مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 299
  • بازدید دیروز : 2288
  • بازدید کل : 13190846

عنصر مولیبدن


مولیبدن (Mo)

تاريخچه

مشخصات عمومي و كلي موليبدن

اين عنصر در سال 1778 توسط Carl Wilhelm Scheele دانشمند سوئدي كشف شد اما تا چند سال پس از آن، موليبدنيت تنها در حد آزمايشگاهي کار مي شد. نخستين كاربرد اصلي موليبدن در جنگ جهاني اول بود. در آن زمان موليبدن به فولاد افزوده مي شد و نتيجه آن توليد فولادهاي مقاوم در حرارت هاي بالا بود كه در زره پوش ها و موتور هواپيماها استفاده مي شد.

اصلي ترين منبع موليبدنيت در قرن 19 معدن knaben در نروژ بود. در اين معدن موليبدنيت بطور دستي تغليظ مي شد. هم زمان با جنگ جهاني اول تقاضاي موليبدن افزايش يافت و معدن كليماكس نمي توانست به تنهايي نياز جنگ را برآورده سازد. در آن زمان فرايند فلوتاسيون كفي جهت تغليظ كانه ها جايگزين روشهاي دستي شده بود.

اگر چه بعلتي ناگهان معدن كليماكس پس از جنگ جهاني اول بسته شد اما اين معدن در سال 1924 پس از توسعه كاربردهاي زمان صلح موليبدن، بويژه در صنعت خودرو، بازگشايي شد. تقاضا جهت موليبدن با توسعه كاربردهاي جديد شيميايي و متالورژيك اين عنصر، كه بيشتر توسط تحقيقات شركت موليبدن كليماكس انجام مي شد، بطور پيوسته رشد نمود.

در سال 1933 شركت آناكوندا Anaconda در شعبه cananea در مكزيكو فرآيندي را جهت فلوتاسيون انتخابي موليبدنيت از كانه هاي پورفيري مس توسعه داد. شركت مس kennecott بلافاصله در معدن يوتا از اين روش استفاده نمود. اين تكنولوژي سپس تا شيلي گسترش يافت و در معادن
El Teniente (مربوط به شركت kennecott) و چوكي كوماتا (متعلق به شركت آناكوندا) استفاده گرديد. بدين ترتيب عصر توليد موليبدن بعنوان محصول فرعي مس آغاز گرديد.

در طول جنگ جهاني دوم ايالات متحده در حدود 90 درصد موليبدن مصرفي دنيا را تأمين مي نمود. بيشتر موليبدن در حين اين سالها از معدن كليماكس در توازن يا معادن يوتا (شركت kennecott ) و كواستا (شركت molycorp) بدست مي آيد. ساير كشورهاي بزرگ توليد كننده موليبدن شيلي، مكزيك و نروژ بودند.

شركت موليبدن كليماكس با گشايش معدن هندرسون ( نزديك امپاير در كلرادو ) در سال 1976 ظرفيت خود را دو برابر كرده و در دهه 1980 به بزرگترين توليد كننده جهان غرب بدل گشت. توليد مكزيك و نروژ همچنان ناچيز بود، اما توليد جانبي ارزان تر موليبدن در شيلي و ايالات متحده رشد يافت و معدن Endako و ساير معادن كانادا شروع به توليد موليبدن نمودند. در سال 1977 توليد جهاني موليبدن از مرز 106 × 200 گذشت. در طول سالهاي پاياني دهه 1970 قيمت بالاي موليبدن شركت ها را به گشايش معادن جديد و توسعه فناوري هاي توليد جانبي موليبدن ترغيب نمود.

توليد جانبي موليبدن تنها توان اقتصادي در تجارت موليبدن بود. در اين سالها شركت موليبدن كليماكس معادن زيرزميني خود را در كليماكس تعطيل نمود اما اين شركت همچنان به همراه معدن هندرسون و معدن روباز كانه كليماكس قبرس و چهار معدن ديگر بزرگترين توليد كنندگان موليبدن بودند. ساير توليدكننده هاي مهم از جهان غرب عبارت بودند از چوکي كوماتاي شيلي (متعلق به شركت codelco)، معدن انداكو (متعلق به placer) در كانادا، معدن لاكاريداد در مكزيكو و معادن cuajone و Toquepala در پرو. در طول سالهاي انتهايي دهه 80 متوسط سالانه توليد و مصرف جهاني موليبدن
106 × 200 – 180 پوند بود ( 80000 تا 90000 تن ).

اما مواد مركب آن مي‌توانستند به صورت آزاد درطبيعت يافت شوند، تا اين كه در اواخر قرن 18 با مواد مركب ساير عناصر مانند كربن و يا سرب بهم مي‌ريزند.

در سال 1778، Carl Wilhelm Scheele قادر به تشخيص و جداسازي موليبدن از گرانيت و سرب و بالاخره جدا سازي اکسيژن از موليبدنيت Mno2 شد. در سال 1782، Hjelm قادر به جداسازي و استخراج ناخالص فلز به وسيله احياي اكسيد با كربن شد.

پس از آن يك شركت فرانسوي به نام Schneider و همكاران، سعي كردند كه موليبدن را به عنوان يك عامل آلياژي درصفحه پوششي به همراه خواص مفيد آن ثبت کنند.

 

مشخصات عمومي و كلي موليبدن

مشخصات موليبدن

نام موليبدنيم Molybdenum از واژه يوناني (Molybdos) به معني شبيه سرب گرفته شده است. زيرا موليبدنيم به صورت آزاد درطبيعت يافت نمي‌شود. فراواني موليبدنيم در پوسته زمين 007/0%
مي باشد.

موليبدنيم فلزي است به رنگ سفيد متمايل به خاکستري يا سفيد- نقره‌اي با نماد Mo، عدد اتمي 42، وزن مخصوص 22/10 گرم بر سانتي متر مکعب، سختي 5/5 در مقياس موس، خيلي سخت، داراي بيشترين نقطه ذوب در بين عناصر، نقطه جوش 4612 درجه سانتيگراد و نقطه ذوب 2617 درجه سانتي گراد. موليبدنيم در گروه 6(VI) جدول تناوبي به عنوان Transition Metals بوده و در دوره 5 قرار دارد.

عنصر موليبدنيم بعنوان يك عنصر انتقالي داراي ظرفيت هاي 2،3،4،5،6 بوده و داراي خاصيت كالكوفيلي و سيدروفيلي است.

در حالت توده اي اين عنصر داراي خواص فلزي تيپيك و رنگ سفيد نقره اي درخشنده بوده و درحالت پودري موليبدن به رنگ خاكستري تيره است.

 

آلياژها

90 % موليبدنيم در تهيه آلياژهاي با مقاومت بالا و فولادهاي ويژه استفاده مي‌شود که در صنايع مربوط به سرعت هاي زياد، ضد زنگ، آلياژهاي مخصوص، صنايع هوايي، در فضاپيما و بخشهاي موشك و ريخته گري استفاده مي شود.

آلياژهاي حاوي Mo ويژه مانند Hastelloys، مقاومت بالايي در برابر گرما و خوردگي دارئد.موليبدن بيشتر بعنوان فلز آلياژي در فولاد، آهن ريخته گري و ابرآلياژها به منظور افزايش سختي پذيري، مقاومت، شدت و مقاومت در برابر زنگ زدگي استفاده مي شود. بيش از 80 درصد از آندهاي اشعه X چرخشي كه اخيراً در كلينيك هاي تشخيص طبي بكار برده مي شوند از آلياژهاي موليبدن تشكيل شده اند.

در منابع دما بالا، موليبدن با ابر آلياژهاي آهن، نيكل و كبالت، سراميك و ساير فلزات ديرگداز (تنگستن، تانتاليوم و نيوبيوم) رقابت مي كند. ابرآلياژها را مي توان در دماهاي تا 1200 درجه سانتي گراد استفاده نمود. تركيبات موليبدن بخصوص آلياژهايي كه توسط كاربيد سخت شده اند و موليبدن روغن كاري شده با سيليكات پتاسيم تا دماي 1800 درجه سانتي گراد مقاومت دمايي و خصوصيات خزشي از خود نشان مي دهند. مقاومت اين عنصر در برابر اكسيداسيون همواره بايست مورد توجه قرار گيرد.

مشخصات عمومي و كلي موليبدن

کاني هاي موليبدن

موليبدن به صورت خالص در طبيعت يافت نمي شود.

  • موليبدنيت Molybdenite

كاني اصلي و اقتصادي موليبدنيم، موليبدنيت با فرمول (MoS2) مي‌باشد. اين عنصر عموماً بصورت موليبدنيت در طبيعت رخ مي دهد. متوسط تمركز موليبدن در پوسته زمين تقريباً 4 – 10 % مي باشد. مقادير ناچيزي از اين عنصر نيز به همراه فلزات ديگر كه خواص شيميايي مشابه دارند، يافت مي شود.

• ولفنيت Wolfnite

اين کاني با فرمول (PbMoO4) كه در منطقه اكسيداسيون كانسارهاي موليبدن ديده مي‌شود.

• پووليت Powellite

اين کاني با فرمول (CaMoO4) كه در منطقه اكسيداسيون كانسارهاي سولفيدي موليبدن در بسياري از مناطق دنيا يافت شده است. پووليت يك موليبدات كلسيم است كه از موليبدنيت در كانسارهاي حاوي شئيليت CaWO4 تشكيل مي شود. در اين کاني تنگستن تا 10 درصد مي تواند جايگزين موليبدن گردد.

• فري موليبدنيت molybdenite Feri-

اين کاني با فرمول (Fe MOP12. 8 H2O ) محصول اكسيداسيون موليبدنيت در حضور آهن Ш (سه ظرفيتي) مي باشد. موليبدنيت منبع اوليه اقتصادي موليبدن مي باشد. در صورت افزايش تقاضا جهت موليبدن منابع ديگر همچون ولفنيت، پووليت و فرعي موليبديت ممكن است از اهميت تجاري برخوردار گردند.

 

• موليبديت Molybdite :

موليبديت با فرمول شيميايي(MoO3) نشان داده مي شود.

ساير كانيهاي موليبدن شامل آكرماتيت، بلونزيت، چيلاژيت، ائوسيت، ايلسمانيت، ژورديسيت، كواك و نييت، ليندگرنيت و پانريت مي باشد. كانيهاي اخيرالذكر از اهميت تجاري برخوردار نيستند.

 

مصارف

كاتاليزور :

موليبدن به عنوان يك كاتاليزور در صنعت نفت بخصوص دركاتاليزورهايي براي جابجايي سولفورهاي آلي از محصولات نفتي استفاده مي‌شود.

هسته‌اي :

موليبدن در صنعت ايزوتوپ هسته‌اي استفاده مي‌شود.

مصارف شيميايي :

موليبدن به عنوان رنگدانه از قرمز- زرد تا نارنجي قرمز روشن در رنگ سازي، جوهرها، پلاستيك‌ها و صنايع لاستيك استفاده مي‌شود. دي سولفايد موليبدن يك روان‌كننده(روغن) يا گريس خوب در دماهاي بالاست.

الكترونيك :

موليبدن در كاربردهاي الكترونيك بخصوص در هدايت لايه‌هاي فلزي در ترانزيستور نازك فيلم استفاده مي‌شود. در گذشته موليبدنيم در صنعت لامپ كاربرد داشت. امروزه اين عنصر كاربرد بسيار وسيعي داشته و اهميت اين ماده رو به فزوني است.

المنت هاي گرمايشي، محافظ هاي تشعشع حرارتي و ابزارهاي كوره ساخته شده از موليبدن در پرس هاي ايزوستاتيك گرم، كوره هاي sintering جهت صنعت سراميك و در كوره هاي تصفيه دمايي استفاده مي شوند. نوارهاي موليبدن در فرآيندهاي الكتريكي (بعنوان مثال در لامپ هاي هالوژن) كاربرد دارد. مقاومت دمايي بالا و ضريب انبساط گرمايي پايين موليبدن در اين نوع كاربرد از اهميت بالايي برخوردار است.

كاربردهاي موليبدن در صنايع الكترونيك رو به گسترش است. ديسكهاي موليبدني در صفحات پايه و سينك هاي حرارتي جهت انتقال نيرو و يكسو كننده هاي سيليس استفاده مي شوند.

موليبدن همچنين يك عنصر پراكنده شده در عناصر ديگر جهت ابزار الكترونيكي است كه عمدتاً جهت هم نهشت فيلم هاي MoSi از تارلت هاي موليبدن و سيليسيوم با درجه خلوص بسيار بالا استفاده مي شود.

با يك پوشش نازك از تنگستن رنيوم بر سطح موليبدن، باردار شدن اين عنصر افزايش مي يابد. رنيوم در تنگستن و موليبدن اثر مشابهي در افزايش خمش پذيري و كاهش حساسيت در مقابل استرس هاي دمايي مي گذارد. لحيم كردن يك ديسك گرانيتي ضخيم بر پشت يك تارگت، ظرفيت دمايي و ساطع كردن آنرا افزايش مي دهد.

شيشه سازي :

موليبدن در مقابل خوردگي توسط بيشتر شيشه ها مقاوم است و لذا بعنوان ماده الكترودي در كوره هاي ذوب شيشه به كار برده مي شود. شيشه هايي كه در چنين كوره هايي تهيه مي شوند از كيفيت بالاتري نسبت به شيشه هاي توليد شده در كوره هاي سوختي برخوردار است و همچنين فرايند توليد شيشه با استفاده از موليبدن مقبوليت زيست محيطي بيشتري دارد.

بيولوژي و تأثيرات زيست محيطي

گياهان و خاكها نياز بسيار كمي به موليبدن دارند و گاهي آنها به علت كاهش موليبدن بي‌ثمر(بدون ميوه) مي شوند.

موليبدن درگياهان و جانوران عموماً در حد p.p.m است. در گياهان، موليبدنيم از طريق اثبات نيتروژن و احيا نيترات و در جانوران، موليبدنيم از كاهش Purine و تشكيل اسيد اوريك ايجاد مي‌شود. در بيشتر جانوران، اضافه كردن مقدار كمي موليبدن به رژيم غذايي، باعث افزايش رشد مي‌شود. موليبدن در رژيم غذايي گياهي بسيار مهم است و در برخي آنزيم‌ها مانند Xanthine Oxidase يافت مي‌شود.

 

تأثيرات زيست محيطي

غبارهاي موليبدنيم و مواد مركب حاوي موليبدن اگر به صورت ماده خوراكي خورده شوند و يا استنشاق شوند (مانند اكسيد 3 ظرفيتي موليبدنيم و موليبدات محلول در آب) ممكن است مسموميت كنندگي جزئي ايجاد كند.تستهاي آزمايشگاهي موليبدنيم در مقايسه با فلزات سنگين، موليبدنيم را به صورت فلزي با خاصيت مسموم كنندگي نسبتاً كم پيشنهاد مي‌كند.

 

بيماري هاي ناشي از قرار گيري در معرض موليبدنيم:

كبد،‌ زخم معده، اسهال، تشنج، نابينايي، لاغري، بيماري نازكي استخوان (Osteoporosis) و در نهايت نارسايي قلبي مي‌باشد. موليبدن باعث كاهش رشد در پستانداران منجمله انسان مي‌شود.پتانسيلي براي قرار گرفتن در معرض موليبدن در عملكرد استخراج و پالايش وجود دارد كه مانند صنعت شيمي است اما داده‌ها هيچ موردي از اثرات زيان‌آور آن را گزارش نكرده‌اند. تاكنون هيچ گونه مسموميت حاصل از معدن كاري و فرآوري موليبدن گزارش نشده است.

مواد مركب محلول در آب مي‌تواند خاصيت مسموم كنندگي كمي داشته باشد كه آن را به صورت نامحلول در آورد مانند دي سولفيد موليبدن چرب (روان ) كه تصور مي‌شود غير سمي باشد.آهك باعث تغييراتي در سطوح كادميوم و فلزات با فراواني كم در خاك مي شود و باعث رخنمون موليبدنيم با فراواني كم مي‌شود.

بر طبق قوانين OSHA ماكزيمم مقدار قرارگرفتن در معرض موليبدن 8 ساعت در روز و 40 ساعت در هفته با مقدار موليبدنيم 15 گرم در متر مكعب است. همچنينNIOSH، محدوده قرارگيري در معرض موليبدن را 5000 ميلي‌گرم بر متر مكعب عنوان مي‌كند.

مهار تخليه موليبدن به محيط زيست در دهه 1990 به شدت افزايش يافته است. در ايالات متحده محدوديت هاي تخليه موليبدن به محيط زيست در مقياس ايالتي يا محلي اجرا مي شود در حاليكه در اروپا اين محدوديت ها در سطح ملي است.

ورود مقادير زياد موليبدن به محيط زيست مي تواند مشكلات عديده اي را باعث شود. اين مشكلات بخوبي شناخته شده اند و در بيشتر موارد به آساني قابل حل مي باشند.به نظر مي رسد كه گياهان مي توانند تمركز هاي موليبدن در حدود يك صد پي پي ام را تحمل كنند. بعضي از گياهان نظير جوانه گندم و شبدر، وقتي در خاك هاي غني از موليبدن رشد مي كنند، داراي تمركزهاي بالايي از اين عنصر هستند. براي جبران كمبود موليبدن مي توان آن را به كودها افزود. كمبود موليبدن، از كيفيت محصولات كشاورزي نظير مركبات، مي كاهد. موليبدن در ميزان هاي كم براي تغذيه حيوانات ضروري است، اما چنانچه ميزان آن زياد باشد، بسيار سمي است. احشامي كه در چراگاه هايي كه ميزان موليبدن در آنها بيش از 10 تا 20 ميلي گرم در كيلوگرم است، چرا مي كنند، به بيماري موليبدنوسس مبتلا مي شوند. اين بيماري موجب كم اشتهايي، اسهال و درد مفاصل و گاهي مرگ مي شود. كمبود موليبدن با افزودن مس به محيط رفع مي شود. بيشتر موارد بيماري موليبدنوسس، در مناطقي كه موليبدن آنها به طور طبيعي بالاست يا به طرف پايين دست رودخانه هاي حاوي موليبدن گزارش شده است. در مناطقي كه خاك مرطوب و ماده آلي آن زياد است، فلزات در آنجا تثبيت شده و جزئي از خاك مي شوند. خاك هاي مرطوب عناصر فلزي را در خود متمركز مي كنند و آب موجب افزايش ميزان پراكندگي موليبدن در حل مي شود.

 

تغذيه انسان:

موليبدن يك عنصر ردياب مهم است. گياهان بنشني جهت تثبيت باكتريايي نيتروژن به موليبدن نياز دارند. در حيوانات و انسانها اين عنصر بعنوان كوفاكتور آنزيم هاي اكسيد از زانتين ( كه زانتين را با اسيد اوره، اكسيد مي كند) و اكسيد از آلدهيد، عمل مي كند. تقريباً 75-25 درصد موليبدن موجود در رژيم غذايي توسط دستگاه هاضمه جذب شده و به سرعت توسط ادرار دفع مي گردد. نيمه عمر بيولوژيك اين عنصر براي انسان بدرستي تعيين نشده است، اما بيشتر موليبدن جذب شده در طول چند روز يا هفته دفع مي شود. داده هاي حيواني نشان مي دهند كه متابوليسم تركيبات موليبدن با متابوليسم تركيبات مس و گوگرد ارتباط تنگاتنگ دارند.

در ايالات متحده ميزان نرمال ورودي موليبدن از طريق تغذيه در حدود mg/day 500 – 100 تخمين زده شده است. در سبزيجات پهن برگ، تمركز موليبدن بالاست ( تا mg 5 وزن مرطوب )، حبوبات با ريشه قابل خوردن، موليبدن كمي دارند (mg 1 وزن مرطوب ) در مورد تجمع موليبدن در ارگانيسم انساني و يا حيواني در طول چرخه زندگي، تاكنون مطالعاتي صورت نگرفته است.

در سال 1966 براي نخستين بار رابطه كمبود موليبدن و سرطان مري گزارش شد. اين بيماري در مناطقي كه از سبزيجات رشد كرده در خاكهاي كم موليبدن تغذيه مي نمايند، فراواني بيشتري دارد. همانگونه كه در 1981 گزارش شد، مطالعات و بررسي ها در چين رابطه بين ميزان مرگ و مير ناشي از سرطان مري و محتواي موليبدن، روي، منگنز، سيليس، نيكل، آهن، بيموت و يد حبوبات و آب آشاميدني را نشان داد. ميزان موليبدن موجود در سرم خون، مو و ادرار ساكنان مناطق پر خطر كمتر از مناطق، كم خطر بود. مدلهاي حيواني كه نشان دهنده اثر موليبدن در سرطان زايي مري، معده و پستان مي باشند در آزمايشگاه ها ساخته شده اند.

 

مسموميت زايي:

تركيبات موليبدن، چه از نظر تاثيرات كلينيكي مشاهده شده و چه از نظر آسيب شناسي بافت ها، مسموميت كمي را موجب مي شود. مسموميت بطور اوليه با تركيبات محلول موليبدن همراه است. بعنوان مثال خوردن و يا استنشاق دي سولفيد موليبدن غير محلول و موليبدات كلسيم غير محلول توسط موش صحرايي يا خوكچه هندي، منجر به بروز هيچگونه مسموميت پاتولوژيك مهم نگرديد.

 

مسموميت زايي در انسان:

گزارش ها در مورد مسموميت ناشي از موليبدن در انسان بسيار نادر است. در مطالعاتي كه در 1961 در منطقه اي در آمريكا با خاك حاوي 77 ميلي گرم در كيلوگرم موليبدن و 39 ميلي گرم در كيلوگرم مس، انجام شد، شيوع بيماري نقرس گزارش شد. مصرف روزانه موليبدن 15 – 10 ميلي گرم و مس 10 – 5 ميلي گرم برآورد شد. بررسي ها، شيوع جابجايي نقرس مانند مفاصل، افزايش اسيد اوره خون و افزايش دفع اسيد اوره در ادرار، را نشان دادند. نتايج بدليل فقدان داده ها در مورد جمعيت مورد مطالعه و انتخاب نمونه ها به سختي قابل ارزيابي است. علاوه بر آن گروه كنترل تنها از 5 نمونه تشكيل شده بود.

در بررسي ديگري كه در منطقه موليبدن بالاي ديگري در شوروي سابق انجام گرفت، تغييرات بيولوژيكي در جمعيت مورد مطالعه شناخته نشد. احتمالا مصرف بيشتر مس طبيعي انسان را در مقابل خطرات ناشي از موليبدن در امان نگرمي دارد. مطالعات حيواني، تضاد بين موليبدن و مس را نشان مي دهند.

مطالعه چهار نفر در هند با مصرف رژيمي بين 160 تا 2450 ميكروگرم در روز، افزايش متابوليسم مس را نشان داد. اگر چه در اين آزمايشات هيچ گونه اثري در دفع ادراري اسيد اوره تشخيص داده نشد.

بر اساس مطالعات بالا Mertz بيان داشت كه مصرف روزانه بيش از 10 ميلي گرم موليبدن براي سلامتي انسان مضر است. اما مصرف تا 5/1 ميلي گرم در روز هيچگونه اثر مشهودي بجز افزايش دفع مس در ادرار ندارد.

با مصرف روزانه 560 ميكروگرم، مس ادرار افزايش مي يابد اما هنوز در محدوده طبيعي است. در انسانهاي بزرگسال با مصرف مس نرمال ( mg/d 5/2 – 5/1 )، مصرف موليبدن رژيمي 5/0 تا 1 ميلي گرم در روز مضر نيست. بر اساس مطالعات انجام شده توسط آكادمي ملي علوم ايالات متحده در مناطقي كه ميزان موليبدن در رژيم غذايي كافي است و هيچگونه مسموميت موليبدن در انسان مشاهده نشده است، ميزان بي مخاطره مصرف موليبدن 5/0 – 15/0 ميلي گرم در روژ تعيين شده است.

 

مسموميت در جانوران :

بيشتر مشاهدات مربوط به مسموميت زايي موليبدن بر اساس داده هاي حيواني انجام شده است. افزايش موليبدن در غذاي احشام موجب بروز بيماريهاي حاد همچون اسهال، كم خوني، لاغري بعضاً منجر به مرگ مي گردد. اين بيماري ها، نخستين بار در 1938 در منطقه اي بنام چراگاه Teart در سامرست انگلستان، گزارش گرديد. تا سال 1943 بيماري Teart با مصرف مقادير زيادي سولفات مس، درمان مي شد. علايم مسموميت زايي موليبدن بطور اوليه به كمبود مس در حيوانات آزمايشگاهي مربوط مي شود. پس از قرار گيري طولاني مدت در معرض موليبدن، مو رنگ و نرمي خود را از دست داده و تحرك كم در حيوانات توسعه مي يابد. در مراحل بعدي ممكن است متابوليسم فسفر مختل شده و پوكي استخوان و اختلالات مفصلي بروز كند.

در بره هاي جوان كه در چراگاه هاي با موليبدن بالا چرا مي كنند، اختلالات استخواني و جابجايي مفاصل كه به نام فرورفتگي كمر شناخته مي شودف بروز مي كند در گوسفند ها نيز سخت شدگي پشم و اسهال مشاهده مي شود. كمبود مس، مقاومت بره ها را در مقابل بيماريهايي نظير آنفولانزا كاهش مي دهد. شواهد نشان مي دهند كه حيوانات اهلي در مقابل مسموميت ناشي از موليبدن، بسيار حساس هستند. در اسبهائي كه در مراتع چرا مي كنند هيچگونه علايم مسموميت مشاهده نمي شود. خرگوشها، خوكچه هاي هندي، موش خرما، خوك و مرغ نسبتاً در مقابل مسموميت موليبدن مقاوم هستند.

بعلت تنوع نتايج، داده هاي موجود در مورد ميزان بي خطر مصرف موليبدن در حيوانات، از قطعيت بالايي برخوردار نيست. معمولاً حد بي خطر 5 تا 10 گرم در تن موليبدن در مراتع در نظر گرفته مي شود. علايم باليني مسموميت در اثر موليبدن يا موليبدنوسينر بطور اوليه بعلت كمبود مس بروز مي كند. اين حقيقت با كاهش علايم موليبدنوسينر پس از مصرف افزودني هاي مس تأئيد شده است.

در برخي مناطق كه مراتع از مس فقير هستند و موليبدن به اندازه طبيعي وجود دارد، نيز ممكن است موليبدنوسينر بروز كند. در سمت ديگر، در مراتعي كه داراي مس بالا هستند جهت جلوگيري از مسموميت ناشي از مس، افزودني هاي موليبدن لازم است.

در آزمايشهاي دقيق ميزان Ldso پايين ( به معني مسموميت بالا ) براي تركيبات موليبدن تعيين شده است. برخي از موارد نشان دهنده Ldso پايين، بعلت تغذيه طولاني مدت رخ مي دهد. بعنوان مثال، Ldso دهاني در موشها براي تري اكسيد موليبدن 125 ميلي گرم در كيلوگرم تعيين شده است كه نشانه مسموميت زايي بالا مي باشد. اين ميزان بر اساس مطالعات تغذيه 44 روزي به ثبت رسيده است. Ldso دهاني دقيق تري اكسيد موليبدن، با درجه خلوص بالا، در موشها بين 2960 تا 3520 ميلي گرم بر كيلوگرم تعيين شده است.

 

بهداشت حرفه اي:

در مورد قرار گرفتن صنعتي در معرض موليبدن مطالعاتي در شوروي سابق انجام گرفته است. در مطالعه اي كه در 1963 انجام گرفت، از ميان 19 كارگري كه در معرض موليبدن فلزي يا اكسيد آن قرار داشتند، سه مورد ذات الريه گزارش شد.در زن 44 ساله اي كه به مدت 5سال در معرض mg/m3 3 – 1 موليبدن قرار داشت و همچنين مرد 44 ساله اي كه به مدت 4 سال در معرض mg/m3 19 – 6 موليبدن قرار گرفته بود، علايم اوليه ذات الريه با Ray – X تشخيص داده شد. مرد 34 ساله اي كه به مدت 7 سال در معرض mg/m3 19 – 6 از اين عنصر قرار داشت، ذات الريه توسعه يافته مشاهده شد.

در مطالعه اي ديگر 73 كارگر يك كارخانه مس موليبدن و 10 نمونه كنترلي، مورد بررسي قرار گرفتند. كارگراني كه در معرض بيشترين موليبدن قرار داشتند، بيشترين ميزان اسيد اوره در خونشان مشاهده شد. خون 34 مورد از 37 موردي كه از درد مفاصل رنج مي بردند، حاوي اسيد اوره بالا بود. ميزان دقيق اسيد اوره در اين مطالعه مشخص نشد و همچنين ميزان تمركز موليبدن.

در بررسي ديگري كه روي 85 كارگر يك كارخانه مس موليبدن واقع در kadzaran شوروي سابق انجام شد افزايش اوره خون نيز گزارش گرديد. در خون اين افراد، تمركز بالايي از بيلي روبين، گلوبولين ها و كلسترول مشاهده گرديد. در مطالعه 500 كارگر يك معدن موليبدن و مس در روسيه علايم نامشخص تغييرات سيستم اعصاب مركزي گزارش شد. سطح غبار موليبدن معادن در برخي موارد تا 10 تا 100 برابر بيش از 6 ميلي گرم در متر مكعب مي رسد.

اثرات قرار گيري در معرض موليبدن در 25 كارگر مرد ] با متوسط سني 3/28 سال ( بين 19 تا 44 ساله ) و متوسط سابقه كاري 4 سال (بين 5 تا 20 سال ) [ يك كارخانه تشويه در دنور كلرادو، جائيكه سولفيد موليبدن به اكسيدهاي موليبدن تبديل مي شود، مورد مطالعه قرار گرفت. در اين كارخانه، تمام غبار موليبدن جمع شده ظرف 8 ساعت كار، جمع آوري شد و 47/9 ميلي گرم بر متر مكعب. موليبدن محاسبه گرديد. ميزان غبار قابل تنفس موليبدن در پايه كوره mg/m3 02/1 و ميزان ورودي موليبدن به بدن mg 2/10 در روز محاسبه شد. موليبدن در ادرار و پلاسماي كارگران بالاتر از گروه كنترل بود. به استثناي برخي گزارشهاي باليني، افزايش سروپلاسماي سرم خون و افزايش نسبي اسيداوريك سرم خون كارگران رخ داد، متوسط اندازه گيري ها در بين حد نرمال گروه كنترل بود. در اين كارگران هيچ گونه نقرسي مشاهده نشد. مس موجود در خون 13 كارگر از بين 14 كارگر در حد نرمال بود.

در ايالات متحده قوانين زيست محيطي، حد مجاز در معرض قرارگيري موليبدن ( PELS ) در محيطهاي كاري را mg/m3 5 براي تركيبات قابل حل موليبدن وضع كرده اند. ACGIH حد آستانه اي (LVS) تركيبات محلول و غير محلول موليبدن را 5 و 10 ميلي گرم بر متر مكعب تعيين كرده است.

مولیبدن و تغذیه

موليبدن يك ماده غذايي ضروري براي بدن انسان ها و حيوانات است . موليبدن معمولا در كبد ، كليه، غده آدرنال و استخوان متمركز است . لازم به ذكر است كه موليبدن به عنوان يك جزء سازنده چندين آنزيم ايفا نقش مي كند .

1- سولفات اكسيداز كه در واكنش ها و متابوليسم هاي آمينو اسيدهاي سولفوردار نقش دارد.

2- گزانتين اكسيداز كه در اكسيداسيون پيورين و پيريميدن و توليد اسيد اوريك نقش دارد.

3- آلدهيد اكسيداز كه در اكسيداسيون آلدهيدها ايفاي نقش مي كند .

 

منابع غذايي :

از جمله منابع غني از موليبدن مي توان به غلات ، دانه هاي گياهي ، سبزيجات پربرگ اشاره كرد. اين مقدار در غذاها وابسته است به محتواي موليبدن در خاك . موليبدن در بدن داراي جذب بسيار خوبي است اما ميزان دسترسي آن تحت تاثير محتواي غذا متفاوت است.

 

كمبود موليبدن

كمبود موليبدن به ندرت اتفاق مي افتد و در صورت ایجاد کمبود ، اختلالات شديدي را به همراه دارد. در صورت نبودن سه آنزيم موليبدن ، ناهنجاري هاي متابوليكي در كوفاكتور موليبدن ظاهر و مشخص مي شود . هر دو كمبود موليبدن و ناهنجاريهاي متابوليكي با دفع غيرعادي متابوليت هاي سولفور و كاهش غلظت اسيد اوريك و افزايش دفع هيپوگزانتين و گزانتين از بدن همراه است .

عدم وجود سولفيت اكسيداز در اختلالات متابوليكي منجربه مرگ در سنين پايين ميشود.

مقدار توصیه شده روزانه

ميزان مصرف موليبدن براساس واحد ميكروگرم / روز به شرح زير است :

1- سن 6-0 ماهه مقدار 30-15 ميكروگرم / روز

2- " 12-6 " 40-20 "

3- " 3-1 ساله 50-25 "

4- " 6-4 " 70-30 "

5- " 10-7 " 150-50 "

6- جوانان و بزرگسالان 250-75 "

 

متوسط ميزان جذب موليبدن براي افراد بالغ در دامنه حدود 240-75 ميكروگرم / روز است . كه اين دامنه در افراد با وزن هاي متفاوت مختلف است .

 


منابع انگليسي

 

- ASM News & Metal Progress and Advanced Materials, vol.18, No.2. February 1987.

1999. -British Geological Society,

2000. - British Geological Survey,

- Clare P.Marshall, Rhodes W. Firebird, “Encyclopedia of Geochemistry”.

 

 

منابع فارسي

ـ اديب، عباس، 1370، روشنگري در پزشكي كهنه و نو.

- اسکندري،شيوا، آقانباتي، علي، فتوتي، وحيد، (1380 )،" فعاليت هاي زمين شناسي و اکتشافي انجام شده در استانها و برنامه پنج ساله سوم".

ـ آمار معادن فعال كشور در سال 1378 , مركز آمار ايران , 1379.

ـ آمار فعاليت معادن كشور به تفكيك مواد معدني در سال 1379.

ـ آمار كارگاههاي صنايع معدني و فلزي كشور 1374 , مركر آمار ايران ,. 1375.

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

  انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 675

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما