« فهرست مطالب »
عنوان صفحه
فصل اول: كليات تحقيق
مقدمه 2
مسئله تحقيق 3
اهداف تحقيق 5
اهميت و ضرورت تحقيق 5
كاربرد نتايج تحقيق 10
فرضيات طرح تحقيق 10
سئوالات اصلي تحقيق 11
سئوالات فرعي تحقيق 12
تعريف واژهها 13
محدوديتهاي تحقيق 15
فصل دوم: ادبيات تحقيق
بخش اول: پيشينهي تحقيق 17
بخش دوم: استراتژي تغيير 20
خط مشيهاي تغيير رفتار 22
خط مشي تغيير در آموزش خانوادهها 23
مراحل تغيير 24
سطوح تغيير 25
موانع و مشكلات تغيير 27
بخش سوم: آموزش خانواده 28
استفاده از نيروي علاقه و انگيزه در اولياء 30
موانع موجود در آموزش پدران و مادران 31
نقش انجمن اولياء و مربيان در هماهنگي تربيتي 32
راههاي برقراري ارتباط اولياء با مدرسه 33
همكاري ا ولياء و مربيان در امور آموزشي 35
جايگاه خانواده در تربيت آدمي و اهميت آموزش اعضاي آن 37
اهميت آموزش خانواده در مدارس 38
راههاي آموزش والدين 39
برنامه آموزش خانواده در مدارس 40
دوره جوانان و تشكيل خانواده 40
دورههاي آموزش به خانوادههاي داراي فرزند دبستاني 42
دوره آموزش به خانوادههاي داراي فرزند نوجوان 43
دوره آموزش به خانوادههاي داراي فرزند نوجوان 45
والدين و اصول برقراري رابطه انساني با فرزندان 46
والدين و هدايت اخلاقي و ديني فرزندان 47
فصل سوم: روش تحقيق
روش تحقيق 49
روش جمع آوري و اطلاعات 49
بررسي محتواي پرسشنامه 50
فصل چهارم: تجزيه و تحليل اطلاعات
مقدمه 53
يافته هاي پژوهش 54
بررسي فرضيه هاي تحقيق 67
خلاصه 80
فصل پنجم: نتيجه گيري و پيشنهادات
نتایج تحقیق و آزمون فرضیه ها 83
پیشنهادات برای کاربرد یافته ها 93
پیشنهادات برای تحقیقات آینده 96
منابع و مآخذ 99
ضمائم 103
مقدمه:
خانواده كوچكترين و اساسيترين واحد اجتماعي است كه هر يك از افراد جامعه در آن متولد ميشود و تربيت و پرورش مييابد در اين ميان نقش پدر و مادر در تربيت فرزند بسيار مهم و تعيين كننده است زيرا والدين اولين شكدهندگان و معماران شخصيت فرزند خود هستند. در جامعه امروزي ممكن است هر پدر و مادري در يك يا چند رشته اطلاعات تخصصي داشته در زمينه چگونگي برقراري روابط خانوادگي آگاهيها و تجربياتي را در خانه پدري خود كسب كرده باشند اما آنچه مسلم است اينكه شيوه زندگي امروز مانند شيوهي زندگي نسل قبل نيست، زيرا نيازهاي جامعه امروز با نيازهاي جامعه نسل گذشته همانندي ندارد و همين امر نحوه زندگي خانوادگي را نسبت به زمان قبل تغيير داده است.
وجود ارتباطات سريع و گوناگون در دنياي امروزي ما تمامي نقاط دور افتاده جهان را به همديگر نزديك كرده است. اين امر موجب شده است كه فرهنگهاي مختلف از گوشه و كنار جهان در بين خانوادههاي مطرح گردد و به دنبال آن نظام ارزشي خانواده و روابط بين اعضاي آن تحت تأثير قرار گيرد. و پيامد اين امر مسايل و مشكلاتي است كه در برقراري روابط صحيح خانوادگي ايجاد شده و به سادگي نيز قابل حل نيست بدين لحاظ آموزش شيوههاي تربيتي صحيح به والدين ما يكي از راههايي است كه اين مسايل را كاهش ميدهد و از پديد آمدن مسايل جديدتر پيشگيري ميكند. علاوه بر آن آموزش والدين در خصوص مسايل تربيتي موجب ميگردد كه آنان محيط مناسبتري براي شكوفايي و رشد استعدادهاي بالقوهي فرزندان خود فراهم كنند و اين امر نيز پيشرفت و بالندگي افراد خانواده و جامعه را در بر خواهد داشت. (دكابي- 1376) از نكات اساسي و روشن اين است كه آموزش و يادگيري به سن و زمان معيني اختصاص ندارد. آموزش خانواده يكي از جنبههاي بسيار مفيد آموزش بزرگسالان است كه همواره مورد توجه برنامهريزان اجتماعي است زيرا اساس هر جامعه، خانوادههاي آن جامعه است به عبارت ديگر، كيفيت ارتباط در مكان مقدس خانواده است كه تا حد زيادي چگونگي گذشته، حال و آينده هر فرد و جامعه را پيريزي ميكند و به همين لحاظ يكي از جريانهايي كه پس از پيروزي انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران با كوشش متكفران و مسئولان مربوط دبستان شده و روند افزايشي داشته «آموزش خانواده» است.
اهنميت نقش والدين و تأثير عميق و گسترده آن در ابعاد وجود كودكان و نوجوانان ايجاب ميكند كه به صورتهاي مختلف آموزش ببيند و با جديدترين اطلاعات و منابع مربوط به مديريت خانواده و شيوه رفتار با فرزندان آشنا گردند. (رسافر 1377)
تغيير رفتار والدين به همراه رشد گام به گام فرزندان، امري اجتناب ناپذير است به نحوي كه ميتوان گفت به همراه رشد روز به روز كودكان و نوجوانان والدين نيازمند آموزش، مطالعه و يادگيري روشهاي مؤثر و جديد تربيتي هستند تا الگوهاي رفتاري متناسب با سن شرايط فرزندان خود را به كار گيرند و رفتاري متناسب با شرايط جسمي و رواني به فرزندانمان داشته باشند. با توجه به اين مطلب پژوهشگر تحقيقي با عنوا ن بررسي ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين نسبت به فرزندان خود در دوره ابتدايي (كلاس چهارم و پنجم) ناحيه 4 آموزش و پرورش شهرستان قم را دنبال ميكند.
مسئلهي تحقيق:
آشنايي اعضاي خانواده با وظايف و رفتارهايي كه عمل به آنها نظام خانواده را به محيطي سرشار از عشق و محبت و كانوني مملو از تفاهم، همكاري و همدلي متقابل تبديل نمايد و تعالي و ارتقاء خانواده را تضمين كند، شرط عقلي و تدبير و يكي از شاخصهاي جامعهي پويا و متقاضي توسعه و رشد است. در هر صورت ميزان اهميت آموزش خانوادهها به حدي است كه امروزه سراسري نمودن چنين آموزشهايي را مؤكد ميسازد.
خانوده به عنوان نخستين نهاد اجتماعي داراي نظام فعال، پويا و در حال تحول است و آدمي همواره شاهد بروز تحولاتي پيدر پي در درون و بيرون خانواده ميباشد. اين تحولات گاه برنامهريزي شده و گاه بدون برنامهريزي صورت ميگيرد و آموزش اولياءكه توسط واحد آموزشي و با همكاري انجمن اولياء و مربيان اداره آموزش و پرورش انجام ميگيرد يك نياز اساسي است و لازم است اولياي دانش آموزان با هدف به هنگام كردن اطلاعات خود و آشنايي با يافتههاي پژوهشي محققان و متخصصان تعليم و تربيت و نيز مبادله تجربيات آموزشي و پرورشي، در اين كلاسها شركت كنند (تقي زاده، 1375) تغيير رفتار در اين تحقيق تغيير برنامهريزي شده منظم و با طرح قبلي است و در آن به طور منظم تلاش ميشود كه كساني كه تحت آموزش قرار ميگيرند به كسب برخي از ويژگيهاي عملي و رفتاري نايل گردند در اين پژوهش سئوال اساسي اين است كه آيا آموزش خانواده تغييراتي در رفتار از جمله بهبود راهنمايي تحصيلي فرزندان، بهبود شيوههاي مناسب خانوادگي، هدايت ديني و اخلاقي و ... را در والدين ايجاد كرده است يا نه؟ محقق در اين تحقيق سعي دارد بر اساس اهداف، ساعات درسي و برنامه تفضيلي طرح جامع آموزش خانواده در دانش آموزان چهارم و پنجم ابتدايي ناحيهي 4 شهر قم را بررسي كنند كه آيا برنامههاي خانواده توانسته است بر اساس اهداف خود تغييرات لازم را در رفتار والدين شركت كننده در اين جلسات ايجاد كند؟ و آيا تفاوتي بين ميزان تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين آموزش ديده و آموزش نديده وجود دارد؟
اهداف تحقيق:
1. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر تغيير رفتار والدين مرد و زن آموزش ديده در دانش آموزان چهارم و پنجم ابتدايي ناحيه 4 استان قم.
2 . بررسي تأثير آموزش خانواده بر ارتقاء آگاهيها و دانستههاي تربيتي والدين بر اساس ويژگيهاي سني فرزندان.
3. بررسي تأثير آموزش خانواده بر بهبود راهنمايي تحصيلي فرزندان.
4. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر هدايت ديني و اخلاقي فرزندان.
5. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر شيوههاي مناسب روابط خانوادگي.
6. ارزيابي تأثير آموزش خانواده بر واگذاري مسئوليت كارها به فرزندان.
اهميت و ضرورت تحقيق:
هنگامي كه با ازدواج، يك خانواده جديد تشكيل ميشود، تأثير گذاري و تأثير پذيري اعضاي فعلي بر يكديگر نيز آغاز ميگردد و دامنه اين تأثيرات با ورود افراد جديد به خانواده يعني فرزندان و سايرين و بستگان زن و مرد روز به روز بيشتر ميشود كه محصول آن شبكهاي از روابط بين اعضا است و اگر خانواده را به يك مدرسه كوچك تشبيه كنيم زن و مرد با پدر و مادر به عنوان مديران، در قبال آن مسئوليت مشترك دارند. چرا كه در خانواده ارزشها و آرمانهاي فرزندان شكل ميگيرد و بنابر اين پدر و مادر بايد اطلاعات و تجربيات لازم را براي ايفاي نقش مطلوب خود كسب كرده باشند.
از طرفي، مرد و زن جوان بعضاً آگاهي يو تجربه لازم در اين زمينه ندارند وطبيعتاً به شيوه مطلوب عمل نميكنند. همچنين نميدانند كه چگونه از چه طريق، راه و روش زندگي و تربيت صحيح را بياموزند در اينجاست كه ضرورت آموزشي خانواده خودنمايي ميكند از طريق آموزش به اعضاي خانواده و خصوصاً آموزش به والدين است كه ميتوان خانواده را از سير به سوي نابساماني باز داشته و يا از نابساماني نجات داد.
از جانب ديگر در جهان امروز كه علم و دانش و فن آوري لحظه به لحظه در حال تكامل است، اطلاعات جديد به سرعت منتقل ميشود و دنيا به يك دهكده جهاني تبديل شده است و به دنبال اين امر فرهنگها نيز در حال تغييرند، چرا كه ارزشها آداب و رسوم، رفتارهاي خانوادگي و اجتماعي و به طور كلي فرهنگهاي مختلف از اقصي نقاط جهان در قالب فيلمهاي مختلف، موضوعات علمي و هنري، سرگرمي و گذراندن اوقات فراغت، مهمانيها و جشنها و غيره در كمترين زمان بر بال تكنولوژي ارتباطات سوار شده، در گسترده دنيا در اختيار ساكنين هر منقطه قرار ميگيرد و چه بسا كه در اين امر اهداف استعمار گرانه به شكل بسيار مرموز و خزنده نهفته است. به طور كلي محصول و نتيجه اين جريان اين است كه خانواده در برابر خطرها و آسيبهاي اجتماعي قرار گرفته. (ثابتي، 1377)
خانواده اولين جايگاه زندگي، تربيت و نيز اولين آموزشگاه فرزند پس از تولد است در همين نهاد مقدس است كه اساس شخصيت او شكل ميگيرد. پس به لحاظ اهميت تأثيرات خانواده بايستي بر اثر تربيت صحيح نوگلان زندگيمان، محيط رشد و زندگيشان يعني خانواده را از هر جهت مهيا و مناسب حالشان سازيم تا آنچه را كه ميخواهيم در آينده داشته باشيم و بپرورانيم، يعني بدون برنامه و آمادگي لازم نميتوان انتظار داشت كه كودك، بسيار خوب تربيت شود. پس براي تربيت صحيح بايد خود و خانواده را براي اين كار مجهز كنيم، بدين تربيت اهميت و جايگاه خانواده در تربيت مشخص ميشود. اما آنچه در اينجا مواجه ميگردد اين است كه چگونه ميتوان اين نهاد مقدس را به معناي حقيقي خود، آن طور كه شايسته است براي فرزندان و ساير اعضاي خانواده آماده و مجهز نموده در جواب بايد اذعان داشت كه بهترين راه و ابزار در اين امر، آموزش به افراد خانواده، بخصوص والدين محترم است.
تحولات بسياري در جوامع ايجاد شده است. به همين لحاظ سازمان مركزي انجمن اولياء و مربيان جمهوري اسلامي ايران به منظور پيشگيري از آسيبهاي خانوادگي و اجتماعي اقدام به آموزش اولياء نموده است.
اين آموزشها كه چندين سال است به صورت مدون اجرا شده و ادامه داشته است. توسط صاحبنظران و كارشناسان امر مورد تجديد نظر قرار گرفته، كه در جاي خود به آن اشاره ميشود. (ثابتي 1377)
از جمله كاركردهاي خانواده، تعليم و تربيت فرزندان است و اختلال در اين كاركرد زماني پيش ميآيد كه اولياء نسبت به تربيت فرزندان و نيز ايجاد ارتباط سالم و سازنده براي فراهم كردن محيطي امن و آرام، آگاهي كافي نداشته باشند اين نظر كه براي تربيت صحيح و مؤثر كودكان والدين نياز به آموزش خاص دارند. متأسفانه از ديدگاههاي سنتي رد شده است و وقتي والدين با مشكلات كوچكي درباره فرزندشان مواجه ميشوند، سعي ميكنند در مقام سرزنش او برآمده، گناه را بر گردن او بيندازند. بررسيهايي كه درباره رشد حسي- حركتي كودكان به عمل آمده، در مقايسه با انتظارات والدين نشان ميدهد كه سطح توقعات و انتظارات پدران ومادران تا چه حد بالا و دور از واقعيت است.
طرز تلقي پدر و مادر و عملي نشدن انتظارات آنان غالباً باعث ميشود كه والدين، كودكان خود را تنبيه كنند و ميافزايد كه از ميان 37 زوج همداني كه مورد مطالعه قرار گرفتهاند تنها كار زوجين از برآورده شدن انتظارات خودشان راضي به نظر ميرسيدند در اين تحقيق 80 درصد والدين براي كنترل رفتار كودكان، از تنبيه بدني استفاده ميكردند و همين اعمال باعث اختلال در اجراي وظايف پدري و مادري آنها ميشد.
به هر حال والدين اين كودكان به ندرت از خود سئوال كردهاند كه آيا ممكن است مشكل فرزندانشان ناشي از شيوههاي تربيتي غير مؤثر خودشان باشد. بنابراين وقتي مشكلي جديد در روابط والدين و كودك پيش ميآيد، والدين ابتدا به اين فكر ميافتند كه كودك را به جايي براي اصلاح ببرند و يا اينكه اغلب والدين تغييرات موجود در جامعه را موجب مشكلات خانوادگي ميدانند، تغييراتي مانند دسترسي به مواد مخدر، مشكلات اقتصادي، بالا بودن نسبت طلاق و غيره. گر چه نميتوان منكر تأثير اين عوامل بر زندگي خانوادگي شده، اما به نظر ميرسد كه تمركز بر اين عوامل موجب محدوديت تفكر درباره علل اشتباهات كودكان و روابط نا سالم والدين و كودك غالباً وجود دارد، نميشود واين طرز تفكر سنتي مانع از آن است كه والدين فكر كنند عدم مهارت آنان در تربيت فرزندان ميتواند مهمترين عامل ايجاد مشكلات فرزندانشان باشد. لذا آموزش والدين در جهت كسب دانش و مهارتهايي كه از بروز مشكلات پيشگيري ميكند ضروري است. معمولاً همه اولياء چه آنهايي كه بيسوادند و چه آنهايي كه با سواد هستند نياز به آموزش دارند، چرا كه شواهد نشان ميدهند مشكلات جدي در همه خانوادهها ممكن است وجود دادشته باشد. (شاهمرادي 1378)
نكته ديگر كه متأسفانه ديدگاه آموزش اثر بخش براي والدين ممكن است به عنوان يك برنامه روان درماني تلقي شود بخصوص اگر والدين در برنامههاي تربيتي به مقوله روان شناسي نيز برخورد كرده باشند شركت در كلاسهاي آموزشي والدين به اين معني نيست كه آنها افرادي بيمار هستند. آموزش والدين يك تجربه آموزشي است، نه روان درماني. چه بسا پژوهشي كه به وسيله راسل انجام شده مؤيد نشاط و سرور و شادمانيهايي است كه با تولد فرزندان و ورود به عرصه خانواده، براي والدين آگاه و آموزش ديده به ارمغان آورده ميشود در اين هنگام است كه از معاشرتهاي خانوادگي با دوستان و همسايگان كاسته ميشود و لذايذ و سرگرميهاي مطلوب پديد ميآيند.
به هر حال تحقيقات نشان ميدهد كه ميزان اثر گذاري و فراگيري آموزش خانواده به مراتب بيش از تنظيم و تصويب قوانين داراي تأثيرات پايدار و اساسي در ايجاد نگرش مثبت و تغيير در طرز تلقي افراد و رفتار آنها خواهد بود و اين كه آموزش به مثابه حقي از حقوق خانوادهها در نظر گرفته ميشود كه براي دست يابي به آن و تحقق هر چه بيشتر رشد فرهنگي هر ملت لازم است. (شاهمرادي 1378)
تحقيقات متعددي در مورد عدم شركت والدين در كلاسهاي آموزش خانواده صورت گرفته است و نكاتي را براي مديران مدارس روشن ساخته است ولي در زمينه تغيير رفتار والدين دانش آموزان در اين جلسات شركت ميكنند تحقيقات مفيدي صورت نگرفته است. ميدانيم كه هيچ موضوعي به اندازه رشد و پرورش يك فرزند لذت بخش نيست. بايد بررسي كرد كه كلاسهاي آموزش خانواده تا چه اندازه در اين رشد و پرورش سهيم است و توانسته است تغيرات لازم را در رفتار والدين ايجاد كند.
كاربرد نتايج تحقيق:
1- مسئولين آموزش و پرورش ناحيه 4 شهر قم، مسئول انجمن اولياء و مربيان، مجريان و مدرسان كلاسهاي آموزش خانواده از ميزان تأثير محتواي مواد درسي تدريس شده بر رفتار والدين شركت كننده در اين جلسات آگاهي مييابند و برنامهريزيهاي لازم در جهت تغيير مطلوب رفتار والدين را پايه ريزي ميكنند.
مبلغ قابل پرداخت 26,325 تومان