشه عمودی است. اولین برگ یک جوانه آغازین روی نقطه رشد میان دو لپه است و در پایان این مرحله اولین برگ واقعی باز می شود، تا زمان باز شدن اولین برگ جوانه های اولیه شش یا هفت برگ دیگر ظاهر می شود. آرایش پنبه دارای یک فیلو تاکسی مارپیچی است. شاخه رویشی یک محورفرعی است اما این اندام رویشی اساسأ مانند محور اولیه عمل می کند. جهت این اندام متمایل به راست است و تا زمانی که فعال است برگهای واقعی و میانگره های دیگر تولید می کند. در شاخه های زایشی رشد اولیه آنها مانند رشد شاخه های رویشی است و در آن شاخه های میوه دهنده از تغیر شکل این مریستم های رویشی به جوانه های آغازین گل پدید می آید. هر جوانه گل برای رشد به 36 روز احتیاج دارد. کل زمان لازم برای رشد گل، از زمان تمایز تا گرده افشانی 50-40 روز است. تشکیل برچه ها در حدود 35 روز قبل ازگرده افشانی صورت می گیرد و سلولهای مادر گرده 23-22 روز قبل از گرده افشانی تقسیم می شوند که در این مرحله گرده نسبت به تنشهای محیطی حساس است. دمای مطلوب برای رشد هیپوکتیل و ریشه4/34 درجه سانتی گراد است. وجود خاصیت اسیدی در خاک رشد پنبه را کاهش
می دهد. برای دست یابی به عملکرد مطلوب، گیاه پنبه باید در طول دوره تشکیل غوزه به طور مداوم آبیاری شود (54).

1-3- آللوپاتی

آللوپاتی یکی از علوم نسبتا جدید است، اگرچه بیش از 2000سال پیش جملاتی درباره این پدیده بیان شده است. این واژه توسط مولیش در سال1937 برای نشان دادن برهمکنش های بیوشیمیائی بین همه انواع گیاهان و حتی میکروارگانیسمها بکاربرده شد(4). بعبارت دیگرآللوپاتی در حال حاضر به هرگونه واکنش منفی یا مثبت گیاهی ناشی از تولید مواد شیمیائی توسط گیاه دیگر گفته می شود(38). مواد شیمیائی آللوپاتیک ممکن است از راههای مختلفی وارد محیط شوند. این مواد ممکن است توسط ترشح از ریشه ها، آبشوئی از برگها، ساقه ها و یا میوه های گیاهان و یا بصورت آزاد سازی گازهای فرار به اتمسفر وارد محیط گردند. افزون بر این مواد ممکن است از بقایای گیاهی موجود روی سطح خاک و یا از بافتهای مرده ریشه در خاک، بدرون خاک آبشوئی شوند. در این مورد میکروبهای خاک ممکن است در آزاد سازی و یا حتی سنتز ترکیبات سمی نقش ایفا نمایند (3،38،105،116).پتانسیل آللوپاتیک اکنون برای تعداد زیادی از گونه های گیاهی همچون قیاق، چاودار، آفتابگردان و سورگم ثابت شده است و ترکیباتی چون اسیدهای زنجیره ای، فلاونها، سسکوی ترپنها و ترکیبات سیانوژیک بعنوان عواملی برای ایجاد اثرات آللوپاتیک معرفی شده اند (38،146).آللوپاتی موجب کاهش رشد گیاهان زراعی شده در برخی حالات به مراتب بیشتر از آنچه که از رقابت برای نور، آب و مواد غذائی می تواند ناشی شوند، می گردد (26) با اینحال تحقیقات بعمل آمده بر روی علف هرز پنجه مرغی حاکی از کاهش بیشتر عملکردهای کمی و کیفی گیاهان زراعی ناشی از اثرات رقابتی این گیاه بر نهاده های زراعی است تا اثرات بازدارندگی این علف هرز (119).محققین مشخص کردند بیشترین سمیت در اثر تجزیه بقایای گیاهان زراعی در شرایط اشباع رطوبتی خاک به دلیل تجزیه بی هوازی می باشد. اثر باز دارندگی بقایای گیاهی معمولا در مناطق با بارندگی زیاد و یا در سالهای مرطوب درنواحی خشک و نیمه خشک تشدید می گردد (81). همچنین بقایای گیاهی ممکن است از رشد باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن یعنی ریزوبیوم و نیتروژنو باکتر یا گره بندی بقولات ممانعت کنند (131و145). در روابط آللوپاتیکی دو نوع اثر بین گونه ای و درون گونه ای مشاهده می شود.

مطالعاتی که در اثر بقایای گیاهی روی گیاهان زراعی (بین گونه ای) انجام گرفته نشان می دهد که دو مکانیسم جداگانه در ایجاد سمیت بقایای گیاهی وجود دارد. مکانیسم اول عمل سمی ماده آللوپاتیک است که به سرعت عمل کرده و سپس معمولا بسرعت توسط کلوئید ها غیرفعال می شود . مکانیسم دوم
در بر گیرنده تحرک جمعیت میکروبی است که باعث نامتحرک شدن نیتروژن و غیرقابل استفاده شدن آن برای گیاهان عالی می شود. به عنوان مثال در مطالعه ای نشان داده شد که ذرت در سیستم به جای گذاردن بقایای گندم روی سطح خاک، عملکرد خوبی نداشت. عصاره بقایای گندم در حال تجزیه برای ذرت سمیت داشتند. در برخی موارد سمیت ممکن است ناشی از اثر بقایای یک گونه روی رشد همان گونه باشد. به عنوان مثال مشاهده شد که پوست ریشه های هلو برای درختان جوان هلو سمیت دارد. در این مطالعه مشخص شد که آمیگدالین که یک سیانوژنیک گلیکوسید است و در پوست ریشه هلو موجود است، در خاک تجزیه شده و سبب سمیت می گردد (38). در تحقیقاتی در ایالت میسوری امریکا بعد از کلزا و گندم محصولاتی کشت شدند که معلوم شد میزان محصول پس ازهر دو گیاه هیچ تفاوتی نسبت به هم نداشته و نشان داده شده که کلزا خاصیت اللوپاتی ویا اثر منفی برای کشت دوم بعد از خود ندارد. همچنین با پوشش خوب این گیاه در سطح مزرعه می توان علفهای هرز را کنترل کرده و سیکل آنها را برای کشتهای بعدی شکست (60).

پوتنام و وستون (1986)ابراز داشتند استولونهای علف هرزمرغ موجب کاهش معنی دار طول ریشه چه یونجه، ترتیزک، سویا و لوبیا چشم بلبلی شد و تحقیقات بر روی کاه و کلش گندم نشان داد، زمانیکه ذرت در زمین حاوی بقایای گندم و یا شبدر شیرین کشت شد، رشد ضعیفی داشت.

پوتنام و بارنز (1989) در رابطه با تاثیر موقعیت مکانی چاودار در خاک برجوانه زنی گونه های مختلف گیاهان زراعی ابراز داشتند که با افزایش فاصله بین بقایای چاودار و بذور کشت شده، میزان تاثیر سوء ناشی از بقایای چاودار بر جوانه زنی و رشد بذور کشت شده کاهش پیدا می کند.هیکس و همکاران (1989) در یک بررسی در خصوص تاثیر کاه و کلش گندم بر جوانه زنی ارقام مختلف پنبه ابراز داشتند که واکنش ارقام پنبه در این مورد متفاوت است. تحقیقات بعمل آمده بر روی سویا (38) نیز حاکی از وجود تفاوت بین ژنوتیپهای مختلف سویا در رابطه با تحمل سمیت موجود در بقایای کاه و کلش گندم می باشد.

کشت گیاهان زراعی دانه درشت مانند ذرت و سویا و سبزیجات یا گیاهانی که نشاء می گردند مانند برنج بعلت دورتر قرارگرفتن بذرها یا سیستم ریشه ای آنها از محل بقایا اغلب باعث ایجاد مقاومت بیشتری به مواد سمی یا ممانعت فیزیکی می گردد (126). یکی دیگر از روشهای کاهش اثرات بازدارندگی بقایای گیاهی در زراعتهای بعدی، کاهش میزان آنها در مزرعه، بوسیله جمع آوری بقایا قبل از کشت می باشد (120).خارج کردن بقایا از مزرعه قبل از کشت بعدی موجب سهولت عملیات کشت، استقرار بهتر بذرها، پوشش صحیح آنها و موفقیت در کنترل علفهای هرز خواهد بود. کاهش میزان بقایا در سطح مزرعه باعث می شود که مواد علفکش نیز مستقیما بر روی علفهای هرز و خاک پاشیده شده و میزان تاثیر پذیری آنها افزایش یابد. در صورتی که امکان خارج کردن بقایا از مزرعه نباشد، بهتر است که با استفاده از ادوات مختلف آنها را خرد کرده و یا در مزرعه پخش نمود. آثار خارج کردن بقایای گیاهی روی عملکردها و چرخش مواد غذائی در خاکهای بافت درشت که دارای مواد آلی و ذخائر غذائی قابل استفاده کمتری هستند، چشم گیرتر است (123). بحرانی (1377) در ارتباط با باقی گذاشتن مقادیر متفاوتی از بقایای گندم و خرد کردن آنها و تاثیر آن روی عملکرد ذرت دانه ای ابراز داشت که خرد و زیر خاک کردن بخشی از بقایای گندم (30 تا50 درصد) در مقایسه با حالات سوزانیدن و جمع آوری کامل آنها عملکرد دانه و یا ماده خشک بلال ذرت سیلوئی را نه تنها کاهش نداد، بلکه حتی افزایش نیز داده است. اکرم قادری و همکاران (1380) در بررسی اثر آللوپاتیک درمنه بر ظهور و رشد گیاهچه گندم، کلزا، خردل وحشی و یولاف وحشی نشان دادند که ظهور و رشد گیاهچه گونه های مورد آزمایش به مقادیر مختلف بافت درمنه متفاوت بود. کاهش ظهور گیاهچه خردل وحشی بیشتر از بقیه گونه ها بود و در مقابل ظهور گیاهچه های گندم تحت تاثیر مقدار بافت درمنه در خاک قرار نگرفت. بعد از خردل وحشی بیشترین حساسیت ظهور گیاهچه در کلزا دیده شد.

در بررسی اثر مقادیر مختلف بقایای ماشک روی سطح خاک بر روی درصد جوانه زنی و رشد شش گونه گیاهی شامل ذرت، سویا، تاج خروس، گاو پنبه، سلمک و سوروف نتایج نشان داده است که درصد سبز شدن ذرت به وسیله بقایا تحت تاثیر قرار نمی گیرد و جوانه زنی سویا به میزان کمی تحت تاثیر واقع می شود. درصد سبز شدن تاج خروس، گاوپنبه، سلمک و سوروف با افزایش بقایا روی سطح خاک، به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. رشد ساقه ذرت با افزایش بقایا افزایش پیدا کرد ولی افزایش بقایا تاثیر معنی داری روی رشد ساقه بقیه گونه ها نداشته است (33). مسکرباشی و کاشانی (1379) اعلام کردند که مخلوط کردن کامل کاه و کلش گندم علاوه بر اینکه موجب کاهش محصول گندم در سال بعد نشد بلکه تاثیر مثبت در روند افزایش ماده آلی خاک گذارد. ضیاء حسینی و همکاران (1379) در آزمایشی روی اثر بقایای گیاهی کنگر و سویا بر سبز شدن و رشد برنج مشاهده کردند که درصد سبز شدن بذر، وزن ماده خشک، ارتفاع و تعداد برگ بوته های برنج نسبت به شاهد کاهش یافت و در مجموع درصد بازدارندگی کنگر بر برنج بیشتر از سویا بود. در تحقیق دیگری در بررسی اثر آللوپاتیک شلمی بر جوانه زنی سویا هیچ گونه تغییرات و اثری مشاهده نشد (37). معینی و خلدبرین (1373) در بررسی اثر گیاه درمنه بر پدیده نیتریفیکاسیون مشاهده کردند بر هر دو مرحله نیتریفیکاسیون (تشکیل نیتریت از آمونیوم و تولید نیترات از نیتریت) خصوصا تشکیل نیترات موثر بوده و اثر باز دارندگی داشت.

سبحانی و ناخدا (1377) در بررسی اثر بقایای گیاهی زراعی بر کشت گندم، بالاترین عملکرد کمی و کیفی گندم را در شرایطی بدست آوردند که با بقایای چغندر و جو آبیاری شده بود. در آزمایشی ضمن انجام یکسری بررسی های دقیق بر روی تاثیر بقایای گندم در کاهش عملکرد یک گیاه به این نتیجه رسیدند که جابجائی نیتروژن و سموم حاصل از بقایای گیاهی در خاک بویژه زمانی که گیاه در نزدیکی بقایا رشد کنند، موجب کاهش عملکرد می گردد (66).

در آزمایشهای مختلف نشان داده شده است که عصاره گراسها کمتر از بقولات بر روی جوانه زنی بذور تاثیر گذار است(95). شاندراموهان و همکاران (1973) نشان دادند که اضافه کردن کود نیتروژنباعث افزایش قدرت تولیدی برنج و کاهش غلظت ترکیبات فنلی در خاک در هنگام وجود بقایا می شود. بعلاوه نشان داده شده است که افزایش نیتروژن، فسفر و عناصر دیگر غلظت ترکیبات فنلی را در گیاهان مورد آزمایش کاهش می دهند. در بررسی اثر آللوپاتیک عصاره کاه و کلش نخود سیاه بر تناوب گیاهان زراعی نشان داده شد که سویا بیشترین و آفتابگردان کمترین حساسیت را نسبت به عصاره ارقام نخود سیاه از خود نشان دادند (20).

 

 

1-4- سیستمهای کشت

سیتم چند کشتی[1]واژه ای کلی بوده و عبارت است از کشت چند محصول زراعی در یک سال. به عبارتی تولید حداکثر در واحد زمان و مکان است که با حداکثر بهره وری از زمان و مکان همراه است. در مقابل آن

سیستم تک کشتی1 یا کشت خالص قرار دارد که فقط یک گیاه در یک قطعه زمین در سال کشت می شود و حداکثر بهره وری فقط در واحد سطح می باشد (89). سیستم چندکشتی به دوگروه اصلی شامل کشت متوالی2 و کشت مخلوط3 تقسیم می شود (44،89).

کشت متوالی یک نوع سیستم زراعی است که در آن دو یا چند گیاه به دنبال هم در یک قطعه زمین در یک سال به گونه ای کشت شوند که محصول قبلی برداشت شده باشد. در واقع کشت فقط در بعد زمان
فشرده شده است که با توجه به شرایط منطقه ای ممکن است به صورت دو کشتی یا سه کشتی یا چهار کشتی صورت پذیرد که بیشتر در مناطق حاره که محدودیت حرارتی وجود ندارد مرسوم است (44،89،90).

در سیستم کشت مخلوط یا توام دو یا چند محصول بطور همزمان در یک مزرعه کشت می شوند در واقع کشت فشرده در دو بعد زمان و مکان می باشد و رقابت بین محصولات کشت شده در تمام یا بخشی از دوره رشد وجود دارد این نوع کشت انواع مختلفی دارد (44،89،90).

الف ـ کشت مخلوط ردیفی4 : کشت دو یا چند گیاه بطور همزمان با نظم خاص ردیفی که معمولا برای گیاهان دانه ای توصیه شده و هر گیاه در ردیفهای خاص خود و با نظم و نسبت کاشت مشخص، کشت می شود.

 

ب ـ کشت مخلوط تاخیری5 : کشت دو یا چند محصول در یک زمین به طوری که بخشی از دوره رشد و زندگی گیاهان با هم باشد، معمولا بدین طریق است که وقتی محصول اولی رشد نهائی خود را تمام کرد و برداشت آن نزدیک شد محصول بعدی داخل محصول اول کشت می شود(89،91). کشت تاخیری مخصوص مناطقی است که مساحت اراضی کوچک و مشکل کارگری وجود ندارد، در هندوستان کشت پنبه

1- Monoculture 4 - Inter cropping

2 - Consecutive cropping 5 - Delayed Inter cropping

3 - Mixed cropping

داخل مزارع ارزن در حدود هفت هفته پس از کشت آن انجام می گیرد (44).

ج ـ کشت مخلوط نواری[2] : کشت دو یا چند محصول در یک زمان به صورت نواری که قابلیت کشت نمودن مستقل را داشته ولی گیاهان برهم اثر متقابل داشته باشند (48،89،91).

سیستم زراعی چند کشتی بستگی به شرایط مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیموجود دارد (44،89،92). و نیز با اینکه بعضی از عوامل زراعی مانند شرایط آب و هوائی، خصوصیات خاک، کیفیت و کمیت آب آبیاری، وجود وسائل ارتباطی و ... در منطقه تعیین کننده نوع و امکان موفقیت تولید محصولات هستند، اما هر واحد زراعی شرایط بخصوصی داشته و اجرای تناوبهای زراعی محدودی در آن امکان پذیر می باشد (15).

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

بررسی منابع

 

 

 

 

 

 

بررسی منابع

2-1- کشت دوم پنبه پس از کلزا

پنبه از مهمترین محصولات زراعی منطقه می باشد و در استان گلستان امکان کشت ارقام زودرس پنبه پس از برداشت غلات مثبت ارزیابی می شود. هرساله بیش از 300 هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان به کشت غلات و کلزا اختصاص داده می شود که پس از برداشت آنها زارعین به منظور افزایش درآمد و تولید، اقدام به کشت دوم محصول پنبه یا سویا می کنند زراعت پنبه دارای اهمیت اقتصادی، صنعتی و ایجاد اشتغال دراستان گلستان می باشد هر چند در سالهای اخیر به دلایل متفاوت از سطح زیر کشت آن کاسته شده است (از 150000 هکتار در سال 1357 به 20659 هکتار در سال 1382) ولیکن به نظر می رسد با اصلاح ارقام زودرس پنبه زراعت آن پس از گندم مقدور و از این رو بررسی و مقایسه سودآوری و امکان جایگزینی این روش کاشت پنبه به جای زراعت سویا ضروری می باشد (25). موضوع کشت دوم پنبه به منظور حصول حداکثر استفاده از زمین و فصل زراعی به وفور در دیگر کشورهای دنیا مانند آمریکا و درایالات آلا باما و جنوب جرجیا مورد بررسی قرار گرفته است (144).

عملکرد پنبه درسیستم کشت دوم در مطالعات اخیربین 600 ـ900 کیلوگرم الیاف در هکتارگزارش
شده است که نزدیک به 80 درصد عملکرد مورد انتظار در حالت تک کشتی پنبه می باشد. وارویل و وین (1982) چند رقم متفاوت از نظر زودرسی شامل زودرس، دیر رس، متوسط رس و تمام فصل را در دو سیستم زراعی کشت دوم و تک کشتی مورد ارزیابی قراردادند. نتایج حاکی از آن است که پنبه های کشت دوم درمقایسه با حالت معمول کشت، دارای 35-50 درصد افت عملکرد الیاف بودند. شلبی (1987) نیز کاشت گندم و پنبه را در سیستم کشت دوم ارزیابی نموده و نشان داده است که بالاترین عملکرد پنبه بدون هر گونه آیش 28 درصد کمتر از حالتی بود که آیش برقرار گردید. و همچنین نشان داد که عملکرد کشت دوم در مناطقی که دارای فصل رشد طولانی تری هستند مناسب تر می باشد.

دنیویان و آبیار (1384)در بررسی ارقام پبنه با سویا در استان گلستان گزارش کردند که رقم پنبه سا ی اکرا با فاصله ردیف 60 سانتی متر دارای صفات کیفی مناسبتری می باشد و از نظر میزان سودآوری در مقایسه با زراعت سویای رقم سحر نیز موفق ترعمل نموده است. باتوجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد یکی از روشهای افزایش محصول در زراعت پنبه پس از گندم کاربرد فواصل ردیف باریکتر یا تراکم بیشترنسبت به روش کشت معمول (با فاصله ردیف 80 سانتی متر) است. حداکثر عملکرد وش در منطقه کردکوی و هاشم آباد به ترتیب1721و1837 کیلوگرم در هکتاربوده است که هردو نتیجه از فاصله ردیفهای کاشت 60 سانتی متر بدست آمد. کاشت پنبه سای اکرا و ب ـ557 با فاصله ردیف 60 سانتی متر بجای سویا رقم سحر و در مناطقی که کشت سویا رقم ویلیامز بعد از برداشت غلات صورت می گیرد پنبه رقم ب ـ 557 درآمد خالص مزرعه را افزایش خواهد داد. تازیکی(1378)در بررسی ارقام زودرس پنبه گزارش نموده است که در رقم 577- ب با عملکرد 2314 کیلوگرم بر هکتار و رقم زودرس موتاژنز با عملکرد 1567کیلوگرم برهکتار در تاریخ 15خرداد نسبت به رقم ساحل بیشترین عملکرد راداشته است. تازیکی و جانلو (1378) گزارش
کرده اند که رقم سای اکرا 324 در تا ریخ کاشت دهم خرداد در ایستگاه تحقیقات پنبه کار کنده 1263
کیلو گرم برهکتارعملکرد داشته است.

روبرت و لوئیز (1999) نیز عنوان کردند در سیستم زراعی گندم – پنبه، عملکرد پنبه بالاتر از حالتی بود که به طور ممتد کشت گردیده است. یکی از اهداف این تحقیق به منظور تعیین عملکرد پنبه تحت تاثیر کشت دوم بوده است. دیوید و همکاران (2002) کشت دوم پنبه و کلزا را مورد بررسی قرار داده و مشاهده نموده اند که تراکم پنبه پس از کلزا به دلیل برخی بیماریها از جمله ریزوکتنیا سولانی (R. solani) کاسته می گردد. همچنین عملکرد پنبه پس از کلزا در مقایسه با کشت آن پس از گندم کاسته شده و گیاهچه های پنبه دارای بیماری ریزوکتنیای بیشتری بوده است. نتایج آزمایش میری و همکاران (1379) به منظور دستیابی به رقم زودرس پنبه با عملکرد متعارف به عنوان جایگزین محصولات رقیب (برنج – سویا – ذرت علوفه ای و دانه ای) پس از برداشت کلزا نشان داده است که کمترین عملکرد به رقم شاهد ساحل و بیشترین عملکرد مربوط به رقم مهر و پس از آن رقم 43259 بوده است. همچنین دیده شد که رقم 43259 به کمبود آب مقاوم بوده و به آفات و بیماری ها حساسیت کمتری دارد. استفاده از تراکم مناسب در کشت دوم پنبه، با ایجاد توزیع متعادل بوته ها میزان انرژی دریافتی در جامعه گیاهی در واحد سطح وخصوصیات رشد و نمو پنبه را تحت تاثیر قرار می دهد و رقابت بین گیاهان را به حداقل می رساند. چنانچه در کشت ارقام پنبه بدون اطلاع از روشهای مناسب، زراعت انجام شود بازدهی مفید خودرا نداشته و نمی توان از حداکثر ظرفیت برای تولید محصول استفاده کرد (40). درهمین رابطه کربی و همکاران (1990) گزارش کرده اند که ارقام زودرس دارای ارتفاع و میانگره کوتاهتری نسبت به ارقام دیررس بوده درنتیجه نسبت به افزایش بوته در واحد سطح حساسیت کمتری دارند. در زمان کشت پنبه بعد از کلزا به دلیل به تاخیر افتادن زمان کشت، جوانه های گیاه پنبه از سرمای اول فصل دور بوده و خطرسرمازدگی وجود ندارد. چون سرمازدگی ممکن است جوانه زدن را متوقف کرده یا تغییرات مورفولوژیکی ایجاد کند و یا به کلی باعث از بین رفتن جوانه ها شود (60). به همین دلیل در بین کشاورزان ایالت جورجیا درایلات متحده علاقه زیادی به کشت کلزای پائیزه و بعد از آن کشت پنبه وجود دارد (60،61). همچنین نشان داده شده که محصول پنبه بعد از کلزا نسبت به بعد از گندم حدود 30 در صد افزایش داشته که این امر بخاطر طولانی تر بودن فصل رشد در آن مناطق بوده است. و همچنین بدلیل کوتاهی دوره پتانسیل میوه دهی، آبیاری بموقع کاملا لازم و ضروری است، چون قبل از رسیدن غوزه ها، دچار خشکی آب و هوا می شوند. استعمال کود نیتروژن نیز بدلیل کوتاه بودن دوره رشد معمولا 25 درصد تا 30 درصد کمتر از حالت فصل کامل کشت است. در یک آزمایش 5 ساله، بذور پنبه بوسیله باکتری ریزوکتنینا سولانی آلوده و پس ازکلزا کشت شده است که تولید محصول آن خیلی بیشتر از کشت پنبه بعد از گندم یا بعد از آیش بوده است. نتایج این تحقیق
نشان داده است در این روش پس از آلودگی میزان استقرار بوته های پنبه کمتر شده بود، ولی بوته های استقرار یافته قوی و بزرگتر بودند. البته در این آزمایش پاتوژن های دیگری نظیر نوعی آلترناریا و نوعی فوزاریوم نیز استفاده شده اند که هیچ گونه تاثیری در جوانه زنی و استقرار پنبه نداشته است. افزایش میزان قارچ ریزو کتنیا سولانی برای پنبه بسیار مفید بوده و این امر در بقایای کلزا بهتر محقق می شود (69).

کاشت پنبه های زودرس و تحقیق روی ارقامی که که دارای دوره رشد کوتاهی می باشند به دلایل علمی و اقتصادی دارای سابقه طولانی درایران و دیگر کشورهای تولید کننده پنبه است. در مناطقی که محدودیت زمانی و مکانی جهت کاشت پنبه وجود ندارد، کاشت ارقام دیررس با عملکرد بالا قابل قبول و اقتصادی است. در مناطقی که یکی از دو عامل فصل رشد یا زمین آماده، محدود کننده باشد استفاده از ارقام زود رس پنبه می تواند تا حد زیادی مفید واقع گردد، زیرا کشت ارقام دیر رس در مناطق با دوره رشد محدود و یا بعنوان کشت دوم در مناطق گرمسیری به علت عدم تامین دوره تکامل غوزه ها و همچنین برخورد دوره پر شدن آنها با روزهای کوتاه و خنک، عملکرد را به شدت کاهش می دهد (25).از نظر زراعی زود رسی، مقداری از کل محصول است که تا زمان اولین برداشت تولید می شود. یا از جنبه فیزیولوژیکی، زمان لازم برای ظاهر شدن اولین غنچه، گلهای باز شده یا موضع گره اولیه شاخه زایشی معیارهای زودرسی می باشند. دانشمندان از تعدادی از عوامل زود رسی در میان ژنوتیپها فهرستی تهیه کردند که این عوامل عبارتند از: مقاومت بوته های جوان نسبت به سرما که به حالت تک کشتی مربوط می شوند، شاخه های میوه دهنده در یک گره پائین روی جوانه اصلی، دوره غنچه دهی کوتاه تر، نقاط گل دهنده بیشتر در هر شاخه میوه دهنده و شاخه های میوه دهنده بیشتر روی شاخه های رویشی، غنچه دهی یا گل دهی سریعتر و دوره کوتاهتر غوزه دهی (54).

پنبه در خواستگاه طبیعی خود یک درختچه دائمی است که در عملیات اصلاحی و انتخاب توسط انسان بصورت گیاهی یکساله در آمده است و به همین دلیل زودرسی از جمله عوامل اساسی در تعیین ارقام مناسب مناطق مورد کشت آن می باشد. همه ساله تاریخ کاشت و برداشت این محصول به دلیل دیررسی با کاشت غلات که از محصولات استراتژیک کشور ما هستند، تداخل می نماید. همچنین در تاریخهای کاشت زود به دلیل سردی نسبی هوا و برخورد با آفات و بیماریهای خاکزی مصرف بذر افزایش می یابد و با تاخیر کاشت به دلیل طولانی بودن طول عمر گیاه امکان برخورد محصول با سرما و بارندگی آخر فصل وجود دارد. پس بهترین راه معرفی ارقامی است که بتواند در مدت زمان کوتاهتر محصول قابل قبولی را تولید نماید (23). کشت بموقع پنبه علاوه بر تاثیر مثبت روی کمیت و کیفیت محصول، در آزاد سازی زمین جهت کشت غلات در پائیز نیز موثر می باشد.

2-2 - مراحل نمو پنبه

مراحل نمو پنبه توسط محققین به شش قسمت تقسیم می شود. مرحله صفر (جوانه زنی )، مرحله یک (سبز شدن یا ظهور برگهای لپه ای)، مرحله دو (ظهور اولین جفت برگهای حقیقی)،مرحله سه
(تشکیل اولین جوانه گل )، مرحله چهار (ظهور اولین گل باز شده)، مرحله پنج (غوزه سبز با قطر 5 سانتی متر) و مرحله شش (ظهور اولین نمونه باز شده). غوزه هائی که در اواخر دوره غوزه بندی تشکیل
می شونداز نظر تکمیل طول و ضخامت الیاف تولیدی دچار مشکل بوده و به بلوغ کامل نمی رسند. درجه حرارت و رطوبت می تواند روی سرعت رسیدگی موثر باشد. روند رسیدگی غوزه ها ابتدا سریع بوده به طوری که در مدت زمان کوتاهی به حداکثر مقدار خود تقریبا معادل 50 درصد غوزه های نهائی می رسند و پس از آن به دلیل برخورد با سرما و کاهش فعالیت گیاه رسیدگی با روند کند تری انجام می شود. بطور میانگین سرعت رسیدگی پس از نقطه ماکزیمم، نصف سرعت رسیدگی در دوره قبل از آن می باشد. بنابراین کشت هرچه در زمان مناسبتر انجام گیرد، احتمال برخورد به سرمای پائیزه کمتر شده و تعداد غوزه بیشتری به بلوغ نهائی خواهند رسید (99). هرچه نمو زایشی زودتر اتفاق بیافتد به دلیل جوانتر بودن اندامهای رویشی و سرعت بیشتر تولید مواد فتوسنتزی، رشد بخش زایشی بهتر بوده و غوزه ها درشت تر می شوند (101). کاشت دیر هنگام و تنش رطوبتی و رقابت نیز باعث کاهش طول دوره گلدهی می شود(42).

در گیاه پنبه رشد رویشی تا زمان غوزه بندی گیاه ادامه پیدا می کند (64) بنابراین، طول دوره رویشی می تواند روی طول دوره زایشی تاثیر گذارد و باعث کاهش یا افزایش آن شود. از طرفی طول دوره زایشی گیاه از تولید جوانه گل تا رسیدگی غوزه ها، خود تحت تاثیر شرایط محیطی مستقیما تغییر پیدا می کند (121) در تعیین روز تجمعی به واحد اندازه گیری روزانه احتیاج است که بر اساس درجه حرارت ماکزیمم و مینیمم رشد گیاه محاسبه شود. درجه حرارت پایه برای پنبه بین 10تا12 درجه سانتی گراد است (30). درجه حرارت هم یکی از عواملی است که روی شاخصهای رشد تاثیر بسیاری دارد (87).

2-3- مدیریت بقایای گیاهی در کشت دوم پنبه

کشتهای پی در پی در زراعتها هرساله مقادیر قابل توجهی از بقایا را برسطح مزرعه باقی می گذارند که می تواند از طرق فیزیکی، شیمیائی ویا بیولوژیکی روی سبز شدن و رشد گیاه بعدی تاثیر گذار باشند. در شرایط تجمع زیاد بقایا ممکن است بذرها با خاک تماس کافی برقرارنکنند (50،77،78،120،125). همچنین ممکن است بقایا موجب سردتر شدن بستر خاک از طریق انعکاس بخش قابل توجهی از نور تابیده شده بر سطح خاک گردد، این عمل سبب کاهش درجه حرارت مطلوب جوانه زنی بذر شده و بذور دیر جوانه خواهند زد (50،58،72،139،140،147) علاوه بر این ممکن است در اثر وجود بقایا در خاک بستر بذر گسسته گردد (50،80،81،98،118،120) یا بیماریهای خاکزی شیوع یابند (81،82) یا عناصر خاک بصورت تحرک ناپذیر درآیند (106). در برخی موارد ممکن است بقایای گیاهی در حین تجزیه یکسری مواد سمی را از خود ترشح نمایندکه روی جوانه زنی گیاهان دیگر تاثیر منفی برجای گذارند (77،11،88،98) که به این پدیده آللوپاتی اطلاق می شود (105). اثرات بازدارندگی بقایای گیاهی معمولا در مناطق با بارندگی زیاد و یا در سالهای مرطوب در نواحی خشک و نیمه خشک تشدید می گردد (81).

در مناطقی که فواصل بین زراعتها طولانی است و گیاهان بقایای زیادی تولید نمی کنند تجمع بقایا مشکل چندانی در کشتهای بعدی ایجاد نمی کنند (58). ازبقایای گیاهی در زمین زراعی پس ازبرداشت محصولات، می توان به چند منظور استفاده کرد. مثلا از بقایای گیاهی ذرت می توان در صنعت برای تولید اتانول استفاده کرد یا بعنوان خوراک دام در سیلوها نگهداری نمود ویا این بقایا بعنوان مواد آلی در زمین باقی بمانند وعملیات زراعی برروی آنها انجام شود. این بقایا از خاک در برابرفرسایش حفاظت می کنند و باعث حفظ مواد ارگانیک خاک جهت افزایش تولید می شوند. پس باید این نقاط در سرتاسر زمین بطور متعادل پخش شود و از تجمع آن در یک نقطه به صورت کپه جلوگیری کرد تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری شود (149). مدیریت بقایای گیاهی دارای روشهای مختلفی است که باید با توجه به امکانات و شرایط
تصمیم گیری کرد. در کنار بقایای گیاهی مزارع می توان از دیگر منابع سلولزی مانند مواد چوبی گیاهان، اضافات الوارهای صنعتی، گیاهان علوفه ای ویا مواد زائد غیر مضر صنعتی و اضافات شهرداریها
استفاده نمود که منابع ارزان و در دسترس هستند(84،103).

در آزمایشی به مدت سه سال در شرق نبراسکا ویل هلم و همکاران (1986)نشان دادند که باقی گذاشتن بقایای ذرت به میزان 50 و 0 در صد، تولید را در کشت بعدی ذرت نسبت به باقی گذاشتن کامل بقایا به میزان زیادی بهبود می بخشد. ماسکینا و همکاران (1993)نیز دریافتند که بین تیمار 0 و100 درصد
باقی گذاردن بقایای کشت قبلی ذرت، تفاوت تولید ذرت دانه ای در صفر درصد بقایا به میزان 750 کیلوگرم در هکتار بوده است. اما ویل هلم و همکارن (2004) بیان داشتند که افزایش بقایا به میزان 150 درصد در زمین به مقدار زیادی نگهداری آب در خاک و فعالیت میکروبی خاک را بهبود می بخشد. این محققین اعلام کرده اند که پاسخ گیاهان زراعی به میزان مختلف بقایا در زمین متفاوت است و میزان مختلف بقایا مثل تاثیر در چرخه نیتروژن باعث عوض شدن خصوصیات خاک می شود (129). در آزمایشاتی لیندنو همکاران (2000) دریافتند که بهترین تیمار افزایش کود نیتروژن و جمع آوری بقایای کشت باعث افزایش بیوماس و تولید در ذرت دانه می شود. کلاپ و همکاران (2000) اعلام کردند که در عمق 15- 0 سانتیمتری خاک اگر پس از برداشت محصول، کاه و کلش آن جمع آوری شود تاثیری در میزان کربن ارگانیک خاک نخواهد داشت. اما در حالتی که بقایا به وسیله گاو آهن برگرداندار به خاک برگردانده شود میزان نیتروژن خاک به میزان زیادی کاهش می یابد و در سیستم بدون شخم با باقی گذاشتن بقایا میزان کربن ارگانیک خاک 14درصد افزایش داشته و با افزودن مقداری کود نیتروژن و برگرداندن بقایا به وسیله شخم این درصد در مقایسه با تیمار بدون شخم افزایش یافته است. پس بابرگرداندن بقایا به خاک بوسیله شخم و افزودن کود نیتروژن مقدارقابل توجهی به کربن آلی خا ک افزوده می شود.

متاسفانه در بررسی تاثیرات مدیریت شخم و بقایای گیاهی، مدت مطالعه بسیار کوتاه بوده و این زمان کوتاه، مدت مناسبی برای نشان دادن فعالیت های میکروبی خاک نیست (71) زیرا اتفاقات درون خاک با استمرار روال مدیریتی در زمان طولانی تری انجام می شود (83). محققین گزارش دادند که میزان موثر کربن ارگانیک خاک به وسیله میزان کود نیتروژن بکار برده شده افزایش می یابد و در روش مدیریتی کشت موثر است. کربن آلی موجود در خاک بستگی به زمان و میزان کود نیتروژن بکار برده شده دارد (96).

لیزی و همکاران (2002) در آزمایشی در نگهداری بقایای ذرت در سطح مزرعه متوجه شدند که میزان کود نیتروژن توصیه شده در کشت بعدی برای حفظ و نگهداری کربن آلی کافی نیست و به کود نیتروژن بیشتری نیاز دارد. کربن ارگانیک خاک را برای کشت بعدی حاصلخیز می کند و میزان این کربن حاصلخیزی را در خاک ها متفاوت می کند. بهرحال حفظ بقایای گیاهی برای فعالیتهای میکروبی خاک بعنوان یک فاکتور در کیفیت خاک محسوب می شود و عامل مثبتی در حفاظت خاک در برابر فرسایش و حفظ رطوبت و تولیدات گیاهان در دراز مدت می باشد (149). در آزمایشی برروی اثر بقایا در رشد گیاه پوآ که در منطقه جوری ایالات متحده انجام شد بعد از کشت اولیه، بقایا در روی سطح زمین بدلیل آماده سازی سریع زمین و تحریک تولید بذر در گیاه پوآ سوزانده می شوند (130). کانود و لاو (1977) نشان دادند که گیاه پوآ زمانی که در درون بقایای کشت قبلی کاشته می شود دچار کاهش در تولید بذر می شود.

هیکی و انسینگ (1983) وکاستین و همکاران (1997) گزارش دادند که کاهش تولید بذر در زمان برداشت مکانیکی بقایا و سوزاندن آنها در گیاه پوآ ازبین می رود و با تغییرات میزان بقایا تغییر می یابد. لامب و موری (1999)به این نتیجه رسیدند که برای کشت گیاه پوآ باید مزرعه قبل ازکشت از بقایای خصوصا درشت گیاه قبلی عاری شود و سپس عمل کشت انجام پذیرد. جانسون و همکاران (2003) دریافتند با افزایش میزان بقایا در زمین علاوه بر کاهش تولید بذر روزهای به گرده افشانی رفتن و برداشت نیز به تاخیر افتاد.در بررسی های دیگر کاظمی و همکاران (1373) دریافتند عدم کلش سوزی و بدون شخم بقایای جو برای تولید ذرت دانه ای به عنوان محصول دوم در شرایط خرم آباد مناسب است. بحرانی و تلاوکی(1377) در تاثیر مقادیر بقایای گندم روی رشد و نمو سه رقم آفتابگردان دریافتند بقایا سبب کاهش تعداد و سطح برگ کلیه ارقام گردید. دربررسی های دیگر مشخص شد که بقایای آفتابگردان نیز اثر بازدارنده بر سبز شدن، وزن خشک، ارتفاع و عملکرد پنبه داشت که این اثر با افزایش میزان بقایا افزایش یافت (1). مهدیخانی و بقائی (1377) در تاثیر بقایای چغندر قند بر روی عملکرد چهار گیاه زراعی نشان دادند که محصول گندم، آفتابگردان روغنی و جو به ترتیب 11و17و18 درصد افزایش یافت در حالی که افزایش محصول ذرت چشمگیر نبود. برزعلی و همکاران (1378) دریافتند که تیمار برداشت کامل بقایای گندم بدون عملیات خاک ورزی تعداد روزهای رسیدن به 50 درصد جوانه زنی را نسبت به تیمارهای دیگر کاهش داد و عملکرد ذرت در سیستمهای بدون خاک ورزی بعد از گندم بیشتر بستگی به میزان بقایا دارد. باقری و بحرانی (1379)اعلام کردند با افزایش میزان بقایای گندم در خاک عملکرد دانه ذرت و وزن هزاردانه آن افزایش یافت به نحوی که تیمار صد در صد بقایا بیشترین عملکرد دانه را داشت. بحرانی و همکاران (1380) درآزمایشی درتاثیر بقایای گندم در کشت دوم ذرت فهمیدند که تیمار سوزاندن و برداشت کامل بقایا، عملکرد دانه ذرت را به صورت معنی داری در مقایسه با کشت، در درون بقایا کاهش داد و بالاترین عملکرد دانه ذرت زمانی بدست آمد که 25در صد بقایای گندم در مزرعه رها شده بود. البته سوزاندن بقایای گیاهی مزارع، بمنظور استفاده مجدد آنها برای کشت یکی از حوادث ناگوار برای محیط زیست می باشد بطوریکه سوزاندن بقایای گیاهی بیشتر موجودات زنده در خاک را از بین می برد در حالی که این موجودات در انجام فرایندهای عظیمی موثر هستند. تمام این موجودات بمقدار زیادی انرژی خورشیدی را در خود متمرکز کرده و به انرژی بیولوژیکی تبدیل می نمایند و آنها را در فرایندهای بیوشیمیایی مصرف می نمایند (31). فرهودی و همکاران (1383) در مدیریت بقایای گیاهی گندم در کشت بعدی دریافتند سوزاندن بقایای گیاهی نسبت به روشهای دیگر مدیریت بقایا، عملکرد محصول بعدی را افزایش داد و شخم بقایا در خاک سبب کاهش معنی دار محصول در سویا و آفتابگردان شد. نجفی نژاد و همکاران (1383) در اثر استفاده از بقایای گندم بر عملکرد ذرت اعلام کردند که استفاده از بقایای گندم بر عملکرد و اجزای عملکرد، غیر معنی دار بوده ولی بر فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک معنی دار بود. ولی با قرارگرفتن پنبه در تناوب بجای گندم حدود kg/ha 600 برتری عملکرد در ذرت مشاهده شد. بحرانی (1377) نشان داد که با اجرای برنامه تناوبهای زراعی درست می توان اثرات بازدارندگی بقایا را کاهش داد و یا کاهش میزان بقایا در مزرعه پیش از کشت جدید از طرق مکانیکی و یا مخلوط و خرد کردن آنها در درون خاک نیز می توان در کاهش اثرات بازدارندگی بقایا موثر باشد، البته باقی گذاشتن بقایا ممکن است در کوتاه مدت جواب مثبت ندهد ولی در بلند مدت می تواند موجب افزایش ماده آلی و در نتیجه بهبود کیفیت خاک گردد.

 

[1]- Multiple cropping

 

[2] Strip Inter cropping

 

 

 

 

 

 


مبلغ قابل پرداخت 19,440 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 965

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما