فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه. 1
فصل اول : کلیات... 4
1-1- بیان مسأله. 5
1-2- سؤالات تحقیق.. 6
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 7
1-4- اهداف تحقیق.. 7
فصل دوم : مباني نظري و پيشينه تحقيق... 8
2-1- پیشینه تحقیقات... 9
2-2- مبانی نظری تحقیق.. 13
2-3- چارچوب نظری.. 13
2-4- فرضیات تحقیق.. 14
2-5- تعریف مفاهیم.. 15
2-6- تعریف متغیرها17
2-6-1- متغیرهای مستقل.. 17
2-6-2- متغیرهای جمعیتی.. 17
2-6-3- متغیرهای اقتصادی- اجتماعی.. 18
2-6-4- متغیر وابسته. 20
فصل سوم : روش تحقيق... 22
3-1- تکنیکهای جمعآوری اطلاعات... 23
3-2- جامعه آماری.. 23
3-3- نمونه آماری.. 23
3-4- اعتبار و پایایی تحقیق.. 25
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل دادهها26
4-1- یافته های تحقیق.. 28
نتیجه گیری.. 39
پیشنهادها و راهکارها40
منابع و مأخذ. 41
فهرست جداول
جدول شماره 1-1 :آمار طلاق را به تفکیک نقاط شهری و روستایی از سال 1365 تا 1388. 6
جدول شماره 1-2: آمار ازدواج و طلاق در استان قم در سالهای 90تا 92. 7
جدول شماره 4-1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن در زمان طلاق.. 28
جدول شماره 4-2: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب علت اصلی طلاق از نظر خودشان. 29
بدون شک هدف نهایی ارسال انبیاء الهی و انزال کتاب آسمانی ایجاد جامعهای منزه از آلایشهای شیطانی و اقامه عدل بین آحاد بشر و زمینه سازی برای نیل به حیات جاودانی بوده است. برای رسیدن به این جامعه ایدهآل لازم است، که خانواده که عنصر تشکیل دهنده جامعه است، سالم باشد. در نتیجه هرگونه اختلال در این کانون گرم یا از هم پاشیدگی آن سلامت جامعه را مختل میکند.
اکثر جوامع کنونی با مشکلات و معضلات متعدد اجتماعی دست به گریبانند که حیات جوامع بشری را با تهدید مواجه میکند. از دیدگاه جامعه شناسان، مسائل اجتماعی شرایط یا وضعیتی است که جامعه آنها را به منزله خطری برای راه و رسم زندگی میداند و ناگزیر درصدد رفع یا تعدیل آنها برمیآید. از نظر رابرت مرتن وقتی میان معیارها و واقعیات اجتماعی فاصله و اختلاف بوجود میآید خواه نیروهای ایجاد کننده این شرایط، انسان یا طبیعت باشد مشکلات اجتماعی ایجاد میشود و نهایتاً اعضای جامعه نسبت به چنین وضعیتی واکنش نشان میدهند. اهمیت این واکنش بر طبق اصول جامعه شناختی، عمدتاً تحت تأثیر ساخت جامعه، نهادها و ارزشهای آن میباشد.
در یک تقسیم بندی کلی مشکلات اجتماعی دارای جنبه ذهنی و عینی میباشد. جنبه ذهنی آن در ادراکات و ارزشگذاری مردم جامعه در رد یا تأیید اینکه چه چیز مشکل اجتماعی میباشد، ظاهر میشود و جنبه عینی آن شرایط واقعی است که در آن مشکلات ارزیابی میشود.
از نظر میلز (Mills) مطرح کردن موضوعی مانند طلاق به عنوان مسئله اجتماعی مستلزم تبدیل آن از گرفتاریهای خصوصی به مسائل عام ساخت اجتماعی است، زیرا گرفتاریهای خصوصی ناشی از شخصیت فرد و رابطه نزدیک با آن است، اما مسائل اجتماعی اموری است که از سویی بر شرایط خاص و زندگی خصوصی افراد حاکم است و از سوی دیگر به شرایط و سازمان جامعه و چگونگی ساخت وسیع اجتماعی وابسته میباشد. در واقع وقتی مردم احساس کنند که ارزشهای اجتماعی آنها نادیده گرفته میشود و یا تهدید میگردد و بین مطلوب اجتماعی و واقعیات اجتماعی اختلاف وجود دارد، بحران اجتماعی یا مسأله اجتماعی ایجاد میشود.
برخی صاحبنظران معتقدند: طلاق زمانی به صورت آفت یا بلای اجتماعی تجلی مییابد که از حدود معینی خارج شده و فراوانی آن غیر متعارف گردد. جهت تشخیص این وضعیت، میتوان آمار طلاق را با آمار ازدواج مقایسه نمود. در شرایط کنونی جامعۀ ایران، آمار رو به گسترش طلاق، آن را به سمت یک معضل اجتماعی سوق میدهد.
مطابق آمار منتشره، در طی سه ماهه نخست سال 93، حدود 37 هزار فقره طلاق به وقوع پیوسته است که در مقایسه با سه ماهه نخست سال 92حدود 4 درصد رشد نشان داده است. در حالی که در طی سه ماهه نخست سال 93 تنها حدود 199هزار مورد ازدواج ثبت شده است.
تبیین جامعه شناختی طلاق
وضعیت خانواده، چگونگی روابط بین اعضای خانواده و انحلال و فروپاشی آن از یک سو بازتاب شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و خانواده به عنوان یکی از اجزای نظام اجتماعی و دارا بودن ویژگیهای یک نهاد اجتماعی، از تأثیر پذیری متقابل برخوردار است و از سوی دیگر معلول عوامل درونی در خانواده (سطح خرد) و کیفیت و چگونگی آن میباشد. بدین لحاظ جهت تبیین جامعه شناختی پدیده طلاق از نظریات خرد و کلان استفاده شده است تا چرایی و چگونگی این مسئله تبیین گردد.
در زمینه طلاق و بررسی عوامل مؤثر بر آن دو رویکرد کلی مطرح شده است. اولی طلاق را حادثهای آسیب شناختی دانسته و عوارض و پیامدهای زیادی را بر آن متصور است و دومی طلاق را فرآیندی تلقی میکند که ماهیت تحول داشته و از مراحلی تشکیل شده است.
رویکرد اول توسط جامعه شناسان و قضات مطرح میشود و رویکرد دوم را روانشناسان و متخصصان طلاق در حوزهی خانواده و خانواده درمانی عرضه کردهاند. به طور مثال آرونس و راجرز (1987) در حمایت از رویکرد تحویلی به طلاق مینویسند:
طلاق را میباید به دو دلیل عمده تحولی تلقی کرد: نخست فرآیند طلاق به خودی خود تحولی است. دوم تجربهی طلاق در بافت تحولی فردی و خانواده اتفاق افتاده است.
کسانی دیگر چون رابینسون (1993) یک مدل شش مرحلهای طلاق را ارائه میدهند که مبتنی بر دیدگاه سیستمهای خانواده است و از مدل تحولی فروپاشی خانواده در خلال فرآیند طلاق بهره میگیرد. وی این مرحله را بر میشمارد:
1. تشخیص فروپاشی رابطۀ زناشوئی؛
2. تصمیم به جدائی یا طلاق؛
3. آماده سازی و برنامه ریزی برای حصول نتیجه؛
4. جدائی فیزیکی واقعی؛
5. فرآیند قانونی طلاق؛
6. خانواده پس از طلاق؛
عمده بحث ما در خصوص مرحله اول و دوم و حتی ماقبل از آن یعنی عوامل مؤثر بر گرایش زنان مطلقه در کمیته امداد منطقه یک قم میباشد، که در ادامه به آن میپردازیم.
1-1- بیان مسأله
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق[1] میباشد. طلاق به خودی خود آسیب زا نیست اما ممکن است اثراتی داشته باشد که به خصوص این اثرات برای فرزندان طلاق میتواند اثرات منفی به دنبال داشته باشد همچنین طلاق میتواند برای یکی از زوجین که آمادگی طلاق و متارکه را نداشته است اثرات منفی به دنبال داشته باشد از قبیل افسردگی، خودکشی، آسیبهای اجتماعی و...
وجدان جمعی یکی از مهمترین ضمانتهای تحقق اهداف و ارزشهای جامعه است. شخص یا اشخاص میتوانند هنجارهای جامعه را تحقیر کنند، اما در برابر وجدان جمعی جز اطاعت راهی ندارند. به اعتقاد دورکیم هر چقدر وجدان جمعی قوی باشد، خشم عمومی در مقابل هنجارشکنی حادتر است. با ضعیف شدن وجدان جمعی، ارزشهای منفی منتسب به طلاق کاهش مییابد و جامعه مطلقهها را به عنوان مطرودین اجتماعی تلقی نمیکند و بدین ترتیب بر میزان طلاق افزوده میشود. به عبارت دیگر جامعهای که طلاق را پدیدهای عادی و طبیعی میداند، رواج آن را نیز موجب خواهد شد، برعکس آنجا که طلاق منفور، زشت و ضد ارزش محسوب میشود، خواه ناخواه از کمیت آن کاسته میشود. طلاق و تعدد آن در جامعه کنونی نوعی تساهل را نسبت به آن ایجاد میکند که از قبح آن میکاهد و به تبع آن، انسانها در برخورد با اولین مشکل به طلاق میاندیشند. (ساروخانی 1376: 89).
از سوی دیگر در قرن حاضر این گرایش وجود دارد که طلاق را بیش از آنکه پدیدهای اجتماعی بدانند، آن را امری حقوقی تلقی کنند، این نگرش میتواند موجب افزایش آمار طلاق شود.
سؤال اصلی این پژوهش این است که:
عوامل مؤثر بر گرایش به طلاق در بین مددجویان زن مطلقه در کمیته امداد قم چیست؟
سؤالات فرعی عبارتست از اینکه:
راهکارهای کاهش گرایش به طلاق در بین مددجویان چیست؟
آیا میتوان جامعهای خالی از طلاق و معضلات مربوط به این معضل داشت؟
مبلغ قابل پرداخت 14,850 تومان
برچسب های مهم