فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده 1
مقدمه 2
تاريخچه چاپ 4
چاپ سنگي در ايران 7
پيدايش چاپ مكانيكي در ايران 9
نشانه شناسي 10
نشانه آرم علامت از نماد تاريخ 11
لوگوتايپ و منوگرام از تعاريف اساتيد 12
لوگوهاي مصور 12
نگاهي به مطبوعات ايران 15
سر لوح و نشريات چاپي در ايران و نماد شير خورشيد 23
تجزيه و تحليل و نتيجه گيري 24
منابع 25
هنر گرافيك در ميهن ما، ايران همانند كشورهايي كه داراي تمدني ديرينهاند، سابقهاي طولاني دارد. آغاز آن، ايجاد نقش روي سنگ و سفال بوده پس از آن كاشي كاري و كتاب خطوط كوفي، نسخ و مصور كردن كتاب و تذهيب و آرايش آن و نيز تهيه نقوش پارچه و قالي و حكاكي روي وسايل مختلف زندگي رواج پيدا كرده است. و در دوره قاجار با ورود صنعت چاپ گرافيك ايران وارد دوره جديدي ميشود و تا امروز ادامه دارد.
اصطلاح «گرافيك مطبوعاتي» گرچه امروزي است ولي نميتوان نقش طراحي را حتي در اولين نشريات به چاپ رسيده در ايران را چشم پوشي كرد و از ابتداي شروع فعاليت خود نيازمند طراحي عنوانها و نحوه گذاشتن لوگو در نشريات است.
و در حوزه مطبوعات نميشود از روزنامه نگاري جداي از گرافيك و چاپ ياد كرد و نام طراحان لوگوها كه موضوع اين تحقيق ميباشد و با وجود تنوعات در تحقيق وجود دارد و علاقه و خلاقيت زيبايي كه به خرج دادهاند در ابهامي تاريخي باقي خواهند ماند.
واژگان كليدي: لوگو، دوره قاجار
لوگوهاي دوره قاجار در بين موضوعهايي كه مدنظرم بود جاي خاصي داشت و چون سركار دائمي با عناصر تصاويري و نقوش تزئيني و تصويرها و مهرهها و تدريس استادان گرانقدر در حوزة گرافيك و برخورد با موضوع آرمها، نشانهها، راهنمايي پروژههاي دانشجويي در موضوعات مرتبط و همه توانستند دستمايه و انگيزهاي براي چنين حركتي باشند.
در قياس با چند هزار نشريه منتشر شده از بدو تولد مطبوعات در ايران بسيار ناچيز و كم اهميت است. به اين خاطر تلاش براي يافتن نمونههاي اصلي و ديدن آنها مصمم شدم به جمع آوري لوگوهاي دوره قاجار مراجعه به مراكز اسناد و كتابخانههاي مختلف به خصوص كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي قم و كتابخانه حرم و دانشجويان و آقاي احتشام كه در نتيجه دسترسي بيشتر و بهتر اين نمونهها را فراهم آورد و مطالعه كتابها، كتب و نشريات جمع آوري شده و... كه تاكنون به آنها دقيق پرداخته نشده بود و پس از بررسي، گزينش و تدوين اكنون پيش روي شما است و اين تحقيق مكمل دنباله كوشش كساني مثل آقايان محسن احتشامي، محمد ميرهاشمي، سيدفريد قاسمي و ديگران باشد.
نحوه انجام تحقيق
الف- تاريخچه
ب- نشانهها
ج- لوگوها
د- مطبوعات
ه- سرلوحها
ناموارة مطبوعات را كه به «لوگوتايپ»، «سرلوحه»، «سرلوح»، «نشانگر نشريه»، «سركليشه»، «سرصفحه اول»، «نشانه نوشته»، «نماد» يا «آرم» يا «علامت نشريه» و شماري ديگر از نامهاي قراردادي ميشناسند، در روزگار قاجار «سر روزنامه»، «سردفتر» و «سرعنوان» ميخواندند و طراحان و نويسندگان سرعنوان را «عنوان نگار» مي ناميدند.
به طور كلي ناموارههاي نشريههاي عهد قاجار را ميتوان در دو رده جاي داد:1. خط نوشتانه 2. نقش و نگارانه. در گونه نخست به خط نوشت نام نشريه بسنده ميشد و در نوع دوم نام نويسي جزئي از طرحي قرار ميگرفت كه در بردارندة شكل و نقش بود.
پي شنگ، كيمياگر چيني، در حدود سال 1040 ميلادي اين فرايند را با ابداع حروف جابه جا شونده توسعه داد. تعداد زياد حروف در زبان چيني، بايگاني كردن و دستيابي مجدد به آنها را دشوار ميكرد. جاي تعجب است كه حروف جابه جا شونده ابتدا در فرهنگهايي پديد آمد كه زبان آنها علامتهاي بسيار زيادي داشت. به اين علت، حروف جابه جا شونده هرگز در اين نوع زبانها به طور گسترده به كار گرتفه نشد.
پس از نفوذ شرق از طريق جنگهاي صليبي در اروپا، چاپ با لوح چوبين مانند كاغذ از چين به غرب رسيد. نخستين باسمههاي اروپايي تصوير چاپي قديسان بود كه براي آموزش روايات مذهبي به كار ميرفت.
همراه با دسترسي به كاغذ و چاپ برجسته با لوح چوبين و افزايش تقاضاي كتاب در اروپا، چاپگران آلماني، هلندي، فرانسوي و ايتاليايي در پي ماشيني كردن توليد كتاب با حروف متحرك بودند. اختراع صنعت چاپ به نام يوهان گوتنبرگ[1]، زرگر آلماني، ثبت شده است. او حروف متحرك با آلياژي مطلوب با ويژگيهاي لازم و پرس چاپ مناسب براي انتقال مركب از حروف به كاغذ را ابداع كرد. حروف چيده شده در قابي فلزي بسته ميشد و پس از آغشته كردن آن با مركب، يك برگ كاغذ روي آن قرار ميدادند.
سپس سطح بالايي دستگاه با استفاده از اهرم دستي روي آن ميآمد و با فشار ناشي از آن، شكل مركبي روي كاغذ چاپ ميشد. براي چاپ برگ ديگر، باز هم روي سطح حروف را با مالة چرمي مركب ميماليدند. براي آنكه كاغذ مركب را بهتر جذب كند، كاغذ را پيش از چاپ اندكي مرطوب ميكردند.
فن چاپ به سرعت در اروپا رواج يافت و در اواخر قرن پانزدهم ميلادي تقريباً در همة ممالك اروپا چاپخانههايي داير بود.
نخستين چاپخانه در ايران در جلفاي اصفهان، نزديك سي سال پس از آنكه شاه عباس اول صفوي ارامنه را به آنجا كوچانيد تاسيس شد كه در آن از حروف سربي استفاده ميشد. اكنون اثري كه حدود سال 1050 ه.ق در آن چاپخانه چاپ شده باقي مانده است.
با توجه به مخاطبان كتابهاي خطي و زيبا و رنگ آميزيدر زمان شاه عباس اول، يعني طبقات بالا و مرفه اجتماع، كه به كتابهاي نفيس خطي و زيبا و رنگ آميزي آن خو گرفته بودند از نسخ چاپ سربي استقبال چنداني نشد و اين نخستين چاپخانة ايران رونقي نيافت و پس از مدت زماني كوتاه برچيده شد.
در زمان وليعهدي عباس ميرزا نايب السلطنه، پسر فتحعلي شاه و به فرمان او در حدود سال 1240 هجري قمري، نخستين چاپخانة سنگي ايران در تبريز به راه افتاد و پس از آن در تهران و شهرهاي بزرگ ديگر چاپخانههايي به شيوة سنگي يا سربي تاسيس شد.
حاصل چاپ سنگي شباهت بيشتري به نسخ خطي داشت و امكان استفاده از خط نستعليق و تزيينات گياهي و طرح و نقش مطابق ميل طراح در آن ميسر بود. در نتيجه چاپخانهها به تدريج مورد استقبال واقع شدند و چاپ سنگي حدود هفتاد سال در ايران رايج بود و پس از آن كم كم منسوخ شد و چاپ سربي جاي آن را گرفت.
نخستين روزنامة ايران به شيوة چاپ سنگي و با نام كاغذ اخبار (ترجمه تحت اللفظي واژة newspaper انگليسي) در سال 1253 هجري قمري انتشار يافت و تا حدود سه سال انتشار مييافت.
پس از آن، در سال 1264ه.ق ميرزا تقي خان اميركبير به صدارت ايران رسيد و از جمله اقدامات مترقي و اصلاح طلبانه او چاپ و انتشار روزنامة ديگري به نام وقايع اتفاقيه بود كه به اعتقاد عدهاي اولين روزنامه فارسي به سبك و تركيب كنوني است.
چاپخانة سنگي دارالفنون يا «دار الطباعة خاصة علمية مباركة دارالفنون تهران» در اواخر سال 1268 ه.ق تاسيس شد و در آن دو دستگاه ماشين چاپ سنگي موجود بود كه كتابهاي درسي آن زمان و برخي روزنامهها مانند دانش را چاپ ميكرد.
اوج موفقيت چاپ سنگي در زمان حكومت ناصرالدين شاه قاجار بوده است ولي با شروع جنبش مشروطهخواهي و لزوم اطلاع رساني بسيار سريع حوادث به تودة مردم و عرضة اطلاعات زياد با هزينة كمتر، گرايش به چاپ سربي فزوني يافت و زمينة انقلاب مشروطه با سرعت بيشتري فراهم ميشد.[2]
تصوير 1. اولين روزنامه فارسي به سبك و تركيب كنوني
سابقه چاپ به مفهوم اروپايي آن در ايران به اوايل قرن 11 هجري يعني عهد صفويان باز ميگردد. اولين چاپخانه حروف عربي و فارسي به وسيله كشيشان «كرملي» و همت خليفه «خاچا دورگساراستي» كه فرقهاي از راهبان فقير اروپايي بودند و ابتدا بر كوه «كرمل» فلسطين ميزيستند در اصفهان و دير آنها تاسيس گرديد كه «بصمه خانه» نام داشت و طي آن 12 سال فعاليت آن هفت جلد كتاب با آن طبع كردهاند. اين چاپخانه مخصوص ارامنه بود، اما فارسي زبانان ايران تا مدتها چاپخانه نداشتند.
نخستين بار در زمان فتحعلي شاه قاجار و به همت عباس ميرزا چند تن از ايرانيان فن چاپ را در اروپا آموخته و دستگاه چاپ حروفي (سربي) و چاپ سنگي را به ايران آوردند. در سال 1227 هجري مقارن با 1812 ميلادي اولين چاپخانه سربي (تايپوگرافي) به دستور عباس ميرزا در تبريز داير ميگردد.
آقا زين العابدين تبريزي در سال 1233 اولين كتاب چاپ سربي ايران با حروف عربي را با نام «رساله فتح نامه» تاليف ميرزا ابوالقاسم قائم مقام در اين چاپخانه به طبع ميرساند.
چاپ سنگي هشت سال بعد از چاپ سربي به ايران ميآيد و در اين مسئله نيز عباس ميرزا پيشقدم ميشود. اولين كتاب چاپ سنگي به سرپرستي ميرزا اسدالله قرآني بود كه به سال 1248 هجري چاپ شد و پس از آن كتاب زاد العماد كه هر دو به خط ميرزا حسين خوشنويس انجام شده، به چاپ ميرسد.
[1]. Johann Gittenberg
[2]. افشار، مهاجر كامران، شناخت هنر گرافيك، انتشارات فاطمي، 1392، ص72-74.
مبلغ قابل پرداخت 16,200 تومان