مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1340
  • بازدید دیروز : 3966
  • بازدید کل : 13111422

مقاله58-مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی های آن 96 ص


مقاله58-مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی های آن 96 ص

مقدمه

پس از جنگ جهاني دوم بنا به دلايل متعدد بسياري از كشورها درصدد اصلاح ساختار مالياتي خود بر آمدند. در اين ميان ماليات بر ارزش افزوده در دو دهه ي گذشته به عنوان يك روش جديد مطرح شده و به لحاظ ويژگي هاي انعطاف پذيري كه دارد مورد توجه كشورهاي مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالياتي واقع شده است.دلايلي كه انگيزه ي اين اصلاح را در كشورهاي گوناگون ايجاد كرد مسائل مختلفي بوده كه به رغم در برداشتن طيف وسيعي از موارد مختلف مي توان آنها را در چهار مورد زير دسته بندي كرد:

1)رفع نارسايي هاي مالياتي سنتي

2)ايجاد منبع درآمد براي پاسخگويي به هزينه هاي روزافزون دولت.

3)ايجاد سيستم مالياتي متناسب با عملكرد پيمان هاي منطقه اي

4)ايجاد تحول در ساختار مالياتي به دليل هماهنگ نبودن آن با روند توسعه اقتصادي

به رغم اين كه به دليل ناشناخته بودن ماليات بر ارزش افزوده برخي از كشورها نسبت به پذيرش آن ابراز نگراني كرده اند، اما با گذشت زمان شمار كشورهاي استفاده كننده از اين ماليات به طور قابل توجهي افزايش يافته است.

به طور كلي در بررسي هاي گوناگون در خصوص تئوري ماليات بر ارزش افزوده صاحب نظران اقتصادي اين ماليات را از سه جنبه ي مختلف مورد بررسي قرار داده اند. اين سه جنبه عبارتند از:

الف) مسائل ساختاري-اقتصادي-اجتماعي مالياتي بر ارزش افزوده مشكلات مرتبط با آن ها و راههاي مقابله با اين مشكلات

ب)اثرات مخلتف ماليات بر ارزش افزوده بر متغيرهاي اقتصادي از ديدگاه خرد و كلان.

ج) فرق مختلف اجراي ماليات بر ارزش افزوده در كشورهاي مختلف و استفاده از تجارب حاصل به منظور بهبود ساختار اين روش مالياتي. در قسمت هاي بوري پس از شرح مختصر تاريخچه ي ماليات بر ارزش افزوده، به تجزيه و تحليل كامل موارد فوق الذكر پرداخته خواهد شد.

 

 

تاريخچه مختصر ماليات بر ارزش افزوده

در 1981 ماليات بر ارزش افزوده توسط فون زيمنس به منظور فائق آمدن بر مسائل مالي بعد از جنگ طرح ريزي و به دولت آلمان معرفي شد. به رغم اظهار علاقه و تمايل كشورهاي ديگر( مثل آرژانتين و فرانسه) در مورد آگاهي از چگونگي ساختار ماليات بر ارزش افزوده، اين ماليات به طور رسمي تا 1954 در هيچ كشوري به كار گرفته نشد. در اين سال كشور فرانسه ماليات بر ارزش افزوده را به صورت مالياتي براي كالاهاي مصرفي در مرحله ي توليد اعمال كرد و در 1986 اين كشور توانست ماليات بر ارزش افزوده را به صورت مالياتي جامع به مرحله خرده فروشي گسترش دهد.

در دهه 1960 بسياري از كشورهاي اروپايي از مزاياي ماليات بر ارزش افزوده آگاه شوند و اين ماليات تدريجا در سيستم مالياتي بسياري از كشورهاي اروپايي به كار گرفته شد در اواسط 1960 در سال 1966، جامعه ي اروپا به منظور هماهنگ سازي سيستم مالياتي و بهبود جريان كالاها و خدمات تمام كشورهاي عضو را مكلف و پذيرفتن ساختار ماليات بر ارزش افزوده كرد و نيز پذيرش اين ماليات را به عنوان يكي از پيش نيازهاي لازم به منظور عضويت در جامعه اروپا عنوان نمود.

در دهه ي 1960 و1970 بسياري از اعضاي جامعه ي مشترك كشورهاي اروپايي اين ماليات را پذيرفتند (دانمارك 1976، آلمان غربي 1986، هلند 1969، لوكزامبورگ 1970، بلژيك 1971، ايرلند 1971، ايتاليا 1973، و بالاخره انگلستان 1973). در حين زمان و نيز در دهه ي بعد كشورهاي ديگري ( از جمله برزيل، اروگوئه، مكزيك، آرژانتين، شيلي، ساحل عاج، آمريكا، ژاپن، استراليا، نروژ، سوئد، الجزاير، مغرب و تونس) به خيلي كشورهاي استفاده كننده از ماليات بر ارزش افزوده پيوسته و اين ماليات را جانشين برخي از ماليات ها از جمله ماليات بر فروش كالاهاي كارخانه اي، ماليات بر كل فروش، ماليات بر درآمد شركت ها و .. كردند.

از سوي ديگر، انتقال از سيستم برنامه ريزي متمركز به سيستم متكي به مكانيزم بازار نيز لزوم تغيير سيستم مالياتي را در كشورهاي اروپايي مركزي و شرقي ايجاب كرده است. در حال حاضر كشورهاي مجارستان و آلمان دموكراتيك (قبل از ادغام دو آلمان)، ماليات بر ارزش افزوده را به منظور اصلاح ساختار مالياتي خود به كار برده اند. علاوه بر اين، كشورهاي بلغارستان، لهستان و يوگوسلاوي نيز نسبت به كاربرد اين روش مالياتي از خود تمايلات مثبت نشان داده اند.

به هر حال با گذشت زمان و نمايان شدن نقاط قوت ماليات بر ارزش افزوده، درجه‌ي محبوبيت اين ماليات بيشتر گشته است. به طوري كه در حال حاضر بيش از 50 كشور از اين ماليات استفاده مي كنند و بيش از 10 كشور ديگر نيز به طور جدي در مورد پذيرا شدن آن از خود تلاش هاي مثبتي نشان داده اند.

نرخ و پايه ي مالياتي ماليات بر ارزش افزوده در كشورهاي مختلف متفاوت بوده و متوسط نرخ به كار گرفته شده در حد 5 تا 18 درصد در نوسان بوده است. هر چند كه در بعضي از كشورها برخي از خدمات مثل خدمات دارويي، خدمات بيمارستاني، خدمات امنيتي، خدمات خانه، خدمات بيمه، خدمات پستي و خدمات زيربنايي عمومي مثل آب، برق و گاز مشغول ماليات نمي شوند، اما در برخي ديگر از كشورها پايه ي ماليات بر ارزش افزوده وسيع تر از ساير ماليات هاي سنتي بوده و موادي از قبيل خدمات تفريحي، خدمات حمل و نقل، خدمات قانوني، خدمات ملكي و حتي خدمات زيربنايي را نيز در بر مي گيرد. اين پايه ي وسيع توانسته است در بسياري از كشورها درآمدهاي مالياتي را به طور قابل توجهي افزايش دهد. (جدول شماره ي 1 سال پذيرش، سهم ماليات بر ارزش افزوده از توليد ناخالص داخلي و از كل درآمدهاي مالياتي و نرخ اين ماليات را در برخي از كشورهاي در حال توسعه نشان مي دهد). از طرفي پاره اي از كشورها نيز به دليل رعايت رفاه اجتماعي، مواد غذايي و مواد مورد نياز عامه مردم را مشمول نرخ هاي پايين تر مالياتي مي كرده اند. هر چند كه كشورهاي عضو جامعه مشترك اروپا از جمله كشورهاي پيشتاز در زمينه ي يكسان سازي نرخ هاي ماليات بر ارزش افزوده بوده اند، ليكن تلاش آنها در اين زمينه تاكنون به ثمر رسيده است.

با منظور درك بيشتر پايه هاي تئوريك ماليات بر ارزش افزوده در قسمت بعد به بررسي كامل ساختارهاي اين ماليات پرداخته خواهد شد. در اين زمينه مواردي از قبيل مباني تئوريك ماليات بر ارزش افزوده (شامل بررسي مفهوم و نحوه ي محاسبه اين ماليات از ديدگاههاي مختلف، طبقه بندي هاي گوناگون اين ماليات)، دلايل انتخاب ماليات بر ارزش افزوده به وسيله ي كشورهاي مختلف (نقاط قوت و مزاياي آن)، دلايل عنوان شده دررد ماليات بر ارزش افزوده (نقاط ضعف و نواقص آن)، نرخ ها، پايه ها و معافيت هاي مالياتي و ... مورد تجزيه و تحليل قرار خواهند گرفت.

 

 

 

 

جدول شماره (1):

ماليات بر ارزش افزوده در برخي از كشورهاي در حال توسعه در دوره 88-1966

كشور

سال معرفي ماليات بر ارزش افزوده

درصد سهم ارزش افزوده از GDP

درصد درآمد مالياتي ماليات بر ارزش افزوده از كل درآمد مالياتي

نرخ پايه ي ماليات بر ارزش افزوده (درصد)

ساير نرخهاي ماليات بر ارزش افزوده

كلمبيا

1966

1/ 2

27

10

0،4،6،20،35

برزيل

1967

5/6

7/28

17

 

اروگوئه

1968

6/4

5/23

20

12

اكوادور

1970

3/1

4/12

6

 

بوليوي

1973

*

*

10

 

شيلي

1975

1/8

4/37

20

0، 5/0 ، 33، 35، 50، 90

كاستاريكا

1975

7/3

4/17

10

 

آرژانتين

1975

9/1

9/14

18

5، 23

نيكاراگوئه

1975

8/2

4/10

10

25

هندوراس

1976

5/1

2/12

5

6

پاناما

1977

9/1

1/9

5

 

كره

1977

4

1/25

10

0،2، 5/3

مكزيك

1978

2/3

7/19

15

0، 6، 20

ها؟؟

1982

1/1

5/11

10

 

پرو

1982

4/ 3

2/31

6

 

گواتمالا

1983

6/1

8/24

7

 

جمهوري دومينكن

1984

9/0

9/9

6

 

ماداگاسكارا

1984

2/3

4/26

15

 

تركيه

1985

1/3

9/21

10

 

اندونزي

1985

9/2

7/16

10

 

نيجر

1986

*

*

25

 

پرتغال

1986

*

*

16

150،35

تايوان

1986

*

*

5

0،8،30

هند

1986

*

*

*

 

مالاوي

1988

*

*

*

 

 

 

مفهوم ماليات بر ارزش افزوده

ماليات بر ارزش افزوده نوعي ماليات بر فروش چند مرحله اي است كه خريد كالاها و خدمات واسطه اي را از پرداخت ماليات معاف مي سازد. به عبارت ديگر، ماليات بر ارزش افزوده نوعي ماليات بر قيمت فروش است كه در اصل بار مالياتي آن بر دوش مصرف كنندگان نهايي بوده و اين ماليات براساس درصدي از ارزش افزوده در هر ‌‌
مرحله اي از توليد اخذ مي شود.

ارزش افزوده در يك بنگاه برابر تفاوت بين فروش بنگاه و هزينه هاي خريد كالاها و خدمات خريداري شده از بنگاههاي ديگر است. به عبارت ديگر، ارزش افزوده ارزشي است كه توليد كننده به مواد خام و عوامل توليدي ديگري كه خريده است (غير از نيروي كار) اضافه مي كند؛ قبل از اين كه كالاي جديد توليد شده و يا خدمات جديد ايجاد شده را به فروش برساند. از ديدگاهي ديگر حاصلجمع ارزش افزوده تمام بنگاههاي اقتصادي در واقع همان توليد ملي است. زيرا كل معاملات منهاي معاملات واسطه اي (خريد بنگاهها از بنگاههاي ديگر) برابر با مجموع دستمزد، نرخ بهره اجاره و ساير پرداخت ها به عوامل توليد در سطح ملي و مساوي توليد ملي است. به عبارت ديگر، ارزش افزوده برابر است با :

ارزش معاملات واسطه اي – ارزش شكل معاملات = ارزش افزوده

توليد ناخالص ملي = فروش نهايي

استهلاك + اجاره + سود + نرخ بهره + دستمزد =

به منظور اجتناب از مسئله احتساب مضاعف و يا چندگانه، در محاسبه توليد ناخالص ملي نبايد فروش كالاها و خدمات واسطه اي در نظر گرفته شود. بنابراين، پس از حذف معاملات واسطه از كل معاملات، آنچه كه باقي مي ماند برابر ارزش فروش نهايي است. به همين دليل، فروش نهايي برابر ارزش كل دستمزد، نرخ بهره، اجاره، استهلاك و سود است. اين تعريف در مورد توليد ناخالص ملي نيز صدق مي كند. بر اين اساس مي توان عنوان كرد كه مجموع ارزش افزوده تمام بنگاههاي بازرگاني در هر مرحله از توليد نوع ديگر تعريف توليد ناخالص ملي است. لذا ماليات بر ارزش افزوده برابر ماليات بر توليد ملي است.

براساس موارد ذكر شده، پايه ي مالياتي ماليات بر ارزش افزوده برابر كل درآمد حاصل از فروش نهايي هزينه ي خريد عوامل توليد (ورودي ها) از ساير بنگاههاست كه با خارج كردن خريد از ساير بنگاههاي ماليات دهنده از ماليات بندي چندگانه اجتناب ورزيده مي شود. به عبارت ديگر، ماليات به كل فروش بنگاه اعمال مي شود و با اعمال آن اعتبار مالياتي براي خريد از ساير بنگاهها به بنگاه جديد اعطا مي شود. بنابراين، اعمال ماليات بر ارزش افزوده نيازمند فهرست كردن كل صورت حسابها در بنگاه است. زيرا هر بنگاه براي دريافت اعتبار مالياتي بايد قادر باشد كه شرح ماليات پرداخت شده توسط فروشنده ي قبلي را ارائه دهد. اين نياز خريدار را تشويق مي كند كه با فروشنده قبلي براي پرداخت ماليات فشار آورد.

در خصوص مفاهيم ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده مثال هاي زير ارائه مي شود.

مثال شماره (1) :

مراحل مختلف در توليد كفش به قرار زير است:

- حركت پوست از گله دار به دباغ

- حركت چرم از دباغ به بنگاه توليد كننده كفش

- حركت كفش ها از بنگاه توليد كننده كفش به عهده فروش

- حركت كفش ها از عهده فروش به خرده فروشي ها

- حركت كفشها از خرده فروشي ها به مصرف كنندگان

در هر مرحله ارزش كالا فزوني مي يابد و بنابراين قيمت فروش كالا نيز زياد مي شود. هر تغيير در قيمت بيانگر ارزش افزوده در هر مرحله است بنابراين، ارزش يا قيمت كالاي نهايي برابر جمع تغييرات ارزش افزوده در مراحل مختلف است و ماليات به تغييرات نيز درست برابر ماليات بر ارزش نهايي كالا است. تشريح فرايند ارزش و نيزاعمال ماليات بر ارزش افزوده با نرخ 10 درصد براي مثال يش گفته در جدول شماره (2) مشخص شده است.

در مثال شماره (1) مجموع ماليات در مراحل مختلف برابر 315 ريال است كه برابر اعمال نرخ 10 درصد بر كل فروش كفش به مصرف كننده ي نهايي يعني 315=10% × 3150 ريال است.

مثال شماره (2) :

مراحل مختلف در توليد و توزيع شلوار به قرار زير است:

- حركت پشم از بنگاه دامپروري به كارخانه ريسندگي

- حركت نخ از كارخانه ريسندگي به كارخانه نساجي

- حركت پارچه از كارخانه نساجي به بنگاه دوزندگي

- حركت شلوارها از بنگاه دوزندگي به عهده فروش

- حركت شلوار ها از عهده فروش به خرده فروش

- حركت شلوارها از خرده فروش به مصرف كننده

جدول شماره (2) :

تشريح فرايند ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده

مرحله توليد

خريدها و فروش ها

ارزش افزوده

ماليات بر ارزش افزوده (واحد قيمت : ريال)

توليدكننده پوست

600

600

60

توليدكننده چرم

1600

1000

100

توليدكننده كفش

2500

900

90

عمده فروش

2800

300

30

خرده فروش

3150

350

35

جمع كل

 

3150

315

 

تشريح فرايند ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده با نرخ 10 درصد در فرايند توليد و توزيع شلوار به شرح جدول شماره (3) است.

بنابراين ، ملاحظه مي شود كه محصول توليد شده در هر مرحله از توليد، به عنوان مواد واسطه در مرحله بعدي توليد مورد استفاده قرار مي گيرد.

پس قيمت فروش محصول در هر مرحله از توليد، براي كارخانه اي كه توليد مرحله بعدي را انجام مي دهد، هزينه مواد واسطه است. قيمت فروش نخ نيز كه براي كارخانه پشم بافي درآمدي است، براي كارخانه نساجي كه خريدار آن است هزينه اي محسوب مي شود.

 

جدول شماره (3):

تشريح فرايند ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده

مرحله توليد

محصول و قيمت فروش

مواد اوليه و قيمت خريد

ارزش افزوده

ماليات بر ارزش افزوده

توليد پشم توسط بنگاه دامپروري

پشم 100 ريال

-

100 ريال

10 ريال

توليد نخ توسط كارخانه پشم بافي

نخ 180 ريال

پشم 100 ريال

80 ريال

8 ريال

بافت پارچه توسط كارخانه نساجي

پارچه 300 ريال

نخ 180 ريال

120 ريال

12 ريال

دوخت شلوار توسط خياط

شلوار 550 ريال

پارچه 300 ريال

250 ريال

25 ريال

عمده فروش

شلوار 600 ريال

شلوار 550 ريال

50 ريال

5 ريال

خرده فروش ( فروشنده شلوار)

شلوار 640 ريال

شلوار 600 ريال

40 ريال

4 ريال

جمع كل

2370

-

640 ريال

64 ريال

 

مجموع ارزش افزوده توليد شده در تمام 6 مرحله توليد و توزيع 640 ريال است . 1 قيمت محصول نهايي (شلوار) نيز براي مصرف كننده برابر همين مقدار است. از سوي ديگر، مجموع ماليات در مراحل مختلف فرايند توليد و توزيع نيز برابر 64 ريال است كه برابر اعمال نرخ 10 درصد بر كل فروش شلوار به مصرف كننده نهايي ( 64 = 10% × 640 ريال) است.

 

 

مثال شماره (3) :

الف: محاسبه ارزش افزوده

كالاها در مراحل مختلفي توليد مي شوند؛ براي مثال يك مدل ساده توليد را در نظر بگيريد: عملكرد توليد در مراحل مختلف به شرح زير است:

زارع گندم را به عمل مي آورد و آن را با آسيابان براي آرد تحويل مي دهد. آسيابان گندم را آرد مي كند و آن را به نانوايي مي فروشد،‌نانوا آنرا تبديل به نان مي كند و انرا به مغازه دار مي فروشد؛ مغازه دار نيز انرا به مصرف كننده مي فروشد. براي روشنتر شدن مطلب، مورد ذكر بصورت مثال عددي در جدول شماره (4) نشان داده شده است. رديف (1) ارزش افزوده در هر مرحله‌ي توليد را نشان مي دهد. رديف (2) خريدهاي تر توليد كننده را در هر مرحله ي توليد آشكار مي سازد. چنانكه ملاحظه مي شود،‌آسيابان 400 دلار به زارع براي خريد گندم مي پردازد و گندم آرد شده را به 700 دلار به نانوا مي فروشد. بر اين اساس،‌ ارزش افزوده در هر مرحله ي توليد برابر تفاوت فروش بنگاه و خريد ورودي ها و مواد استفاده شده در جريان توليد است. نانوا 700 دلار براي خريد آرد مي پردازد و نان را به 950 دلار مي فروشد. پس در اين مرحله 250 دلار به ارزش توليد افزوده شده، در هر مرحله توليد با كسر كردن خريد از فروش، ارزش افزوده (كه در رديف 3 نشان داده شده است) را مي توان به دست آورد بنابراين، ارزش افزوده برابر است با:

اجاره + نرخ بهره + سود + دستمزد = جمع پرداختي به عوامل توليد توسط توليدكنندگان = ارزش افزوده

ب) محاسبه ي ماليات بر ارزش افزوده

ماليات بر ارزش افزوده با اعمال درصد نرخ ماليات در هر مرحله توليد بدست مي آيد. براي مثال، در جدول ارائه شده اگر نرخ ماليات بر ارزش افزوده 20 درصد باشد در رديف (4) بدهي ماليات در هر مرحله توليد را مي توان مشاهده كرد. كل درآمد حاصل از ماليات بر ارزش افزوده با جمع كردن پرداختي در هر مرحله ي توليد حاصل مي شود كه برابر با 200 دلار است.

نتيجه مشابه با اعمال 20 درصد ماليات بر سطح خرده فروشي حاصل مي گردد. به اين ترتيب ملاحظه مي شود كه ماليات بر ارزش افزوده راهي ديگر براي جمع كردن ماليات بر فروش است. ( توجه كه در مثال ارائه شده درآمد خالص برابر 100 دلار و برابر ارزش افزوده است).

 

جدول شماره (4) :

محاسبه ماليات بر ارزش افزوده

مراحل

خريد و فروش، ارزش افزوده،

ماليات بر ارزش افزوده

زارع

آسيابان

نانوا

مغازه دار

كل

فروش

400

700

950

1000

3050

خريد

0

400

700

950

2050

ارزش افزوده

400

300

250

50

1000

ماليات بر ارزش افزوده با نرخ 20%

80

60

50

10

200

 

اگر در محاسبه ماليات بر ارزش افزوده از روش فاكتورنويسي استفاده شود،‌بدهي مالياتي هر بنگاه بر پايه كل فروش آن خواهد بود و بنگاه مي تواند براي ماليات هايي كه توسط عرضه كنندگان قبلي پرداخت شده اعتباري را در مقابل بدهي خود ادعا نمايد. در مثال ارائه شده، نانوا براي فروش 950 دلار بايد مالياتي برابر 190 دلار ( 190 = 20% ×950) را پرداخت كند، اما وي مي تواند ادعايي برابر 140 دلار ( 140 = 20% × 700) مجموع ماليات هاي پرداخت شده توسط زارع و آسيابان را عنوان كند. روش فاكتورنويسي انگيزه اي در توليد كنندگان براي كنترل يكديگر به منظور اجتناب از فرار مالياتي ايجاد مي كند. زيرا، در صورتي كه زارع و آسيابان ماليات خود را نپردازند، بايد آن مقدار را نانوا بپردازد. البته بايد توجه شود كه روش فاكتور نويسي از بين برنده ي كامل فرارهاي مالياتي نيست،‌براي مثال، توليدكنندگان مي توانند با يكديگر تباني كنند و فاكتورهاي غلط بسازند و راه را براي فرار مالياتي مهيا كنند.

مثال شماره (4):

محاسبه ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده به صورتهاي قيمت بدون شمول و قيمت با شمول ماليات.

در جدول شماره (5) چگونگي محاسبه ماليات بر ارزش افزوده به صورت هاي مختلف قيمت بدون شمول ماليات و قيمت با شمول ماليات نشان داده شده است. فرض بر اين است كه توليد كننده كالا در فرايند توليد به عوامل توليدي شامل مواد اوليه، سوخت و كانتينر احتياج داشته باشد. مجموع ارزش اين وروديها بصورت قيمت بدول شمول ماليات برابر 175 پوند مي گردد. اگر نرخ ماليات بر ارزش افزوده اي برابر 8 درصد به صورت قيمت بدون شمول ماليات اعمال شود، در اين صورت ارزش كل وروديها با قيمت شمول ماليات برابر 189 پوند مي شود كه 14 پوند از مقدار ذكر شده برابر ماليات مربوط به عوامل توليد مواد اوليه، سوخت و كانتينر است. حال اگر در فرايند توليد،‌توليد كننده ارزش افزوده اي به مقدار 100 پوند را ايجاد كند، مقدار 8 پوند ماليات جديد به اين ارزش افزوده تعلق خواهد گرفت. بنابراين،‌ به اندازه ي 108 پوند به قيمت شمول ماليات قبلي وروديها ( 189 پوند) اضافه مي شود و بر اين اساس قيمت نهايي برابر 297 پوند خواهد بود. از سوي ديگر، قيمت بدون شمول ماليات برابر 275 پوند ( حاصلجمع ارقام مربوط به ستون يك جدول) است كه اگر ماليات اعمال شده به وروديها و ارزش افزوده ايجاد شده توسط توليد كننده ( حاصلجمع ارقام مربوط به ستون دو جدول) به آن اضافه گردد، برابر 297 پوند مي شود كه مساوي قيمت با شمول ماليات ( حاصلجمع ارقام ستون سه جدول) است.

نحوه محاسبه مالياتي كه بايد توسط توليدكننده پرداخت شود به قرار زير است:

قيمت نهايي ( خروجي) 297 پوند

كل ماليات بر ارزش افزوده قابل حصول 2200 پوند

كل ارزش عوامل توليد ( وروديها) 175 پوند

كل ماليات بر ارزش افزوده عوامل توليد 14 پوند

موازنه بدهي مالياتي يا مالياتي كه توليد كننده بايد پرداخت كند 8 پوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 5 :

محاسبه ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده به صورتهاي قيمت بدون شمول ماليات و قيمت باشمول ماليات

واحد قيمت : پوند

ارزش افزوده و ماليات بر ارزش افزوده

قيمت بدون

شمول ماليات

ماليات

قيمت با

شمول ماليات

وروديها و ارزش افزوده ايجاد شده توسط توليدكننده

مواد اوليه

100

8

108

سوخت

50

4

54

كانتينر

25

2

27

جمع

175

14

189

ارزش افزوده ايجاد شده بوسيله توليد كننده

100

8

108

جمع

275

22

297

 

مشاهده مي شود كه به تاجر ( مبادله كننده كالا) ماليات تحميل نمي شود. به اين ترتيب توليد كننده به عرضه كننده قبلي مالياتي را كه او پرداخته است،‌پرداخت مي كند. گذشته از اين، او بايد مقدار حقوق مالياتي و ماليات بر ارزش افزوده خود را نيز پرداخت كند. براين اساس، هر دو جزء ماليات، يا در مرحله قبل از توليد و يا در مرحله توزيع به مصرف كننده محاسبه مي شود.

مزيت ديگر اين نوع ماليات اين است كه ماليات بدون توجه به مراحل مختلفي كه كالاها و خدمات از ان ها مي گذرند، به كالاها و خدمات اعمال مي شود. بدين ترتيب كه در مثال پيشين در مراحل مختلف فرايند توليد ( يعني از بنگاه به توليد كننده و از توليد كننده به عمده فروش و از عمده فروش به خرده فروش)، ماليات بر ارزش افزوده بايد پرداخت شود و به ازاي آن، اعتبار مالياتي براي جمع ماليات پرداخت شده منظور شود.

 

 

- روش هاي مختلف اعمال ماليات بر ارزش افزوده

چهار روش اصلي محاسبه ماليات بر ارزش افزوده

چنانكه قبلا ذكر شد، ارزش افزوده برابر ارزش ايجاد شده در هر مرحله توليد است. به بيان ساده تر، ارزش افزوده برابر با ارزش كالاي توليد شده يا خدمات (خروجيها) منهاي حاصلجمع ارزش عوامل توليد (وروديها مثل مواد خام، انرژي، وسائط نقليه و ...) به كار برده شده در هرمرحله توليد است. بنابراين،‌ارزش افزوده مي تواند از دو ديدگاه تحمعي ( يعني حاصلجمع دستمزد، بهره، اجاره و سود) و تفريقي ( خروجي منهاي ورودي) حاصل گردد. به اين ترتيب كه :

ورودي – خروجي = سود + اجاره + بهره + دستمزد = ارزش افزوده

V.A = W + I + R + p = O - I

براساس ديدگاه هاي تجمعي و تفريقي چهار روش مختلف براي محاسبه ماليات بر ارزش افزوده موجود است. نحوه محاسبه روش هاي مختلف به شرح زير است:

1- روش تجمعي مستقيم يا روش حسابي :

( سود + اجاره + بهره + دستمزد ) t ( t برابر نرخ ماليات است)

2- روش تجمعي غيرمستقيم* :

(سود )t + (اجاره + بهره + دستمزد )t

3- روش تفريقي مستقيم يا روش حبابي*:

(ورودي - خروجي ) t

4- روش تفريقي غيرمستقيم*:

(ورودي ) t– (خروجي) t

روش شماره (4) به اين دليل كه بنگاهها در جريان پرداخت ماليات بايد فاكتورنويسي بر فروش و خريد هر پرداخت مالياتي را در هر دوره ي حسابداري به منظور كسب اعتبار مالياتي اعمال كند به روش فاكتور نويسي شهرت يافته است.*

روش فاكتورنويسي ابتدا در كشور فرانسه به كار گرفته شد، در حال حاضر كشورهاي بازار مشترك و نيز اكثر كشورهاي اعمال كننده ماليات بر ارزش افزوده از اين روش استفاده مي كنند. در روش فاكتورنويسي تمام معاملات به يك نسبت ثابت بدون توجه به اين كه معاملات نهايي يا واسطه باشند،‌ ماليات بندي مي شوند. براي مشخص ساختن بدهي ماليات به پرداخت كننده ماليات اجازه داده مي شود كه با كسب اعتبار مالياتي، مقدار مالياتي را كه براي خريد كالاهاي واسطه اي پرداخته است از ماليات بر فروش كسر كند،‌به اين ترتيب، بدهي مالياتي با اعمال يك نرخ ثابت ماليات به كل فروش فاكتورهاي نوشته شده،‌ و سپس كسر مقدار ماليات بر ارزش افزوده پرداخت شده به خريد كالاهاي واسطه اي قبلي مشخص مي شود. بنابراين چنانكه ملاحظه مي شود،‌براي محاسبه ماليات بر ارزش افزوده نياز به محاسبه ارزش افزوده نيست. براي درك بيشتر، چگونگي محاسبه ي بدهي مالياتي در سطور زير مشخص شده است:

ماليات پرداختي به خريد كالاهاي واسطه‌اي- ماليات قابل پرداخت به فروش

=بدهي مالياتي

(خريد) t– (فروش)t

=

(كل خريد كالاهاي واسطه اي- كل فروش )t

=

(ارزش افزوده )t

=

 

در واقع ماليات بر خريد در هرمرحله از توليد اعمال مي شود. در مرحله نهايي كه مصرف كننده،‌ كالاها را مي خرد، در واقع ماليات بر ارزش افزوده درقيمت كالاها منظور شده است؛ و چون مصرف كننده معاملات واسطه اي ندارد كه از بدهي مالياتي او كم شود، لذا مصرف كنندگان ماليات را بدون هيچ كاهش مالياتي پرداخت مي كنند.

از طرفي بنگاههايي كه خريدار كالاهاي سرمايه اي هستند،‌در ارتباط با اعتبار مالياتي براي ماليات هاي پرداخت شده در مورد كالاهاي سرمايه اي آزاد هستند. لذا بدهي مالياتي يك بنگاه كه خريدار كالاهاي سرمايه اي هستند،‌ در هر دوره مالياتي برابر است با:

 

(خريد كالاهاي واسطه‌اي) t– كل خريد كالاهاي واسطه‌اي- كل فروش) t

=بدهي مالياتي

(خريد كالاهاي سرمايه اي – كل خريد – كل فروش) t

=

(سرمايه گذاري – ارزش افزوده )t

=

 

در روش فاكتورنويسي، کليه معاملات با نرخ (يا نرخهاي) تناسبي تعيين مي شود و بدون توجه به ان كه كالا نوعا واسطه اي يا نهايي است، مشمول محاسبه ماليات قرار مي گيرد و به فروشنده ي كالا يا خدمات تكليف مي شود كه در موقع فروش، ماليات را برابر نرخ، محاسبه و ماليات يا مالياتهايي را كه روي خريد كالا يا خدمات واسطه اي پرداخت كرده است از ماليات متعلق به فروش كسر و مازاد را ضمن درج در فاكتور فروش به حساب دولت واريز كند.

به اين ترتيب، به ارزشهاي افزوده در هر مرحله از زنجيره ي توليد و توزيع كالا يا خدمات ماليات تعلق مي گيرد و از انجا كه مصرف كننده نهايي معاملات واسطه اي ندارد و در نتيجه نمي تواند بدهي مالياتي خود را تهاتر كند، بنابراين پرداخت كننده نهايي ماليات بر ارزش افزوده كالا خواهد بود. چنانكه گفته شد، روش تفريقي غيرمستقيم يا روش فاكتورنويسي يا روش اعتبار مالياتي معمول ترين روش محاسبه ماليات بر ارزش افزوده است و تاكنون به وسيله بسياري از كشورها به كار گرفته شده است. دلائل عمده عموميت يافتن به كارگيري اين روش در قياسي با سار روشها در قسمت بررسي روش مستقيم در مقابل روش غيرمستقيم كه در زير به تفصيل مورد بررسي قرار مي گيرد، مشخص تر مي شود.

 

 

 

 

- روش مستقيم در مقابل روش غيرمستقيم

چنانكه ذكر شد، به رغم سادگي و زودتر به نتيجه رسيدن روشهاي مستقيم وصل ماليات بر ارزش افزوده، عموميت كاربرد روش تفريقي غيرمستقيم يا روش اعتبار مالياتي در كشورهاي مختلف در قياس با روشهاي ديگر بيشتر است. دلايل مختلفي براي كاربرد بيشتر روش اعتبار مالياتي از طرف صاحبنظران مالياتي ارائه شده كه مهمترين آنها در زير شرح داده شده است:

1- مهمترين دليل اين است كه در روش فاكتورگيري بدهي مالياتي به معاملات تعلق مي گيرد و همين مسئله اين روش را از ديدگاه قانوني و تكنيكي و نيزاز لحاظ سادگي انجام عمل محاسبه نسبت به ساير ماليات ها برتر مي سازد. به عبارت ديگر، دليل اين برتري منعكس شدن ميزان ماليات در صورت حسابهاي فروش و محاسبه و اعمال ان در هر بار معامله است. اين مزيت در روشهاي ديگر وصول ماليات بر ارزش افزوده موجود نيست.

2- چون در روش فاكتورنويسي بنگاهها براي كسب اعتبار مالياتي نيازمند نگهداري کليه صورتحسابها و مدارك معاملات است، لذا يك سيستم اطلاعاتي جامع براي حسابرسي ايجاد مي شود.

3- نگهداري کليه صورتحسابها و مدارك معاملات توسط اشخاص و موسسات، انجام عمل كنترل و حسابرسي را براي دستگاه مالياتي به سهولت ميسر مي سازد.

4- در روش فاكتورنويسي نوعي مكانيزم ضد فرار مالياتي وجود دارد. بدين معني كه اگر بنگاهي در يك مرحله از زنجيره ي توليد ماليات را نپردازد، بديهي مالياتي اين بنگاه در مرحله بعدي توليد بايد پرداخت شود. لذا اين بدهي به فروشنده مرحله بعدي تعلق مي گيرد. بنابراين، هر خريدار مايل خواهد بود كه كالايي را كه مي خرد مالياتش قبلا پرداخت شده باشد تا بتواند اعتباري از بابت كاهش ماليات را كسب كند. البته بايد توجه داشت كه اين گفته به مفهوم امكان ناپذير بودن فرار مالياتي به هنگام اعمال ماليات بر ارزش افزوده نيست. برخي اوقات در بسياري از كشورها مواردي از قبيل فرار مالياتي در موسسات كوچك و خدمات حرفه اي ( پزشكان، وكلا،‌بيمه گران و ...) مشاهده مي شود و نيز تباني بنگاههاو مصرف كنندگان براي انجام معامله بدون در نظر گرفتن مراحل فاكتورنويسي و ثبت معاملات امكان بروز فرار مالياتي را ايجاد مي كند.

 

 

5- هنگام اعمال نرخهاي چندگانه مالياتي، روش فاكتورنويسي نسبت به روشهاي وصول شماره 1 و2 ارزش افزوده ارجح تر است.

6- هر چند كه ساده ترين روش محاسبه ماليات بر ارزش افزوده، روش تفريقي مستقيم يا روش حسابي (روش شماره 3) است، اما به دليل اينكه در اين روش به طور معمول محاسبه ماليات بر ارزش افزوده منوط به مشخص شدن حساب سود و زيان سالانه است،‌ لذا هنگام بروز نوسانهاي شديد در ارزش خريد، فروش و موجودي انبار، كه بنگاه تمايل به محاسبه ارزش افزوده در دوره هاي كوتاه تر دارد، انجام اين كار براي وي مشكل خواهد بود. در حاليكه روش اعتبار مالياتي را مي توان به راحتي براي دوره هاي مختلف (يك ماهه، دو ماهه و يا چهار ماهه) به كار برد.

براساس موارد ذكر شده، روش اعتبار مالياتي عملي ترين راه محاسبه و وصول ماليات بر ارزش افزوده است. زيرا اولا در اين روش، بدهي مالياتي براساس دوره هاي مختلف زماني از هفتگي تا سالانه محاسبه مي شود؛ ثانبا در اين روش مي توان از نرخهاي مالياتي چندگانه استفاده كرد؛ ثالثا اين روش بهترين ارزيابي به روز* را فراهم مي كند.

- انواع مختلف ماليات بر ارزش افزوده

ماليات بر ارزش افزوده را مي توان به طرق گوناگون طبقه بندي كرد. در اين قسمت به شرح روشهاي مختلف اين طبقه بندي ها مي پردازيم:

1- براساس پايه و مراحل پوشش:

ماليات ها مي توانند براساس مرحله توليد يا توزيع و يا اينكه براساس مراحل محدودتر مثل كارخانه به اضافه عمده فروشي يا عمده فروشي به اضافه خرده فروشي اعمال شوند ( بايد توجه داشت، مالياتي كه اساس ارزش افزوده را فقط در يك مرحله، مثلا كارخانه رعايت كند، به عنوان ماليات بر ارزش افزوده محسوب نمي شود)

بر طبق پايه و مراحل پوشش، مفاهيم مختلفي براي ماليات بر ارزش افزوده ايجاد مي شود كه در زير به شرح چگونگي ايجاد اين مفاهيم مختلف پرداخته خواهد شد.

برخلاف اآنچه كه تصور مي شود، ماليات بر ارزش افزوده به طور عام ماليات بر ارزش افزوده نيست؛ بلكه اين ماليات، مالياتي بر هزينه هاي مصرف خصوصي در اقتصاد ملي است. در ارتباط با فهم متفاوت ماليات بر ارزش افزوده بايد به موارد زير توجه شود:

- در حسابهاي ملي مفهوم ارزش افزوده، تمام فعاليت ها غير از فعاليت هاي قاچاق را در بر مي گيرد، در حاليكه اين نحوه اندازه گيري ارزش افزوده براي حصول ماليات بر ارزش افزوده كلابي ربط است.

- هر چند ارزش افزوده برابر جمع ارزش توليدمنهاي كالاهاي واسطه اي (وروديها) و استهلاك در كل اقتصاد است، ولي اين مفهوم نيز پايه ي ماليات بر ارزش افزوده را به دست نمي دهد؛ زيرا در اين ماليات مجوزي براي كاهش كالاهاي سرمايه اي از پايه وجود ندارد. اين سهولت تنها در مورد كل سرمايه هاي جديد و نه سرمايه هايي كه جايگزين سرمايه هاي از بين رفته مي شوند،‌ صادق است.

- تفاوت ديگر ميان درامد ملي براساس ارزش افزوده و پايه ي ماليات بر ارزش افزوده در اين موضوع است كه صادرات بيانگر كار انجام شده اي است كه براي مصرف داخلي مهيا و قابل دسترسي نيست. مع هذا به رغم عدم دسترسي، صادرات قسمتي از ارزش افزوده را تشكيل مي دهد. در حاليكه در ماليات بر ارزش افزوده، صادرات از پايه ي مالياتي حذف مي شود، و از طرف ديگر واردات كه در ارتباط با ارزش افزوده داخلي نيست ( در داخل توليد نشده است) به پايه ي مالياتي ماليات بر ارزش افزوده اضافه مي شود.

- همچنين هزينه هاي پرداختي دولت براي دستمزد و حقوق قسمتي از پايه ي مالياتي را تشكيل نمي دهد. به همين دليل، ارزش افزوده دولت از ماليات بر ارزش افزوده حذف مي شود.

در برخي از خدمات مثل خدمات پزشكان،‌ قضاوت و غيره نيز در پايه ي ماليات بر ارزش افزوده محسوب نمي شود؛‌ به رغم اينكه كارآنها جزئي از توليد ملي را تشكيل مي دهد.

گذشته از موارد فوق الذكر سه مورد زير نيز به طور اخص تفاوت هايي را در محاسبه ي ماليات بر ارزش افزوده ايجاد مي كند كه عبارتند از :

الف) محاسبه ي خريد كالاهاي سرمايه اي و تفويض اعتبار مالياتي

ب) وضع ماليات بر خرده فروشي، عمده فروشي و يا صنعت

ج) قيمت شمول و يا بدون شمول ماليات

- براساس روش محاسبه

همان طور كه مشاهده شد، چهارنوع روش محاسبه متفاوت در مورد ماليات بر ارزش افزوده وجود دارد. در معمولي ترين روش محاسبه كه نوع اعتبار مالياتي ناميده مي شود، بنگاه بدهي مالياتي خود را با اعمال يك نرخ به كل فروش و سپس كم كردن ماليات پرداخت شده براي خريد در ان دوره محاسبه مي كند. روش اعتبار مالياتي را با استفاده از طرق زير مي توان به كار گرفت:

الف) روش تفريقي: در اين روش از كل مقدار فروش وجه پرداخت شده براي خريد مواد و كالاهاي واسطه اي كسر مي شود.

ب) روش تجمعي : اين روش از طريق جمع كردن اجزاي ارزش افزوده مثل دستمزد پرداختي، نرخ بهره پرداختي،‌سود خالص و ... و سپس اعمال نرخ ماليات بر آن قابل حصول است. چنانكه ملاحظه شد، بدليل راحتي عملكرد بنگاه و نيز راحتي حصول ماليات دولت در روش فاكتورنويسي، اين روش بيشتر از ساير روشها به كار گرفته مي شود.

- براساس طبقه بندي كالاي نهايي سرمايه اي مانند ماشين آلات و ابزار آلات

در اين روش سه ديدگاه موجود است. تفاوت پايه در اين سه ديدگاه به دليل تفاوت در محاسبه و به كارگيري كالاهاي سرمايه اي در ماليات بر ارزش افزوده است. اين ديدگاه عبارتند از : نوع مصرف، نوع درآمد و نوع توليد ناخالص ملي.

‍[ ديدگاه متفاوت در مورد محاسبه ي كالاهاي سرمايه اي در ماليات بر ارزش افزوده، كارايي و اثرات توزيعي متفاوتي را در سه نوع ماليات بر ارزش افزوده زياد شده ايجاد مي كند.]

 

 

دلايل انتخاب ماليات بر ارزش افزوده در برخي از كشورها (مزايا)

هر چند كه از زمان كاربرد عملي ماليات بر ارزش افزوده اندكي بيش از سي سال نمي گذرد، اما در همين زمان كوتاه تعداد كشورهاي استفاده كننده از ان به سرعت فزوني يافته است. دلايل انتخاب اين ماليات از ديدگاه كشورهاي مختلف، متفاوت است. برخي از كشورها عنوان مي كنند كه به دليل عدم رضايت از ساختار مالياتي گذشته ي خود به اين ماليات روي اورده اند و بعضي ديگر عضويت در كشورهاي جامعه اروپا را به عنوان دليل انتخاب اين ماليات ارائه داده اند.

به هرحال، براي درك بيشتر علل به كارگيري ماليات بر ارزش افزوده بايد دلايل و مزاياي برشمرده از طرف كشورهاي استفاده كننده ي اين ماليات مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد كه در قسمت بعد به انجام اين كار پرداخته شده است.

ايجاد منبع درآمدي جديد به منظور پاسخگويي به هزينه هاي دولت

ماليات بر ارزش افزوده در بسياري از كشورها به عنوان يك منبع درامدي جديد به منظور افزايش درآمد دولت به كار برده شده است مانند كشورهاي شيلي و دانمارك. برخي اوقات از ماليات بر ارزش افزوده تحت عنوان «ماشين چاپ اسكناس» ياد مي شود. دليل اين وجه تسميه وسعت دامنه اين ماليات كه در برگيرنده طيف وسيع كالاها و خدمات است و نيز درآمد قابل توجه و شناوري كه اين ماليات براي دولت ايجاد مي كند، ذكر گرديده است.

[ بسياري از كشورها مثل كره، اندونزي، نيوزلند، پرتغال و تانزانيا در عمل يافته اند كه درآمد اوليه آنها از اعمال ماليات بر ارزش افزوده بسيار بيشتر از درآمد اوليه تخمين زده شده بوده است. براي مثال، در اندونزي ماليات بر ارزش افزوده بر سطح توليد كالاهاي صنعتي در سال اول اجرا توانست درامد را تقريبا 45 درصد افزايش دهد. از سوي ديگر، كشورهايي مثل كنيا و فيليپين كه در سالهاي اوليه ي اعمال ماليات بر ارزش افزوده، كاهش درامد را تجربه كرده اند، دليل كاهش درامد را زمان ناكافي براي معرفي اين ماليات و عدم آگاهي در مورد مراحل و نحوه ي اجراي ان ذكر كرده اند].

مالياتهايي كه با اهداف متعادل سازي توزيع درامد و يا ايجاد كارايي بيشتر اقتصادي اعمال مي شود. داراي پايه ي مالياتي كوچكتر و نيز نرخ مالياتي بالاتري هستند. از طرفي افزايش نرخ ماليات نيز به دليل از بين بردن انگيزه توليد و تشويق فعاليت هاي زيرزميني، فرصتهاي فرار مالياتي و اجتناب از پرداخت ماليات را زيادتر و در نهايت درآمد كمتري را براي دولت ايجاد مي كند. در حاليكه به دليل وسيع بودن پايه ي مالياتي ماليات بر ارزش افزوده مي توان اين ماليات را با نرخي كمتر به کليه فروشهاي مرتبط با بخش هاي مختلف بازرگاني اعمال كرد؛ و به اين ترتيب درآمد مالياتي بيشتري را بدون از بين بردن انگيزه ي توليد، براي پاسخگويي به هزينه هاي دولت ايجاد كرد از سوي ديگر، امكان كاهش فرار مالياتي در ماليات بر ارزش افزوده‌ به دليل كمتر بودن نرخ آن در مقايسه با ماليات هاي با پايه ي محدود نيز منبع درآمد مطمئني را براي دولت ايجاد مي كند.

مالياتهاي سنتي بر درآمد و فروش با مقاومت مردم رو به رو است. در مقابل، پايه ي وسيع و نرخ نسبتا كمتر ماليات بر ارزش افزوده واكنش كمتر مردم را بر مي انگيزد. به همين دليل به عنوان يك ماليات بر پايه ي ماليات، وصول ماليات بر ارزش افزوده مطمئنتر و نسبتا راحتتر مي باشد و قابليت فهم آن نيز براي عموم آسانتر است.

گذشته از اين كه ماليات بر ارزش افزوده درامد دولت را افزايش مي دهد، بسياري از صاحب نظران مالي هم از اين ماليات به عنوان يك منبع درآمد با ثبات و انعطاف پذير ياد كرده اند. دلايل اثبات و انعطاف پذيري بيشتر ماليات بر ارزش افزوده عمدتا دو مورد زير ذكر شده است:

الف) چون مصرف به عنوان سهمي از توليد ناخالص داخلي دچار نوسان هاي كمتر مي شود، لذا اعمال ماليات بر ارزش افزوده نوعي درآمد ثابت را براي دولت ايجاد مي كند.

 

1 . با به كارگيري روش ارزش افزوده از احتساب مضاعف و يا چندباره در اندازه گيري توليد ناخالص ملي جلوگيري به عمل مي آيد. براي روشن كردن موضوع به ستون محصول و قيمت فروش آن در جدول شماره (3) توجه كنيد: اگر به جاي استفاده از روش محاسبه ارزش افزوده، هر كارخانه قيمت فروش محصول خود را راسا براي احتساب در توليد ناخالص ملي به ترتيب 100، 180، 300، 550 و غيره اعلام كند، سهم لنگاه دامپروري و كارخانه پشم بافي و نساجي و خياطي و ... در توليد ناخالص ملي به ترتيب 100، 180، 300، 550 و ... ريال منظور مي شود. جمع شش رقم مربوط به مراحل مختلف توليد و توزيع برابر 2370 ريال است. در نتيجه، اين شيوه غلط باعث مي شود كه ارزش افزوده توليد شده در هر مرحله از توليد چندين بار در احتساب توليد ناخالص ملي وارد شود. به طور مثال، قيمت پشم كه همان ارزش افزوده توليد شده در بنگاه دامپروري است به جاي يك بار جمعا چهار بار در احتساب توليد ناخالص ملي دخالت مي كند، به عبارت ديگر، در روش احتساب چند باره، ارزش پشم هم جزء توليد بنگاه دامپروري و هم جزء توليد كارخانجات نخ ريسي و نساحي و هم جزء توليد خياطي به حساب مي آيد. در صورتي كه سه توليد كننده اخير در توليد پشم هيچگونه نقشي نداشته اند همين استدلال در مورد مراحل ديگر توليد نيز صادق است.

* . علت نامگذاري غيرمستقيم اين است كه در اين روش نرخ ماليات بر اجزاي ارزش افزوده (مثل ورودي و خروجي) اعمال مي شود. در حاليكه در روش مستقيم پايه ي مالياتي از طريق محاسبه مستقيم ارزش افزوده (يعني حاصلجمع اجزاي ارزش افزوده) مشخص مي شود و سپس به آن يك نرخ مالياتي اعمال مي شود.

* اين روش برخي اوقات تحت عنوان ماليات انتقالي تجاري نيز ناميده مي شود.

* . روش تفريقي غيرمستقيم مدل اوليه به كار برده شده در جامعه اروپا (EC) است و تحت عناوين مختلف روش اعتبار مالياتي،‌روش فاكتورنويسي، روش بستانكاري و روش صورت حساب نيز از آن ياد مي شود.

*چنانكه ملاحظه شد در خصوص مشخص نمودن پايه ي مالياتي و جمع كردن ماليات موجود دو روش اصلي وجود دارد. يكي از اين روشها روش حسابي ناميده مي شود. در اين روش از هر پرداخت كننده ماليات درخواست مي شود كه با پرداخت ماليات خود پايه مالياتي را مشخص سازد. روش ديگر به روش فاكتور نويسي شهرت دارد. در اين ر وش به پرداخت كننده ماليات گفته مي شود كه ماليات ناخالص را به وسيله عامل نرخ ماليات به فروش و بعد بستانكار كردن آن در مقابل ماليات پرداخت شده به وسيله بنگاهي كه او كالاهاي واسطه اي را خريده است، محاسبه كند. براي اجتناب از مسئله ي محاسبه ي مضاعف، پايه براي ماليات ناخالص بايد به صورت فروش منهاي اعتبار مالياتي تعريف شود.

*مهمترين مزيت ماليات بر ارزش افزوده حسابي اين است كه چون نظام مالياتي مي تواند ماليات را براساس حسابهاي جاري شركت اعمال كند (هرچند كه در مورد هزينه هاي خريد كالاهاي سرمايه اي بايستي تطبيق صورت گيرد) ، لذا هزينه هاي اجراي ان كمتر است. از سوي ديگر، مسائل مرتبط به اين نوع ماليات بر ارزش افزوده به قرار زير است:

الف) ماليات بر ارزش افزوده به راحتي توسط بازرگانان و كارگران قابل درك است و انها به عنوان ماليات اضافي بر سود شركت ها و يا ماليات اضافي بر حقوق به آب مي نگرند.

ب) چون حسابها در دوره هاي يك ساله بسته مي شوند،‌بنابراين اعمال ماليات بر ارزش افزوده در دوره هاي كوتاهتر ميسر نيست.

ج) آزمون و كنترل متقابل روش اعتبار مالياتي در اين روش وجود ندارد.

د) در اين روش تنها مي توان از يك نرخ ماليات استفاده كرد.

هـ) موافقت نامه عمومي تعرفه و تجارت (GATT) براي تخفيف صادرات تنها ماليات بر ارزش افزوده از نوع فروش را مورد توجه قرار داده است.

و) در اين روش حسابرسي تعقيبي فاكتورنويسي از بين مي رود.


مبلغ قابل پرداخت 18,144 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۳ فروردین ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1233

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما