فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده. 1
مقدمه. 2
مفهومشناسي و سابقه تاريخي.. 3
مفهوم استاندارد. 3
سابقه تاريخي واژه استاندارد. 4
سير و تكامل واژه استاندارد. 5
تاريخچه استاندارد در ايران.. 5
اصول استاندارد سازي.. 7
استانداردهاي آموزشي چيستند؟. 7
حضور استانداردها در زندگي.. 8
اصول استاندارد. 9
نهضت استانداردهاي آموزشي.. 11
شرايط اقليمي در مباحث استاندارد سازي.. 12
ضرورت آموزش مبتني بر استاندارد. 13
صلاحيتهاي حرفهاي و علمي معلمان.. 16
محورهاي اساسي استانداردهاي معلمان.. 16
استانداردها به عنوان ابزار نظام آموزشي.. 17
مروري بر ادبيات و مدلهاي مفهومي استاندارد سازي معلمان.. 18
استانداردها چگونه به دست ميآيند؟. 19
1. بررسي وضعيت كشورهاي مختلف جهان.. 19
2. سطح حداقل رضايت... 19
3. يافتههاي علمي.. 20
4. مذاكره، مشورت و توافق:20
خلاصه و نتيجه. 21
فهرست منابع. 23
|
چكيده
هدف اين بخش جستارگشايي در خصوص استانداردسازي منابع انساني در آموزش و پرورش است چرا كه امروزه حركت كيفي به سمت آموزشهاي بهينه و كارآمد در نظامهاي تعليم و تربيت امري بديهي و ضروري به شمار ميرود و يكي از عوامل مهم پيشرفت و توسعه هر جامعهاي اساساً منابع و نيروي انساني و چگونگي تربيت آنهاست.
نوشتار حاضر با نگاهي به آموزش و پرورش به عنوان نظام اساسي در تربيت منابع انساني سعي در طرح مسئله دارد چرا كه ما در شرايطي هستيم كه سياستگذاران و رهبران آموزشي دغدغهي اطمينان از آموزشهاي استاندارد را دارند و اين مهم زماني ميسر است كه معلم و منابع انساني استاندارد شوند و البته ناگفته نماند مقصود از استانداردها يا آموزشهاي استاندارد به هيچوجه به معناي آموزشهاي قالبي، خشك و كلاسيك صرف نيست بلكه وقتي از مقوله استاندارد در هر بعد و مؤلفهاي صحبت ميشود در حقيقت انعطافپذيري آن و تحول و تغيير مستمر آن مدنظر است. لذا در اين مقاله سعي شده است از معتبرترين منابع و سايتها به مفهوم استاندارد و سابقه تاريخي آن و سپس سير و تكامل اين واژه در جهان و ايران پرداخته شود و سپس استانداردهاي آموزشي و اصول هفتگانه استاندارد مورد مطالعه قرار گيرند. شاكله بحث با تبيين نهضت استانداردهاي آموزشي و شرايط اقليمي مطالعه ميشود و به خوشههاي فرهنگي در سطح آمايش سرزمين اشاره ميگردد.
در ادامه بحث به پنج مسأله در خصوص ضرورت آموزش مبتني بر استاندارد در كشور ما پرداخته ميشود و سپس صلاحيتهاي حرفهاي و چهار مدخل عمده در مقوله استاندارد سازي مورد مطالعه و بررسي قرار ميگيرند.
واژگان كليدي:استاندارد، استاندارد سازي، استاندارد منابع انساني، صلاحيت حرفهاي معلمان،
شرايط احراز
مقدمه
يكي از عوامل پيشرفت و توسعه هر جامعهاي اساساً منابع انساني بوده و چگونگي استفاده بهينه از آن نقش مضاعف در توسعه نظام اجتماعي خواهد داشت. از طرفي يكي از شاخصهاي مهم در توسعه جامعه داشتن نظام رشد يافته و ارتقاء كيفي منابع انساني است كه با افزايش بهرهوري و استاندارد سازي آنها، منابع توليدي آن نيز در ابعاد مختلف دوچندان ميشود.
با توجه به اينكه آموزش و پرورش به عنوان نظامي كه نقش اساسي در تربيت منابع انساني براي ساير سازمانهاي جامعه را دارا ميباشد و امر خطير تعليم و تربيت را به دوش ميكشد و از طرفي نيز نيروي انساني آن از پيكرهي عظيم نظام آموزشي كشور محسوب ميشود، ضرورت پرداختن به بحث استاندارد سازي منابع انساني را دو چندان مينمايد. زيرا امروزه داشتن منابع انساني كيفي با توان بهرهوري بالا، برخوردار از اطلاعات و روشهاي جديد و به روز علمي و مهارتهاي فني انساني، ادراكي و صلاحيتهاي حرفهاي و از همه مهمتر شاخصهاي استاندارد جايگاه ملتها را در سلسله مراتب تقسيمات جهاني مشخص ميسازد.
امروز عقيده بر اين است كه: براي به حداكثر رسانيدن فرصتهاي آموزش و يادگيري در فرآيند تعليم و تربيت براي تمام فراگيران، بايد سياستگذاران و رهبران آموزشي اطمينان يابند كه معلمان، آموزشهاي مبتني بر استاندارد را اجرا ميكنند. و اين مهم زماني ميسر است كه معلم و منابع انساني استاندارد شوند.
با مقايسهي عملكرد كشورهاي مختلف در پرداختن به مسئله استاندارد و استاندارد كردن و ارزيابي نتايج به دست آمده و همچنين ارزيابي جايگاه كشور ما در اين حركت رو به رشد جهاني، پر بيراه نخواهد بود اگر گفته شود ما نيز به يك بازنگري جديتر و نگاهي عميقتر در برخورد با اين مقوله نياز داريم و اين مهم در بحث منابع انساني و بالاخص در حوزهي تعليم و تربيت از اهميت بيشتري نيز برخوردار است.
از جهتي تحقيقات نشان ميدهد بعضي از كشورها مانند ژاپن و آلمان كه ققنوسوار از خاكستر و آتش جنگجهاني دوباره برخاستند و راه ترقي و رشد و توسعه را پيشه نمودند، كارآمدي اين حركت دوباره را مديون رعايت استانداردهاي آموزشي و مهارتي خاص و در حيطههاي دانش، عملكرد و رفتار منابع انساني بالاخص در حوزهي آموزش و پرورش هستند.
مفهومشناسي و سابقه تاريخي
مفهوم استاندارد
استاندارد كردن پديده جديدي نيست و از دير زمان در زندگي بشر وجود داشته است. استاندارد نيز مانند بسياري از پديدههاي طبيعي، شناخت و برداشتي است كه انسان از محيط پيرامون خود دارد. اين امر در ابتدا به صورت ناخودآگاه تحقق يافته است. براي مثال تاريخ پيدايش سيستم شمارش دهدهي كه هم اكنون نيز مورد استفاده قرار ميگيرد به گذشته بسيار دور باز ميگردد و در واقع الگويي است از تعداد انگشتان دو دست انسان، همينگونه استاندارد كردن تقويم و تعداد روزهاي ماه در سال رومي كه توسط ژوليوس سزار در 46 سال قبل از ميلاد مسيح انجام شده است.
استاندارد حاصل كوششي خاص به منظور تعيين ضوابط يك شغل يا كار، فعاليت و كالاست كه از تصويب مراجع ذيصلاح گذشته باشد و استاندارد كردن عبارت از تسهيل فعاليتها و تنظيم شغل، كار، فعاليت و عملكرد در بهترين شرايط است.
استاندارد كردن يعني سازش را در برابر ناسازگاري قرار دادن و براي هماهنگي ارزش بيشتر قائل شدن، استاندارد كردن را در قالب يك مفهوم كلي، ميتوان برقراري ضوابط و قواعد صحيح براي يكنواخت كردن انواع مشابه و يكي كردن مشخصات در هر روش و عملي كه متضمن منافع اجتماعي، فني و اقتصادي باشد، تعريف و توصيف كرد.
استاندارد در معناي اعم خود مترادف با نظم است، هر استاندارد نتيجه كوشش خاصي است كه براي يكسان و منظم كردن اجزا در يك زمينه معين به عمل آمده و به تصويب مقام صالحي رسيده باشد.
استاندارد كردن عبارت است از روال تنظيم و اعمال قاعدههايي به منظور ايجاد نظم با در نظر گرفتن شرايط علمي و نيازمنديهاي ايمني در زمينه كوششي معين براي منفعت گروهي كه ذينفع يا ذيعلاقهاند و همكاري همه آنها به منظور پيشبرد اهداف اقتصادي و اجتماعي و خدماتي از لحاظ نفع عمومي بهتر و جامعتر ميباشد.
اين رويه مبتني بر نتايج استوار علوم، فنون و تجربه است و نه تنها پايه گسترش كنوني بلكه مبناي تحول آينده را نيز تعيين ميكند و بايد با پيشرفت زمان همگام باشد.
لذا ميتوان گفت كه استاندارد سازي يعني براساس نظم منطقي و منعطف و با عنايت به شرايط علمي و زماني و مكاني منافعي پايدار و متزايد و منطقي به همراه داشته باشد.
سابقه تاريخي واژه استاندارد
همانطوري كه اشاره شد، واژه استاندارد از زبان انگليسي گرفته شده است. در انگليسي ميانه (انگليسي متداول از 1100 تا 1500 ميلادي) واژه استاندارد به معناي پرچم يا عَلَم و كُتلي بود كه لشگريان پيرامون آن گرد ميآمدند. اگر عَلَم در ميان لشگري برافراشته و ايستاده بود، نشان پيروزمندي و ايستادگي آن لشگر بود و هنگامي كه سرنگون ميشد، به منزله آن بود كه لشگر شكست خورده است.
واژه استاندارد (انگليسي ميانه) از زبان فرانسوي باستاني (فرانسوي متداول در سدههاي 6 تا 13 ميلادي) گرفته شده و از نظر معني تحتتأثير واژه انگليسي Stand يعني ايستادن قرار گرفته بود.
در زبان فرانسوي باستاني نيز واژه استاندارد به همان معني پرچم بوده و از تركيب ريشه لاتينيStand يعني گستردن و برافراشتن است.
اين پسوند در اصل از زبان آلماني باستاني (آلماني متداول از 800 تا 1100 ميلادي) به زبانهاي فرانسوي باستاني و انگليسي ميانه رسيده و براي ساختن اسم به كار ميرفته است. كلمه استاندارد در زبان فرانسوي كنوني به صورت استاندارد و به همان معني عَلَم، بيرق و پرچم به كار ميرود ولي تحول معنوي كه در زبان انگليسي براي كلمه استاندارد پديد آمده در زبان فرانسوي صورت نگرفته است، در زبان فرانسوي كنوني براي استاندارد به معناي امروزي آن واژه نُرم به كار ميرود و همين كلمه در زبان آلماني امروز نيز وارد شده است.
در زبان فارسي و طي تماسهاي مختلفي كه با ارباب دانش و خرد در فرهنگستان علوم و خبرگان داشتهايم واژههاي «معيار»، «مقياس»، «شاخص» و «تراز» نيز پيشنهاد گرديده است، گرچه اصل كلمه استاندارد كه در طي دهههاي اخير وارد زبان فارسي گرديد از مشهوريت و استفادهي بيشتري برخوردار است.
سير و تكامل واژه استاندارد
واژه استاندارد در زبان انگليسي معاني مختلفي به خود گرفته است. معني اصلي و باستاني آن به معني پرچم هنوز وجود دارد و نيز به معاني ديگري هم به كار برده ميشود، كه در زبان فارسي وارد نشده است.
معاني مهم اين واژه انگليسي كه مورد استفاده قرار گرفته از اين قرار است:
مبلغ قابل پرداخت 17,415 تومان
برچسب های مهم