مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2478
  • بازدید دیروز : 3661
  • بازدید کل : 13108594

مقاله57-نقش ارزشيابي در نظام پرداخت كاركنان دولت 150 ص


مقاله57-نقش ارزشيابي در نظام پرداخت كاركنان دولت  150 ص

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

فصل اول : جايگاه نظام ارزشيابي عملكرد وپاداش دراسلام

بخش اول مباني ارزشيابي ازديدگاه قرآن 10

مبحث اول- فلسفه خلقت وضرورت ارزشيابي درنظام آفرينش 10

مبحث دوم- مصاديق ارزشها وضد ارزشهاي ذاتي انسان از نظر قرآن 15

بخش دوم معيارها وروشهاي ارزشيابي ازديدگاه اسلام 17

مبحث اول- معيارا يمان توأم باعمل صالح 17

مبحث دوم-معيار تقوا 19

مبحث سوم - معيار عدالت 23

مبحث چهارم روشهاي ارزشيابي در قرآن 32

بخش سوم انگيزش وجبران خدمات در اسلام 36

مبحث اول- نظريه انگيزش دراسلام 36

مبحث دوم- پاداش وامتيازات درقرآن 42

مبحث سوم- نظام پرداخت ازديدگاه اسلام 45

 

 

 

 

 

بخش دوم-نظام ارزشيابي عملكردكاركنان دولت:

ميحث اول- اصول ومعيارهاي ارزشيابي عملكردكاركنان

مبحث دوم –روشهاي ارزشيابي عملكرد كاركنان

مبحث سوم- قابل دفاع بودن ارزشيابي عملكرد وحق اعتراض كاركنان دولت

 

 

 

عنوان صفحه

فصل دوم– جايگاه نظام ارزشيابي عملكرد درحقوق ايران

بخش اول – مباني قانوني ارزشيابي 52

مبحث اول- مباني ارزشيابي در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران 52

مبحث دوم – مباني ارزشيابي درقوانين موضوعه ايران 55

بخش دوم-نظام ارزشيابي عملكردكاركنان دولت 64

ميحث اول- اصول ومعيارهاي ارزشيابي عملكردكاركنان 65

مبحث دوم –روشهاي ارزشيابي عملكرد كاركنان 71

مبحث سوم - قابل دفاع بودن ارزشيابي عملكرد وحق اعتراض كاركنان دولت 76

فصل سوم - نقش متقابل ارزشيابي عملكرد ونظام پرداخت

كاركنان دولت

بخش اول: نظام پرداخت مبتني بر عملكرد وشايستگي كاركنان 85

مبحث اول- طرح هاي پرداخت مبتني برعملكرد 86

مبحث دوم- آثار مثبت و منفي پرداختهاي مبتني بر ارزيابي عملكرد 88

مبحث سوم- افزايش حقوق مبتني بر شايستگي 91

بخش دوم: نظام پرداخت كارآمد ونقش آن دركارائي 95

مبحث اول- عوامل انگيزشي نظام پرداخت كارآمد 95

مبحث دوم: پاداش و نقش آن در افزايش كارايي 101

عنوان صفحه

بخش سوم: رابطه نظامهاي پرداخت حقوق بابهره وري وتحولات نظام پرداخت

كاركنان دولت 107

مبحث اول-تاريخچه وتحولات نظام پرداخت كاركنان دولت 107 مبحث دوم- تفاوت نظام هماهنگ پرداخت بانظام حقوق ومزاياي قبلي 114

مبحث سوم- دلايل ناكارآمدي قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت 116

نتيجه گيري و پيشنهاد 120

منابع ومآخذ 125

 

 

مقدمه

1-نحوه انتخاب موضوع:

به موازات رشد وتوسعه حقوق عمومي درسطح بين الملل، مباحث مربوط به اصل حاكميت قانون و قانونمداري،جزو سرفصلهاي درس حقوق اداري درمقطع كارشناسي ارشد رشته حقوق عمومي گنجانده شده است ودراين راستابحث وبررسي پيرامون قانونمندي وعادلانه بودن اصول ومعيارهاي ارزشيابي در نظام اداري واستخدامي كشور،همواره توجه دانش پژوهان حقوق عمومي و مديريت منابع انساني رابه خودجلب نموده است.

ازطرفي طبق اصل سوم قانون اساسي ج.ا.ا، رفع تبعيض ناروا وايجاد نظام اداري صحيح وعادلانه بمنظور تحقق عدالت اجتماعي واقتصادي تكليف قانوني دولت مي باشد،بنابراين بازنگري اساسي در نظام ارزشيابي ونظام پرداخت كاركنان دولت،به عنوان مهمترين محورانجام اصلاحات ، درعرصه قانونمداري از دغدغه هاي اصلي دولت بشمارمي آيددلايل مذكور وهمچنين علاقه مندي و انگيزه ناشي ازمطالعات قبلي با راهنمايي هاي استاد محترم ”جناب آقاي دكتر اميرارجمند“،موجب گرديدكه موضوع پايان نامه خود را باعنوان ”نقش ارزشيابي عملكرد در نظام پرداخت كاركنان دولت“انتخاب نمايم.

دراين تحقيق، سعي شده است ضمن بررسي مباني قانوني وجايگاه نظام ارزشيابي عملكرد ازديدگاه اسلام وحقوق ايران ، با طرح سه فرضيه وسه سؤال، ضوابط جاري ارزشيابي عملكرد شاغلين دستگاههاوسازمانهاي دولتي وميزان اثربخشي آن درنظام پرداخت حقوق ومزاياي كاركنان دولت،مورد تجزيه وتحليل حقوقي قرارگرفته وپاسخ مناسبي داده شود.

ارزشيابي ابزارمؤثري درمديريت منابع انساني است كه طي سالهاي اخيربطورروزافزوني موردتوجه اغلب سازمانها،مؤسسات وشركتهاي دولتي وغيردولتي قرارگرفته است.نتايج تحقيقات انجام شده نشان مي دهدبااستفاده صحيح ومنطقي ازاين ابزار،سازمانهاباكارائي بهتري به اهداف موردنظرخودمي رسندوازطرفي منافع وخواسته هاي كاركنان نيزبنحومطلوب تامين مي گردد.

2- روش تحقيق:

در تهيه مطالب و يافته هاي اين تحقيق از روش كتابخانه اي استفاده شده و در مجموعه كتابخانه هاي موجود در دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه تهران، مركز آموزش مديريت دولتي مراجعه و از بانكهاي اطلاع رساني دانشگاهها سازمان مديريت وبرنامه ريزي كشورو مركز آموزش مديريت دولتي جهت جستجوي موضوعي كتب و مقالات مرتبط بهره گيري شد است . اغلب منابع و متون موجود با نگرش مديريتي و بعضاً آموزشي و يا كاربردهاي توليدي وصنعتي نگاشته شده ،تحليلها ونظريات ارايه شده بيشتر جنبه عملي و اقتصادي دارند تا حقوقي .

3- تاريخچة ارزيابي عملكرد:

نظام ارزيابي به صورت رسمي در سطح فردي و سازماني از سال 1800 ميلادي توسط رابرت اون در اسكاتلند در صنعت نساجي براي اولين بار مطرح گرديد و كالاهاي توليد شده با استفاده از چوب هايي در رنگهاي مختلف درجه بندي شدند كه در واقع نوعي ارزيابي كيفيت بوده است.[1]

” در ايران ارزشيابي بصورت كلاسيك اولين بار توسط خواجه رشيدالدين فضل اله در اواخر قرن هفتم هجري مطرح شد.وي كه بيش از بيست سال مقام وزارت مغولها را عهده دار بوده است،ارزشيابي عملكرد نيروي انساني را اين گونه توصيف مي كند: موقوفات را كاركنان، عمال و محصلان، تجربه كنند، هر كس را از ميان آنها به بي امانتي و بي لياقتي يافتند بايد بيرون كنند و كسي را كه در او اخلاص و تعهد يافتند جايگزين نمايند.”[2]

4-تعريف اصطلاحات :

براي اينكه نقش و جايگاه نظام ارزشيابي را در فرايند افزايش و بهبود حقوق دستمزد كاركنان بهتر تبيين نمائيم ابتدا معني و مفهوم وتعريف اصطلاحي ارزشيابي و ارزشيابي عملكرد و سپس تعريف حقوق و دستمزد ارايه شود :

الف- معني ومفهوم لغوي: واژه "ارزش" اسم مصدر از ريشه "ارز" به معني قيمت ، نرخ ، قدرآمده است. و در اصطلاح تجاري ارز به سندي كه ارزش و اعتبار آن به پول خارجي تعيين شده باشد اطلاق مي شود.[3]

ب- تعريف ارزشيابي: در تاليفات نويسندگان تعاريف مختلفي از اصطلاح ارزشيابي به شرح زير ارائه شده است :

- ارزشيابي عبارتست از سنجش سيستماتيك و منظم كار افراد در رابطه با نحوة انجام وظيفة آنها در مشاغل محول و تعيين پتانسيل موجود در آن ، جهت رشد و بهبود .[4]

- ارزشيابي عبارتست از فرآيند جمع آوري و تغيير نظام دار شواهدي كه در نهايت به قضاوت ارزشي يا چشمداشت به اقدامي معين مي انجامد[5].

- ارزشيابي عبارتست از بررسي عملكرد كاركنان بطور مداوم به منظور شناخت نقاط قوت و ضعف آنان و ايجاد انگيزه مناسب براي بالا بردن كارايي در سازمان براي رسيدن به اهداف نهايي و رضايت خاطر كاركنان[6].

ج- تعريف ارزشيابي عملكرد : عبارتست ازتعيين درجه كفايت و لياقت كاركنان از لحاظ انجام وظايف محوله و قبول مسئوليتها در سازمان كه بطور عيني و سيستماتيك انجام پذيرد به بيان ديگر يعني سنجش نسبي عملكرد انساني در رابطه با نحوه انجام كار مشخص در يك دوره زماني معين در مقايسه با استاندارد انجام كار و تعيين استعداد و ظرفيتهاي بالقوه فرد بمنظور برنامه ريزي در جهت به فعليت درآوردن آنها [7].

بعضي از نويسندگان ارزشيابي از عملكرد را نوعي قضاوت دانسته اند لذا ارزشيابي عملكرد كاركنان را چنين تعريف مي نمايند: " يك سلسله اقدامات رسمي براي قضاوت درباره عملكرد اعضاي يك واحد سازمان در فاصله زماني معيني كه شامل تمامي رفتارهاي فرد در باره كاركرد او در آن دورة زماني مي شود[8]."

- به بيان برخي ديگر از نويسندگان ارزيابي عملكرد ، "فرايندي است كه بوسيلة كار كاركنان

در فواصل معيني، بطور رسمي مورد بررسي و سنجش قرار مي گيرد و هدف اصلي و نهايي

ارزيابي عملكرد اين افزايش كارايي و اثر بخشي سازمان است ".[9]

برخي ديگر،ارزشيابي عملكردراسنجش ميزان تلاش،فعاليت وعملكردكارمندوحدودفعاليت اودراجراي وظايف شغلي وتكاليف رفتاري باتوجه به معيارهاواستانداردهاياانتظارات شغلي ازاوتعريف كرده اند.[10]

از مجموعه ديدگاهها و تعاريف ارايه شده مي توان ارزشيابي عملكرد را اينگونه تعريف نمود: ارزشيابي عملكرد عبارتست از فرايندي است كه با جمع آوري اطلاعات معني دار از عملكرد و رفتارهاي كاركنان يك واحد سازماني در فواصل زماني معيني بمنظور سنجش و شناسايي توانايي ها ، نقاط قوت و ضعف موجود در جهت نيل به هدفهاي مشخص مورد استفاده مديران و مسولان يك موسسه يا سازمان قرار مي گيرد[11].

د-تعريف حقوق و دستمزد:

حقوق در اصطلاح اداري به معني اجرت كار كارمند دولت است . دستمزد عبارتست از مزد اجرتي كه براي انجام كار بدني غير مستمر داده مي شود[12].

در قوانين استخدامي از جمله قانون استخدام كشوري مصوب 1345 دريافتي ريالي مستخدام را در ازاء كار انجام شده حقوق ناميده اند در حاليكه مفهوم حقوق گسترده تر از دريافتي ريالي بوده و در برگيرنده ساير مزاياي مادي و معنوي مستخدم از قبيل كمكهاي غير نقدي ، مرخصي ها ، احترام و … مي باشد اما در عين حال حقوق با دستمزد فرق دارد چون دستمزد فرد براي ساعت كار انجام شده و بيشتر در مورد كارگران روزمزد بكار مي رود ولي حقوق ماهانه و بطور مستمر بر حسب گروه و پايه خدمتي كاركنان پرداخت مي شود[13].

بنا به تعاريفي كه از دو واژه حقوق و دستمزد در ساير قوانين موضوعه بعمل آمده ، حقوق متمايز ازدستمزد است اين اصلاح در متون قديم تحت عناوين حق الزحمه و حق السعي بكار رفته است .

- در تعريف نظام پرداخت بايد گفت ، مجموعه مقررات ، ضوابط ودستورالعملهايي كه با نظم خاصي تدوين شده و بواسطه آن نحوه محاسبه و پرداخت حقوق و دستمزد كاركنان يك سازمان يا گروهي از موسسات و سازمانهاي هم طراز از لحاظ مقررات استخدامي سامان داده مي شود .

- منظور از كاركنان دولت در اين تحقيق كليه كاركنان و مستخدميني است كه بنحوي از انحاء از بودجه عمومي حقوق و مزايا دريافت مي نمايند.

5-فرضيه ها وسؤالات: براساس بررسيهاي بعمل آمده از نتايج تحقيقات مرتبط با موضوع اين تحقيق سه فرضيه در رابطه با نقش ارزشيابي در نظام پرداخت كاركنان دولت و ارتباط آن دو با بهره وري وجود دارد .

فرضيه اول: : برابر اصل چهارم قانون اساسي،كليه قوانين ومقررات مالي،اقتصادي،اداري و...بايد براساس موازين اسلامي باشد. بنابراين رعايت موازين اسلامي در تدوين واجراي هرگونه ضوابط ومقررات نظام پرداخت وهمچنين اعمال نتايج ارزشيابي عملكرد كاركنان دولت درحقوق ومزاياي آنان جزو وظايف وتكاليف قانوني دولت مباشد..

فرضيه دوم: مطابق اصل سوم قانون اساسي ج.ا.ا دولت موظف است براي نيل به اهداف مذكور دراصل دوم،همه امكانات خودرا براي رفع تبعيضات ناروا وايجاد امكانات عادلانه براي همه درتمام زمينه هاي مادي ومعنوي،ايجاد نظام اداري صحيح ،پي ريزي اقتصاد صحيح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامي جهت ايجاد رفاه ورفع فقر وهرنوع محروميت،تامين حقوق همه جانبه افراد از زن ومرد وتساوي عموم دربرابر قانون ، بكار برد. لذا به منظورتحقق اهداف مزبورتدوين و اجراي نظام پرداخت عادلانه بدون طراحي نظام ارزشيابي قانونمند و كارآمد مقدور نيست .

فرضيه سوم– رشد اقتصادي هر كشور در دراز مدت به ميزان رشد بهره وري آن بستگي دارد از طرفي يكي از اهداف مهم نظام ارزشيابي عملكرد نيل به بهره وري مطلوب است حال با وجود اين فرضيات به چند سوال اساسي بايد پاسخ مناسب و مقتضي داده شود.

سوال اول- براساس فرضيه اول ،نظام ارزشيابي عملكرد چه جايگاهي دراسلام دارد؟آيااسلام الگوي مناسبي براي طراحي واجراي عادلانه نظام ارزشيابي عملكرد ونظام پرداخت ارائه نموده است ياخير؟

سوال دوم- با توجه به مباني مطرح در اصول دوم وسوم قانون اساسي ج.ا.ا. [14] و تكليف قانوني دولت،جايگاه ونقش نظام ارزشيابي در رفع تبعيضات ناروا و ايجاد نظام اداري صحيح ، ازديدگاه حقوق اداري ايران چيست؟

سؤال سوم- با توجه به فرضيات دوم وسوم چگونه مي توان پيوند قانونمندي ميان نظام پرداخت حقوق و دستمزد وارزشيابي عملكرد كاركنان دولت با بهره وري برقرار نمود؟به عبارت ديگر نقش متقابل نظام پرداخت وارزشيابي عملكرد كاركنان دولت چيست ؟

در اين تحقيق با بحث و بررسي فرضيات مذكور و مباني قانوني سعي شده است به هر دو سوال مورد نظر پاسخ مناسبي داده شود .

4-متن اصلي:

مباحث متن اصلي اين پايان نامه مشتمل بر سه فصل است:

در فصل اول ،جايگاه نظام ارزشيابي عملكرد وپاداش دراسلام طي چهاربخش مورد بررسي قرارمي گيرد:

بخش اول، مباني ارزشيابي ازنظرقرآن، درسه مبحث شامل:فلسفه خلقت و ضرورت ارزشيابي ومصاديق ارزشها وضد ارزشهاي ذاتي انسان درقرآن تبيين شده است.

دربخش دوم، معيارهاي اساسي وشيوه هاي ارزشيابي دراسلام(ايمان توام باعمل صالح،تقوا،عدالت وروشهاي ارزشيابي درقرآن) موردبحث وبررسي قرارگرفته است.

بخش سوم،باعنوان انگيزش وجبران خدمات دراسلام، مشتمل برسه مبحث است :

مبحث اول- نظريه انگيزش در اسلام وديدگاههاي علما وانديشمندان اسلامي

مبحث دوم- پاداش وامتيازات ازديدگاه قرآن

مبحث سوم-نظام پرداخت حقوق دراسلام

درفصل دوم ،جايگاه نظام ارزشيابي عملكرد كاركنان دولت درحقوق ايران رادر دو بخش مجزا مورد بحث وبررسي قرار مي دهيم:

بخش اول شامل مباني ارزشيابي عملكردكاركنان دولت در قانون اساسي وقوانين موضوعه ايران وبخش دوم،نظام ارزشيابي عملكرد ،شامل مباحث زيرخواهدبود:

1) اصول ومعيارهاي ارزشيابي عملكرد2)روشهاي ارزشيابي 3) منابع ارزشيابي 4)قابل دفاع بودن نتايج ارزشيابي وحق اعتراض كاركنان .

فصل سوم ،تحت عنوان ”نقش متقابل نظام پرداخت وارزشيابي عملكرد كاركنان دولت“ مشتمل برچهار بخش است :

بخش اول ،نظام پرداخت مبتني برعملكرد وشايستگي كاركنان طي سه مبحث مطرح شده است:

1) طرحهاي پرداخت مبتني بر عملكرد .

2) جنبه هاي مثبت ومنفي پرداختهاي مبتني بر عملكرد.

3)افزايش حقوق مبتني برشايستگي.

بخش دوم،نظام پرداخت كارآمد ونقش آن دركارايي طي دومبحث مورد بررسي قرارگرفته است:

مبحث اول-.عوامل انگيزشي درنظام پرداخت كارآمد.

مبحث دوم - پاداش ونقش آن درافزايش كارايي.

دربخش سوم،باعنوان رابطه نظام پرداخت بابهره وري وتحولات نظام پرداخت كاركنان دولت،ابتدا تارخچه ومفهوم بهره وري، سپس تفاوت نظام هماهنگ پرداخت بانظام پرداخت قبلي وهمچنين دلايل ناكارآمدي نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت مورد بررسي وتحليل قرار خواهد گرفت.

5-نتيجه گيري: دربخش پاياني ،ضمن نتيجه گيري از مباحث فصول سه گانه به سؤالات مطرح شده ، پاسخ مقتضي داده خواهد شد.

 

[1] - گزارش توجيهي لايحة خدمات كشوري، معونت امور مديريت و منابع انساني، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، بهمن ماه 1381، ص 55.

2- شفيع پورمطلق .فرهاد، بررسي نقش روش ارزشيابي صحيح در اعتلاي وجدان كاري كاركنان... ، نشرية فرهنگ اصفهان، شمارة 15، بهار 1379، صفحة 145.

3-عميد،حسن،.فرهنگ لغت.جلد اول،انتشارات امير كبير ، 1379

4- مير سپاسي، ناصر، كتاب مديريت منابع انسا ني، چاپ ششم، انتشارات نقش جهان ، 1368، ص 27

5- صادقي، احمد، نشريه مديريت در آموزش و پرورش، دانشگاه فردوسي مشهد، شمارة 17 ص 19

6- سعادت . اسفنديار . كتاب مديريت منابع انساني . انتشارات سمت 1380. ص 214.

7- نويدي . نصراله . پايان نامه كارشناسي ارشد مديريت دولتي مركز آموزش مديريت . 1379.

8- شريفيان . ركسانا . نشريه مديريت و اطلاع رساني پزشكي شماره 4 . بانك اطلاعاتي مركز آموزش

 

9- سعادت .منبع پيشين.ص214

10- اردبيلي ..يوسف.مباني قانوني وعلمي ارزشيابي دربخش دولتي.فصلنامه مديريت درآموزش وپرورش.شماره12 .ص41تهران1373

[11] - در اين تعريف از مفاد مجموعه تعريفهاي ارايه شده در اين تحقيق استفاده شده است .

[12] - جعفري لنگرودي . محمد جعفر . ترمينولوژي حقوق . انتشارات گنج دانش 1368. ص 230 و 289.

[13] - ابوالحمد . عبدالحميد . حقوق اداري ايران . انتشارات توس 1370. صفحات 27 و 238.

[14] - بند 6 اصل دوم و بندهاي 9 و 10 و 12 اصل سوم قانون اساسي ج.ا.ا مصوب 1368

بخش اول مباني ارزشيابي از نظر قرآن :

 

مبحث اول – فلسفه خلقت و ضرورت ارزشيابي در نظام آفرينش :

آيات قران كريم در رابطه با نظام آفرينش دو دسته اند :

دسته اي از آيات در راستاي تبيين فلسفه و اهداف خلقت آمده و دسته اي ديگر ضرورت و نياز به يك ارزيابي دقيق و حساب شده در نظام هستي را بيان مي دارد .

الف فلسفه خلقت : قرآن كريم در بيان فلسفه و هدف از خلقت و نظام آفرينش ، چنين استدلال مي كند"ما آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست باطل و بازيچه خلق نكرده ايم"[1]

بلكه آنها را به حق و در وقت معين آفريديم و همچنين در آيات ديگري تاكيد نموده است " خلق آسمانها و زمين مرگ و زندگي براي اين بوده است كه شما انسانها را بيازمايد كداميك بهتر عمل مي كنيد" [2] .

بنابراين نظام آفرينش هدفمند است و از مفهوم اين آيات استنباط مي شود خالق هستي هدف مهمي در نظر دارد و آن انجام آزمايش و امتحان انسانها و در واقع ارزشيابي اعمال و كردار آنان مي باشد . علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان مي گويد : جمله " ليبلونكم ايكم احسن عملا " بيانگر هدف از خلقت موت و حيات است و كلمه بلاء مصدر ليبلونكم به معناي امتحان است .[3]

سفيان بن عيينه از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه " ليبلونكم ايكم احسن عملا " فرموده اند : منظور اين نيست كه معلوم كند كداميك بيشتر عمل مي كنيد ، بلكه منظور اين است كه معلوم كند عمل شما كداميك صواب تر و درست تر است و درستي عمل به خشيت از خداوند و نيت صادقانه است ، آگاه و هوشيار باشيد كه ارزش عمل به همان نيت است .[4]

ابو قتاده نقل مكند: من از رسول خدا (ص) از جمله " ايكم احسن عملا " پرسيدم ، فرمود : منظور اين است كه كداميك از شما عقل بهتري داريد . آنگاه فرمود : عقل آن كس از شما كاملتر است كه خوفش از خدا بيشتر باشد .[5]

در آيه شريفه " الذي خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا " [6] به هدف آفرينش مرگ و حيات انسان كه از شوؤن مالكيت و حاكميت خداست اشاره كرده مي فرمايد : او كسي است كه حيات و مرگ را آفريده تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مي كنيد .

منظور از آزمايش خداوند نوعي پرورش است به اين معني كه انسانها را به ميدان عمل مي كشد تا ورزيده و آزموده و پاك شوند تا لايق قرب خدا شوند . با توجه به اينكه هدف خلقت آزمايش " حسن عمل " بوده نه كثرت عمل به نظر مي رسد دليل بر اين است كه اسلام به كيفيت اهميت ميدهد نه كميت.

در حديثي از امام جعفر صادق (ع) در تفسير آيه مذكور نقل است كه منظور اين نسيت كداميك بيشتر عمل مي كنيد ، بلكه منظور اين است كداميك صحيح ترعمل مي كنيد و عمل صحيح آن است كه توام با خداپرستي و نيت پاك باشد.[7]

ب- ضرورت ارزشيابي : اما دسته اي از آيات که در باب ضرورت ارزيابي انسانها به ويژه مؤمنين نازل شده است :

1 - احسب الناس ان يترکو ا ان يقولو ء امنا و هم لا يفتنون [8] آيا مردم چنين پنداشتند که به صرف اينکه گفتند ما ايمان آورده ايم رهايشان کنند و هيچ امتحان و آزمايش نمي شوند ؟ استفهام در اين آيه ، استفهام انکاري است يعني هرگز چنين نيست که مردم گمان کنند به صرف اينکه بگويند ايمان آورده ايم متعرضشان نمي شوند بلکه به بلاها و مصيبت ها آزمايش مي شوند ، آزمايش که آنچه در نهان دارند از صدق و کذب آشکار شود.

علامه طباطبايي در تفسير اين آيه مي نويسد : ابن ابي حاتم از شعبي روايت کرده که اين آيه درباره مردمي از مکه نازل شد که اقرار به اسلام آورده بودند و اصحاب رسول خدا (ص) از مدينه به ايشان نامه نوشتند که آيه اي در باب هجرت نازل شده که حکم آن هيچ اقرارو اسلامي از شما پذيرفته نمي شود مگر وقتي که هجرت هم بکنيد ، پس آن عده با عهد و اختيار خود به مدينه آمدند ولي مشرکين تعقيبشان کرده و به مکه برگرداندند ، پس اين آيه درباره ايشان نازل شد [9].

در اصول کافي حديثي درباره تفسير اين آيه نقل شده [10] : " يفتنون کما يفتن الذهب ، ثم قال يخلصون کما يخلص الذهب " , يعني آزمايش مي شوند همانگونه که طلا در کوره آزمايش مي شود و خالص مي شوند ، همانگونه که فشار آتش ناخالصيهاي طلا را از بين مي برد و آن را خالص مي کند.

برخي از مفسرين گفته اند : معناي کلمه يفتنون اين است که مردم از جان و مالشان دچار بلا و امتحان مي گردند و اين معنا از امام صادق (ع) نيز روايت شده است[11]

و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين" [12]

ما امتهايي را پيش از اينان به امتحان و آزمايش آورديم تا خدا دروغگويان و راستگويان را كاملا معلوم كند . بنظر مي رسد اين آيه دقيقاً در پاسخ به سؤال مطرح شده در آيه قبل است كه مي پرسد آيا مردم گمان كرده اند به صرف اينكه بگويند ايمان آورده ايم رها مي شوند و مورد آزمايش و امتحان قرار نمي گيرند ؟

از مجموع آياتي كه در مبا حث مربوط به فلسفه و ضرورت ارزشيابي مورد بررسي قرار گرفت قطعيت و حتمي بودن آزمايش و امتحان امتها در همه زمانها (گذشته ، حال و آينده) را در برمي گيرد.مفسرين مي گويند : " عالم ميدان آزمايش بزرگي است براي بشريت ، و هدف اين آزمون رسيدن به حسن عمل مفهومش تكامل و معرفت و اخلاص نيت و انجام هر كار خير است " [13]

حال اين سؤال پيش مي آيد كه خداوند متعال اين آزمون را چگونه برگزار مي كند؟ به عبارت ديگر مصاديق امتحان الهي كدامند ؟

در قرآن كريم آيات متعددي در خصوص چگونگي و كيفيت امتحان و آزمايش انسانها وارد شده است :

1 – " و لنبلونكم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من اموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين " [14] و البته شما را به سختيهامانند ترس و گرسنگي و نقصان در اموال و جانهايتان و آفات زراعت و ميوه ها آزمايش مي كنيم بشارت باد بر صابران .

2 – " لتبلون في اموالكم و انفسكم ...." [15] البته شما را به مال و جان آزمايش خواهند كرد 3 – " و نبلوكم بالشر و الخير فتنه...." [16] ما شما را به بد و نيك مبتلا كرده و مي آزمائيم......

4 – " يا ايها الذين آمنوا ليبلونكم الله بشي من الصيد .... " [17] اي اهل ايمان خدا شما را به چيزي از صيد و شكار مي آزمايد.

آيا منظور و هدف خداوند متعال از بيان اينكه شما انسانها بواسطه نقص در اموال و جان و ترس و گرسنگي و ساير بلايا اعم از خير و شر مي آزمائيم اين بوده كه مجهولي را كشف و معلوم كند يقينا چنين نيست چون او عليم به ذات الصدور است و بر همه چيز عالم آگاه و احاطه كامل دارد پس امتحان الهي معني و مفهوم ديگري هم دارد و آن از قوه به فعل آوردن و تكميل (به كمال رساندن انسان ) است . " امتحان انسان به بلايا و شدايد به معني اين است كه بوسيله اينها هر كسي را به كمالي كه لايق آن است مي رساند . فلسفه شدايد و بلايا فقط سنجش وزن و درجه و كميت نيست بلكه زياد كردن وزن و بالا بردن درجه و ارتقاء است“[18]

دليل ديگر امتحان انسانها به شدايد و بلايا از باب لطف و رحمت الهي است در احاديث آمده كه خداوند شدايد و بلايا را متوجه كساني مي كند كه مورد لطف و رحمت خاصه او هستند " ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا " [19]

امام علي (ع) در اين باره مي فرمايد : " ولكن الله يختبر عباده, بانواع الشدائد و يتعبد هم بانواع المجاهد و يبتليهم بضروب المكاره اخراجا للتكبر من قلوبهم و اسكانا للتذلل في نفوسهم و ليجعل ذلك ابوابا فتحا الي فضله و اسبابا ذللا لعفوه”[20]

خداوند متعال همواره , بندگان خود را به انواع شدايد مواجهه مي كند و اقسام كوششها و مجاهدتها جلوي پاي آنها مي گذارذ , تكاليفي گوناگون برخلاف طبع آسايش طلب آنها برآنان مقرر مي دارد تا غرور و تكبر از دلشان بيرون رود و نفوسشان عادت كند به عبوديت خدا و اين وسيله اي است براي اينكه درهاي فضل ورحمت و عنايت پروردگار به سوي آنها گشوده شود .

بنابراين همه امتحانات در نظام ارزشيابي الهي هدفمند بوده و براي رشد و ارتقاي معنوي و كمال انسانيت انسان مي باشد .

مبحث دوم- ارزشها و ضد ارزشها ي ذاتي انسان از نظر قرآن :

از نظر قرآن انسان موجودي گرامي و از كرامت ذاتي برخوردار است " و لقد كرمنا بني آدم " [21]، برگزيده خداوند است ." ان الله اصطفي آدم...." [22] و خليفه و جانشين او در زمين است ." اني جاعل في الارض خليفه " [23] داراي اختيار و حق انتخاب است . " انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا" [24] انسان از نظر مقام و منزلت معنوي حتي بالاتر از فرشتگان قرار گرفته تا آنجايي كه خدا به فرشتگانش امر كرد آدم را سجده كنند." واذ قلنا للملائكه اسجدوا الادم فسجدوا..." [25]

اما عليرغم خصوصيات و ويژگيهاي ارزشي مذكور كه ماهيت انسان را نسبت به ساير مخلوقات و موجودات زنده ممتاز مي نمايد ، در آيات متعددي صفات و خصيصه هاي نكوهيده اي نيز از انسان بيان شده كه با ماهيت ارزشي او در تضاد است بطوريكه در نظام ارزشيابي الهي سقوط و انحطاط انسان بسيار پايين تر از سطح حيوانات بيان شده است آيه شريفه " اولئك كالانعام بل هم اضل " [26] در همين باب است.

از جمله صفات نكوهيده اينكه : بسيار ستمگر و نادان است ." و حملها الانسان انه كان ظلوما جهولا " [27] ، نسبت به پروردگارش ناسپاس است . " ان الانسان لربه لكنود " [28] ، سركش و طغيانگر است " كلا ان الانسان ليطفي" [29] عجول است . " وكان الانسان عجولا" [30] ، حريص آفريده شده ." ان الانسان خلق هلوعا" [31] ضعيف آفريده شده . " و خلق الانسان ضعيفا " [32] ، و همواره در زيانكاري و خسران قرار دارد . " ان الانسان لفي خسر" [33]

بنا به تعريفي كه قرآن كريم از ماهيت و خلقت انسان ارائه مي دهد , انسان موجودي است دو بعدي با سرشتي متضاد (ملكوتي و حيواني ) و در عين حال داراي عقل و اختيار است , لذا مختار است و مي تواند با استفاده از عقل و تدبير نفس مطمئنه رذايل را كنار زده و با كسب فضايل ارزشي مانند علم , ايمان و عمل صالح , تقوا و عبوديت در صراط مستقيم حركت كند كه يقينا در اينصورت به كمالات و جايگاه حقيقي خويش يعني خليفه الله صعود خواهد كرد و يا كفر ورزد , و به وسوسه شيطان و نفس اماره رذايل جهل عصيان و طغيان , حرص و طمع و شهوات حيواني را اختيار نموده و راه ضلالت طي نمايد ناگريز به جايگاهي پست تر از حيوانات " اسفل السافلين " سقوط خواهد كرد .

اما اينكه آيا انسان يك موجود دو سرشتي است يا نه ؟ برخي معتقد ند كه " اين مدح و ذم از آن جهت نيست كه انسان موجود دو سرشتي است نيمي از سرشتش ستودني و نيمي ديگر نكوهيدني است بلكه نظر قرآن به اين است كه انسان همه كمالات را بالقوه دارد و بايد آنها را به فعليت برساند و اين خود اوست كه بايد سازنده و معمار خويشتن باشد و سرنوشت نهايي خويش را تعيين كند " [34] و آيه شريفه " ان الله لا يغيرما بقوم حتي يغيرواما بانفسهم " [35] در تاكيد همين نظريه است.

 

بخش دوم : معيارهاي ارزشيابي :

مبحث اول– ايمان توأم با عمل صالح:

ايمان در لغت به معني " تصديق كردن و گرويدن " و در اصطلاح فقه به معني اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به اندامها و اظهار فروتني و قبول شريعت است .[36]

واژه ايمان 45 بار در قرآن تكرار شده و بيشتر به مفهوم اعتقاد به خدا و رسول خدا و آنچه از سوي خدا نازل شده و اعتقاد و يقين به روز قيامت آمده است. از ديدگاه قرآن ايمان , معيار و ملاك بسيار مهم و با ارزشي است بطوريكه در حدود 60 آيه ايمان توام با عمل صالح ذكر شده و هرجا اجر و پاداشي براي عمل صالح پبش بيني شده ايمان نيز به عنوان شرط لازم و مقدم بر لفظ عمل آمده است.

سياق آيات مربوط به ايمان و عمل صالح بگونه اي است كه مي توان گفت خداوند متعال جايگاه ارزشي ايمان را شرط اول قبولي اعمال انسان قرار داده است . به عبارت ديگر هر عمل شايسته و نيكويي كه توام با ايمان بوده باشد نزد خدا ارزش دارد و معيار اساسي براي احراز شايستگي و خلوص نيت عملكردها ملاك مهم برخورداري از امتيازات و پاداشهايي است كه براي هرعمل صالح از سوي خداوند متعال وعده و تضمين شده است . " وعد الله الذين آمنوا و عملو الصالحات لهم مغفره و اجر عظيم " [37]

علامه طباطبايي در تفسير آيه 19 سوره توبه مي گويد : " وزن و ارزش عمل به زنده بودن آن و داشتن روح ايمان است و اما عمل بي ايمان كه لاشه اي بي روح است از نظر دين هيچ وزن و ارزشي ندارد پس مؤمنين نبايد صرف ظاهر , اعمال را معتبر شمرده و آن را ملاك فضيلت و قرب خداي تعالي بدانند." [38]

قرآن كريم در تبيين ميزان اثر گذاري و نقش ايمان توام با عمل صالح در پذيرش توبه مي فرمايد : " و اني لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدي " [39] و از آنجا خدا توبه كنندگان را دوست دارد . " ان الله يحب التوابين " [40] امتياز ديگري نيز براي اين گروه در نظر گرفته و اعلام مي دارد گناهانشان را به حسنات تبديل خواهد كرد. [41]بلكه فراتر از آن ممكن است بواسطه ايمان و عمل صالح بعد از توبه جزو رستگاران قرار گيرند . " فاما من تاب و آمن و عمل صالحا فعسي ان يكون من المفلحين" [42]

قرآن چگونه معيارهاي ايمان را درباره مؤمنين مورد سنجش و ارزيابي قرار مي دهد ؟

اصولا معيارها و شاخصه هاي ارزشيابي بايد قابل اندازه گيري باشند و حال اينكه معياري مثل ايمان كه يك مفهوم معنوي است اين شائبه را متبادر به ذهن مي نمايد كه ملاك تشخيص ايمان بين افراد مؤمن و غير مؤمن چيست و چه شيوه اي براي سنجش اين معيار در قرآن ارائه شده است؟

در پاسخ به اين سؤال بايد گفت : اولا مجموعه آياتي كه در مورد واژه ايمان بعنوان معيار ارزيابي استفاده مي شود ، ايمان توام با عمل صالح است يعني ( ايمان و عمل ) مكمل و لازم و ملزوم يكديگرند , همانطور كه عمل بدون ايمان بي روح و بي ارزش است ، ايمان بدون عمل نيز بي فايده و عبث خواهد بود و مشابه اين

استدلال از تفسير عبارت " ايكم احسن عملا " كه در مبحث فلسفه خلقت مورد بررسي قرار گرفت استنباط مي شود.

ثانيا قرآن در تعريف مؤمن شاخصه ها و ويژگيهاي لازم را براي تشخيص افراد با ايمان ارائه داده است كه از اين الگو مي توان جهت سنجش معيار ايمان در افراد بهره گيري نمود . قرآن مؤمنون را چنين تعريف مي كند : مؤمنون كساني هستند كه در نمازهايشان خاشعند ، از لغو و سخن باطل اعراض مي كنند ، زكات مال خود را مي دهند ، فروج خود را از حرام نگاه مي دارند ، به امانتها و عهد و پيمان خود كاملا وفا دارند ، بر نمازشان محافظت مي كنند.، [43] عمل صلح انجام مي دهند ،[44] به خدا ورسول اواعتقاد دارند ،[45] در راه خدا با مال و جانشان جهاد مي كنند و راستگو هستند [46] و از آنچه روزي شان داديم انفاق مي كنند. [47]

 

مبحث دوم- معيارتقوا :

تقوا در لغت به معني پرهيزگاري و ترس از خدا , آمده است.[48] تقوا در نظام و ارزشيابي اسلام يكي از مهمترين معيارهاي ارزيابي ويژگيهاي معنوي انسانها بشمار مي رود و قرآن كريم كرامت انساني را با ملاك تقوا مورد سنجش قرار داده و مي فرمايد : گرامي ترين شما انسانها نزد خدا , باتقواترين شماست . [49]

واژه تقوا با مشتقاتش 242 بار در قرآن مطرح شده كه حاكي از اهميت اين معيار ارزشي است . تقوا از ديدگاه قرآن مغهوم وسيعتري دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود :

1 – معياري براي امتحان قلوب و باطن مومنين " اولئك الذين امتحن الله قلوبهم للتقوي .... [50]

2 – بهترين لباس براي حفاظت و مصونيت انسان معرفي شده" ولباس التقوي ذلك خير " [51]

در اين آيه تقوي بمنزله لباس باطن و چيزي است كه سيئات باطني را مي پوشاند و آدمي را از شرك و گناه كه باعث رسوايي اوست باز مي دارد و در تفسير آيه مذكور علت فضيلت و برتري لباس تقوي چنين استدلال شده است : ” تا ثر از بروز معايب باطني انسان بيشتر و ناگوارتر و دوامش زيادتر از عيوب ظاهري است و معايب باطني عبارت از رذايل نفس كه اهميتش به مراتب بيشتر از معايب ظاهري و پوشاندنش واجبتر از پوشاندن عيوب و عورت ظاهري است . “[52]

3 – گاهي به معني ترس از خدا براي حفظ ايمان و رستگاري آمده است . [53]

4 – گاهي به مفهوم صبر و استقامت در برابر دشمن جهت برخورداري از نصرت الهي [54]

5 – معياري بر آزمون الهي با مال و جان افراد مومن[55]

6 – معياري براي قسط و عدالت آمده است ” اعدلو و هو اقرب للتقوي “[56]

7 – ملاك پذيرش عملكرد انسان نزد خدا ”انما يتقبل الله من المتقين “ [57]

8 – ملاك پذيرش عملكرد شايسته است براي رسيدن به مقام محسنين كه محبوب خدا هستند. [58]

9 – تقوا با نيكوكاري ملازمه دارد [59] يعني هر انسان با تقوايي نيكوكار هم هست .

10 – تقوا با صداقت و راستگويي نيز ملازمه دارد وآن كس از بندگان كه وعده صدق بر او آمده و او آنرا تصديق كرد آنها به حقيقت اهل تقوي هستند .

" نهج البلاغه تقوا را بعنوان يك نيروي معنوي و روحي كه بر اثر ممارست و تمرين پديد مي آيد و به نوبه خود آثار و لوازم و نتايجي دارد و از آن جمله پرهيز از گناه را سهل و آسان مي نمايد , طرح كرده است"[60].

امير المومنين علي (ع) در تبيين مفهوم تقوا مي فرمايد : « الا و ان التقوي مطايا ذلل حمل عليها اهلها و اعطو ازمتها فاورد تهم الجنه ›› ( مثل تقوا مثل مركبهاي رهوار و رام است كه مهارشان در دست سوار است و آن مركبها با آرامش سوارهاي خود را به سوي بهشت مي برند .) “[61]

بنابراين ” لازمه تقوا قدرت اراده و شخصيت معنوي داشتن و مالك حوزه وجود خود بودن است , مانند سوار ماهري كه بر اسب تربيت شده اي سوار است و با قدرت و تسلط كامل آن را در جهتي كه خود انتخاب كرده مي راند و لازمه بي تقوايي , مطيع هواي نفس بودن , ضعف و زبوني در برابر محركات شهواني و هواهاي نفساني است و انسان در آن حالت مانند سوار زبوني است كه از خود اراده و اختياري ندارد و اين مركب است كه هر جا كه دلخواهش هست مي رود .“ [62]

همانگونه كه از نظر قرآن كريم تقوا بهترين لباس براي پوشاندن عيوب و صيانت انسان بيان شده , در نهج البلاغه نيز به اين مفهوم تاكيد شده كه تقوا حفاظ و پناهگاه است .

" فان التقوي اليوم الحرز و الجنه و في غد الطريق الي الجنه " [63]

" اعملوا عباد الله ان التقوي دار حصن عزيز , و الفجور دار حصن ذليل , لا يمنع اهله و لا يحرز من لجا اليه . الا و بالتقوي تقطع حمه الخطايا " [64]

همانا تقوا در امروز دنيا براي انسان به منزله يك حصار و سپر است و در فرداي آخرت راه به سوي بهشت است , بندگان خدا بدانيد كه تقوا حصار و بارويي بلند و غير قابل تسلط است و بي تقوايي حصاريست كه مانع و حافظ ساكنان خود نيست و آن كس را كه به آن پناه ببرد حفظ نمي كند . همانا با نيروي تقوا نيش گزنده خطاكاريها بريده مي شود .

از ديد نهج البلاغه تقوا ضامن مصونيت انسان در برابر گناه و لغزش است اما در عين حال انسان نبايد نسبت به اين تضمين مغرور شود و از مراقبت نفس غفلت ورزد . چون اين نگهباني و مراقبت متقابل است بدين معني كه تقوا نگهبان انسان و انسان نگهبان تقواست .

امام علي (ع) در اين باره مي فرمايند : " الا فصونوها و تصونوا بها " [65] , همانا تقوا را صيانت كنيد و خود را در صيانت تقوا قرار دهيد , و همچنين امام از تقوا به حق متقابل خدا و بندگان تعبير مي فرمايد : " اوصيكم عباد الله , بتقوي الله فانها حق الله عليكم و الموجبه علي الله حقكم و ان تستعينوا عليها بالله و تستعينوا بها علي الله " [66]

بندگان خدا , شما را سفارش مي كنم به تقوا , همانا تقوا حق الهي است برعهده شما و موجب حق شماست بر خدا . با مدد از خدا به تقوا نايل شويد و به مدد تقوا به خدا برسيد .

قرآن كريم متقين را چنين تعريف مي كند : " متقين كساني هستند كه به جهان غيب ايمان آورده , نماز بپاي دارند و از آنچه روزيشان داديم انفاق مي كنند و به آنچه خدا به تو (رسول خدا ) و پيامبران قبل از تو فرستاد ايمان آورند و به عالم آخرت يقين دارند . " [67]

بنابر آنچه كه در توصيف و تبيين معني و مفهوم تقوا از آيات قرآن و نهج البلاغه ذكر شده , مي توان گفت اين معيار نقش مهمي در تضمين مصونيت انسان از لغزشهايي كه در مسير حركت او بسوي كمال ايفا مي كند , و جايگاه ارزشي انسان مومن را چنان ارتقايي مي دهد كه خداوند هدايت آنان را تا مرحله رستگاري در عالم برعهده مي گيرد.” واولئك علي هدي من ربهم“ [68] و تاكيد قرآن به محبوبيت متقين در نزد خدا در اثبات ارزشمند بودن ملاك تقواست . [69]

 

مبحث سوم- معيارعدالت :

عدل در فرهنگ لغت به معني مساوات رفتاركردن و ضد ظلم و ستم به كار مي رود، عدل: سوابينهما.[70] عدالت يعني ميانه روي در كارها، العدل: القصد في الامور. [71] العادل: الواضع كل شيءٍ موضعه.[72]

از نظر قران عدالت با مساوات فرق دارد در برخي آيات تساوي ها را با ديدة نفي مطرح مي كند ” ولا تستوي الحسنه و لا السيئه ادفع بالتي هي احسن ”.[73] يعني هرگز نيكي ونيكوكاري با بدي يكسان نيست، هميشه بدي را با نيكي بر طرف كن.

- قل هل يستوي الذين يعملون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولوالالبا ب [74] بگو آيا كساني كه مي دانند با كساني كه نمي دانند يكسانند ؟ فقط خردمندان متذكر مي شوند.و لا تستوي الحسنته و لا السيئه ، ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوه كانه ولي حميم [75] هرگز نيكي و بدي يكسان نيست ، بدي را با نيكي دفع كن ، ناگاه (خواهي ديد) همان كسي كه ميان تو و او دشمني است گويي دوستي گرم و صميمي است .

- لا يستوي اصحاب النار و اصحاب الجنه . اصحاب الجنه هم الفائزون [76]اهل آتش و اهل بهشت يکسان نيستند و اصحاب بهشت رستگار و پيروزند.

- لا يستوي منکم من انفق من قبل الفتح و قاتل اولئک اعظم درجه من الذين انفقوا من بعد و قاتلوا [77] کساني كه قبل از پيروزي انفاق کردند و جنگيدند با کساني که بعد از پيروزي انفاق کردند و جنگيدند يکي نيستند گروه اول درجه بزرگتري دارند.

” و هوالذي جعلكم خلائف الارض و رفع بعضكم فوق بعض درجات ليبلوكم في ما اتيكم”.[78]

و او خدايست كه شما را جانشين گذشتگان اهل زمين قرار دادو رتبة بعضي از شما را بالاتر از ديگري گردانيد تا شما را در اين تفاوت رتبه ها بيازمايد. در تفسر اين آيه آمده است”وجود اختلاف از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق ها با اصل عدالت مخالفتي ندارد. عدالت به معني واقعي يعني هر چيز را به جاي خود قرار دادن. عدالت ايجاب مي كند كه همه يكسان نباشند،زيرا اگر همة افراد جامعه مانند پارچه يا ظروف يك شكل و يكنواخت با استعداد مساوي و همانند بودند جامعة انساني يك جامعة مرده و بي روح و خالي از تحرك و فاقد تكامل خواهد بود.[79]

عدالت در طول تاريخ معرفت بشري بعنوان يك ارزش مطلوب وآرزوي ديرينه انسانهاي حق جو وعدالت خواه بوده و در عين حال يكي از پيچيده ترين مفاهيم نظري در حوزه روابط انساني است . توسعه و تنوع فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي انسان در جامعه بشري امروز , مفاهيم متعددي از عدالت را مطرح نموده است كه ارائه تعريف جامع و مورد اتفاق را تقريبا غير ممكن مي سازد .

اما به نظر برخي از نويسندگان , ” بر مبناي ايده برابري شايد بتوان تعريف بسيار مشهور ارسطويي از برابري را بعنوان مقبولترين مولفه مفهوم اجمالي عدالت دانست . بنابراين مفهوم عدالت عبارتست از : رفتار برابر با برابرها و رفتار نابرابر با نابرابرها درارتباط با ميزان تفاوتهاي نسبي آنها“ [80]

”آنچه مسلم است عدالت يك مفهوم ارزشي در اديان الهي است مقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته كه پيامبران الهي به خاطر آن مبعوث شده اند و برقراري عدالت به عنوان هدف بعثت همه انبيا ء معرفي شده است . “ [81]

قرآن كريم در اين باره مي فرمايد : ” همانا ما پيامبران خويش را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ترازو فرودآورديم كه ميان مردم به عدالت قيام كنند “ [82]

در آيه ديگري مي فرمايد : " ان الله يامر بالعدل و الاحسان ...يعظكم لعلكم تذكرون " [83]

همانا خدا امر مي كند به عدالت و احسان و شما را پند مي دهد تا شايد متذكر شويد . در اين آيه خداوند متعال عدل را بعنوان يك اصل از اصول و مباني كلي اسلام معرفي نموده است .

معني عدالت چيست؟ آيا هر نوع تفاوت كه در جامعه بين افراد باشد مخالف عدالت است ؟ آيا عدالت مستلزم مساوات مطلق است ؟ يا اينكه گاهي عدالت ايجاب مي كند كه تفاوت و امتياز باشد . ”معني عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه باشند بلكه مقتضاي عدالت اين است كه تفاوتهايي كه خواه نا خواه دراجتماع هست تابع استعدادها ولياقتها باشد . “[84]

امام علي (ع ) در پاسخ به اين سئوال كه آيا عدل افضل است يا جود (بخشش ) ؟ فرمود : ” العدل يضع الامور مواضعها و الجود يخرجها من جهتها , العدل سائس عام و الجود عارض خاص , فالعدل اشرفهما و افضلهما “

”عدل جريان امور را در مجراي طبيعي خود قرار مي دهد اما جود جريان امور را از مجراي طبيعي خود خارج مي كند , عدالت قانوني است عام ( كه همه اجتماع را در بر مي گيرد ) اما جود و بخشش يك حالت خاص و استثنايي است ( شامل يك فرد يا عده خاص مي شود ) پس عدل اشرف و افضل است . “ [85]

امام علي(ع) درخطبه ديگري مفهوم عدالت را چنين بيان فرموده : " فان في العدل سعه و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق “

همانا در عدالت گنجايش خاصي است , عدالت مي تواند همه را در بر گيرد و در خود جاي مي دهد و آن كس كه بيمار است اندامش آماس كرده در عدالت نمي گنجد بايد بداند كه جايگاه ظلم وجود تنگتر است . " [86]

”از نظر علي (ع) , آن اصلي كه مي تواند تعادل اجتماع را حفظ كند و همه را راضي نگه مي دارد , به پيكر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است . “ [87]

همچنين امام در توصيف نقش عدالت در حكومت مي فرمايد : " ان افضل قره عين الولاه استقامه العدل في البلاد و ظهور موده الرعيه و انه لا تظهر مودتهم الا بسلامه صدورهم " [88]

همانا بهترين روشنايي ديده واليان و حكمرانان گسترش عدالت در سطح بلاد و جذب قلوب ملت است و اين حاصل نمي شود جز با آرامش و سلامت دلهاي آنان .

خداوند در آيات متعددي مومنين را به قيام براي اجراي عدالت دعوت نموده و توصيه فرموده ” مبادا عداوت و دشمني قومي شما را از اجراي عدالت بازدارد , چون عدالت به تقوا نزديك تر است “ [89]

” در سيره رسول اكرم و ائمه اطهار عليهم السلام , تفاوتهاي بي جا راه نداشت. روايت است كه رسول خدا در يكي از مسافرتها , در حالي كه اصحابش همراه بودند قرار شد براي تهيه غذا گوسفندي ذبح و ناهار درست كنند : كارها بين اصحاب تقسيم شد و رسول خدا هيزم جمع كردن را بعهده گرفت و فرمود : ان الله يكره من عبده ان يراه متميزا بين اصحابه , يعني خداوند خوش ندارد از بنده اش كه او را در حالي ببيند كه در ميان يارانش براي خود امتيازي نسبت به ديگري قايل شده است .“ [90]

از ديدگاه اسلام عدالت شرط اصلي قضاوت است و مطابق آيه شريفه : ” ....و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل” [91] , رعايت عدالت در امر قضاوت ميان مردم واجب و يك تكليف الهي است .” امير المومنين علي (ع) , عدالت را يك تكليف و وظيفه الهي بلكه يك ناموس الهي مي داند , هرگز روا نمي شمارد كه يك مسلمان آگاه به تعليمات اسلامي تماشاچي تبعيض و بي عدالتي باشد .” [92]

آنچه از آيات و روايات تا به اينجا مطرح شد بيانگر معني مفهوم عدالت و جايگاه خطير آن در عرصه هاي مختلف سياسي , اجتماعي و اقتصادي از ديدگاه اسلام بود اما آنچه مهم است نقش عدالت بعنوان يك اصل و مبناي پذيرفته شده در نظام تصميم گيري , بويژه در امر قانون گذاري , قضاوت و توزيع امكانات است لذا سئوال اين است كه اسلام نقش عدالت را بعنوان معيار اجراي حق چگونه ارزيابي مي كند ؟ مصاديق و نمونه هايي از اعمال عدالت در قرآن و نهج البلاغه وجود دارد كه مي تواند, الگوي مناسبي براي طراحي يك نظام پرداخت عادلانه مبتني برشايستگيها وهمچنين تدوين نظام ارزشيابي اثر بخش مبتني برعدالت و بدون تبعيض باشد .

 

قرآن كريم درآيات متعددي اجراي عدالت در نظام پاداش را تضمين نموده است :

1 – " وعده الله حقا اله يبدوا الخلق ثم يهديه ليجزي الذين آمنوا و عملو الصالحات بالقسط و الذين كفروا لهم شراب من جحيم و عذاب اليم بما كانوا يكفرون " [93] , وعده خداوند حق است , هم اوست كه آفرينش را آغاز مي كند سپس آن را باز مي گرداند تا كساني را كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند به عدالت پاداش دهد و كساني كه كفر ورزيده اند به سزاي كفرشان شربتي از آب جوشان و عذابي دردناك خواهند داشت .

2 – همچنين در بيان پاداش متقين مي فرمايد : " جزا ء من ربك عطا ء حسابا " [94] , پاداش است از پروردگار تو , عطايي از روي حساب” يعني حتي پاداش كه براي اهل تقوا در نظر گرفته است بي حساب و كتاب نخواهد بود بلكه عادلانه و با محاسبه دقيق است. ”

3 – حضرت شعيب (ع) خطاب به قوم خود گفت : اي قوم من پيمانه و ترازو را به عدل و عدالت تمام دهيد و حقوق مردم را كم مدهيد و در زمين به فساد سربر مداريد . [95]

4 – قرآن مي فرمايد : خداوند آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت ،[96] تا مبادا از اندازه درگذريد“ [97] و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد .“ [98]

5 – خداوند در مقام بيان ضرورت سنجش و ارزيابي دقيق و عادلانه تاكيد فرموده : و چون پيمانه مي كنيد , پيمانه را تمام دهيد و با ترازوي درست بسنجيد كه اين بهتر و خوش فرجام تر است . [99]

6 – اي كساني كه ايمان آورده ايد هرگاه به وامي تا سررسيدي معين با يكديگر معامله اي كرديد آن را بنويسيد و يا يك نويسنده اي را بر اساس عدالت ميان شما بنويسيد . [100]

7 – خدا مثلي مي زند : دو مردي كه يكي از آنها لال است و هيچ كاري از او بر نمي آيد و او سربار خداوند و مولايش است هر كجا كه او را مي فرستد خيري به همراه نمي آورد.

آيا او با كسي به عدالت فرمان مي دهد و خود بر راه راست مي باشد , يكسان است ؟ [101] اين آيه اشاره به افراد ناكارآمد و فاقد كارايي دارد كه هميشه بعلت عدم توانايي لازم سربار كارفرماي خود بوده و هزينه هاي اضافي به سازمان تحميل مي كند آيا چنين فردي در مقايسه با فرد ديگري كه داراي شايستگي لازم بوده و با رعايت قوانين و مقررات و اصول انضباطي وظايف و ماموريتهاي محول را بخوبي انجام مي دهد از نظر اجر و پاداش يكسان خواهد بود ؟ واضح است پاسخ منفي است بلكه عدالت حكم مي كند كه بين اين دو نفر تفاوت منطقي در سهم و امتيازات متعلقه قايل شوند .

8 – در آيات ديگري با عبارتهاي " لا نضييع اجر المسلمين [102] و لا نضييع اجرالمحسنين [103] انا لا تضييع اجر من احسن عملا [104] "

به اقتضاي عدالت خود تاكيد مي ورزد كه ما اجر و پاداش اصلاحگران و نيكو كاران و كساني كه عمل احسن و شايسته تري دارند ضايع نمي كنيم , بلكه موكد اعلام مي دارد خدا هم وزن ذره اي ستم نمي كند و اگر آن ذره نيكي باشد دوچندان مي كند و از نزد خويش پاداشي بزرگ مي بخشد [105] , و به هر كسي (پاداش) آنچه به دست آورده , تمام داده شود و آنان مورد ستم قرار نمي گيرند [106] روز قيامت كسي حتي به اندازه نخ روي هسته خرما [107] و يا به قدر گودي پشت هسته خرما [108] مورد ستم قرار نمي گيرد .

امام شيعيان علي (ع) در باب رعايت عدالت در پرداخت پاداش مي فرمايد :

(وهمواره درنظرداركه هريك درچه كاري تحمل رنجي كرده اند،تارنجي راكه يكي تحمل كرده به حساب ديگري نگذاري وكمترازرنج ومحنتي كه تحمل كده،پاداشش مده، بزرگي كسي تو را واندارد كه رنج اندكش را بزرگ شماري و فرودستي كسي تو را وادار نسازد كه رنج بزرگش را كوچك به حساب آوري.) [109]

9-- اجعلتم سقايه الحاج و عماره المسجد الحرام کمن آمن بالله و اليوم الاخر و جاهد في سبيل الله لا يستون عندالله [110] آيا سيراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند عمل کسي قرار داديد که به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه او جهاد کرده است ؟ اين دو نزد خدا يكسان نيستند.

علامه طباطبايي در شان نزول اين آيه مي نويسد :" روايت دارد که اين آيه درباره عباس عموي پيامبر ، شيبه و علي (ع) نازل شده است.عباس به سقايت حاج افتخار مي کرد، شيبه به تعمير مسجد الحرام و علي (ع) به ايمان و جهاد در راه خدا . آيه مذکور اين معنا رامي رساند که وزن و ارزش عمل به زنده بودن آن و داشتن روح ايمان است و اما عمل بي ايمان که لاشه اي بي روح است از نظر دين وزن و ارزشي ندارد. "[111]

10-- لا يستوي القاعدون من المؤمنين غير اولي الضرر و المجاهدين في سبيل الله باموالهم و انفسهم ... و فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما [112]

 

 

15- ماخلقنا السماء و الارض و ما بينهما باطلا(آيه 27 سوره ص ) ماخلقنا السموات و الارض و مابينهما لاعبين (آيه 38 سوره الدخان)

16-هو الذي خلق اسموات و الارض في سته ايام ...ليبلونكم ايكم احسن عملا(سوره هود آيه 9)

17- موسوي همداني سيدمحمدباقر. ترجمه تفسير الميزان – جلد 19 صفحه 585 و 583 – دفترانتشارات اسلامي. تهران1382

18- موسوي همداني .سيد محمدباقر. همان منبع .صفحه 595

19 - همان منبع به نقل از مجمع البيان

20- آيه 2 سوره ملك

21 - جمعي ازاساتيد زيرنظرمكارم شيرازي .تفسير نمونه جلد24 صفحه 316 دارالكتاب.قم1369

22–آيه 2 سوره عنکبوت

23- موسوي همداني، .سيد محمدباقر،.منبع پيشين، جلد 16 ، صفحه 161

24-- جمعي ازاساتيد زينظرمكارم شيرازي ، .منبع پيشين، جلد 16 ، صفحه 206

25- موسوي همداني، .سيد محمدباقر، منبع پيشين،ص162

26-آيه 3سوره عنكبوت

27- جمعي ازاساتيد زينظرمكارم شيرازي ،ناصر، منبع پيشين، جلد 24، صفه 216.

[14] - آيه 155 سوره بقره

[15] - آيه 186 سوره آل عمران

[16] - آيه 35 سوره انبياء

[17] - آيه 94 سوره مائده

[18] - مطهري ، مرتضي ، بيست گفتار، صفحه 209 ،انتشارات صدرا ، قم 1369

[19] - كليني،محمدبن يعقوب ،اصول كافي، جلد 2 ، صفحه 253 ،دارالكتب الاسلاميه، تهران.1365 .

[20] -- آيتي،عبدالحميد ترجمه نهج البلاغه، خطبه 234، ص576 تا579،دفترنشرفرهنگ اسلامي،.تهران 1379

[21] - آيه 70 سوره اسراء

[22] - آيه 33 سوره آل عمران

[23] - آيه 30 سوره بقره

[24] - آيه 3 سوره انسان

[25] - آيه 34 سوره بقره و 11 اعراف

[26] - آيه 179 سوره اعراف

[27] - آيه 72 سوره احزاب

[28] - آيه 6 سوره والعاديات

[29] - آيه 6 سوره علق

[30] - آيه 11 سوره اسراء

[31] - آيه 19 سوره معارج

[32] - آيه 28 سوره نساء

[33] - آيه 2 سوره العصر

[34] - مطهري . مرتضي . كتاب انسان در قرآن. صفحه 14 . انتشارات صدرا قم 1377

[35] - آيه 11 سوره رعد

[36] - طبيبان .سيد محمد. فرهنگ لاروس جلد اول ص 406. انتشارات امير كبير.تهران 1373

 

51– آيه 9 سوره مائده

52- موسوي همداني.سيدمحمدباقر.منبع پيشين. جلد 9 . صفحه 270

[39] - آيه 82 سوره طه

[40] - آيه 222 سوره بقره

[41] - آيه 70 سوره فرقان

[42] - آيه 67 سوره قصص

[43] - آيات 2 تا 9 سوره مؤمنون

[44] - آيه 2 سوره كهف

[45] - يه 62 سوره نور

[46] - آيه 15 سوره حجرات

[47] - آيه 3 سوره انفال

- 62 دهخدا، علي اكبر، لغت نامه،جلد چهارم، چاپ اول از دورة جديد، ص 6034،دانشگاه تهران 1373

[49] - ان اكرمكم عند الله اتقئكم آيه 13 سوره حجرات .

[50] - آيه 3 سوره حجرات

[51] - آيه 26 سوره اعراف و ترجمه تفسير الميزان جلد 8 صفحه 86

[52] - آيه 102 و 130 سوره آل عمران و 57 مائده

[53] - آيات 120 و 125 آل عمران

[54] - آيه 186 سوره آل عمران

[55] - آيه 8 سوره مائده

[56] - آيه 27 سوره مائده

[57] - آيه 93 سوره مائده – ان الله يحب المحسنين در قرآن 5 بار تكرار شده است

[58] - آيه 2 سوره مائده : تعاونوا علي البر و التقوي .

[59] - آيه 33 زمر

[60] - مطهري . مرتضي . سيري در نهج البلاغه. صفحه 215 . انتشارات صدرا .قم 1379 .

[61] - آيتي.عبدالحميد.منبع پيشين.. خطبه 16 ص60

[62] - مطهري . مرتضي . منبع پيشين صفحه 217

[63] - آيتي. عبدالمحمد منبع پيشين. خطبه 233ص560

[64] -- همان منبع. خطبه 156 ص360

[65] - - آيتي. عبدالحميد. .منبع پيشين. خطبه 233ص562.

[66] -- آيتي. عبدالمحمد.منبع پيشين.ص560

[67] - آيات 2 تا 4 سوره بقره

[68] - آيه 5 سوره بقره

[69] - آيه 76 سوره آل عمران و آيات 4 و 7 سوره توبه (( ان الله يحب المتقين ))

- [70] معلوف اليسوعي.لوئيس. المنجد في اللغة و الاعلام، ص 49.نشراسلام-تهران1379

سعيد. اقرب الموارد، جلد 2، ص 153.نشراسوه.سازمان حج اوقاف وامورخيريه.تهران1377شرتوني. - [71]

مجمع البحرين. طريحي، جلد 5، ص 421.الطريحي.فخرالدين متوفي 1085هجري قمري- - [72]

آية 34 سورة فصلت. - [73]

[74] - آيه 9 سوره زمر

[75] - آيه 34 سوره فصلت

90- آيه 20 سوره حشر

91 - آيه 10 سوره حديد

آيه 165، سورة انعام. - [78]

جمعي از اساتيد زيرنظرمكارم شيرازي.ناصر. .منبع پيشين. جلد 6، ص 70.- [79]

[80] - قاري سيد فاطمي، سيد محمد ، حقوق بشر در جهان معاصر، دفتر اول ، 82 ص 56 ،دانشگاه شهيد بهشتي،تهران1382

[81] - مطهري ، مرتضي ، سيري در نهج البلاغه ، صفحه 118، انتشارات صدرا ، قم 1379 .

[82] - لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط – حديد آيه 25

[83] - آيه 90 سوره نحل

[84] - مطهري ، مرتضي ، بيست گفتار ، ص 128 و 129، انتشارات صدرا ، قم1369

[85] - آيتي. عبدالحميد.منبع پيشين... حكمت شماره 429.ص1016

[86] - آيتي، عبدالحميد، .منبع پيشين،خطبه 15، ص60 .

[87]- مطهري ، مرتضي ، .منبع پيشين، صفحه 128 .

[88] - آيتي. عبدالمحمد. منبع پيشين. .نامه53 ص730و731

[89] - آيه 135 سوره نساء و آيه 8 سوره مائده .

[90] - مطهري،. مرتضي.منبع پيشين، صفحه 143 به نقل از محدث قمي، كحل البصر، ص 68

[91] - آيه 58 سوره نساء

[92] - مطهري ، مرتضي ، .منبع پيشين،صفحه 130.

[93] - آيه 4 سوره يونس

[94] - آيه 36 سوره نباء

[95] - آيه 85 سوره هود

[96] - آيه 7 سوره الرحمان

[97] - آيه 8 سوره الرحمان

[98] - آيه 9 سوره الرحمان

[99] - آيه 35 سوره اسراء و آيه 182 سوره شعراء

[100] - آيه 282 سوره بقره

[101] - آيه 76 سوره نحل

[102] - آيه 170 سوره اعراف

[103] - آيه 56 سوره يوسف

[104] - آيه 30 سوره كهف

[105] - آيه 40 سوره نساء

[106] - آيه 281 سوره بقره و آيات 25 و 161 سوره آل عمران

[107] - آيه 49 و 124 سوره نساء

[108] - آيه 49 و 124 سوره نساء

[109] - آيتي، عبدالحميد، .منبع پيشين، نامه 53 ، ص731

124 - آيه 19 سوره توبه

125 – موسوي همداني،.سيدمحمدباقر،.منبع پيشين، جلد 9 ، صفحه 270

126 - آيه 95 سوره نساء


مبلغ قابل پرداخت 22,680 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 3362

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما