مقاله شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی (NLD) در دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی سال تحصیلی 95-94
نوع فایل: ورد قابل ویرایش (docx)
تعداد صفحات: 20 صفحه
نکته: این مقاله برای اولین بار در اینترنت توسط سایت http://daneshjooqom.ir قرار داده شده است.
قسمتی از متن مقاله شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی (NLD) در دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی سال تحصیلی 95-94
چکیده
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی شیوع دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی است.
روش : روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود و جامعه این پژوهش عبارتست از کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ی تحصیلی سوم، چهارم و پنجم ابتدایی سال تحصیلی 93-94 که در مدارس عادی ابتدایی شهر کرج مشغول به تحصیل هستند. نمونه مورد بررسی در این پژوهش 640 دانش آموز که شامل 354 دختر و 286 پسراست و نمونه گیری به شیوه ی تصادفی طبقه ای انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی و جهت تشخیص افراد مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامی از مقیاس تشخیصی اختلال یادگیری غیرکلامی گلداشتاین(2002) و برای تشخیص نهایی افراد دارای اختلال یادگیری غیرکلامی، از آزمون هوشی وکسلرIII استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون توصیفی- تحلیلی محتوا و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که 28/3 درصد افراد نمونه، مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامیو 25/1 درصد افراد نیز علائمی از اختلال جدی را نشان دادند و دارای اختلال یادگیری غیرکلامی بودند میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر (74/1) بیش از دانش آموزان دختر (85/0) می باشد.
نتیجه گیری :دستیابی به اطلاعات دقیق در زمینه شیوع این اختلال، متخصصان روانشناسی، روانپزشکی، مشاوره و سایر رشتههایی را که در ارتباط مستقیم با این گروه از کودکان به فعالیتهای درمانی یا توانبخشی میپردازند به برنامههای مؤثر تجهیز خواهد نمود.
کلیدواژه : اختلال یادگیری غیرکلامی، مقطع ابتدایی.
مقدمه:
اصطلاح اختلال یادگیری[1] از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند. دانشآموزان دارای اختلال یادگیری در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری مربوط میشود، اختلال دارند (هالاهان[2]، لوید[3]، کافمن[4]، ویس[5]، مارتینز[6]، 2005/1390). ادارهی آموزش و پرورش ایالات متحده، اختلال یادگیری را چنین تعریف کرده است: اختلال در یک یا چند فرایند اساسی روانشناختی که در فهم یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری، مشکل ایجاد میکند و ممکن است به صورت توانایی ناقص در گوش دادن، فکرکردن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن، هجیکردن کلمات یا محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون کمتوانیهای ادراکی[7]، آسیبهای مغزی[8]، نارسایی خفیف در کارکرد مغز[9]، نارساخوانی[10] و ناگویی تحولی[11] را دربرنمیگیرد. این تعریف آن گروه از دانشآموزانی را که به دلیل کمتوانیهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین کمتوانیهوشییا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی دارای مشکلات یادگیری هستند، شامل نمیشود (برویت من[12] و دیویس[13]، 2013). اختلال یادگیری را میتوان به دو دستهی کلامی و غیرکلامی تقسیم کرد. اختلال یادگیری غیرکلامی[14] (NLD) در متن تجدید نظر شده چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهایروانی[15] (DSM-IV-TR، انجمن روانپزشکی امریکا[16]، 2000( و دهمین نسخه طبقهبندی بینالمللی بیماریها[17] (ICD-10، 2011(دارای کدهای تشخیصی نیست. ولی در DSM-IV-TR ملاکهای تشخیصی برای نارساخوانی[18]، نارسانویسی[19] وحسابنارسایی[20] مشخص شدهاند و اختلال یادگیری غیرکلامی (NLD) مانند اختلال در کارکرد فضایی و شناخت اجتماعی در طبقه اختلالهای یادگیری که به گونهی دیگر مشخص نشدهاند[21] (NOS) قرار داده میشود.از آنجایی که نقایص یادگیری در حیطههای فوق عموماً با هم رخ میدهد، موارد مذکور در چهارچوب اختلال یادگیری خاص قرار میگیرد (پنینگتون[22]، 2009، نقل از برویت من ودیویس، 2011). تعدادی از پژوهشگران، اختلال یادگیری غیرکلامی را به عنوان نشانگان خاص در یادگیری و حتی استدلال در نظر میگیرند و آن را در تشخیصهای رسمی به کار نمیبرند در حالی که عدهای بر این باورند ایجاد کد تشخیصی رسمی در ارزیابی، درمان، پژوهش و ارائه خدمات در حیطه اختلال یادگیری غیرکلامی، ضرورت به شمار میرود. باوجوداین، اختلال یادگیری غیرکلامی، در DSM-V و در برنامهریزی سال 2012، به عنوان یک اختلال، طبقهبندی نشده است (سمرود-کلیکمن[23]، 2009، نقل ازبرویت من ودیویس، 2011).
به نظر پلتیر[24] و رورک[25] (2001)ملاکهای مهم در تعیین اختلال یادگیری غیرکلامی عبارتند از: 1. کسب بیشترین نمره در دو خرده مقیاس کلامی سومین ویرایش آزمون هوش وکسلر کودکان[26] ((WISC-III شامل: واژگان، شباهتها یا اطلاعات عمومی؛ 2. بیحسی لمسی ساده در مقابلدرکضعیف انگشت[27]؛ 3. کسب بیشترین نمره در دو خرده مقیاس غیرکلامی WISC-III شامل: طراحی مکعبها، تکمیل تصاویر یا برنامهریزی؛ 4. عملکرد ضعیف درآزمون لامسه، جهتیابی راست، چپ و طرفین؛ 5. کسب نمره استاندارد در بخش خواندن، حداقل 8 امتیاز بیشتر از ریاضیات در آزمون پیشرفت تحصیلی انفرادی وکسلر[28] ((WIAT؛ 6. هوش کلامی بیشتر از هوش غیرکلامی با اختلاف حداقل 10 نمره در آزمون WISC-III.
این اختلال در دوران تحول بهتدریج مشخصتر میشود و ممکن است به علت برخی از مشکلات تحصیلی یا حرکتی، به طور نادرست، تشخیص داده شود. زیرا احتمال دارد مجموع ملاکهای مذکور به علت آسیبهای عصبشناختی در ماده سفید مغز به وجود آید (کونینگ[29]و دان[30]، 2003، نقل از برویت من ودیویس، 2011).
روش کار:
این پژوهش، یک مطالعه غیر تجربی، توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری دربرگیرنده تمامی دانشآموزان سنین 10 سال و 1 روز تا 13 سال دختر و پسر شاغل به تحصیل در دوره دوم ابتدایی (پایههای چهارم، پنجم و ششم) شهر کرج در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقهای انجام شد. حجم نمونه با 95درصد اطمينان با استفاده از مطالعات مشابه و طبق فرمول کوکران براي هر جنس محاسبه گرديد:ابتدا از مدارس ابتدایی شهر کرج،به طور تصادفی و با توجه به تعداد دانشآموزان مورد نیاز در هر منطقه بر اساس کسر نمونهبرداری، 4 مدرسه دخترانه و 4 مدرسه پسرانه (در هر ناحیه 1 مدرسه دخترانه و 1مدرسه پسرانه) انتخاب شدند. تعداد 640 نفر از دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم ابتدایی به طور تصادفی انتخاب شدند، با مقیاس کم توانی های یادگیری غیرکلامی کودکان (گلدشتاین، 2002) توسط معلم کلاس و با نظارت پژوهشگر به تفکیک برای هر دانشآموز ارزیابی شدند. دانشآموزانی که نمرهی آنها30امتیاز و بیشتر از آن بود (44دختر و 50 پسر ) ، مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص داده شدند.. در مرحله بعد سومین ویرایش آزمون هوشی وکسلر کودکان (WISC-III) به طور انفرادی اجرا شد. دانشآموزانی که نمرهی هوش کلامی آنها، با اختلاف بیش از 10 امتیاز بالاتر از هوش عملی بود، و نمره هوشبهر کلی آنها 85 و بالاتر باشد(3 دختر؛ پایه چهارم: 1 نفر، پایه پنجم: 1 نفر، پایه ششم: 1نفر و 5 پسر؛ پایه چهارم:3 نفر، پایه پنجم: 0 نفر و پایه ششم 2 نفر ) به عنوان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی شناخته شدند. جهت تحلیل دادهها از روشتوصیفی- تحلیلی محتوا و تحلیل واریانس چند متغیری[1] استفاده شد.
ابزار گردآوری اطلاعات:
اطلاعات جمعیتشناختی دانشآموزان شامل: سن، جنس و پایهی تحصیلی توسط پژوهشگر از پرونده ی تحصیلی دانش آموزان استخراج شد .
مبلغ قابل پرداخت 50,624 تومان
برچسب های مهم