جغرافياى كلى جزيرالعرب
جزيرة العرب زمينى استخشك كه از سه طرف در حصار آب قرار گرفته;در ناحيه غرب آن، درياى احمر(سرخ)قرار دارد كه حد فاصل جزيرة العرب و قاره آفريقاست.جنوب آن به اقيانوس هند محدود مىشود و در شرق آن درياى عمان و خليج فارس واقع است كه جزيرة العرب را از ايران جدا مىسازد.تنها در قسمتشمالى با عراق و شامات پيوند زمينى دارد.
جزيرة العرب از نظر جغرافيايى به چند ناحيه تقسيم مىشود:
1.حجاز;
سواحل شرقى درياى احمر را به نام حجاز مىشناسند.طبعا حجاز شامل بخشى از ناحيه غربى جزيرة العرب است.
2.تهامه;
بخشى از سرزمين جزيرة العرب را تهامه مىنامند كه در جنوب حجاز قرار دارد.در تعريفى ديگر،خود حجاز دو ناحيه غربى و شرقى دارد;ناحيه شرقى آن،كه كوهستانى است، حجاز ناميده مىشود و قسمت غربىاش،كه دشتى سرازير به سوى درياى احمر است،تهامه نام دارد.
3.نجد;
قسمت ميانى جزيرة العرب،از شمال به سمت جنوب كه در واقع همسايه شرقى حجاز است،نجد ناميده مىشود.
4.عروض;
اين نام به بخش وسيعى از جزيرة العرب،كه در ناحيه شرقى است،اطلاق مىشود. در اين قسمت،شهرهاى احسا و قطيف واقع است.در حاشيه شرقى و جنوب شرقى جزيره، كشورهاى قطر،بحرين و عمان قرار دارند.
5.يمن;
اين سرزمين شامل نواحى جنوبى جزيرة العرب است و يمن جنوبى و يمن شمالى را در بر مىگيرد كه خود دو كشور مستقلاند.
بدين ترتيب،جزيرة العرب افزون بر آن كه از لحاظ جغرافيايى به مناطق مختلف تقسيم مىشود،از لحاظ سياسى نيز كشورهاى چندى در آن قرار دارند.امروزه مهمترين بخش جزيرة العرب،كشور عربستان سعودى است.
حجاز
كلمه حجاز از«حاجز»گرفته شده و به معناى«مانع»است.اين نام بدين دليل است كه رشته كوه«سراة»كه از شمال تا جنوب جزيره كشيده شده،دو قسمت را از يكديگر جدا كرده كه در يك سوى آن نجد و در سوى ديگر تهامه قرار گرفته است.بدين ترتيب،اين كوهها مانعى هستند ميان اين دو ناحيه،و حجاز شامل اين منطقه كوهستانى به سمت غرب است. حجاز نيز چون ديگر نواحى جزيرة العرب،بسيار خشك و كم آب است و تنها در برخى از واديها، آبهاى فصلى و يا چاه وجود دارد كه از قديم برخى از قبايل عرب را گرد خود جمع كرده است. به همين دليل،مناطق مسكونى دائم،كمتر در حجاز وجود داشته و در زمان ظهور اسلام تنها چند ناحيه مانند مكه،طائف،يثرب و خيبر به عنوان مراكز شهرى شناخته مىشده است.
مكه مكرمه
شهر مكه در فاصله هشتاد كيلومترى شرق درياى سرخ قرار دارد و در طول 40 درجه و 9 دقيقه و عرض 31 درجه و 28 دقيقه خط استوا واقع شده و 330 متر از سطح دريا فاصله دارد.
مكه در ميان درهاى واقع شده و كوهها اطراف آن را گرفته است.تنها چند راه خروجى به سمتيمن،درياى سرخ و شام وجود دارد.پايينترين نقطه آن،بطحا است كه در امتداد آن از معلاة مكه به سوى مسفله كعبه قرار گرفته است.مسير بطحا در وادى ابراهيم قرار دارد كه محل عبور سيلابهايى است كه از بخش بالاى مكه در مسير مسجد الحرام فعلى به سمت پايين;يعنى كعبه سرازير شده و از آنجا به بخش مسفله مكه مىرود.
مساجد تاريخى مكه
مقدمهاى درباره مساجد و اماكن متبرك
پيش از آن كه به شرح مساجد متبرك و تاريخى مكه و مدينه بپردازيم،لازم است نكتهاى را درباره«مسجد و تبرك»بيان كنيم:
رسول خدا-ص-نخستين بار در قبا مسجدى ساخت و پس از آن در مركز مدينه مسجد النبى را بنا كرد،مسلمانان به دليل آن كه رسول خدا-ص-در اين دو مسجد نماز خوانده،توجه و اعتناى كامل داشتند;به ويژه به محلى كه آن حضرت نماز خوانده بود.پس از آن هر قبيلهاى، در هر نقطهاى تصميم به ساختن مسجد مىگرفت،از آن حضرت دعوت مىكرد تا در محلى از محله قبيله آنها نماز بخواند.پس از آن،قبيله مزبور همان نقطه را به عنوان مكانى متبرك مسجد مىكردند.حتى خانههايى كه به دليلى رسول خدا-ص-در آنها نماز خوانده بود،براى مسلمانان به عنوان محلى متبرك شناخته شد. بعدها مورخان و محدثان كوشيدند تا فهرست كاملى از مكانهايى كه رسول خدا-ص-در آن نماز خوانده،به دست آورند.اين كار دشوارى نبود;زيرا از ابتدا تمامى اين مكانها به صورت مسجد در آمده بود.
در سالهاى پس از درگذشت آن حضرت،كسانى بر خلاف اين اعتقاد،به بهانه آن كه اين قبيل امور منتهى به شرك مىشود!از تبرك جلوگيرى كردند.در آن سالها كسى به اعتراض اين افراد معدود،وقعى ننهاد و همچنان اين امكنه موقعيتخود را حفظ كرد تا اين كه در قرن هشتم ه.ق.يكى از علماى اهل سنت با ايجاد انشعابى جديد در مذهب مرسوم اهل سنت، عقايد تازهاى را مطرح كرد;اين شخص كه ابن تيميه نام داشت،سخت به مساله«تبرك جويى»حمله كرده،نماز خواندن در مولد النبى،مسجد البيعه در منا و غار حرا و اين قبيل مكانها را غير جايز!شمرد. (6) ابن تيميه اين قبيل كارها را شرك مىدانست.علماى معاصرش،او را طرد كردند.
انديشه كهنه ابن تيميه،بار ديگر در اواخر قرن دوازدهم هجرى،توسط محمد بن عبد الوهاب در سرزمين نجد احيا شد و اكنون مذهبى كه در دنياى اسلام به نام«وهابيت»شهرت دارد و حاكم بر جزيرة العرب است،مروج اين انديشه مىباشد.
مساجد داخل مكه
مسجد الجن
اين مسجد مشهورترين و مسجد كهن مكه است.موقعيت آن در پايين كوه حجون به متحرم،حدود پنجاه متر بعد از پل حجون و در حاشيه قبرستان حجون است.خيابان كوچكى است در كنار مسجد با نام«شارع مسجد الجن»كه هنوز تابلوى قديمى آن بر ديوار وجود دارد.
از نامهاى ديگر اين مسجد،«مسجد الحرس»است.به نقل ازرقى،اين نام از آن جهت است كه صاحب الحرس،كه در مكه گشتشبانه داشت،به اين محل مىآمد و در آنجا با عرفا-چهرههاى شناخته شده و برگزيده قبائل-و حراس ديگر،از شعب عامر و ثنية المدنيين،ديدار مىكرد.
بنا به نقل برخى از روايات،نامگذارى آن به مسجد جن به جهت رابطهاى است كه با سوره جن دارد.مىدانيم كه سوره جن يكى از سورههاى قرآن است.خداوند در اين سوره فرموده است:جنها آيات الهى را شنيده و به آنها ايمان آوردند. (1) گويا اين آيات در محلى كه به نام مسجدجن شهرت دارد،نازل شده است.برخى ناميده شدن آن را به مسجد البيعه،به دليل بيعت جن با آن حضرت دانستهاند.
برخى روايات تاريخى به اين نكته اشاره كردهاند كه رسول خدا-ص-محل مسجد را براى عبد الله بن مسعود مشخص و معين فرمود.
مسجد الاجابه(مكه)
اين مسجد پايينتر از ميدان معابده،در ابتداى شارع ابطح،در طريق مسجد الحرام و در ابتداى شارع الاجابه واقع است.مسجد الاجابه از مساجدى است كه فاكهى در قرن دوم از آن ياد كرده است.در اصل،اين مسجد در آغاز شعبى واقع شده است كه در تاريخ به نام شعب آل قفنذ شناخته مىشود.اين شعب در درون كوه العير قرار دارد.
مسجد مزبور در شمار مساجد كهن شهر مقدس مكه است. نامهاى مختلف اين مسجد;عبارتند از«مسجد آل قنفذ»،«مسجد الاجابه»و«مسجد الاستراحه».
در سال 1394 ه.ق.ساختمان قديمى مسجد خراب گرديد و بناى جديدى در همان محل قبلى ساخته شد.بناى فعلى آن مربع شكل و داراى مساحتى در حدود 400 متر مربع است. منارهاى نيز در محل اتصال ديوارهاى جنوب و غرب آن قرار دارد.اين مسجد از مساجد داير مكه به شمار مىآيد.
مسجد المتكا
در ميان مساجد شهر مقدس مكه،از مسجدى با نام مسجد متكا ياد شده است.اين مسجد در اجياد صغير،در شعبى كوچك كه به پشت كوه ابو قبيس چسبيده بوده،قرار داشته است.
ازرقى در ذيل مدخل اجياد صغير مىنويسد:اين شعب كوچكى است كه به كوه ابو قيس چسبيده و در برابر آن،اجياد كبير در ابتداى خانه هشام بن ابى العاص و خانه زهير بن ابى اميه تا برسد به مسجد المتكا قرار دارد. (8) همو در جاى ديگرى درباره مساجدى كه حضرت در آنها نماز خوانده مىنويسد:و مسجد باجياد و موضع يقال له المتكا.پس از آن چند نقل آورده كه عدم قطعيت موضع مذكور را به عنوان محل اقامه نماز پيامبر-ص-نشان مىدهد;با اين حال مىنويسد:قطعى است كه رسول خدا-ص-در اجياد نماز خوانده است. (9) محقق كتاب اخبار مكه ازرقى نوشته است:مسجد المتكا در شعبى است كه چاه عكرمه در آن است و آن در اجياد صغير،در دامنه كوه خندمه واقع شده است.
مسجد مختفى
تا سالها قبل،مسجدى در پشتخانه آن حضرت در شعب ابى طالب بوده كه به نام«مسجد مختفى»شناخته مىشده است.به نقل فاكهى،خانه ابو لهب در كنار خانه خديجه و رسول خدا-ص-بوده است. (1) او همراه همسرش به آن حضرت آزار مىرساندند.فاكهى مىنويسد:در خانه خديجه سنگى خارج از خانه بود كه بنا به نقل سليم بن مسلم،يا فردى ديگر از مردم مكه،رسول خدا-ص-در وقتى كه مخالفان از خانه عدى بن حمرا و خانه ابو لهب سنگ بر خانه آن حضرت مىريختند در پشت اين سنگ مخفى مىشد.اندازه اين سنگ يك ذراع و يك وجب بوده است. (2) اين محل به«مسجد مختفى»شهرت داشته و تا قبل از خراب شدنش،در زمان روى كار آمدن عبد العزيز سعودى،بناى كوچكى داشته است.
مسجد حمزه
اين مسجد منسوب به حمزه است و در منطقه مسفله،در نزديكى تلاقى خيابان ابراهيم و خيابان حمزة بن عبد المطلب قرار دارد.
مسجد حمزه،مسجد كوچكى بود و در بازسازى آن،كه به سال 1375 ه.ق.صورت گرفت، مساحتش به 160 متر مربع رسيد.حمزة بن عبد المطلب،عموى رسول خدا-ص-و از سرداران بنام سپاه اسلام بود.او در مكه به رسول خدا-ص-ايمان آورد و سبب تقويت اسلام در مكه شد.بعد از هجرت،در جنگ بدر شجاعانه جنگيد و در جنگ احد به شهادت رسيد.رسول خدا او را سيد الشهدا ناميد.
مسجد بلال
اين مسجد منسوب به بلال است و بر فراز كوه ابو قيس بوده كهمساحتى حدود يكصد متر مربع داشته است.در طرحهاى جديد توسعه و بناى كاخهايى كه براى ميهمانان دولتسعودى بر فراز كوه ابو قبيس ساخته شده،اين مسجد از ميان رفته و اكنون اثرى از آن بر جاى نمانده است!
بلال بن ابى رباح،از نخستين گروندگان به اسلام بود.او شكنجههاى سخت از سوى مشركان ديد;اما مقاومت كرد و با فرياد«احد،احد»خود آنها را آزار داد.وى پس از فتح مكه،بر بام كعبه ايستاد و بانگ اذان سر داد.برخى هم گفتهاند كه روى كوه ابو قبيس اذان گفته و محل اذان گفتن وى مسجد شده است.چنين به نظر مىرسد كه بعدها كسى به ياد و نام بلال اين مسجد را بر فراز ابو قبيس ساخته است.
مسجد ابو بكر
يكى ديگر از مساجد قديمى مكه،مسجدى است منسوب به ابو بكر;گفتهاند كه رسول خدا-ص-به هنگام هجرت،كه در شب به سوى غار ثور مىرفت و ابوبكر وى را همراهى مىكرد،حركتخود را از آنجاآغاز نمود.اين مسجد نيز در منطقه مسفله در نزديكى مسجد حمزه قرار دارد.مسجد مزبور از قرن سوم به اين سو،در مصادر تاريخى ياد شده است.
مسجد فعلى در محل قبلى مسجد بنا شده و فاصله آن تا مسجد الحرام چند صد متر و مساحت آن در حدود 160 متر مربع است.
مسجد غدير خم
در سه مايلى منطقه جحفه،در محل غدير خم،جايى كه رسول خدا-ص-على بن ابى طالب را به امامت منصوب كرد،مسجدى با نام«مسجد غدير»بوده است.در روايات اهل بيت-عليهم السلام-از اين مسجد ياد شده و نماز خواندن در آن توصيه گرديده است. (12) گزارش اين مسجد در قرنهاى مختلف،در كتابهاى تاريخى ثبت است.به دليل روايات مربوط به مسجد غدير،فقهاى شيعه در آثار خود استحباب خواندن نماز توسط زائران را در اين مسجد ياد آور شدهاند. (13)
مسجد كوثر
مسجد كوثر يكى ديگر از مساجد منا بود و گفتهاند كه سوره كوثر در اين مسجد بر رسول خدا-ص-نازل شد.اين مسجد در جريان ساختمان پلهايى كه در اطراف منا ايجاد شده،از بين رفته است.
خانه حضرت خديجه كبرى
خانهاى كه منسوب به حضرت خديجه-س-مىباشد،محلزندگى مشترك پيامبر-ص-و همسرش خديجه و مولد فاطمه-س-بوده است.اين خانه مورد عنايت مسلمانان و يكى از بهترين مكانهاى مكه شناخته مىشده است.در نقشهاى كه از اين خانه در دست است،مصلاى رسول خدا-ص-و مولد فاطمه-س-در آن مشخص شده است.متاسفانه اين محل نيز توسط دولتسعودى تخريب گرديد و تنها با اصرار شهردار مكه،مدرسهاى براى حفظ قرآن،به جاى آن ساخته شد.گويا بعدها اين مدرسه هم از ميان رفته است.
كوه حرا،و غار حرا
كوه حرا به نام«جبل النور»،«جبل القرآن»و«جبل الاسلام»نيز معروف است.اين كوه كه يكى از مكانهاى مقدس مكه و از آثار مذهبى باقيمانده از عصر رسالت به شمار مىرود،در شمال شرقى مكه،در مسير جادهاى واقع شده كه به سمت عرفات مىرود و در فاصله 5/1 كيلومترىسمت راست آن جاده قرار دارد.
در غار به سمتشمال است و فضاى آن گنجايش تقريبى پنج نفر نشسته را دارد.ارتفاع غار نيز به اندازه قامتيك انسان است.
غار حرا محل عبادت رسول خدا-ص-بوده و آن حضرت روزهايى از ايام سال،به ويژه ماه مبارك رمضان را در آنجا بسر مىبرده است.در همين غار بود كه نخستين بار بر رسول خدا-ص-وحى نازل گرديد و آيات آغازين سوره علق براى آن حضرت خوانده شد.از اين رو، اين غار از جمله بهترين و متبركترين نقاط مكه محسوب مىشود و مسلمانان آگاه و توانمند براى زيارت بدانجا مىروند.كوه ثبير نيز كه در برابر كوه حرا در سوى ديگر جاده قرار دارد،از مكانهاى مقدس به شمار مىرود.گفتهاند كه خداوند از اين كوه گوسفندى را براى ذبح نزد اسماعيل-ع-فرستاده است.دولتسعودى به دليل داشتن باورهاى مذهبى ويژه خود،كمترين اعتنايى به متبرك بودن اين كوه نداشته و در بهبود شرايط آمد و شد به آنجا اقدامى نمىكند، به عكس محل عبور براى بالا رفتن،بسيار كثيف و مملو از گدايان خارجى است كه وضعيت بسيار مشمئز كنندهاى دارد.حداقل،زمانى كه مؤلف موفق به رفتن به حرا شد وضعيت چنين بود.
كوه ثور،غار ثور
كوه ثور،كوهى است بزرگتر از كوه حرا كه در جنوب شرقى مسجد الحرام و در فاصلهاى دورتر نسبت به مكه واقع شده است.گويند اين كوه به نام شخصى است كه به«ثور بن منات»معروف بود.
سه كوه متصل به يكديگر را به نام ثور مىشناسند و غار ثور در سومين كوه قرار دارد.زمانى كه مشركان مكه به قصد كشتن رسول خدا-ص-بسيجشدند،آن حضرت از خانه خود خارج شد و در راه با ابو بكر روبرو گرديد،به همراه وى به سمت جنوب مكه به راه افتاد،در حالى كه بايد به سمتشمال،يعنى يثرب مىرفت،اما براى مخفى نگاه داشتن مسير چنين كرد.آنها وارد غار ثور شدند و مدت سه روز در آن مخفى بودند.
مشركان تا نزديكى غار ثور آمدند،اما به اعجاز الهى،عنكبوتان تارهايى را بر در غار تنيدند تا مشركان را از رفتن به درون آن منصرف كنند;چرا كه با ديدن تارهاى عنكبوت تصور كردند كه كسى وارد غار نشده است.خداوند در قرآن از اين غار ياد كرده است. (10) كوه ثور در ميان چند خيابان،با نامهاى خيابان ثور،جاده طائف و جاده كدى قرار گرفته است.
قبرستان ابو طالب-ع-
قبرستان ابو طالب يكى از زيارتگاههاى مسلمانان در مكه به شمار مىآيد.اين مكان را به نام مقبره معلى(يا معلاة)و مقبره بنى هاشم نيز مىشناسند.قبرستان ابو طالب محل دفن بسيارى از افراد خاندان بنى هاشم و برخى از نزديكترين ياران رسول خدا-ص-است.يكى از چهرههاى مهم بنى هاشم،عبد المطلب است.او از افراد بسيار با شخصيت مكه بود و در ميان عربها نفوذ فراوان داشت.عبد المطلب دو سال سرپرستى رسول خدا-ص-را عهدهدار بود. اعمال او همچون سنتى در ميان عربها مورد پيروى قرار مىگرفت.
چهره شاخص ديگر،ابو طالب است.وى در پرده تقيه توانستحمايتى سخت از رسول خدا-ص-به عمل آورد.او در برابر انواع تهديدهاى قريش،حاضر به تسليم رسول خدا-ص-نشد و حمايت آشكار خود را از آن حضرت اعلام مىكرد.اشعار بسيار زيادى از ابو طالب بر جاى مانده كه علاوه بر ايمان عميق او،نشان دهنده چهره ادبى اين بزرگمرد هاشمى است.اين اشعار در ديوان وى،كه در قرن سوم فراهم آمده،موجود و به چاپ رسيده است.
مدينه منوره
مقدمه در شناختيثرب
شهر يثرب كه بعد از ورود رسول خدا-ص-«مدينة النبى»و پس از آن به اختصار«مدينه»خوانده شد،در مسير«طريق الهجره»در فاصله تقريبى 450 كيلومترى شمال مكه قرار دارد.مهمترين نكته در جغرافياى داخلى مدينه اين است كه شهر در ميان دو رشته حره (9) واقع شده كه يكى در شرق و ديگرى در غرب آن قرار دارد.ناحيه جنوبى يثرب هم كمى سنگلاخ است و در قسمتشمالى،در ميان كوه احد،در شمال غرب و كوه سلع در غرب مدينه،فضاى نسبتا بازى وجود دارد كه بيشتر،زمينهاى كشت و نخلستان بوده است.
پيش از اسلام،قبيلههاى يهود و عرب در نواحى مختلف ميان اين دو حره و حوالى آن زندگى مىكردند.قبايل يهودى عبارت بودند ازبنى قينقاع،بنى نضير و بنى قريظه كه عمدتا در جنوب و جنوب غرب مدينه در منطقه عوالى (10) مىزيستند.
دو قبيله مهم عربى،كه پس از يهود در اين ناحيه ساكن شده بودند،عبارت بودند از اوس و خزرج.آنها خود به طوايف مختلفى تقسيم مىشدند.جمعيت عرب يثرب بسيار بيش از يهوديان بود.در ميان دو قبيله عرب،نزاعهاى زيادى جريان داشت.اين نزاعها به ميان قبايل يهود نيز سرايت كرده بود.
اوس و خزرج هر دو از قبايل جنوبى جزيرة العرب بودند كه قريب يكصد و پنجاه سال قبل از اسلام به يثرب آمده بودند.همانگونه كه در نقشه آشكار است،يثرب تنها به يكى از واحههاى ميان دو حره شرقى و غربى اطلاق مىشده اما به تدريج نام تمامى اين نواحى شده است!
وضعيت طبيعى مدينه نسبت به مكه بسيار بهتر و داراى زمينهاى حاصلخيز و آب نسبتا مكفى است.در مدينه چندين وادى وجود داشته كه آب اين منطقه را تضمين مىكرده است. قبايل عرب هر كدام در بخشى از آن سكونت داشتهاند.در واقع تركيب جمعيتى شهر مدينه قبيلهاى بوده است.بيشترين جمعيت در منطقه عاليه مدينه از جنوب شرقى به سمت جنوب غربى شامل عصبه،قبا،قربان،و عوالى سكونت داشتهاند.بخشهايى از جمعيت هم در مركز مدينه،جايى كه بعدها مسجد النبى ساخته شد مىزيستند و شمارى در شمال مسجد النبى-ص-در راه احد ساكن بودند.گروهى نيز در غرب،در كناره كوه سلع و از آنجا به سمت جنوب در منطقه عصبه سكونت داشتهاند.
مناطقى كه اوس و خزرج و يهود در آنها سكونت كردند،بويژه قسمتهاى جنوبى،در دو سوى غرب و شرق كه به عوالى و قبا و عصبه شهرت دارد،از پر جمعيتترين مناطق با آب فراوان و مزارع گسترده مىباشد;چرا كه شبكهاى از بهترين واديها،همچون وادى مهزور از شرق،وادى يذينب از جنوب شرقى و وادى رانوناء از جنوب و بخشى از وادى بطحان،كه در مسيرش به شمال غرب به اين واديها مىپيوندد،در مناطق مزبور جريان دارد.ترديدى نيست كه اين واديها و چاهها در سمت عوالى،قبا و عصبه،از مهمترين عوامل در تمركز جمعيت در آن نواحى و پرداختن آنان به كشاورزى در شكل گسترده بوده است.
مسجد النبى-ص-
شريفترين مسجد پس از مسجد الحرام،مسجد النبى در مدينه منوره است.رسول خدا-ص-درباره نماز خواندن در اين مسجد فرمود:
«صلوة فى مسجدى هذا خير من الف صلوة فيما سواه من المساجد الا المسجد الحرام.»
«يك نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در ديگر مساجد است،مگر در مسجد الحرام.»
آنگاه كه رسول خدا-ص-وارد يثرب شد،همه طوايف و افراد سرشناس مايل بودند تا ميزبان ايشان باشند،اما آن حضرت فرمود:در جايى توقف خواهد كرد كه شترش زانو بزند.شتر در زمينى كه اكنون مسجد است،زانو زد.آن حضرت در خانه ابو ايوب انصارى مسكن گزيد.زمين مسجد را از صاحبان آن خريد و سنگ بناى مسجد را نهاد.همه اصحاب از زن و مرد با اشتياق شروع به ساختن مسجد كردند.خود رسول خدا-ص-نيز با تمام توان در ساختن مسجد شركت كرد.مسجدى كه حضرت بنا كرد،از چند جهت،با آنچه امروز در جاى آن ساخته شده تفاوت دارد،زيرا در زمينى محدودتر و با بنايى سادهتر و خلوص بيشتر بود.اين مسجد در گذر زمان بارها توسعه يافته تا اين كه به شكل كنونى در آمده است.
ساختن مسجد سبب شد تا جمعيت زيادى از مهاجران و حتى ساكنان محلهاى ديگر،در اطراف مسجد خانههايى بنا كنند.به دنبال اين امر بود كه شهر در اطراف مسجد شكل گرفت.
مسجد رسول خدا-ص-در نخستين بناى خود در مساحتى حدود 2071 متر مربع بنا گرديد با ديوارهاى خشتى و گلى و پايههايى از تنه درختان خرما.سقف مسجد را هم با شاخههاى درختخرما پوشانده بودند،بطوريكه در هنگام باران،آب بر سر و صورت نمازگزاران مىريخت و زمين در زير پيشانى رسول خدا-ص-و اصحاب،گلى بود.قبله مسجد به سمتشمال و در جهت بيت المقدس بود.مسجد با همين بنا براى هفتسال محل برگزارى نماز جماعت،نماز جمعه و خطبههاى رسول خدا-ص-بود.در سال هفتم هجرت،با گسترش اسلام و افزايش شمار مسلمانان،ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد.رسول خدا-ص-بر طول و عرض مسجد افزود تا آنكه مساحت مسجد به 2475 متر مربع رسيد.در اين توسعه،شكل مسجد به صورت يك مربع در آمد.قبله مسجد نيز از سال دوم هجرى از شمال به سمت جنوب تغيير كرد و از آن پس نه به سوى بيت المقدس كه قبله يهود بود،بلكه به سوى مكه نماز خوانده مىشد.
مساجد و اماكن متبرك جنوب مدينه
جنوب مدينه از نقاط پر آب و حاصلخيز مدينه به شمار مىآيد.با اين حال اين منطقه نيز حره كوچكى دارد و از زمينهاى سنگلاخ بىبهره نيست.نخلستانهاى زيادى هم در آن قرار دارد.اين منطقه به طور عمده شامل عصبه در جنوب غربى،قبا در جنوب و قربان و عوالى در جنوب شرقى است.در اينجا مساجد و اماكن متبركه اين بخش را با شرحى از مسجد قبا آغاز مىكنيم:
مسجد قبا
منقطه قبا در فاصله شش كيلومترى جنوب مسجد النبى قرار دارد و از نقاط خوش آب و هوا و از جمله مناطق زراعى و پر آب اطراف مدينه به شمار مىآيد.به همين دليل نخلستانهاى زيادى در قبا وجود داشته و دارد.اين منطقه به دليل واقع شدن در جنوب شهر،اولين محلى بود كه از رسول خدا-ص-استقبال كرد.آن حضرت پس از رسيدن به قبا،چند روزى را در آنجا بسر بردند تا آن كه امير مؤمنان،على-ع-و برخى ديگر از اعضاى خانوادهاش به ايشان پيوستند،آنگاه همگى راهى يثرب شدند.
در چهار روزى كه رسول خدا-ص-در قبا بود،مسجدى در اين ناحيه بنا فرمود كه طى آن تنها ديوارى از سنگهاى حره بر گرد آن كشيده شد.البته تا زمان توسعه وليد مسجد سقف نداشتيا اگر هم داشت از همان شاخههاى خرما بود.
بنا به نقل روايات بسيار،مسجد قبا مصداق آيه« لمسجد اسس على التقوى من اول يوم احق ان تقوم فيه » (1) مىباشد.اين آيه اشاره به اين نكتهكه اين مسجد از روز نخست بر پايه تقوا ساخته شده و لذا سزاوار است تا رسول خدا-ص-نه در مسجد ضرار در اين مسجد نماز بگزارد.به دليل نزول همين آيه در شان مسجد قبا،در آن زمان مسجد قبا را به نام«مسجد التقوى»مىشناختند. (2) اين آيه در برابر مسجد ضرار ساخته شده كه آن هم در قبا بوده و اساس آن بر پايه نفاق ساخته شد.
مسجد جمعه
پيامبر-ص-در ادامه مسير از قبا به يثرب،در ميان قبيله بنى سالم براى نخستين بار نماز جمعه را اقامه كرد و همين مساله سبب شد تا محل نماز خواندن رسول خدا-ص-به عنوان«مسجد الجمعه»شناخته شود.نامهاى ديگر آن،«مسجد عاتكه»و«مسجد الوادى»(وادى رانونا)است.اين مسجد نظير مسجد النبى از خشت و گل ساخته شده بود و سقفى كوچك داشت.مسجد جمعه بعدها با سنگ ساخته شد،اما تا قرن هشتم مساحت آن بسيار كم بود.در قرن نهم هجرى،مسجد باز سازى شد و طول آن از شمال به جنوب 10 متر و عرض آن از شرق به غرب 25/8 متر بوده و شبستان مسقفى نيز داشته است.اين مسجد در دوره عثمانى اندكى بزرگتر و از اساس بنا شد.قبل از بازسازى جديد آن،سيد حسن شربتلى كه اين مسجد در ميان باغ وى بوده آن را بازسازى مختصرى كرده است.بناى فعلى آن،كه بسيار مجلل ساخته شده،از دوره سعودى است.
در برخى نقلها آمده است كه قبل از رسول خدا-ص-نيز مسلمانان مدينه،اقامه جمعه مىكردهاند.اين مطلب چندان ثابتشده نيست.در هر حال،اولين نماز جمعه رسول خدا-ص-در همين مسجد اقامه شده است. از طريق ياقوت حموى آگاهيم كه تا قرن هفتم مسجد ضرار كه در برابر مسجد قبا از سوى منافقان در محله قبا ساخته شده به صورت ويرانه بوده است.حموى مىگويد:زائرانى كه براى خواندن نماز به قبا مىآيند نزديك مسجد ضرار رفته لگدى به آن مىزنند و مىروند.
مسجد بنات بنى النجار
مسجدى كوچك در فاصله تقريبى صد مترى،در شمال مسجد جمعه با مساحت تقريبى دوازده متر مربع تا سال 1373 شمسى وجود داشت.اين مسجد از مساجد قديمى مدينه بوده و شايع بوده كه دختران بنى نجار در اينجا ايستاده و وقتى رسول خدا-ص-وارد قبا شدند سرود«طلع البدر علينا...»را مىخواندند.مسجد مزبور در ميان زمينى قرار داشت و گويا به تحريك عوامل وهابى مسجد مزبور تخريب شده است.فاصله آن با مسجد جمعه اندك بوده و شايد توجه برخى زائران به آن،سبب تحريك آنها در از بين بردن اين مسجد شده است.گفتنى است كه تصوير اين مسجد در كتاب تاريخ معالم المدينة المنوره،نوشته الخيارى هم آمده است.
مسجد بنى وائل
اين مسجد از مساجدى است كه رسول خدا-ص-در آن نماز خوانده.گويا بنى وائل كه طايفهاى از اوس بوده در قبا بودهاند اما مطرى گفته كه محل آن در شرق مسجد شمس;يعنى همان مسجد فضيخ بوده است. (6) امروزه اثرى از اين مسجد نيست.
مسجد مصبح
از جمله مساجدى كه در قبا بوده مسجد مصبح است.خيارى نوشته است كه اين مسجد بر فراز تلى است در قبا،در پشت مخازن آب چاه زرقاء.در پاورقى همان كتاب آمده است كه اين مسجد هنوز باقى است،ساختمانى است بدون سقف در كنار مستودعات غسان در قبا،در جنوب غربى مسجد قبا.در حاشيه غربى آن هم بناى مصبح و ثنية الوداع است كه رسول خدا-ص-در آنجا مورد استقبال قرار گرفت. (7) اين غير از ثنية الوداعى است كه در غرب مسجد النبى قرار داشته است.
خانه امام على-ع-
محلى در قبا به نام خانه امام على-ع-بوده است.علامه مير حامد حسين نوشته است:«سپس به خانه على بن ابى طالب-ع-مشرف شدم،محل عبادت حضرت را در خانهاش زيارت كردم و در آن مكان نماز گزاردم.جايگاهى در خانه حضرت قرار دارد كه گويند حضرت زهرا-س-در آنجا با آسياب دستى آرد تهيه مىكرده.محل عبادت حضرت زهرا-س-را نيز زيارت نمودم و در آن مكان نماز گزاردم. (15)
خانه امام سجاد-ع-
در امتداد شارع العوالى كه اكنون به عنوان شارع على بن ابى طالب-ع-نام گرفته،زمانى كه به سمت قبا مىرويم در محله قربان،ساختمانى است با عنوان معهد دار الهجره.در كنار آن(سمت راستساختمان)زمين فراخى است.بين اين زمين و معهد،ساختمانى است كوچك بدون در ورودى;يعنى به تمام معنا مسدود است.بنا به نقل برخى،در گذشته مشهور بوده كه اينجا خانه امام سجاد-ع-بوده است.جلوى آن زمين باز،زمين فوتبال و برابر اين زمين و معهد هم خيابان است.پشت آن خانه هم نخلستان است.در منابع مكتوب به چيزى در اين باره بر نخورديم.
مسجد امام على بن ابى طالب-ع-
از ميان شش مسجد موجود،همان گونه كه از نقشه معلوم مىشود،مسجدى نيز اختصاص به على بن ابى طالب-ع-دارد.آنچه از مساجد سبع در متون قرون نخستين هجرى ياد شده،تنها مسجد فتح،مسجد سلمان و مسجد على بن ابى طالب-ع-است.برخى از محققان بر آنند مسجدى كه اكنون به نام ابوبكر شهرت دارد همان مسجد على-ع-است،كما اين كه مسجدى كه با نام مسجد على-ع-شناخته مىشود،مسجد ابو بكر است.مىدانيم كه امير المؤمنين-ع-نقشى بسيار اساسى و مهم در جريان غزوه احزاب داشته و طبعا به نام او و سلمان،مسجدى از قديم در اين ديار باقى مانده است. (3)
گذشت كه مسجدى نيز به نام امير مؤمنان-ع-در مناخه،در نزديكى مصلى وجود دارد و گويا امام در آنجا(در جريان محاصره عثمان)نماز عيد را برگزار كرده است.
مسجد سلمان
يكى ديگر از مساجد اين ناحيه،مسجدى است منسوب به سلمان فارسى.سلمان با پيشنهاد كندن خندق،نقش مهمى در جنگ احزاب داشته است.اين مسجد در گذر زمان آباد شده و مورد عنايت زائران حرم نبوى بوده است.مورخان و سفرنامه نويسان نيز به وجود آن اشاره كردهاند.اينمسجد داراى شبستان و صحن است و 50/8 متر طول و 7 متر عرض دارد.در منابع شيعى آمده است كه در مسجد سلمان فارسى نماز خوانده شود. (4)
مسجد ابو بكر
پايينتر از مسجد سلمان،مسجد ابوبكر قرار دارد.اين مسجد نيز بر زمينى مرتفع قرار گرفته كه با پشتسر گذاشتن چند پله مىتوان به آن رسيد.ساختمان اين مسجد،همانند مسجد فتح از دوره عثمانى باقى مانده است و اصلاحاتى در آن صورت گرفته است.
مسجد ديگرى نيز منسوب به ابو بكر در مناخه و در فاصله نزديك با مسجد مصلى قرار دارد. محتملا اين مسجد همانند برخى از مساجدديگر همين منطقه به دست عمر بن عبد العزيز ساخته شده است.مساحت اين مسجد در حدود 200 متر مربع است.
مسجد عمر
مسجد ديگر اين منطقه كه پايينتر از مسجد ابو بكر(جنوب شرقى آن)قرار گرفته،مسجد منسوب به عمر است.به نوشته يك محقق،تا قرن نهم هجرى،هيچ نشانى از اين مسجد در منابع ديده نشده است.همو احتمال قريب به يقين داده كه مسجد اندكى قبل از سال 1303 قمرى ساخته شده است.مساحت مسجد عمر 123 متر مربع است.به نام همين خليفه مسجدى نيز در مناخه وجود دارد.
قبرستان بقيع
يكى از پر خاطرهترين مكانهاى مدينه،بقيع است;جايى كه نخست آن را بقيع الغرقد مىناميدند.«غرقد»نوعى درخت بوده كه در گذشته،در محل اين قبرستان و يا در كنار آن قرار داشته و محتملا به تدريج با گسترش قبرستان،آن درختها-كه به نظر برخى توتستان بوده-از ميان رفته است.بقيع پيش از اسلام،گورستان مردم يثرب بوده و پس از اسلام نيز به عنوان مهمترين گورستان مدينه شناخته شده است.اين گورستان با وسعت نسبتا زياد خود،در طول قرون مختلف اسلامى مدفن صحابه،تابعين و مهمتر از همه،چهار تن از امامان-عليهم السلام-بوده و از اين رو محل زيارت تمامى زائران مدينه منوره است.بقيع در ناحيه شرقى مسجد النبى و تقريبا در فاصله دويست مترى آن قرار دارد.اين قبرستان تا يكصد سال پيش خارج از حصار قرار داشت،اما اكنون تقريبا در ميان شهر مدينه واقع شده و با چهار خيابان محاصره گرديده است;ستين،عبد العزيز،ابى ذر،باب العوالى.
بقيع در زمان رسول خدا-ص-نيز زيارتگاه بوده و آن حضرت برخى شبها خانه را ترك كرده و تنها به بقيع مىرفته و در آنجا به راز و نياز با خدا مىپرداخته است.برخى دختران آن حضرت و نيز برخى از ياران نزديكش در بقيع مدفونند;كسانى چون عثمان بن مظعون كه از صحابى مورد علاقه رسول خدا-ص-بود.
قبرستان بقيع تا قبل از تسلط آل سعود،قبههاى متعددى داشت كه بر روى قبور خاصى ساخته شده بود.اما اكنون به صورت فضاى باز و سادهاى در آمده است و قبرها جز نشانى ساده،به صورت سنگى كه بالاى سر آنها گذاشته شده،چيزى ندارد.با وجود اين،تعلق خاطر مسلمانان به مدفون شدگان بقيع باعث گرديده است تا قبر عدهاى از بزرگان مدفون،مشخص باقى بماند;گرچه به مرور زمان،قبور صدها بلكه هزاران تن از صحابه و تابعين به دست فراموشى سپرده شده و قبر آنان نا مشخص مانده است.
مدفون شدگان در بقيع
قبر امامان شيعه
مهمترين دفن شدگان بقيع از ديدگاه شيعيان،چهار تن از امامان معصوم هستند كه در كنار يكديگر به خاك سپرده شدهاند.
1.امام مجتبى-ع-
2.امام سجاد-ع-
3.امام باقر-ع-
4.امام صادق-ع-
قبر منسوب به حضرت فاطمه-س-
درباره محل دقيق قبر آن حضرت و اين كه آيا در خانه خود مدفون شده يا در بقيع،نمىتوان با قاطعيت اظهار نظر كرد.شواهدى وجود دارد كه نشان مىدهد آن حضرت در بقيع مدفون گرديده،همان گونه كه شواهدى حكايت از آن مىكند كه در خانه خود،كه اكنون در حجره شريفه قرار دارد،دفن شده است. (2) در احاديث امامان شيعه،نوعا محل دفن،خانه خود حضرت معرفى شده است. (3) به همين دليل علماى برجسته شيعه نظير شيخ صدوق،شيخ مفيد، شيخ طوسى،ابن طاووس و علامه مجلسى مدفن حضرت را خانه خودش،كه بعدا در مسجد قرار گرفت،مىدانند. (4) محلى كه به عنوان قبر آن حضرت در بقيع مشخص شده،پايينتر از قبور ائمه چهارگانه،در قسمت راست(شمال غرب)آنها قرار گرفته است و احتمال دارد كه اينجا محل قبر فاطمه بنت اسد باشد.
مسجد بقيع
اين مسجد به نام مسجد ابى بن كعب مشهور بوده و در داخل ديوار قبرستان بقيع قرار داشته است.گفته شده كه رسول خدا-ص-فراوان در آن مسجد نماز گزارده است.از اين مسجد نيز اثرى بر جاى نيست.
منابع
1- تاريخ المعالم المدينة قديما و حديثا،ص 133
2-المغازى،ج 1،ص 219
3-المدينة بين الماضى و الحاضر،ص 374
4 -ابن شبه روايتى نقل كرده و در آن تصريح شده كه حضرت داخل اين غار در كوه احد نشدند.تاريخ المدينة المنوره،ج 1،ص 76
5-المغازى،ج 1،ص 249
6-احد،ص 24 و 25
7-سفرنامه مكه،حسام السلطنه،ص 154(سال 1297 ه.ق.)
8-بحار الانوار،ج 97،ص 225