مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 326
  • بازدید دیروز : 3251
  • بازدید کل : 13126878

ضرورت توسعه تحصیلات تکمیلی


اهميت تحصيل و علم آموزي

 

مقدمه

امروزه تحصيل كردن به چه معناست كلمه تحصيلات براى بسيارى از افراد تصوير يك كلاس درس و معلم را تداعى مى كند. در صورتى كه در گذشته تحصيل كردن و تحصيلات داشتن، چيزى بيشتر از مدرسه و دانشگاه رفتن بوده است.

كلمه تحصيل علم، معانى بسيارى دارد. يك معنى آن تعليم ديدن فرد به وسيله دستورالعمل هاى رسمى و يا فراگرفتن يك مهارت علمى است كه زمينه فعاليت در شغل و حرفه اى خاص را فراهم مى كند. معنى ديگر آن رشد در زمينه هاى علمى، ذهنى و اخلاقى است كه معمولاً چارچوب و قواعد خاصى دارد.

در دنياى پرشتاب امروز معنى اول تحصيل علم اعتبار و اهميت بيشترى دارد، زيرا با پيشرفت علم و تكنولوژى و پيچيده شدن جامعه، هر فرد براى بقا، نياز به فراگرفتن يك شغل و حرفه خاص دارد و راه رسيدن به اين حرفه، تحصيل كردن است.

به همين علت براى بسيارى از افراد، تحصيل علم صرفاً راهى براى رسيدن به يك شغل مناسب است. كلمه تحصيل تقريباً مترادف كلمه ليسانس گرفتن و بيشتر به معناى گرفتن مدرك بالاتر بوده و در نتيجه تحصيلات نداشتن به معناى دانشگاه نرفتن و مدرك نگرفتن است.

هر چند داشتن تحصيلات دانشگاهى فرد را در زمينه اى خاص متخصص مى كند و زمينه ورود او به جامعه و بازار كار را فراهم مى كند اما اين طرز تلقى از علم و تحصيل كردن اشتباه است. نبايد در مدارس به دانش آموزان القا كرد كه به علم صرفاً به عنوان راهى براى رسيدن به شغل و درآمد نگاه كنند. دانش آموزان بايد ياد بگيرند كه فراگيرى علم و دانش راهى براى رشد ذهنى و روحى آنها را فراهم مى كند و اين هدف والاتر از نمره خوب يا مدرك دانشگاهى گرفتن است.

براى تفهيم بيشتر اين نكته، معلمان مى توانند براى دانش آموزان، مثال هاى متعددى از افرادى را بياورند كه با وجود اين كه تحصيلات دانشگاهى نداشته اند، كنجكاوى و روحيه جست وجوگرى آنها موجب شده است كه زمينه علاقه و استعداد خود را كشف كنند و در نتيجه به موفقيت هاى چشمگيرى دست يابند.

در حين انجام تحصيلات رسمى، از آنجايى كه كنترل فرآيند يادگيرى به طور كامل در اختيار معلم است و دانش آموزان با معيارهايى مانند امتحان و نمره سنجيده مى شوند، عشق و علاقه به يادگيرى و علم آموزى در وجود آنان چندان شكل نمى گيرد.

راه حل اين مشكل آن است كه در سيستم آموزشى مدارس، راهكارهايى براى تحريك كردن حس كنجكاوى دانش آموزان نسبت به جهان پيرامون پيش بينى شود. همين حس كنجكاوى موجب مى شود تا دانش آموزان از پوسته افرادى كه به اجبار درس مى خوانند در بيايند و تبديل به افراد شاخصى شوند. به عنوان مثال هيچ كس به «لئوناردو داوينچى» نگفته بود كه بايد در چه زمينه اى فعاليت كند، اما حس كنجكاوى او موجب شد علايق خود را در زمينه هاى مختلف كشف كند و تبديل به يك شخصيت جهانى شود.

حس كنجكاوى مى تواند به گونه هاى مختلف ارضا شود. عمده ترين راه خواندن كتاب است، سفر كردن، تعاملات اجتماعى و حتى كار كردن نيز مى تواند در اين باره مؤثر باشد.

براى پرورش حس خلاقيت و كنجكاوى دانش آموزان بايد آنها را تشويق كرد تا به جز خواندن كتاب هاى رسمى، در زمينه هاى مختلف مطالعه كنند و شهامت دست زدن به تجربه هاى جديد و متفاوت را داشته باشند.

به عنوان مثال نويسنده محبوب و مشهور امريكايى «لوئيس لامور» به خاطر مشكلاتى در كلاس دهم ترك تحصيل كرد. ولى در وجود او عشق و علاقه اى عظيم به يادگيرى بود. او قبل از اين كه نويسنده اى مشهور شود بسيار سفر كرد و كارهاى بسيار زيادى را تجربه كرد. از نجارى و دباغى گرفته تا كار در معدن و تربيت فيل ها. او حتى در جنگ جهانى دوم روى تانك كار مى كرد، زمانى به دريانوردى مشغول بود، مدتى به ورزش بوكس پرداخت و در نهايت به روزنامه نگارى و نويسندگى روى آورد. او در تمام اين سالها در كنار اين تجربه هاى متفاوت كتاب هاى بسيار زيادى خواند. به گفته خود او در فاصله سال هاى ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۲ هر سال حدود ۱۵۰ كتاب در زمينه هاى مختلف مى خواند.

همين كسب تجربه ها و مطالعات شخصى براى او به منزله تحصيلات بود. شايد دانش و بينشى كه او در اين سال ها كسب كرد، توسط هيچ سيستم آموزش رسمى حاصل نمى شد.

هرچند اين نحوه تحصيل، مانند تحصيلات رسمى راه او براى رسيدن به شغلى مناسب را فراهم كرد ولى اين مطالعات اثرات بسيار بيشترى هم بر او داشت. اين گونه تحصيل كردن، چشم هاى او را به روى دنياى بزرگترى گشود.

با تشويق دانش آموزان به مطالعه غيردرسى به آنها كمك مى كنيم تا به مكان ها و زمان هاى مختلف سفر كنند و ديد بازترى نسبت به جهان داشته باشند. دنياى مدرن امروز دسترسى افراد به كتاب هاى مختلف و اطلاعات گوناگون را براى همه افراد بسيار آسان كرده است. به گفته لوئيس لامور كتاب ها، آجرهاى ساختمان تمدن بشرى هستند بدون مطالعات غيردرسى، نمى توان از دانش آموزان انتظار داشت كه در آينده افرادى كارآمد شوند.

هر چند امروزه بسيار بيشتر از گذشته كتاب در دسترس افراد است ولى اشتياق به كتاب خواندن به ويژه در دانش آموزان بشدت كاهش يافته است. معلمان مى توانند با صحبت كردن درباره كتابخوانى و تشويق دانش آموزان به مطالعه و تحقيق به آنها نشان دهند كه كتاب نه فقط در شعر كتاب فارسى دبستان بلكه به واقع يار مهربان هر كس به حساب مى آيد.

حتى مى توان ليستى از كتاب هاى مفيد و مورد نياز دانش آموزان در زمينه هاى مختلف تهيه كرد و به تفكيك مقطع و پايه درسى آن را به دانش آموزان معرفى كرد. معلمان مى توانند به جاى آن كه صرفاً از دانش آموزان بخواهند با مطالعه كتاب درسى، امتحان بدهند و نمره بگيرند، به آنان چند كتاب در همان زمينه معرفى كنند و تحقيقات علمى را بخشى از معيارهاى ارزشيابى خود قرار دهند.

اگر دانش آموزان بتوانند شوق علم آموزى را حس كنند و به تحصيلات به عنوان زمينه اى براى رشد روحى و ذهنى نگاه كنند، ديگر با مثلاً فرارسيدن تابستان يا ديپلم و ليسانس گرفتن احساس نمى كنند كه دوره تحصيل كردن براى آنها سرآمده است. مگر براى حس كنجكاوى و جست وجوگرى در جهان پيرامون پايانى وجود دارد

 


ضرورت توسعه تحصیلات تکمیلی

شاید تا دو دهه اخیر یکی از دغدغه های اساسی دانش آموزان و والدین آنها، راه یافتن به دانشگاه و نشستن بر کرسی تحصیل در مراکز آموزش عالی بود.

با اتخاذ تصمیمات و افزایش ظرفیت در دانشگاه ها و به موازات آن اقدامات اساسی و ارزنده دانشگاه آزاد اسلامی در راستای توسعه کمی و کیفی آموزش عالی و ایجاد این مراکز در تمام نقاط کشور و متناسب با نیاز کشور و جوانان این دغدغه تا حدود زیادی کمتر شده و راهکارهای موجود و برای تعداد صندلی های دانشگاه ها با میزان متقاضیان در بدو امر، این نگرانی را از منظر راه یافتن به دانشگاه در نظر داشن آموزان و والدین آنها به حداقل رساند.

اما آنچه که اینک باید به آن توجه شود، افزایش و توسعه ظرفیت تحصیلات تکمیلی است که با توجه به روند کنونی و میزان فارغ التحصیلان، این انباشتگی فارغ التحصیلان با سد کنکور در مقاطع تحصیلات تکمیلی مواجه شد و از سوی دیگر نیاز کشور به داشتن نیروهای علمی مستعد در مقاطع بالاتر و همسو با مرتفع کردن نیازهای مربیان و مدرسان مراکز آموزش عالی ضرورت دارد تا این مشکل و تنگنای موجود که پیش روی جوانان و فارغ التحصیلان است، تعدیل و کمتر شود و عرصه های علم آموزی برای جوانان مستعد و پویا جامعه اسلامی ایران فراهم شود و از فرار مغزها نیز جلوگیری کنیم و این سرمایه های عظیم را برای توسعه و آبادانی کشور بعنوان ذخایر علمی حفظ کرده و برای تربیت نسل علمی آینده از آن بهره گیریم.

 

 

ضرورت و ارزش کسب علم از نظر احادیث

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره وجوب کسب علم و دانش احادیث زیادی فرموده اند. در یکی از این احادیث می فرمایند: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم؛ جستجو و طلب علم بر هر مسلمان واجب است.»

این حدیث هیچ استثنائی ندارد، حتی از لحاظ زن و مرد هم استثنائی ندارد، چون مسلم یعنی مسلمان؛ خواه مرد باشد و خواه زن. به علاوه اینکه در بعضی از نقلهای کتب تشیع که در بحارالانوار نقل می کند، کلمه "و مسلمه" هم تصریح و اضافه شده است. این حدیث می فرماید: " فریضه علم یک فریضه عمومی است، اختصاص به طبقه ای یا صنفی یا جنسی ندارد. ممکن است یک چیز مثلا بر جوانان فرض باشد نه بر پیران، بر حاکم فرض باشد و نه بر رعیت، یا بر رعیت فرض باشد نه بر حاکم، وظیفه مرد باشد نه وظیفه زن؛ مانند جهاد و نماز جمعه که فقط بر مردان فرض است، بر زنان فرض نیست، اما این فریضه که نامش فریضه علم است بر هر مسلمانی فرض است و هیچگونه اختصاصی ندارد. "

حدیث دیگر اینکه: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ در همه عمر، از گهواره تا گور، در جستجو و طلب علم باشید.» یعنی علم فصل و زمان معین ندارد، در هر زمانی باید از این فرصت استفاده کرد. فردوسی اشاره به همین حدیث می کند و می گوید:

به گفتار پیغمبر راستگوی *** زگهواره تا گور دانش بجوی

همان طوری که حدیث اول از لحاظ افراد و از لحاظ جنس و صنف و طبقه، اختصاص و محدودیت را برداشت و این فریضه را از آن نظر تعمیم داد، این حدیث از لحاظ وقت و زمان توسعه و تعمیم می دهد. ممکن است فریضه و تکلیفی از لحاظ زمان محدودیت داشته باشد و نشود در هر زمانی به او پرداخت. مثلا روزه وقت و زمانش معین است و آن ماه رمضان است، و حتی نماز از لحاظ ساعت شبانه روز وقت معینی دارد و فقط در ساعات معین باید انجام گیرد. حج واجب است اما در همه وقت نمی شود آن را بجا آورد، موسم معین دارد و آن ماه ذی الحجه است. ولی فریضه علم محدود به هیچ وقت، هیچ زمان و هیچ سن و سال نیست و اگر وقت روزه، ماه رمضان و وقت حج، ماه ذی الحجه و وقت نماز ظهر مثلا از ظهر تا نزدیک غروب است، وقت تحصیل علم از گهواره تا گور است.

حدیث سوم این که پیامبر فرمود: «اطلبوا العلم و لو بالصین (بحار الانوار، ج 1 ص 180)؛ یعنی علم را جستجو و تحصیل کنید و به دست آوردید ولو در چین.» یعنی ولو اینکه تحصیل علم، مستلزم این باشد که به دورترین نقاط جهان مانند چین سفر کنید. ظاهرا علت اینکه نام چین برده شده اینست که در آنروز از چین به عنوان دورترین نقاط جهان که مردم آنروز می توانستند به آنجاها بروند نام برده می شده، و یا علت اینست که در آنزمان چین به عنوان یک مهد علمی و صنعتی معروف بوده است. این حدیث می گوید تحصیل علم، جا و مکان معین ندارد، همان طوری که وقت و زمان معین هم ندارد. ممکن است یک تکلیف و فریضه از لحاظ جا و مکان محدودیت داشته باشد، نشود آن را در همه جا انجام داد. مثلا اعمال حج از لحاظ محل و مکان هم مقید و محدود است. مسلمانان حتما باید اعمال حج را در مکه، در همان سرزمینی که توحید و اسلام از آنجا طلوع کرد و به سایر جهانیان رسید، در اطراف خانه ای که به دست حضرت ابراهیم علیه السلام و فرزند پاک نهادش حضرت اسماعیل علیه السلام بنا شد، انجام یابد. مسلمانان نمی توانند با هم توافق کنند و نقطه دیگری را برای اعمال حج انتخاب کنند. پس این تکلیف از این نظر محدودیت دارد، اما در انجام فریضه علم هیچ نقطه معین در نظر گرفته نشده، هر جا که علم هست آنجا جای تحصیل و به دست آوردن است، می خواهد مکه باشد یا مدینه، مصر باشد یا سوریه یا عراق، یا دورترین نقاط جهان، می خواهد در مشرق باشد یا مغرب.

 

ارزش و فضیلت تحصیل علم

یک سلسله احادیث داریم در باب فضیلت مهاجرت و مسافرت برای علم به نقاط دوردست. حتی آیه زیر به مهاجرت و مسافرت در طلب علم تفسیر شده است: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله (سوره نساء، آیه 100)؛ و هر کس از خانه خود به سوی خدا و پیامبرش برای هجرت خارج شود و در راه بمیرد، اجرش با خداست.»

در یکی از احادیث معتبر ما وارد شده است: «لو علمتم ما فی طلب العلم لطلبتموه و لو بسفک المهج و خوض اللجج (بحار، ج 2 ص 177)؛ اگر می دانستید در نتیجه طلب و تحصیل علم به چه سعادتهائی می رسید، به دنبال آن می رفتید ولو به اینکه خون شما در این راه ریخته شود و یا مستلزم این باشد که به دریاها وارد شوید و اقیانوسها بپیمائید.»

در حدیث چهارم که جمله ای از رسول اکرم است، روایت شده است که: «الحکمة ضاله المؤمن یأخذها اینما وجدها» یا به این تعبیر: «کلمة الحکمة ضالة المؤمن فحیث وجدها فهو احق بها» (بحار الانوار، ج2 ص 99)؛ حکمت گمشده مؤمن است، و هر کس که چیزی گم کرده است، آن را در هر نقطه که پیدا کند معطل نمی شود و برمی دارد. "حکمت" یعنی سخن و مطلب محکم و متقن و منطقی و درست، یعنی دریافت حقیقت. هر قانون و قاعده ای که با حقیقت وفق دهد و ساخته وهم و تخیلات نباشد "حکمت" است.

امام علی علیه السلام می فرماید: «الحکمة ضالة المؤمن فاطلبوها و لو عند المشرک تکونوا احق بها و اهله»؛ حکمت گمشده مؤمن است؛ پس او را بجوئید و بیابید، هر چند نزد یک نفر مشرک باشد. شما که مؤمن هستید، به آن علم و حکمت سزاوارترید و شایسته آن می باشید.

از همان حضرت نقل شده است: «الحکمة ضالة المؤمن فخذ الحکمة ولو من اهل النفاق» (نهج البلاغه، حکمت 80)؛ حکمت گمشده مؤمن است؛ آن را بگیر ولو از اهل انفاق.

باز هم از این تعبیرات زیاد داریم. خلاصه همه اینها اینست که در فرا گرفتن علم، یگانه شرط اینست که آن علم درست و صحیح و مطابق با واقع و حقیقت باشد. شما به آن کسی که علم و حکمت را از او فرا می گیرید کار نداشته باشید. بلی یک وقت هست که آدمی در درست بودن و صحیح بودن مطلب تردید دارد. در اینگونه موارد کسانی که اهل تشخیص نیستند نباید به سخن هر کس گوش کنند، باید دقت کنند که تحت تأثیر و تلقین چه کسی هستند. اگر در این جهت دقت نکنند بسا هست که از آن راه گمراه شوند. ولی یک وقت هست که معلوم است که حرف طرف درست است، مثلا واقعا یک کشف علمی در طب یا در علوم طبیعی یا غیر اینها است و مسلم است که درست است. می فرماید در این صورت بروید یاد بگیرید. در احادیث ما از زبان حضرت عیسی علیه السلام نقل شده که فرمود: «خذوا الحق من اهل الباطل و لا تأخذوا الباطل من اهل الحق، کونوا نقاد الکلام» (بحار الانوار، ج 2 ص 96)؛ حق را بگیرید و بپذیرید ولو از اهل باطل، اما باطل را هرگز نگیرید و نپذیرید ولو از اهل حق. خودتان صراف سخن و سخن شناس باشید.

به هر حال این سلسله احادیث، قید و محدودیت را در باب علم از لحاظ صرف ارتباط، یعنی از لحاظ کسانی که یک نفر مسلمان علم خود را از آنها فرا می گیرد برداشته است؛ زیرا ممکن است یک وظیفه ای از این نظر محدود باشد. مثلا نماز جماعت را باید به یک نفر اقتدا کرد، اما شرط دارد؛ شرطش این است که مسلمان باشد، مؤمن باشد، عادل باشد. اما در تعلیم و تعلم هیچیک از این شرطها منظور نشده است.

 

 

منبع:

سايت www.tebyan.net

 

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 169

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما