فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده. 1
مفاهيم اصلي و پايهاي.. 2
مقدمه. 4
بيان مسأله. 6
هدف از اقدام پژوهشي.. 7
توصيف وضع موجود. 7
جمع آوري اطلاعات... 9
ادبيات موضوع.. 9
ارائه راه حل ها11
انتخاب راه حل.. 11
اعتبار بخشي به راه حل ها12
اجراي راه حل.. 12
اصلاح راه حل.. 12
اطلاعات مربوط به تغييرات ايجاد شده. 12
نتيجه گيري.. 13
فهرست منابع. 14
هنگامي كه جهان در سوداي تئوريها و انديشههاي كلاسيك بود، انقلاب اسلامي به وقوع پيوست و مصداق عيني نفي اين تئوريها شد. در واقع اين انقلاب نشان داد باور به اينكه همواره با گسترش فرايندهاي مدرن، دين از عرصه عمومي به حاشيه رانده ميشود و به تدريج از اهميت اين نهاد مهم اجتماعي كاسته ميشود، با واقعيت جهان سازگار نيست. مردم ايران ، در يك فرايند انقلابي و فراگير، دين را از حوزههاي فردي و اجتماعي به عرصه سياسي برده و نظامي ديني شكل دادند و بر حاكميت معيارها و ارزشهاي ديني بر جامعه تأكيد كردند. اگر تقويت دين در حيات اجتماعي و برقرار كردن دوباره رابطه ميان نهاد دين و سياست مهمترين بداعت انقلاب اسلامي در عرصه جهاني بود، حدود تداوم اين وضعيت نيز مضمون مهمترين مباحث در خصوص نظام سياسي برآمده از انقلاب در ايران بوده و هست.
چنين موضوعاتي لزوم پژوهشي دقيق و واقعبينانه در اين حوزه را شكل داد. تحليلي كه بر اساس پژوهش علمي و فراگير انجام شود، گزارش باورهاي ديني و نگرش اجتماعي، تحليلي بر يافتههاي پيمايش ارزشها و نگرشهاي ايرانيان در حوزه دين بوده است.
عدم اطلاعات كافي راجع به رفتارهاي فرهنگي ايرانيان از سويي و لزوم برنامهريزي دقيق در حوزه فرهنگ براي ايجاد زمينهاي مناسب جهت اشاعه آن از سوي ديگر، ضرورت انجام پژوهشي فراگير و با تكيه بر مباني علمي را ايجاب كرد. اين پژوهش به بررسي رفتارهاي فرهنگي ايرانيان در مناطق مختلفت كشور به منظور آشنايي با زمينه هاي ديني و تأثير آن در از بين بردن بي سواد و جذب سواد آموز مي پردازد.
پژوهش فعاليت و مصرف كالاهاي فرهنگي كشور با توجه به فعاليت فرهنگي افراد، مصرف كالاهاي فرهنگي، تسهيلات (امكانات) فرهنگي، تقاضاي فرهنگي و اوقات فراغت سازمان يافته است. در اين پژوهش فعاليت فرهنگي و ديني بهعنوان يكي از مفاهيم كليدي مرتبط با حيات فرهنگي شناخته شد. اين مفهوم در مقابل مفهوم فعاليت سياسي، فعاليت اقتصادي و تا حدي فعاليت اجتماعي قرار گرفت. بنابه تعريف ارائه شده اين فعاليت عبارتست از: فعاليتي كه حول محور توليد، بهكارگيري، انتقال، استفاده و مصرف معاني و نمادها و شكلدادن، تغيير و ارتقاي حيات روحي و معنوي افراد شكل ميگيرد كه خود تأثير مهمي در فراگير بودن تمام مردم از جمله بي سوادان كشور داشت.
اگر آن را به نحو سلبي تعريف كنيم، ميتوان به فعاليت غيراقتصادي و سياسي تعريف كرد. چنان كه در درك معمول همچنين تلقي وجود دارد و بهطور ضمني فعاليت اجتماعي آزادانه را هم شامل ميشود.
اين فعاليت در اشكال ناب و خلاق آن، به آفرينش و خلق فرهنگي منجر ميشود. كاري كه هنرمندان، شعرا، فلاسفه، انديشمندان و پديدآورندگان صور مكتوب، صوتي و تصويري و... انجام ميدهند. اما در اشكال معمول و مرسوم آن، فعاليتي را شامل ميشود كه در آن فرد با مصرف و استفاده از آنچه پدپد آمده است، با امر فرهنگي آشنا ميشود و با استفاده از آن به رشد و شكوفايي وجود خود كمك ميكند. آنچه بهعنوان فرهيختگي از آن ياد ميشود، ميتواند نتيجه فعاليت فرهنگي از اين نوع باشد كه خود مي تواند كمكي به ريشه كني بي سوادي داشته باشد.
مطالعه درباره تاريخ ايران پيش از اسلام و پس از آن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. با ورود اسلام به ايران و شكلگيري مذهب شيعه در كشور اين بحثها و بررسيها حساسيت بيشتري نزد كاوشگران مسائل اجتماعي يافته است. موج جديد مطالعات درباره نقش مذهب و علماي شيعه در جنبشهاي اجتماعي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، برخاست و ايران را مورد توجه ساير كشورهاي جهان قرار داد. با اوجگيري جنبشهاي اسلامي در ايران و حتي فراتر از مرزهاي ايران مناسبات دروني جامعه شديداً دچار تحول و تغيير شد. دولتهاي پس از انقلاب اسلامي به سرعت دست به كار بازگرداندن مذاهب به صحنه نهادهاي اجتماعي شدند. پروژه اسلامي كردن جامعه تغييرات چشمگيري در ساختار سياسي، حقوقي، فرهنگي و به درجه كمتري اقتصادي ايجاد كرد. دامنه اين تغييرات به سرعت از نهادهاي كلان اجتماعي عبور كرد و به حوزههاي خصوصيتر و جزئيتري همچون معماري ساختمانها، نوع موسيقي مورد استفاده مردم، نحوه لباس پوشيدن، آرايش شخصي افراد و چگونگي توزيع دانشجويان در كلاسهاي درس دانشگاهها و نظاير آن كشيده شد. با تمام اين مباحث، به علت عدم دسترسي به آمار و دادههاي صحيح هنوز اهميت اين موضوع به صورت تجربي و علمي مورد ارزيابي قرار نگرفته است
تفاوتهاي ارزشي و نگرشي در مناطق مختلف كشور واقعيتي انكارناپذير است. اين تفاوتها كه متأثر از عوامل گوناگون زيستي، قومي و فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي است، رويكردهاي متفاوتي بهوجود ميآورد. بسياري از صاحبنظران از اين رويكردها بهعنوان شكاف در ارزشها و نگرشها ياد كرده و درصدد ارزيابي وجوه گوناگون آنند. از جمله اينكه، شكافها بيشتر در چه حوزههاي نگرشي يا رفتاري هستند؟ شدت و مطلق اين گوناگونيها يا شكافها چقدر است؟ آيا تفاوتها داراي توزيعي طبيعي هستند يا حالت قطبي دارند؟ منشأ اين تفاوتها چه عواملي ميتواند باشد؟ آيا شكافهاي درون منطقهاي بيشتر است يا ميانمنطقهاي؟ و بالاخره اينكه در شرايط فرضي و با توجه به فرايندهاي عمومي جامعه، آينده اين شكافها چگونه خواهد بود؟ آيا در جهت تعميق شكافها حركت ميكنيم يا به سوي تعديل يا تخفيف آنها گام برداشته ميشود؟ آيا اين تعميق شكاف ها ريشه در بي سوادي دارد؟
با توصيف متغيرها بر حسب شهرهاي مطالعه شده، روشن ميشود كه شكافهاي مذكور بيشتر در چه حوزههاي نگرشي و رفتاري است و مطلق اين شكافها چقدر است. براي به دستدادن معياري جهت تعيين شدت اين شكافها از ضريب پراكندگي و ضرايب مشابه استفاده خواهد شد كه همين ويژگي اين شاخص را براي مقايسه پراكندگي متغيرهايي با ميانگينهاي گوناگون كارآمد ميكند، زيرا ابتدا همه متغيرها را به متغيري با ميانگين واحد تبديل و سپس انحراف معيار آنها را كه شاخص پراكندگي است اندازه ميگيرد.
براي دستيابي به ميزان قطبي بودن شكاف ميتوان با مشاهده نحوه توزيع فراواني حول ميانگين، استنتاج لازم را بهعمل آورد. منشأ تفاوتها نيز به عوامل مختلفي بستگي دارد، بخشي از تفاوتها ناشي از بي سوادي و تفاوت فرهنگي و اجتماعي ميان مناطق مختلف است، مثلاً مناطقي كه مردم آن داراي سطوح آموزشي يا درآمد بالاتر يا سواد بهتري هستند، طبعاً به همين دليل در برخي از زمينهها متفاوت از ديگران ميانديشند يا رفتار ميكنند. بخشي از تفاوتها ناشي از گوناگوني مذهب، قوميت و زبان مردم مناطق مختلف است، همچنين بزرگي و كوچكي جمعيت هر منطقه نيز ميتواند عامل مؤثري بر اين گوناگونيها باشد.
اگرچه پذيرفتن اين نكته كه يافتن شكافها و تحليل دقيق آن با موانع بسياري روبهروست و ممكن نخواهد بود، اما براساس تحليل يافتههاي پيمايش، ميتوان شناختي هرچند نسبي بدست آورد.
بررسي شاخصه تحصيلات در جامعه به عنوان يك مبناي نگرشي ضروري مينمايد. اين شاخصه كه در طول سالهاي اخير، دچار دگرگوني و رشد فزايندهاي شده، بيترديد تأثير انكارناپذيري بر نگرش اجتماعي افراد دارد. با نگاهي به پژوهشهاي انجام شده در سالهاي گذشته و مقايسهاي تطبيقي با وضعيت اجتماعي حاضر، ميتوان تفاوت نگرشي در ميان افراد تحصيل كرده را به دست آورد. به عنوان مثال، در سال 1345، نسبت افراد بيسواد كشور به افراد داراي مدارك تحصيلي عالي، حدود 128 برابر بوده، در حالي كه اين نسبت در سال 75 به حدود 4/4 برابر رسيده و به نظر ميرسد كه در سال 85 نيز به كمتر از 2 برابر برسد.
با توجه به رويكرد جامعه نسبت به افراد تحصيل كرده در سال 1345 كه مفهومي از نخبگي را القاء ميكرد، امروزه به دليل گسترش تحصيلات عاليه، اين رويكرد اجتماعي نزول كرده است. چرا كه در مفهوم نخبه، همواره قلتي وجود دارد و اين قلت، يكي از شاخصههاي اين پديده اجتماعي (نخبه) است.
در طرح اين مسأله كه علاقه مند شدن به مسائل ديني چه ميزان تأثير در جذب سوادآموز و ريشه كني بيسوادي دراد مرا به تحقيق و بررسي در اين زمينه واداشت. اينجانب فصيح رامندي آموزشيار نهضت سوادآموزي استان قم هستم. در محيطي مشغول به كار هستم كه تقريباً از مناطق فقيرنشين و محروم استان است و فقر مالي و فرهنگي خواه ناخواه بر فقر ديني نيز چيره مي شود و كار بر همه چيز احاطه مي يابد و جز اندك شماري علاقه به باسواد شدن را ندارند. لذا تنها مواردي كه خيلي سريع دهنها و وجدان انسانها را جريحه دار مي كند صحبت از باور ديني و اعتقادات آنها است كه با ملاك قرار دادن اين مسئله احساس كردم هم مي توانم قدمي براي آگاه كردن بيشتر آنها از دين بردارم و هم كمكي براي جذب بي سوادان به كلاس نهضت سوادآموزي كرده باشم. از اين رو اين مسأله را انتخاب كردم. محل تشكيل كلاس من در مدرسه است و اين دوره ده نفر سوادآموز در مقطع تكميلي داشتم. وضعيت كلي سوادآموزانم تقريباً خوب بود و جداي از بي نظمي در كلاس آمدنشان كلاً از كلاسم راضي بودم. انتظار مي رود كه با آمدن مرتب سوادآموزان به كلاس درس رضايت صددرصدي حاصل شود.
مبلغ قابل پرداخت 23,193 تومان