مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 322
  • بازدید دیروز : 3268
  • بازدید کل : 13121722

مقاله59-ميزان گرايش افراد به بزه كاري و عوامل موثر بر آن در بين نوجوانان كانون اصلاح و تربيت175ص


مقاله59-ميزان گرايش افراد  به بزه كاري و عوامل موثر بر آن در بين نوجوانان كانون اصلاح و تربيت175ص

فهرست

 

عنوان

صفحه

 
 

فصل اول

 
 

مقدمه

2

 

بيان مساله

4

 

ضرورت پژوهش

6

 

اهداف پژوهش

9

 

سوالات تحقيق

10

 

تعاريف واژه اي

11

 

فصل دوم

 
 

مقدمه

13

 

ساختار خانواده

14

 

كاركردهاي خانواده

15

 

تعريف عام قدرت

16

 

تعاريف قدرت در حوزه خانواده

17

 

تئوري منابع

18

 

ديدگاه فيمينيسمها

20

 

مفاهيم قدرت در خانواده

23

 

انواع قدرت در خانواده

29

 
 

زن و خانواده

33

 
 

هيجان

37

 
 

فيزيولوژي هيجان

39

 
 

هوش هيجاني و مفهوم توانايي ذهني

45

 
 

ديدگاه شخصيتي – اجتماعي – هيجاني هوش هيجاني ( مختلط )

52

 
       
 

نظريه گلمن

57

 
 

كاركردهاي هوش هيجاني

61

 
 

هوش هيجاني ، تفكر و رفتار اجتماعي

64

 
 

هوش هيجاني ، انطباق بارويكردهاي استرس زا

66

 
 

ارتباط هوش هيجاني و سلامت رواني

71

 
 

مروري بر تحقيقات انجام شده

77

 
 

فصل سوم

   
 

روش پژوهش

88

 
 

ابزار تحقيق

88

 
 

پرسشنامه هوش هيجاني

88

 
 

كاربرد پرسشنامه

89

 
 

دامنه سني

91

 
 

اعتبار و پايايي

92

 
 

هنجاريابي در ايران

93

 
 

پرسشنامه ساختار قدرت در خانواده

94

 
 

اعتبار و پايايي

96

 

نمره گذاري

96

 

روش تجزيه و تحليل داده ها

97

 

فصل چهارم

98

 

فصل پنجم

   

بحث و نتيجه گيري

113

 

پيشنهادات

محدوديت ها

115

115

 

منابع

116

 
     

 

چكيده

اين پژوهش در جهت بررسي رابطه هوش هيجاني زنان معلم شهرستان ابهر با ساختارقدرت در خانواده صورت گرفته است . كه در اين پژوهش فرضيه ها به صورت رابطه هوش هيجاني با ساختار قدرت در خانواده زنان معلم رابطه بين مولفه هاي مهارتهاي درون فردي زنان شامل ( خودآگاهي هيجاني ، جراتمندي ، حرمت نفس ، خود شكوفايي . استقلال عمل ) با ساختار قدرت در خانواده بر اساس الگوي حاكميت مرد ، رابطه بين مولفه هاي مهارتهاي درون فردي با ساختار قدرت در خانواده بر اساس الگوي حاكميت مرد مي باشد .

در اين پژوهش به جهت بررسي فرضيه ها و پاسخ به آنها 40 نفر از زنان معلم در شهرستان ابهر به روش تصادفي انتخاب شدند كه متاهل بوده و پنج سال از زمان تاهل آنها گذشته باشد و با همسران خود زندگي كنند .

ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش تست هوش هيجاني بار – ان با 90 سوال كه در ايران استاندارد شده و تست خود ساخته ساختار قدرت كه شامل 26 سوال مي باشد . كه هر دو به روش ليكتري نمره گذاري مي شود تست ساختار قدرت از بعد از زن سالاري ، مرد سالاري و الگوي مشاركتي و ضعيف را در خانواده مشخص مي سازد . روش بكار گرفته شده در اين پژوهش شامل آمار توصيفي فرمول همبستگي پيرسون آمار استنباطي t به منظور بررسي ارتباط معني دار بودن متغيرها استفاده شده است .

 

مقدمه

زندگي اجتماعي براي انسان يك ضرورت اجتناب ناپذير است. صاحب نظران اعتقاد دارند خانواده مهمترين نهادي است كه فرايند اجتماعي شدن را ايجاد مي‌كند. لذا، شناخت آن از منظرهاي گوناگون لازم و ضروري است. خانواده به عنوان يك سازمان پيچيده كه داراي كاركردهاي مختلف نظري و عملياتي مي باشد، مهمترين عامل در بالا بردن نرخ بهره‌وري مي‌باشد كه بالطبع باعث افزايش بهره‌وري در جامعه مي‌گردد. بنابراين جا دارد به عنوان يك ضرورت، اولين قدم در اين راستا را اصلاح و شناخت مفاهيم رفتاري در خانواده بدانيم و گامهاي عملي در جهت ارتقاء كيفيت كاركرد خانواده در جهت بهره وري بالا برداريم.

خانواده به عنوان ركن اساسي جامعه نهادي است كه رهبري آن دركنار الگوهاي سنتي و فرهنگي احتياج به الگوهاي مديريتي نوين دارد. خانواده يك نظام است و براي خود اجزاء و اصولي دارد كه حاكم براين نظام مي باشد. ركن اصلي آن زندگي زناشويي است كه بر پايه روابط زوجين استوار است. در حقيقت زن و شوهر در ازدواج سالم مي دانند كه آنها مسؤول شادي يكديگر هستند. به عبارت ديگر ازدواج سالم، ازدواجي است كه در جهت صميمي شدن باشد. لذا در طي اين مسير فرايند دوست داشتن، حل و فصل مسلمت آميز اختلافات، مصالحه، تفرد، صميميت و مذاكره بر سر تفاوتها، شكل مي‌گيرد. براي مذاكره بر سر تفاوتها و اختلافات بايد ميل همكاري وجود داشته باشد تا حل و فصل منصفانه مسائل را امكانپذير سازد. از سوي ديگر ارتباط روشن مستلزم آگاه بودن از خصوصيات فردي همسر و احترام گذاشتن به تفاوتهاي ديگر مي‌باشد. در ازدواج سالم زن‌وشوهر براي حل مسائل مختلف زندگي از جمله اقتصادي، اجتماعي، امور شخصي يكديگر تلاش مي‌كنند و بر اساس توافق كارها را بين خود تقسيم مي‌نمايند، تا راه براي هر گونه استبداد و محروميت هر يك از زوجين بسته شود. لذا تقسيم وظايف بر مبناي مصلحت خانواده است كه ابراز و كنترل احساسات كه يكي از مؤلفه‌هاي هوش هيجاني است به شكل صادقانه و از صميم قلب نه از روي ترس شكل مي‌گيرد و راه را براي گسترش مهارتهاي درون فردي(حرمت نفس، جراتمندي، خود شكوفايي و استقلال عمل) و احساس شادكامي و خوشبختي همسر باز مي‌كند و مسلماً وقتي كه عزت نفس زوجين و در حقيقت احترام به خويشتن و پذيرش خود با تمام خصوصيات مثبت و منفي بالا باشد گامي بزرگ در جهت تربيت فرزنداني كارآمد و مستقل برداشته مي‌شود.

پس بطور خلاصه مي‌توان گفت زوجي كه از جانب همسر خود فقط زور و استبداد ديده و نتوانسته آنرا بپذيرد يا بنا به شرايط خاص خانوادگي مخالفت با آنرا علناً بيان نمي‌كند كم‌كم نسبت به خود به ديده كاستي و عدم توانايي ايستادگي در برابر فشارها را احساس مي‌‌كند و لذا هر روز نسبت به ديروز خود را حقير تر و كم كارآمدتر مي‌بيند چرا كه با كوچكترين تلاش در جهت استقلال، مخالفت و سر خوردگي مي‌بيند و بنابراين هم در مهارتهاي فردي و هم در احساس رضايت كلي از زندگي و رسيدن به مفهوم خوشبختي و شادي دچار مشكل مي‌گردد.

بنا به نظر ستير[1](1374) در خانواده‌هاي بالنده افراد آزادانه با هم درد دل مي‌كنند و براي امور خانواده برنامه ريزي مي‌نمايند و اگر چيزي مزاحم اجراي برنامه‌ها گرديد با انعطاف پذيري خود را با آن تطبيق مي‌دهند.در اين خانواده است كه زندگي آدمي و احساسات بشري از هر چيز ديگري مهمتر است. لذا والدين،خود را رهبر نه ارباب مي‌دانند و پدر و مادر درهر موقعيتي اولين وظيفه خود را تربيت فرزندان در جهت انسان واقعي شدن مي‌دانند.

نكته مسلم آن است كه از آغاز مطالعه هوش، غالباً بر جنبه‌هاي شناختي آن نظير حافظه و حل مساله تاكيد مي‌شد، در حاليكه ابعاد غير شناختي، يعني تواناييهاي عاطفي و كرداري نيز نه تنها پذيرفتني هستند بلكه ضروري هم مي‌باشند. در حيطه مسائل زناشويي، تواناييهاي هيجاني در برقراري ارتباط صحيح، فهم احساسات خود و ديگري، همدلي و كنترل تكانشها نقش مهمي در رضايتمندي زناشويي بازي مي‌كنند. بر اين اساس لازم است با بررسي ارتباط هوش هيجاني با ساختار قدرت در خانواده راهكارهاي مؤثر و عملي در جهت بهبود روابط زوجين ارائه شود.

بيان مساله:

خانواده يكي از بنيادي ترين نهادهاي اجتماعي است كه در طول تاريخ بر اثر عوامل گوناگون دستخوش تغيير شده است. تاثير دگرگونيهاي اقتصادي-اجتماعي جوامع بر نهادهاي اجتماعي غير قابل انكار است و خانواده نيز از اين دگرگونيها مستثني نبوده است. يكي از اين دگرگونيها، تغيير در ساخت خانواده، بالاخص تغيير در مفهوم نقش است. خانواده كانوني است كه در آن چگونگي و توزيع و نحوه اعمال قدرت بر شكل‌گيري شخصيت، عزت نفس و حتي احساس رضايت و خوشبختي زوجين تاثير مي‌گذارد. هوش هيجاني شكلي از هوش اجتماعي است و پيش‌بيني‌كننده مناسبي در كارآمدي كلي و كارآمدي در حيطه‌هاي مختلف زندگي مي‌باشد كه توانايي كنترل احساسات و هيجانات خويشتن و ديگران، تمايز ميان آنها و استفاده از اين اطلاعات براي هدايت و تفكر و عمل را در برمي‌گيرد (سالوي و ماير 1990)[2]

فرايند جامعه‌پذيري فرزندان در خانواده شكل مي‌گيرد و زن بعنوان عنصر مهم تربيت آنها و القاي جامعه‌پذيري مطلوب نقش بسيار برجسته‌اي دراين فرايند دارد. اينكه زن در چه مرتبه‌اي از هوش هيجاني قرار داشته باشد مطمئناً در انتقال مؤلفه‌هاي آن نقش مؤثري بر عهده خواهد داشت. به اين معنا مادري كه از خصوصيات مثبت و مطلوبي همچون استقلال حرمت نفس، قاطعيت در بيان عقايد و احساسات و مؤلفه‌هاي ديگر هوش هيجاني برخوردار است روش تربيتي مناسبي را در جهت كارآمدي و موفقيت زندگي فردي و اجتماعي فرزندان اتخاذ مي‌كند.

شواهد فراواني گوياي آن است كه زوجها در جامعه امروزي به دليل تحولات زندگي براي برقراري و حفظ روابط صميمي و درك احساسات و از همه مهمتر در تقسيم عادلانه قدرت با يكديگر مشكلاتي دارند. اين بعد از زندگي، تاثير بسزايي در احساس رضايت زناشويي دارد و تحقيقات نيز گوياي همين امر هستند. بطوريكه نتايج نشان داده بيشترين رضايتمندي زناشويي زنان وقتي حاصل مي شود كه در خانواده تقسيم وظايف عادلانه صورت گيرد. در اين راستا با عدم تقسيم عادلانه قدرت در خانواده بيشتر زنان دچار آسيب روحي شده و در نهايت رضايت زناشويي پايين‌تري حاصل مي‌شود. از آنجا كه هوش هيجاني با رضايت زناشويي رابطه دارد و تحقيقات داخلي و خارجي نير مؤيد اين امر است، لذا كمبودهاي موجود در كفايتهاي عاطفي و هيجاني همسران در كنار عوامل اقتصادي-فرهنگي، اثرات نامطلوبي بر زندگي مشترك آنها مي‌گذارد. از جمله اين كمبودها، مهارتهاي درون فردي و ميان فردي و كنترل تنشها است كه با پيشرفت كردن در كسب اين مهارتها مي توان گام مهمي در جهت درك متقابل برداشت. لذا ديده شده افرادي كه توانايي شناخت بهتر احساسات و هيجانات خود را دارند و بر نحوه ابراز احساس نسبت به ديگران تسلط نشان مي‌دهند مانع بسياري از برخوردها و سوء تفاهمات در زندگي مي‌گردند. اين پژوهش درصدد است با بررسي هوش هيجاني و ارتباط آن با ابعاد قدرت در خانواده گامي در جهت شناخت راههايي براي اصلاح فرايندهاي زندگي زناشويي برداشته تا با بكارگيري آنها، بهره‌وري خانواده به عنوان سازماني مهم در اجتماع ارتقا يابد و به موازات آن سطح فرهنگ و كارامدي جامعه اعتلا پيدا‌كند.

ضرورت پژوهش

خانواده كوچكترين واحد اجتماعي است كه ثبات جامعه وابسته به آن است. بنابراين هرگونه سرمايه‌گذاري مادي و معنوي بر روي اين عنصر اجتماع باعث ثبات، تعادل و توسعه اجتماعي خواهد‌گرديد. اين امر باعث شده است كه با توجه به شموليت خانواده بر تمامي نهادهاي اجتماع، توجه تمامي صاحبنظران رشته‌هاي مختلف علوم انساني به نوعي به مفاهيم مربوط به خانواده جلب شده و اين روند از شتاب فزاينده‌اي برخوردار باشد. نظريه‌پردازان برجسته مفاهيم خانواده، امروزه اعتقاد دارند هر گونه برجستگي و ورزيدگي كه در اعضاي خانواده ريشه دواند، در جامعه‌اي كه از اينگونه خانواده‌ها تشكيل مي‌گردد مؤثر خواهد بود(ستيرمترجم بيرشك1374).

تصميم‌گيري بر پايه مشاركت و متقاعد‌سازي مي‌تواند عامل مهمي در شكل‌گيري شخصيت فرزندان و رشد پايه هاي دموكراسي در خانواده باشد. خانواده مي‌تواند بستري مناسب جهت شكل‌گيري رشد عاطفي و عقلي اعضاي خانواده مهيا كند. به بيان ديگر، مي‌توان سؤال كرد اگر محور تصميم‌گيري ها در خانواده فقط يك‌نفر باشد و هيچ يك از اعضا به معني واقعي حق مشاركت و حق انتخاب نداشته باشند و اساس تصميمها، بر پايه اجبار و يكجانبه باشد، فرد يا افراديكه تحت اين شرايط قرار مي‌گيرند دچار چه مشكلاتي مي‌شوند؟

دموكراتيك شدن خانواده يك فرايند است و در يك لحظه شكل نمي‌گيرد. براي كسي كه هرگز در زندگي جرات نداشته در مورد كوچك‌ترين مسائل شخصي‌اش اظهار نظر كند، مسلما بستر مناسبي براي پيشرفت مهارتهاي درون و ميان فردي ندارد و در حقيقت نحوه مديريت او در موقعيتهاي مشابه تحت تاثير اين موضوع قرار مي‌گيرد. دموكراتيك بودن خانواده، تنها به زمان تشكيل خانواده بر نمي‌گردد، بلكه به سير جامعه‌پذيري فرد از اوان زندگي مربوط است. بنابراين خانواده اوليه فرد بيشترين مسؤوليت در قبال دموكراتيك يا استبدادي شدن خانواده‌هاي هر يك از اعضا دارد. اين بدان معناست كه باورهاي فرهنگي از طريق جامعه‌پذيري به وسيله خانواده‌ها به افراد منتقل خواهد شد.

محو تفكر استبدادي و حكمراني مرد و اطاعت ساير اعضا، يا محو محروميت حق اظهار نظر زنان در امور خانواده، هنگامي رخ خواهد داد كه در خانواده‌ها عملاًٌ از فرزندان بخواهند كه در مورد سرنوشتشان اظهار نظر كنند، يا اساساً خانواده از نوعي باشد كه فرزندان عملاً شاهد دموكراتيك بودن خانواده خود باشند، يعني مشاوره و همفكري والدين را به چشم خود ببينند. درآن صورت در مسير شكل‌گيري شخصيت كودكان، هفكري و همدلي به امري دروني مبدل خواهد شد و افراد از زور و سلطه براي پيش بردن احكام ومقاصد خود استفاده نخواهد كرد( صبوري 1375). بنابراين احساس استقلال، جراتمندي و حرمت ذات هرچه بهتر نمود مي‌يابد.

اين مقوله‌ها همان مؤلفه‌هاي هوش هيجاني هستند كه اين مفهوم آخرين و جديد‌ترين تحول در زمينه فهم ارتباط ميان تعقل و هيجان است. عليرقم ديدگاههاي اوليه نگاه واقع بينانه به ماهيت انسان نشان مي‌دهد كه انسان نه منطق صرف است و نه احساس و هيجان صرف، بلكه تركيبي ازاين دو در وجود او حكمراني مي‌كنند. بنابراين توانايي شخص براي سازگاري و چالش در زندگي به عملكرد منسجم قابليتهاي هيجاني و منطقي بستگي دارد و در كل مي‌توان گفت بر اساس اينكه چگونه افراد با مشكلات مقابله مي‌كنند و حتي ارتباطات اجتماعي و بين فردي و درون فردي خود را تنظيم مي‌نمايند و براي رسيدن به اهداف منطقي خويش چه راههايي را در نظر مي‌گيرند تحت تاثير هوش هيجاني مي‌باشند چرا كه تحقيقات نشان داده افراديكه از لحاظ هيجاني باهوش مي‌باشند، حالتهاي هيجاني خود را به نحو صحيح ارزيابي مي‌نمايند، مي‌دانند چگونه و چه موقع احساسات خود را بيان نمايند و بنحو مؤثر مي‌توانند حالتهاي خلقي خود را تنظيم نمايند و لذا در شرايط مختلف زندگي موفق‌تر عمل مي‌نمايند(گلمن1380 مترجم نسرين پارسا).[3]

با‌توجه به توضيحات فوق مي‌توان ضرورت پژوهش را اينگونه ترسيم كرد كه بسته به اينكه نوع ساختار قدرت در خانواده چگونه باشد به چه شكلي با هوش هيجاني زنان ارتباط پيدا مي‌كند؟ و در حقيقت از آنجا كه تقسيم قدرت عادلانه با رضايت زناشويي همبستگي دارد و هوش هيجاني بالا نيز با رضايتمندي زناشويي، لذا به نظر مي‌رسد نوعي ارتباط بين اين دو مقوله موجود است كه نياز به بررسي وضعيت هوش هيجاني زنان و ساختار قدرت در خانواده مي‌باشد.

 

اهداف پژوهش

هدف از پژوهش بررسي هوش هيجاني زنان و ارتباط آن با نوع ساختار قدرت در خانواده ها مي‌باشد.

دردنياي انسانها ملحق شدن به منظور با هم بودن، معمولاً به معني تشكيل خانواده است و خانواده بافت سالمي براي رشد و اصلاح است. خانواده به عنوان ركن سازمان در جامعه شكل مي‌گيرد. نوع مديريت و رهبري در اين مكان در پژوهش صلاحيتها و توانمنديهاي اعضاي خانواده مؤثر است. بطوريكه تحقيقات گوياي آنست كه رهبري و هدايت اثر بخش والدين مي‌تواند فرزندان را به فكر كردن، انديشيدن، استدلال كردن، تفكر خلاق و استفاده بهينه از استعدادها ترغيب كند و ارتباطات مؤثر والدين و فرزندان مي‌تواند به فضاي رفتاري مناسب جهت ايجاد خانواده متعادل منجر شود (جهاني 1383). از آنجا كه هوش هيجاني نيز داراي مؤلفه‌هايست كه ممكن است در پي عدم رضايت زناشويي تحت تاثير قرار گيرند و بالا بودن هوش هيجاني امري مؤثر در موفقيت در زندگي زناشويي مي‌باشد (گلمن 1985)، از طرفي تحقيقاتي گوياي آن است كه ضعف در روابط زناشويي و برآورده نشدن خواسته‌ها، در نقش زن و شوهر و در روابط والديني آنها تاثير منفي داشته و باعث مختل شدن روابط معنادار وجود دارد (پدرام1383). بين عملكرد خانواده و سلامت عمومي فرزندان رابطه معنادار وجود دارد (جناني1383)، لذا تحقيق حاضر در پي دست يافتن به اين هدف مي‌باشد:

نمره هوش هيجاني زنان در مولفه مهارتهای درون فردي شامل ( خود آگاهي، خود شكوفايي، استقلال عمل، حرمت نفس و جراتمندي) و مولفه مهارتهاي ميان فردي شامل (همدلي، مسؤوليت اجتماعي و روابط اجتماعي) با نوع ساختار قدرت در خانواده (حاكميت مرد- زن- مشاركتي) چه ارتباطي دارد؟

سؤالات تحقيق

آيا بين هوش هيجاني زنان با ساختار قدرت در خانواده رابطه وجود دارد؟

آيا بين مولفه مهارتهاي درون فردي زنان شامل (خود آگاهي هيجاني،جراتمندي،حرمت نفس،خود شكوفايي و استقلال عمل) با ساختار قدرت در خانواده بر حسب الگوي حاكميت مرد رابطه دارد؟

آيا بين مولفه مهارتهاي درون فردي زنان با ساختار قدرت در خانواده بر حسب الگوي حاكميت زن رابطه وجود دارد؟

 

فرضيه ها:

بين هوش هيجاني زنان و ساختار قدرت در خانواده رابطه وجود دارد.

بين مولفه مهارتهاي درون فردي زنان شامل(خودآگاهي هيجاني، جراتمندي، حرمت نفس، خود شكوفايي و استقلال عمل) با ساختار قدرت در خانواده بر حسب الگوي حاكميت مرد رابطه وجود دارد.

بين مولفه مهارتهاي درون فردي زنان با ساختار قدرت در خانواده بر حسب الگوي حاكميت زن رابطه وجود دارد.

 

تعاريف واژه‌اي

هوش هيجاني : نوعي هوش اجتماعي كه مشتمل بر توانايي كنترل هيجانهاي خود و ديگران و تمايز بين آنها و استفاده از اطلاعات براي راهبرد تفكر و عمل مي‌باشد. (سالوي و ماير1990) منظور از ميزان هوش هيجاني آزمودنيها همان نمره ايست كه از پرسشنامه هوش هيجاني بارن بدست مي‌آيد.

ساختار قدرت در خانواده: منظور از ساختار قدرت در خانواده الگوهاي تصميم‌گيري زوجين در هزينه‌ها، خريد امكانات ، تربيت فرزندان و غيره مي‌باشد.(ساروخاني1370)

در اين پژوهش نمره افراد در پرسشنامه ساختار قدرت مشخص كننده نوع ساختار قدرت (مردسالاري، زن سالاري، الگوي مشاركتي) مي‌باشد.

متغير كنترل

در اين پژوهش جنسيت بعنوان متغير كنترل در نظر گرفته شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

خانواده به عنوان ركن اصلي جامعه نقش مهمي در پيشرفت آن دارد. اينكه در خانواده چه نوع ساختار قدرتي اعم از قدرت مشاركتي يا سلطه سالاري حاكم باشد بر احساس رضايت از زندگي و خوشبختي اعضا تاثير مي‌گذارد. سطح هوش هيجاني اعضاي خانواده نيز در موفقيت آنها به عنوان اعضاي جامعه تاثير بسزايي دارد. براي روشن ساختن بعد نظري موضوع، خانواده و انواع مختلف آن مورد بررسي قرار مي‌گيرد و سپس ساختار قدرت در خانواده و مسائل مربوط به آن و در نهايت مقوله هوش هيجاني با تمام جزئيات آن توصيف مي‌گردد و در انتها به بررسيهاي انجام شده پيرامون موضوع در داخل و خارج از كشور اشاره مي‌شود.

خانواده

به نظر مينوچين يكي از مميز هاي انسان نسبت به ساير جانداران اين است كه او تنها موجودي است كه داراي خانواده مي‌باشد. به عبارت ديگر در دنياي انسانها، ملحق شدن به منظور با هم بودن معمولاً به معني نوعي تشكل خانوادگي است. خانواده تشكلي طبيعي است كه الگوهاي گوناگون مراوده را در گذر زمان به خدمت مي‌گيرد. اين الگوها ساخت خانواده را شكل مي‌دهند و ضمن تعيين نقش اعضا خانواده، حيطه رفتار هر يك از اعضا را مشخص مي‌كنند و تبادل نظر ميان آنها را تسهيل مي‌كنند. براي اينكه وظايف اصلي خانواده يعنی حمايت از فرديت يابي[4] ودر عين حال بين اعضا حس تعلق ايجاد شود، خانواده بايد داراي ساخت كارآمد باشد(مينوچين و فيشمن[5] 1998، ترجمه بهادري و سياران 1381).

ساختار خانواده

خانواده از لحاظ ساختار، نظام عاطفي پيچيده ايست كه ممكن است دست كم سه، يا به خاطر طول عمر بيشتر آدميان درحال حاضر، چهار نسل را در بر بگيرد. خانواده، بدون در نظر گرفتن شكل سنتي يا نو بودن، سازگاري يا ناسازگاري و ساخت كارامد يا توانا در آورد به نحوي كه بتواند نيازها و اهداف جمعي يا همگاني خود را برآورده سازد بدون آنكه دائماً اعضاي خود را از دستيابي به اهداف و نيازهاي شخصي باز داشته باشد(كانتور[6] 1975 به نقل از گلدنبرگ، ترجمه برواتي و همكاران 1382).

براي خانواده انواع مختلفي در نظر گرفته اند كه شامل اين موارد مي‌شود:

خانواده هسته‌اي: به يك واحد خانوادگي بنيادي مركب از همسر، شوهر و فرزندان، اطلاق مي‌گردد. اين واحد را گهگاه خانواده «زن و شوهري» نيز مي‌نامند.( كوئن، ترجمه ثلاثي 1376).اين نوع خانواده همچون سلول اصلي اجتماع مي‌باشد و امروزه از مظاهر جامعه صنعتي بشمار مي‌رود و همراه با تمدن غرب به ساير كشورها نيز نفوذ كرده و رواج يافته است. در اين نظام، رابطه زن و شوهري بر اساس تساوي، همفكري و توافق است. حقوق فرزندان نيز نسبت به خانواده‌هاي قديم افزايش يافته و مورد حمايت و احترام بيشتري از طرف والدين قرار مي‌گيرد.

اين قبيل خانواده‌ها بر عكس خانواده‌هاي سنت پرست اغلب شخصيت پرور است يعني روابط بر اساس احترام و با توجه به شخصيت آنها صورت مي‌گيرد( طبيبي 1368).

خانواده گسترده: مبتني بر رابطه خوني تعداد گسترده‌اي از افراد، از جمله والدين، فرزندان، پدر بزرگها، مادر بزرگها، عمه ها، دايي‌ها، عموها، خاله‌ها، عموزاده‌ها، عمه‌زاده‌ها دايي زاده‌ها است. اين واحد خانواده همخون نيز مي نامند.

كاركردهاي خانواده

خانواده به عنوان يك نهاد اجتماعي، معمولاً كاركردهاي گوناگوني بر عهده دارد. ماهيت اين كاركردها و سطح اجراي آنها، بي‌گمان از فرهنگي به فرهنگ ديگر فرق مي‌كند. ازجمله اين كاركردها تنظيم رفتار جنسي، زاد و ولد، مراقبت و محافظت از كودكان و سالمندان، تثبيت جايگاه و منزلت اجتماعي و فراهم آوردن امنيت اقتصادي مي‌باشد. يكي از كاركردهاي مهم خانواده جامعه‌پذيري است. اين امر فرايندي است كه از طريق آن شيوه‌هاي زندگي جامعه‌اشان را ياد مي‌گيرند، شخصيتي كسب مي‌كنند و آمادگي عملكرد به عنوان عضو يك جامعه را پيدا مي‌كنند(كوئن[7]، ترجمه ثلاثي 1376).

از لحاظ كاركرد، خانواده‌هاي سالم سواي بقاي خود در قالب يك نظام، موجب شكوفايي توان بالقوه يكايك اعضاي خود مي‌گردند، يعني به آنها اجازه مي‌دهند با اطمينان خاطر در پي كاوشگري و خوديابي برآيند. كانستنتين[8] (1986) به نقل از گلدنبرگ و همكاران(مترجم سيامك نقشبندي، الهام ارجمند1382) اعتقاد دارد نظام خانوادگي توانا و ناتوان با يكديگر تفاوت‌هايي دارند از جمله اينكه گروه اول مي‌تواند ميان نيازهاي نظام خانوادگي و علايق شخصي تمام اعضاي خود تعادل برقرار كند. اما در خانواده‌هاي ناتوان بر ساير اعضا بگونه‌اي تسلط ايجاد مي‌شود به طوريكه منافع عده‌اي در نتيجه آن از بين مي‌رود. اين الگو غالباً در خانواده‌هاي نااستوار، انعطاف ناپذير و پرهرج و مرج ديده مي‌شود.

تحولات اخير و گذار كشورمان از جامعه سنتي به جديد، توام با تحولات مرتبط با شرايط حقوقي، اقتصادي و اجتماعي زنان همراه بوده كه مسائل تازه‌اي را در محيط زندگي مطرح كرده است. مطالعاتي كه در سه نسل از خانواده (پسر، پدر و پدربزرگ) صورت گرفته، به اين مساله منتج شده كه تغيير در رشد و توسعه اقتصادي موجب دگرگوني ارزشها، عرف و عادات خانوادگي مي‌شود (شيخي 1380). با نظر به اين تحولات در جوامع گذار نظير كشورمان ضرورت پژوهش حاضر بيشتر احساس مي‌شود.

 

[1] seter

[2] Salovey&Mayer

[3] Golman

[4] Individuation

[5] Minochin & Fishman

[6] Kantor

[7] coen

[8] Constantin

 


مبلغ قابل پرداخت 16,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۶ فروردین ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1365

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما