فهرست مطالب
فصل اول : تعاريف و مفاهيم اوليه 1
ü 1-1 مقدمه اي در مفاهيم بقا 2
ü 1-2 خلاصه اي از مقدمات 5
ü 1-3 روش دلتا ، نتايج مهم و مثالها 6
ü 1-4 فرآيندهاي وينر و گوسي مربوطه 11
ü 1-4-1 اطلاعي از فرآيند وينر 11
فصل دوم : سانسور و برش 14
ü 2ـ1 مقدمه 15
ü 2ـ2 سانسور راست 17
ü 2-3 سانسور چپ و فاصلهاي 26
ü 2-4 برش 29
ü 2-5 ساختار درستنمايي براي دادههاي سانسور شده و دادههاي بريده شده 30
ü 2-6برآورد ناپارامتري كميتهاي اصلي براي دادههاي از راست سانسور و بريده شده از چپ37
ü 2-6-2 برآوردگرهاي توابع بقا و بخت تجمعي براي دادههاي از راست سانسور 38
فصل سوم: برآورد ناپارامتري از داده هاي بقاي مقطعي 42
ü 3-1 مقدمه 43
ü 3-2 برآورد حد- حاصلضربي در مقابل برآورد واردي 51
ü 3-3 برآورد ناپارامتري 58
ü 3-4 خاصيت هاي مجانبي 63
ü 3-5 كوواريانس هاي مجانبي توأم، برآورد ناپارامتري 81
ü 3-6 برآورد ناپارامتري 85
فصل چهارم : بررسي خواص مجانبي MLE ي تابع بقا درنمونهگيري در طول- اُريب همراه با سانسور راست : رويکردي غيرشرطي 92
ü 4-1 مقدمه 93
ü 4- 2 مدل هاي شرطي در مقايسه با مدلهاي غيرشرطي 96
ü 4-3 علامتگذاري و موارد مقدماتي 97
ü 4-4 برآورد و مجانب ها 100
ü 4-5 کاربرد براي بقاي همراه با دمانس 121
ü 4-6 تفسيرهاي آخر 122
كتابنامه 123
فصل اول
تعاريف و مفاهيم اوليه
1-1 مقدمه اي در مفاهيم بقا
در اين بخش پارامترهاي اصلي را كه در مدل داده هاي بقا به كار مي روند بررسي مي كنيم.
فرض كنيد زماني تا بعضي پيشامدهاي معين مانند مرگ، ظاهر شدن تومور، پيشرفت يك بيماري، برگشت بيماري، فرسودگي تجهيزات، توقف استعمال دخانيات، و غيره باشد.
با دقت بيشتري يك متغير تصادفي نامنفي از يك جامعه همپراش[1] است. توزيع را مي توان توسط 4 تابعي كه در زير معرفي مي كنيم، مشخص كرد.
1) تابع بقا[2] ، احتمال اين است كه فردي بعد از زمان زنده بماند.
2) تابع نسبت بخت[3] ، شانس فردي در سن است كه پيشامدي را در لحظه بعدي تجربه كند.
3) تابع چگالي احتمال[4] (يا جرم احتمال)، احتمال غيرشرطي از رخ دادن پيشامدي در زمان است.
4) ميانگين طول عمر باقيمانده[5] در زمان، ميانگين زمان تا پيشامد مطلوب است، به شرطي كه پيشامد در رخ نداده باشد(كه در اينجا مورد بحث قرار نمي گيرد).
اگر هر يك از اين توابع مشخص باشند، سه تاي ديگر به طور يكتا تعيين مي شوند. در عمل اين 4 تابع، همراه تابع بخت تجمعي[6] براي تشريح مفاهيم مختلف توزيع به كار مي روند.
تعريف 1-1-1 (تابع بقا) كميت اصلي كه براي توصيف پديده هاي زمان تا پيشامد[7] بكار مي رود تابع بقا است . احتمال اين كه فردي بعد زمان زنده بماند (تجربه پيشامد بعد زمان ) ، كه به صورت زير تعريف مي شود
توجه كنيد كه تابع بقا، تابعي غير صعودي با مقدار يك در مبدأ و صفر در بينهايت است. اگر متغير تصادفي پيوسته باشد، پس تابعي پيوسته و اكيداً نزولي است.
وقتي متغير تصادفي است، تابع بقا متمم تابع توزيع تجمعي است، يعني كه . همچنين تابع بقا انتگرال تابع چگالي احتمال است، يعني
بنابراين
وقتي متغير تصادفي گسسته است به تكنيكهاي مختلفي نياز داريم. متغيرهاي تصادفي گسسته در تحليلهاي بقا بواسطه گردكردن اندازه ها، طبقه بندي زمانهاي شكست به فاصله ها و يا زماني كه طول عمرها به تعداد درستي از واحدها ارجاع شوند، بوجود مي آيند. فرض كنيد كه مقادير ، را با تابع جرم احتمال بگيرد، كه ، تابع بقا براي متغير تصادفي گسسته به صورت زير داده مي شود
تعريف 1-1-2 (تابع بخت) نسبت بخت به صورت زير تعريف مي شود
اگر متغير تصادفي پيوسته باشد، پس
يك كميت نسبي، تابع بخت تجمعي، است كه به صورت زير تعريف مي شود
بنابراين براي طول عمرهاي پيوسته
(1-1-1)
1-2 خلاصه اي از مقدمات
بعضي از تعاريف و لم هايي كه در بخشهاي بعد مورد استفاده قرار مي گيرنددر زير بيان مي داريم.
تعريف 1-2-1 (محكم بودن[8]) خانواده هاي روي مجموعه انديس ي مفروض محكم است اگر براي هر ، فاصله متناهي وجود داشته باشد به طوري كه
لم 1-2-1 (لم اسلاتسكي[9]) اگر ،، هر سه در توزيع، كه و ثابت هستند.آنگاه در توزيع.
تعريف 1-2-2 (تابع كدلاگ[10])فرض كنيد فضاي توابع حقيقي روي باشد كه از راست پيوسته اند و حد چپ دارند يعني
1) براي ، وجود داشته باشد و
2) براي ، وجود داشته باشد
توابعي كه اين خاصيت را دارند توابع كدلاگ ناميده مي شوند. گوييم تابع در ناپيوستگي نوع اول دارد اگر و وجود داشته اما متفاوت باشند و بين آنها قرار گيرد. نا پيوستگي هاي تابع كدلاگ از نوع اول مي باشند.
تعريف 1-2-3 (عملگر خطي) فرض كنيد و دو فضاي خطي روي باشند. تابع را يك عملگر خطي[11] از به گوئيم هرگاه به ازاي هر و هر داشته باشيم
بايد توجه داشت براي اينكه رابطه بالا معني دار باشد، بايستي و داراي يك ميدان باشند يعني ميدان هر دوي آنها يا باشد.
قضيه 1-2-1 (قضيه نگاشت پيوستگي[12]) اگر دنباله در احتمال به همگرا باشد و تابعي پيوسته در باشد آنگاه در احتمال به همگراست.
1-3 روش دلتا[13]
نتايج مهم و مثالها
فرض كنيد برآوردگري براي باشد كه موجود است، اما كميت مورد نظر براي تابع معلوم است. يك برآوردگر طبيعي است. حال خاصيتهاي مجانبي چگونه از خاصيتهاي مجانبي پيروي ميكنند؟ اولين نتيجه، نتيجه فوري از قضيه نگاشت پيوستگي است. اگر دنباله در احتمال به همگرا باشد و در پيوسته باشد، پس در احتمال به همگراست. اما علاقه اصلي ما، سوأل مشابهي در ارتباط با توزيعهاي حدي است. در حالت خاص، اگر همگراي ضعيف به يك توزيع حدي باشد، آيا اين براي نيز درست است؟ اگر مشخص باشد، پس جواب مثبت است. به طور غير معمول داريم
كه مشتق در است. اگر براي متغير ، ، پس انتظار داريم كه
در حالت خاص اگر به طور مجاني باشد، پس انتظارداريم كه به طور مجانبي باشد، اين در اصول كليترين در قضيه زير ثابت ميشود.
در پاراگراف قبلي، حقيقي- مقدار است، اما بيشتر بررسي آماره مورد نظر است كه از چندين آماره اصلي ساخته شده است. بنابراين حالتي كه برداري مقدار است را بررسي ميكنيم كه تابع داده شده اي است كه حداقل در همسايگي تعريف شده باشد. يادآوري ميكنيم كه در مشخص است اگر نگاشت خطي وجود داشته باشد به طوري كه
همه عبارتها در اين معادله برداريهايي به طول هستند، و نرم اقليدسي است. نگاشت خطي بعضي اوقات "مشتق كلي" ناميده ميشود، چون نقطه مقابل مشتقات جزئي. شرط كافي براي مشخص بودن اين است كه مشتقات جزئي در همسايگي وجود داشته و در پيوسته باشند (فقط وجود مشتقات جزئي كافي نيست). در هر حالتي، مشتق كلي از مشتقات جزئي پيدا ميشود .
اگر مشخص باشد، آن گاه به طور جزئي مشخص است، و نگاشت مشتق ماتريس چندگانهاي به صورت زير است
[1]Homogeneous
[2]Survival function
[3]Hazard rate function
[4]Probability density function
[5]Mean residual life
[6]Commulative hazard function
[7]Time to event data
[8]Tightness
[9]Slutskey lemma
[10]Cadlog function
[11]Operator linear
[12]Continuous mapping theorem
[13]Delta method
مبلغ قابل پرداخت 12,960 تومان
برچسب های مهم