فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول :کلیات تحقیق
1-1. مقدمه 2
1-2. بیان مسأله 3
1-4. اهداف تحقیق. 4
1-5. پرسش های تحقیق 5
1-6. فرضیه های تحقیق 5
1-7. تعریف اصطلاحات.. 6
1-8. پیشینه نظری و عملی تحقیق 12
9-1. روش تحقیق 14
فصل دوم :تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
2-2. آیا دین ومذهب درسلامت وجسم وروان خانواده و جامعه مؤثراست ؟16
2-3. آیا دین و مذهب درروابط فردی واجتماعی مؤثراست ؟26
2-4. آیا دین و مذهب درانحرافات اجتماعی وگرایش جوانان به فرهنگ غرب مؤثراست ؟28
2-4-1. راهكارهاي نظري... 28
2-4-2. راهكارهاي عملي.. 31
2-4-3. امر به معروف و نهي از منكر. 33
2-4-4. مراتب امر به معروف و نهي از منكر. 34
2-4-5. عوامل دین گریزی نسل جوان.. 40
2-4-6. عوامل گرایش جوانان به فرهنگ بیگانه. 47
2-4-7. راه کارهای رفع دین گریزی و گرایش به فرهنگ بیگانه. 50
2-5. آیا دین و مذهب درجامعه و زندگی اجتماعی مؤثراست ؟53
2-5-1. دین و پیدایش جامعه. 56
2-6. آیا دین ومذهب دراخلاق وفرهنگ جامعه مؤثراست ؟59
2-7. آیا دین ومذهب دراقشارطبقاتی وتبعیض های جامعه مؤثراست ؟63
2-8. آیا دین ومذهب درخانواده،تربیت فرزندان وهمسرداری مؤثراست ؟71
2-9. آیا دین ومذهب درحجاب وعفاف افرادجامعه مؤثراست ؟83
2-10. آیا دین ومذهب دراقتصادوسیاست جامعه مؤثراست ؟87
فصل سوم :خلاصه و نتیجه گیری
نتیجه گیری.. 93
منابع و مآخذ. 94
مذهب در گذشته به مکتب هاى فکرى درون یک دین (مانند مذاهب چهارگانه یا پنجگانه فقه اسلامى) اطلاق مى شد. در مغرب زمین، واژه (Religion) به معناى مکتب هاى درون یک دین و به معناى خود دین به کار
مى رود و حدود نیم قرن است که متجددان کشور ما تحت تأثیر این موضوع، کلمه مذهب را به هر دو معنا استعمال مى کنند. این اصطلاح در زبان عربی و فارسی به دو مفهوم به کار رفته است.
الف- مفهوم خاص که عبارتست از شاخه ای مخصوص از دین مانند مذاهب شیعه وتسنن نسبت به دین اسلام.
ب- مفهوم عام و کلی که با مفهوم دین مترداف و همسان است. چنان که گفته میشود مذاهب اسلام و مذهب زرتشتکه مقصود دین اسلام و دین زرتشت میباشد.
استاد مطهری میگوید: اسلام به حکم اینکه مذهب است و به حکم اینکه دین خاتم است بیش از هر مذهب آسمانی دیگر برای بر پاداشتن عدالت اجتماعی آمده است چنانچه در آیه 25 سوره حدید به این مسئله اشاره میکند و هدف اسلام نجات محرومان و مستضعفان و نبرد و ستیز با ستم پیشیگان است. [1]
دین، آیین، کیش یک جهان بینی و مجموعهای از باورها است که میکوشد توضیحی برای یک رشته از پرسشهای اساسی مانند چگونگی پدید آمدن اشیا و جانداران و آغاز و پایان احتمالی چیزها، و چگونه زیستن ارائه دهد. ادیان فراعقلی اند، یعنی بخشهایی از آن مستقل از عقل و بر مبنای عشق و اعتقاد است.
شمار دینها در میان انسانها بسیار زیاد است و این ادیان توضیحات بسیار متفاوت و داستانهای پرشماری را در راه کوشش برای یافتن پاسخ به معماهای یاد شده مطرح میکنند.
در باور دینداران، موجود یا موجوداتی که فراتر از قوانین جاری طبیعت هستند این جهان را آفریده و بر آن فرمانروایی میکنند و انسان میتواند از راه پرستش او/آنان از واکنش آن موجود یا آن چند موجود استفاده نماید و به درجهای از حس امنیت و آرامش برسد. درباره اینکه «موجود آفریننده» مورد نظر ادیان چه خصوصیاتی دارد و تعداد و صفات و اهداف آنها چیست و طول عمر و ابعاد و شمار پیامآوران آنها چه تعداد و اندازهاست در میان ادیان اختلاف نظرهای بسیار زیادی وجود دارد.
مجموعه دین از دو بخش تشکیل شدهاست:
۱) آموزهها و گزارههای اعتقادی (هستها / اصول)
۲) دستورهای عملی، اخلاقی و ارزشی که بر پایه آموزههای اعتقادی استوار شدهاند (بایدها /فروع).
در ادیان مختلف، این آموزههای اعتقادی تلاش میکنند تا پاسخی برای درک معماهای هستی و آنچه درک نشدنی است (بینهایت، مرگ) فراهم کنند.
واژههای دیگری مانند کیش و مذهب گاه به همان معنی دین و گاه به معنی زیرشاخههایی از یک دین بکار میروند. دین یا اصطلاحاً «آسمانی» است یعنی پیامبر ی آمده و مدعی این است که هر چه آورده از طرف آنچه وی خدا مینامد سرچشمه گرفته یا «آسمانی» نیست یعنی حاصل افکار و عقاید یک انسان میباشد. از گستردهترین دینهای جهان میتوان ازدینهای ابراهیمی نام برد. دینهای ابراهیمی که همه از یک ریشه و منطقخاور میانه سرچشمه میگیرند عبارتاند از اسلام، مسیحیت و یهودیت. دینهای بابی و بهائی نیز از این دسته و از ادیان نوین هستند. از دینهای بزرگ دیگر در جهان میتوان از بوداگرایی، هندوگرایی و آیین کنفوسیوسگرایی نام برد. ادیان لزوماً خدامحور نیستند ولی به نظر میرسد تمام ادیان معتقد به ماوراء طبیعت باشند. دینهای کهن فراوان دیگری نیز وجود دارد مانند زرتشتیگری، مانیگری، مهرپرستی و جز اینها.[2]
دین در راستاى نقش هدایت و جهت دهى زندگى اجتماعى انسان در کنار توجه به ابعاد فردى بر اساس تعالیم الهى، جامعهاىرا ترسیم مىکند که در کنار تامین نیازهاى مادى انسانها و افراد جامعه به نیازهاى معنوى آنان نیز توجه میکند و پیشرفت مادى ومعنوى را براى افراد جامعه به ارمغان میآورد.
دین با پایهریزى جامعهاى بر مبانى ارزشها و باورهای انسانى و معنوى، نقش محورى و اساسى در ترسیم ساختارهاى اجتماعى دارد. با این توضیح که دین و مذهب در حوزه اجتماعى به دنبال پى ریزى جامعهاى است که در آن ارزشها و اصول انسانى و معنوى حاکم باشد و این ارزشها و اصول در روابط اجتماعى افراد از کوچکترین واحد اجتماع یعنى خانواده تا سطح کلان جامعه تبلور پیدا کند.
بدیهى است که بر اساس چنین جامعهاى، ساختار متناسب با آن باید ترسیم و پایه ریزى شود؛ به تعبیر دیگر دین در راستاى نقش هدایت و جهت دهى زندگى اجتماعى انسان در کنار توجه به ابعاد فردى بر اساس تعالیم الهى، جامعهاى را ترسیم مىکند که در کنار تامین نیازهاى مادى انسانها و افراد جامعه به نیازهاى معنوى آنان نیز توجه میکند و پیشرفت مادى و معنوى را براى افراد جامعه به ارمغان میآورد. براى رسیدن به این اهداف، باید ساختارهاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى متناسب و همسو با اهداف و آرمان.هاى جامعه شکل بگیردبنابراین، دین در پایهریزى، شکلگیرى و جهتدهى اجتماع در یک جامعه دینى که محور روابط اجتماعى بر اساس آرمانها و اهداف ترسیم شده براى جامعه، تأثیرى محورى و اساسى دارد.
لذا ساختارهاى اجتماعى غیر دینى، در جامعهاى است که بر مبناى سکولاریسم شکل گرفته و دین را از عرصه اجتماعى کنار گذاشته است؛ زیرا ساختارهاى اجتماعى در هر جامعهاى بر اساس مبانى معرفتى و اهداف آن جامعه شکل گرفته و با آن همسو و هماهنگ است. در نتیجه دین آثار و کارکردهاى متعددی، علاوه بر حوزه فردى بر حوزه اجتماع دارد بنابراین از نظر اسلام منشأ دین خداست و متناسب با فطرت بشر می باشد.
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق :
شايد ارزش دين در جامعه انسانی اين باشد که برای انسان این مبناي فکری را فراهم می آورد که همه پديدههای هستی و انسانی، متکی به قدرت الهی خالق و قادر و حکيمی هستند که وجود را با همه جزئيات آن بر مبانی ثابت و دارای حرکت متوازن که سنتهای الهی ناميده می شوند، تثبيت می نمايد. بنابراين خداوند همان پروردگار همه موجودات است که انسان در همه اوضاع و شرايط خود به او چشم اميد دارد تا اين که در هنگام ضعف و ناتوانی به او قدرت ببخشد و در همه امور مواظب و مراقب او باشد تا احساس تباهی ننمايد و در رابطه با حرکت و وجود هستی دچار اضطراب نشود. زيرا در چارچوب يک نظام عمومی و مخلوق بودن برای خالق و بندگی برای پروردگار و خضوع در برابر همه تدابير الهی، با هستی ارتباط دارد. به اين ترتيب اين احساس به داخل جامعه انسانی هم راه می يابد. جامعه ای که همه افراد آن در چارچوب رابطه ای انسانی در کنار هم زندگی می کنند. در اين رابطه انسانی همه گونه گونيها در وحدتی درونی که نقطه اشتراکشان آن انسانيتشان است و نقشهای آنان مکمل يکديگر می باشد، گرد هم می آيند.امروزه بيش از هر زمان ديگر نيازمند تفکر و انديشه در باب تأثيرگذاري تقيّدات ديني بر تمامي امور انساني به ويژه مسايل عاطفي و روحي هستيم. امرزه بسياري از انديشمندان و صاحبنظران بر اين باورند که مذهب تاثير انکارناپذيري بر سلامت روح و جسم و ديگر ابعاد زندگي بشر دارد . در تحقيق ديگري که توسط پالوما و پندلتون در مورد نقش مذهب در سلامت روان انجام شد، مشاهده گرديد که اعتقادات مذهبي و نماز خواندن ارتباط قوي و مستقيمي با احساس رضايت کامل از زندگي دارند.
دین به مؤمنان و معتقدان خود مى آموزد که چگونه با مجموعه عظیم جهان که پیش از فرد شکل گرفته و قوانین خود رابر او تحمیل مى کند، سازگارى یابد. این سازگارى دلگرمى و خرسندى مطبوعى را در دوران و روحیه فرد ایجاد مى کند.دین درتمام مراحل زندگی تآثیربسزایی دارد به عنوان مثا ل :در سلامت روانی- فرهنگ- اقتصاد- سیاست- جامعه وغیره .
هدف کلی:حول محورچگونگی تآثیردین ومذهب درجامعه سامان یافته است وکوشش می شود درجهت دستیابی به این هدف درباره راه حل هایاحتمالی این مسئله پیشنهاداتی نیز ارائه گردد.
1. ازآنجایی که دین ومذهب درکل جامعه تآثیرعمده داردمی تواند درافزایش یاکاهش این تآثیر و تغییر و تحولات مؤثرباشد. بنابراین شناسایی کسانی که ازاین امرتآثیرپذیری دارندمی تواندراه گشای بسیاری ازمشکلات وحل مسائل جامعه باشدکه براثربی دینی وبی ایمانی به وجودآمده است وبا شناساندن اثرات مفیدومؤثردین ومذهب درکل جامعه می توان بسیاری ازمشکلات را ازبین برد.
2 . شناخت دین ومذهب وتآثیرآن برجوامع .
3 . شناخت میزان دین داری وافرادی که پای بند اعتقادات هستند .
4 . کشف میزان تآثیردین ومذهب درفرهنگ ، اقتصاد ، سیاست واجتماع .
5 . شناخت میزان تآثیردین ومذهب درروابط بین المللی .
ازاین رو اهداف این پژوهش درمجموع عبارت است ازبررسی وضعیت جامعه و همچنین تآثیردین و مذهب در همه ی ابعاد جامعه وهمه ی آحاد مردم است .
1 – آیا دین ومذهب درسلامت وجسم وروان خانواده وجامعه مؤثراست؟
2 – آیا دین ومذهب درروابط فردی واجتماعی مؤثراست؟
3 – آیا دین ومذهب درانحرافات اجتماعی وگرایش جوانان به فرهنگ غرب مؤثراست؟
4 – آیا دین ومذهب درجامعه وزندگی اجتماعی مؤثراست؟
5 – آیا دین ومذهب دراخلاق وفرهنگ جامعه مؤثراست؟
6 – آیا دین ومذهب دراقشارطبقاتی وتبعیض های جامعه مؤثراست؟
7 – آیا دین ومذهب درخانواده، تربیت فرزندان وهمسرداری مؤثراست؟
8 – آیا دین ومذهب درحجاب وعفاف افرادجامعه مؤثراست؟
9 – آیا دین ومذهب دراقتصاد وسیاست جامعه موثراست؟
1 – به نظرمی رسددین ومذهب درحل مسائل جامعه مؤثراست .
2 – به نظرمی رسددین ومذهب درروابط بین فرد و اجتماع مؤثراست .
3 – به نظرمی رسددین ومذهب درجلوگیری ازفساد نقش بسزایی دارد .
4 – به نظرمی رسددین ومذهب درروح وروان تآثیربسزایی دارد .
5 – به نظرمی رسددین ومذهب درزندگی دنیوی و اخروی تآثیربسزایی دارد .
1) دین:
دين، واژهاي است عربي كه در معاجم و كتب لغت، معاني بسياري براي آن ذكر شده است مانند: ملك و پادشاهي، طاعت و انقياد، قهر و سلطه، پاداش و جزا، عزت و سرافرازي، اكراه و احسان، همبستگي، تذلل و فروتني، اسلام و توحيد، عادت و روش، رياست و فرمانبرداري و... .
در آيات قرآن معاني لغوي دين بسيار بكار رفته است و در هر آيهاي معناي مخصوص خودش را دارد. چنانكه خداوند ميفرمايد:«هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق» كه در اين آيه دين به معني كيش و شريعت آمده است و يا ميفرمايد:
فاعبدالله مخلصاً له الدين كه در اينجا دين به معناي توحيد و يگانگي ميباشد. اين موارد استعمال واژه دين در قرآن ميتواند به عنوان راهي براي شناسايي و به دست آوردن تعريف دين از ديدگاه اسلام شمرده شود كه دين به معني اطاعت، گرايش، فرمانبرداري و تسليم در برابر حقيقت ميباشد و در اين صورت، با معاني لغوي نيز سازگاري خواهد داشت. واژه دين از مفاهيمي است كه همواره در ميدان آرا و نظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته و توافق مشترك درباره آن وجود ندارد. به صورتي كه حتي عدهاي از محققان آن را قابل تعريف نميدانند. به هر حال ميتوان دين را اينگونه تعريف نمود: دين، مجموعه(سيستم) حقايقي همآهنگ و متناسب از نظامهاي فكري (عقايد و معارف)، نظام ارزشي(قوانين و احكام) و نظام پرورشي(دستورات اخلاقي و اجتماعي) است كه در قلمرو ابعاد فردي، اجتماعي و تاريخي از جانب پروردگار متعال براي سرپرستي و هدايت انسانها در مسير رشد و كمال الهي ارسال ميگردد. به ديگر سخن، مجموعهاي است از عقايد و قوانين و مقرراتي كه هم به اصول فكري بشر نظر دارد و هم درباره اصول گرايشي وي سخن ميگويد و هم اخلاق و شئون زندگي او را تحت پوشش قرار ميدهد. تعاريف متعددي از دين ارائه شده است؛ دانشمند بزرگ اسلامي و مفسر گرانقدر مذهب شيعه، علامه طباطبايي، دين را اينگونه تعريف ميكند: دين، عقايد و يك سلسله دستورهاي عملي و اخلاقي است كه پيامبران از طرف خداوند براي راهنمايي و هدايت بشر آوردهاند، اعتقاد به اين عقايد و انجام اين دستورها، سبب سعادت و خوشبختي انسان در دو جهان است و نيز برخي از دانشمندان غربي گفتهاند: دين، اعتقاد داشتن به موجودات روحاني ميباشد. يا عدهاي ديگر گفتهاند: دين نظام يكپارچهاي از باورها و عملكردهاي مرتبط به موارد مقدس است كه از طريق آنها گروهي از انسانها با مسائل غايي زندگي بشري مرتبط ميباشند.
برخي ديگر گفتهاند: دين اعتقاد به خدايي سرمدي است، يعني اعتقاد به اين كه حكومت و اراهاي الهي بر جهان حكم ميراند و بعضي ديگر مينويسند: جوهر دين، احساس وابستگي مطلق ميباشد.
علامه طباطبايي با بيان اينكه دين تنها به نيايش و ستايش خدا نپرداخته، بلكه براي كليه شئون فردي و اجتماعي انسان دستورهايي جامع و مقرراتي مخصوص وضع نموده است ميگويد: دين، عقايد و سلسله دستورهاي عملي و اخلاقي است كه پيامبران از طرف خداوند براي راهنمايي و هدايت بشر آوردهاند، اعتقاد به اين عقايد و انجام اين دستورها، سبب سعادت و خوشبختي انسان در دو جهان است. ايشان در تفسيرالميزان بعد از غير تقليدي دانستن پيروي از دين مينويسد: دين مجموعهاي از معارف مربوط به مبدأ، معاد، قوانين اجتماعي، عبادات و معاملاتي است كه از طريق وحي و نبوت به بشر رسيده، نبوتي كه صدقش با برهان ثابت شده و نيز مجموعهاي از اخبار كه مخبر صادق از آن خبر داده، مخبري كه باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است. در جايي ديگر مينويسد: دين، نظام عملي مبتني بر اعتقاد است كه مقصود از اعتقاد،تنها علم نظري نيست، زيرا علم نظري به تنهايي مستلزم عمل نيست بلكه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پيروي بر طبق مقتضاي علم قطعي است.
ذيل آيه 27 سوره روم نيز مينويسد: ليس الدين الا سنه الحياه و السبيل التي يجب علي الانسان ان يسلكها حتي يسعد في حياته فلا غايه للانسان يتبعها الا لسعاده. دين جز قانون زندگي و راهي كه انسان بايد براي رسيدن به سعادت بپيمايد نيست و هدف نهايي انسان همان رسيدن به سعادت است و نيز بيان ميكند، دين روش مخصوصي است در زندگي كه صلاح دنيا را به طوري كه موافق كمال اخروي و حيات دايمي حقيقي باشد تامين مينمايد پس در شريعت بايد قانونهايي وجود داشته باشد كه روش زندگاني را به اندازه احتياج، روشن سازد.
استاد مطهري مينويسد: اصول مكتب انبيا يكي بوده كه دين ناميده ميشود و آن اسلام است و اسلام، نام دين خداست كه يگانه است و همه پيامبران براي آن مبعوث شده و به آن دعوت نمودهاند.
سيدمجيد ظهيري مينويسد: دين مجموعه تعاليمي است كه از طريق كسب معرفت يعني وحي بدست ميآيد.آیه الله جوادى آملى می نویسد: دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.
ومی نویسد: دین مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مىگوید و هم اخلاق و شئونزندگى او را تحت پوشش قرار مىدهد و به دیگر سخن، دین مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعهانسانى و پرورش انسانها در اختیار انسان قرار دارد. با توجه به این تعریف روشن مىگردد ، دینى که مبتنى بر وحى استاز بخشهاى گوناگون تشکیل مىشود: یک بخش آن عقاید است یعنى حقایقو واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شدهاست مانند خدا، وجود قیامت و معاد، نبوت و بهشت و دوزخ و امثالآنها. بخش دیگر آن اخلاقیات است یعنى تعالیمى که فضائل و رذایلاخلاقى را به انسان شناسانده و راه تهذیب نفس از رذایل و تخلق به فضائل را به وى ارائه داده است. بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگىتنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیتروابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مىگیرد.[3]
ایشان در کتاب انتظار بشر از دین در تعریف دین می نویسد: مراد ازدین مکتبی است که از مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین ومقررات اجرائی تشکیل شده است وهدف آن، راهنمائی انسان برای سعادتمندی است. دین به این معنا بردو قسم است : دین بشری ودین الهی .دین بشری ، مجموعه عقاید ،اخلاق و قوانین ومقرراتی است که بشر با فکر خود وبرای خویش تدوین و وضع کرده است. ازاین رو ،این دین در راستای همان خواسته ها،انتظارات اورا برآورده می سازد واسیر هوس وابزار دست همان انسان است و انسان به گونه ای آن را تنظیم نموده که تمام قوانین ومقرراتش به سود اوباشد وچیزی را بر او تحمیل نکند.[4]
همچنین وی در کتاب شریعت در آینه معرفت در معناى اصطلاحى «دین» چنین آورده است: «دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.» [5]
در قسمت دیگرى از این کتاب (ص۱۵۷) آمده است: «…با اثبات دین به عنوان مجموعه قوانین و مقررات ثابتى که مبین انسان و جهان و پیوند میان آن دو است، نقش دین نسبتبه جمیع معارف و علوم آشکار مىگردد».
استاد محمدتقى مصباح یزدی در تعریف دین می آورد: دین به معناى اعتقاد به آفریننده اى براى جهان و انسان، و دستورات عملى متناسب با این عقاید مى باشد از اینروى، کسانى که مطلقاً معتقد به آفریننده اى نیستند و پیدایش پدیده هاى جهان را تصادفى، و یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادى و طبیعى مى دانند (بى دین) نامیده مى شوند. اما کسانى که معتقد به آفریننده اى براى جهان هستند هر چند عقاید و مراسم دینى ایشان، توام با انحرافات و خرافات باشد (با دین) شمرده مى شوند. و بر این اساس، ادیان موجود در میان انسانها به حق و باطل، تقسیم مى شوند، و دین حق عبارتست از ; آیینى که داراى عقاید درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهایى را مورد توصیه و تاکید قرار دهد که از ضمانت کافى براى صحت و اعتبار، برخوردار باشند. [6]
از جرجانى نیز نقل کردهاند که: «الدین وضع الهى یدعوا اصحاب العقول الى قبول ماهو عند الرسول(ص)» ترجمه: دین قانون و قرارداد الهى است که خردمندان را به سوى قبول آنچه در نزد رسولصلى الله علیه وآله وسلم است، فرامىخواند.[7] دانشمند گرامی فضل الله کمپانی میگوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکلیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از غریزه فطری انسان سرچشمه میگیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه میشود یعنی تکالیف الهی که شامل تکالیف نظری و عملی است که تکالیف نظری همان اصول اعتقادات است و تکالیف عملی همان عبادات میباشد، تکالیف اجتماعی که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است .دين ضوابط اجتماعی را وضع می نمايد که امور را به گونه ای انسانی و واقعی مديريت می نمايد. به گونه ای که در چارچوب فرد و جامعه به درمان مشکلات پيش آمده می پردازد تا از طريق ارزشهايی که در مفهوم ايمان و مسؤوليت وجود دارند، توازن عمومی تداوم يابد. از اين رو برای برپايی قاعده کلی ضابطه مند کننده جامعه در حدود امکانات واقعی برای انضباط انسانی، انگيزه های داخلی با انگيزه های بيرونی همگرایی حاصل می کنند.
در نظر وبر با وجود همه ابهاماتي که در تشخيص دين از جادو وجود دارد مي توان گفت که دين عبارت است از روابط انسانها با نيروهاي فوق طبيعي که صورت دعا، قرباني و عبادت به خود مي گيرد.مارکس دین را ایدئولوژی دانسته که همچون حکومت، هنر و اخلاق از امور روبنایی جامعه و وابسته به زیربنای اقتصادی است و نیز تأکید می کند که تحقیقات و نظریات او دارای ماهیتی علمی است، اما با تحلیل و بررسی نظریات او هرگز نمی توان آن ها را در چارچوب علمی منظمی قرار داد.در نظر دورکیم، دین در درجه اول از طریق تحمیل انضباط بر نفس و قدری خویشتن داری، انسان ها را برای زندگی اجتماعی آماده می سازد که این معرف نقش انضباط بخش بودن دین است .
دین در حوزه مطالعاتی ماکس وبر حال و هوای دیگری دارد. شاید وبر از معدود جامعه شناسانی باشد که با دین به شکل تقریبا بی طرفانه برخورد کرده و از قضاوت های بی جا در مورد آن احتراز کرده است. او بر اساس نگرش و روش کلی خود در جامعه شناسی یعنی روش تفهّمی در دین نیز به رفتار معنادار انسان دینی نظر دارد و دنبال نقش دین در بروز برخی اعمال به مطالعه پرداخته است. نگاه وبر به دین، برخلاف دیگر جامعه شناسان، بر هیچ طرح تکاملی در قالب مراحل خاصی مبتنی نیست و اصولاً این نوع نگرش را خود قبول ندارد و از سوی دیگر، جامعه شناسی دین او بیش تر بیانگر یک جنبه عمده از اخلاق دینی یعنی ارتباط اخلاق دینی با نظم اقتصادی است . دین همان گونه كه به عنوان نیرویی برای انسجام و تثبیت جامعه عمل می كند، همچنین می تواند سرچشمه تنش و تضاد باشد و سبب اختلافات و نااستواری در جامعه شود.دین در راستاى نقش هدایت و جهت دهى زندگى اجتماعى انسان در کنار توجه به ابعاد فردى بر اساس تعالیم الهى، جامعهاى را ترسیم مىکند که در کنار تامین نیازهاى مادى انسانها و افراد جامعه به نیازهاى معنوى آنان نیز توجه میکند و پیشرفت مادى و معنوى را براى افراد جامعه به ارمغان میآورد.
دین با پایهریزى جامعهاى بر مبانى ارزشها و باورهای انسانى و معنوى، نقش محورى و اساسى در ترسیم ساختارهاى اجتماعى دارد. با این توضیح که دین و مذهب در حوزه اجتماعى به دنبال پى ریزى جامعهاى است که در آن ارزشها و اصول انسانى و معنوى حاکم باشد و این ارزشها و اصول در روابط اجتماعى افراد از کوچکترین واحد اجتماع یعنى خانواده تا سطح کلان جامعه تبلور پیدا کند.
دين حالتی اعتقادی و وجدانی است که با نظام ارزشها و معيارها و تثبيت آن در باور انسان برای اين که در واقعيت هم تداوم يابد، بين فرد و جامعه توازن ايجاد می نمايد.دين در جنبه ايمانی خود به دنيای ديگر رويکرد دارد و آن دنيای مرگ و زندگی است. بنابراين وقتی که انسان در زندگی خود دچار مشکلات می شود، به خاطر چيزهايی به ديگران ارزانی می دارد مانند همدردی و مساعدت و ايثار، دچار خودبينی نمی شود. زيرا همه اينها يا برای آينده دنيا و يا برای آينده آخرت ذخيره می شوند.
[1]. (مرتضی مطهری،مقدمه ای برجهان بینی اسلامی،ص50)
[2]. ( امیل دورکیم،صورببنیانی حیان دینی،ترجمه باقرپرهام ،1383 )
[3]. ( ماهنامه پاسدار اسلام شماره ۲۲۳، مقاله انسان و دین ).
[4]. (انتظار بشر از دین ، ص۲۴ ).
[5]. ( شریعت در آینه معرفت، ص۹۳ – ۹۵).
[6]. ( محمد تقى، مصباح یزدى، آموزش عقاید، ج ۱، ص ۳۳ ـ ۲۸ )
[7]. (تاریخ جامع ادیان، تص۷۹ و ۸۱)
مبلغ قابل پرداخت 15,795 تومان