مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1055
  • بازدید دیروز : 2122
  • بازدید کل : 13098490

مقاله 105-ماهيت محاربه در فقه مذاهب خمسه270 ص


مقاله 105-ماهيت محاربه در فقه مذاهب خمسه270 ص

فهرست

 

چکيده1

مقدمه. 2

فصل اول. 5

کليات.. 5

1-1) معناي لغوي محاربه6

2-1) محاربه در قرآن كريم. 7

3-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اماميه12

4-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اهل سنت.. 20

فصلدوم. 21

ماهيتمحاربه. 21

1-2) مفاد آيه محاربه22

1-1-2) بررسي عنوان محاربه22

2-1-2) بررسی عنوان افساد در زمين 50

1-2-1-2) مراد از افساد در زمين. 50

2-2) جمع ميان دو عنوان محارب ومفسد فى الارض... 57

3-2) آيا افساد فی الارض به تنهايي، موضوع برای جواز حکم قتل مي باشد. 67

4-2) بررسی روايات خاصه درباره موضوع حد محارب.. 70

5-2) بررسى مسائل دخيل در تحقق عنوان محاربه108

1-5-2) بکار بردن سلاح. 108

2-5-2) تحقق خارجی ترس و ارعاب.. 115

3-5-2) قصد قتل يا سرقت.. 120

 

4-5-2) عموميت متعلق محاربه125

6-2) ديدگاه علمای اهل سنت در باب محارب.. 129

7-2) ديدگاه اهل سنت در باب حکم محارب.. 136

1-7-2) قائلان به حبس... 136

2-7-2) قائلان به غير حبس... 138

8-2) محارب در متون حديثي مذاهب اربعه140

9-2) آراء برخي از مذاهب در خصوص اشرار و ترساندن مردم145

فصلسوم. 147

بررسی جرم محاربه با موارد مشابه. 147

1-3) محاربه و بغی. 148

1-1-3) معناي لغوي بغي. 148

2-1-3) معناي اصطلاحي بغي. 149

3-1-3) ‏بررسی مفهوم محاربه و بغي (جرم سياسي)151

4-1-3) نظريات مختلف در مورد بغي ( جرم سياسي )156

5-1-3) آيا باغي کسي است که برامام معصوم خروج نمايد. 159

6-1-3) ‏شرايط جنگ با بغات يا مجرمين سياسي. 161

7-1-3) ‏رفتار با اسيران و مجروحين جنگي بغات.. 163

8-1-3) تعريف جرم سياسي از نظر حقوقدانان و مقايسه آن با بغی. 166

9-1-3) ‏مزاياي مجرمين سياسي. 167

10-1-3) مقايسه بين محارب و باغی. 169

2-3) محاربه و تروريسم. 170

1-2-3) مفهوم تروريسم. 170

2-2-3) تعاريف گسترده تروريسم. 173

3-2-3) تعريف محدود تروريسم. 175

 

4-2-3) تعريف تروريسم از نظر ديدگاه هدف و عامل. 177

1-4-2-3) انواع تروريسم از نظر هدف.. 177

2-4-2-3) انواع تروريسم از نظر عامل. 178

5-2-3) تعريف حقوقي تروريسم. 180

6-2-3) مقايسه تروريسم و محارب.. 183

فصل چهارم. 186

محاربه در قوانين موضوعه ايران. 186

(4-1-1 ركن قانوني. 188

(4-1-2 ركن مادي 189

(4-1-3 عنصر معنوي 195

(4-2 ارزيابي انتقادي عملكرد قانونگذار در توسعه مفهوم محاربه197

(4-2-1 نقد و ارزيابي كلّي. 197

(4-3 زمينه و انگيزه تعميم احكام محاربه به برخي از جرايم 202

(4-4 ايرادات ناظر به تعميم حكم محاربه به برخي از جرائم 208

(4-4-1 از نظر شرع. 208

2-4-4) ديدگاه حقوقي عرفي 220

5-4) بررسي موردي جرايم در حكم محاربه225

1-5-4) جرايم در حكم محاربه در قانون مجازات اسلامي 225

6-4) بر هم زدن امنيت و ايجاد رعب و وحشت از طريق سرقت مسلحانه و قطع الطريق 227

7-4) قيام مسلحانه عليه حکومت اسلامی 231

8-4) براندازي حكومت اسلامي. 233

9-4 ) نامزد تصدي يكي از پستهاي حساس حكومت كودتا237

10-4) تشكيل يا اداره دسته يا جمعيت غير قانوني. 239

11-4 ) تحريك نيروهاي خودي به تمرد يا تسليم. 245

 

12-4) همكاري با دولتهای خارجي متخاصم. 247

13-4) سوء قصد به جان رهبر يا يكي از رؤساي قواي سه گانه و مراجع بزرگ تقليد 249

14-4) جعل اسكناس و اسناد بانكي به قصد اخلال در نظام كشور251

15-4) اجتماع و تباني بر ضد امنيت داخلي يا خارجي كشور255

16-4) تظاهر، قدرت نمايي و اقدام عليه آسايش عمومي بوسيله اسلحه257

17-4 ) راهزني در راهها و شوارع. 259

18-4) سرقت مسلحانه در شب.. 262

19-4) آتش زدن اموال به قصد مقابله با حكومت اسلامي. 265

20-4 ) نهب، غارت و اتلاف اموال با قهر و غلبه267

منابع. 269

چکيده

 

اين پايان نامه بعد از بررسی لغوی و ادبی محاربه و ذکر اجمالی ديدگاه فقها شيعه و سنی به ماهيت محاربه از جنبه های مختلف پرداخته است؛ بر اين اساس هر گاه اقدام کسی به محاربه و اعمال زور، سبب ارعاب مردم و سلب امنيت از زندگی و مال و ناموسشان گردد، چنين عملی محاربه و افساد در زمين است و مشمول اطلاق آيه و روايات خواهد بود، چه اينکه غرض اصلی او ارعاب و سلب امنيت مردم باشد و چه اينکه غرض اصلی او مورد ديگری باشد. به طور کلی هر عملی که موجب ارعاب اهالی يک منطقه شود يا به عبارت ديگر هر عملی که بالقوه موجب ارعاب باشد اگر چه که ارعاب به عللی فعليت نيابد؛ از مصاديق محاربه با خدا و پيامبر و سعی در افساد در زمين است .

در بررسی موارد مشابه ـ «بغی» و «تروريسم» ـ پنج فرق ميان محاربه و بغي بيان شده است واز آن جا كه ماهيت جرم محاربه ايجاد اختلال در امنيت عمومی است، پس می تواند بارزترين مصداق آن تروريسم باشد.

در پايان ضمن بررسی محاربه در قوانين موضوعه ايران ، بر اين نكته تصريح شده كه تعميم احکام محاربه در قانون مجازات به موارد مختلف عملی غير اصولی و خلاف موازين شرعی و حقوقی می باشد.

 

 

مقدمه

طرح مسأله

در شريعت , جرايم به محظورات شرعي که خداوند متعال از آنها به وسيله حد يا تعزير منع کرده است تعريف شده اند . و محظور, عبارت است از انجام فعلي که از آن نهي شده و يا ترک فعلي که به آن امر شده است . پس جرم , انجام عملي است که حرام و داراي مجازات است و يا ترک فعلي است که شرع انور به تحريم و مجازات بر آن تصريح کرده است . جرم در ميان پديده هاي گوناگون اجتماعي نيز رفتاري مورد انزجار و نفرت جامعه است , که با توجه به شدت و ضعف آن , مستلزم عقوبت مي گردد . با پيروزي و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني)ره)،يکي از برنامه هاي دولت اسلامي پس از استقرار نظام اسلامي وضع قوانين کيفري مبتني بر احکام شرع مقدس و لغو مقررات مغاير بود.طليعه اين تحول پيش از تصويب مقررات جديد با اجراي مجازاتهاي اسلامي که به موجب احکام دادگاههاي انقلاب اسلامي در همان روزهاي نخستين پيروزي انقلاب نمايان گرديد سپس با تصويب مقررات جزايي اسلامي تقسيم بندي جرايم از خلاف , جنحه وجنايت به حدود و قصاص و تعزيرات تغيير يافت . در بخش حدود , محاربه به عنوان جرمي مستقل وارد حقوق موضوعه ايران گرديد پديده مجرمانه محاربه , يکي از عناوين حقوق جزاي اسلامي مي باشد. اين مبحث در باب حدود , بين فقهاي شيعه و سنی مشهور است . در آن باب , مجازاتهاي شديد از سوي شارع مقدس بيانگر اهميتي است که شارع , براي صيانت مردم , تامين امنيت و آسايش جامعه قائل است . به علت جديد التاسيس بودن اين موضوع ومباحثي که پيرامون ماهيت و نحوه اجراي آن در فقه اماميه و اهل تسنن و مصاديق آن در عصر حاضر و نيز بررسي وجوح تشابه و تفاوت اين جرم با جرائم ديگر از قبيل بغي و ساير جرايم مخل امنيت داخلي و خارجي مطرح است لذا موضوع پايان نامه را بررسي ماهيت اين جرم در فقه مذاهب خمسه انتخاب نمودم .

 

سؤال اصلی و هدف تحقيق

ماهيت جرم محاربه در مذاهب اسلامی چيست، و قانون مجازات اسلامی ايران چه مواردی را شامل اين حد مي داند. و هدف اين بحث در صدد مشخص کردن موضوع حدي است که در شرع بنا به نص قرآن کريم و روايات متواتر برای محارب معين شده است.

 

شيوه تحقيق

شيوه تحقيق در اين پايان نامه , به طريق کتابخانه اي يا همان مطالعه نظري و بررسی نظرات مختلف فقها و حقوقدانان صاحب نظر در اين عنوان مي باشد . مجمل بودن کلام فقها در اين باب و عدم وجود سابقه اين عنوان در حقوق موضوعه وعدم تفکيک اين موضوع از جرايم عليه امنيت وآسايش عمومي و گسترش دايره شمول اعمالي که از سوي قانون گذار , در حکم محاربه شناخته شده است , از دشواريهاي اين تحقيق در اين زمينه بوده است .

 

سازمان‌دهي تحقيق

اين پايان نامه در چهار فصل تدوين يافته است :

1.کليات ؛ مشتمل بر چهار بخش مي باشد که در آن به تعريف محاربه و بررسي آن در قرآن کريم و بررسي اصطلاحي آن در ديدگاه اماميه و اهل تسنن پرداخته شده است .

2.بررسي ماهيت محاربه که شامل نه بخش است , در بخش نخستين مفاد آيه محاربه مورد بررسي قرار گرفته است که خود شامل سه مبحث است که در آن عنوان محاربه و افساد في الارض به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم به جمع ميان دو عنوان محارب و افساد في الارض پرداخته شده است . در بخش سوم اين موضوع مورد بحث قرار گرفته است که آيا افساد في الارض به تنهايي موضوع براي جواز حکم قتل مي باشد؟

دربخش چهارم به بررسي روايات خاصه در باب محاربه پرداخته شده است . در بخش پنجم عناوين دخيل در باب محاربه پرداخته شده است که شامل چهار مبحث مي باشد .در بخش ششم و هفتم به ديدگاه اهل سنت در باب اين جرم پرداخته شده است , وبخش هشتم عنوان محارب را در متون حديثي مذاهب اربعه را مورد بررسي قرار داده است . در بخش آخر از فصل دوم آراء برخي از مذاهب در خصوص اشرار و ترساندن مردم ذکر شده است .

3. بررسي جرم محاربه با موارد مشابه پرداخته است که شامل دو بخش مي باشد , در بخش اول عنوان محاربه با بغي مورد بررسي قرار گرفته است که شامل ده مبحث مي باشد. و بخش دوم محاربه با تروريسم مقايسه شده است که شامل شش مبحث مي باشد که در آن به تعريف تروريسم و انواع آن و همچنين مقايسه آن با جرم محاربه پرداخته شده است .

4. آخرين فصل پايان نامه به جرم محاربه در قوانين موضوعه ايران مي پردازد , که شامل بيست بخش مي باشد .

بخش اول که خود سه مبحث دارد به تعريف جرم محاربه و ارکان آن مي پردازد . بخش دوم عملکرد قانون گذار در توسعه مفهوم محاربه را مورد بررسي قرار داديم که شامل يک مبحث انتقادي مي باشد . در بخش سوم به زمينه و انگيزه تعميم احکام محاربه به برخي از جرايم در قانون پرداخته شده و در بخش چهارم که دو مبحث دارد ايرادات ناظر به تعميم حکم محاربه به برخي از جرايم ذکر شده است . بخش پنجم به بررسي موردي جرايم در حکم محاربه پرداخته شده است که شامل يک مبحث مي باشد . و از بخش ششم تا بيستم جرايم در حکم محاربه در قانون به طور جداگانه ذکر شده است و در مورد ارتباط آن با جرم محاربه بحث شده است .


 

فصل اول

کليات

 

 

 

1-1) معناي لغوي محاربه

2-1) محاربه در قرآن كريم

3-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اماميه

4-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه اهل سنت

 

 

 

 

 

 


(1-1 معناي لغوي محاربه

در ادبيات عرب محاربه مصدر باب مفاعَلَه که ماضي آن "حارَبَ" از ريشه ثلاثي مجرد حرب است. و معناى لغوى آن نقيض «سلم» يعنى آشتى است: " حرب الرجل اي سلبه المال و ترکه بلا شي".[1]

بنابراين، واژه مزبور از نوعى مقاتله (كار زار) گرفته شده كه در آن از ابزار قدرت و زور استفاده مى شود.

براساس اين تعريف بين محاربه به معناى مقاتله، و منازعه به معناى خصومت و عداوت تفاوت قائل مى شويم.زبيدى در تاج العروس گويد:حرب در برابر سلم است و اين دو واژه نقيض يكديگرند. از اين رو به «قتال»، «حرب» گفته مى شود.[2] قاموس قرآن نيز "حرب" را به معناي جنگ آورده است و به خاطر همين معنا "محراب" مسجد را که محل جنگ با شيطان و هواي نفس است به اين نام ناميده اند.[3] و علامه طباطبايي در تفسير الميزان حرب را در برابر سلم به معناي آشتي بيان نموده است .

با نگاهى به تعريف ها و عناوين فوق روشن مى شود كه ويژگى استفاده از ابزار قدرت در اظهار خصومت و دشمنى در همه آنها وجود دارد گر چه در برخى، چون و مصارعه، از سلاح استفاده نمى شود.بنابراين، استعمال واژه «حرب» در مواردى كه جنگ حقيقى و اعمال زور وجود نداشته باشد، استعمال مجازى است، مانند استعمال واژه «حرب» به معناى دشمن در جمله «أنا حربٌ لمن حاربنى» و به معناى محارب در جمله «فلان حرب فلان» و به معناى دشمن و محارب در جمله «فلان حرب لي» (فلانى دشمن و محارب من است، هرچند كه محاربش نباشد...).

بر اساس اين تعريف ها دربرخى از استعمالات واژه «حرب»، كارزار با اسلحه و ديگر ابزار آلات جنگى و قهرى، به مرحله فعليت نرسيده است ليكن دشمنى در اين گونه استعمال ها به منزله قتال و كارزار قرار گرفته است و كلام ابن منظور در جمله «فلان حرب لي، اي: عدو محارب و ان لم يكن محاربا» بيانگر همين استعمال است.[4] از اين رو در لسان العرب، واژه «حرب» را در آيه « فَاْذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه»[5] به قتل تفسير كرده است.

آرى، او در تفسير آيه «... الَّذينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَه»[6]، اين واژه را به معصيت و نافرمانى تفسير كرده است، گويا چون وقوع جنگ حقيقى با خدا و پيامبر را نامعقول مى پنداشت كلمه «محاربه» را در آيه به معصيت تفسير كرد. ليكن ابن منظور وقتى كه به تعريف معناى محاربه از ديدگاه علما و مفسران مى پردازد، دوباره حرب را به قتال معنا مى كند و از عداوت و عصيان به استعمال سلاح و زور تعبير مى آورد.

اين معنا را مى توانيم در ساير استعمالات و مشتقات اين ماده پيدا كنيم، مانند «حربه» به معناى زوبين يا نيزه كوتاه و «حُرِبَ» به معناى همه مالش به تاراج رفت و«حارِبْ» به معناى مُسَلَّح.

2-1) محاربه در قرآن كريم

«حرب» كه ريشه محاربه است، در شش جاى قرآن به كار رفته است. علاوه بر آيه محاربه [7] كه محور بحث ماست، در آيه هاى زير نيز به چشم مى خورد:

1- فَإِن لَم تَفعَلوا فَاْذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه وَإن تُبتُم فَلَكُم رُؤوسُ اَموالِكُم لاتَظلِموُن ولاتُظلِمُون،[8]

2- كُلَّما أَوقَدُوا ناراً لِلحَربِ أَطفَأَهَا اللّهُ وَيَسعَونَ فِي الاَرضِ فَسَاداً وَاللّهُ لايُحِبُّ المُفسِدين، [9]

3- فَإمّا تَثقَفَنَّهُم فِي الحَربِ فَشَرِّدبِهِم مَن خَلفَهُم لَعَلَّهُم يَذَّكَرونَ،[10]

4- وَالَّذينَ اتَّخَذوا مَسجِداً ضِراراً وَكُفراً وَتَفريقاً بَينَ المُومِنينَ وَإرصَاداً لِمَن حارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبلُ وَلَيَحلِفُنَّ إن أرَدنا اِِلّا الحُسنى وَاللّهُ يَشهَدُ إنَّهُم لَكاذِبونَ، [11]

5- فَإذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَربَ الرِّقَابِ حَتَّى إذَا أثخَنتُمُوهُم فَشُدُّوا الوَثَاقَ فَإمَّا مَنَّا بَعدُ وَإمَّا فِدَآءً حَتَّى تَضَعَ الحَربُ أوزَارَهَا ... ، [12]

با نگاهى كلى و اجمالى به تفسير اين آيات در مى يابيم كه مصداق متيقن ماده «حرب» رويارويى و مقاومت قهر آميز و مسلحانه در برابر خدا و پيامبر است.

نكات زير نيز مؤيد برداشت و تفسير ياد شده است:
الف) استعمال واضح واژه «حرب» در رويارويى مسلحانه در آيه هاى 64 از سوره مائده و 57 از سوره انفال و چهار از سوره محمد(ص).

ب) قرارگرفتن واژه «تشريد» (پراكنده كردن دشمنان حربى و پيروانشان) دركنار واژه «حرب» در آيه 57 از سوره انفال.

در خور توجه است كه در دلالت و ظهور واژه حرب بر كارزار مسلحانه فرق نمى كند كه الف و لام موجود در آن الف و لام عهد باشد يا الف و لام جنس.

ج) ذكر پيمان شكنى دشمنان خدا و مسلمانان در آيات قبل از آيه 57 سوره انفال.[13]

د) فرمان خدا به مسلمانان درباره جمع آورى نيرو و اسلحه به منظور ايجاد ترس در صفوف دشمنان در آيات پس از آيه 57 سوره انفال. [14]

ه) كنار هم قرار گرفتن اصطلاحات «فضرب الرقاب» (زدن گردن ها)، «اثخان فى القتل» (زياده روى در خونريزى)، «تشديد الوثاق» (سختگيرى نسبت به اسيران جنگى وساير موارد مشابه در آيه چهار سوره محمد.

و) تعبير «ايقاد النار» (برافروختن آتش جنگ در سوره مائده كه برجنگ و كارزار واقعى ظهور دارد.

ز) علاوه بر موارد فوق مفسران گفته اند: آيات مذكور در باره جنگ هايى است كه بين پيامبر(ص) و يهوديان مدينه (از اهل كتاب) رخ داده است مانند جنگ هاى آن حضرت با طوايف بنى نظير، بنى قينقاع، بنى قريضه و ديگر طوايف.

ح) مفسران در باره آيه ربا از سوره بقره، گفته اند: اين آيه ربا خوارانى را كه پس از فتح طائف، رباهاى باقى مانده از عهد جاهليت را همچنان از بدهكاران خود طلب مى كردند، تهديد به جنگ و استفاده از زور مى كند.

براساس روايت مقاتل، اين آيه در باره چهار برادر از اهل ثقيف (به نام هاى مسعود، عبد يا ليل، حبيب و ربيعه فرزندان عمروبن عميربن عوف ثقفى) نازل شده است زيرااينان به بنى مغيره وام مى دادند و ربا مى گرفتند. پس از آن كه پيامبر به طائف وارد شد و با مردم ثقيف صلح كرد، اين برادران اسلام آوردند و طلب باقى مانده از رباى خود رااز بنى مغيره درخواست كردند و براى رفع اختلاف خود نزد عتاب بن اسيد كارگزار رسول خدا در مكه رفتند. عتاب قضيه را براى پيامبر نوشت وخداوند در پاسخ به آنان،آيه مزبور را نازل كرد.

در شان نزول آيه مزبور نيز گفته اند: عباس و خالد بن وليد در زمان جاهليت با هم شريك بودند و معاملات ربوى با فرزندان عمروبن عمير از قبيله ثقيف داشتند و پس ازاسلام باقى مانده رباهاى قبلى را از ايشان مطالبه مى كردند كه آيه مذكور در اين مورد نازل شده است. [15]

ط) همه مفسران در تفسير آيه مسجد ضرار از سوره توبه، گفته اند: منظور از «مَن» در آيه « وَإرصَاداً لِمَن حارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبلُ...» ابوعامر راهب است كه قبل ازآن بارسول خدا به محاربه و كارزار برخاست و در برانگيختن احزاب بر ضد پيامبر نقش زيادى داشت. ابوعامر پس از فتح مكه به طائف گريخت و پس از فتح طائف و اسلام آوردن اهل آن، به روم گريخت و نصرانى شد.

ابو عامر با نوشتن نامه اى به منافقان، از آنها خواست كه به ساختن مسجد برخيزند و براى جنگ و قيام بر ضد پيامبر، خود را آماده كنند واز سوي ديگر خود نيز نزد قيصر پادشاه روم رفت تا او را به جنگ عليه مدينه و بيرون راندن پيامبر(ص) از اين شهر، تشويق و ترغيب كند.[16]

در تفسير آيه مورد بحث (آيه محاربه) مفسران در شان نزول آن و به عبارت ديگر، در تشخيص حادثه اى كه سبب نازل شدن اين آيه شده است، اختلاف كرده و سه احتمال ذكر كرده اند:

1) اين آيه در باره اهل كتاب نازل شده كه پيمان شكستند و به فساد و تباهى در زمين پرداختند. ابن جرير طبرى (در تفسير كبير) اين مطلب را از ابن عباس آورده است.اگر چه طبرى از ضحاك در برخى از نصوص روايت [17]كرده است كه اين قوم راهزنى هم مى كردند.

2) ابو داود و نسايى از قول ابن عباس، و طبرى از قول حسن بصرى وعكرمه گفته اند: اين آيه در باره عموم مشركان نازل شده است و شامل مسلمانان نمى شود.[18]

3) بيشتر مفسران گفته اند كه اين آيه درباره قومى تازه مسلمان نازل شده كه بر شتران جمع آورى شده از زكات يورش بردند و ساربانان را كشتند و شتران را به تاراج بردند. فقها نيز اين قول را برگزيدند.

ظاهر همه احتمالات مزبور نشان مى دهد كه مخالفت و عصيان همراه با استفاده از زور درمفهوم محاربه اخذ شده است به استثناى روايت طبرى از ابن عباس كه مطلق است و شامل غير كارزار نيز مى شود زيرا پيمان شكنى و فساد در زمين با قتال و كارزار و به كار بردن اسلحه و زور ملازم نيست، بلكه با عصيان و محاربه معنوى هم تحقق مى يابد. ما اين مطلب را به روشنى در دومين ركن از اركان محاربه بيان خواهيم كرد. اگر چه احتمال دارد كه مراد اين روايت اشاره به فعاليت ها و اقدامات يهوديان درمحاربه با پيامبر(ص) باشد.

در مقابل آن همه نصوص و فتاوا كه بر بودن عنصر «زور و نيروى مادى» در محاربه تاكيد دارد علاوه بر مدلول لغوى ماده «محاربه» كه ذكر آن گذشت، نمى توان به روايت طبرى اعتماد كرد.

چكيده استنادات درباره ادعاى اطلاق آيه مورد بحث، به گونه اى كه مطلق خصومت و منازعه معنوى با خدا و رسولش را شامل شود، عبارت است از:

الف) بنابرآنچه از لسان العرب در تفسير جمله «فلان محارب لي» ذكر كرديم يعنى، «فلانى دشمن محارب من است هر چند محاربه اى در كار نباشد» مفهوم «محاربه» درلغت،گاه در مجرد «خصومت» به كار مى رود و اين معنا اگر چه مجازى است، اما در زبان عربى استعمال شده است. و مى دانيم كه در قرآن كريم، استعمالات مجازى، فراوان يافت مى شود. بنابراين، احتمال دارد كه مراد قرآن، معناى مجازى آن باشد و شايد مناسب ترين معنا باشد.

ب) گفته شد كه برخى چون ابن منظور محاربه مذكور در آيه را بر مجرد معصيت و نا فرمانى حمل كرده اند و فاضل جواد در تفسير خود در تاييد همين معنا گفته است:احتمال دارد محاربه با خدا و رسولش مراد باشد به اين اعتبار كه به نهى خدا و رسول ازمحاربه، گوش ندادند و گويى عدم اطاعت از نهى خدا و رسول، نوعى محاربه ورويارويى با آنها تلقى شده است.

از ديگر سو، چون عنوان محاربه در عرف، برمجرد معصيت و نافرمانى صدق نمى كند با اين توجيه كه گاه بروز اين عمل ناشى از ضعف و جهالت و نادانى است و درحقيقت مرتكب شونده، تمرد و نافرمانى يا دشمنى و خصومت با خدا را قصد نكرده است پس مراد از خصومت با خداى متعال بايد به گونه اى باشد كه بر اصرار يا تمرد واستمرار دلالت كند مانند آن كه عصيان تكرار شود يا با نپذيرفتن حكم شرع يا نپذيرفتن فرمان پيامبر يا امام همراه باشد.

ج) در روايتى از ابن عباس با قطع نظر از صحت يا سقم آن محاربه، مصداق نقض عهد و پيمان شكنى تفسير شده است.بنابراين مى توان با استفاده از روايت مزبور،محاربه را بر چنين مصداقى تطبيق داد و مفهوم آن را شامل چنين مصداقى دانست.

ليكن نكات مزبور به تنهايى براى برگرداندن مفهوم محاربه از معناى لغوى و حقيقى آن به معنايى ديگر كافى نيست. به ويژه اين كه در تفسير آيات گذشته ذكر شد كه اين ماده در مواردى استعمال شده است كه عصيان و نافرمانى همراه با توسل به زور (مبارزه مسلحانه) باشد.

 

3-1) اصطلاح محاربه از ديدگاه فقيهان اماميه

شيخ مفيد: هنگامى كه اهل دغاره در سرزمين اسلام سلاح كشيده و اموال مردم را تصاحب كنند، امام درمورد آنها مخير است كه آنها را با شمشير به قتل برساند، يا به دارشان بكشد تا بميرند و يا دست و پاى آنها را در خلاف جهت يكديگر قطع كند، يا آنها را از شهر به مكان ديگر تبعيد كند و كسى را مامور كند تا در هيچ مكانى مستقر نشوند، مگر اينكه آنها را از آنجا به مكانى ديگر تبعيد كنند تا زمانى كه آثار توبه و اصلاح در آنها نمايان شود. اما اگر شمشير كشيده و كسى را كشته باشند، كشتن آنان در هر حال واجب است، چه با شمشير، چه با دار زدن، تا اينكه بميرند و نبايد آنها را بر روى زمين زنده گذارد.[19]

«دغاره» به معناى ربودن است.در روايت است: «لاقطع في الدغارة المعلنة»، يعنى در ربودن ظاهر و آشكار حد قطع جارى نمى شود.

به هر حال شيخ مفيد در مورد دزدانى كه آشكارا دزدى مى كنند هنگامى كه دزدى آنها همراه با كشيدن سلاح باشد، مى فرمايد: «امام در مورد آنها در بين حدود چهارگانه اى كه در آيه شريفه آمده مخيراست» [20]، گويا وى محارب را به كسى كه براى ترساندن مردم و ربودن اموال آنها شمشير كشيده، تفسير كرده است.

حقيقت آن است كه از كلام شيخ مفيد بيش از اين استفاده نمى شود كه حكم آيه در مورد اهل «دغاره» جارى مى شود و كلام او دلالت ندارد كه عنوان «محارب» مختص به اين گروه است. لذا منافاتى ندارد كه «محارب» داراى معنايى كلى باشد كه هم شامل اهل دغاره شود و هم كسانى را كه در مقابل حكومت اسلامى قيام مسلحانه نموده اند در بر گيرد.

شيخ طوسي: ايشان به نقل اقوالى در معناى آيه پرداخته که عده اى گفته اند: مراد، اهل ذمه اى است كه نقض عهد كرده و به سرزمين دشمن بپيوندند و با مسلمانان جنگ كنند. عده اى ديگر گفته اند: مراد از آيه، مرتدين از اسلام است كه وقتى امام به آنها دست يابد، چنين مجازاتى را در مورد آنها اجرا مى كند. جميع فقها نيز گفته اند كه مراد از آيه «قطاع الطريق» است و او كسى است كه شمشير كشيده، راه ها را به قصد راهزنى نا امن مى كند.

 

[1] لوئيس معلوف،المنجد في اللغه ، ص 124

[2] محب الدين محمد مرتضي الحسيني الواسطي النجفي، تاج العروس ، ج 1 ، ص 3 و 4

[3] سيد علي اکبر قرشي ، قاموس قرآن ، ج 2 ، ص 114

[4] علامه ابن منظور، لسان العرب ، ج 1 ، ص 304

[5] سوره بقره ،آيه 279

[6] سوره مائده، آيه 33

[7] سوره مائده، آيه ‏33

[8] سوره بقره، آيه 278و279

[9] سوره مائده، آيه‏64

[10] سوره انفال، آيه 57و58

[11] سوره توبه، آيه‏107

[12] سوره محمد، آيه‏4

[13] سوره انفال، آيه‏56

[14] همان، آيه‏60

[15] شيخ طبرسی،مجمع البيان، ج‏1، ص‏392

[16] مجمع البيان، ج‏3، ص‏73، الدر المنثور، ج‏3، ص‏276، طبرى، ج‏1، ص‏19

[17] الدر المنثور، ج‏1، ص‏277، طبرى، ج‏6، ص‏133

[18] همان ماخذ

[19] شيخ مفيد، مقنعه، ص 804 و 805.

[20] شيخ مفيد، المقنعه، باب 8 از ابواب حد سرقت و خيانت و... ص 804


 


مبلغ قابل پرداخت 31,104 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۳ فروردین ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1653

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما