مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2470
  • بازدید دیروز : 2206
  • بازدید کل : 13044133

مقاله94-بررسي علل خشونت مردان نسبت به زنان در خانواده 188ص


مقاله94-بررسي علل خشونت مردان نسبت به زنان در خانواده 188ص

مقدمه خشونت خانوادگي پديده اي جديد نيست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعي جديد است . در كشورهاي غربي از حدود سي سال پيش و در ايران از چند سال پيش نگاه افراد متخصص به اين پديده جلب شده است . در حال حاضر در ايران بسياري از مسائل و آسيبهاي اجتماعي در رابطه با خانواده وجود دارد . مي توان از مشكل دختران فراري و افزايش خودكشي و خودسوزي در ميان زنان و افزايش طلاق و خشونت خانوادگي نام برد . به احتمال زياد شرايط زندگي در خانواده ها مشكلاتي براي اعضاي خود به وجود مي آورد براي حل مشكلات خانوادگي نمي توان تنها به پند و نصيحت يا نظارت بر رفتار افراد اكتفا كرد بلكه در عين حال بايد به رابطه متقابل ميان جامعه و خانواده نيز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابري ميان اعضا شكل گرفته باشد قوانين آداب و رسوم، باورها و نگرشهاي اجتماعي سلسله مراتب موجود را تاييد مي كنند و بازتاب آن در خانواده نيز مشاهده مي شود و اقتدار و نابرابري و استفاده از خشونت براي پيشبرد اميال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاري طبيعي در نظر گرفته مي شود. نتيجه خشونت خانوادگي نه فقط باعث ايجاد مشكلات اجتماعي و تشديد روابط اقتداري در جامعه خواهد شد كه بار ديگر در خانواده ها انعكاس خواهد يافت . از آنجا كه خشونت عليه زنان به ويژه در محيط خانواده پيامدهاي جدي و جبران ناپذيري در خانواده و جامعه بر جاي مي گذارد لذا توجه به زنان جهت كاهش آسيبهاي اجتماعي به روشهاي مختلف لازم و ضروري به نظر مي رسد خشونت عليه زنان از موانع جدي براي دستيابي به اهداف توسعه و صلح است و بررسي آن ضروري است . نتايج بررسي ها نمايشگر اين امر بوده اند كه خشونت هاي خانگي در جوامع مختلف از گستردگي زيادي برخوردارند و در ميان كليه طبقات اجتماعي و فرهنگ هاي مختلف ديده مي شود و عواملي مانند فشارها و تنشهاي اجتماعي يا بحرانهاي خانوادگي نيز در ظهور آنها دخالت دارند زيرا خشونت فقط در ميان خانواده هاي مساله دار مشاهده نمي شود . خشم در انسان وجود دارد اما اگر در مسير صحيح هدايت نشود امنيت خانواده را مختل مي كند و موجب بروز رفتارهايي از قبيل كودك آزاري و زن آزاري خواهد شد زن آزاري اغلب در خانواده بصورت رقابت، حمله كلامي و آسيب بدني است كه باعث در هم كوبيدن شخصيت زن و در نتيجه عكس العمل هاي نابهنجار بر كودكان مي شود . زن آزاري ( همسر آزاري ) يكي از آفتهايي است كه از گذشته تا كنون متوجه جوامع بوده و يكي از مخربترين عواملي است كه كانون خانواده را مورد هجوم قرار مي دهد . زنان ايران در ميان انواع 9 گانه خشونت خانگي بيشتر تحت خشونتهاي رواني و كلامي قراردارند . 7/52 درصد از كل پاسخگويان در پژوهش ملي بررسي خشونت خانگي دقيقاً اعلام كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون قرباني اين نوع خشونت كه شامل به كاربردن كلمات ركيك ، دشنام و داد و فرياد، بهانه گيري هاي پي درپي بوده اند (اعزازی، 1380 : 30) . ميانگين وقوع اين نوع خشونت براي زناني كه درگير آن بوده اند 10 بار است . رتبه بعدي از آن خشونت فيزيكي از نوع دوم است كه 8/37 درصد از زنان ايراني از اول زندگي مشترك خود آن را تجربه كرده اند كه شامل سيلي زدن زدن با مشت يا چيز ديگر، لگدزدن و...است. متوسط ميزان تجربه اين نوع خشونتها براي زنان درگير درخشونت خانگي برابر با 46/2 بار است. رتبه سوم با رقم 7/ 27 درصد متعلق به خشونتهایی است که مانع از رشد اجتماعي و فكري و آموزشي است كه شامل ايجاد محدوديت در ارتباطهاي فاميلي – دوستانه و اجتماعي، كاريابي و اشتغال و ايجاد محدوديت در ادامه تحصيل و مشاركت در انجمنهاي اجتماعي است كه 3/72 درصد از زنان اظهار كرده اند كه از اول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع از خشونتهاي همسران خود نبوده اند . خشونت جنسي و ناموسي كه شامل مجبور كردن به ديدن عكسها و فيلمهاي مبتذل يا اجبار به روابط زناشويي نا خواسته يا غير متعارف مي شود با رقم 2/ 10 درصد رتبه پايئني را به خود اختصاص داده است . آمارهايي كه ابعاد ميزان وقوع خشونت خانگي را در سطح ملي نشان مي دهد حاكي است كه 8 /89 درصد از زنان ايراني گفته اند در طول زندگي مشترك تا كنون در معرض اين نوع خشونت همسران خود نبوده اند (اعزازی، 1380 : 74). بنابراين نتايج پژوهش بررسي خشونت خانگي در28 مركز استان نشان مي دهد كه وقوع خشونتهاي جنسي و ناموسي در سطح ملي در مقايسه با خشونتهاي ديگر كمتر گزارش شده است . ميانگين مرتب شده دوره هاي زندگي در بين پاسخگويان در سطح ملي بر حسب ميزان وقوع خشونت خانگي نشان مي دهد كه دوره هاي زير به ترتيب پرخشونت ترين دوره ها براي زنان ايران محسوب مي شوند . 1 – يك سال اول ازدواج 2 – دوران تنگناهاي مالي 3 – پس از تولد فرزندان 4 – حداقل يكباردر ماه 5 – دوران ميانسالي 6 – دوران بارداري خلاصه يافته هاي بدست آمده از خشونت خانگي در 28 مركز استان كشور چنين نشان مي دهد : 1 – مجبور كردن به انجام كارهاي خلاف عرف و شرع و قانون ( 1/1 درصد )؛ 2 – كتك كاري منجر به سقط جنين ( 2 /1 درصد ) ؛ 3 – زدن تا حد نقص عضو ( 3 / 1 درصد ) ؛ 4 – زدن تا حدي كه پرده گوش پاره شده است ( 5 /1 درصد )؛ 5 – زدن تا حدي كه دست يا پا شكسته است ( 2 درصد ) ؛ 6 – از دست دادن دندان ( 6 /1 درصد ) ؛ 7 – زدن تا حدي كه فك يا بيني شكسته است ( 5 /1 درصد ) ؛ 8 – ازدواج مجدد شوهر بدون رضايت همسر اول ( 2 درصد ) ؛ 9 – جلوگيري از نگهداري فرزندان توسط زن در زمان متاركه ( 2 درصد ) ؛ 10 – مجبور كردن به سقط جنين ( 5 /2 درصد ) ؛ 11 – زدن تا حدي كه دندانها لق شده است ( 5 /2 درصد )؛ 12 – عدم مراعات بهداشت زناشويي ( 6 / 2 درصد )(اعزازی، 1380 : 75). بيان مسئله خانواده يكي از نهادهاي اجتماعي نخستين است كه شالوده حيات اجتماعي محسوب مي گردد و گذشته از وظيفه فرزند آوري و پرورش كودك و در نتيجه استمرار نسل ها و بقاي نوع بشر وظايف ديگري از قبيل فعاليتهاي اقتصادي آموزشي و اجتماعي كردن فرد را به عهده دارد ( وثوقي و نيك خلق 1379 : 199 ) . در بين تمامي نهادها و سازمان ها و تاسيسات اجتماعي خانواده نقش و اهميتي خاص دارد و هيچ جامعه اي نمي تواند ادعاي سلامتي كند اگر از خانواده سالم برخوردار نباشد از آسيبهاي اجتماعي در امام نيست اگر از تاثير خانواده غافل باشد ( ساروخاني، 1375 : 11 ) . اين نهادها در دوره هاي مختلف تاريخي به اشكال گوناگوني مثل ( خانواده گسترده، خانواده هسته اي ) وجود داشته باشد و آنچه مهم است تنها شكل خانواده نيست بلكه تداوم مستمر آن در يك جامعه سالم از اهميت برخوردار است . مردم عموما خانواده را كانون آرامش و سازش و انطباق رفتار توام با آسايش تصور مي كنند در حالي كه خانواده محل برخورد عقايد و سليقه هاي متضاد، سوء تفاهم هاي دراز مدت و هزاران تضاد و تناقض هاي فرهنگي ديگر است كه مرد و زن به مدد نيروي صيانت ذات عشق و علاقه به يكديگر پاره اي از آنها را ناديده گرفته و در موردي با يكديگر سازش كرده و درباره تضادها كه نه راه سازش دارد و نه راه اغماض براي يكديگر حريم قائل شده و آنها را به عنوان پديده اي مورد احترام طرفين تحمل مي كنند .( زنگنه، 1380 : 2 ). خشونت با زنان از پديده هاي رايج در جامعه ي ماست كه به صورت فيزيكي ( كتك زدن ) و كلامي ( ناسزا – تحقير وتوهين ) و ساير اشكال انجام مي گيرد در مقابل خشونت هاي فيزيكي مرد ، تنها كاري كه زن مي تواند بكند اين كه در صورت بروز ضرب و جرح به پزشكي قانوني از طريق مراکز انتظامي مراجعه كند گزارش دهد و طول درمان دريافت كند. در آن صورت مرد تعهد مي سپارد كه همسر خود را نزند و پرونده بسته مي شود و در صورت تكرار جريمه اي هم به او تعلق مي گيرد ( قاسم زاده، 1376 :31 ) . تا حدود سه دهه قبل جامعه شناسان خشونت در خانه را امري استثنايي قلمداد مي كردند و آن را خاص خانواده هايي مي دانستند كه داراي مشكلات مادي، سطح پايين فرهنگ و شرايط بحراني مانند طلاق بودند اما نتايج بر خلاف تصور رايج نشان داد كه خشونت در ميان همه خانواده ها وجود دارد و معمولا قربانيان خشونت در خانواده زنان و كودكان هستند ( اعزازي، 1380 : 11 ). زنان به انواع گوناگون خشونت در بيرون از خانواده دچارند از جمله آزار و اذيت جنسی در محل هاي كار، سوء استفاده نگهبانان زندان، حمله در مكان هاي عمومي خيابان ها و اتوبوس ها، سخنان زشت در خيابان كه ديدار از برخي مكانها را براي زنان تنها يا بدون مرد، ناخوشايند يا نا ممكن مي سازند حمله به زنان مسافر، تجاوز به عنف ، حمله به زنان معلول و سالمند هم در خانه و هم در مكانهاي عمومي اما بيشترين حمله به زنان در خانه از جانب مرتكبان آشنا صورت مي گيرد.از جمله شوهران ،پدران، ناپدريها، پدرخوانده ها، برادران يا پسران يا خويشاوندان ديگر . خشونت شوهران عليه زنان در خانواده يكي از معضلات اساسي در جوامع امروزي اعم از توسعه يافته و در حال توسعه است به عبارتي ديگر خشونت عليه زنان يك امر جهاني است زيرا در كشورهاي مختلف شاهد اين پديده هستيم براي مثال : 30 تا 35 درصد زنان امريكايي مورد آزار جسمي شوهران خود قرار مي گيرند. 15 تا 25 درصد زنان آمريكايي به هنگام بارداري نيز مورد ضرب وشتم قرار مي گيرند . طبق گزارش اف . بي آي در 1992 در آمريكا از هر ده قرباني زن سه نفر توسط شوهر يا دوست پسر خود كشته شده اند . 21 تا 30 درصد زنان در آمريكا حداقل يك بار در طول زندگي مشترك مورد هجوم وآزار جسمي قرار گرفته اند . در كلمبيا بيش از 120 درصد زنان مورد آزار لفظي يا رواني شوهران قرار مي گيرند . 41درصد زنان هند بر اثر آزار جسمي همسران خود دست به خودكشي مي زنند. 42درصد از زنان در كنيا به طور مرتب مورد آزار فيزيكي همسران خود قرار مي گيرند . در سانتاگوي شيلي 63 درصد از زنان مورد آزار جسمي قرار مي گيرند. در گينه نو 67 درصد از زنان روستايي 56 درصد از زنان شهري مورد خشونت قرار مي گيرند . نظر بر اينكه خشونت شوهران عليه زنان در خانواده مسئله جهاني است بازتاب آن در جامعه بين الملل نيز وسيع بوده است در چهارمين كنفرانس حقوق بشر در وين در سال 1997 خشونت عليه زنان يكي از موضوعات داراي اولويت براي بررسي در كنفرانس تشخيص داده شد و اين نكته مهم مورد تاكيد قرار گرفت كه خشونت جسم و روان آزادي زنان را تهديد مي كند ( مهرانگيز كار، 1379 : 13 ) . آنچه مسلم است در ايران نيز خشونت شوهران عليه زنان در خانواده در ابعاد مختلف آن ( اقتصادي، اجتماعي ،رواني، جسمي ،جنسي ) حتي خشونت هايي كه منجر به قتل توسط شوهر يا خودكشي زنان مي شود. اما اكثر زنان به دلايل مختلفي از جمله ترس از مواجهه با فقر عدم پذيرش مجدد در خانواده، حرفهاي مردم، بي آبرويي، ترس از دست دادن كودكان مشكلات خود را گزارش نمي كنند و ترجيح مي دهند تحمل مصائب آنها را در معرض ديد و قضاوت عمومي قرار ندهند. در بسياري از فرهنگ ها ( سوختن و ساختن ) يك ارزش مثبت براي زنان تلقي مي شود و مورد تحسين عمومي قرار مي گيرد ( زنگنه، 1380 : 9 ). آنچه كه ضرورت توجه به اين مسئله را جدي تر مي كند آن است كه اعمال خشونت عليه زنان علاوه بر زندگي فرد داراي پيامدهاي بسيار منفي براي جامعه است . عدم احساس امنيت اجتماعی، اختلال در روابط اجتماعي، بي اعتمادي اجتماعي از بين رفتن انرژيهاي مثبت و بهينه اعضاي درگير در خشونت به جاي صرف آن در جهت رشد و توسعه جامعه از جمله پيامدهاي ذكر شده هستند. افسردگي، ترس، اضطراب، كاهش اعتماد به نفس و استرس هاي ناشي از خشونت بر روحيه زنان تاثير ماندگار و طولاني دارد و اين مساله تبعاتي نيز براي فرزندان اين گونه زنان دارد . با اين توصيف بايد گفت كه سال هاست كه پديده خشونت مردان عليه زنان بوده و هست و اين مسئله تبعاتي نيز براي فرزندان این گونه زنان دارد . با اين توصيف بايد گفت كه سال هاست كه پديده خشونت مردان عليه زنان بوده و هست و اين مسئله هميشه ذهن مرا به خود درگير كرده بود كه چه علتي زمينه ساز يا باعث افزايش خشونت مردان عليه زنان ميشود ؟ در اين پژوهش به بررسي علل خشونت هايي كه در كانون خانواده بر عليه زنان از جانب همسرانشان صورت مي گيرد مي پردازيم . سوال اصلي تحقيق اين است كه چه علل موجب خشونت مردان عليه زنان در خانواده مي شود ؟ سوالات تحقيق 1 – آيا زياد بودن فرزند سبب بروز خشونت مردان عليه زنان مي شود ؟ 2 – آيا خشونت به وسيله مرداني اعمال مي شود كه از درآمد پايين تري برخوردارند ؟ 3 – آيا وابستگي مرد به مواد مخدر بر روي خشونت عليه زن تاثير مي گذارد ؟ 4 –آيا عدم رضايت و علاقمندي زن در انتخاب همسر روي خشونت در خانواده عليه زن تاثير مي گذارد ؟ 5 – آيا دخالت اطرافيان سبب بروز خشونت عليه زنان مي شود ؟ 6 – آيا مشاهده يا تجربه خشونت مرد در خانواده خود مي تواند بر خشونت عليه زن تاثير گذارد ؟ 7 – آيا بد بيني مرد نسبت به زن مي تواند بر خشونت در خانواده عليه زن تاثير گذارد ؟ 8 – آيا پايبند نبودن به اعتقادات مذهبي مردان در خانواده بر روي خشونت عليه زنان تاثير مي گذارد ؟ 9- آیا پایبند نبودن به اعتقادات مذهبی مردان در خانواده برروی خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد؟ هدفهاي تحقيق هر تحقيقي داراي هدفهايي است كه پژوهشگر بايد آنهايي را كه بدنبال دستابي است بيان كند . در واقع تحقيق جهت دهنده و راهنماي پژوهشگر در جريان كار تحقيقي است كه او را از ابهام و سر درگمي خارج و مشخص مي كند كه محقق به دنبال چه چيزي مي گردد و چرا ؟ 1 – بررسي علل موثر خشونت مردان نسبت به زنان در خانواده مثل : در آمد مرد، تعداد فرزندان، مشاهده و تجربه خشونت در خانواده مرد، ميزان عدم رضايت و علاقه زن در انتخاب همسر . 2 – بررسي عوامل فردي – رواني موثر بر خشونت مردان عليه زنان مانند : اعتياد به مواد مخدر، الكل و ... 3 – ارائه راهكارهاي اجرايي مناسب و مطلوب در خصوص بسترسازي فرهنگي به منظور كاهش رفتارهاي خشونت آميز مردان عليه زنان در خانواده . ضرورت تحقيق : در هر تحقيق علمي در باب پديده ها و واقعيات هستي در ابتدا اين سوال مطرح مي گردد كه اهميت و سودمندي اين تحقيق و شناخت آن چيست ؟ يا از چه اولويتي نسبت به واقعيات ديگري در تحقيق برخوردار است . مثلا ممكن است پرسيده شود چرا بررسي خشونت خانوادگي در اين مورد را مطالعه مي كنيد ؟ كافي است كه بگويیم خشونت خانوادگي يك مسئله اجتماعي به شمار مي رود و هر مسئله نيازمند مطالعه بررسي شناخت و پيشگيري است و اهميت آن در مقايسه با ديگر مسائل اجتماعي به اين خاطر است كه نه تنها مشكلاتي براي فرد قرباني به همراه دارد بلكه به فرزندان آن خانواده و كل جامعه آسيب مي رساند. ( بگر ضايي، 1382 : 10 ) . پديده خشونت عليه زنان يكي از معضلات مهم جامعه بشري است البته پديده اي جديدي به حساب نمي آيد بلكه توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعي جديد است . در حدود سه دهه است كه خشونت خانوادگي مورد توجه جامعه شناسان و محققان قرار گرفته است و در ايران حدود 10 سال پيش نگاه افراد متخصصين به اين موضوع جلب شده است. تحقيقات نشان داده كه با وجود تمام تفاوتهايي كه در جوامع گوناگون وجود دارد پديده خشونت خانوادگي در همه جا قابل مشاهده است. در گذشته توجيه رفتارهاي خشونت آمیز نيز معمولا با توجه به خصوصيات فردي رواني افراد بود و بدون در نظر گرفتن شرايط اجتماعي دخيل در آن صورت مي گرفت. اما چند سال پيش اين پديده وارد مباحث علمي تخصصی و دانشگاهي شد و در اين زمينه سمينارها، كنگره ها و بررسي هايي انجام گرفته شد زيرا مشخص شد كه خشونت خانوادگي هم در ايران ( بخصوص در نقاط شهري ) وجود دارد ( اعزاري، 1379 : 89 ) . بررسي عليه زنان نه تنها از لحاظ فردي و خانوادگي مهم است بلكه از لحاظ اجتماعي نيز داراي اهميت مي باشد چرا كه اثرات خشونت مردان عليه زنان فقط به زنان محدود نمي شود بلكه شوهران و فرزندان و به طور كلي خانواده و جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد و زنان كه در معرض خشونت قرار مي گيرند علاوه بر صدمات شديد جسماني اثرات رواني جبران ناپذيري نيز از جمله افسردگي مزمن، اختلالات شخصيتي اضطراب و اختلالات روان تني متحمل مي شوند و همچنين خشونت شوهران عليه زنان در خانواده پيامدهاي نامطلوبي بر كودكان از نظر رواني و عاطفي خواهد داشت . خشونت شوهران نسبت به زنان در خانواده در يك دايره معيوب به خشونت در خانواده و جامعه منجر خواهد شد چرا كه خانواده شالوده و زير بناي جامعه به حساب مي آيد و سلامت جامعه مستلزم سلامت خانواده مي باشد . اهميت كاربردي اين تحقيق اين است كه مي توان سياستگذاران و مجريان جامعه را از خشونت و بدرفتاري كه عليه زنان در خانواده انجام مي شود آگاه ساخت تا سياست هايي را جهت ارائه خدمات به قربانيان خشونت از قبيل تاسيس خانه هاي امن براي زنان، مراكز مشاوره تقويت، نهاد مددكاري اجتماعي، ايجاد فرصتهاي شغلي براي زنان حمايت قانوني از قربانيان و پيگيري و برخورد با اعمال خشونت عليه زنان، اتخاذ كرد و از اين طريق به كاهش بروز خشونت در خانواده و بهبود و حفظ سلامت و استحكام خانواده كمك موثري كرد همچنين نتايج اين تحقيق مي تواند اطلاعات و پيشنهاداتي در زمينه خشونت شوهران عليه زنان در خانواده و عوامل موثر بر آن و اثرات زيانبار آن بر فرد، اعضاي خانواده و در نتيجه بر جامعه و اقدامات لازم جهت پيشگيري و كاهش آن در اختيار خانواده قرار دهد و بدين ترتيب در جلوگيري و كاهش خشونت در خانواده و در نتيجه بهبود روابط و ايجاد خانواده هايي سرشار از عشق، محبت، آرامش و احترام متقابل به حقوق يكديگر مفيد و موثر باشد. ارزش و اهميت مطالعه خشونت خانوادگي در اين است كه شناخت علل و عوامل آن ممكن است كليد جهت گشودن درهاي مسائل اجتماعي گوناگون باشد از اين رو علل و عواملي كه لزوم تحقيق و پژوهش در امر خشونت را افزايش مي دهد متنوع و متعدد است . خشونت مردان عليه زنان به دنبال مجموعه اي از عوامل مختلف اجتماعي و خانوادگي، فرهنگي و فردي به وجود مي آيد . ( زنگنه، 1380 : 14 – 12 ) . اگر به وجود انسان ها ارزش مي نهيم و اگر خواهان خوشي و سلامتي انسان ها هستيم و اگر خواهان درمان دردها و رنج ها و فشارهاي رواني جسماني آنها هستيم جا دارد كه با شناخت دقيق عوامل موثر برخشونت مردان نسبت به زنان اقدام نمائيم و با شناخت عوامل موجود آن به پيشگيري و درمان آن بپردازيم. از آنجايي كه موفقيت در از ميان برداشتن يك مشكل دستيابي به علل موجود آن است در مورد اين معضل اجتماعي نيز تنها مي تواند از طريق شناخت عوامل بوجود آورنده خشونت خانوادگي به موفقيت در امر ريشه كن كردن آن دست يافت اين جا است كه نقش محقق آشكار شده و لزوم و ضرورت وجود تحقيقات در چنين اموري باز مي گردد . فرضيات تحقيق : در اين تحقيق متغير وابسته خشونت شوهران عليه زنان در خانواده است كه بر اساس مدل تحقيق و پژوهشهای انجام شده در این زمينه موضوع فرضيات آن عبارتند از : 1 – به نظر مي رسد بين تعداد فرزندان و ميزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد . 2 – به نظر مي رسد بين ميزان درآمد مرد و ميزان خشونت وي نسبت به زن رابطه وجود دارد . 3 – به نظر مي رسد بين اعتياد مرد به الكل و مواد مخدر و ميزان خشونت نسبت به زن رابطه وجود دارد . 4 – به نظر مي رسد بين ميزان رضايت و علاقه زن در انتخاب همسر و ميزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد . 5 – به نظر مي رسد بين دخالت خويشاوندان نزديك مرد در زندگي زوجين و ميزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد . 6 – به نظر مي رسد بين تجربه و مشاهده خشونت توسط مرد در خانواده اش و ميزان خشونتي كه او نسبت به زن خود اعمال مي كند رابطه وجود داردا . 7 – به نظر مي رسد بين بدبيني مرد نسبت به زن و ميزان خشونتي كه از طرف وي نسبت به زن اعمال مي شود رابطه وجود دارد. 8 – به نظر مي رسد بين اعتقادات مذهبي مرد و ميزان خشونتي كه از طرف وي نسبت به زن اعمال مي شود رابطه وجود دارد .


مبلغ قابل پرداخت 16,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۷ فروردین ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1064

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما