مشخصاتجغرافيايى استان خوزستان با مساحتى حدود 63238 كيلومتر مربع، بين 29 درجهو 58 دقيقه تا 33 درجه 4 دقيقه عرض شمالى از خط استوا و 47 درجه و 41 دقيقه تا 50درجه و 39 دقيقه طول شرقى از نصف النهار گرينويچ، در جنوب غربى ايران واقع گرديده واز شمال غربى با استان ايلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقى و مشرق بااستانهاى چهار محال و بختيارى و كهگيلويه و بوير احمد، ازجنوب شرقى با استان بوشهر،از جنوب با خليج فارس و از مغرب با كشور عراق هم مرز است.(1) اين استان از 15 شهرستان تشكيل شده است كه مجموعاً 35 بخششامل 28 شهر، 113 دهستان و 4496 آبادى داراى سكنه را در بر مىگيرد.(2) ويژگيهاى طبيعى خوزستان جز دربرخى از مناطق كوهستانى شمالى و شرقى، داراى اقليم خشك ونيمه خشك است. متوسطبارندگى ساليانه در اين استان حدود 266 ميليمتر و دوره بارندگى معمولا" بين مهرماهتا ارديبهشت ماه است. متوسط درجه حرارت در دوره گرما، كه از ارديبهشت ماه آغازشده و تا مهرماه ادامه دارد، حدود 31/2 درجه سانتىگراد و حداكثر آن گاهى به بيش از 50 درجه سانتىگراد نيز مىرسد. در طول زمستان متوسط درجه حرارت 14/9 درجهسانتىگراد و حداقل آن به ندرت ممكن است به چند درجه زير صفر برسد.(3) بخش دوم:جغرافياىاقتصادى كشاورزى و دامدارى از دير باز در استان خوزستان وجود داشته است. به ويژه كشاورزى كه وجه غالب اقتصاد منطقه است به صورت گسترده از زمانهاى قديمتاكنون وجود داشته است.
كشاورزى استان خوزستان به خاطر داشتن مرغوبترين زمينها وبيشترين آبها، از حاصلخيزترين نقاط ايران است. در بين مناطق مركزى و جنوبى كشور،خوزستان از نظر سطح زير كشت وتوليد محصولات كشاورزى، رتبه اول را به خود اختصاصداده است. مهمترين محصولات كشاورزى استان شامل گندم، نيشكر، چغندر قند، خرما،موز و مركبات (نارنج، ليمو، پرتقال و بالنگ) مىباشد.(4) ديگر محصولات عمده كشاورزى استان عبارتند از: جو، شلتوك،لوبيا تازه، ماش، ذرت دانهاى، كنجد، سيب زمينى و پياز، يونجه، انگور، انار، انجيرو...(5) دامدارى و دامپرورى دامدارى درسرزمين خوزستان سنتى و از زمان بسيار قديم رواج داشته و همواره به عنوان يك فعاليتاقتصادى مهم به حساب آمده است. دامدارى در اين استان به صورت پرورش دامهاى شيرى وگوشتى شامل گاو، گوسفند، بز و گاوميش مىباشد.(6) صنايع و معادن صنايع دستى صنايعدستى مهم خوزستان عبارتند از عبابافى (در شوشتر و شادگان)، مقنعه و روسرى بافى (بيشتر در شوشتر)، چفيه بافى (خوزستان) ملحفه بافى (شوشتر)، لنگ بافى (دزفول)،جاجيم بافى (شادگان)، ورشو سازى (دزفول)، قلمزنى روى طلا و نقره و زرگرى (خوزستان)،نقره كارى (اهواز)و.... صنايع ماشينى صنايع ماشينىاستان شامل صنايع ماشينى سبك و سنگين مىباشد. صنايع ماشينى سبك استان عبارتند از: صنعت قندسازى، صنعت كاغذ سازى (خوزستان)، صنعت آرد سازى(خوزستان)، صنعت بسته بندى وضدعفونى خرما، صنعت ماهيگيرى، صنعت توليد برق(سدكارون و سد دز) و... صنايع سنگينعبارتند از: پالايشگاه آبادان، دستگاه تقطير مسجد سليمان، پالايشگاه گاز بيدبلند،مجتمع شيميايى رازى (بندر امامخمينى)، مجتمع پتروشيمى آبادان، مجتمع شيميايى خارك،مجتمع پتروشيمى ايران - نيپون، مجتمع پتروشيمى ايران - ژاپن، كارخانجات لولهسازىنورد اهواز، ذوب آهن گازى اهواز و... . معادن مهم و عمده خوزستان عبارتند از: معدن گوگرد و معادن نمك (اهواز، شوشتر، مسجدسليمان). ساير معادن استان عبارتند ازمعادن سنگ لاشه آهكى، سيليس، سنگ گچ، سنگ آهك، شن و ماسه.(7) بخش سوم:جغرافياىتاريخى وجه تسميه منطقهاى كه امروزه خوزستانناميده مىشود در روزگاران پيشين قسمتى از سرزمين وسيع و دولت مستقلى به نام عيلامبوده است. بر اساس شواهد تاريخى، نام عيلام تا حدود قرن سيزده قبل از ميلاد بهخوزستان اطلاق مىگرديده و از اين تاريخ به بعد نام «انشان سوسنكا» يعنى مملكتانشان و شوش در كتيبههاى عيلامى به ثبت رسيده است. هخامنشيان بعد از تصرف اينمنطقه (حدود 640 سال قبل از ميلاد) «انشان» را «انزان» ناميدهاند، اما آشورىهاهمچنان اين منطقه را عيلام (علام) مىناميدند. نام خوزستان در سال 1302 هجرىشمسى با تصويب دولت مركزى ايران براى اين منطقه انتخاب گرديد. اين طور استدلالمىشود كه احتمالاً خوزستان از كلمه «خوز» يا «خوج» كه عيلامى شده «اوژ» استبرگرفته شده و «اوژ» نام ناحيهاى از قلمرو عيلاميان بوده است. برخى معتقدند خوز بهمعنى شكر است و خوزستان به معنى محل كشت يا توليد شكر است و علت آن را وجودكشتزارهاى نيشكر در اين منطقه مىدانند.(8) پيشينه تاريخى يكى از كهنترين تمدنهاى بشرى، 6000 سال پيش درشوش پديد آمد حدود 1000 سال بعد، دولت مقتدر عيلام در شوش پايهگذارى شد و 700 سالپيش از ميلاد، دولت عيلام توسط آشوريان درهم شكسته شد. خوزستان در دوران هخامنشيان،اشكانيان، و ساسانيان بر عظمتش افزوده شد و شهرهايى در آن ايجاد گرديد. اينمنطقه در دوران بعد از اسلام نيز آباد بود و با انقراض صفويه به چنگ افغانهاافتاد. در دوران نادر و كريمخان زند، خوزستان دوره فترت را گذراند و در دورهقاجاريه به وسيله محمدعلى ميرزا پسر فتعحلى شاه، ضميمه كرمانشاه شد. از زمان فتحعلىشاه قاجار، اروپاييان در پى ايجاد تسلط و توسعه نفوذ خود در خوزستان بودند. اينتسلط تا زمان رضاخان و فرزندش ادامه داشت و منجر به كسب امتيازاتى، خاصه در موردنفت شد. اين امتيازات نبض اقتصادى اين استان زرخيز بلكه تمام ايران را در دستخارجيان استعمارگر قرار داده بود.(9) بناهاى تاريخى خوزستان، مملو از بناهاى تاريخى، تپهها قديمىبقعهها و آرامگاهها و آثار باستانى قديمى ديگر مىباشد. براى نمونه به ذكر نامبرخى از مشهورترين آنها مىپردازيم: شادروان (سد اهواز قديم)، گورستان زرتشتيان،مقبره على بن مهزيار اهوازى (اهواز)، مجموعه تپههاى باستانى شوش (اكروپل، شهرشاهى،كاخ آپادانا)، بقعه دانيال نبى(ع) (شوش)، معبد يا زيگورات چغازنبيل (شوش)، معبد هفتتپّه، قصر يا معبد بزرگ (هفت تپه)، تپّه ابگع (هفت تپه)، تپّه باستانى چغاميش، اتاقآقامير (دزفول)، حمام وزير و حمام كرناسيون (دزفول)، پل قديمى دزفول، ايوان كرخه،پل قديم كرخه، قلعه سلاسل (شوشتر)، قلعه رستم گتوند (شوشتر)، بند ميزان (شوشتر)،مسجد جامع شوشتر، بقعه امامزاده عبداللّه (شوشتر)، قلعه ارجان (بهبهان)، پل ارجان (بهبهان)، امامزاده حيدر (بهبهان)، مسجد جامع بكان (بهبهان)، آرامگاه هرمز (رامهرمز)، قلعه دا و دختر (رامهرمز)، مقبره سيد ميرصالح (رامهرمز)، صفه سليمان «سرمسجد» (مسجد سليمان)، بقعه هفت شهيدان (مسجد سليمان)، اشكفت سلمان (ايذه)، كتيبهعيلامى كول فره (ايذه)، مجسمه سوسن (ايذه)، امامزاده ابوالفضل و امامزادهاميرالمؤمنين (باغملك)، تل كافران (بندر ماهشهر) و... . بخش چهارم:اوضاع اجتماعى - فرهنگى فصل اول: ويژگيهاى جمعيتى بر اساس سرشمارىعمومى نفوس و مسكن سال 1375، جمعيت استان، 3746772 نفر بوده است كه از اين تعداد 2342514 نفر ساكن در نقاط شهرى و 1367945 نفر ساكن در نقاط روستايى و 36313 نفرجمعيت غير ساكن هستند. همچنين از جمعيتاستان، 1910529 نفر مرد و 1836243 نفرزن بوده است به اين ترتيب نسبت جنسى جمعيت 104 بوده است يعنى به ازاء هر يك صد نفرزن، 104 نفر مرد وجود داشته است.(10) جمعيت و خانوار شهرستانهاى استان خوزستان: 1375
|