چكيده :
در مطالب جمع آوري شده اطلاعات پايهاي لازم براي طراحي يك استخر پرورشي جمع آوري شده است. طراحي استخر و ساخت آن بسيار مهم است. براي طراحي يك مزرعة آبي ميبايست به فاكتورهايي توجه داشت از جمله : كيفيت خاك – منبع آب – شوري و جريانان جزر و مدي در مزارع و پرورشگاههاي ساحلي، محلهاي تخم ريزي ماهي، شرايط آب و هوايي و ... كه ما در اين مقاله تمامي عوامل مهم و تعيين كننده در طراحي و ساخت مزارع آبي را بررسي ميكنيم.
طرح و ساخت مزارع آبي :
برخي اطلاعات پاية لازم براي طراحي يك استخر پرورش در زمان مشخص شدن امكان اجراي پروژه، جمع آوري خواهند شد. هر چند، بررسيهاي بيشتري معمولاً براي طراحي مناسب ترين طرح بندي روشهاي ساخت و عمليات، لازم خواهد شد. طراحي استخر و ساخت آن، به اندازة انتخاب محل مطمئن براي موفقيت پروژه، هم از نظر تكنيكي و هم از نظر اقتصادي، مهم است. همانطور كه قبلاً نشان داده شده، مكانهاي ايده آل هميشه ممكن است در دسترس نباشند. نقصهاي محل، در اكثر موارد بايد بوسيله طرحهاي مناسب ساخت و عمليات، رفع شوند. هر چند،ممكن است صندلي طرحها براي رفع نيازهاي كشت آبي، تقريباً در هر شرايط نامناسبي، امكان پذير باشد، اما اقتصادي بودن و امكان پذير بودن استفاده از آنها براي كشت آبي تجاري، جاي شك و ترديد دارد. در حقيقت، طرحهايي كه به طور نرمال در كارهاي مهندسي آب يا آبياري به كار رفتهاند، نميتوانند براي ساختارهاي كشت آبي بدون اصلاح و تغيير قابل توجه (به خاطر هزينههاي مربوطه) استفاده شوند. بخصوص در مورد مزارع آبگيري استخرها صدق ميكند كه قسمت قابل توجهي از كشت آبي كنوني را به خود اختصاص دادهاند.
چون طرح مزرعه آبگير، از نظر مكان بسيار اختصاصي عمل ميكند، نميتوان به طرحي انديشيد كه بتواند استفاده عمومي داشته باشد.
هر چند برخي از ويژگيهاي طرح اصلي را ميتوان بر اساس فيزيوگرافي محل، منبع و طبيعت منبع آب، نوع محصور سازي كه به كار ميرود، اورگانيسمهايي كه كشت ميشوند و تكنيكهاي مديريت، از جمله تغذيه يا توليد مواد غذايي و روشهاي برداشت، تعريف كرد. بررسيهاي دقيقي كه قبلاً به آنها اشاره شد بايد به سوي كسب اطلاعات پاية لازم براي تعيين ويژگيهاي طرح مناسب هدايت شوند.
6-1 استخرهاي پرورش دور و نزديك از ساحل :
6-1-1 اطلاعاتي براي طرح استخرها
چون اكثر تاسيسات كشت آبي در حال حاضر، مزارع آبگير خاكي (استخرها) هستند، ما ابتدا ميتوانيم روندهاي طراحي آنها را در نظر بگيريم. علي رغم تشابه اصول پاية درگير، بررسي مزارع آبگير آب شيرين غير ساحلي و مزارع آبگير آب شورمزه يا آب شور ساحلي، به طور جداگانه، و اصولاً به خاطر تفاوت درجزئيات عملياتي، مناسب تر خواهد بود.
همانطور كه قبلاً نشان داده شد، بررسي و رسيدگي قبل از طراحي مزرعه به وسعت اطلاعات جمع آوري شده در طول مطالعات اولية امكان اجراي طرح، اطلاعات خوبي مربوط به دماي ميانگين ماهانه، بارش باران، تبخير، رطوبت، نورخورشيد و سرعت باد و جهت باد، بايد از قبل، در دسترس باشند. يك نقشه برجسته (مقياس 1:50000 تا 1:25000) از منطقه، مفيدترين داده در تعيين منطقه حوزة محل و موقعيت نسبياش است.
يك نقشه زمين شناسي، در صورت امكان، در مطالعه خاك زير محل، مفيد خواهد بود.
بررسيهاي دقيق ممكن است با توجه به منابع آب، ويژگيهاي خاك و توپوگرافي محل، ضروري باشند. نقشههاي توپوگرافي در صورت امكان، احتمالاً بايد در مقياس كوچك باشند كه تمام ويژگيهاي مربوطه را منعكس نميكنند. سپس يك نقشه جديد يا به روز، بايستي براي نشان دادن طبيعت پستي و بلندي زمين و خصوصيات ويژهاش، از جمله متفاوت در ارتفاع، تعيين محل و اندازه گيري مرزها يا محدودهها، تسهيلات فيزيكي (مثل ساختمانها، جادهها، كانالها، پلها) و ... فراهم شود. اين اطلاعات به تعيين مسير حركت آب، محل ساختارهاي كنترل آب و مقدار كار خاكريزي لازم، كمك خواهند كرد. چندين متد براي بررسي زمين وجود دارند، از جمله
a) شبكه بندي b) جدول بندي سطح تراز c) روش سطح مقطع با بررسي و نقشه برداري اريب d) روش خطوط پرتو افكن با بررسي اريب
e) مسافت يابي
در اين ميان، مسافت يابي در بررسيهاي روي زمين نسبتاً سريع است و فراگيرتر و ميتواند براي بررسي تمام انواع مناطق استفاده شود.
روشهايي مثل شبكه بندي و جدول بندي سطح تراز بيشتر مناسب زمين نسبتاً سطح هستند و ساير روشهايي كه در بالا به آنها اشاره شد، اختصاصاً براي زمينهاي تپهاي، مناسب هستند. براي بررسي و نقشه برداري مزرعه، يك معيار موقت با يك سطح مبناي مناسب، بايد تعيين شود. محل اين معيار موقت بايستي روي نقشه برجسته مشخص شود و تمام ارتفاعات خاكريزها، كانالها، آبگيرها، ساختمانها، تشكيلات و ... از روي آن تنظيم شوند. نقشه برجسته كه بايد هر ساختار مشاهده شده يا اندازه گيري شده روي زمين را نشان دهد، بايستي ترجيحاً در مقياس 1:1000 تا 1:5000 باشد، همراه با خطوط برجستة cm25-10، بطوريكه زهكشي كامل آبگير را بتوان طراحي كرد و حجم كار خاكريزي با دقت لازم قابل برآورد باشد. اگر ساختار پيشنهاد شده، داراي محدودهاي به اندازة مزرعة موجود باشد، مقاطع عرضي و طولي آبگيرهاي مجاور، زهكشها و كانالها، بايد بدست آيند.
كيفيت خاك :
ويژگيهاي خاك كه در انتخاب محل اهميت دارند، در فصل شرح داده شدهاند. بر اساس نتايج بررسيهاي امكان اجراي طرح، وسعت نمونه برداري خاك بيشتر بايد معين شود. اگر شرايط خاك يكنواخت و يكسان باشد، براي هر 2 تا 5 هكتار انتخاب 2 محل كافي است.
در غير اين صورت، ايستگاههاي نمونه برداري بيشتري نياز خواهد بود. حداقل عمق يك چاه گاز (borehole) براي نمونه برداري خاك، پيشنهاد شده كه m2 زير عميق ترين خاك برداري مورد نظر منطقه پروژه، است. براي ساختن تشكيلات خاص، مثل برج مخزن آب (تانكر آب)، اعماق بيشتر گمانه كفي (boring)، متناسب با اندازة تشكيلات، لازم هستند. تست خاك بايد برآورد كردن
a) افت نشست (نفوذ) b) شرايط زير نشت و خطر نقص لوله كشي
c) پايداري خاكريزهاي خاكي d) ميزان تراكم لازم
e) سرعت جريان مجاز در كانالهاي منبع زميني و f) نيازهاي زيربنايي ساختمانها
خاك روي محلهاي قرضي بالقوه در فاصله متحرك (كشندة) اقتصادي، بايستي براي تعيين طبيعت خاك در دسترس براي ساختن خاكريزها، مورد مطالعه قرار گيرد. خاكريزهاي لازم براي مزرعه بايستي با خاكهاي چسبانكي ساخته شوند كه داراي انعطاف پذيري كافي باشد (در كل با شاخص انعطاف پذيري تعيين ميشود – مقياس تعامل بين آب و اجزاي انعطاف پذير چسبناك خاك)، براي مثال خاكي با شاخص انعطاف پذيري بالاي 15% چنين خاكهايي بايد از نظر پايداري نسبت به تغييرات طولاني مدت در نفوذ پذيري كه حاصل فاكتورهاي جوي مثل افزايش تراكم و چگالي پايدار يا تراكم و تجمع ذرات ميباشند، مورد بررسي قرار گيرند. خساراتي كه احتمالاً به خاطر نشست كم و تراوش اتفاق ميافتد بايد با استفاده از روشهاي استاندارد، تعيين شوند. براي تخمين خسارات طولاني مدت به خاطر نشست، در نظر گرفتن محتواي رسوبي منبع آب، كه در طول فاسد شدن آشغالها و باقي مانده مواد،زبالههاي آبگير، رشد جلبكها و ... باعث آب بندي طبيعي يا تجمع در يك دوره زماني ميشوند، ضرورت دارد.
در حاليكه پايداري خاكريز ميتواند بوسيله روشهاي استاندارد مكانيك خاك، تعيين شود، ارزيابي راندمان طولاني مدت احتمالي ساختارها و تشكيلات، مشكل تر است. به خاطر اندازة نسبتاً كوچك و تجربه زهكشي و پر شدن مكرر، امكان خشك شدن كل خاكريزهاي مزارع، ايجاد ترك و شكاف و توسعه آن و وارد شدن آب به داخل خاكريز در زمان بارش باران يا پر شدن آبگير، بيشتر است. پس خاك متورم ميشود، ولي اندازه اين تورم در هر نقطه خاصي تنها به پتانسيل تورم خاك بستگي نخواهد داشت بلكه به اندازه فشار محدود كنندة اطراف، بخصوص تودهها خاك فشرده، نيز بستگي دارد. خشك شدن و مرطوب شدن مكرر، و بنابراين چروك شدن و باد كردن، باعث توزيع تراكم پايداري ميشود كه تراكمهاي بيشتر در بخش دروني مقطع عرضي بوجود ميآيند.
Szilvassy (1984) اثرات معكوس خشك شدن و مرطوب شدن مجدد آبگيرهاي ماهي (بركههاي ماهي) را شرح ميدهد. تركها و شكافهاي ايجاد شده بوسيله خشك شدن، ورود آب به داخل بدنة خاكريز را تسهيل ميكند. ظاهر ترك اشباع شده است و رطوبت به داخل آن، بوسيله پديدة موئينگي، نفوذ ميكند. بخشهاي اشباع شده تقريباً نسبت به هوا غير قابل نفوذ شده و هوا در منافذ تحت فشار موئينگي و نيز فشار هيدرواستاتيك بخشهاي زير آب، قرار ميگيرد. اين فشار روي هواي محدود شده، منجر به خرد شدن سنگها، ميعان ناگهاني شيبهاي حفاظت نشده، ميگردد. اگر آب از ميان تركها جريان بايد، خاك در حال ميعان، با سرعت بيشتري شسته شده و باعث بوجود آمدن آبگذر يا فرسايش تونل ميشود، كه اغلب باعث از بين رفتن خاكريزهاي كوچك ميگردد. در كنار جستجوي دقيق لايه سطحي منطقهاي كه بركهها و كانالهاي منبع آب طراحي ميشوند، خاكهاي اطراف دنبالة كانال نيز بايد از نظر ويژگيهاي هيدروليك، براي تخمين شيبها و سرعت مجاز جريان آب در كانال، مورد بررسي قرار گيرند، توالي طبقات خاك به سمت اولين لايه غير قابل نفوذ، بايد تا آنجا كه ممكن است به دقت، تعيين شود. اگر خاك تا حداقل 6/0 متر زير عميق تر از كف در آبگيرها يا كانالهاي زهكشي غير قابل نفوذ باشد، جستجو و بررسي بيشتري ممكن است لازم نباشد. از نظر مشكلات بدست آوردن نمونههاي خاك كاملاً دست نخورده، براي تستهاي آزمايشگاهي، مطالعات نفود پذيري زمين، در كنار هر چاه گمانة اكتشافي بوسيله روش تراوشي و نفوذي، توصيه ميشوند. ساختمانها و ساير تشكيلات روي محل پرورش ماهي، در كل كوچك هستند و بنابراين بارهاي عملگر روي زير بنا، احتمالا زياد نيستند. در مواردي كه در آنها، اين ساختارها بايد روي محلهايي كه به تازگي پر شدهاند ساخته شوند، بايد مراقب خاصي براي اجتناب از آسيب حاصل از نشست خاك بيشتر، داشت. روشهاي تحقيق استانداردي كه توسط مهندسين ساختمان استفاده ميشوند بايد به كار روند.
در حاليكه، اهميت مطالعات دقيق خاك در طراحي استخرهاي پرورش، انكار نميشود، ولي بايد به خاطر داشت كه تستهاي آزمايشگاهي براي تعيين مقدار قدرت خاك، هزينه بردار هستند. حتي زمانيكه انجام ميشوند، مهندس بايد از اين نتيجه براي تصميم گيري راجع به استفاده از آن براي نوع تشكيلاتي كه در مزارع آبگير، همراه با خاكريزها و سدهاي كم، ساخته ميشوند، استفاده كند. به همين خاطر، در كشورهايي مثل مجارستان، مهندسين پرورش آبي از دستورالعملهاي تجربي خاص بر اساس تجربه محلي، براي ساخت خاكريزها، ميل شكنها و سدهاي كمتر از m3 و نگهداري كمتر از 3 ميليون متر مكعب آب، استفاده ميكند.
ويژگيهاي خاكهاي ساحلي، بخصوص مانگروها، قبلا در فصل مورد بحث و بررسي قرار گرفتهاند. وجود تعداد زيادي مواد آلي در خاك، بخصوص ريشههاي مانگرو، يك مشكل خاص طرح و ساخت آبگير در مناطق ساحلي است. نظرات زيادي راجع به حفاري نكردن بسترهاي استخر (آبگير) دست نخورده و بسته به انبوه شدن و رسوب تر نشستهاي آورده شده با آب جزر و مدي، ساختن يك لاية رويي ضخيم روي بستر، براي كاهش مشكلات خاك اسيدي، وجود دارند. در آن مورد، خاكي كه براي ساخت خاكريز استفاده ميشود بايد از خارج از محدودة آبگير بدست آمد. اگر وسايل مكانيكي ساخت و ساز آماده شده باشند، خاك چسبندة لازم بايد به كمك دستگاههاي حفاري يا تجهيزات مشابه تهيه شود. اگر وسايل دستي ساخت و ساز، مورد استفاده قرار ميگيرند، امكان خاكبرداري به صورت بلوك و انتقال دادن آن بلوكها به باركشها يا قايقهاي كف سطح، در جزر و مدهاي بلند، به محل آبگير، وجود دارد. در كنار هزينهها قابل مقايسه، زمان ساخت و ساز نيز بايد در تصميم گيري، وارد شود.
منبع آب
ويژگيهاي شيميايي منبع آب براي مزرعه و منابع آلودگي، قبلاً در جريان انتخاب محل، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. اغلب، اطلاعات بيشتري در مرحله طراحي راجع به مقدار آب لازم مورد نياز هستند. براي يك استخر ماهي با عميق متوسط m5/1 مقدار آب لازم براي پر كردن آن، در ابتدا
15000 است. ميزان اتلاف آب از طريق نشست و تبخير، بطور قابل توجهي ميان مناطق مختلف، متفاوت است. در يك اقليم خشك، متوسط اتلاف آب در طول فصل رشد، ميتواند بالغ بر روز cm2-1 يا بيشتر باشد. با مديريت درست، كل مقدار حداقل لازم براي پر كردن و سرازير شدن تحت چنين شرايطي بين ha/m3 60000 – 35000 در سال، برآورد شده است. اندازة مزرعه بايد بطور طبيعي بستگي به مقدار آب موجود در طول دورة عمليات، داشته باشد. زمانيكه منبع تأمين آب، يك نهر است. دادههاي مربوط به طبقهها و اشكوبها و سرعت جريان بايد در نقطه انحراف مسير در روزهاي پر شدن استخر و براي جبران اتلاف اب، استفاده شوند. توصيه شده كه سرعت جريان بايد براي 80% احتمال، تعيين شود.
در مناطق مستعد سيل، دادههاي راجع به طراحي سيلها و تخليهها، لازم هستند. آژانسهاي كنترل آب ميتوانند در كل مقاديري براي احتمال وقوع سيل، تعيين كند اما در مواردي كه چنين ارزشها و مقاديري دردسترس نيستند، پيشنهاد شده ك 1% احتمال وقوع سيل (يعني يكبار در صد سال) بايد به عنوان نقشه يا طرح سيل براي مجري هرز آب يا سرريز يك سد، پذيرفته شود.
روفاب (run off) حوزة آبريز محل، بايستي براي تعيين ظرفيت مخزن يا آبگيرهاي مزرعه، در نظر گرفته شود. دادههاي راجع به حداكثر مقدار تبخير ماهانه و بارش باران، لزوماً براي براورد مطالبه آب، به كار ميروند.
برآوردهاي حجم ساليانه رسوبات وارد شونده به استخر بايد در تعيين ميزان با سرگيري، در نظر گرفته شوند؛ يا در مواردي كه هدف ساخت يك لايه رويي لاي و گل ميباشد، براي تخمين زمان لازم براي اين كار، استفاده ميشود. مجدداً، زمانيكه وكرورت آب بسيار نامطلوب است و مخازن رسوبي جداگانهاي براي كاهش آن لازم هستند، اين اطلاعات ضرورت دارند. يكي از مشكلات استخرهاي پر شده با اجسام و ذرات طبيعي آب، ورود ماهي خارجي و ساير ارگانيسمها در مراحل تخمي يا لاروي به همراه آب ميباشد، حتي زمانيكه دريچههاي ورودي بوسيله توريهاي ريز حفاظت ميشوند. تصفيه جنين آبي براي حذف آفتها و شكارچيان، بسيار مشكل و گران قيمت است. در شرايط خاص، در صورت لزوم، فيلترهاي شستي يا ساير فيلترها ميتوانند بر اساس اندازه و ميزان رسوبات، استفاده شوند. استفاده از آب فاضلاب، از جمله فاضلاب شهر فرعي، براي آبياري و افزايش حاصلخيزي استخرها، يك تجربه قديمي است و پرورش ماهي اكنون در بسياري مناطق به عنوان يك وسيله كارآمد، بازيافت زبالههاي آلي، محسوب ميشود.
سابقه اين كار در استفاده از فاضلابهاي گرم شدة نيروگاههاي برق در اقليمهاي سرد و معتدل، قابل مثال زدن ميباشد. مشكل اصلي استفاده از فاضلاب، توسعه احتمل شرايط كمبود اكسيژن در استخرها به خاطر بارگيري بيش از حد مواد آلي و آلودگي با سموم و فلزات سنگين ميباشد. خطر انتقال و سرايت پاتوژنهاي باكتريايي و ويروس از طريق استفاده از فاضلاب خانگي، نگرانيهايي ايجاد كرده است. نشان داده شده كه تحت شرايط موجود در استخرهاي ماهي، كاهش واقعي پاتوژنها، امكان پذير است. به خاطر نرخ فتوسنتزي بالا، چنين استخرهايي داراي محتواي اكسيژن حل شدة بالا و plt بالا هستند كه نرخ عفونت زدايي كولي فرمها را افزايش ميدهد. بررسيها شاهدي دال بر انتقال و سرايت بيماريهاي باكتريايي انساني از طريق ماهي، پيدا نكردهاند. هر چند ماهيها از عفونتهاي انتروباكتريايي رنج ميبرند، ولي اين امكان هنوز وجود دارد كه ماهيها بتوانند باكتريها را در مجراي غذايي يا گوارشي، بافتها و مخاطشان نگهدارند و بنابراين به عنوان ناقل غير فعال پاتوژنها عمل كنند. مطالعات تجربي روي ماهيهايي كه بطور مصنوعي آلوده شده بودند نشان دادهاند كه با نگهداري آنها در آب تميز براي يك مدت زماني كافي، آنها ميتوانند از آثار پاتوژنها، رها شوند.
تصفيه و پالايش اغلب در كشت آبي فاضلاب، انجام ميشود. پس اگر استفاده از فاضلاب مدنظر باشد، بايد تسهيلات لازم هم در طراحي مزرعه مدنظر قرار گيرند.
بطور مشابه، معيارهاي احتمالي براي اجتناب از وارد شدن مواد سمي، بايد مدنظر قرار گيرند. كه انجام اين كار در منبع، بهتر است. مواد شستشو دهنده را اغلب نميتوان از فاضلابهاي خانگي و صنعتي خارج كرد ولي حداقل غلظت آنها بايد تحت محدودههاي مجاز باشد. محدودههاي كشندة مواد شوينده براي ماهي كول كپور، حدود ppm ABS 10 (آلكيل بنزن سولفونات) گزارش شده است ولي حتي غلظتهاي زير حد كشنده نيز ميتوانند روي رشدشان اثر بگذارند.
مدت كوتاه دورة رشد و نحو در كشت آبي، خطر تجمع مواد و فلزات سنگين فاضلابها را كم ميكند، مگر اينكه غلظت آنها خيلي بالا باشد. تجربيات و آزمايشات تاكنون نشان دادند كه حتي زمانيكه تجمع كمي هم وجود دارد، اين تجمع در كل در محدودة استاندارد قابل قبول براي استفاده مطمئن ميباشد.
نگرشها و ديدگاههاي عامه نسبت به خوردن محصولات پرورش يافته در فاضلاب، بخصوص فاضلابهاي نهرهاي فرعي، ميتواند يك معضل بوده و راه حلهايي بايد بر اساس محيطهاي اجتماعي – فرهنگي، پيدا كرد. اين راه حلها بايد شامل آموزش همگاني و حمايت از اين نوع محصولات باشند. در كشت آبي مدرن، تنها فاضلابهاي تصفيه شده استفاده ميشوند، در برخي موارد، استفاده از فاضلابها در مراحل نهايي رشد و نمو اجتناب ميشود و زمانيكه احتمال قرار گيري در معرض فاضلاب وجود دارد، محصول قبل از عرضه شدن به بازار يك دوره تصفيه كافي را طي ميكند. اين راه حلهايي هستند كه ميتوانند تا حدودي نگرانيهاي مصرف كنندگان را كاهش دهند.
شوري و جريانات جزر و مدي در مزارع و پرورش گاههاي ساحلي :
براي طراحي مزارع آبگير ساحلي، مهمترين دادهها و اطلاعات لازم، تنوع فصلي در شوري آب موجود و دسترسي به آب شيرين براي كاهش دادن شوري، در صورت لزوم، ميباشند.
زمانيكه استخرها بايستي با استفاده از انرژي جزر و مد پر شوند، مطالعات دقيق بايد براي تعيين رابطة مرحله / مدت / توالي لازم براي مهندسي طرحها، انجام شوند. اطلاعات مداوم از محل براي مدتي طولاني (تا آنجا كه ممكن است) براي اثبات ارزشهاي محاسبه شده از روي نمودارهاي جزر و مدي در دسترس و مشاهدات در حين مطالعات امكان اجراي پروژه، لازم خواهند بود. براي طراحي و مديريت آب درست در استخرهاي جزر و مدي، تعيين ارتفاع زمين، كه در واقع سطوح جزر و مدي ميانگين مد پائيني دريا يا ميانگين مد دريا را دارد در بهترين جزر و مد، برآورد ميكند، ضرورت دارد. از صورت امكان، اين اندازه گيريها زماني بايد انجام شوند كه پائين ترين جزر و مدهاي بحراني سال، اتفاق ميافتند (كه از نمودارهاي جزر و مدي ميتوانند بدست آيند)
همچنين، اين اندازه گيريها بايد در طول پائين ترين و بالاترين جزر و مدهاي ماه انجام گيرند. روزهايي كه كمترين جزر و مد را داشتهاند بايد انتخاب شده و سطح مبناي Q يا ميانگين پائيني جزر دريا (MLLW) يادداشت شود. مشاهدة 15 روزه، در طول فصل خشك از نظر ميانگين مد دريا و يك مشاهدة 15 روزة ديگر از نظر ارتفاع ميانگين جزر دريا در فصل باراني، براي تعيين اينكه آيا سيستم استخر در طول فصل باران قابل زهكشي خواهد بود يا نه و اينكه آيا عمق مطلوب قابل نگهداري هست يا نه، لازم است. اين سنجشها بهتر است در بالاي منطقهاي كه دريچه اصلي پرورشگاه احتمالاً ساخته ميشود انجام گيرند. در شكل جزر و مد، كه ميتواند يك معيار اندازه گيري درست باشد، نقطهاي كه در آن سطح آب، پائين ترين است بايد علامتگذاري شود. سطح مبناي Q، در رابطه با پائين ترين سطح آب نيز بايد علامتگذار شود. اين ارزش به عنوان خط پايه براي تعيين تمام ارتفاعات در سيستم مزرعه استفاده خواهد شد. يك مبنا و نشانه ميتواند با حركت دادن يك سطح به يك نشانة دائمي نزديك جايگاهي كه بايد احداث شود، بوجود آيد. ارتفاع نقاط در منطقه ميتواند به صورت حساب شده از صفحه مبناء، اندازه گيري شود. حفاري بيش از cm50 براي ساختن استخر، اقتصادي و به صرفه به نظر نميرسد. اگر لازم باشد، بهتر است از پمپ استفاده شود تا از جزر و مد (براي تامين آب و زهكشي).
محلهاي تخم ريزي ماهي و دسترسي به وروديهاي ديگر :
داده هاي مهم لازم براي طراحي محل تخم ريزي ماهي، از طريق بررسيهايي كه قبلاً در اين فصل به آنها اشاره شده، بدست آيند. تصميم گيري راجع به اينكه آيا يك محل تخم ريزي، به همراه تسهيلات پرورشگاهي، بايد در يك كمپكس پرورشگاهي بوجود آيد يا در محل ديگر، بر اساس شرايط محل، نيازهاي كيفي آب، سهولت عملكرد، امنيت و ...، انجام گيرد.
همانطور كه در فصل 4 ذكر شد، در انواع خاص كشت آبي ساحلي براي مثال پرورش ميگو، نياز براي آب بسيار شور غير آلوده براي عمليات تخم ريزي ممكن است احداث محل تخم ريزي در نزديكي دريا را به جاي مناطق آب شور مزهاي كه استخرهاي رشد و نمو در آنجاها ساخته ميشوند، ضروري سازد. به طور مشابه ميگوي بزرگ آب شيرين (Bergii macrobrachiun) كه نياز به آب شور براي تخم گذاري و تكوين لاروي دارد، محل تخم ريزي ميتواند دور از استخر آب شيرين كه براي رشد و نمو ساخته شده، احداث شود.هر چند، در برخي شرايط انتقال آب شور لازم به محل پرورشگاه خارج از ساحل، اقتصادي تر 1/0 حفظ و نگهداري دو محل جداگانه است. در مورد پرورش ماهي آزاد، بخصوص قزل آلا، دماهاي پائين لازم براي تخم ريزي و تكوين لاروي ممكن است استقرار محل تخم ريزي را در ارتفاعات بالا، همراه با آب سرد و استقرار پرورشگاههاي رشد و نموي در ارتفاعات پائين تر همراه با دماهاي بالاتر براي رشد سريع، ضروري سازد. توسعه شاه ماهي براي ماهي آزاد در تاسيسات آب شيرين ممكن است در محلهاي مختلف انجام گيرد و شاه ماهي براي پرورش آب شور يا براي پرورش در دريا، منتقل شده؛ عادت دهي (acclimatize) شود. ساير تسهيلات توليدي كه ممكن است براي طراحي مزرعه كشت آبي در نظر گرفته شوند، تغذيه است.
براي اين منظور، براي پردازش و فرآوري محصولات مزرعه، نيازهاي اصلي كه بايد مورد بررسي قرار گيرند، زمين مناسب براي ساخت پرورشگاه، منبع آب تميز و برق هستند.
دسترسي به نيروي كار ماهر و غير ماهر در منطقه، يك فاكتور مهم در تصميم گيري راجع به ساختاري است كه نياز به نگهداري كافي و عمليات دقيق خواهد داشت. در بسياري از كشورهاي در حال توسعه، توسعه كشت آبي، به خاطر پتانسيل استخدامياش، در اولويت قرار دارد و بنابراين يك اولويت و ترجيح قطعي براي استفاده از نيروي كار دستي در ساخت و عمليات هر روزه آن وجود دارد. در عين حال،رسيدن به صرفه جويي اقتصادي و منفعت و سود هم ضرورت خواهد داشت. پس، بدست آوردن اطلاعات مقايسهاي راجع به هزينههاي ساخت و نگهداري، با استفاده از تجهيزات مكانيكي در مقابل نيروي كار دستي، ضروري خواهد بود.
علاوه بر هزينههاي واقعي، زماني كه صرف ساخت مزرعه ميشود و به زير توليد درآوردن آن با استفاده از اين دو روش، و نتايج اقتصادي آن نيز بايد مد نظر قرار گيرند.
6-1-2 طرح و ساخت مزارع آبگير (استخرها) :
با در نظر داشتن اينكه، ساخت تسهيلات مزرعهاي، هزينه و سرمايه گذاري اصلي در مزارع آبگير را صرف ميكند و اينكه، كارآيي و راندمان اجرايي اين تسهيلات تعيين كنندة اصلي موفقيت اين پروژه خواهد بود، وقف كردن توجه كافي نسبت به طراحي و ساخت آنها ضرورت خواهد يافت. همانطور كه قبلاً هم گفته شد، طراحي مزارع آبگير، اختصاصي است و بنابراين تعيين دقيق تمام انواع احتمالي، مشكل است. كشاورزي كه در پرورش آبي هستند بايد همكاري نزديكي با مهندسين طرح براي رسيدن به يك طرح قابل قبول از نظر اقتصادي كه تأمين كننده نيازهاي عملياتي گونهها و تكنولوژيهاي كشت باشد، داشته باشند. ساخت برنامه ريزي شده در اكثر پروژهها، امكان پذير است بجز زمانيكه بايد از استخرها، مخازن يا حفرههاي معادن غير قابل زهكشي استفاده كرد، همانند تجربههايي كه در برخي كشورهاي آسياي جنوبي و جنوب شرقي آسيا، انجام گرفتهاند. حتي در اين حالت، امكان طراحي يك مزرعه درست و دقيق، با ادغام كردن منابع آب موجود براي مديريت آسان تر هم، وجود دارد.
اندازه و شكل
اندازه يك پرورشگاه بايد بر اساس چند فاكتور از جمله مقدار آب و وسعت زمين در دسترس، تكنولوژي مورد استفاده (مثلا كشاورزي سطحي، نيمه عمقي يا عمقي)، توليد و درآمد لازم براي به صرفه بودن كار، و دسترسي به بازار، نيروي انساني و تجهيزات، تعيين شود.
هر چند طرح مزرعه بستگي دارد به چندين فاكتور، ولي اصول پايهاي وجود دارند كه در كل در همه جا دنبال ميشوند. خواه يك محل تخم ريزي در داخل مزرعه باشد خواه نباشد، معمولاً يكسري استخرهاي پرورشي براي رشد لاروها براي مرحله نوزادي، وجود دارند، يكسري استخرهاي پرورشي براي پرورش نوزاد به صورت ماهي يكساله و يكسري ديگر از استخرها هم براي توليد يا ذخيره. بسياري از مزارع بخصوص در مناطق گرمسير، ممكن است داراي استخرهاي پرورشي منتفي نباشند و نوزاد ممكن است مستقيماً وارد استخرهاي توليد يا ذخيره، براي رشد و نمو مناسب اندازه بازار، شوند. در عمليات ادغام تخم ريزگاهها با مزارع، نياز به استخرهاي ذخيرة لارو، براي پرورش لاروهاي انتخاب شده و در برخي موارد نيز استخرهاي تخم ريزي (توليد مثل) لازم است. بسته به سيستم برداشت، ممكن است نياز به استخرهاي بازاري براي نگهداري برداشتها و محصولات قبل از عرضه شدن به بازار، وجود داشته باشد.
به جاي استخرهاي زميني، مخازن يا نهرهاي زميني، ممكن است در انواع خاصي از پرورش نوزادان، مثل ماهي آزاد و ميگوها، استفاده شوند. مخازن و تانكرها براي پرورش نوزادان ميتوانند به خوبي در طراحي يك مزرعه آبگير وارد شوند، بخصوص همراه يك محل تخم ريزي. جزئيات طراحي مخزن و نهرها در بخش ديگري مورد بحث قرار خواهد گرفت. در اقليمهاي معتدله و سرد، استخرهاي زمستاني يا تسهيلات زمستان گذراني داخلي، ممكن است لازم باشند.
امكان استفاده از برخي استخرهاي ذكر شده در بالا، براي بيش از يك منظور وجود دارد كه بستگي دارد به فصلي بودن عملياتها. استخرهاي تخم ريزي و توليد مثل اغلب ميتوانند براي پرورش نوزاد بعد از آمادگيها و تداركات مناسب، و گاهي به عنوان استخرهاي بازاري، به كار روند.
استخرهايي كه به درستي براي پرورش طراحي شدهاند ميتوانند پس از فصل نوزادي، به عنوان استخرهاي توليدي استفاده شوند. پس ميتوان در محل استخر صرفه جويي كرد و اكثر استخرها ميتوانند براي بيشتر ماههاي سال، اگر تكنولوژي پرورشي اجازه اين كار را بدهد، استفاده شوند. به خاطر اين احتمالات، پيشنهاد يك نسبت خاص بين انواع مختلف استخرها، معني دار و به صرفه خواهد بود. تعداد برآورد شدة نوزادان لازم و تعداد محصولات نوزادي كه ميتوانند تأمين كنندهها نيازهاي مزرعه باشند، تعيين كننده اين مسئله هستند كه كل منطقه ميتواند به منظور پرورش نوزاد استفاده شود. هدف توليد مزرعه، بر اساس بازارها و تكنولوژي، مشخص ميكند كه منطقهاي بايد براي استخرهاي توليد، به صورت جداگانه آماده شود.
براي پرورش ماهي در مقياس كم در مناطق گرمسيري، بر اساس گونههايي كه رشد سريع دارند، پيشنهاد شده كه هر پرورشگاهي بايد داراي چند استخر 12 توليدي باشد به طوريكه هر ماه يك تعداد مساوي از استخرها بتوانند زهكشي يا برداشت شوند (با اطمينان از يك منبع ماهي تنظيم براي فروش هر ماهه در طول سال)
اندازه استخرها بر اساس عمليات كشت فوق خواهد داشت ولي متغير از ha00/2 – 05/0 براي استخرهاي پرورشي و ha00/10-25/0 براي توليد يا استخرهاي ذخيره، پيشنهاد شده است. استخرهاي تخم ريزي ميتوانند ha01/0 باشند. استخرهاي كوچكتر در منطقهاي بزرگتر كه با خاكريزها و كانالهاي تامين آب پوشيده شده است، ختم خواهند شد. در سيستمهاي كشت عمقي، (intensive culture) اولويت به استخرهاي كوچكتر، از ha5-1 داده ميشود؛ برعكس سيستمهاي سطحي كه ha 10-3 به آنها اختصاص داده ميشود، چون استخرهاي كوچك، را ميتوان بيشتر كنترل كرد. استخرهاي بزرگتر، پر شدت و زهكشي نشان زمان بيشتري احتياج دارد؛ اين در شرايط خاص به معني اتلاف قابل توجه وقت و زمان توليد است.
بطور مشابه، استخرهاي متوسط، برداشت مطمئني دارند، چون تجمع و كثرت، در استخر برداشت و كنترل انها، منجر به از دست رفتن و از بين رفتن ماهي ميشود. پيشنهاد شده كه برداشت از يك استخر نبايد بيش از يك روز وقت ببرد. اين مجدداً اشاره دارد به نياز براي استخرهاي توليد سطحي كمتر.
هر چند، ساخت استخرهاي كوچكتر، به خاطر هزينههاي خاكريز اضافي و ساختارهاي منبع اب لازم هم،در هر منطقه واحدي هزينههاي بيشتري بوجود ميآورد.
بنظر ميرسد كه اولويت با استخرهاي مستطيل شكل (در مزارع آب شيرين) باشد، كه اصولاً به خاطر سهولت برداشت با تورهاي بزرگ با طول قابل كنترل يا از طريق زهكشي به يك استخر يا گودال با استفاده از شيب منظم كف استخر، ميباشد. طول كانالهاي زهكشي و تغذيهاي لازم، نيز بايد كمتر باشد. از نقطه نظر هزينه ساخت، استخرهاي مربع، شكل، اولويت دارند، چون نسبت سطح آب به طول خاكريز، بيشتر خواهد بود ولي اگر شيب جايگاه انتخاب شده، زياد باشد، ساخت استخرهاي مستطيل شكل، براي زهكشي آسانتر، ضروري ميشود. در مواردي كه پرورش ماهي با توليد جانوران يا پرورش سبزيجات همراه است، (يا درختان ميوه و ...)، جنوب چين، هزينه ساخت خاكريزهاي اصلي، چندان زياد نخواهد بود، چون كشاورزان احتياج به نواحي خشكي وسيع نزديك استخرها براي توليد جانور يا گياه دارند، بسياري از مزارع جديد داراي استخرهاي مربعي هستند ولي سايرين داراي شكل مستطيلي هستند. برخي كشورهاي اروپاي شرقي، بخصوص مجارستان، سعي كردهاند كه از اشكال مختلف استخرها مثل استخرهاي منشعب استفاده كنند كه تمام آنها به داخل يك استخر مركزي زهكشي ميشوند.
طرح بندي مزارع آبگير ساحلي، بستگي زيادي به روندها و روشهاي كشاورزي و كشت دارد. برخي از طرح بنديهاي نمونه، بعداً توضيح داده خواهند شد ولي بنظر ميرسد كه هيچ ترجيح شكل خاصي در استخرهايي كه جديداً طراحي شدهاند وجود نداشته باشد، هر چند اكثر آنها، مستطيل شكل هستند، شكل مزارع سنتي بستگي زيادي به پستي بلندي زمين داشته و اكثر آنها داراي اشكال منظمي بودند. در طرحهاي مدرن از اين روش در كل اجتناب شده است و خاكريزها، تا آنجا كه ممكن است راست و مستقيم هستند.
طرح بندي مزارع
طبقه بندي مرسوم طرح استخرهاي ماهي به صورت استخرهاي سد بندي، استخرهاي كرانهاي و استخرهاي لايي دار ميتوانند هنوز هم براي توصيف انواع اصلي طرح بنديهاي استخر استفاده شود. استخرهاي سد بندي، در درههاي سطح يا كم شيب يا بستر رودخانه متروك، با قرار دادن يك سد كوتاه در يك جاي مناسب، ساخته شوند. اين سد بايد در باريكترين نقطه براي كم كردن هزينههاي ساخت و ساز، احداث شود. طرفين اين استخرها، بوسيله شيبهاي دره بوجود ميآيند و يكسري استخرها ميتوانند روي اين محل ساخته شوند. منبع آب ، يك نهر يا رودخانه مجاور آن خواهد بود. يك سر ريز براي اجتناب از سيل استخرها بايد ساخته شود. يك كانال تغذيهاي از نهر نيز براي تنظيم منبع آب، ضروري خواهد بود. زهكشي مناسب بايد براي جلوگيري از سيل و اتلاف بعدي موجودي محصول و آسيب رسيدن به ساختار استخر، انجام گيرد. استخرهاي كرانهاي نيز در كل نزديك يك نهر، كانال، رودخانه يا مخزن آب و در يك دره كه كف آن داراي يك پستي و بلندي شيب آرام است ساخته ميشوند. اين مزرعه تنها روي يك طرف دره ساخته ميشود و جريانات سيلابي از طرف ديگر عبور ميكنند. يك خاكريز آب را براي وارد شدن از يك دريچه به يك كانال منبع، منحرف ميكند كه از آن هر استخري ميتواند به طور جداگانه پر شده و زهكشي شود. خندقهايي بايد براي انتقال مطمئن طرح سيل، ساخته شوند. چنين طرح بندي تنها در درههايي كه به اندازه كافي وسيع هستند يا بستر رودخانهها ، امكان پذير است.
استخرهاي لايي دار، روي مناطق نسبتاً مسطح كه بوسيله يك خندق احاطه شدهاند، ساخته ميشوند. چنين جايگاههايي امكان استفاده از طرح بنديهاي بهتر از جمله كانالهاي منبع و زهكشي جداگانه، نشت و زهكشيهاي استخر، گودالها و استخرهاي برداشت و را هم فراهم ميكنند. اكثر اين جايگاههاي انتخاب شده براي پرورش ماهي كول كپور، tilapia و گربه ماهي در آب شيرين و آب شور مزه، يا finfish آب شور و ميگوها در مناطق ساحلي، براي اين نوع استخرها، مناسب هستند.
طراحي و ساخت خندق
مهمترين ساختارها دريك مزرعه آبگير، سيستم خندق و ساختارهاي كنترل آب هستند. كف استخرها ممكن است كنده شده يا نشده باشند كه بستگي دارد به توپوگرافي و شرايط خاك، ولي كانالهاي منبع و زهكشي و گودالهاي برداشت محصول، بايستي حفاري شوند.
همانطور كه قبلاً عنوان شد، جزئيات ساختاري خندق بستگي دارد به طبيعت خاك مورد استفاده عمق آب لازم در استخرها، فعاليت موج و فرسايش احتمالي و .... شكل 4-6 نشان دهندة سطوح مقطع عرضي برخي خندقهاي نمونه است. چون صرفه جويي اقتصادي خيلي مهم است، تعيين بيشترين شيب و انحراف خندقها كه پايداري ساختار را در دراز مدت تضمين ميكند، ضرورت دارد. جائيكه شرايط خاك مناسب نيست، به صرفه بودن پوشاندن شيب خندقها با آجر، سنگريزه، چوب و ... بايد مشخص شده و هزينههاي نگهداري و امنيت طولاني مدت بايد محاسبه شوند. پهلوي سطح آزاد بايد بر اساس فعاليت موج و سطوح طراحي سيل، تعيين شود.
جدول 1-6 فهرستي از شيبهاي جانبي توصيه شده، عرض فوقاني و پهلوي سطح آزاد خندقها را ارائه ميكند. توصيه ميشود كه استخرهاي كوچك تا آنجا كه توپوگرافي اجازه ميدهد، به صورتي ساخته شوند كه محور طولي آنها موازي با بادهاي رايج، براي فراهم شدن حداكثر شرايط تهويه، باشد. استخرهاي بزرگ ممكن است داراي محور طولي در زواياي راست بادهاي رايج باشند، چون بادهايي كه روي مسيري طولاني از آب ميوزند ممكن است امواج بلندتر و فرسايش بيشتري در خندق ايجاد كنند. حداقل m3 عرض فوقاني براي خاكريزهايي كه بوسيله وسايل نقليه مورد استفاده قرار ميگيرند لازم است ولي زمانيكه وسايل نقليه سنگين استفاده ميشوند، خاكريزهاي اصلي بايد m6 عرض داشته باشند. در صورتيكه جنبهي شامل يك كانال منبع آب روي تيغه خندق باشد، تنظيماتي لازم دارد. دومين و سومين خندق، ميتوانند باريكتر و پائين تر باشند، كه بستگي دارد به عمق آب استخرهاي محصور شده.
عمق آبي كه در يك استخر نگهداري ميشود، بستگي زيادي به شرايط اقليمي و تجربههاي كشت دارد. عمق توصيه شده براي استخرهاي قزل آلا، در درون شارش (intake) m1 است و در برون شارش (out flow) m2-5/1 عمقي حدود m1 در استخرهاي پرورش ماهي كول كپور مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري، ترجيح داده ميشود. علاوه بر كم شدن نوسانات وسيع دماي آب، اين به كاهش رشد علفهاي هرز آبي ريشه دار كه مشكل اصلي در استخرهاي بارور بخصوص در مناطق گرمسيري هستند، هم كمك مي كند. هر چند، استخرهاي كم عمق تر، در جريان دورة رشد در اقليمهاي معتدل، براي استفاده از دماي آب بالاتر براي افزايش توليد، اولويت دارند. به خاطر اين تفاوتها، انواع وسيعي از استخرها با عمقها و اندازههاي مختلف در سيستمهاي كش، بوجود ميآيند.
محدودهاي از عمق آب m5/1-4/0 براي استخرهاي پرورشي، و m0/3 – 8/0 براي استخرهاي توليد يا ذخيره، گزارش شدهاند. در پرورش ماهي آب شيرين، استخرهاي تخم ريزي ميتوانند داراي عمق متوسط m1-4/0 و استخرهاي نگهدارند يا بازاري، m2-2/1 باشند.
منطقه آبي استخرهاي پرورش بين ha2- 05/0 و استخر توليد يا ذخيره بين ha10- 25/0 فرق دارد. استخرهاي تخم ريزي كوچكتر هستند و متغير از ha5/0-01/0 و استخرهاي نگهداري يا بازار از ha/1- 1/0
فراهم ساختن يك هسته خاكي غير قابل نفوذ با چسبندگي بالا، با پوستههايي از خاكهاي كمتر چسبناك روي هر دو طرف يا تنها يك طرف، تجربه رايجي است. مهمترين علل تخريب شيب خندقها فرسايش بادي و موجي و سوراخ شدن بوسيله جانوران آبزي است و عادات تغذيهاي ماهيهاي مثل كول كپور كه در اطراف خندقهاي استخر جمع ميشوند. يك پوشش علفي درست و مناسب براي حفظ بخشهاي در معرض آسيب (آسيب پذير) خندقها، ضروري ميباشد. گونههاي علفي كه سريع رشد ميكنند و گسترش مييابند، اولويت دارند. در استخرهاي اروپاي شرقي، يك كمبرند از ني شتي با عرض m4، براي استخرهاي ذخيره بزرگتر (ha<10) براي حفظ قسمتهاي آسيب پذير خندق نسبت به امواج، توصيه ميشود.
در جاهاي ديگر، سنگريزه با ضخامت m5/0 – 25/0 ترجيح داده ميشود. در كشورهايي مثل چين، بلوكهايي بتوني يا آجري، براي فرش كردن شيبها استفاده ميشوند. آهك نيز براي بهبود تراكم و فشردگي خاك در خندقها، براي مقاومت در مقابل فرسايش ميتواند مفيد باشد. اصول كلي طرح و ساخت، براي استخرهاي ساحلي و آب شيرين خيلي مشابه هم هستند. هر چند، طبيعت زمين و وابستگي به آب جزر و مد، و نيز تجربه استفاده از مراتع جلبكي كف زني به عنوان غذا براي ذخيرههاي پرورش يافته، تغييراتي را در طرح و ساخت، ضروري ميسازد. نوع خاك مناسب در مناطق جزر و مدي كه براي مزارع ساحلي انتخاب شدهاند، از قبل شرح داده شده است. ساخت خاكريزهاي بزرگ و ساختارهاي بتوني سنگين روي زمين نرم، مشكلات خاصي را ايجاد ميكند. خاك رويي ليفي يا متخلخل ودر مناطق مانگرو (همراه با ريشههايي كه گاهي بيش از 50% خاك را اشغال ميكنند) يك شكل ديگري است.
نياز براي، و روشهاي، زهكشي آسان براي شستن محتواي اسيدي خاكهاي رسي، از قبل مورد بحث قرار گرفته است. يك سيستم كانالهاي باز در طول مسيرهاي آب طبيعي، براي اين منظور لازم خواهد بود. اين كانالها بايد داراي عمق تقريباً به اندازة سطح جزر و مدي ميانگين پائين مد دريا، براي زهكشي شدن حداكثر جريان جزر و مدي نافذ روي طبقه قابل نفوذ، باشند دو تا 3 سال وقت لازم است تا Ph خاكهاي اسيدي را به سطح قابل قبول رساند.
عمق آب در استخرهاي ماهي ساحلي نيز همانطور كه قبلا به آن اشاره شد، فرق دارد. به خاطر نياز به زهكشي اسان و تغييرات دائمي آب در تجربههاي كشت حاضر، حفظ عمقهاي كمتر از cm60-30 ضرورت دارد. تصور ميشود كه توليد، حتي در استخرهاي ساحلي، ميتواند از طريق افزايش عمق آب، افزايش يابد ولي تجربههاي كشت كنوني، امكان اين كار را فراهم نميكنند. زمانيكه ثابت شد پمپ كردن وسيلة بهتري براي كنترل آب در چنين مزارعي است، فراهم شدن عمق بيشتر آب بايد امكان پذير باشد.
طرح نمونة خندق احاطه كننده يا خاكريز اصلي يك استخر ساحلي واقع در يك منطقه (هانگاه، در شكل 6-6 نشان داده شده است. خندقها در طول سواحل رودخانه روي طرف رو به دريا رديف ميشوند. اگر مزرعه در يك منطقه مانگرويي قرار گرفته باشد، توصيه ميشود كه يك كمربند 100-50 متري از مانگروها براي حفظ آن از دست امواج و جريانات، حفظ شود.
خاك زيربنايي نرم در چنين باتلاقهايي، امكان يك دوره تقويت طبيعي قبل از پايدار شدن آن را ضروري ميسازد. تغييرات عظيم و تركهاي سطحي ممكن است در فرايند خشك شدن اتفاق بيفتند. ارتفاع چنين خاكريزهايي در كل محدود به m0/2 هستند، همراه با يك پهلوي سطح آزاد بعد از چروك شدن و ته نشيني، محدود به m1-6/0 بالاي سطح آب طرح سيل. معمولاً محدودة مجاز 20-15% براي چروك شدن و جمع شدن، به خاطر ته نشيني، بوجود ميآيد. يك گودال فاضلاب با عمق cm1-5/0 و عرض m1-5/0 براي جلوگيري از نشست زير خندق ضروري به نظر ميرسد. براي استخرها ميگو در جنوب شرقي آسيا، شيبهاي زير، توصيه ميشوند:
2:1 – زمانيكه خندق بالاي m26/4 است و در معرض فعاليت امواج قرار دارد.
1:1 – زمانيكه ارتفاع خندق كمتر از m26/4 است و محدودة جزر و مد بالاي m1 است.
1:2 – زمانيكه محدودة جزر و مدي m1 است يا كمتر و ارتفاع خندق كمتر از m1 است.
خندق احاطه كنندة مزرعه بايد m5/0 بالاتر از بلندترين جزر و مد و يا سطح سيل ثبت شده در محل باشد، كمربند خاكريز روي سطح داخل خندق بايد كمي بالاي خط آب، براي كم كردن اثرات فعاليت موج روي خندقها، باشد. سوراخهاي ايجاد شده توسط جانوران نقب زن به خندقها در استخرهاي ساحلي آسيب ميرسانند؛ ادغام تورهاي بامبو يا غشاي پلاستيكي در گودال فاضلاب به كم شدن اين مسئله كمك ميكند.
براي تسهيل زهكشي و برداشت ماهي، كف استخر بايد داراي حداقل شيب 2/0 – 1/0% به سمت دريچه خروجي، باشد. در استخرهاي آب شيرين غير ساحلي، يك استخر برداشت نزديك دريچه خروجي در عميق ترين بخش استخر، به صورت يك خندق طويل يا در برخي اشكال مناسب تر ديگر، حدود cm50 عميق تر از منطقه طرف و با طرفين شيبدار براي تسهيل شبكه بندي، ساخته ميشود.
استخرهاي برداشت نيز ميتواند خارج از استخر ساخته ميشوند و يك استخر يا گودال مركب ميتواند براي چند استخر ساخته شود. منطقه كف توصيه شده براي استخر برداشت حدود ha/m2 40 و عمق آن m1-6/0 است. عرض m25-100 براي استفاده از شبكهها مناسب است.
استخرهاي برداشت خارجي به دريچههاي خروجي استخرها مرتبط هستند و آب شيرين بايد در زمان برداشت، وارد گودالهاي خارجي شود. كف استخر بايد حداقل cm30 عميق تر از عميق ترين نقطه استخر باشد و يك ارتفاع ديفرانسيل اضافي m20 بين دو انتهاي حفرة برداشت، ضروري است.
براي اجتناب ازنشست سريع، استخر ميتواند 10-5 متر دور از خندق اصلي استخر ساخته شود. خاكريزهاي كوتاه متشكل از ماسه سنگها، سنگريزهها، آجر يا بتون ميتوانند در اطراف گودال يا استخر برداشت، براي جلوگيري از ته نشست گل و لاي ساخته شوند.
در مزارع ساحلي با استفاده از جريان جزر و مدي براي مديريت آب، داشتن يك كانال مركزي كه آب از طريق يك لوله به يك سري 2 يا 3 تايي از استخرها، از طريق يك استخر ماهيگيري مشترك، ميرسد. اين استخر به استخرهاي پرورشي ازطريق دريچههاي خروجي، متصل است. استخر ماهيگيري و كانال مركزي به يك منظور به عنوان گودالها . استخرهاي برداشت در استخرهاي آب شيرين، عمل ميكنند.
براي برداشت از استخرهاي پرورشي، استخرهاي ماهيگيري اختصاصاً مفيد هستند. كانال مركزي براي برداشت از استخرهاي پرورشي يا ذخيره، مهمتر ميشود. عادت بسياري از ماهيهاي آب شور مزه به شنا كردن در خلاف جهت جريان آب، براي گرفتن شان استفاده ميشود. در حقيقت، سيستم دقيق fanorirti يا دامها در مزارع مردابي مديترانهاي بر اساس اين رفتار ميباشد. هر چند، در مزارع ساحل جديد، بخصوص آنهايي كه براي پرورش ميگو ساخته ميشوند، كانالهاي تغذيهاي و زهكشي جداگانه و استخرهاي برداشت محصول، ساخته ميشوند. استخرهاي برداشت معمولاً در خروج استخر، ساخته ميشوند.
مبلغ قابل پرداخت 24,300 تومان