عنوان صفحه
فصل اول: معرفي پژوهش
مقدمه. 2
بيان مسئله. 4
فرضيه پژوهشي.. 4
نوع تحقيق.. 4
اهميت و ضرورت پژوهش.... 4
اهداف پژوهش.... 5
فصل دوم: چارچوب نظري و پيشينه (litrature)
مقدمه. 7
تاريخچه كيفيت زندگي.. 9
تعريف كيفيت زندگي.. 11
مفهوم كيفيت زندگي.. 13
نظرات انديشمندان درباره كيفيت زندگي.. 16
ويژگيهاي كيفيت زندگي.. 18
عوامل مؤثر بر كيفيت زندگي.. 20
نقش تربيت در رفاه و كيفيت زندگي.. 21
كيفيت زندگي را چگونه ميسنجند.. 21
شاخصهاي كيفيت زندگي.. 22
آيا رفاه مادي و ثروت عنصر اصلي كيفيت زندگي را تشكيل ميدهند يا خير؟. 24
ارتقاي كيفيت زندگي.. 27
|
راهبردهاي اصلاحي براي ارتقاي كيفيت زندگي به طور كلي.. 28
فصل سوم: روش اجراي پژوهش
جامعه آماري.. 32
نمونه و روش نمونهگيري.. 32
ابزار پژوهش.... 32
شيوه اجراي پژوهش.... 33
روش تجزيه و تحليل دادهها34
فصل چهارم: نتايج پژوهش
يافتهها36
فصل پنجم: بحث و نتيجه گيري (discotion)
نتيجهگيري و خلاصه يافتهها38
محدوديتها و پيشنهادات پژوهش.... 39
منابع و مآخذ
منابع. 42
چكيده
پژوهش حاضر به بررسي كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) استان قزوين پرداخته است.
هدف پژوهش درك عملي رابطه كيفيت زندگي و خوابگاهي و غيرخوابگاهي بودن دانشجويان است و سعي بر اين است كه بررسي شود دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي به لحاظ كيفيت زندگي متفاوتاند يا خير.
نمونهگيري پژوهش به شيوه تصادفي ساده به صورت قرعهكشي انجام شد.
حجم نمونه200 نفر است كه از دانشجويان دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) استان قزوين كه 100 نفر آنها خوابگاهي و 100 نفر غيرخوابگاهياند گزيده شدند.
براي گردآوري اطلاعات لازم از پرسشنامهSF36 مربوط به كيفيت زندگي استفاده شده است. بعد از اجراي پرسشنامه، اطلاعات كسب شده با استفاده از آزمونT مستقل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتيجه آزمون مورد تأييد قرار نگرفت. بدين صورت كه كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي رابطه معناداري ندارد به عبارت ديگر هيچ تفاوتي بين كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي وجود ندارد.
مقدمه
كيفيت زندگي مفهومي است بسيار انتزاعي كه نميتوان براي آن تعريفي جامع و مانع ارائه داد. و به طور كلي تعريف مفهومي آن چندان ساده نيست ولي برحسب نياز ميتوان براي آن تعاريف عملياتي ارائه كرد.
بحث كيفيت زندگي به تازگي در ادبيات توسعه پايدار و برنامهريزي توسعه اجتماعي و مباحث اقتصاد نوين مطرح شده و جايگاه ويژهاي يافته است و دولتها در سطح ملي و محلي و نيز مؤسسات متعددي بر روي سنجش و شاخصسازي آن كار ميكنند و شاخصهاي چندي براي سنجش آن مطرح شده است.
مفهوم كيفيت زندگي پديدهاي نسبتاً جدي است و اكثراً همراه با تفكر جديد در مورد اهداف توسعه است، ولي اينكه چه چيزي زندگي خوب يا ارضاكننده را تشكيل ميدهد، از زمانهايي كه بشريت فرهنگهايي را توسعه داد و چارچوب آنها شروع به عمل بر مبناي قياس از روشها نموده، موضوع انديشه بوده است. مفاهيم كسب زندگي خوب، ارضاكننده و مطلوب، در ساختارها، طرح و ارزشها و تأكيدات فرهنگي آنها براي معنيدار كردن هرگونه توجهي به كيفيت زندگي بايد مسئله كامروايي و لذت فردي و نيازهاي اجتماعي، هر دو مدنظر قرار گيرند و به حساب آيند. ارضا شخصي، نظم اجتماعي را غيرقابل محافظت و دفاعناپذير ميسازد و در جامعه عدم تعادل بوجود ميآيد كه ممكن است اداره آن بسيار دشوار باشد. (ديوب1377)
سازمان جهاني بهداشت، سلامت را در همه زمينههاي جسمي- رواني و اجتماعي و نه صرفاً بهبود بيماري ميداند. زندگي را ميتوان به نوعي دو مقوله كمي (سالهاي عمر از تولد تا مرگ) و كيفي(كيفيت زندگي در هر مقطع از سالهاي عمر) تقسيم نمود. در يك نگاه كلي، ارزيابي سلامت نه تنها ميبايست به اندازهگيري شيوع و شدت بيماريها بپردازد بلكه برآورد درك و نظر بيماران و يا افراد سالم نسبت به وضعيت سلامت خود نيز ضرورت دارد. عوامل بسياري در زندگي با كيفيت مطلوب دخالت دارند و سلامت يكي از اين عوامل و البته مهمترين عامل در كيفيت زندگي است.
كيفيت زندگي ارتباط تنگاتنگي با وضعيت جسمي، رواني، اعتقادات شخصي، ميزان خوداتكايي، ارتباطات اجتماعي و محيطزيست دارد و به طور معمول در برگيرنده مجموعهاي از تجارب ذهني است كه هر فرد از زندگي خود و شرايطي كه در آن قرار دارد، ارائه ميدهد و آميزهاي است از رضايتمندي فرد از كارايياش و ارتباط فعال يا غيرفعالي كه با محيط پيراموناش دارد. كيفيت زندگي همه جنبههاي زندگي از جمله سطح سواد، فعاليتهاي دوران فراغت، مسكن، اشتغال، محيطزيست و غيره را نيز در بر ميگيرد. كيفيت زندگي به كيفيت حيات، ارزشهاي انساني و اقناع نيازها اشاره دارد و توصيف ديگر آن كامل زيستن است. كيفيت زندگي بيش از آنكه توصيفي براي وضعيت سلامت فرد باشد، انعكاسي از اين است كه وي چگونه وضعيت سلامت و ساير جنبههاي مرتبط با سلامت زندگي خود را درك ميكند و به آن واكنش نشان ميدهد. بنابراين كيفيت كلي زندگي علاوه بر عوامل مربوط به سلامت، در برگيرنده اجزاي به ظاهر غيرمرتبط با سلامت مانند شغل، خانواده، دوستان و ساير امور زندگي نيز هست. بنابراين برخي كيفيت زندگي را به دو جنبه كيفيت زندگي مرتبط با سلامت و كيفيت عمومي زندگي تقسيم كردهاند. برخي مؤلفان، كيفيت زندگي مرتبط با سلامت را معادل سلامت درك شده دانستهاند.
بيان مسئله
كيفيت زندگي به عنوان مسئلهاي مهم و دغدغه برانگيز شناخته ميشود به نوعي كه تقريباً تمامي افراد با ايجاد شرايط گوناگون و انجام اقدامات متعدد سعي ميكنند كيفيت زندگي خود را بالا برده و احساس رضايت و سلامت بيشتري نمايند. كيفيت زندگي به معني وجود شرايط مطلوب زندگي است به گونهاي كه شخص از آن احساس رضايت نمايد و احساس كند كه سلامت جسمي و رواني او تأمين است.
بنا به اهميت اين موضوع و جايگاه و نقش آن در زندگي دانشجويان پژوهش حاضر قصد بررسي كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي دانشگاه بينالمللي امام(ره) استان قزوين را دارد. در اين جهت سوال زير مطرح ميشود:
آيا كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي متفاوت است؟
فرضيه پژوهشي
كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي متفاوت است.
نوع تحقيق
اين پژوهش از نوع بنيادي است زيرا درصدد كسب اطلاعات در مورد وضعيت موجود است. نتايج و اهداف تحقيق معطوف به كاربرد و يا رفع نياز يا ايجاد تغيير در وضع موجود نيست.
اهميت و ضرورت پژوهش
كيفيت زندگي عبارت است از شرايط بهتر زندگي كه در آن توازن، هماهنگي، مطلوبيت و برابري عادلانه يا زمينههاي لازم را براي زندگي همراه با سلامت، امنيت، آسايش، آرامش، زيبايي، نشاط و خلاقيت پديد ميآورد. از آنجا كه نقش انسان در اجتماع و زندگي اجتماعي او با كيفيت زندگياش پيوند خورده و بيشك زندگي بدون كيفيت مشكلات عديدهاي فراهم ميكند. بررسي اين مسئله حائز اهميت ميباشد. هر فرد به عنوان يك موجود واحد نيازمند آگاهي از خود است تا آنجا كه ممكن است، تا بتواند از خودش، محيطش و آنچه موجب پيوند او با محيط ميشود آگاه باشد. وسعت بخشي به آگاهي از خويشتن، بشر را قادر ميكند تا موقعيت حقيقي خود را بازشناسي كند و تنها پس از اين آگاهي است كه ميتواند آنچه كه حقيقتاً در حوادث زندگياش تأثير دارد و بر دانش تصميمگيرياش مستولي ميگردد را بشناسد و مسئوليت خود را در وقوع آن بپذيرد.
طرح مسئله كيفيت زندگي به معناي همين هدف فرد از جايگاه و نقش شخصي در زندگي است و بايد به اين مسئله به طور بنياديتر انديشيد و به فكر راهحل بود تا بتوان كيفيت زندگي دانشجويان را از هر لحاظ بهبود بخشيد. اهميت و ضرورت اين پژوهش هم براي اين است كه براي ما روشن شود آيا بين كيفيت زندگي دانشجويان خوابگاهي و غيرخوابگاهي تفاوتي وجود دارد يا خير و به افراد پيشنهاد دهيم سعي كنند با ايجاد شرايطي در خود سطح كيفيت زندگي خود را بالا ببرند.
اهداف پژوهش
هدف از اين پژوهش كسب اطلاعات بيشتر دربارهي زندگي دانشجويان است؛ به عبارت ديگر سنجش دقيقي از سلامتي فردي دانشجويان از جهات مختلف و ارزيابي منافع و مضرات زندگي دانشجويي و كمك به افزايش و بهبود وضعيت جسمي و رواني يا كيفيت زندگي آنها مدنظر است. ميتوان لحاظ كردن راهبردهاي اصلاحي را براي كمك بيشتر به دانشجويان در اين زمينهها يكي از اهداف دور تحقيق حاضر تلقي كرد.
|
|||
|
مقدمه
در ده سال گذشته بحراني با نفوذهاي گوناگون موجب شده است كه در جوامع مغرب زمين تحولي عميق پديد آيد. يكي از مظاهر اين تحول توجهي اساسي است كه كشورهاي صنعتي به امر كيفيت زندگي پيدا كردهاند، آشكارترين تجلي اين توجه، در تلاشهايي ديده ميشود كه مردم غرب براي حفظ محيطزيست در برابر هجوم و مخاطرات صنعت و تكنولوژي از خود نشان مي دهند.
رويش آب و گل و سبزه و ديگر زيباييها و مواهب طبيعت، در زندگي مردم غرب، ارزشي جديد يافته است و كار توجه به كيفيت زندگي به جايي رسيده است كه ژيكاردستن، براي رسيدن به رياست جمهوري فرانسه آن را به عنوان يك مسئله اساسي، در رأس برنامه انتخاباتي خود قرار داد و يكي از نخستين اقدامات او در آغاز رياست جمهوري خود، تغيير دادن نام حفاظت محيطزيست به وزارت كيفيت زندگي بود. همين امر نشان دهنده اين است كه از يك طرف در ممالكي كه توسعه كميتها هدف بوده، ناگهان مسئله كيفيت مطرح شده است و از طرف ديگر بسياري از كشورهاي غربي در نتيجه بحران ناشي از توسعه صنايع دچار نگراني و حتي آشفتگي شدهاند و براي مسئلهاي كه بيش از همه چيز جنبه شخصي و ذهني و چه بسا روحاني دارد، همچنان به كارهاي سازماني و برنامهريزي و از اين قبيل وسايل متوسل ميشوند و ميخواهند از راه تأسيس وزارتخانه بر امري اين چنين پيچيده و غيركمي سر و سامان بخشند، با اينكه اين روزها هم از كيفيت زندگي سخن ميگويند اما هنوز هيچكس به خود اجازه نداده است كه اين مفهوم را تعريف كند. آنچه مسلم است اين است كه كيفيت زندگي تنها به محيطزيست محدود نميشود بدين معني كه مفهوم كيفيت زندگي علاوه بر حفظ محيطزيست، حراست از وجود انسان را نيز در بر ميگيرد. در زندگي ماشيني غرب، در اثر افراط در خريد و فروش و توجه بيش از حد به انگيزه سوداگري، در شهرهاي بزرگ، روح زندگي از بين ميرود، زيرا براي هر چيز محلي و مكاني معين وجود دارد كه براي دسترسي بدان بايد مبلغهايي پول پرداخت و همين مسئله به كيفيت زندگي لطمه وارد ساخته است. (احسان نراقي)
به طور كلي از دهه60 ميلادي بيشتر كشورهاي پيشرفته صنعتي از لحاظ كيفيت زندگي با چالشها و مشكلات بسياري روبرو شدند. به رغم اينكه كالاها، فرآوردهها و تسهيلات زندگي مادي به وفور در جامعه توليد و فراهم شده بود، اما جامعه انساني از لحاظ جنبههاي بوم شناختي، روانشناختي و جامعهشناختي با مشكلهاي بزرگي روبرو بود، آلودگيهاي زيست محيطي و آسيبهاي اجتماعي مانند: بزهكاري نوجوانان و جوانان، طلاق و پاشيدگي ساختار خانواده، بيماريهاي رواني، حاشيهاي شدن گروههاي اجتماعي به ويژه مهاجران خارجي و نابرابري فرصتهاي زندگي فزوني گرفت.
از اواخر دهه60 ميلادي بسياري از كارشناسان مسايل توسعه، جامعهشناسان، روانشناسان و ديگر دانشمندان علوم اجتماعي و انساني به نقد و ارزيابي هدفهاي رشد و توسعه اقتصادي در كشورهاي پيشرفته و صنعتي پرداختند و بر اولويت هدفهاي اجتماعي توسعه و كيفيت خدمات و كالاها و مناسب بودن آنها با نيازها و شرايط زندگي مردم تأكيد ورزيدند. بدين ترتيب نگرش انساني و جامعهشناختي درباره كيفيت زندگي، به قلمرو ادبيات و توسعه و برنامهريزي و سياستگذاريهاي كلان كشورهاي پيشرفته، به ويژه كشورهاي اروپاي غربي وارد شد. كشورهاي در حال توسعه كه به علت محروميت و عقبافتادگي تاريخي اشتياق فراواني به توسعه و پيشرفت دارند، آگاهانه با پيروي از الگوهاي تحول جامعههاي صنعتي براي ايجاد تغييرهاي بنيادي، با مشكلها و چالشهاي بزرگتري روبهرو شدهاند. از ابتداي دهه60 ميلادي مفهوم كيفيت زندگي در كشورهاي اروپاي غربي رواج يافت.
در برخي از جامعههاي پيشرفته اين واژه همراه و گاهي مترادف با واژههاي ديگري مانند: بهزيستي همگاني، رفاه اجتماعي، تأمين و توسعه اجتماعي و مانند آن به كار گرفته ميشد. از آن زمان در ادبيات توسعه و علوم اجتماعي فراوان به كار رفته است.
مبلغ قابل پرداخت 26,325 تومان