مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 66
  • بازدید دیروز : 2770
  • بازدید کل : 13129388

مقاله40-بررسي افكار و احوالات امين الدوله 207 ص


مقاله40-بررسي افكار و احوالات امين الدوله  207 ص

فهرست

عنوان مطلب

صفحه

چكيده

1

مقدمه

2

كتاب شناسي

3

بخش اول - زندگي نامه امين الدوله

فصل اول - شرح حال ميرزا علي خان امين الدوله از تولد تا ورود به دربار

1- كودكي و نوجواني ميرزا علي خان امين الدوله

2- مجد الملك پدر امين ادوله

3- كساني كه القاب امين الدوله كسب نموده اند.

18

19

19

34

36

فصل دوم – زندگي سياسي امين الدوله( اوضاع سياسي - اجتماعي، اقتصادي )

1- امين الدوله و واقعه رژي

2- سلطنت مظفرالدين شاه

3- امين الدوله و پيشكاري آذربايجان

4-وزارت اعظمي امين الدوله

5- امين الدوله و فراماسونري

فصلسوم– عملكرد سياسي امين الدوله

1- سياست داخلي

2- امين الدوله و روحانيون

3- سياست خارجي

4- روس و انگليس

5- گروگذاري بنادر جنوب

37

37

45

46

47

52

56

56

56

60

61

65

بخشدوم– اقدامات امين الدوله

فصل اول- اقدامات اقتصادي

1- اصلاحات مالي و تفكر استقراض

2- تشكيلات پستي در دوره ناصرالدين شاه

3- رياست ميرزا علي خان منشي حضور در پست (دوره اول از سال 1288-1290 هجري قمري )

4- تاريخچه پيدايش سانسور در پست خانه و كناره گيري ميرزا علي خان امين الدوله از‌كار پستخانه

5-‌دوره‌دوم‌رياست‌امين‌الملك‌(‌امين الدوله از‌1292-1294هجري قمري )

6-تاثير پست خانه در روند اصلاحات جامعه ايران

7- شرح مختصري از خدمات پست خانه در جنبش مشروطيت

8- گمركات

9- كارخانه قند

10- پارك امين الدوله

فصل دوم – اقدامات فرهنگي

1- مدارس رشديه

2- نهضت مدارس جديد

3- تشكيل انجمن ها

4- ادبيات سياسي

67

67

68

75

79

 

82

 

83

84

85

87

90

91

95

95

99

102

104

بخش سوم– رابطه امين الدوله با رجال

فصل اول – امين الدوله و ديگران

1- رابطه امين الدوله با ميرزا ملكم خان

2-رابطه امين الدوله و مشير الدوله

3- رابطه امين الدوله با جعفر قلي ميرزا ملك

فصل دوم – ديدگاه نويسندگان درباره امين الدوله

1- ديدگاه اعتماد السلطنه

2- ديدگاه حسين قلي خان نظام السطنه مافي خصوص امين الدوله

3- ديدگاه ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله

4- ديدگاه افضل الملك

5- ديدگاه ملك الشعراي بهار

6-ديدگاه عبدالحسين نوايي

فصل سوم–مقايسه ي بين شخصيت امين الدوله وامين السلطان

1- امين السلطان

2- امين الدوله

3-سفرهاي امين الدوله و مقايسه آن با امين السلطان

فصل چهارم – عزل

1- عزل و فوت امين الدوله

2- فوت امين الدوله

فصل پنجم- آثار مكتوب

1-خاطرات سياسي ميرزا علي خان امين الدوله

2- سفرنامه مكه

3- شيوه نگارش امين الدوله

بخش چها رم– افكار و عقايد امين الدوله

فصل اول – تاريخچه اصلاحات در ايران

1- اقدامات كلي

2- سير نوگرايي در ايران

 

3- عباس ميرزا

4- امير كبير

5- ميرزا حسين خان سپهسالار

فصل دوم – انديشه ها واقدامات

1- تاثير افكار غرب در انديشه امين الدوله

2- زمينه فكري و خصوصيات اخلاقي

3- ديدگاه امين الدوله در خصوص نظام حكومت

4- ديدگاه امين الدوله در خصوص راهكارهاي نجات ايران

6- ديدگاه امين الدوله در خصوص امتيازات

7- ديدگاه امين الدوله در خصوص اصلاحات

8- ديدگاه امين الدوله در خصوص اقتصاد

9- ديدگاه امين الدوله در خصوص قشون و ارتش

فصل سوم اخلاف و بازماندگان

1-- فرزندان

2-ميرزا محسن خان اميني ( امين الدوله )

3- اشرف الملوك فخر الدوله

4-سرلشكر حسن اميني مجدي

5- دكتر علي اميني

6- ابوالقاسم اميني

7- سرتيپ محمود اميني

107

108

108

112

114

120

120

124

125

126

128

128

130

130

133

136

140

140

144

145

145

150

153

155

156

156

156

 

157

159

161

164

164

165

174

176

177

177

180

181

183

183

183

184

185

186

189

190

نتيجه گيري

192

منابع و مآخذ

198

پيوست ها و تصاوير

208

چكيده

ميرزا علي خان معروف به امين الدوله به سال1260هجري قمري(1222هجري شمسي)در تهران متولد شد. وي فرزند ميرزا محمدخان مجدالملك (سينكي لواساني) كه وي خواهر زاده ميرزا آقا خان نوري دومين صدراعظم ناصر الدين شاه بوده است.

امين الدوله خط و انشاء را از پدر آموخت، مقدمات زبان عربي را در تهران آموخته بود. و در سفري كه همراه پدر به بغداد رفت به تكميل زبان عربي و آموزش زبان تركيبي اسلامبولي پرداخت وقتي پدرش مجد الملك به كارپردازي آذربايجان منصوب شد همراه پدر بود. و در آنجا زبان فرانسه را آموخت و همان وقت به آموزش تركي آذربايجان مشغول شد.

پس از مراجعت از بغداد و خدمت در حضور شاه نيابت اول وزارت خارجه در سن نوزده سالگي به او داده شد ضمن نيابت اول جزء پيشخدمتان خاصه شاه گرديد و مفتخر به لقب منشي حضور تا سال1290 ، در سال 1288 مسئوليت چاپارخانه هاي دولتي (پست خانه) به وي محول شد. دو سال بعد ملقب به امين الملك گرديد و احراز وزارت رسائل (رياست دفتر مخصوص شاه) را اخذ نمود. در اولين سفر ناصر الدين شاه به همراه او بود ولي از آلمان برگشت. به خاطر پشتكاري كه داشت در سال 1294 متصدي امور ضرابخانه دولتي تبريز (علاوه بر شغلهاي قبلي) به وي داده شد. يكسال بعد سفير مخصوص شاه به ايتاليا جهت تسليت مرگ ويكتور امانول شد. به دليل لياقت و امانتي كه از ايشان آشكار شد وزارت وظايف و اوقاف نيز بر ساير مشاغل او افزوده گشت. در سال 1299 ملقب به امين الدوله كرد و در سال 1304 منصب رياست مجلس وزراء و دارالشوري كبري كه اعظم مناسب دولتي است به وي محول شد. در سه سفر ملتزم در ركاب ناصرالدين شاه بود، بعد از يك دوره حدودا ده ساله و دوري از سياست مجددا توسط (مظفرالدين شاه) به پيشكاري و وزارت آذربايجان و حامل فرمان و ششمين وليعهدي براي محمدعلي ميرزا شد و در آنجا نيز اقدامهاي فرهنگي انجام داد از جمله افتتاح مدرسه رشديه . در سال 1314 به دستور شاه به تهران آمد. به وي پستهاي زيادي پيشنهاد شد و مدتي وزير اعظم شد و 5 ماه بعد صدراعظم شد (16 صفر يا 15 محرم 1316) 5-1314 وي ناصر الملك را به عنوان وزارت ماليه انتخاب نمود ، همچنين وي هيئت بلژيكي را جهت اقدامات اصلاحي مالي به ايران فراخواند. در سال 1314 بر اثر فشارهايي كه به وي از دربار و مخالفين وارد نمود مجبور به استعفا از صدارت شد با بركناري وي ناصر الملك نيز بركنار گرديد. و چون از صدارت معزول شد به زيارت مكه رفت مدتي در لشت نشاي رشت اقامت نمود تا اينكه شاه او را از ايران اخراج نمود (به داغستان) رفت و او در هنگام سفر به اروپا نامه هاي انتقادآميزي به شاه نوشت پس از مدتي دوري دوباره مظفرالدين شاه نامه محبت آميز، به وي مي نويسد و او به گيلان برمي گردد تا اينكه در لشت نشا در سال 1322 برابر با 1283 هجري شمسي فوت مي كند.

امين الدوله از جمله رجال برجسته عصر قاجار به شمار مي رود به طوري كه افكار و انديشه هاي او در تحولات داخلي‌و خارجي ايران تاثير زيادي داشته است. در مورد او قضاوتهاي متناقض فراواني ارائه شده است به طوري كه از وي دو شخصيت متفاوت يعني اصلاح طلب و محافظه كار ساخته اند. نظر به اهميت شخصيت امين الدوله بر آن شديم تا با يك بررسي‌عميق‌و علمي به دور از هر گونه غرض‌ورزي، هويت واقعي وي را براي صاحبان فكر و انديشه معرفي نماييم.

 

مقدمه

تحقيق‌در تاريخ معاصر ايران و شناخت شخصيتهاي صحنه هاي مختلف و بازيگران ميدان هاي گوناگون در ارتباط تنگاتنگي با جامعه كنوني ايران است. شايد بتوان گفت اين دوره تاريخ ايران به علت ورود ايران و ايرانيان در سياست جهاني از ويژگيهاي‌خاصي برخورداراست،به ويژه آنكه بررسي زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي.... ايرانيان كه در اين مقطع تاريخي دچار دگرگوني‌هايي فراوان مي‌شود و با اقدام‌هاي شخصيتهاي مهم چون – عباس ميرزا وليعهد و قائم مقام فراهاني–پويه‌هايي گوناگون صورت مي‌گيرد.

اين امر منجر‌به اعزام عده‌اي براي تحصيل به خارج‌و آشنايي‌آنان با پيشرفت‌هاي غرب مي‌شود كه نقش‌هاي نويني‌در‌تاريخ ايران چهره مي بندد و با روي كار آمدن ميرزا تقي خان اميركبير وتلاشهاي موثر اين عنصرلايق‌در مدت‌كوتاه صدر اعظمي‌در عصر‌ناصري پي‌آمدهاي مختلفي‌را سبب مي‌شود،كه نتايج آن دگرگوني جامعه ايران و آغاز شناسايي مردم و بازآفريني‌واقعيتهاي‌نهفته در جامعه است. در‌اين مدخل نوآغاز شده، چهره‌هايي تلاش مي نمايند تا راه و‌رسم امير را پيش‌گيرند و يا عصر او را مورد آزمايش قرار دهند يا جاي پاي او بگذارند و دست كم اين كه در نوشته هاي خود، از آرمانهاي امير سخن گويندو دورانش را ستايش، و آفرينشهاي متعددي او را در جامعه خفته ايران كه به آرامي در حال بيدار شدن است بازگو و تاثير آنها را ارزيابي نمايند.

تاريخ معاصر ايران، مملو از دگرگونيهاي‌سرنوشت‌ساز است، دوران پر آشوب و فتنه آكنده از دخالتهاي بيگانگان‌و اجراي نقشه‌هاي بي باكانه در جهت‌فناي ايران و ايراني بدست خود‌و بيگانه، سياستمداران ايراني زبون، فاقد شخصيت، دست و پا بسته و در خدمت بيگانه، دولتهاي سرسپرده- براي خواسته هاي انگليس و روس– عاملين اجراي سياستهاي آنها شده و در زبوني مردم كوشا و در وابستگي آنها به دولتهاي غرب قدمهاي فراخي برداشته‌و در نتيجه نقش نامطلوب خود را در تاريخ معاصر ايران اجرا و ميراث ناخوشايندي از خود به يادگار گذاشته اند.

تاريخ معاصر ايران را مي توان با شناخت بازيگران آنها بهتر ارزيابي قرار داد و علل و عوامل عقب‌ماندگي ايران را كشف كرد و مورد نقادي و تجربه و تحليل قرار داد و جداي از نقش اول شاهان در اين واپس گرايي، چيزي از نقش اين بازيگران در پشت صحنه ها مخفي نمايد.اوضاع عمومي سياسي و اجتماعي تلاشهاي اصلاح طلبي، تنزل قدرت سياسي، خروج و پرخاش مردم، هيچ يك نتوانست تغيير عمده اي در روي حكمراني بيندازد مگر وزارت يكساله امين الدوله كه جهات مثبت داشت .

اين دوره نيز امتداد همان مرحله تاريخي است با تشديد عوامل سابق – عواملي كه بحران مالي را بار آورد- فشار استعمار اقتصادي و سياسي را افزايش داد. از قدرت معنوي و قدرت مادي حكومت در مقابله با دشواريهاي داخلي و خارجي كاست. از سوي ديگر حركت اجتماعي در جهت تغيير نظام سياسي با ايدئولوژي مشخصي تشكيل يافت همه حكومتهايي كه در اين ده سال روي كار آمدند با بحران مالي دست به گريبان بودند. بعضي از روي اعتقاد به ترقيخواهي و برخي ضرورت در پي نوعي نقشه (رفورم مالي) رفتند و در هر‌حال موثرترين عامل تعيين كننده سرنوشت حكومتها بود.

صدارت ميرزا علي خان امين الدوله بعد از دوره دوري (فترت)وارد عرصه سياست گشت و هواي تازه اي به نام اصلاحات عطر افشاني مي كرد و امين الدوله به عنوان يك ترقي خواه و اصلاح طلب و ارد عرصه حكومتي شد.

مسئله اصلي در اين پژوهش بررسي افكار انديشه ها و احوالات امين الدوله با تكيه بر فعاليتهاي سياسي و انديشه هاي وي مي باشد سعي شده تا افكار و انديشه هاي او واضح تر مورد بررسي قرار گيرد.

بخش اول

زندگينامه امين الدوله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول – شرح حال امين الدوله از تولد تا ورود به دربار (قبل از صدارت )

1- كودكي و نوجواني ميرزا علي خان امين الدوله

حاج ميرزا علي خان كه داراي القابي از قبيل منشي حضور امين الملك و امين الدوله است[1]، پسر حاج محمدخان سينكي مجدالملك (صاحب رساله مجديه) مي باشد. اجداد امين الدوله اصلاً مازندراني بوده ولي چون در سينك از قراي لواسان علاقه و ملكي داشته و در آنجا مقيم بودند و از اين رو به سينكي هم معروف مي باشند. حاج محمدخان سينكي خواهرزاده ميرزا آقاخان نوري دومين صدراعظم ناصرالدين شاه بوده است.[2]

ميرزا آقاخان نوري را كه در اصل «ميرزا نصرالله خان نوري » نام داشت با حمايت انگليسي ها بعد از امير كبير به مقام صدارت رسيد ، وي پيش از آن حكومت با او بود ( از حمايت حكومت برخوردار بود) به تهران طلبيده شد و به اصرار مهد عليا به معاونت اتابك اعظم (امير كبير) برگماشت و او را «اعتماد الدوله» لقب داد و به اين ترتيب آن عده اي كه در انتظار مقام صدارت بودند مايوس و با ميرزا تقي خان فراهاني كه بعدا امير كبير معروف شد دشمن شدند و در راس اين دشمنان خونين (ميرزا آقاخان نوري-اعتمادالدوله) از جمله حوادث زمان صدارت وي شورش هاي ديگري از طرف «بابيان»بود كه درزمان امير كبير شروع شده بود و تا زمان اعتماد الدوله ادامه داشت سرانجام در 25 محرم 1268 هجري قمري ناصرالدين شاه امير كبير را ازصدارت عزل و (ميرزا آقاخان نوري ) كه مورد حمايت مهدعليا و انگليسي ها بود مقام صدارت داد.[3]محمد خان سينكي مجد الملك (1809-1980 م / 1224-1298 هجري قمري) از بستگان دستگاه حاكمه قاجار است.[4]

او در سالهاي(98-1268 هجري قمري / 80-1851 ميلادي ) عهده دار مقامهاي بلند و گوناگوني بود مثلا در سال 1268 هجري قمري براي مذاكرات ايران به هشترخان روس رفت و در سال 1275 هجري قمري براي مذاكرات ديپلماسي به تركيه عثماني ماموريت يافت. مجد الملك مردي دانشمند بود و نثر فارسي زيبايي داشت ، تنها كتابي كه از وي باقي مانده همان كشف الغرايب يا رساله مجديه است. اين كتاب كه گزارشي از اوضاع سياسي و اجتماعي عصر خويش ، همچنين نوع نگارش ( ادبي ) يا ادبيات نويسنده آن و علاقه مندي فراوان او به نوسازي سياسي و اجتماعي است. اين كتاب كه در سال 1287 هجري شمسي ( 1870 ميلادي ) نوشته شده از نظام حكومتي آن روز ايران سخت انتقاد و نتايج بدي براي آن پيش بيني مي كند در بحث پيرامون نابساماني‌هاي ايران ، مجد الملك همواره كوشش مي كرد كه آنها را به اسناد و مدارك زنده شالوده ريزد و در اين راه از روزنامه هاي گوناگون نقل قول مي كند و بدين وسيله به ناصرالدين شاه مي فهماند او دروغ زن نيست و در نقادي خود غرض شخصي ندارد . مجد الملك در سراسر كتاب بر مسئله حكومت قانون كه در ايران وجود نداشت تكيه اي ويژه كرده ، اين كمبود و كاستي را تنها علت ناهمواري ها و ناكامي هاي ايران شمرده است .

او رهبران مذهبي را در اين زمينه سرزنش مي كند زيرا باور دارد كه آنان نه با نظام فاسد كشور مبارزه كرده اند و نه مردم را زير رهبري درستي قرار داده اند. جدي ترين و شديد ترين انتقاد او متوجه رايزنان و وزيران ناصرالدين شاه است كه حكومت قانون را مخالف سود و موقعيت شخصي خود مي ديدند و كوشش فراواني مي كردند تا ايران را از قانون دور نگاه دارند . تنها راه حل بي نظمي هاي دوره قاجار در نظر مجد الملك بنيان گذاري «مجلس بزرگ» بود كه «اعضاء رئيسه آن مجلس باشد عقل باشد و غيرت» و باور داشت در نتيجه اين مجلس ، نظم و ترقي دولت است . مجد الملك اشاره ي كوتاهي نيز به جدايي قوا در كشور مي كندبي‌آنكه قدرت توضيح پيرامون اين تئوري مهم نظام مشروطه داشته باشد .

در اين رابطه چنين گفته است : « اگر وقتي به اصرار و ميل پادشاه به مطابعت قانوني اقدام كردند ، به اخذ اصول قانوني و تفريق قوه حكميه از قواه اجرايي حكم نپرداخته اند ، بلكه تمامي حواس خود را مصروف داشته‌اند به تقليد فروعات ‌] ديواني [ و بي اعتنايي به اصول و اشتباه اصول به فروع تا به پادشاه معلوم كنند كه دولت ايران بالطبع از قبول كردن قانون قاصر و اجراي آن عاجز .»[5]

رساله كشف الغرايب را نمي توان به عنوان يك اثر برجسته پيرامون تئوري حكومت مشروطه به حساب آورد ولي بايد اذعان كرد كه نقادي كوبنده نويسنده آن از بافت سياسي آن روز ايران و حمله سخت او به حكومت استبداد و دور از قانون انديشه مشروطه گران چند سال پس از مرگ او را تحت تاثير قرار داد .

پيش از انقلاب مشروطيت و در خلال آن دست نويسه ها ي اين كتاب در ميان گروهي از خوانندگان دست به دست مي گشت و مطالب آن به صداي بلند و با هيجان و ستايش بوسيله ميهن پرستان ايراني خوانده مي شد.

ميرزا علي خان در سال 1260 ه.ق در تهران متولد گرديد. از آنجا كه پدرش ، ميرزا علي خان هم صاحب قلم بود و هم در امور دولتي دست داشت، ميرزا علي خان از تربيت كافي برخوردار شد. پدر وي از كارمندان عالي رتبه وزارت امور خارجه بود كه مدتي در حاج ترخان به ماموريت اشتغال داشت، سپس جهت تصفيه امور متفرقه بين ايران و عثماني به كارپردازي ايران در بغداد تعيين گرديد.[6] در اين هنگام در سال 1275ميرزا علي خان كه جواني 15 ساله بود با سمت منشي گري به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و به همراه پدر عازم بغداد شد و در اين ماموريت است كه سطح تحصيلات و معلومات ميرزا علي خان بويژه در زمينه زبان عربي تقويت مي شد.[7]پدرش بعد از بازگشت از بغداد به كارپردازي آذربايجان گماشته شد و ميرزا علي خان به همراه پدر به اين ناحيه رفت و زبان فرانسه را نيز در اين ماموريت از يك معلم ارمني آموخت.[8]

هنگامي كه پدر وي از بغداد مراجعت نمود، ميرزا علي خان جواني 18 ساله بود كه مورد توجه شاه قرار گرفت و در سال 1278 هجري قمري ناصرالدين شاه دستور داد كه وي در سفر و حضر ملتزم ركاب باشد. در سال 1279 ه.ق يعني در سن 19 سالگي به سمت نيابت اول وزارت امور خارجه تعيين گرديدو در سال 1283 هجري قمري در سن 23 سالگي ضمن داشتن اين سمت جزو پيشخدمتان خاصه شاه شد و از اين تاريخ تا سال 1290 ه.ق كه ملقب به لقب پدرزن خود پاشاخان امين الملك شد، لقبش منشي حضور بود.[9] پاشاخان (امين الملك) پيش خدمت خاصه دربار قاجار در سال 1856 ميلادي / 1273 هجري قمري ملقب به امين سره و در سال 1859 ميلادي/1276 هجري قمري به رياست دارالشوري كبري منصوب شد و در سال 1876 ميلادي / 1293 هجري قمري ملقب به امين الملك گرديد و پس از درگذشت ميرزا محمد حسن خان سپهسالار اعظم حاكم خراسان شد. در سال 1867 ميلادي / 1284 هجري قمري و تعيين سلطان حسين ميرزا به حكومت آن ولايت شد و پاشا خان امين الملك عهده دار سمت پيشكاري شاهزاده در تهران گرديد و در سال 1871 ميلادي / 1288 هجري قمري به رياست عدليه منصوب شد.[10]

ميرزا علي خان امين الدوله ،محترم الدوله دختر پاشا خان امين الملك را به زني گرفت و پس از درگذشت پدر زنش در سال 1873 ميلادي /1290هجري قمري به جاي آن (مديريت شوراي دولت)٭منصوب شد.[11]

در سال 1288 ه.ق در سن 28 سالگي مسئوليت چاپارخانه هاي دولتي (پستخانه) به او سپرده شد و در اين سمت با تلاش و جديت سر و ساماني به اوضاع پست ايران داده، جهدي بليغ در رساندن سريع پست به شهر انجام داد.[12]

در روز 21 ماه صفر 1290 هجري قمري كه ناصرالدين شاه براي اولين بار بود كه به اروپا رفت ،اين سفر كه از تهران شروع و به رشت ، سپس حاجي ترخان حركت كردند كه منچيكف مهماندار روس به رشت آمد و دو كشتي مسافرتي در حاجي ترخان آمده بودند.[13] زمام كشور را به فرهاد ميرزا معتمدالدوله سپردند.[14]در سال 1292 هجري قمري سفر مازنداران پيش آمد ، پس از مراجعت ناصرالدين شاه در شوراي مشورتي كبري تجديد نظر شد و شاه به شخصه شوراي را افتتاح كرد.[15] در همين سال(1292هجري قمري) علاوه بر مجلس شوري ، مجلس تحقيق داير شد و مخبر الدوله كه وزارت تلگراف داشت در اين مجلس عضو بود.

ميرزا علي خان منشي حضور نيز در اين سفر به همراه شاه بود و نظر به مخالفت امين السلطان با وي كه در پيش شاه درباره وي سعايت شد ، از سرحد آلمان مرخص شده ، به ايران بازگشت . ناصرالدين شاه اولين پادشاه ايراني است كه به اروپا سفر كرد.[16]

ناصرالدين شاه در ماه رجب همان سال پس از بازگشت و ورود به تهران ، تغييراتي در هيات دولت خود داد ، در اين تغييرات ميرزا علي خان ، علاوه بر سمت وزير رسائل (رياست دفتر دفتر مخصوص شاهنشاهي ) به عضويت و رياست مجلس شوراي وزراء نيز نائل شد[17] تا سال 1292 هجري قمري پست در ايران وضع مرتبي نداشت در اين سال دولت يك تن مستشار اتريشي را استخدام كرد كه به كمك او پست ايران سر وصورتي گرفت.[18] پس از اينكه به جاي ميرزا محمد حسين دبير الملك فراهاني به سمت وزارت رسائل منصوب شد در همين سال ملقب به لقب امين الملك نيز گرديد .در همين سال،شاه در اعضاي مجلس شوراي دولتي خود تجديد نظر نمود امين الملك را علاوه بر ساير مشاغلي كه داشت به سمت مديريت شوراي مذبور نيز انتخاب نمود.در سوم ذيقعده همين سال(1292 هجري قمري )سي سال سلطنت ناصرالدين شاه و صد سال سلطنت قاجاريه بود.سپهسالار ميرزا حسين خان چند روز جشن شايان وباشكوهي گرفت.[19]مهمترين نوآوري و ره آورد اين سفر ايجاد مشورت خانه بزرگ دولتي بود كه در آن كليه امور مملكتي مورد بحث و بررسي قرار مي گرفت ، اعضاي مجلس مركب بودند از وزيران ، و تعدادي از شخصيتهاي برجسته كه در سازمانهاي مختلف هر كدام داراي مقام شامخي بودند ، كليه اعضاء حق داشتند درباره موضوعات طرح شده عقايد خود را اظهار كنند و با استقلال كامل مسائل را مورد بحث و بررسي قرار دهند. منشور مربوط به تشكيل اين شورا ابتكار و انشاء شخص شاه تهيه گرديد :

«تشكيل منظم جلسات مشورت خانه ، همانطور كه ما اغلب گفته و شنيده ايم يكي از مهمترين و اساسي ترين كارهاي حكومت است ، مايل هستيم اين مجلس با بهترين وجه تشكيل و اداره گردد ما تصميم گرفته ايم با اختيارات نامحدود قائل گرديم.شما اوامر آتي ما را كه اساسا تشكيل آن مجلس خواهد بود به شرح ذيل به اعضاي مجلس ابلاغ نمايند :

    1. نظر به اينكه امور دولتي ... رسيدگي به امور سريعا به مرحله اجرا درآيد...

    2. اعضاي هيئت از آزادي كامل بحث برخوردار خواهند بود ...

    3. هر عضوي در هر مقام و منزلي مي تواند طرح هايي را كه براي بهبود وضع وضع سودمند است و تشخيص مي دهد به مجلس پيشنهاد كند

    4. كليه حكام ايالات و مسئولان عالي مقام دولتي از طريق اين شورا انتخاب و منصوب خواهند شد .»[20]

      در سال 1294 هوق تصدي امور ضرابخانه هم بر مشاغلش افزوده گرديد .چرا كه در اين سال ضرابخانه جديد در تهران تاسيس شد.[21] در همين سال شاه به ترغيب امين الدوله كميته اي تاسيس كرد كه وظيفه آن تدوين قوانين شرع بود ، كميته كه از بلندپايگان حكومت تشكيل شد و هفته اي دو بار در تهران تشكيل جلسه مي داد ، ليكن از جلسات اين كميته نتيجه اي حاصل نشد و احتمالا به تعطيلي گرائيد كه اين هم به اصلاح قوانين قضائي بود.[22]

      در سال 1295 ه.ق كه ويكتور امانوئل پادشاه ايتاليا درگذشت، امين الدوله از طرف دربار ايران به سمت سفارت مخصوص انتخاب و براي عرض تسليت روانه دربار ايتاليا شد.[23] در اين سال نيز پدرش همراه شاه به سفر رفت،دومين سفر ناصرالدين شاه به اروپا است ، اين سفر غير رسمي به منظور مطالعه بيشتر از اوضاع فرنگ بود ، اين سفر خط مسافرت از راه تبريز و جلفاست و در روسيه به رسم معمول پذيرايي كردند[24]،اين سفر دستاوردهايي را نيز به همراه داشت ، منجمله ساختن راه آذربايجان به قزوين با سعي امين السلطان ، عيار جديد سكه معروف به امين السلطاني ، تربيت قشون ، بناي موزه بر باغ گلستان ، تشكيل كنگره برلن و حل و فصل مشكلات شرق ، كه ملكم از طرف ايران مامور آن كنگره بود.

      وي كفالت كارها دربار و مشاغل پدر را بر عهده داشت. در اين سال نيز ايران به عضويت اتحاديه پستي بين المللي درآمد.[25] در سال 1297ه.ق وزارت وظايف و اوقاف نيز به او سپرده شد.[26] وي كه يكي از اعضاء شورا سلطنت است كه هم مسئول امور روحانيون و اوقاف مي باشد و درآمدهاي اوقاف را جمع آوري كرده و در هزينه و مسائل و مربوط به اوقاف نظارت مي نمايد. [27]در سال 1298 خزانه دار ، مخبرالسلطنه هدايت در خاطرات خود راجع به امين الدوله مي نويسد :

      « در سنه 1298 هجري قمري به وزارت پست نائل شد ، امين الدوله لقب يافت ، حسن اداره او در پست خانه بسي اميدواري مي داد ، اخلاق ملايم داشت ، از عبارات اوست كه بايد كارها را به طبيعت بازگزارد ، تمبر عرايض وضع كرد كه مقدمه ثبت اسناد بود ولي داير نشد [28]

      در سال 1299 ه.ق به امين الدوله ملقب شد* و در سال 1304 ه.ق به رياست مجلس دارالشوراي دولتي برگزيده گرديد.[29] در دوران تصدي امين الدوله بر دارالشوري نامه هاي مختلفي به او نوشته مي شد از آن جمله نامه ظل السلطان به امين الدوله است ، در اين نامه ظل السلطان به وسيله امين الملك (امين الدوله بعدي ) از ناصرالدين شاه درباره كارهاي مربوط به حوزه خود كسب تكليف نموده و شاه نيز در حاشيه آن دستور داده است ، تاريخ نامه 1297 هجري قمري مي باشد .[30]در اين سال (1304 هجري قمري ) امين الدوله در جهت جلوگيري از حاشا شدن معاملات در فارس تمبري را به آنجا ارسال مي كند تا بالاي هر تمسكي تمبري بزنند كه راس مدت و محل حروف حاشا كردني نباشد .[31] در تابستان اين سال «1887ميلادي» كلنل اسميت وارد تهران شد و با ناصرالدين شاه ، امين السلطان ، مشير الدوله وزير امور خارجه ، امين الدوله رئيس دارالشوري و وزير وظايف و اوقاف ، مخبر الدوله وزير تلگراف و معادن مذاكره و ملاقاتي داشت ، سپس به اصفهان رفت و با ظل السلطان ملاقات نمود. كلنل اسميت ابتدا به سراغ امين الدوله رفت درباره طرح پيشنهادي فوائد تاسيس راه آهن در جنوب و كسب اجازه كشتي راني در رود كارون با او گفتگو كرد ، كلنل اسميت ابتدا درباره اينكه چرا دولت ايران هنوز پيشنهاد متقابل خود را به كاردار انگليس تقديم نكرده و اشكال كار كجاست ، سوالاتي را مطرح كرد. امين الدوله گفت ، شاه با اعطا امتياز به يك كمپاني انگليسي موافقت ندارد و كلمه انگليسي مطلقا نبايد باشد. زيرا روسها هم تقاضاي خود را عنوان كنند...و سپس راجع مسئله كشتي راني صحبت كردند ، امين الدوله در پاسخ گفت : مشكلات واقعي مربوط به خريد و غرامت اجباري و اداره گمرك خانه هاي دست خارجي هاست كه شاه هرگز موافقت نخواهد كرد و سپس به راه آهن پرداختند و فوايد راه آهن را اسميت گوشزد مي كرد ، امين الدوله در پاسخ سوالش گفت راه آهن فقط براي تجارت تاسيس نمي شود ، بلكه مقاصد نظامي هم دارد ... در پايان اسميت چنين استنباط نمود كه وي خواهان اجراي طرح مورد بحث است.[32]

      مراسلاتي را كه امين الدوله در اين سال با ديگر حكمرآنان انجام مي دهد به خصوص با حاكم فارس دچار مشكلاتي مي شود و بسته هاي پستي وي از ميان مي رود و او درخواست غرامت از دولت مي كند و مسئله را به ظل السلطان تلگراف مي كند و درخواست غرامت تنخواه امانت را كرده اند.[33] در سال 1306 ه.ق به همراه ناصرالدين شاه به اورپا رفت و از مشاهده اوضاع عمومي و نظم اجتماعي اروپا و ترقيات حيرت آور اروپاييان درسهاي فراواني گرفت و به سر پيشرفت اروپا آگاهي يافت و در صدد برآمد تا ايران را به شاهراه ترقي وارد كند. (در سفر اول هم با ناصرالدين شاه به اروپا رفته بود ولي به علت مخالفت و سخن چيني امين السلطان از سر حد آلمان به ايران مراجعه نمود.)[34] در سفر سوم فرنگ ناصرالدين شاه در سال 1306 هجري قمري كه از دوازدهم شعبان از عشرت آباد حركت كردند ، مدير اين مسافرت ميرزا علي اصغر خان صدر اعظم ( اتابك ) است ، خط حركت از تبريز و قفقاز است ، مخبرالسلطنه امين الدوله و ناصرالملك و ابولقاسم خان از راه گيلان مي روند كه در تفليس ملحق به ركاب شوند ، امين الدوله از ورشو مرخص شد كه به زيارت مكه برود ، در اسلامبول ماند و دختر محسن خان مشير الدوله را براي پسرش محسن گرفت.[35]

      در اين سفر براي اولين بار خانم ها را به سفر مي بردند ،در اين سفر است كه ملكم خان امتياز لاتاري گرفت و چهل هزار ليره فروخت و مشكلاتي كه بعد از اين واقعه بوجودآمد[36].

      در سفر دوم ناصرالدين شاه همراهان منجمله امين الدوله از طرف دولت بهيه روس به ملتزمين ركاب اعلي حضرت شاهنشاهي از قرار تفضيل ذيل بذل نشانها و امتيازات شد ، امين الدوله ميرزا علي خان رئيس دارالشوري و وزير پست نشان سنت انا درجه اول مكلل به الماس و امين السلطان نشان عقاب سفيد گرفت.[37] « با درگذشت حاجي ملاعلي كني توليت مدرسه مروي با توجه به وقف نامه مي بايست توليت در دست عالم رباني باشد ، توسط امين الدوله رئيس دارالشوري و وزير وظايف و اوقاف ممالك محروسه صدور يافته ، توليت مدرسه مروي و تمام موقوفات آنرا به جناب آقاي امام جمعه واگذار فرمودند كه همه ساله منافع موقوفات به مصارف فرموده مرحوم واقف و مخارج معين مدرسه مزبور برسانند، و يك حلقه انگشتري الماس ممتازين در اين مقام مصحوب امين الدوله براي جناب ايشان التفات و ارسال فرمودند.»[38]

      از استعفاي امين الدوله از مديريت مجلس شوري مدتي نگذشت كه دوباره به رياست مجلس شوراي دولتي انتخاب گرديد و رياستش تا اواسط سال 1303 ق. بطول انجاميد لكن در اين سال بواسطه عدم تمايل ميرزاعلي اصغر خان امين السلطان كه همه كاره مملكت شده بود و نظر خوبي به امين الدوله نداشت و او را يگانه رقيب خود فرض مي نمود از رياست شوري معزول و محمدتقي ميرزا ركن الدوله برادر ناصرالدين شاه به جاي وي تعيين شد لكن رياست شاهزاده چندان به طول نيانجاميد كه دوباره خود امين الدوله در همين سال (8 رجب 1303 ق) برياست دارالشوري انتخاب گرديد[39] .

      بعد از سال 1304 هجري قمري با تشكيل مجلس دارالشوري به رياست امين الدوله اعضاي آن شامل وزرا و شاهزادگان بود ، اعتماد السلطنه در كتاب الماثر والآثار اينگونه عنوان مي كند :

      اسامي وزراء اعظام و اعضاء فخام دارالشوري كبري از شاهزادگان معظم و غيره هم از قرار سنوات ماضيه است و تغيير نكرده ، فقط در ظرف سنه ماضيه سيتجان ئيل اشخاصي كه تازه به عضويت اين مجلس محترم برقرار شدند از قرار ذيل بودند : نواب حشمت الدوله امير تومان ، نواب احتشام الدوله عبدالعلي ميرزا ، جناب شهاب الملك امير تومان والي مازندران .[40]»

      روزنامه ايران در اين باره چنين نوشته است:

      « سابقا مجلس شوراي كبري از اعاظم درباريان تشكيل شد نظر به اينكه به قاعده كليه معموله بين الدول قوه اجرائيه دولت از مجلس بايد صحت بايد جدا شود ، چندي قبل مجلس مخصوصي از وزراء و شاهزادگان مقرر شد ... يك مجلس ديگر از منتخبين و وزراء و شاهزادگان مشهور به تحقيق مجلس دولتي تشكيل شد و... كه فرمان فرما يكي از اين اعضاء بود » [41]

      و وزارت وظائف و اوقاف نيز به عهده وي واگذار شد و تا سال 1309 ق. در سمت وزارت وظائف باقي بود نهايت در اين مدت از طرف خود ميرزا تقي خان مجدالملك برادر خود را در راس اداره يا وزارت خانه مزبور گذاشته بود.

      در سال 1306 هجري قمري كه اولين سفرناصرالدين شاه به اروپاست وامين الدوله همراه وي بود درنامه اي به امين لشكر عنوان مي كند كه از راه گيلان به فرنگستان مي رود و امين السلطان هم روز دوازهم ماه شعبان سال 1306 هجري قمري را روز حركت اردوي همايوني از تهران اعلام مي كند و اين موضوع به اطلاع امين الدوله مي رسد.[42] ناصرالدين شاه در جريان سفر سوم خود به فرنگستان و اشنايي با مدارس جديد ظاهرا مايل شد اين مدرسه به تبريز منتقل شود ، ميرزا حسن رشديه پس از بازگشت ناصرالدين شاه به تهران در سال 1306 هجري قمري با حمايت ميرزا علي خان امين الدوله والي آذربايجان نخستين مدرسه ابتدايي عمومي را در محله ششكلان تبريز تاسيس كرد اين مدرسه به علت آنكه پيشنماز محل كمك به آن را حرام شمرده و مردم را وادار به بستن آن نموده و اجاره دادن خانه براي تشكيل مدرسه را ممنوع كرده بود، بعد از يك سال تعطيل شد و موسس آن نيز به مشهد فرار كرد .رشديه پس از بازگشت مجدد به تبريز مدرسه جديدي در محله خيابان داير كرد و اين مدرسه تبريز نيز به سرنوشت اول دچار شد ، رشديه روي هم چهار بار در تبريز دست به تاسيس مدرسه زد و هربار عده اي بر ضد او برخاستند و او را تبعيد كردند و وي ناچار به تعطيل مدرسه و ترك تبريز گرديد .[43] زماني هم كه او مدرسه اي در مشهد برپا نمود از تبريز شرح رخدادها را به ناآگاهان مشهد رساندند و در نتيجه آن ، اوباش اين مدرسه را هم غارت و رشديه را با شكستن دستش مصدوم نمودند .[44] تاسيس مدارس و توسعه آموزش نوين در عصر مظفرالدين از شتاب بيشتري برخودار شد در ربيع الاول سال 1315 هجري قمري نخستين مدرسه دخترانه دولت ايران در قريه چال باس كرمان تاسيس شد.[45] با به صدارت رسيدن ميرزا علي خان امين الدوله كه خود از دولتمردان نو انديش و از حاميان گشترس اموزش و پرورش نوين بود فرصتي براي علاقمندان به توسعه اموزش و پرورش فراهم شد ، امين الدوله در اين راستا ميرزا حسن رشديه را از تبريز به تهران دعوت كرد و او را به تاسيس مدرسه با حمايت مالي دولت واداشت. [46] رشديه هم با آن حمايت منزلي واقع در كربلايي عباس علي در منطقه لاله زار را اجاره نمود و دبستان آبرومندي به نام مدرسه رشديه تاسيس كرد ، رشديه براي جلب حمايت مردم اقدام به تشكيل انجمن امناي مدرسه رشديه نمود اين دبستان با چهار كلاس در رمضان سال 1315 هجري قمري افتتاح شد.[47]

      در اين سفر مخبرالدوله و جهانگير خان وزير صنايع از راه گيلان به همراه امين الدوله رفتند.[48]

      امين الدوله در اواسط سال 1307 ق. به استانداري خراسان تعيين شد لكن آنرا نپذيرفت و شاه از عدم قبولي او زياد خوشش نيامد. اعتماد السلطنه در يادداشت هاي روزانه خطي خود (13 رمضان 1307 ق) مي‌نويسد:

      «امروز شنيدم امين الدوله حاكم خراسان شدند خيلي جاي تعجب داشت، ايلچي انگليس كار خودش را مي كند تمام معاندين امين السلطان را مي خواهد دور كند تا چه وقت نوبت به من برسد».[49]

      و نيز مي نويسد:

      «پانزدهم رمضان امين الدوله قبول وزارت خراسان را نكرده بود به اين جهت امروز كه حضور آمد چندان محل اعتناء نشد[50]

      در سال 1309 ق. كه قضاياي رژي پيش آمد كرد و سرانجام منتهي به الغاء امتياز مزبور گرديد معلوم نيست بچه علت ناصرالدينشاه زياد نظر خوبي به امين الدوله نداشته باشد.

      يكي از خط مشي هاي سياسي امين السلطان در دوران صدارت خود دور كردن رقباي خويش از مركز بود: لذا هنگامي كه مظفرالدين شاه به سلطنت نشست امين السلطان در صدد برآمد تا امين الدوله را كه رقيب خود به شمار مي آمد از تهران دور نمايد. امين الدوله به ناچار برخلاف ميل خود به دستور شاه و با صواب ديد اتابك به پيشكاري و وزارت آذربايجان مامور و حامل فرمان و شمشير وليعهدي براي محمدعلي ميرزا شد.[51]

      امين الدوله به ناچار به تبريز رفت و علي رغم مشكلات فراواني كه در اين شهر وجود داشت، به خدمتگزاري مشغول شد. در اين زمان است كه نخستين مدرسه جديد در تبريز به نام مدرسه رشديه به كوشش او افتتاح مي شود.[52] هنوز مدتي از سلطنت مظفرالدين شاه سپري نشده بود كه به علت نارضايتي داخلي و عدم تمايل انگليسي ها از ادامه صدارت امين السلطان و احتياج فراوان شاه به پول و عدم توانايي اتابك در تهيه آن ، شاه امين السلطان را از صدارت معزول و با نظر موافق انگلسيها امين الدوله از آذربايجان به تهران خواست .پس از احضار كردن امين الدوله از تبريز به تهران به وي وزارت داخله ، خزانه و گمرك و رياست وزرا مرحمت شد ، البته وي دو شرط را هم قرار داد كه يكي خلعت نپوشد و ديگري مهر نكند كه مورد موافقت قرار گرفت.[53]

      نظام السلطنه مافي در كتاب خود راجع به امين الدوله نوشته است :

      « در ماه شوال ، با عده اي از رجال از جمله فرمان فرما مشورت كرد و امين الدوله را براي وزارت داخله در نظر گرفتند و همگي تعهدكردند مادامي كه فرمان فرما در كار امين الدوله مداخله نكرده ، امين الدوله با فرمان فرما مخالفت نكند [54]

      آنها ورقه اي نوشتند و امضاء كردند و روز بعد ، فرمان فرما امين الدوله را كه در تبريز پيشكار بود به تهران خواست و بعد از ورود امين الدوله شاه از مخبرالدوله خواست استعفا كند .

      به نوشته نظام السلطنه مخبراالدوله هم به حضور شاه رفته و گفته بود :

      « من در اين مدت وزير داخله نبودم و اين جوان جلف و مخرب دولت « فرمان فرما » ابدا نگذاشته كه من مداخله در كار خودم داشته باشم ، من از دست او استعفاي از اين خدمت دادم و اگر او باقي باشد ، شما هم بايد از سلطنت استعفا بدهيد [55]

      با عزل امين السلطان و انتصاب امين الدوله كه از رجال قديمي و هم در ايران و هم در نزد خارجي ها داراي شخصيت بود به صدارت منصوب شد اشخاصي برجسته اي كه همراه مظفرالدين شاه از آذربايجان به تهران آمدند ، يكي سلطان عبدالمجيد ميرزا عين الدوله و ديگري عبدالحسين فرمان فرما بود كه هر دو داماد مظفرالدين شاه و نواده فتحعلي شاه بودند . فرمان فرما به سبب كفايت لقب رئيس قشون و سالار لشكر به او دادند.[56]

      به هر حال در شوال 1314 هجري قمري به امين الدوله پيشنهاد شد وزير داخله شود ولي او قبول نكرد و مقرر شد رئيس الوزرا باشد.[57] امين الدوله در خاطرات خود مي نويسد :

      « فرمانفرما بارها به ملاقات او رفته ، تا راضيش كند وزارت داخله را قبول كند.[58]»

      ليكن امين الدوله نپذيرفت ، و عاقبت او را تهديد كرد.نظر افضل الملك اين بود كه اگر امين الدوله وزير جنگ را از وزارت خلع كند مي تواند اقتداري به خرج دهد وگر نه ديگر كاري از پيش نخواهد رفت .[59]

      از جمله كساني كه براي تقرب امين الدوله به شاه مي كوشيدند ، مخبرالدوله وزير داخله و مشير الدوله وزير خارجه بود.[60] امين الدوله نخست بدون اينكه حكمي درباره او صادرشود به « رياست مجلس وزرا» منصوب مي شود و اندكي بعد با استفاده مخبرالدوله از وزارت داخله اين وزارتخانه را نيز بر عهده مي گيرد و سپس در رمضان 1314 هوق وزير اعظم و پس از 5 ماه به صدر اعظمي انتخاب نمود وي تا شانزدهم صفر سال 1316 هوق و به روايتي تا پانزده محرم در اين سمت مشغول انجام وظايف بود .

      بعد از آنكه امين السلطان از صدارت عزل شد ، آن هم بواسطه بي حالي مظفرالدين شاه و دسيسه هاي عبدالحسين ميرزا فرمان فرما براي عزلش تا خودش مدتي فرمانروايي كند ، تا اينكه به افتضاح خودش و دولت معزول شد ، وي شخص اول و وزير جنگ بود ، براي اينكه او را نفي بلد كنند و تبعيد كرده باشند به حكومت كرمان فرستاند ولي وي به قم رفت و دركمال بي شرمي آنقدر در قم نزد امين السلطان ماند تا از وي عذر خواهي كند و آخر الامر اتابك وي را بخشيد و از تقصيرش گذشت . [61]

      آنچه مسلم است روسها از بركناري امين السلطان و روي كار آمدن امين الدوله خوشحال نبوده اند زيرا به هنگام صدارت امين الدوله سفير روسيه به نزد شاه رفته ، به او گفته بود امپراطور مي فرمايد، امين السلطان را سرجاي خودش برگردانيد .[62] در اين دوران يعني بعد از صدارت امين الدوله ، رفتار وي با امين السلطان قابل توجه است وي كه به اتابك ، حكومت كرمان را پيشنهاد نموده بود قبول نكرد و به قم رفت .

      امين الدوله به وي حكومت كرمانشاهان و كردستان را تصويب كرد و نوشت :

      « نمي دانم حضرت اشرف چه اصراري داريد در آن هواي بد قم به سر بريد و قرض كنيد در آنجا به مصرف برسانيد.»[63]

      امين السلطان كه در دوران اقامت در قم تحت نظر حكومت مركزي بود به ناچار به بازيهاي كودكانه و اوقات خويش را به تفريح و سياحت و شكار مي گذراند ولي اين امر هم نيز از طرف حكومت مركزي براي وي قدغن و ممنوع شد ، حتي وي نمي توانست ملاقات با كسي از علماء و ديگران داشته باشد.

      علاوه بر خود امين الدوله ، بعضي از همكاران و وزراي امين الدوله هم مانند خود او به نزديكي به دولت انگلستان معروف بودند و ابوالقاسم ناصرالملك كه از جمله عده انگشت شمار از تحصيل كردگان در انگلستان به شمار مي رفت ، در راس آن قرار داشت.

      ميرزا علي خان امين الدوله صدر اعظم محض استحكام صدارتش دختر مظفر الدين شاه را براي پسرش گرفت و به حسب ظاهر خصوصيت مي كرد.[64]

      يكي از عواملي كه باعث گرديد امين الدوله به صدارت برسد اوضاع اجتماعي حاكم بر جامعه آن روز بود در آن زمان وضع چنان بود كه رفته رفته بر اثر رسوخ افكار آزادي خواهي و استقلال طلبي ميان طبقات مختلف ، مخصوصا روحانيون و كسبه ، همه لزوم يك رشته اصلاحات عميق و اساسي را در اركان و شئون مختلف كشور احساس مي كردند و اميد چنان داشتند كه امين الدوله خود مردي روشن فكر و علاقمند به اصلاحات بود اقداماتي در زمينه تحقيق آمال ملي انجام دهد ولي بزودي اميد آنان مبدل به ياس شد زيرا درباريان سودجوي قاجار كه همراه مظفرالدين شاه قاجار به تهران امده بودند ، چنان بر روح و جسم خسته و عليل پادشاه مسلط بودند كه شاه را وادار كردند تا امين الدوله را كه تازه شروع به تاسيس چند كارخانه و مدرسه كرده بود خلع كند[65].

      شرايط مالي ، كه در سالهاي آخر سلطنت ناصرالدين شاه بحراني بود ، آنقدر وخيم شد كه ناچار شدند اموال نفيس موزه و خزانه را بفروشند كه بيش از سيصد هزار تومان نشد.[66]يكي از علل بحران مالي ، تنظيم ارزش بين المللي نقره بود.[67] كه موجب تورم مي شد و دولت قادر به چاره آن نبود و منجر به خروج نقره و طلا از ايران مي شد. از طرفي عيار پول نيز كسر شد و به مرور از مقدار نقره كاسته شد وبه جايش مقدار مس افزايش يافت و به پول سياه معروف شد. مسئوليت اين كار بر عهده امين الضرب سرپرست ضرابخانه بود.[68] او را به جرم ثروت افسانه اي اش در رجب 1314 هجري قمري در منزل مخبرالدوله كردند.[69]

      امين الدوله مشكل عمده كشور را در بدو صدارت خود اصلاح امور مالي مي دانست و براي برطرف كردن اين مشكل دست به اقداماتي زد در سال 1314 از جمله ناصرالملك را به وزارت ماليه منصوب نمود و به او اختيارات تام داد و همين امر موجب اميدواري جمعي شد كه يگانه وسيله بهبود امور را سپردن كارها به دست افراد مطلع و تحصيل كرده مي دانستند.[70] از سوي ديگر براي اصلاح وضع ماليه كشور سه نفر از اتباع بلژيك به رياست مسيو نوز بلژيكي را به استخدام درآورد؛ وي براي اينكه رقابت شديد روس ها و انگليسي ها در امور ايران اسباب ازدياد زحمت نشود، اين افراد را از بلژيك استخدام نمود.[71]

      باري چون امين الدوله در سياست داخلي به علت عدم پذيرش اطلاحات و مخالفت درباريان و عده اي از علماي تهران با شيوه صدارت وي، دشمني اتابك و مشيرالدوله با او و در سياست خارجي به علت عدم همكاري انگليسي ها و روس ها، با شكست روبه رو گرديد و از سوي ديگر بنا به نوشته خودش مي خواست دروغ نگويد و مي گفت بايد كارها در منهج حق باشد خود را مرد ميدان صدارت نديد و قبل از اينكه عزل شود، استعفا داد.[72] (محرم 1316 ه.ق) با استعفاي او ناصرالملك هم بركنار شد.[73]

      پس از سركار آمدن امين السلطان چون طرفداران امين الدوله عليه اتابك اقداماتي مي كردند اتابك «امين السلطان » به شاه گفت كه ماندن امين الدوله در تهران ، مخل كار دولت است و بعد از اينكه شاه توانست با كمك امين السلطان قرضه اي تهيه و عازم اروپا شود، امين الدوله نامه انتقاد آميزي در اين رابطه به شاه نوشت، به گونه اي كه مظفرالدين شاه پس از بازگشت از اروپا به امين الدوله پيغام داد « اگر مسافرتي بكنيد بهتراست » امين الدوله هم براي اينكه از جنجال سياسي تهران بدور باشد با فرزندش به لشت نشاي گيلان رفت و در آنجا سكونت نمود ، پس از چندي باز هم شاه براي او پيغام فرستاد كه از ايران خارج شود ، امين الدوله كه مريض احوال و زندگيش سخت بود ، بدون آنكه جهت بپرسد با ايال و نواده هاي صغير و شيرخوار خود نخست به حجاز و سپس به داغستان قفقاز نزد عبدالرحيم طالب اف كه با او دوستي داشت ، از طرفي آب و هواي داغستان در تابستان خوب بود ، رفت . طالب اف منتهاي مهرباني و پذيرايي را مرعي داشت.پس از يك ماه چون حال مزاجي امين الدوله رو به خطر رفت با صلاحديد طالب اف به تنهايي به وين پايتخت اتريش رفت[74] و براي معالجه خود به اطباء آنجا مراجعه و بستري گرديد٭ ولي متاسفانه معالجات موثر واقع نشد . خبر به پسرش معين الملك رسيد ، او به وين رفت و پس از مذاكره با طبيب معالج او داشت ، كه كار مزاج پدر ، اميد بخش نيست . در اين موقع شاه هم بعد از عزل اتابك از صدارت طي تلگرافي از امين الدوله تفقد كرد و به وي اجازه داد كه به ايران بازگردد، پير مرد عليل با فاميل در اواخر سال 1321 هوق به گيلان بازگشت و مقيم لشت نشاء كه در آنجا ملك و املاكي داشت،گرديد.

      امين الدوله پس از اقامت در لشت نشاي گيلان مكاتباتي با ديگر رجال داشته منجمله نامه هاي وي با حسين قلي خان نظام السلطنه مافي ، نامه هايي كه جز اندكي بي تاريخند و در آن فقط به ذكر روز يا ماه و يا سال اكتفا شده است . در اين نامه از شرح حال و اوضاع احوال حاكم سخن رانده و همچنين بر نحوه و نوع قلم زدنش سبك و سياق نگارش وي كاملا آشكار است بيشتر اين نامه ها مربوط به سالهاي 1317 و 1318 هجري قمري است كه حسين قلي خان پيشكار آذربايجان بوده است و ديگر نامه هايي هستند كه به مقصد تهران ارسال گشته اند و مربوط به سالهاي 1317 و 1322 هجري قمري ، هنگام وفات امين الدوله كه حسين قلي خان بيكار و در تهران بوده است . نمونه اي از نامه هاي امين الدوله به حسين قلي خان در آذربايجان چنين است :

      «شنبه 11 محرم 1319 قمري

      هو فدايت شوم ، مژده استخلاص حضرت عالي را بيش از اصول رقيمه كريمه شنيده ، شكر ان را گفته بودم و همين بهتر كه نگذاشته اند در قزوين تابع مسلك بنده شوي و مذهب معتزله پيش گيري « تو را زكنگره عرش نمي‌زنند صغيري » مثل ، بنده بيكاره ، بي مصرف ، خسته و مائوس نيستيد ، ... از اختيارات جناب اقبال الملك براي مصاحبت مجلس تعجب فرموده ، عادات ايشان را شرح داده بوديد ،.... احساسات و حدسيات بنده اين عود را احمد و سفر را عاقبت بخير مي بيند ، و همه از روي خوش خيالي و خير انديشي نيست ، نمي دانم اين جواب واصل انامل فيض مي شود . بيشتر تصديع نمي دهم ، اقبال پاينده باد »[75]

      استاد علامه، مرحوم محمد قزويني در مقاله « وفيات معاصرين» چنين نوشته اند:

      « امين الدوله 1259 – 1322 قمري، حاجي ميرزا علي خان سينكي پسر مرحوم حاجي ميرزا محمد خان مجد الملك متولد هشتم ماه ذيقعده از سال 1259 قمري در تهران به آزاديخواهي و معارف دوستي و اصلاح طلبي كه بعهد مظفر الدين شاه يعني در سال 1316 به مقام وزارت نيز رسيد وي خط مليحي مي نوشت كه به اسم او به سبك امين الدوله معروف شده بود و بسيار كسان تقليد خط و انشاء او را كه آن نيز انشاء‌موجز و شيريني بود مي نمود. وفاتش به مرض كليه در شب جمعه بيست ششم صفر سنه ي هزار و سيصد و بيست و دو قمري در لشته نشاي گيلان كه بعد از صدارت و روي كار آمدن ميزا علي اصغرخان امين السلطان به آنجا تبعيد شده بود اتفاق افتاد به سن شصت و سه».[76]

      و سرانجام امين الدوله در بيست و دوم صفر سال 1322 هوق در همانجا فوت نمود .

2- مجد الملك پدر امين الدوله

امين الدوله از خويشاوندان نزديك ميرزا نصرا... خان معروف به ميرزا آقاخان نوري اعتماد الدوله بود . نوري نخستين صدر اعظم پس از قتل اميركبير كه از دسيسه بازان و توطئه گران قتل وي بود و بعد از او بر مسند صدارت تكيه زد.[77] ميرزا آقاخان پس از تسلط به مسند امير كبير شروع به تصفيه دستگاه از عناصر مومن و وفادار به آرمانهاي امير كبير مي كند از جمله اين عناصر ميرزا محمد خان مجدالملك بوده است كه به تهران براي مدتي احزار شد.[78]

از حوادث اوايل صدارت ميرزا آقاخان نوري توطئه سوء قصد به ناصرالدين شاه است[79] .

تا اينكه ميرزا آقاخان در بيستم محرم 1275 از صدارت عزل شد. خود و كسانش به يزد تبعيد شدند وي پس از شش سال اقامت دريزدپس اصفهان و نهايتاً قم منتقل گرديدوعاقبت روزدوازدهم شوال1281فوت كرد.[80]

حاج ميرزا محمدخان لواساني ملقب به مجدالملك. پدر ميرزا علي خان امين الدوله و ميرزا تقي خان مجد الملك و نياي خاندان اميني، مجدي و سينكي بوده است.

مجدالملك خواهرزاده ميرزا آقاخان نوري (اعتماد الدوله) صدر اعظم ايران و نخست به حاج ميرزا محمد خان سينكي معروف بود. وي در سال 1224 متولد گرديد و در 11 ذيحجه 1298 در سن 74 سالگي در تهران در گذشت و در شاه عبدالعظيم دفن گرديد.

ميرزا محمدخان در سن چهل دو سالگي‌از طرف اميركبير انتخاب و به روسيه (قفقاز)اعزام و به كنسولگري حاج طرخان منصوب گرديد.[81]

مجدالملك كه از جمله رجال مقرب به دربار محمد شاه بود و سمت پيشكاري مادر محمد شاه را داشت، در دوره ناصري نيز همچنان مقرب ماند و به مقامات عاليه دولتي دست يافت كه از جمله آنها وزارت در دارا شوراي دولت بود.

در خاطرات سياسي امين الدوله چنين آمده است :

« تصدي مشاغل عديده از نايب اولي وزارت دولت خارجه تا مقام وزارت وظايف و اوقاف و در فاصله اين دو مقام مأموريتهاي ويژه اش در روسيه، عثماني و عراق موجب گشوده شدن افق انديشه سياسي مجد الملك گرديد و او را به تأليف رساله معروف (مجديه) كشاند.[82]»

مجدالملك يكي از مشهورترين خطاطان و نويسندگان ايران كه در اول سلطنت ناصرالدين شاه است وي صاحب رساله مجديه است كه اهميت آن از لحاظ ادبي به اندازه اي است كه با كمال جرأت مي توان آنرا بزرگترين شاهكار نثر فارسي در قرن سيزدهم هجري است؛ اهميت ديگر آن – از لحاظ تاريخي به اندازه اي است كه از اين روشن تر آيئنه براي نشان دادن عصر و زمانه اي كه اين كتاب معرف آن است نمي توان يافت و از هر حيث بايد آنرا معتبر ترين سند وقايع و اوضاع آن روزگار دانست[83] .

رساله مجديه كه در نهايت سادگي و رواني نگارش يافته و دركي از دستگاه حكومتي و اوضاع پريشان و آشفته زمان خوش شديداً انتقال كرده و با قلم موشكاف خود رد مسائل اجتماعي و سياسي اظهار نظر كرده كه قرائت آن خواننده را با افكار عالي نگارنده آن واقف مي سازد.[84]

مجد الملك در خطاطي صاحب شيوه خاصي از شكسته نستعليق است كه دو پسر نامدارش امين الدوله و ميرزا تقي خان مجدالملك نيز بدان معروف بوده اند اين خط به سبك امين الدوله معروف و متداول گرديده است .

 

[1]سليماني ، كريم ، القاب رجال دوره قاجاريه ، (تهران ، نشر ني ، 1379)، ص 43.

[2]شعباني، علي قلي هزار فاميل، (تهران، انتشارات بوعلي 13660 ش). ص 125. همچنين خاطرات احتشام السلطنه ، به كوشش سيد مهدي موسوي ، انتشارات زوار،1367، ص283.ممتحن الدوله شقاقي، مهدي و ميرزا هاشم ، رجال وزارت خارجه ، به كوشش ايرج افشار ، (تهران،انتشارات اساطير،1365)،ص25.معتمد الدوله،شرح حال فرهاد ميرزا،اسماعيل نواب صفا،(تهران،انتشارات زوار،سال 1366 )، ص344.

[3] قدياني ، عباس ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ،(تهران، انتشارات فرهنگ مكتوب ،1384)،صص 77-80.

[4]بامداد ، مهدي ، شرح حال رجال ايران ، (تهران ،بي جا ، چاپخانه بابك ، بازرگاني ، 1347)،ج 3 ، صص 186و286.

[5] مجدالملك ،محمد خان ، كشف الغرايب في الامور العجايب يا رساله مجديه ، علي اميني ، با تصحيح و مقدمه فضل الله گرگاني ، (تهران ، اقبال ، 1358)، ص 8.

[6]اقبال آشتياني ، عباس ، ميرزا تقي خان امير كبير ، به كوشش ايرج افشار ، (تهران ،چاپ تابان ، 1340 )، ص 85.

[7] ابراهيم صفائي رهبران مشروطه ميرزا علي خان امين الدوله،(تهران ،چاپ شرق ، 1345 )، ص5.

[8] همان، ص 6.

[9] بامداد ،مهدي ، شرح حال رجال ايران، ،(تهران ، بي جا ، چاپخانه بابك ، بازرگاني ، 1347)، ج دوم ،ص 355 .

[10]چرچيل ، جرج .ب ، فرهنگ رجال قاجار ، ترجمه غلامحسين ميرزا صالح ،(تهران ، انتشارات زرين ، 1369 )، ص 76.

٭ ترتيب شوراي دولت ( شوراي دولت = مجلس شوراي دولتي = مجلس دارالشوراي كبري = مجلس دارالشوراي وزرا = مجلس دربار اعظم )

[11] همان ، ص 143. ٭ ترتيب شوراي دولت ( شوراي دولت = مجلس شوراي دولتي = مجلس دارالشوراي كبري = مجلس دارالشوراي وزرا = مجلس دربار اعظم )

 

[12] ناظم الاسلام كرماني،تاريخ بيداري ايرانيان،به اهتمام علي اكبرسعيدي سيرجاني،(تهران،نشرپيكان ، چاپ پنجم ، 1376) ، ج اول، ص 122

[13] هدايت ، مخبرالسلطنه ، مهدي قلي خان ، گزارش ايران ،قاجاريه مشروطيت ،( تهران ، انتشارات نقره ، 1363 )، ص 99. قدياني ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ،ص81.

[14] معيرالممالك ، دوست علي خان ، رجال عصر ناصري ،(تهران، انتشارات تاريخ ايران ، سال 1361)، ص 70.

[15] قدياني ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ،ص89..

[16]اسپاروي ، ويلفرد ، بچه هاي دربار ، ترجمه شاملويي پور ،(تهران، انتشارات انجمن قلم ، سال 1379 )، ص 163.

[17] ممتحن الدوله ، شقاقي ، رجال وزارت خارجه ، ص 25.

[18]بيات ، عزيزالله ، تاريخ تطبيقي ايران با كشورهاي جهان ،از مادتا انقراض سلسله پهلوي،(تهران ،انتشارات امير كبير،1384)، ص 514.

[19] قدياني ، عباس ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ، انتشارات فرهنگ مكتوب ، تهران ،1384،ص89.

[20]كارلا سرنا ، سفرنامه مادام كارلاسرنا ،( آدم ها و آئينه ها در ايران ) ، ترجمع علي اصغر سعيدي ، (تهران ، انتشارات زوار ، سال 1362)، ص 156.

[21]بيات ، تاريخ تطبيقي ايران با كشورهاي جهان ، ص 514.

[22]ورهرام ، غلامرضا ، تاريخ سياسي و سازمانهاي اجتماعي ايران در عصر قاجار ،(تهران ، انتشارات معين ، 1369)، ص 74.

[23]چرچيل ، فرهنگ رجال قاجار ، ص 43.اميري ، مهراب ، زندگاني سياسي اتابك اعظم ، چاپ شرق ، بي تا ، ص 78.افضل الملك ،غلامحسين ، « افضل التواريخ »،به كوشش منصور اتحاديه و سيروس سعدونديان ،( تهران ، نشر تاريخ ايران ، 1361)، ص 231.

[24]هدايت ، مخبرالسلطنه ، گزارش ايران ، ص 99.

[25] بيات ، تاريخ تطبيقي ايران با كشورهاي جهان ، ص 514.

[26] چرچيل ، ، فرهنگ رجال قاجار ، ص 42.

[27] بنجامين . س . ج . و ، سفرنامه بنجامين (ايران و ايرانيان عصر ناصرالدين شاه ) ترجمه محمد حسين كرد بچه ،(تهران ، انتشارات جاويدان ، چاپ دوم ، 1369 )، ص 173.ممتحن الدوله شقاقي ، خاطرات ممتحن الدوله ، ( زندگاني نامه ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله شقاقي ) ، به كوشش حسن قلي خان شقاقي ،(تهران ، انتشارات امير كبير ، چاپ اول ، 1353)، ص 283. اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان ، الماثر و الآثار ، باب چهارم ، ص 17.

[28] هدايت ، مخبرالسلطنه ، گزارش ايران ، ص 155.

٭ در سال 1299 هجري قمري امين الدوله از جمله كساني است كه نشان تمثال هميون را حامل و مشرف و شان اين نشان نائل گرديد. ( اعتماد السلطنه ، الماثر و الاثار ، باب چهارم ،ص 227).ميرزا علي خان امين الدوله ازجمله كساني است كه لقب ازشخص شاه گرفته است. ( اعتماد السلطنه ، الماثر و الاثار ، باب دوازدهم ، ص 230).

5- روزنامه شرف ، نمره پنجم ، جمادي الاول هزار و سيصد هجري قمري، ص 2.مهراب اميري زندگي سياسي اتابك اعظم ص 78 پانوشت . افضل الملك، افضل التواريخ ، ص 238.

[30]صفائي ، ابراهيم ، اسناد برگزيده دوره قاجاريه ،(تهران ، انتشارات بابك ،سال2535 )،ص 86.

[31]وقايع اتفاقيه ، ( مجموعه گزارش هاي خفيه نويسان انگليس در ولايات جنوبي ايران ، از سال 1291 تا 1322 هجري قمري ) به كوشش سعيد سيرجاني،( تهران ، نشر نو ، 1361 )، ص 281 .

[32]بياني ، خان بابا ، پنجاه سال تاريخ ايران در دوره ناصري ، (انتشارات علمي ، چاپ اول ، سال 1375 )،جلد اول ، صص 254 تا 257.

[33]وقايع اتفاقيه ، به كوشش سعيد سيرجاني ، (تهران ، نشر نو ، 1361 )، ص 279.

[34] مهدي بادمداد پيشين، ج دوم، ص 361

[35]معيرالممالك ، دوست علي خان ، رجال عصر ناصري ،( انتشارات تاريخ ايران ، سال 1361)، ص 70

[36] هدايت ، مخبرالسلطنه ، مهدي قلي خان ، گزارش ايران ، ص 139. قدياني ، عباس ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ، ص95.

[37] روزنامه ايران ، يك شنبه ، شهر ذي القعده الحرام 1306 هجري قمري ، نمره 689، ص چهارم .

[38]روزنامه ايران،پنج شنبه،دوازدهم شهرصفر المظفر 1306 هجري قمري ،هجدهم اكتبر 1888، نمره 687، ص سيم .

[39] نجمي ، ناصر ، نهران، عصر ناصري ،( انتشارات عطار ، چاپ اول ، سال 1364)، ص 329.

[40]اعتماد السلطنه ، الماثر و الآثار ، ص 6.

[41]روزنامه ايران ، جلد دوم ، شماره 297، 14 رمضان 1293.

[42]روزنامه خاطرات امين لشكر ، (ميرزا قهرمان امين لشكر ، وقايع سالهاي 1306-1307 هجري قمري ) به كوشش ايرج افشار و محمد رسول درياگشت ، ص 6..

[43]دولت آبادي ، يحيي ،حيات يحيي،(تهران ، انتشارات فردوسي ،1362)، جلد اول ، ص 189.فخرالدين رشديه ، تاريخ مدارس نوين در ايران ،(تهران ،هيرمند 1370 )،ص 192.

[44]قاسمي ، پويا ، مدارس جديد در دوره قاجاريه ، بابيان و پيشروان ،( تهران ، نشر دانشگاهي ، 1377)، ص 193.

[45]« تاريخچه معارف ايران » ، مجله تعليم و تربيت ، سال 4 ، شماره 6 ، صص 361-363. محبوبي اردكاني ،حسين ، تاريخ نخستين موسسات تمدني ايران ، جلد اول ، ص 369.

[46]متولي حقيقي،يوسف،تاريخچه آموزش وپرورش نوين خراسان ازآغاز تا انقلاب اسلامي،(مشهد نشر مرنديز ، چاپ اول ، 1384)، ص 43.

[47] دولت آبادي ،حيات يحيي ، جلد اول ، ص 189.

[48]روزنامه خاطرات امين لشكر ، به كوشش ايرج افشار و محمد رسول درياگشت ، ص 76.

[49]در اين تاريخ روابط امين السلطان با انگليس ها بسيار حسنه بوده و وي از خدمتگزاران انگلستان به شمار مي آمده است.

[50]روزنامه خاطرات امين لشكر ، به كوشش ايرج افشار و محمد رسول درياگشت ، ص 76.

[51]خاطرات سياسي امين الدوله ،ص 424. وقايع اتفاقيه ، به كوشش سعيد سيرجاني ،( تهران ،نشر نو ، 1361 )، ص 507. خاطرات احتشام السلطنه ، به كوشش سيد محمد مهدي موسوي ،(انتشارات زوار، چاپ دوم ، 1367) ، ص 47.همت ، نيكو، مجله ارمغان ،( امين الدوله )، سال بيست و هفت ، فروردين 1337، صص 45-40.

[52]صفايي، ابراهيم ،رهبران مشروطه ،(امين الدوله )،(تهران ، چاپشرق ،1345)، ص 5 ، خاطرات سياسي ميرزا علي خان امين الدوله، ص 17. دولت آبادي ،حيات يحيي ، جلد اول ، ص 188.

[53] عين السلطنه ، قهرمان ميرزا ، خاطرات عين السلطنه، به كوشش مسعمود ميرزا سالور ، ايرج افشار ،(تهران،انتشارات اساطير ، 1376)، ج 2 ص 1137.

[54]مافي ، حسين قلي خان ، « نظام السلطنه» ، خاطرات و اسناد نظام السلطنه مافي ، به كوشش معصومه مافي ، منصوره اتحاديه ، سيروس سعدونديان ، حميد رام پيشه ،( تهران ، نشر تاريخ ايران ، شركت سهامي خاص ،1361) جلد يك ، ص 206.

[55] همان ، ص 211.

[56] صدر ، محسن ، خاطرات صدر الاشراف ،( انتشارات وحيد ، چاپ اول ، سال 1364 )، ص 94.

[57]افضل الملك ، غلامحسين ، افضل التواريخ ، ص 65.

[58] خاطرات سياسي امين الدوله ،ص 235.

[59] افضل الملك ، غلامحسين ، افضل التواريخ ، ص 65. و همچنين خاطرات عين السلطنه ، جلد دوم ، ص 1137. وقايع اتفاقيه ، سعيدي سيرجاني ، ص 507.

[60] طلوعي ، محمود ، هفت پادشاه ،(ناكفتههايي اززندگاني وروزگار سلاطين قاجار )،انتشارات نشر علمي ،چاپ سوم ، 1381) ، صص 223-222.

[61] ديوان بيگي ، ميرزا حسين خان ، خاطرات ديوان بيگي ، «از سال 1275تا 1317 هجري قمري »، به كوشش ايرج افشار ، محمد رسول درياگشت ،(تهران ، انتشارات اساطير ، چاپ اول ، سال 1382)، صص 220-221.

[62]خان ملك ساساني ، سياستگران دوره قاجار ، (تهران ، چاپخانه فردوسي ، 1346)، جلد دوم ، ص 297.كسروي ، احمد ، تاريخ مشروطه ، ايران ، (تهران انتشارات صداي معاصر ، چاپ اول ، 1378)، ص 22. مجله يادگار ، سال سوم ، ص 37 . طلوعي ، محمود ، هفت پادشاه ، ( ناگفته هايي از زندگاني و روزگار سلاطين قاجار) ، جلد دوم ، چاپ سوم ، انتشارات نشر علمي ، سال 1381، صص 7-653.

[63] ديوان بيگي ، ميرزا حسين خان ، خاطرات ، به كوشش ايرج افشار ، محمد رسول درياگشت ، ص 221.

[64] همان ، ص 221.

[65]قدياني ، تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره قاجاريه ، ص 125.

[66]خاطرات نظام السلطنه مافي ، جلد اول ، صص 9-208.

[67]مهدوي ، شيرين ، زندگي حاج محمد حسن كمپاني (امين الضرب ) ، ترجمه منصوره اتحاديه ، فرح ناز امير خاني ، ( تهران ، سال 1379)، صص270-269.

[68] همان، ص 255.

[69] عبدالحسن ميرزا فرمان فرما ، (زمانه و كارنامه سياسي و اجتماعي ) ، كتاب يكم ، منصوره اتحاديه نظام مافي ،(تهران ، انتشارات كتاب سيامك ، سال 1383)، ص 137.

[70]خواجه نوري ، محمود ، تاريخ ديپلماسي ايران ص 244.

[71] يار شاطر ، احسان ، (انقلاب مشروطيت ، از سري مقالات دانشنامه ايرانيكا ) ، ترجمه پيمان متين ، با مقدمه ناصر تكميل همايون ، (تهران، انتشارات امير كبير ، 1383)، ص 67.

[72] خاطرات سياسي امين الدوله، ص 238. عبدالحسن ميرزا فرمان فرما ، (زمانه و كارنامه سياسي و اجتماعي ) ، كتاب يكم ، ص 172. بيات ، عزيزالله ، تاريخ تطبيقي ايران با كشورهاي جهان ، ص 537. ورهرام ، غلامرضا ، تاريخ سياسي و سازمانهاي اجتماعي ايران در عصر قاجار ، (تهران ، انتشارات معين ، 1369)، ص 172.

[73] صفائي، ابراهيم ، رهبران مشروطه ، ص 5 . و خاطرات امين الدوله ص 24.

[74] خاطرات عين السلطنه ، ص 1608.مخبرالسلطنه ، هدايت ، گزارش ايران ، ص 155.

٭ ميرزا علي خان امين الدوله نيز طبيب شخصي داشت ، به نام مسيو بكمز ، همان طبيب است كه به واسطه خياناتي كه كرد مسلمان شد و نام ميرزا حسن خان عماد الاطبا را بر خود علم كرد و طبيب مخصوص امين الدوله شد .( خاطرات ممتحن الدوله شقاقي ، ص 254).

[75]خاطرات نظام السلطنه مافي ، جلد اول ، ص 563.

[76]به نقل از سفرنامه مكه ، امين الدوله ، ص 12 . مقدمه . به نقل : محمد قزويني «وفيات معاصرين » ، مجله يادگار ، شماره 3 ، سال سوم ، صص 37-38.

[77] مجد الملك ، رساليه مجديه ، دكتر علي اميني ،( تهران ، انتشارات اقبال ، 1358)، ص 8

[78]خاطرات نظام السلطنه مافي ، جلد اول ، ص10

[79]همان ، ص 17.

[80]همان ، ص 27.

[81]همان ، ص 7 .

[82]خاطرات سياسي امين الدوله بكوشش حافظ فرمان فرمائيان زير نظر ايرج افشار انتشارات امير كبير تهران 1370 صص 9-8.

[83]رساله مجديه ، ص 82.

[84]ارمغان ، سال بيست و هفتم، فروردين 1337 نيكو همت- امين الدوله-صص 40-45.


مبلغ قابل پرداخت 19,440 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۱ فروردین ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1654

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما