مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 850
  • بازدید دیروز : 3661
  • بازدید کل : 13106966

مديريت مشارکتي


مديريت مشارکتي

 

مقدمه :

" مديريت را توانايي استفاده موثر از منابع محدود به منظور رسيدن به هدف هاي مطلوب تعريف کرده اند "اما آيا مديريتي قادر به استفاده موثراز منابع محدود به منظور رسيدن به هدفهاي مطلوب مي باشد؟کداميک از نظام هاي مديريتي / رياستي / مشارکتي و..... مي توانند اهداف مديريت را که از جمله افزايش بهره وري است تاٌمين کنند ؟

توجه به توليد و افزايش بهره وري کل و استفاده بهينه از منابع موجود در جامعه از ضروريات حياتي دنياي امروزي است در اين ميان " مديريت مشارکتي " به عنوان ابزاري مناسب جهت بالا بردن بهره وري و پيشبرد سازمان ها به سوي اهدافشان مي باشد با ياري جستن از مشارکت و مشورت توانستند مخاطرات تصميم گيري را کاهش بدهند وبه همين دليل ضمانت اجرايي تصميمات متعد د بيشترميشود و دامنه بصيرت و آگاهي مشورت کننده گسترده تر و روحيه کار تقويت مي شود .

 

مديريت مشارکتي:

به زعم جريس ار جريس "وارن بنيس" "رنسيس ليکرت" براي دستيابي به تعهد کارکنان در کار رضايت شغلي و بهره وري مؤثر مشارکت کارکنان در تصميم گيري امري حياتي و بنيادي است. از طرفي مشارکت يک ضرورت اخلاقي نيست بلکه تنها يک فن از فنون مديريتي است که فقط در برخي از موقعيتها شايسته و مناسب است در برخي از موقعيتهاي ديگر مشارکت مي تواند به رضايت شغلي و بهره وري کمتر بيانجامد. در چنين حالت هايي روي آوردن مديران به مشارکت مي تواند يک رفتار غير اخلاقي در برابر سهامداران و کارکنان به شمار آيد. به عبارت ديگر مشارکت به تنهائي هدف نبوده بلکه به عنوان وسيله اي براي ارتقاء کارائي مطرح مي شود. در مجموع مي توان ادعا نمود که استفاده از مشارکت و همکاري کارکنان هدفهائي نظير ايجاد احساس تعلق در کارکنان آگاهي از نظرات کارکنان و پرورش استعدادها را به دنبال داشته باشد.

 

تعريف مشارکت:

مشارکت يک درگيري ذهني و عاطفي براي يک شخص در موقعيتهاي گروهي است که او را مبر مي انگيزاند تا براي دستيابي به هدفهاي گروهي تلاش کند و در مسئوليتهاي کار شريک شود. در مشارکت تمام فکر و روح فرد درگير است و تنها مهارت و کحارداني وي درگير نيست. اين درگيري روانشناختي است و نه جسماني.

 

مقتضيات مشارکت:

کاميابي مديريت مشارکتي به سه عامل اقتضائي وابسته است: ساختار – جهت گيري – فرايند – اشکارترين متغير ساختاري اندازه و بزرگي سازمان است. سازمانهاي کوچکتر در بکار بستن مديريت مشارکتي کامياب تر مي باشند. در فناوري و فرايند کار نيز مشارکت سازماني اثر مي گذارد به نظر لاوريج تأثير فناوري و فرايند کار بر مشارکت را به چهار دسته عمده مي توان تقسيم کرد:

1) مشارکت هنگامي مطلوب خواهد بود که در فرايندکار کارکنان را در واحدهاي کار بهصورت چهره به چهره به هم نزديک کند و نه آنکه آنان را از هم جدا سازد.

2) مديران از مشارکت هنگامي استقبال ميکنند که ساختار قدرت درون سازمان به صورت خود کامه نباشد.

3) مشارکت تا جائي هوادار خواهد داشت حکه جريان و گردش کار زير فشار مهلت هاي فوري براي کالا يا خدمات بر مبناي ظوابطي که از سوي ديگران معين شده است قرار نگيرد.

4) مشارکت هنگامي مطلوب خواهد بود که فرايند کار را بتوان از هم جدا و باز کرد بي انکه براي جمع و جور کردن آن به فرآيند پر زحمت هماهنگي نيازي نباشد.

 

مديريت مشاركتي در سازمان هاي خيريه

اصولا ديدگاه مديريت در سازمانهاي غير دولتي با برداشت مديريت در سازمانهاي دولتي كاملا متفاوت و از نوعي ديگر است. چرا كه هدف در تشكلهاي غير دولتي با سازمانهاي دولتي فرق مي كند. به نظر مي رسد در تشكلهاي غير دولتي و NGOs هرم مديريت از پايين به بالا و در جهت منافع بهره برداران و جامعه هدف مي باشد كه قاعدتا در ديگر سازمانهاي رسمي اين امر اتفاق نمي افتد. اگرچه عنوان مديريت مشاركتي شايد عنوان مناسبي براي بحث نباشد اما انچه كه امروزه در دنيا شاهد آن هستيم مديريت در سازمانهاي خيريه به صورت هيئت مديريه يا هيئت امنا و ساير اشكال مديريتي مي باشد و از حالت رئيس و مرئوسي كاملا جدا شده است. اهداف سازماني و توسعه سازماني در تشكلهاي غيردولتي به شكل كاملا متفاوت تعريف و تفسير مي گردد.

 

فوايد مشارکت:

  • پاسخ سريع به برنامه ريزي ها
  • تعيين استراتژي ها و راه حل ها
  • ارتقاء تعهد و مسئوليت پذيري در اجراي تصميمات
  • نوآوري بيشتر و استفاده مناسبتر از فرصت ها
  • احساس کرامت و ارزش در کارکنان

 

مشارکت در مديريت عبارتست از:

  • ايفاي نقش از طريق اظهار نظر
  • ارائه پيشنهاد
  • تصميم گيري و قبول مسئوليت در زمينه فعاليت هاي سازمان
  • انتخاب نوع کار
  • (T.Q.M)

وجود دارد که اين نگرش با تکيه بر مشارکت و همکاري کارکنان پس از جنگ جهاني دوم در ژاپن تجربه شد.

مديريت کيفيت فراگير :

نگرشي است که بر مبناي آن مديريت سازمان با مشارکت کارکنان / مشتري و به عبارت ديگر کليه عناصر به کار گرفته شده از توليد تا مصرف کالا در جهت بهبود کيفيت توليد کهبه جلب رضايت مشتري منجر مي شود تلاش مي کند.

 

راههاي مشارکت و همکاري :

مناسب ترين افراد که قادرند مشکلات و مسائل کاري را حل کنند خود افرادي هستند که کار را انجام مي دهند .

بنابراين بايد راههايي را به وجود آورد که افراد بتوانند به ارائه نقطه نظرهاي خود به بهبود روال کار در بخشي که فعاليت مي کنند بپردازند .

 

سه راهي که براي فراهم کردن چنين زمينه اي وجود دارد بدين شرح هستند که :

1- نظام پيشنهادها :

کارکنان پيشنهاد هاي خود را به کميته اي که براي ارزيابي پيشنهاد تشکيل مي شود ارائه مي دهند و پيشنهاد کنندگان بر طبق ضوابط خاصي مورد تشويق قرار مي گيرند.

 

2- گروه هاي کنترل کيفيت :

گروه هايي متشکل از کارکنان يک بخش به صورت داوطلبانه بوجود مي آيد اين گروه ها در جهت بهبود فعاليت ها به طور منظم تشکيل جلسه داده و به ارائه روشهايي براي بهبود کيفيت مي پردازند .

 

3- تشکيل تيم :

به منظور حل مشکلات خاصي که وجود دارد يا براي اجراي بعضي از طرح ها نياز به همکاري و همفکري افراد مختلف از بخشهاي مختلف وجود دارد . ايجاد تيم هاي متشکل از اين افراد راه حلي براي دستيابي به چنين هدفي است ضمن آنکه همکاري در قالب گروهها و تيم ها کار را لذت بخش مي سازد. اين تيم ها مي توانند از نيروهاي کارشناس مربوط به همان رشته کاري تشکيل شده باشند .

 

تجربه ژاپن از مديريت مشارکتي :

معجزه اقتصادي ژاپن بعد از جنگ جهاني دوم که پايه هاي آن از سالهاي دهه پنجاه ميلادي بنا نهاده شد و روند حرکت آن آهسته ولي حساب شده آغاز گرديد به طوري که امروزه اجناس توليدي اين کشور از چنان مرغوبيتي برخوردار شده که عمق پيروزي ژاپن را نشان مي دهد.

يکي از عواملي که باعث افزايش بهره وري و پيشرفت شگفت انگيز ژاپني ها گرديد" مديريت مشارکتي" بود.

نظام مديريت بر مبناي مشارکت درست بر عکس نظام مديريت غربي به همه اجازه مي دهد پيشنهاد کنند و نه تنها پيشنهاد کارکنان را فضولي تلقي نمي کند بلکه به آنها پاداش مي دهد .

ژاپني ها با پياده کردن اصل مديريت بر مبناي مشارکت ظرف مدت سي سال که از اجراي آن مي گذرد راه سيصد ساله غرب را طي کردند به طور مثال شرکت جنرال موتورز امريکا يکي از بزرگترين و موفق ترين شرکتهاي جهاني مي باشد از مديران ژاپني (شرکت تويوتا ) دعوت مي کند تا به امريکا بيايند و مشترکأ کارخانه اي تأسيس کنند که به عنوان مثال محصولش يک خودروي سواري کوچک به نام " نوا " است.

مديريت اين کارخانه با ژاپني ها و کارگرانش تمامأ امريکايي هستند .

قدرت برنامه ريزي و نظام مديريت بر مبناي مشارکت در ژاپن آنقدر قوي است که آنها در کنار منابع انسانيشان بيش از دويست هزار روبات را به کار گرفته و هماهنگي بي نظيري بين آنها به وجود آورده اند.

نظام مشارکتي درژاپن مبتني است بر استخدام مادام العمر . نظام تفکر فراگير و نظام تشکر فراگير.

در اين نظام همه افراد فکر مي کنند و پيشنهاد مي دهند و در قبال آن تشکر و تشويق لازم از شان به عمل مي آيد .

آمار زير نتايج عملي نظام مشارکت در ژاپن مي باشد ( مربوط به سالهاي 1988 و 1987 ) :

بررسي و مطالعات که در 620 سازمان و شرکت انجام شده نشان مي دهد که درصد مشارکت کارکنان در ژاپن در حدود 6/66 درصد بوده است و از پيشنهاد هاي پذيرفته شده در شرکتهاي ژاپن بيش از 80 درصد اجرا مي شود که ثمره اقتصادي ناشي از اجراي اين پيشنهاد ها بيش از 3 ميليارد دلار است . طبق اين بررسي ها به طور متوسط در ژاپن هر نفر در سال 37 پيشنهاد ارائه مي دهد حال فرض کنيم ما نيز در ايران به مرحله اي برسيم که در 20 سال آينده از هر نفر ايراني در سال 10 پيشنهاد بگيريم در اين صورت 600 ميليون پيشنهاد در سال تحول بسيار بزرگي را در کشور ايجاد خواهد کرد .

 

پيامدها و نتايج مشارکت :

1- مشارکت باعث ايجاد تعهد در کارکنان مي شود .

2- مشارکت باعث مي شود که کارها با کيفيت بالايي انجام گيرند.

3- مشارکت به عنوان عامل بروز شکوغايي افکار و ايده هاي تازه و به عنوان عامل تقليل خطا هاي احتمالي است .

4- مشارکت انگيزش را نيرومند مي سازد زيرا کارکنان احساس مي کنند مورد پذيرش بيشتر سازمان هستند و در کارهاي آن در گيرند .

5- مشارکت کارکنان موجب :

  • افزايش کارآيي سازمان .
  • رضايت از شغل .
  • کاهش ضايعات و هزينه ها .
  • تقليل غيبت .
  • و نهايتأ موجب افزايش همکاري کارکنان مي شود .

6- مشارکت احساس مالکيت را فراهم مي آورد يعني انسان احساس مي کند که سهمي در سازمان دارد .

7- مشارکت فرهنگ سکوت را در هم مي شکند . مشارکت وسيله نيرومندي است که انسان را به سخن گفتن و سخن شنيدن وا مي دارد .

8- مشارکت روابط اجتماعي و صنعتي را در کارخانجات / سازمانها و جامعه اصلاح کرده و موجب رشد سريع و باور نکردني اقتصادي و صنعتي جوامع مي شود .

  انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1617

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما