فهرست مطالب
عنوان صفحه
تاريخچه1
بيماريهاي مشترك بين انسان و دام «zoonoses»2
راههاي انتقال زئونوزها3
مقدمه4
بررسي الگوي پروتئيني واريته پيگمانته اپيدرموفيتون فلوكوزوم به روش SDS-PAGE. 11
تعيين ميزان شيوع و بررسي عوامل كچليهاي سر و بدن در بين دانشآموزان مدارس ابتدايي شهرستان ورامين 23
بررسي انواع عفونتهاي قارچي در بيماران مراجعه كننده به درمانگاه پوست مجتمع آموزشي درماني حضرت رسول اكرم(ص)35
اپيدميولوژي در ماتوفيتوز در بندرعباس در سالهاي 84-1382. 45
بررسي اپيدميولوژيک عفونتهاي قارچي سطحي و جلدي در 5500 بيمار مشکوک در تهران. 57
بررسي درماتوفيتوزيس در مراجعين به درمانگاه پوست بيمارستان بوعلي سينا قزوين؛ 83-1382. 76
بررسي ميزان کچلي کشاله ران در مراجعين به آزمايشگاه قارچ شناسي دانشگاه علوم پزشکي تبريز. 86
بررسي روشهاي مختلف تشخيص سريع گونه هاي درماتوفيت با استفاده از روش PCR. 101
داروهاي اثربخش در درمان درماتوفيت ها133
تاريخچه
123 سال قبل يعني سال 1885 ميلادي لويي پاستور توانست كودك نه سالهاي را كه بعلت گزش در معرض ابتلا به هاري بود از مرگ نجات دهد و از آن روز، روز ملي مبارزه با بيماريهاي قابل انتقال بين انسان و حيوان شكل گرفت.
اهميت بيماريهاي مشترك بين انسان و دام «Zoonoses»
رشد جمعيت جهان در طي قرن گذشته 4 برابر شده است بطوري كه سالانه 80 تا 100 ميليون نفر بر جمعيت كره زمين افزوده شده است و در همين مدت زمان جمعيت جهاني به طور بيسابقه نيز پير شده است. اثر متقابل اين تغييرات و رشد جمعيت با حيوانات و فرآوردههاي دامي نيز به طرز بيسابقهاي افزايش يافته، در نتيجه دور نماي اين وضعيت ميتواند منجر به رخداد بيماريهاي مشترك نو پديد و بازپديد گردد، از طرفي پديده جهان سازي بعنوان يكي از مهمترين تغييراتي است كه در زندگي ما طي ربع قرن گذشته روي داده است.
جابه جايي انسان امروزي از سال 1800 ميلادي تاكنون به طور متوسط 1000 برابر افزايش يافته است كه در آغاز قرن حاضر 700 ميليون نفر اقدام به سفرهاي بين المللي نمودهاند و به نظر ميرسد در سال 2010 اين رقم به يك ميليارد نفر برسد.
امروزه انسان، حيوانات و فراوردههاي دامي با توجه به وجود وسايل حمل و نقل تندرو بالأخص هواپيما خيلي سريعتر از مدت نهفتگي يا دوره كمون، بسياري از عوامل بيماريزا به نقاط مختلف جهان منتقل ميكنند.
بيماريهاي مشترك بين انسان و دام «zoonoses»
بيماريهاي قابل انتقال بين انسان و حيوان يا زئونوزها بيماري و عفونتهايي هستند كه بطور طبيعي بين حيوانات مهرهدار و انسان انتقال مييابند. بر پايه اعلام سازمان بهداشت جهاني «WHO» از ميان 1709 عامل بيماريزاي شناخته شده در انسان، تعداد 832 عامل يعني 49% و از ميان 156 بيماري نوپديد و بازپديد شناخته شده مشترك، تعداد 114 عامل يعني 74% زئوتور ميباشد. بروز عفونتهاي نوپديد و بازپديد طي دو دهه گذشته افزايش يافته يا بروز آنها تهديدي براي آينده نزديك به شمار ميآيند.
بيماريهاي مشترك بين انسان و حيوان از هر دو جنبه اقتصادي و بهداشت عمومي از اهميت ويژهاي برخوردارند. طي 30 سال اخير بسياري از بيماريهاي عفونت جديد شايع شده كه بخش وسيعي از آنها زئونوز ميباشند.
تعدادي از اين بيماريها براي اولين بار ظاهر شده است، در حالي كه بسياري از آنها پس از دورههاي خاموشي بار ديگر تظاهر يافتهاند. برخي عوامل جديد بوده و بعضي ديگر ممكن است در نتيجه تحولات و تغييرات به شكل تازهاي تظاهر يابند.
بعنوان مثال، از نظر تاريخي در هر دوره 10 تا 12 ساله، تغيير ژنتيكي در ويروس آنفولانزا وقوع مييابد كه اين تغيير ژنتيكي در سال 1918 ميلادي به گسترش جهاني بيماري و 500 هزار مورد مرگ و مير در ايالات متحده امريكا و 20 ميليون نفر در سرتاسر دنيا منجر گرديد.
تقسيمبندي زئونوزها براساس چرخه زندگي
1. زئونوزهاي مستقيم: بيماري يا عفونت از يك ميزبان مهرهدار به ميزبان حساس از طريق تماس با عامل بيماري يا بوسيله ناقل مكانيكي انتقال مييابد و در خلال انتقال عامل بيماري تغيير تكاملي ندارد.
2. سيكلوزئونوزها: بيش از يك نوع ميزبان مهرهدار براي تكميل چرخه عامل عفوني مورد نياز است ليكن به ميزبان بيمهره نيازي نيست.
3. متازئونوزها: انتقال بيماري يا عفونت بوسيله ناقل بيمهره صورت ميگيرد. عامل عفوني در بدن بيمهرگان تكثير يا تكامل يافته «يا هر دو مورد» و هميشه قبل از انتقال به ميزبان مهرهدار يك دوره نهفتگي خارجي دارد.
4. ساپروزئونوزها: يك نوع ميزبان مهرهدار و يك محل يا مخزن غير حيواني دارند كه مواد ارگانيك؛ از جمله مواد غذايي، خاك و گياهان مخازن غير حيواني ميباشند مثل عفونتهاي قارچي.
راههاي انتقال زئونوزها
عامل بيماري از راههاي مختلف انتقال پيدا ميكند كه از مهمترين آنها ميتوان گفت:
1. تماس بين انسان و حيوانات بعنوان منبع غذايي: در اين مسير دامپروران، دامپزشكان، كاركنان دامداريها، كاركنان كشتارگاهها، كاركنان صنايع و مواد غذايي، كاركنان آزمايشگاهها و تمامي مصرف كنندگان غذاها با منشأ دامي افراد در معرض خطر محسوب ميگردند.
2. تماس بين انسان و حيوانات دست آموز: افراد خانواده بويژه كودكان، شاغلين حرفه دامپزشكي و واسطههاي خريد و فروش حيوانات بيشتر در معرض خطر قرار دارند.
3. تماس بين انسان و حيوانات وحشي: كاركنان محيط زيست، شكارچيان، صيادان، كاركنان باغ وحشها، كارگران نواحي جنگلي و كوهستاني افراد در معرض خطر را شامل ميگردند.
مقدمه
درماتوفيتها قارچهايي كراتين دوست كه باعث ايجاد عفونت در حيوانات بواسطه آنزيم كراتيناز ميباشند. با توجه به مرحلهي غيرجنسي درماتوفيتها در جنس ميكروسپوروم تريكوفيتون، اپيدرموفيتون تقسيم بندي ميشوند.
مرحله جنسي برايكوفيتون و ميكروسپورومها را تحت عنوان آرترودرما و مرحله جنسي اپيدروموفيتون گزارش نشده است.
در تستي بنام تست matying type براي تعيين قدرت جنسي و طبقه بندي گونههاي ناشناخته درماتوفيتها استفاده ميشود. در اين روش با مجاور كردن گونه ناشناخته درماتوفيت از لحاظ تكثير جنسي نامشخص ميباشد. با اين گونه استاندارد توليد آسكوسپور را بررسي مينمايند با توجه به گفتههاي ذكر شده درماتوفيتهايي كه پاسخ ايمني كمتري بر ميانگيزد و التهاب كمتري در ميزبان ايجاد ميكنند تمايل به ايجاد عفونت در ميزبان به تعادل رسيده مثالي از اين دسته تريكوفيتون روبروم است.
براساس منشأ درماتوفيتها آنها را به سه دسته حيوان دوست «زئوفيليك»، انسان دوست «آنتروپوفيليك»، خاك دوست «زئوفيليك»
حيوان دوستهاي مهم شامل:
1. ميكروسپوروم گالينه در پرندگان ميتواند ايجاد فاووس نمايند.
2. ميكروسپوروم كانيس در سگ و گربه
3. تريكوفيتون منتاگرومنتيس و اريته منتا، گرومنتيس در دام
4. تريكوفيتون و روكوزوم در گاو
5. تريكوفيتون اكوئينوم در اسب
6. تريكوفيتون منتاگرومنتيس واريته اريناسهاي و وجود منفي
انسان دوست شامل:
1. اپيدرموفيتون فلوكوزوم
2. ميكروسپوروم ادوئيني
3. تريكوفيتون منتا گرومنتيس و اريته اينتر ديجيتال
4. تريكوفيتون روبروم
5. تريكوفيتون سوداننس
6. تريكوفيتون شوئن لايني
7. تريكوفيتون تونسورانس
8. تريكوفيتون ويولاسئوم
خاك دوست شامل:
1. ميكروسپوروم جيپئوم
2. تريكوفيتون آيلوئي
3. ميكروسپوروم فودم
4. ميكروسپوروم نانوم
«حيوان دوست نيز محسوب ميگردد؛ جدا شده از خوك»
برخي درماتوفيتها داراي پراكندگي جغرافياي خاصي ميباشند مثلاً ميكروسپوروم مزوجنيوم در ناحيه ژاپن و آسياي جنوب شرقي، تريكوفيتون كنسانتريكوم در آسياي جنوب شرقي و قسمتي از امريكاي جنوبي ديده ميشوند.
با تمام مسائلي كه گفته شد يك سري مسائل از قبيل تحريكات نظامي، مهاجرت كارگران، عادات اجتماعي، امكان مسافرتهاي سريع در دنيا همه در تغيير و پراكندگي درماتوفيتها دخيل ميباشند.
درماتوفيتوزيس داراي اشكال باليني متنوع ميباشد كه شامل:
كچلي سر
كچلي بدن
كچلي پا
كچلي دست
كچلي كشاله ران
كچلي ناخن
كچلي ريش
كچلي سر: عارضه پوستي، پوست و موي سر، ابرو و مژه ميباشد كه در اثر گونههاي مختلف ايجاد ميشود. بيماري از فرم غير التهابي تا فرم ملتهب همراه با ضايعات پوستي مشاهده ميگردد. كچلي سر به 3 فرم؛ اكتوتريكس، اندوتريكس و فاووس ديده ميشود.
الف) اكتوتريكس:
اين عفونت قبل از دوران بلوغ شايع بوده و ايجاد گره در اطراف ساقه ميكند كه در آن آتروكويندي وجود دارد.
ايجاد لكههاي خاكستري cray patch از مشخصات اين نوع كچلي ميباشد.
عمدهترين عوامل:
1. انسان دوست شامل : ميكروسپوروم اووسيني و ميكروسپوروم فروجنيوم ميباشند.
2. گونههاي خاك دوست و حيوان دوست كه دو رأس آنها كانيس و تريكوفيتون و روكوزوم است. كچلي ناشي از ميكروسپوروم كانيس در ايران به فرم اكتوتريكس در رأس عوامل بيماري ميباشند. با بهبود ضايعات اسكار و آلوپسي دائمي بر جاي ميماند و در افراد با موهاي روشن واكنش التهابيتري نسبت به افراد با موهاي تيره مشاهده ميشود. بهبود خودبه خودي عفونت ميكروسكوپي همزمان با سن بلوغ با تغيير تركيبات سرم و بالا رفتن ميزان اسيدهاي چرب بويژه با زنجيره متوسط ديده خواهد شد.
ب) اندوتريكس:
تمامي عفونتهاي نوع اندوتريكس را عوامل انسان دوست ايجاد ميكنند. كچلي سر ناشي از عوامل اندوتريكس در بچههاي سنين 11-9 سال و شيوع آن در پسران 3 برابر دختران است اما عفونت در دختران پس از سن بلوغ بصورت مزمن شدن باقي مانده و از هر 5 دختر در يكي باقي ميماند اما از آن جايي كه عفونت در بالغين بدون علامت است، اين افراد نقطه شروعي براي اپيدمي جديد ميباشند كه به سرعت از مدارس به علت انسان دوستي بودن گسترش مييابد.
قارچ پس از رشد درون ساقه مو با افزايش تعداد كونيديها باعث ضخيم شدن يا كلفت شدن مو شده و در بعضي خروج از پوست مو به حالت انفجار شكسته و ايجاد نقاط سياه «بلاك دات، مينمايد، موهاي آلوده ميتواند در دهانه فوليكول مو بصورت پيچ خورده و s مانند در آيد.
ج) فاووس:
عفونت مزمن پوست سر و موي سر ميباشد كه با ايجاد ضايعات باكتريايي زرد فنجاني شكل بنام اسكوچولا مشخص ميگردد. اسيد در داخل ساقه در آن ديده ميشود. اسكوچولا متشكل از عناصر قارچي و سلولهاي اپيتليال در اطراف ساقه مو ميباشد بيماري عمدتاً توسط تريكوفيتون شوئن لايني ايجاد ميگردد.
فاووس همهي ردههاي سني را ميتواند درگير سازد و در خانواده از والدين به فرزند و نوهها منتقل ميشود و سالها باقي ميماند.
در حيوانات نيز كچلي نوع فاووس ميتواند مشاهده گردد. بالاترين شيوع در بيماريهاي كچلي سر سن 4 سالگي ميباشد. از مهمترين عوامل در توسعه كچلي سر ميتوان به تماس مداوم در خانه و مدرسه با عوامل بيماري همچنين استفاده مشترك از پوششهاي سر و شانه، حوله و عدم بهداشت كافي ميباشد.
كچلي ريش
اين بيماري مختص آقايان بوده و يك عفونت درماتوفيتي ناحيه صورت و گردن ميباشد. بيماري به دو شكل نوع سطحي كه مشابه كچلي بدن است و نوع عميقي كه همراه با فوليكوليت ميباشد. بيماري از روستاها شيوع داشته و از طريق تماس حيوانات آلوده نظير گوسفند و گاو ميتواند منتقل شود. توسط تيغ آلوده عفونت به شخص سالم منتقل ميشود. بيماري توسط عوامل حيوان دوست بويژه تريكوفيتون و روكوزوم ايجاد ميشود.
با ريختن موهاي ناحيهي آلوده كچلي دائمي ايجاد ميشود. ضايعات كچلي ريش عمدتاً در فك پايين است.
كچلي بدن
عفونت درماتوفيتي پوست بدون مو ميباشد كه هر 3 جنس تريكوفيتون، ميكروسپوروم، اپيدرموفيتون قادر به ايجاد اين عفونت ميباشند.
معمولاً علائم بيماري در اثر متابوليتهاي قارچي كه بعنوان آلرژن عمل ميكنند ظاهر ميشود. شايعترين عامل در ايجاد بيماري در درجه اول تريكوفيتون روبروم و اپيدرموفيتون فلوكوزوم و تريكوفيتون منتاگرومنتيس ميباشد. تهاجم به لايهي شاخي پوست از ناحيه تلقيح و آلودگي شروع شده و ضايعات بصورت گريز از مركز مشاهده ميگردند. ضايعات حلقوي از ناحيه مركز خالي از قارچ ميباشند در اثر رشد گريز از مركز قارچ و گسترش عفونت به حاشيه ناشي ميگردند.
در كچلي بدن ممكن است ضايعات بصورت گرانولوماتوز و شديد باشد. اين نوع ضايعات معمولاً پس از اصلاح موهاي ناحيه ساق پا در خانمها مشاهده ميشود. شديدترين فرم آن بنام، جوكي گرانولوما است و توسط تريكوفيتون روبروم ايجاد ميشود.
سودوماسيتوما بيماري نادري در عفونتهاي درماتوفيتي در افراد نقص ايمني ميباشد كه در اثر تلقيح اين عوامل به زير جلد مشاهده ميشود.
كچلي كشاله ران
بيماري عفونت درماتوفيت ناحيه باسن و اطراف مقعد ميباشد و به آن بيماري مردمان نشسته يا بيحركتي گويند. عارضه بصورت حاد و مزمن و عمدتاً با خارش همراه است. ضايعات با حاشيه برجسته و حدود شخص و پوستههاي فراوان خشك همراه است. در اكثر موارد اپيدرموفيتون فلوكوزوم عامل بيماري است تا بيشتر گرما و رطوبت باعث خيس خوردگي اپيدرم و رشد خوب قارچ ميشود، كمتر تشخيص داده ميشود.
چنان چه عامل بيماري اپيدرموفيتون فلوكوزوم باشد گسترش بيماري كمتر است در حالي كه در تريكوفيتون روبروم بيماري ميل به گسترش خواهد داشت بطوري كه ميتواند ناحيه كمر، باسن، ران و كل بدن را گرفتار ميسازد، برخلاف ديگر عفونتهاي كانديلايي كه در كشاله ران مثل عفونتهاي درماتوفيتي معمولاً ناحيه بيضه را درگير نميسازد اين نوع بيماري را بايد از اريتراسما تفريق داد.
كچلي دست
بيماري عموماً ناحيه پشت دست و مشابه به كچلي بدن و نواحي بين انگشتان و كف دست نيز ميتواند مبتلا سازد. بيماري در اثر تماس عوامل از جمله تريكوفيتون روبروم و تريكوفيتون منتاگروفيتس واريته انساني اپيدرمومينتون فلوكوزوم ايجاد ميگردد، زگيل شكل، كارهاي دستي، تعريق فراوان، واكنشهاي التهابي نظير اگزماي تماسي و استفاده از صابونهاي قليايي از عوامل مستعد كننده بيماري ميباشند. فرم هيپركراتوز ضخيم شدن لايه شاخي و پوسته سر شد.
كچلي پا
البته بيماري عفونت ناحيهي كف پا مخصوص ناحيهي بين انگشتان است. بيماري به دو فرم ديده ميشود.
1. فرم خفيف مزمن و پوسته دار
a: مزمن بين انگشتي
:b هيپركراتونيك
2. فرم حاد، تاولي و چركي
a: دوزيكو تحت حاد
b: زخمي شونده با ترشحات
كچلي پا را ضايعهي انسان متمدن ميدانند، فلوكوزوم ماهها در موكت و كفش ميماند ولي اسپورهاي روبروم در محيط بيرون از بين ميروند.
به نظر ميرسد نبود غدد چربي در اين ناحيه از عوامل شيوع بالاي آن ميباشد.
مبلغ قابل پرداخت 21,870 تومان
برچسب های مهم