مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 317
  • بازدید دیروز : 2093
  • بازدید کل : 13153822

نگاهی به کبر و غرور از منظر قرآن


بسمه تعالي

1- حقارت نزد مردم

قال علی – علیه السلام - : « من تکبّر حقّر »

«هر کس تکبر کند تحقیر کرده می شود.»[1]

چون تکبّر انسان متکبر بر مردم گران می آید و مردم تحمل کبر وغرور او را ندارند ،لذا تا جایی که در توانشان هست سعی می کنند او مورد خفّت و خواری قرار دهند و تحقیرش تا اینکه شخص متکبر جرأت فخر فروشی و بزرگ بینی را نداشته باشد و حال آنکه شخص متکبر می خواست با این حالت کبر،ادعای برتری و بزرگی کند و چه خوب گفته است شاعر نامی ،سعدی :

تو آنگه شوی پیش مردم عزیز که مر خویشتن را نگیری به چیز

2- عدم علم آموزی

شخص مغرور و متکبر به علت دارا بودن این صفت زشت و نکوهیده ،برایش سخت و گران است که در مقابل افراد صاحب علم سر فرود آورده و از آنها طلب علوم و فنون کند و حتی چشم دیدن افراد صاحب نام علمی را ندارد،لذا چنین شخص متکبری از فراگیری علم بی بهره می ماند و در زمینۀ علمی پیشرفتی نخواهد داشت.

علی – علیه السلام – میفرماید: « لا یتعلّم من یتکبّر » ، « تعلیم نمی گیرد کسی که تکبر کند »[2]

3- جمع آوری دشمن:

انسان دارای صفت کبر وغرور دشمنان زیادی دارد، زیرا شخص مغرور و متکبر همیشه انتظار دارد که مردم او را تعظیم کنند و احترامش را داشته باشند ،آنهم در حد اعلا و چون هرگز چنین نمی شود لذا آنگونه که با مردم باید رفتار کند نمی کند و با برخورد های ناروایش ،اطرافیانش را رنجش خاطر می کند و همچنین موجب می گردد که مردم از اطراف او پراکنده شوند و حتّی در مواقعی نیز علیه او قضاوت کنند .در این مورد حضرت علی – علیه السلام – می فرماید:

« بالتّکبّر یکون المقت » ، « به تکبر می باشد دشمن داشته شدن .»[3]

4- دشنام میوۀ تکبر

قال علی – علیه السلام - : « ثمره الکبر ألمسبّه » ، « میوه تکبر دشنام است .»[4]

حضرت می خواهند با این کلام به ما بفهمانند که انسان مغرور و متکبر ،اغلب مورد دشنام و نفرین مردم قرار می گیرد،حال چه در حضور ،چه در غیاب .ممکن است افرادی چاپلوس در مقابل این شخص ادای احترام کنند ولی همینکه فرد مغرور از جمع آنها فاصله می گیرد به بد گویی و دشنام او زیان می گشایند.

در واقع کلام حضرت اشاره به این مورد دارد که شخص متکبر علاوه بر اینکه مقام و منزلتی به واسطه کبر و غرورش کسب نمی کند،بلکه موقعیت خود را از دست داده و مورد نفرت مردم قرار می گیرد و مردم با دشنام دادن به وی در مقابل کبر و غرور او ایستادگی می کنند.

5- عدم دوست یابی :

همینکه ما انسانها ،خودمان بدون هیچ آموزشی از فرد مغرور و متکبر فاصله می گیریم و او را در جمع خود راه نمی دهیم ،نشانۀ این است که فرد متکبر قدرت دوست یابی اش اندک است.

امیر المؤمنین علی –علیه السلام – می فرماید :« لیس لمتکبّر صدیق » ،« نیست از برای هیچ تکبر کنده ای دوستی .»[5]

اغلب انسانها وقتی ثروت هنگفتی بدست می آورند ،شیطان بر آنها مستولی شده و در ردیف و شمار انسانهای متکبر مغرور و از خود راضی قرار می گیرند.

بعضی ها تصور می کنند ،که از راه ثروت بی حساب می توان به سر منزل امن و امان رسید ،ولی نمی دانند که هر چه آدمی بیشتر برای تحصیل منافع سرشار پیش برود ،از خودش دورتر می شود و عاقبت احساسات پاک خود را در این راه پر پیچ و خم گم خواهد کرد.غالباً همینکه از نظر تمکّن مالی از دوستان جلو افتاد نخوت و غرور او را به قطع و پیوندهای محبت دوستان وا می دارد.[6]

6- از دست دادن رفعت :

امام علی – علیه السلام –می فرماید: «ألتّکبّر یضع الرّفیع »، « تکبر کردن پست می کند بلند مرتبه را »[7]

خواه این کبر و غرور در مقابل حق تعالی باشد که برای انسان چیزی جز ذلت و پستی نزد حق تعالی به ارمغان نمی آورد و خواه در مقابل بندگان خداوند متعال باشد که احترام شخص را میان مردم از بین می برد و از مقام و منزلت شخص می کاهد.

در واقع مورد یک چهار که حقارت نزد مردم و مورد دشنام قرار گرفتن شخص متکبر می باشد ،نیز اشاره به همین از دست دادن رفعت می باشد .انسان زمانی که رفعت و منزلت خود را میان مردم از دست داد ،مردم از پشت کردن به وی ابایی ندارد و از اینکه او را مورد تمسخر و تحقیر و دشنام قرار دهند ،دلشاد می گردند.

مرحوم فارابی چنین می گوید : « آنکه نفس خود را بالا و برتر از آنچه هست بداند هرگز به سر حد کمال نرسد.»[8]

برای این ذکر چند آیه از قرآن کریم کفایت می کند :

7- محرومیت از رحمت حق

« إنه لا یحبّ المستکبرین » [9]، « او گردنکشان را دوست نمی دارد.»

«إن الله لا یحبّ کلّ مختال فخور»[10]

« خدا هرگز مردم متکبر خود ستا را دوست نمی دارد.»

همین آیات نشانۀ این است که خداوند متعال حب و دوستی خود را از افراد مغرور و متکبر باز داشته است و چنین افرادی از رحمت واسعۀ الهی بی بهره خواهند ماند.»

در تفسیر راهنما آمده است :

تکذیب کنندگان آیات الهی و آنان که از سر تکبر و خود برتر بینی ،معارف الهی را نپذیرند ،از رحمتهای ویژه الهی در دنیا محرومند.»[11]

8- مهر زدن بر قلوب

در قرآن کریم آمده است: «کذلک یطبع الله علی کلّ قلب متکبر جبّار »[12]

«خدا بر دل هر متکبر زور گویی مهر می زند»

در تفسیر نمونه برای این آیه چنین تفسیری بیان شده است: « لجاجت ها و عناد در برابر حق پرده ای ظلمانی بر فکر انسان می اندازد و حس تشخیص را از او می گیرد ،کار به جایی می رسد که قلب او همچون یک ظرف در بستۀ مهر شده می گردد که نه محتوای فاسد آن بیرون می آید و نه محتوای صحیح و جانپروری وارد آن می شود.آری کسانی که بخاطر داشتن دو صفت زشت] تکبر و جباریت[ تصمیم گرفته اند در مقابل حق بایستند و هیچ واقعیتی را پذیرا نشوند ،خداوند روح حق طلبی را از آنها می گیرد،آن چنان که حق در ذائقه آنها تلخ ،و باطل شیرین می آید.»[13]

حضرت علی – علیه السلام –در این باره می فرماید:

«الکبر یساور القلوب مساوره السّموم القاتله » ،

«تکبر جنگ می کند با دلها مانند جنگ کردن زهرهای کشنده ؛یعنی ظاهر این است که مراد دلهای مردم است ،یعنی تکبر کسی با مردم اثر می کند در دلهای ایشان اثر زهرهای کشنده ،و ممکن است مراد دلهای صاحبان تکبر باشد یعنی آفت آنهاست و هلاک می کند آنها را چون هلاک کردن زهرهای کشنده .»[14]

پس شخص متکبر و خودستا با هلاک قلب خود ،از درک معارف الهی باز می ماند.

9- ابتلاء به عذاب اخروی

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : « ألیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تقولون علی الله غیر الحقّ و کنتم عن آیاته تستکبرون »، امروز به سزای آنچه بنا حق بر خدا دروغ می بستید و در برابر آیات او تکبر می کردید به عذاب خوار کننده کیفر می یابید.»

و در آیه دیگر می فرماید: «قیل ادخلوا أبواب جهنّم خالدین فیها فبئس مثوی المتکبرین » ،گفته شود از دهای دوزخ در آیید، جاودانه در آن بمانید، وه ! چه بد جایی است جایگاه متکبران .»

در کنز العرفان آمده است:

« پس از آنکه درهای جهنم را بر روی کفار باز می گردانند و برای عذاب کفار،حکم جاری می گردد،مالک دوزخ یا باقی ملائکه عمال ،به کفار گویند:اینک جهنم برای شما مهیا گردیده وارد گردید و اینجا جایگاه همیشگی شما خواهد بود و جهنّم بد منزلگاهی است برای کسانی که از روی کبر و نخوت زیر بار پیغمبران نرفتند.از اینجا می توان فهمید که منشأ تمان فسادها کبر است ،این است که در حدیث وارد شده ،داخل بهشت نمی شود کسی که مثقال ذره ای کبر در قلب وی باشد.»[15]

در ذیل همین آیه در تفسیر نمونه نیز آمده است :

« جالب اینکه فرشتگان عذاب از میان تمام اوصاف رذیلۀ انسان که او را به دوزخ می برد ،روی مسئلۀ ] تکبر[ تکیه می کنند ،اشاره به اینکه سرچشمه اصلی کفر و انحراف و گناه بیش از همه کبر و غرور و عدم تسلیم در برابر حق است .آری ،کبر است که پرده های ضخیم بر چشم انسان می افکند و او را از دیدن چهرۀ تابناک محروم می سازد.»[16]

نتیجه اینکه انسان مغرور و متکبر ،تکبرش منتهی به همین زندگی دنیوی است ولی در سرای آخرت به خاطر همین غرور و خود پسندی اش باید متحمل عذاب خوار کننده باشد و تکبر در دنیا فایده ای به حال او در آخرت نخواهد داشت.

10- رانده شدن از درگاه حق و ذلّت اخروی

در سورۀ مبارکۀ اعراف می خوانیم : « قال فاهبط منها فما یکون لک أن تتکبّر فیها فاخرج إنّک من الصّاغرین »[17] « فرمود : از آن مقام فرو شو تو را نرسد که در آن جایگاه تکبر نمایی ،پس بیرون شو که تو از خوار شدگانی .»

از آنجایی که امتناع شیطان از سجده کردن برای آدم – علیه السلام – یک امتناع ساده و معمولی نبود و نه یک گناه عادی محسوب می شد ،بلکه یک سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود ،زیرا اینکه می گوید: من از او بهترم. در واقع به این معنی است که فرمان تو در مورد سجده بر آدم ،برخلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن « مرجوح » بر « راجح » ! به این جهت ،مخالف او سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا در آورد و به همین جهت ، می بایست تمام مقامها و موقعیتهای خویش را در درگاه الهی از دست بدهد، به همین سبب خداوند او را به او فرمود: «از این مقام و مرتبه فرود آی .»[18]

خداوند متعال علّت این سقوط و تنزّل را با این جمله ، برای شیطان روشن می کند که « فما یکون لک أن تتکبّر فیها ».

از این آیه به خوبی روشن می شود که تمام بدبختی شیطان ،مولود تکبر او بود،این خود برتر بینی او ،که خود را در مقامی بیش از آنچه شایسته آن بود قرار داد، سبب شد که نه تنها بر آدم سجده نکنند ،بلکه علم و حکمت خدا را انکار نماید و به فرمان او خرده گیرد ،و سرانجام تمام مقام و حیثیت خود را از دست بدهد ،بلکه درست در جهت عکس آن قرار گرفت.[19]

آری ،انسانهای متکبر نیز که می خواهند با تکبرشان به مقام و منزلتی دست یابند ،نه تنها در این دنیا رفعت خود را از دست می دهند بلکه در سرای دیگر نیز عزّت و سربلندی خود را از دست داده و ذلّت و خواری نصیب شان می گردد.در این مورد به ذکر روایتی از امام صادق – علیه السلام – بسنده می فرماید:

امام صادق – علیه السلام – می فرماید:

« إن المتکبّرین یجعلون فی صور یتوطّاهم النّاس حتّی یفرغ الله من الحساب »

 

[1].خوانساری ،جلال الدین محمد،شرح غرر الحکم و دررالکلم،ج 5 ،ص140 ،حدیث 7667

[2].همان،ج6 ،ص373،حدیث 10586

[3].خوانساری ،جلال الدین محمد،شرح غرر الحکم و دررالکلم،ج 3،ص214 ،حدیث 4246

 

[4].همان ،ج 3 ،ص 327، حدیث4614

[5].همان ،ج 5،ص75،حدیث 7464

[6].موسوی لاری ،جلال الدین محمد،شرح غرر الحکم و درر الکلم،ج1، ص82 ،حدیث310

[7]خوانساری،جلال الدین محمد،شرح غرر الحکم و دررالکلم،ج1 ،ص82، حدیث310

[8] .برقعی قمی ،سید یحیی،چکیده اندیشه ها در پرتو گفتارهای آسمانی،جلد 2 ،ص91 .

[9] نحل ،23

[10] .لقمان ،18

[11] هاشمی رفسنجانی،اکبر،تفسیر راهنما،ج5 ،ص 539

[12] غافر،35

[13].مکارم شیرازی ،ناصر ،تفسیر نمونه ،ج 20 ،ص99

[14].خوانساری ،جلال الدین محمد،شرح غرر الحکم و دررالکلم،ج2 ،ص110 ،حدیث 2011

[15].امین اصفهانی ،فاطمه ،تفسیر کنز العرفان، ج7،ص 240

[16].مکارم شیرازی ،ناصر،تفسیر نمونه،ج19، ص551.

[17].اعراف،13

[18].مکارم شیرازی ،ناصر،تفسیر نمونه،ج6،ص105

[19].مکارم شیرازی،ناصر ،تفسیر نمونه،ج6،ص105

http://daneshjooqom.4kia.ir/

  انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1073

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما