رویکرد عددی الکتریک معناطیسی برای تعیین نیروی الکترومغناطیسی
ارتباط ورقهای فلزی نازک و کویلهای مارپیچی در فرآیند شکل دهی الکترومغناطیس
چکیده:
ما در این مقاله رویکرد عددی معرفی کردیم که هم الکترومغناطیس را جفت میکند و هم مغناطیس مکانیک را جدا میکند و به محاسبه نیروی الکترومغناطیس در صفحات تخت دایرهای نازک به عنوان راه انداز کمک میکند. ضریب القایی آن که پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی را به هم وصل میکند با حل این مسئله به عنوان مدار الکتریکی محاسبه میشود. اثر پارامترهای سیستم مثل انرژی پالس، قطعه کار و هندسه کویل و خصوصیات مکانیکی در محاسبه نیروی الکترو مغناطیس به حساب امده است. محاسبه روتین این مسئله را مثل سیستم معادلات افتراقی معمولی برای بدست آوردن جریان تخلیه ( کویل راه انداز) و القایی( قطعه کار) حل میکند. آزمایشات تورم آزاد با کسب جریان تخلیه را برای نشان دادن ارتباط با روش محاسبه انجام دادیم که فیربک با ارزشی برای طراحی سیستم دارد.
کلید واژهها : تشکیل الکترومغناطیس، تورم آزاد، کویل مارپیچی تخت
1- مقدمه
سیستم شکل دهی الکترومغناطیس(EMF) در اصل سیستم القایی دو جانبه تشکیل شده از کویل راه انداز و قطعه کار رسانا است. یعنی سیستم EMF مدار تخلیهای است که از یونیت پالس، سیمهای ارتباطی، وسیله تخلیه ( کلید) و کویل راه انداز جفت شده با بخش فلزی که باید دفرم شود تشکیل شده است. مدل این سیستم در شکل 1 نشان داده شده است. این فرآیند براساس نیروی دافعه تولید شده با میدانهای مغناطیس مخلف در رساناهای مجاور است. هرچند، چند تحقیق در این مورد انجام شده است ولی اکثر تحقیقات شامل تغییر شکل بخشهای لولهای به وسیله کویل سلنویید هستند. چند تحقیق به آنالیز فلز صفحهای تشکیل شده با کویلهای مارپیچی تخت پرداختهاند. علت اصلی این کمبود این است که EMF صفحات تخت شامل مناطق بزرگتر از کاربردهای تشکیل دهنده لوله است پس به انرژی پالس خیلی زیادی نیاز است.
شکل دهی الکترومغناطیس فرآیند پر سرعتی است که فقط برای تغییر شکل یک قطعه کار فقط به چند صد میکرو ثانیه نیاز دارد. به علاوه کنترل پذیری EMF بهتر از سایر فرآیندهای شکل دهی پر سرعت است. این فرآیند در حال حاضر از آلیاژ آلومینیم یا مس استفاده میکند ولی این تکنولوژی برای آلیاژ منیزیم هم به کار رفته است که چگالی کم و استحکام مکانیکی زیادی دارد ولی با میزان فشار متوسط شکل پذیری کمی نشان داده است.
شکل 1: نمای سیستم شکل دهی الکترومغناطیس
پدیدههای مکانیکی و الکترومغناطیسی این فرآیند به شدت به هم ربط دارند چون حرکت تغییر شکل فلز صفحه به ضریب القایی، میدان مغناطیسی و نیروی لورنتز حاصله اثر میگذارد. رویکرد مشابه ولی عملیتر این است که این فرآیند را مسئله جفت شده ضعیف با صرف نظر از اثر حرکت قطعه کار روی میدان مغناطیسی به حساب آوریم و سپس از نیروهای تولید شده با میدان الکترومغناطیسی برای مسئله مکانیکی استفاده کنیم. این فرض وقتی معتبر است که نیروی الکترو الکترومغناطیس در مدت زمان کوتاهی اتفاق افتد یا با زمان تغییر شکل توتال و اگر اثر جابه جایی فلز ورق کم اهمیت تر از سایر شرایط EMF مثل فشار لوله و انبساط باشد. بیشتر به شکل ورق به خار نیروهای اینرسی از پالس نیروی الکترومغناطیس است. مثالهای مدل جفت شده برای آنالیز فرآیند EMF ورقهای تخت را در تحقیق (10/8) پیدا میکنید.
با کاربرد روش عنصر مطلق (FEM) اول نیروی مکانیکی منابع الکترومغناطیس محاسبه میشود سپس برای اثبات بد شکلی یا تغییر شکل مکانیکی برای صفحه به کار میرود.
آنالیز و مدلینگ فرآیندهای EMF مستلزم دانش قبلی چند رشته مثل الکترومغناطیس، دینامیک اجسام شکل پذیر، ویسکو پلاستیسیته ( ویسکوز- انعطاف پذیری) مواد و روشهای عددی پیشرفته است تا بتوان مسائل جفت شده غیر خطی را حل کرد. این پیش نیاز مانع توضیح ساده فرآیند و اجرا و توسعه این تکنولوژی در محیطهای صنعتی و آکادمیک میشود. آنالیز فرآیند EMF کار خیلی پیچیدهای است. و موضوع چند تحقیق جدید بوده است چون شاخه کاربردهای اصلی که روشهای قدیمی شکل دهی ناکام بودهاند را معرفی میکند. روش آنالیزEMF به شناخت دقیق فیزیکهای موجود در این فرآیند کمک میکند (با کاربرد دیتای مرتبط به طراحی وسایلی مثل کویلهای راه انداز، قالب و خازن و با شناسایی پارامترها و اثراتشان روی فرآیند) بررسی جامع این موضوع را در مقاله (11) پیدا میکنید.
هدف اصلی این مقاله معرفی متدولوژی برای آنالیز سیستم EMF است که با کویل مارپیچی تخت به عنوان راه انداز ساخته شده است. در این روش ضریب القایی خود و در جانبه سیستمها به صورت عددی محاسبه میشوند و این ضرایب القایی مسئول جفت کردن الکترومغناطیس هستند.
پس جریانات تخلیه ( کویل راه انداز) و القایی( قطعه کار) با حل سیستم جفت شده معادلات دیفرانسیل معمولی پیش بینی شدهاند. موقع مقایسه این روش با سایر روشهای موجود در متون مخصوصاً در پیش بینیهای EMF به این تفاوت مهم پی میبریم. مخصوصاً سهم نظری تعیین شدت میدان مغناطیسی و توزیع فشار روی قطعه کار تخت ساخته شده توسط برای کویلهای تخت سیم پیچی شده و موقع وجود شکاف کوچک بین کویل و قطعه کار معتبر است.
در روش مفصلتر، روش عددی معرفی شده با محاسبه ضریب القایی با قانون بیوت- ساوارت که پدیدههای هندسه کویل و مواد را جفت میکند قطعه کار موجود در مدار الکتریک را منفک میکند. اثر پارامترهای سیستم مثل انرژی پالس، قطعه کار و هندسه کویل و خصوصیات مواد در محاسبه نیروی الکترومغناطیس لحاظ میشوند. این روش با توجه به کویل و قطعه کار به عنوان مواد سخت، تقریب کویل مارپیچی تخت در رسانای هم مرکز هم صفحه و تقریب ورق فلزی با بخشهای مجزای رساناهای هم مرکز هم صفحه این مسئله را حل میکند. این منفک سازی به سیستم معادلات دیفرانسیل معمولی در جه دوم (ODE) منجر میشود که پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی را جفت میکند. در نتیجه جریانات تخلیه و القایی به پارامترهای مدار بستگی دارند. این روش مبنایی برای طراحی و انتخاب چند جزء سیستم EMF است. ویژگی خاص دیگر مدل معرفی شده پتانسیل تغییر پارامترهای فرآیند و شناسایی راحت اثر آن روی نیروی الکترومغناطیس است.
2- توصیف مدار الکتریکی و توصیف عددی آن
1-2 مدار الکتریکی
ما با کاربرد قانون Kirchhoff معادله (1) و (2) را بدست میآوریم که مدارهای الکتریکی اولیه و ثانویه سیستم EMF نشان داده شده در شکل 1 را توصیف میکنند.
معادلات 1 و2
C= بانک خازنRa ,La به ترتیب ضریب القایی توتال و مقاومت مدار اولیه، M(z) ضریب القایی دو جانبه بین کویل و قطعه کار، Ia جریان کویل برای هر نمونه زمان، Ideq مجموع معادل جریانات القایی در قطعه کار برای هر نمونه زمان
Leq(z) و req به ترتیب ضریب القایی معادل و مقاومت قطعه کار
شرایط اولیه برای معادلات (1 و2) به صورت زیر بیان میشوند: معادله 3
Vo= ولتاژ اولیه بانک خازن. ضریب القایی خود و دو جانبه (z) وLeq(z) در معادلات 1 و2 ثابت نیستند و با هر حرکت، تغییر شکل قطعه کار فرق میکنند. سیستم معادلات متشکل از معادلات 1- 3 مدلینگ ریاضی پیوسته سیستم EMF شکل 1 است. متأسفانه چنین سیستم معادلات غیر خطی راه حل تعطیلی ندارد. روش معرفی شده در این مقاله کویل و قطعه کار در چند رسانای هم مرکز هم صفحه دایرهای عنصری را منفک میکند پس تعیین ضریب القایی خود هر عنصر، ضرایب القایی دو جانبه با کویل راه انداز و ضرایب القایی دو جانبه بین چند بخش امکان پذیر است. پس، مدلینگ ریاضی پیوسته سیستم EMF را با سیستم منفک شده تقریبی عوض کردیم که یک مجموعه سیستم جفت ODE به بار آورد که در بخش زیر نشان خواهیم داد. در بخشهای زیر خواهید دید استفاده از این سیستم به پیش بینی اثر در جریان تخلیه کمک میکند. توجه کنید که امپرانس منعکس شده فقط به خاطر وجود ضریب القایی دو جانبه است یعنی اگر کویل راه انداز و قطعه کار جفت شوند M(z) صفر میشود.
2-2 مدل و مفروضات
برای محاسبه توزیع الکترو مغناطیسی مسئله، فرض میشود کویل مارپیچی تخت محور متقارن است یعنی کویل به وسیله رساناهای هم مرکز هم صفحه تقریب شده است. در محاسبه مسئله الکترومغناطیسی از روش براساس منفک سازی فلز صفحهای (قطعه کار) استفاده شده است که قطعه کار را به N رسانای هم مرکز هم صفحه عنصری دایرهای محور- متقارن تقسیم میکند (با محاسبه نیروی الکترومغناطیسی در راستای سطح ورق). نمای مدل منفک شده سیستم آنالیز شده را در شکل2 مشاهده میکنید. توجه کنید که از حرکت، تغییر شکل قطعه کار و اثر آن روی تغییر سریع بار ضریب القایی واحد پالس صرف نظر شده است.
صرف نظر از ارتباط بین میدان مغناطیسی و جابه جایی ، تغییر شکل به ضریب القایی دو جانبه ثابت بین دیسک متحرک و توان خروجی کویل فرآیند شکل دهی منجر شد چون نیروی الکترومغناطیس خیلی سریع است پس این ساده سازی معتبر است. با صرف نظر از تغییر ضریب القایی دو جانبه در طی عملیات شکل دهی مسئله الکتریکی گذار به مدار اولیه مقاومت، ضریب القایی و خازن (RLC) جفت شده با چند مدار ثانویه RL تفکیک میشود. این تفکیک سازی را با مجموعه (ODE) نشان میدهیم که با کاربرد قانون Kirchhoff برای مدارهای نشان داده شده در شکل 2 بدست میآید یعنی: شکل 2: معادله 4.
در معادله (4) C,mai, la,ia(t),ra,ro,rc(t) به ترتیب پتانسیل الکتریک در بانک خازن، جریان تخلیه در کویل راه انداز، ضریب القایی خود کویل راه انداز، ضریب القایی دو جانبه بین کویل راه انداز و مدارهای RL نشان داده شده در شکل 2 و ظرفیت در مدار RLC هستند در حالی که عبارتهای mij(i=j), li, iei(t) .ri به ترتیب مقاومت الکتریکی، جریان القا شده، و ضریب القایی خود و دو جانبه مدارهای RL هستند. برای وضعیت اول، T=os جریانات تخلیه و القایی صفر هستند و Vc=vo. این روش منفک سازی قطعه کار فرض میکند جریانات ادی به صورت یک دست روی فیلامنتهای جریان ( مدارهای RL) توزیع شده است. ( به رفرنسهای 14 و15 مراجعه کنید.)
این تکنیک براساس محاسبه میدان مغناطیسی BZ در نقاط خاص با کاربرد قانون بیوت- ساوارت برای بدست آوردن ضرایب القایی خود و دو جانبه مدار سیستم EMF است که در معادله (4) نشان دادیم. پس، جریانات تخلیه و القایی با حل مسئله ODE ها در معادله 4 محاسبه شدهاند و به انرژی ذخیره شده در بانک خازن، ضریب القایی و مقاومت الکتریکی بستگی دارند. دو پارامتر آخر به هندسه مسئله و به خصوصیات ماده بستگی دارند.
1-2-2 محاسبه میدان مغناطیسی حلقه جریان با قانون بیوت- سادارت
اجزای میدان مغناطیسی تولید شده با حلقه جریان به شعاع 7 در شکل 3 را با کاربرد قانون بیوت- ساوارت محاسبه میکنیم: معادله (5)
کل J بردار چگالی جریان و mo = ثابت مغناطیسی است: معادله 6 و7
با استفاده از معادله (5) و با توجه به جریان جاری لوله ia، محاسبه بردار چگالی جریان مغناطیسی در نقطه ژنریک به صورت زیر انجام میشود. معادله 8
ما در این آنالیز از قانون بیوت- ساوارت برای محاسبه اجزای Br ,Bz میدان مغناطیسی استفاده میکنیم. اجزای محوری و شعاعی در نقاط خاص برای بدست آوردن ضرایب القایی خود و دو جانبه و نیروی الکترومغناطیسی در جهت محوری محاسبه شدهاند. برای نقاط در فضا، چگالی میدان مغناطیسی در سیستم مختصات استوانهای به وسیله معادلات 9- 11 تعیین میشود.
شکل 3: قانون بیوت – ساوارت برای محاسبه بردار چگالی جریان مغناطیسی در نقطه P برای رسانای دایرهای
معادلات 9/ 10/ 11/ 12
در معادلات 9 /11 زاویه بین بردار شعاع رسانای دایرهای و بردار یونیت در جهت X است. برای نمونههای خاص که نقطه P روی محور Z قرار دارد مثلP(0/0/z)، معادلات 9/10 صفر هستند و معادله (11) به فرمول ساده زیر کاهش مییابد: معادله 13 برای سایر نقاط محور z، این راه حل از لحاظ انتگرالهای بیضی شکل نوع اول و دوم انجام میشود: معادلات 14 و15
Bo= میدان مغناطیسی در جهت z در مرکز کویل. اگر z در معادله 13 صفر باشد رابطه زیر را داریم: معادله 16 که E(k) ,K(k) انتگرالهای بیضی شکل کامل نوع اول و دوم هستند که از جدولهای ریاضی مقاله دوایت( 19) یا از طریق تکنیکهای جمع ریاضی بدست میآیند و عبارتهای K,Q,Y,B به روشهای زیر بدست میآیند: معادله 17 / 18 / 19/ 20 /21
معادلهای که جزء Bo را نشان دهد وجود دارد ولی به خاطر مسئله شکل هندسی محور متقارن ، انتگرال معادله (10) صفر است.
2-2-2 محاسبه ضرایب القایی خود و دو جانبه
شکل (a) 4 مدل ساده شده کویل واقعی شکل(b) 4 را نشان میدهد که در آنالیز عددی به حساب میآید. در کویل تخت ساده شده شکل(a) 4 یک جریان تخلیه ia در n جاری میشود و در شکل4/ n=6 است. فرض کنید جریان ia در حلقههای حلقه دایرهای همه صفحه این تحقیق جاری میشود و فقط جریان مغناطیسی I در جهت z، حلقههای کویل راه انداز را متصل میکند. پس ضریب القایی خود به صورت زیر محاسبه میشود. معادله22
شکل4: کویل مارپیچی تخت استفاده شده در این تحقیق: (a) ساده شده (b) واقعی
N = تعداد حلقهها و معادله 3-2
در معادله (23) نشان دهنده جریان مغناطیسی تولید شده توسط جریان io روی هر حلقه کویل راه انداز است و مجموع ارتباط جریان توتال کویل راه انداز است.
Si= مساحت سطحی حلقه است با جریان ia متصل شده است و bzi چگالی جریان مغناطیسی در هر نقطه از حلقه است.
ضریب القایی دو جانبه بین کویل راه انداز و رسانای دایرهای ( حلقه جریان) قطعه کار به صورت زیر محاسبه میشود: معادله 24
که به معنی جریان مغناطیسی تولید شده با ia است که رسانای دایرهای( حلقه جریان) قطعه کار را وصل میکند.
ضریب القایی خود رسانای دایرهای قطعه کار و ضریب القایی دو جانبه در بین رساناهای دایرهای به روش زیر محاسبه میشود: معادله 25
به معنی جریان مغناطیسی تولید شده با جریان ia به وسیله رسانای دایرهای I است که رسانای دایرهای دیگری را وصل میکند. به علاوه،mij=mji وmii به معنی ضریب القایی خود رسانای دایرهای قطعه کار (Li) است.
سیستمODF شکل(4) با کاربرد روش رانگ – کوتا داخل مطلبb 2010 حل میشود که موجب جریان تخلیه کویل راه انداز، جریان القایی در حلقههای قطعه کار و ولتاژ خازن به عنوان تابع زمان میشود.
3- 2- 2 اثر پوست
اثر پوست به معنی این است که میل به چگالی جرین نزدیک به سطح رسانا بیشتر از چگالی جریان در هستهاش است. نفوذ میدان مغناطیسی به قطعه کار که با عمق پوست 5 نشان داده میشود با فرکانس F و با رسانایی الکتریکی قطعه کار 6 فرق میکند( طبق معادله 26):
در مسئلههای الکترو مغناطیسی پر فرکانس به اثر پوست توجه میشود که جریان الکتریکی در سطح رسانا جاری میشود. به خاطر طراحی 5 باید تا حد امکان به کلفتی قطعه کار نزدیک باشد. تا بازده نیروی مکانیکی واقع در لایههای سطحی قطعه کار افزایش یابد. به مقاله (21) مراجعه کنید.
3- نیروی الکترومغناطیسی
در یک چارچوب پیوسته، فرآیند القایی جریانات و نیروی الکترومغناطیسی در فلز ورقهای مثل فرآیند نفوذ میدان مغناطیسی داخل قطعه کار به حساب میآید که معادله انتشار نشان داده شده در زیر به آن حاکم است: معادله 27
O= رسانایی الکتریکی و m = نفوذپذیری مغناطیسی. معادله (27) معادله بردار سینگل از لحاظ چگالی جریان مغناطیسی است که پس از دستکاری ریاضی ساده معادلات مکسول بدست آمده است و ماده همگون ایزوتروپیک و نبود حرکت نسبی فرض میشود. چگالی نیروی الکترومغناطیسیF در قطعه کار برای m=mo به روش زیر محاسبه میشود معادله 28
با توجه به فرمول محور تقارن، چگالی نیرو معادل (28) اجزای محوری و شعاعی زیر را دارد:
معادلات 29 و 30
که چگالی جریان جزء محیطی دارد که به صورت زیر بیان میشود:
معادله 31
هر چند در این مدل مجزای معرفی شده جزء محوری نیروی الکترومغناطیس F2 برای سطح قطعه کار محاسبه شده است و محاسبه جریانات القایی با استفاده از ضریب القایی که پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی را جفت میکند انجام میشود.
نیروی مکانیکی در جهت 2 که به وسیله سیستم جفت شده الکترومغناطیسی روی رسانای قطعه کار تفکیک شده تولید میشود به وسیله معادلات 30 و9 محاسبه میشود. پس با توجه به جریان خط متمرکز شده که در هر حلقه تفکیک شده قطعه کار عمل میکند رابطه زیر را داریم :
معادله 32
که به ترتیب میدان مغناطیسی در جهت شعاعی در هر آمپر کویل راه انداز، جریان تخلیه در کویل راه انداز، جریان القایی در رسانای دایرهای قطعه کار، و طول رسانای دایرهای فلان هستند. این روش، چگالی جریان در منطقه اریب رسانای تفکیک شده قطعه کار را ثابت در نظر میگیرد. طبق معادله (8) بردار میدان مغناطیسی B در جزء مخصوص Br با افزایش فاصله بین کویل راه انداز و قطعه کار کاهش مییابد پس نیروی الکترو مغناطیسی به فاصله بین کویل راه انداز و قطعه کار ارتباط دارد. علاوه بر نیرو در معادله (32) جزء به خاطر سهم میدان مغناطیسی تولید شده با جریانات القایی در قطعه کار هم باید در نظر گرفته شود.
4- نتایج عددی
نتایج اولیه: به آنالیز عددی مدل ساده شده کویل راه انداز نشان داده شده در شکل a 4 نگاه کنید. شکل5 چگالی جریان مغناطیسی در هر امپر تولید شده در سطح کویل راه انداز در جهت 2 را نشان میدهد. نقاط داخل هر 6 حلقه هم مرکز سیم نادیده گرفته شدهاند چون طبق معادله (8)، القای مغناطیسی افتراقی در این نقاط به نامحدود میل میکند (0= R)
این رقم بر مجموع سهم چگالی جریان مغناطیسی در هر آمپر هر حلقه کویل راه انداز در سطح2× توجه میکند (شکل2).
چون B با فاصله R2 رابطه معکوس دارد پس در معادله (8) اعداد بیشتر B به رساناها نزدیک هستند. چگالی جریان مغناطیسی در جهت 2، علامت آن بیرون هر حلقه کویل راه انداز را معکوس میکند و به این خاطر، سهم منفی حلقههای کوچکتر( درونی) علامت چگالی جریان مغناطیسی را برای بعضی نقاط معکوس میکند. چگالی جریان مغناطیسی در بیرون بزرگترین حلقه ( حلقه ششم) کویل راه انداز کلاً منفی میشود و هرچه موقعیت x افزایش یابد به صفر نزدیک میشود یعنی برای نقاط دورتر از کویل راه انداز به صفر نزدیک میشود.
قطعه کار در رساناهای عنصری دایرهای هم محور تفکیک شده است( طبق مدل نشان داده شده در شکل2 که L2 ,L1 رساناهای عنصری دایرهای داخلی و بیرونی هستند).
شکل6 نسبت چگالی جریان مغناطیسی در هر آمپر تولید شد و با کویل راه انداز در سطح قطعه کار در جهت2 را نشان میدهد. این شکل به مجموع سهم چگالی جریان مغناطیسی هر حلقه کویل راه انداز توجه میکند ولی در سطح قطعه کار فاصلهR نشان داده در شکل3 اصلاً صفر نیست و همه نقاط موقعیت x را میتوان محاسبه کرد. برای فاصلههای کوچکتر بین کویل راه انداز و قطعه کار، چگالی جریان مغناطیسی کمی بزرگتر است و اعداد منفی به خاطر دلیل توضیح داده شده در شکل 5 هستند. از این چگالی جریان مغناطیسی برای محاسبه ضریب القایی دو جانبه بین کویل راه انداز و رساناهای دایرهای قطعه کار استفاده شده است ( با استفاده از معادله 24).
شکل 7 جزء شعاعی میدان مغناطیسی در هر آمپر تولید شده با کویل راه انداز را نشان میدهد. توجه کنید که این نسبت T/A به فاصله بین کویل راه انداز و قطعه کار بستگی دارد پس نیرو فقط برای فاصلههای کوچک بیشتر است. طبق معادله (8) چگالی جریان مغناطیسی با فاصله R2 نسبت عکس دارد که به مختصات x وZ در شکل3 بستگی دارد پس پیکهای نزدیک به رسانای کویل راه انداز حلقه دارد. این پیکها وقتی بیشتر هستند که فاصلهZ کوچکتر باشد چون (o =R) و القای مغناطیسی دیفرانسیل محاسبه شده با معادله (8) به نامحدود میل میکند.
2-4 ارزشیابی روش معرفی شده
برای ارزشیابی روش معرفی شده، آزمایشات تورم آزاد را با دیسکهای آلومینیمی با کلفتی مختلف انجام دادیم. این جریان تخلیه در کویل راه انداز را با استفاده از رزیتور شانت و نوسان سنج A 3102 Agilentdsco ارزیابی کردیم. در جدول 1 خلاصه پارامترهای مدار به کار رفته در این آزمایشات را مشاهده میکنید.
شکل8 جریان تخلیه محاسبه شده و ارزیابی شده برای ولتاژ اولیه V 900= V0 به کار رفته در جانک خازن را نشان میدهد. لازم به ذکر است که مدار شکل(2) شبیه RLC تضعیف شده عمل میکند یعنی جریان حول عدد نهاییاش نوسان دارد و در این مورد جذر ضریب تضعیف ( فرکانس پنر) کوچکتر از جذر فرکانس رزونانت است ولی برخلاف سایر تحقیقات این روش از تابع تخلیه فرضی یا ارزیابی شده برای محاسبه جریان تخلیه به عنوان تابع زمان استفاده نمیکند که در این مقاله به وسیله راه حل معادلات دیفرانسیل معمولی(ODE) معادله (4) تعیین شده است. ضریب تضعیف و فرکانس رزونانت محاسبه نشدهاند ولی اینها به امپرانس معادل مدارهای ثانویه ارسال شده یا منعکس شده به مدار اولیه سیستم جفت شده EME بستگی دارند. این گزینه به امپرانس مدار اولیه (RLC) میافزاید و منحنی جریان تخلیه موقع وارد شدن قطعه کار به سیستم EMF را تغییر میدهد.
تفاوت بین جریان آزمایشی و محاسبه شده با ساده سازی مدل توضیح داده میشود که فقط به ضریب القایی خود و دو جانبه قبل از حرکت قطعه کار توجه میکند.
جدول1: پارامترهای سیستم
پارامتر |
عدد |
|
کویل مارپیچی تخت |
تعداد سیم پیچیها (N) قطر بیرونی گام مقطع عرضی ضریب القایی خود رسانایی |
6 Mm120 Mm10 Mm16 mH 03/1 5/59 |
خازن |
ظرفیت (c) حداکثر ولتاژ (V0) حداکثر انرژی(V) |
MF 8400 V 900 Kj 4/3 |
قطعه کار |
قطر کلفتی رسانایی |
Mm180 Mm3/0 / 5/0 /1 Ms 36 |
شکل8 : نتایج آزمایشی و محاسبه شده جریان تخلیه با کلفتی MM 1 قطعه کار و ولتاژ به کار رفته v0=900V
شکل9 : جریان تخلیه محاسبه شده ia در کویل راه انداز ( خط پررنگ) و جریان القایی در رسانای هستم ia قطعه کار با شعاع mm 4= 7 برای کلفتیهای مختلف ورق
این ضرایب القایی خود و دو جانبه که پدیدههای الکتریک و مغناطیس را با هم جفت میکنند و در شکل 2 نشان داده شدهاند در محاسبه ساده شده ثابت هستند. که تفاوت کوچک بین دورههای موج ارزیابی شده و محاسبه شده را توضیح میدهد. تفاوت دامنه هم کوچک است که به القا با اثر ترانسنورمر به خاطر سرعت ( حرکت قطعه کار) ربط دارد.
شکل9 جریان تخلیه محاسبه شده در کویل راه انداز و بیشترین جریان القایی در ia با شعاع 40=v را نشان میدهد. توجه کنید که بزرگترین تغییر برای جریانات القا شده ia رسانای دایرهای عنصری قطعه کار اتفاق میافتد. که به خاطر مقاومتهای الکتریکی متفاوت رساناهای دایرهای عنصری است که به کلفتی قطعه کار بستگی دارند. اختلاف فاز مشاهده شده بین جریان تخلیه و جریان القایی برای نازک ترین ورقها کم اهمیت تر است. فاز متفاوت ایده آل بین جریان تخلیه و القایی برای نیروی دافعه الکترومغناطیسی بیشتر باید 180 درجه باشد. یعنی جریانات القایی در قطعه کار باید تا 180 درجه از جریان در کویل راه انداز عقب باشند. هرچند برای نمونه آنالیز شده در این مقاله، قطعه کار کلفت تر به زاویه 180 درجه نزدیکتر است. قطعات نازک تر موجب عقب ماندگی میشوند که از شرایط ایده آل خیلی دور است و این موجب نیروی جذب بیشتر میشود ( منفی) تا نیروی دافعه ( مثبت) برای کلفتی آنالیز شده که در شکلهای 11 و12 نشان داده شده است. شکل10 رابطه محاسبه شده عمق پوست ( منحنی قرمز) به فرکانس جریان القا شده در رساناهای دایرهای عنصری قطعه کار و حداکثر نیروی الکترومغناطیسی تولید شده در قطعه کار را برای انرژی ثابت kj 4/3 یعنی mf 8600 تا 100 =c نشان میدهد. شکل 10
فرکانسهای جریانات القایی با استفاده از تکنیکهای عددی یا نموداری جریانات تخلیه به زمان از معادله (4) بدست آمدهاند. توجه کنید که عملکرد EMF به کلفتی قطعه کار ربط دارد و بهترین کارآیی برای ظرفیت کم و ولتاژ زیاد دیده شده است. این ترکیب جریان تخلیه با فرکانس بیشتر تولید میکند و نیروی الکترومغناطیسی بیشتر به وسیله فرآیند EMF بدست میآید و به عمق پوست که عدد کمتری برای فرکانسهای بیشتر دارد ربط دارد.
شرایط ایده آل وقتی است که کل میدان مغناطیسی که قطعه کار به آن نفوذ میکند با جریانات القایی سپر شود ( اثر پوست) یعنی عمق پوست باید تا حد امکان به کلفتی قطعه کار نزدیک باشد. اگر فرکانس F خیلی زیاد باشد وقتی عمق پوست کمتر از کلفتی قطعه کار باشد عمق نفوذ جریانات القایی کم میشود پس عملکرد EMF کاهش مییابد و اثر گرما در قطعه کار ایجاد میشود. حداکثر نیروی الکترومغناطیس گذرا F210 در رسانای دایرهای عنصری هم قطعه کار اتفاق میافتد که در شکل 11 به عنوان تابع زمان نشان دادهایم. نیروهای زیادی در این فرآیند تولید میشود و فاز متفاوت کوچکتر بین جریان تخلیه و القایی موجب نیروی الکترومغناطیسی پشتی بیشتر میشود تا نیروی الکترومغناطیسی دافعه (شکل11).
شکل12 حداکثر نیروی الکترومغناطیسی محاسبه شده به عنوان تابع کلفتی در رسانای دایرهای عنصری دهم قطعه کار را نشان میدهد ( برای نمونههای زمان ms از 32/0 که طبق پیک مثبت و منفی برای کلفتی قطعه mm 1 در شکل 11 است) توجه کنید که نیروی شکل دهی ( قرمز) با کلفتی افزایش مییابد در حالی که نیروی جذب (سیاه) با کلفتی کاهش مییابد.
جای شکل 11 و12
جای شکل 13
نتایج آزمایش ورقهایی با کلفتیهای مختلف را در شکل 13 مشاهده میکنید. به بی ثباتی مکانیکی برای کلفتترین ورق(mm 3/0 کلفتی) توجه کنید. یک علت این بی ثباتی عمل نیروی الکترو مغناطیس دافعه ( نیروی شکل دهی یا نیروی مثبت شکل11) است که برای نازک ترین ورق کمتر است.
هر چند برای تغییر شکل ورق نازکتر به نیروی کمتری نیاز است ولی نیروی الکترومغناطیس پشتی بیشتر از نیروی دافعه است که در شکل 12 مشاهده میکنید. این نیرو بلافاصله پس از اینکه ورق با نیروی شکل دهی به حرکت درآید ورق را جذب میکند و باعث چروکیدگی میشود. هرچند این توضیح قطعی نیست چون سایر بی ثباتی ها هم اتفاق میافتند که اساساً به مسیرهای متعادل مکانیکی در طی حرکت/ تغییر شکل ربط دارند و به بررسی مفصل تر نیاز دارند. این روش محاسبه از روشهای محاسبه قبلی فرق دارد. به خاطر پیچیدگی( دشواری) این فرآیند بعضی از راه حلهای تحلیلی را از لحاظ ظرفیت مدار و ضریب القایی کویل ایده آل و محاسبه نیروی الکترومغناطیسی در سطح فلز بیان کردهایم در حالی که سایر راه حلهای تحلیلی نیروی الکترومغناطیسی داخل فلز را با پارامترهای مدار ورودی مثل ظرفیت، ضریب القایی کویل و عدد پیک جریان تخلیه بیان میکنند و از تابع تخلیه استفاده میکنند.
5- خاتمه
در این مقاله، روش ساده ولی مؤثری برای محاسبه نیروی الکترومغناطیس عمل کننده روی ورقهای تخت دایرهای نازک با استفاده از کویل مارپیچی تخت معرفی کردیم.
این روش قطعه کار در N رسانای عنصری دایرهای محور متقارن را تفکیک میکند و فرآیند EMF را مثل مدار الکتریکی میداند که ضریب القایی خود کویل راه انداز (La) و مدارهای (Li) RLS، ضریب القایی دو جانبه بین کویل راه انداز و عناصر قطعه کار منفک شده (mai) و ضریب القایی دو جانبه در بین مدارهای RL محاسبه شدهاند و پدیدههای الکتریک و مغناطیس فرآیند EMF را جفت میکند. کاربرد قانون بیوت – ساوارت برای محاسبه میدان مغناطیسی در نقاط خاص ضریب القایی خود و دو جانبه تعیین شده است و یک مجموعه ODE جفت شده نشان میدهد سیستم منفک شده حل شده است تا جریانات القایی و تخلیه بدون تقریب جریان تخلیه بدست آیند سپس نیروی الکترومغناطیس در هر عنصر منفک شده قطعه کار محاسبه شود.
محاسبه ضریب القایی خود و دو جانبه بدست آمده با روش معرفی شده را با مقایسه جریانات القایی و تخلیه که ربط زیادی به هم دارند تأیید کردیم. روش معرفی شده از سایر روشهای معرفی شده در متون EMF فرق دارد چون میفهمد امپرانس منعکس شده ارسال شده از قطعه کار به ماشین شکل دهی و کویل راه انداز چه اثری روی جریان تخلیه بسته به بود و نبود قطعه کار در سیستم EMF دارد. به علاوه برای نمونهها و موقعیتهای مختلف نشان میدهد پارامترهای مدار مثل ظرفیت مقاومت الکتریکی و ضریب القایی که به کویل راه انداز و هندسه قطعه و خصوصیات مواد بستگی دارند چه اثری روی نیروی الکترومغناطیسی دارند. محاسبههای مقایسه شده با آزمایشات تورم آزاد رابطه خوبی بین نتایج جریانات تخلیه محاسبه شده و ارزیابی شده نشان دادند یعنی مفروضات پذیرفته شده درست هستند. حتی این روش با ساده سازی اطلاعات مهمی در مورد آنالیز فرآیند EMF و طراحی سیستم داده سرانجام، این روش در شناخت بهتر فیزیک فرآیند EMF سهم دارد و توصیههایی برای طراحی هندسههای مناسب کویل که توزیع نیروی مغناطیسی را مطلوب میکنند دارد و این روش نشان داد سیستمهایی که ظرفیت کم و ولتاژ زیاد دارند در ارسال نیروی الکترو مغناطیسی کم مصرف تر هستند.
http://daneshjooqom.4kia.ir/
برچسب های مهم