راهکارهاي تقويت اتحاد ملي وانسجام اسلامي
مقدمه
اتحاد ملي يک مساله داخلي است وانسجام اسلامي يک مساله خارجي راهکارهاي متفاوت (وحتي گاه متناقض) مي باشند. چرا که يک راهکارممکن است منجر به انسجام اسلامي بالا، اما اتحاد ملي پايين وبالعکس راهکار ديگريممکن است منجربه اتحاد ملي بالا ولي انسجام اسلامي پايين شود. دراين نوشتار سعي برارائه راهکارهايي است که همزمان منجر به اتحاد ملي وانسجام اسلامي بالايي گردند وازارائه راهکارهايي با نتايج متضاد يا متناقض و گيج کننده پرهيز شده است. پيش ازارائه هرگونه راهکار بايستي عواملي که منجر به اتحاد ملي وانسجام اسلامي در کودکانونوجوانان مي شوند را شناسايي نماييم وپس از آن با برنامه ريزي هاي دقيق زمينه هايلازم را براي تقويت شکل گيري نگرش مثبت نسبت به اتحاد ملي وانسجام اسلامي وهمچنينکسب دانش لازم وايجاد رفتارها مناسب فردي وگروهي فراهم کرد. مباني نظري تحقيق،مطالعات رشد کودک ونوجوان و مصاحبه هاي صورت گرفته توسط محقق با تعدادي ازدانشجويان عوامل مهم وتاثيرگذار برکودکان ونوجوانان را به شرح مدل ذيل استخراج نمود
شکل يک - مدل مفهومي عوامل موثر در شکل گيري و تقويت اتحاد ملي وانسجام اسلامي
خانواده
والدين و برادرانوخواهران نقش بسزايي در رشد همه جانبه فرد وازجمله ايجاد زمينه هاي لازم براي شکلگيري نگرش مثبت نسبت به اتحاد ملي و انسجام اسلامي دارند. لذا يکي از راهکارهايمناسب به منظور ايجاد بستر لازم براي تقويت اتحاد ملي وانسجام اسلامي و ارائه آن درهمان دوران اوليه رشد به کودکان ونوجوانان، بستر سازي اين مطلب در خانواده است. بهاين منظور مي توان از نهادهاي مختلف (ازجمله آموزش و پرورش، بسيج، پليس و...) بهمنظور ارائه آموزشهاي لازم به خانواده جهت چگونگي بستر سازي اين امر در خانواده کمکگرفت
مدرسه معلمان، محتواي آموزشي ))
يکيديگرازعوامل مهم و اثرگذار بر رشد کودکان و نوجوانان مدرسه است. مدرسه به طرقگوناگون رشد همه جانبه کودکان ونوجوانان وهمچنين نوع و ميزان دانش ونگرش آنها رانسبت به موضوعات مختلف از جمله تاريخ مشترک، سرزمين مشترک، و..... اتحاد مليوانسجام اسلامي تحت تاثير قرار مي دهد.
لذا به اين منظور بايستي کتب تحصيلي موردبازنگري دقيق قرار گرفته ومفاهيم مربوط به اتحاد ملي وانسجام اسلامي (ادبيات وتاريخمشترک، رسالت مشترک، دين مشترک، فرهنگ وهنر، و....) به نحو دقيق و کارشناسانهدرمحتواي کتب تحصيلي، داستانها وحکايتها، ضرب المثل ها و... وارد گردد. ازاين طريقمعلمان که انتقال دهندگان کليدي محتواي کتب رسمي هستند، آنها را به دانش آموزانانتقال داده و موجب درک عميق و نگرش مثبت نسبت به اتحاد ملي وانسجام اسلامي درخودودانش آموزان (ودر نهايت درکل اجتماع) مي شوند. به اين صورت دانش آموزان به تدريجبا اين مفاهيم آشنا شده وآنها را دروني مي کنند و درسرانجام خود آنها نيز به عنوانافرادي که در آينده اين دانش ونگرش مثبت را به ساير افراد اجتماع انتقال خواهند داددرخواهند آمد.
همسالان
همسالان تاثير بسيارزيادي بر رشد کودک و نوجوان دارند. لذا تدارک برنامه هاي مناسب گروهي، بازديد گروهياز موزه ها، آثار واماکن تاريخي ملي (ارگ بم، تخت جمشيد، سي وسه پل، عالي قاپو، هشتبهشت، ايوان مدائن و...) و مذهبي حرم مطهر پيامبر اکرم (ص) وائمه عليهم السلامموجود درايران وجهان اسلام تاثيرمناسبي برشکل گيري وتقويت اتحاد ملي وانسجام اسلاميدارد
رسانه ها ومطبوعات
رسانه ها ومطبوعاتبه دليل داشتن مخاطبان وسيع ازهمه اقشار جامعه تاثير بسيار زيادي بررفتارهاي افرادجامعه وبخصوص کودکان ونوجوانان دارند. بنابراين آنها مي توانند با تدارک برنامه هايمناسب براي کودکان ونوجوانان به شکل گيري وتقويت اتحاد ملي وانسجام اسلامي کمک هايفراواني بنمايند. علاوه برآن هزينه بسياري از برنامه هايي که ازطريق رسانه ها پخشمي شود و همچنين زمان ونيروي انساني که صرف اين برنامه ها مي شود به مراتب نسبت بهساير روشها کم تر است. از طريق رسانه ها مي توان آثار واماکن تاريخي ملي ومذهبيموجود درايران وجهان اسلام را به تصوير کشيد. مي توان برنامه هاي مناسب در خصوصشخصيت هاي معتبراين سرزمين از جمله ابن سينا، فارابي، ملاصدرا، خيام، سعدي، حافظو... تدارک ديد وبه اين طريق اتحاد ملي را تقويت نمود. علاوه برآن مي توان برنامههاي مناسب در خصوص مباني ديني واعتقادي از جمله عدالت، برابري، آزادي، اخلاقياتوهمچنين ساير اصول ومباني اسلامي تهيه وعلاوه بر آن به معرفي پيامبران الهي و بخصوصپيامبر اکرم(ص) به عنوان نماد وحدت جهان اسلام (شيعه وسني) پرداخت وازاين طريقانسجام اسلامي را تقويت نمود. اين رسانه ها همچنين مي توانند شخصيت هاي معتبر جهاناسلام را دعوت نمايند تا علاوه بر معرفي آنها به جامعه از نظرات آنها جهت پيشبردانديشه اتحاد ملي وانسجام اسلامي بهره گرفت
دین و مذهب
دين به عنوان يک عنصر بسيار مهم مي تواند نقشي بسيار حياتي درتقويت انسجام اسلامي بازي نمايد. دراين خصوص دين اسلام وپيامبر اکرم(ص) بايستيکانون توجه کتب، رساله ها، مجلات، مقاله ها، فيلم هاي تلويزيوني وغيره قرار گرفتهوتمام نهادها وارگان ها براهميت شخصيت والاي پيامبر اکرم (ص) به عنوان عنصر وحدتجامعه اسلامي تاکيد بيش از حد نمايند. نکته مهمي که دراين خصوص شايان توجه استوبنظر مي رسد درحال حاضردرجامعه کمتر به آن پرداخته مي شود
ايناست که تاکيد بسيارزيادي بر ائمه (ع) صورت مي گيرد. درحاليکه شايد به اين اندازه برخصوصيات والاي پيامبراکرم (ص) تاکيد نمي شود. به عبارت ديگر برنامه ها بايد به گونهاي باشد که شخصيت ائمه(ع) در سايه شخصيت پيامبر اعظم معرفي گردند و شخصيت رسول اکرمتحت الشعاع قرار نگيرد، زيرا نشان دادن ضعف دراين خصوص يقينا به تضعيف انسجاماسلامي ودر نهايت تضعيف اتحاد ملي منجر خواهد شد. بنابراين ضروري است که مشترکاتجهان اسلام استخراج ودر برنامه هاي مختلف کانون مورد توجه قرار گيرند
زبان
زبان نقش مهم وکليدي در اتحاد ملي وانسجاماسلامي بازي مي کند. با توجه به تنوع زباني در داخل کشور وجهان اسلام بسيار ضرورياست مطالعات لازم دراين خصوص صورت گيرد تا نقش اين عامل در اتحاد ملي وانسجاماسلامي روشن شود و پس از آن برنامه هاي مناسب براي ارتقا» اتحاد ملي وانسجام اسلاميبا توجه به نقش زبان اجرا گردد.
عوامل اجتماعي - فرهنگي
اجتماعي که درآن قرار داريم ترکيبي است از عوامل فوق الذکر وسايرعوامل احتمالي که به آن اشاره نشده است و همچنين ارزشها وفرهنگ وخرده فرهنگ هايحاکم برآن که رفتار ما را احاطه کرده است. اين فرهنگ در حال حاضر درجاتي از اتحادملي وانسجام اسلامي را درخود دارد. لذا ضروري است که اين ميزان درجات در جاي جايميهن اسلامي مورد بررسي و شناسايي قرار گيرد تا اطلاعات لازم وکليدي استخراج شدهوبرنامه هاي مناسب را با توجه به اطلاعات حاصله از وضعيت موجود جامعه ومقايسه آن باوضعيت مورد انتظار طراحي، اجرا، ارزيابي و اصلاح نمود. باشد که منجر به تقويت اتحادملي وانسجام اسلامي و دوري از هرگونه نفاق وگسيختگي درسطح داخلي وخارجي گردد
استاد:جناب دکتر حسن احدي - دانشجو: علي محمدرضايي
مباني اتحاد ملي و انسجام اسلام
چکيده:
در اين مقاله سعي شده است ضمن ريشه يابي کليدي واژگان عنوان، موضوع اتحاد و انسجام با توجه به کلام وحي، سنت، عقل و بيانات بزرگان و در رأس آن معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خميني (ره) مورد بررسي و کنکاش قرار گيرد. و از هرگونه برداشت شخصي، جناحي و حزبي و مصادره کردن اين عنوان بزرگ جلوگيري شود.
در اين مقاله راز اتحاد داخلي و ارائه الگو براي کشورهاي مسلمان بيان شده است. دعب نگارنده آن است که حتي الامکان غير مستقيم به اين موضوع بپردازد که در جاهايي لاجرم با صراحت اصول و مباني نيز بيان شده است.
اتحاد داخلي و بينالمللي يک ضرورت اجتناب ناپذير براي هر ملتي است. ملت پويا ملتي است که در جاي خود از تنش و مناقشات بهره ميبرد و به موقع از هر گونه اختلاف و تفرقه دوري ميجويد. نه يک دستي، سکوت و رکود دارد و نه اغتشاش و درگيري و جدل. زيرا هر دو مايه افول ملتهاست.
افراد، گروهها، صنوف و... هر کدام براي تعالي درون گروهي خود بايد فرياد برآورند و از همه ظرفيتهاي قانوني و شرعي براي ترقي و توسعه خود استفاده کنند. اما به هنگام خطر و تهديد امنيت يا منافع ملي از خواسته خود بصورت مقطعي، کوتاه آمده و به فکر دفع افسد باشد.
«تخم وفاق را تو در اين بوستان بکار – ميخ نفق را تو در اين زمين بکن» (اديب الممالک فراهاني)
اينکه در کجا بايد فرياد زد و در کجا سکوت، در کجا بايد عاقلانه و بر مبناي استدلال پيش رفت ودر کجا به مصلحت توجه کرد و... به شناخت اصول و ظرائفي محتاج است که در اين مقال در صدد تبيين آن ميباشيم.
الف: واکاوي مفردات:
واکاوي مفردات عنوان اين مقاله که توسط رهبر بزرگوار انقلاب براي سال جاري نام گذاري شده است از بار معنايي برخوردار است و تا ريشه آن بررسي نشود نميتوان به عمق آن پي برد.
1- مباني:
«جمع مبني به معني: ريشه، پايه و بنيان يک چيز است» (1) که در اين مقال به کنه و ريشه اين اتحاد و انسجام خواهيم پرداخت.
2- اتحاد:
«آنچه مرکب از دو چيز يا بيشتر و با نسبتهاي معين باشد. به طوري که چيز سومي از آنها به وجود آيد که با اجزاي خود تفاوت کامل داشته باشد. مثل آب. که مرکب از اکسيژن و هيدروژن است». (2)
ريشه اين فعل «وحد» است که به باب «افتعال» برده شده است. اين باب براي مطاوعه ميباشد. مطاوعه يعني قبول کردن آن فعل و ممتنع نشدن. و براي آن در علم «صَرف» مثال ميآورند مثل: «کسرت الکوز فانکسر» يعني: من کوزه را شکستم و آن هم قبول شکستن کرد.
فعل «وحدت» وقتي در اين باب آورده ميشود به اين معني ميشود که: اتحاد مبتني بر اصولي خواهد بود و هر گاه ضرورت آن احساس شد ميبايست به آن عمل کرد و نبايد خواستههاي شخصي، سليقه اي، حزبي و گروهي را بر آن مقدم داشت.
3- ملي:
کلمه «ملت» که جمع آن «ملل» ميشود به معني: «پيروان يک دين، مردم يک کشور که از يک نژاد و تابع يک دولت باشند». (3)
ملت در واقع يک واحد بزرگ انساني است که عواملي چون: فرهنگ، دين، جغرافيا، نژاد، قوميت و... ميتواند عامل پيوند آن باشد.
چنانچه در تعريف ملت نيز گفتهاند: «ملت يک روان است، يک اصل روحاني. دو چيز، که در واقع يک چيزند،... يکي؛ داشتن ميراث مشترک غني از خاطرهها و ديگر، سازش واقعي، ميل به زيست با يکديگر و خواستِ تکيه کردن کامل به ميراث مشترک». (4)
پس ملت تجمع يک گروهي است که با اهداف خاصي و در چارچوبي تعريف شده علاوه بر حل کردن نيازات ابتدايي خود، در صدد توسعه فرهنگ، اقتصاد و سياست خود نيز ميباشند. بنابراين با توجه به تعريفي که در فرهنگ «عميد» آمده است ( تابع يک دولت...) ميرساند که براي رسيدن به اهداف خود بايد سازماندهي شده و با برنامه منظم، به حرکت رو به رشد خود ادامه دهند.
4- انسجام:
انسجام از ماده«سجم» به معني: «منظم و منسجم شدن کلام» ميباشد. (5) و نيز در فرهنگ لغت فارسي به معني: «روان شدن، منظم شدن و با هم جور شدن، روان بودن کلام و عاري بودن آن از تقعيد و تکلف» آمده است. (6)
5- اسلامي:
ريشه آن «سلِم يسلَم» که به معني: «سالم و بي عيب و آفت» ميباشد. (7) که «اسلام» از باب افعال به معني «تسليم بي قيد و شرط» ميباشد. (8) که همزه اين باب معني کثرت ميدهد. و اين همان معنايي است که «المنجد» براي آن گفته است. به عبارتي: تسليم بي قيد و شرط شدن يعني کثرت سلامت و زدودن آفت. البته اين همزه ميتواند معني «يافتن» هم داشته باشد. يعني در اسلام ميتوان سلامتي روح و روان را پيدا کرد تا از آفتها و بلاها در امان بود.
اما «يا» اضافه بر کلمه «اسلام»، «ياء» نسبت است. و به معني هر آنچه که مطابق دين حنيف اسلام است.
تعريف عنوان مقاله:
با توجه به همه توضيحاتي که در مفردات اين عنوان آمد، اين عنوان را ميشود چنين معنا کرد:
يافتن ريشههاي وحدت بر پايه توجه به هر آنچه يک ملت و يا ملتهاي مختلف را دور هم جمع ميآورد و احترام به آن و نظم بخشيدن عقلايي به اين علقههاي اتحاد و ارتباط براي رسيدن به سلامت و زدودن آفتهاي اجتماعي بر پايه براهين بي بديل وحي که نمودِ آن دين حنيف اسلام متجلي شده است و عدم مخالفتهاي شخصي و سليقگي با آن.
«مؤمنان معدود، ليک ايمان يکي – جسمشان معدود، ليکن جان يکي
جان حيواني ندارد اتحاد – تو مجو اين اتحاد از روح باد» ( مولوي، مثنوي معنوي، دفتر چهارم)
ب: مباني اتحاد و انسجام از منظر عقل:
شکي نيست که هر انسان سليم النفسي بر اتحاد و انسجام هر چه بيشتر تأکيد دارد. هر فرد و جامعهاي در صدد رشد و توسعه همه جانبه است. ميخواهد در همه امور اعم از معنويت و ماديت ترقي کند و اين ممکن نميشود مگر با ارتباطات سالم و بر اساس منافع ملي.
در واقع همه سعي دارند از دانش، تکنولوژي و داشتههاي ديگران استفاده کنند بدون آنکه متحمل خسارت قابل توجهاي بشوند.
روايتي از حضرت امير(ع) هست که ميفرمايد: «الاسلام هو التسليم، والتسليم هو اليقين، واليقين هو التصديق، والتصديق هو الاقرار، والاقرار هو الاداء، والاداء هو العمل». (9)
در اينجا مفهوم تسليم جز يقين نميباشد. و يقين زائيده عقل است نه احساس و عاطفه. پس اتحاد و انسجامي مد نظر است که بر پايههاي عقلانيت و استدلالات قرآن و دين اسلام استوار باشد. اين تسليم، تسليم جاهلانه و کورکورانه نيست. و بي شک نميتوانيم راههاي اتحاد و انسجام را کورکورانه طي کنيم.
وقتي درک درستي از دين و مؤلفههاي آن داشتيم و عقل سليم آنرا تأييد کرد، نتيجه آن يک عمل مناسب خواهد بود که آن عمل مناسب زير بناي هر گونه ارتباط و رشد و تعالي است.
در واقع اهميت توجه به جمع و دوري از فرد گرايي و تک محوري و توجه به آداب و سنن صحيح و عبرت آموز و تأمل و تدبر در آن، آموزه دين اسلام ميباشد که عقل سالم را بارور ميکند. و همچنين در سنت پيامبر (ص) و ائمه هدي(ع) نمونههاي بارز صلح، قهر، سکوت، فرياد، جنگ و... را مييابيم که همه آن براي اتحاد بين مسلمانان و انسجام هر چه بيشتر آنان بوده است. به عبارتي: صلح امام حسن(ع) براي حفظ دين و انسجام مسلمانان همان مقدار قابل اهميت است که قيام حضرت ابا عبدا...(ع) داراي اهميت است .