مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1968
  • بازدید دیروز : 2258
  • بازدید کل : 13139817

مقاله106-بررسي روند سطح اشتغال در بخشهاي مختلف استان آذربايجان غربي60ص


مقاله106-بررسي روند سطح اشتغال در بخشهاي مختلف استان آذربايجان غربي60ص

موضوع :

 

بررسي روند سطح اشتغال در بخشهاي مختلف استان آذربايجان غربي


 

 

 

 

فصل اول:

كليات تحقيق

 


1-1 كليات تحقيق

اطلاعات مربوط به تحقيق با طرح مسئله آغاز مي شود، سپس به اهميت موضوع، فرضيه ها، اهداف تحقيق، روش انجام تحقيق كه در سطح اقتصاد منطقه اي مطرح است، روش گردآوري آمار و اطلاعات و روش تجزيه و تحليل آن و … پرداخته خواهد شد..

1-1-1 طرح مسئله

رشد و توسعه اقتصادي مطلوب از اهداف مهم سرمايه گذاري هر كشور اعم از پيشرفته و يا در حال توسعه مي باشد. رشد و توسعه اقتصادي در طول زمان درآمد سرانه واقعي مردم را افزايش و در نهايت سطح زندگي مردم را بهبود مي بخشد. ليكن در بسياري از كشورها مشاهده مي گردد كه جريان توسعه كليه مناطق درون يك كشور را به گونه اي مساوي و برابر مورد توجه قرار نداده و همواره تفاوتهاي قابل ملاحظه اي در درجه توسعه يافتگي مناطق پديد مي آيد.

از متغيرهاي مهمي كه سياست هاي مخلتف رشد و توسعه در مناطق را تحت تأثير قرار مي دهد اشتغال مي باشد. تجربه نشان داده است كه در ميان مناطق مختلف يك كشور نابرابريهاي زيادي در مورد اشتغال وجود دارد و عمدتاً به دليل نداشتن شناخت واقعي از سياست هاي متخذه در مناطق و ارزيابي تأثير آنها بر متغيرهاي مختلف اقتصادي از جمله اشتغال بوده است. با توجه به وجود نيروي كار جوان فراوان در كشور و اولويت قايل شدن دولت جهت رفع معضل بيكاري در برنامه هاي توسعه اقتصادي از جمله برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي،‌ ضروري است در جهت شناخت وضعيت اشتغال مناطق مختلف كشور،‌ اقداماتي اساسي صورت گيرد تا از آن طريق طراحي و اجراي برنامه هاي اقتصادي واقع گرايانه تر و مؤثرتر اعمال گردند. بنابراين آنچه در اين بررسي و تحقيق مطرح خواهد شد بررسي وضعيت اشتغال استان آذربايجان غربي و شهرستانهاي تابعه در بخشهاي مختلف اقتصادي و در مقاطع زماني مخلتف مي باشد.

به بيان ديگر مسئله اساسي تحقيق حاضر بررسي سهم بخشهاي مختلف اقتصادي استان و شهرستانهاي تابعه در اشتغال در سه مقطع زماني 1355، 1365 ، 1375 و بدست آوردن فعاليتهاي پايه براي استان و همچنين تحليل تغييرات ميزان اشتغال در گروهاي عمده فعاليت مي باشد.

1-1-2 اهميت موضوع

تحقيق در زمينه موضوع حاضر در استان آذربايجانغربي براي اولين بار انجام مي شود. بنابراين شناخت وضعيت اشتغال و بررسي تغييرات ساختاري اشتغال در بخشهاي عمده اقتصادي و زيربخشهاي آن در سطح استان و شهرستانهاي تابعه يك ضرورت است. اولويت اول دولت در سياست هاي اقتصادي در برنامه هاي مختلف توسعه اقتصادي اول و دوم و سوم مسئله اشتغال بوده و خواهد بود. به اين منظور سياست گذاران در منطقه اعم از استانداري، سازمان برنامه و بودجه استان، اداره كار، اداره صنايع، اداره كشاورزي و … در صورت شناخت مناسب از مسئله اشتغال قادر خواهند بود تا در زمينه تعيين و جهت دهي سرمايه گذاريها در بخشهاي مختلف و توزيع آن موفق گردند.

تجزيه و تحليل اشتغال در مناطق مختلف كشور مسلماً به درك بهتر جريان ايجاد اشتغال كمك مي نمايند. اكثر سياست گذاران علاقمند به دانستن روند تغييرات اشتغال در مناطق بوده چرا كه اين امر رابطه تنگاتنگي با مسئله نابرابري در ميزان بيكاري در مناطق مختلف دارد. ضمن اينكه عدم برنامه ريزي صحيح در امر اشتغال تمركز غيراداري جمعيت را در مناطق خاص بدنبال خواهد داشت. علاوه بر دلايل فوق اشتغال با بازار توليد مرتبط و بازار توليد نيز بدون شك در تغيير قدرت رقابتي منطقه در مقايسه با ساير مناطق كشور نقشي اساسي را ايفا مي نمايد.

1-1-3 فرضيه ها

در هر تحقيقي فرضيه هايي در نظر مي گيرند و در جهت قبول يا رد آن فرضيه حركت مي كنند. در اين تحقيق نيز به دنبال آزمون فرضيه هاي زير مي باشيم:‌
الف- شهرستانهاي استان آذربايجانغربي عموماً در بخش كشاورزي داراي مزيت نسبي (از ديدگاه اشتغال) مي باشند.

ب- روند تغييرات اشتغال در استان آذربايجانغربي متناسب با سطح ملي نبوده است.

1-1-4 اهداف

تحقيق حاضر سعي در كشف چگونگي روند سطح اشتغال در بخشهاي مختلف استان دارد. هدف اصلي اين تحقيق دانستن اين مطلب است كه چگونه و كجا توزيع منطقه اي اشتغال در سطح استان شكل گرفته است.

بطور مشخص اهداف جزئي اين تحقيق عبارتنداز :

الف – تجزيه و تحليل و مطالعه وضعيت اشتغال در فعاليت هاي عمده اقتصادي (صنعت،‌ خدمات،‌ كشاورزي) در سطح استان و شهرستانهاي تابعه

ب- بررسي تغييرات ساختاري اشتغال با توجه به آمار سرشماريهاي موجود.

ج- شناسايي فعاليت هايي كه استان (يا شهرستانهاي تابعه به تفكيك) از نظر اشتغال زايي در آنها داراي مزيت نسبي است.

1-1-5 كاربردها

نتايج اين تحقيق مي تواند در زمينه سياست هاي توسعه منطقه اي و تعيين فعاليت هاي اصلي مورد استفاده سياست گذاران استاني و كشوري قرار گيرد. در ضمن نتايج اين تحقيق مي تواند در برنامه ريزيهاي نيروي انساني استان و در نهايت تهيه برنامه هاي توسعه اي بكار گرفته شود.

1-1-6 روش انجام تحقيق

روش انجام تحقيق بصورت كتابخانه اي مي باشد و براي انجام اين تحقيق از تكنيك هاي آماري در جهت تجزيه و تحليل طبق مدلهاي اقتصاد منطقه اي (مدل اقتصاد پايه و روش تغيير – سهم) و همچنين از تجارب و مطالعات مربوط به ساير كشورها استفاده شده است.

1-1-7 امتيازات تحقيق

تحقيق حاضر از ابعاد مختلف از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد. انجام چنين تحقيقي در سطح استان براي اولين بار انجام گرفته است. ويژگيهاي ديگر اين تحقيق كه مي توان به آن اشاره نمود اينست كه اين مطالعه اساساً بر روي متغير مهمي چون اشتغال صورت مي گيرد و بعلت وجود آفت بيكاري در اقتصاد ايران و اهميت رفع اين معضل در برنامه هاي مختلف توسعه اقتصادي، اجتماعي،‌‏ فرهنگي جمهوري اسلامي ايران از اهميت ويژه اي برخوردار است.

1-1-8 آمار و اطلاعات مورد نياز

بطور كلي در تحقيق حاضر آمار سرشماريهاي نفوس و مسكن مركز آمار ايران در سالهاي 1355،1365،1375 بوده كه پس از پردازش مورد استفاده قرار مي گيرند.

1-1-9 روش تجزيه و تحليل اطلاعات

براي رسيدن به اهداف مختلف اين تحقيق از روشهاي مقداري موجود در علم اقتصاد منطقه اي استفاده شده است. با استفاده از روشهاي آماري نظير نرخ رشد سهم و تجزيه و تحليل اشتغال در فعاليت هاي عمده اقتصادي پرداخته خواهد شد. براي شناسايي و تحليل نيروها و عوامل مؤثر در تركيب ساختار اشتغال از تكنيك تغيير- سهم استفاده خواهد شد. اين تكنيك كه بطور وسيعي مورد استفاده مي باشد، نشان مي دهد كه چگونه ميزان اختلاف بين رشد استان و كشور توسط تركيب منابع را توضيح داد. اين روش متغير اشتغال را به سه جزء تقسيم مي نمايد: جزء اول، تغيير در اشتغال دليل تركيب متناسب يا غيرمتناسب صنايع در استان ( يا شهرستان) را توضيح مي دهد و جزء سوم: تغييرات رقابتي يا همان بخش مربوط به مزيت ها يا عدم مزيت استان (يا شهرستان) را بيان مي كند. تئوري اينگونه فرض مي كند كه مناطقي كه مزيت هاي نسبي خود بهتر استفاده نموده باشند نسبت به ساير مناطق از رشد بهتري برخوردار بوده اند. براي شناسايي فعاليت هايي كه استان ( يا شهرستانها) در آنها داراي مزيت نسبي باشند از مدل اقتصاد پايه استفاده شده است. در اين مدل تمايز بين فعاليت هاي پايه اي و غيرپايه اي در استان (يا شهرستانها) قايل خواهيم شد. براي پيدا كردن صنايع پايه از روش نسبت مكاني (LQ) استفاده شده و سپس با استفاده از كاربرد آن در اقتصاد پايه مي توان ضريب اشتغال زايي آن را به دست آورد. بگونه اي كه بتوان اظهار داشت كه ايجاد تعداد مشخصي از مشاغل در هر منطقه (شهرستان) به چه ميزان اشتغال در فعاليت هاي پايه و غير پايه و كل اضافه خواهد نمود.

 


 

 

 

 

فصل دوم:

 

آشنايي مقدماتي با استان آذربايجانغربي

 


2-1- موقعيت جغرافيايي، حدود و وسعت

آذربايجان غربي مساحتي حدود 9/37598 كيلومتر مربع را دارد كه البته بر اساس برآورد جديد دفتر فني مركز آمار ايران، مساحت استان آذربايجان غربي بدون احتساب درياچه اروميه 4868 كيلومتر مربع مي باشد. اين استان در شمال غربي ايران بين 35 درجه و 58 دقيقه تا 39 درجه و 47 دقيقه عرض شمالي و 44 درجه و 14 دقيقه تا 47 درجه و 19 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد.

استان آذربايجان غربي از جانب شمال به كشورهاي تازه استقلال يافته اتحادجماهيرشوري سابق (ارمنستان و نخجوان)، از غرب به كشورهاي تركيه و عراق، از جنوب به استان كردستان و از شرق به استانهاي آذربايجان شرقي و زنجان محدود است. مركز مشترك ايران با اتحادجماهيرشوروي سابق دراين منطقه 135 كيلومتر كه همان مرز آبي رودخانه ارس مي باشد. مرز مشترك ايران با تركيه در آذربايجان غربي 482 كيلومتر مي باشد كه از اين ميزان 34 كيلومتر آن مرز آبي رودخانه هاي قره سو و نازلو به طول 34 كيلومتر و 452 كيلومتر آن مرز خشكي است. مرز مشترك ايران با عراق در اين استان حدود 200 كيلومتر مرز خاكي است. استان آذربايجان غربي طولاني ترين مرز خود را با استان آذربايجان شرقي دارد و اين مرز از پيوستن رود آق چاي به ارس درغرب جلفا شروع شده، پس از عبور از شرق رود مزبور و قطع راه مرند- بازرگان و ناحيه ولديان خوي و راه آهن ايران- تركيه، درياچه اروميه را كه مرز طبيعي دو استان را تشكيل مي دهد. در جهت شرقي مسير زرينه رود، از ميان ملكان و مياندوآب و صايين قلعه عبور نموده و در مرز زنجان خاتمه مي يابد.

مرز آذربايجان غربي به كردستان جهت غربي-شرقي دارد كه از دره رود شرع شده و پس از گذشتن از نواحي سردشت و بانه و بوكان، سقز و قطع شاخه هاي سيمينه رود و عبور از جنوب تكاب در چهار طاق در نقطه اتصال سه استان زنجان، كردستان، آذربايجان غربي خاتمه مي پذيرد.

مرز آذربايجان غربي و استان زنجان از طريق ناحيه تكاب به ماه نشان استان زنجان اتصال پيدا مي كند جهت آن شمال غربي به جنوب شرقي است و بيشتر اين ناحيه را كوههاي مرتفع پوشيده است و ارتباط تكاب با زنجان بيشتر از طريق بيجار و جاده تخت سليمان كه در نزديك ترين راه ارتباطي به زنجان به شمار مي رود انجام مي گيرد.

ارتفاع مركز استان يعني شهرستان اروميه از سطح درياي آزاد 1340 متر و فاصلة هوايي آن تا تهران 596 كيلومتر است.

2-2- وجه تسميه

نام آذربايجان از حدود 2400 سال پيش از مشهورترين نامهاي جغرافيايي ايران بوده كه در هر دوره به حوادث مهم تاريخي توأم بوده است.

آذربادگان، آذربايگان و آذربايجان،‌ هرسه شكل در كتابهاي فارسي معروف است. شاعر ملي ايران، فردوسي، در شاهنامه از «آذربادگان» استفاده نموده است:

به يك ماه در آذربادگان ببردند شاهان و آزادگان

آذربايجان در دوران هخامنشيان به نام ماد ناميده مي شد و از مهمترين و بزرگترين ايالتهاي كشور به شمار مي رفت. هرودوت مي گويد:

« يوناني ها، كپادوكيا را جزو سوريه مي شمارند. پيش از ظهور دولت ايران، مردم آنجا تابع حكومت ماد بودند كه اكنون به دست كوروش افتاده بود.»

«استرابون» جغرافي نويس يوناني كه كتاب خود را در زمان اشكانيان تأليف كرده مي نويسد: « چون اسكندر مقدوني بر ايران دست يافت، سرداري به نام اتورپات در آذربايگان برخاست و نگذاشت آن سرزمين كه بخشي از ماد و به نام ماد كوچك معروف بود به دست يونانيان افتد. از آن پس سرزمين مزبور به نام آتورپاتكان، خوانده شد.»

آتورپاتكان واژه تركيبي پهلوي است و به زبان فارسي دري برابر آن «آذربد» كه به معناي نگاهدارندة آتش يا مسئول و خدمتگزار آتش مي باشد، وجود دارد.

در زمان حكومت رضاشاه به منظور ايجاد هماهنگي بين مقامات لشكري و كشوري و همچنين از لحاظ اهميت سياسي منطقه ، در سال 1311 هـ.ش. واحد يكپارجه آذربايجان به دو واحد سياسي تقسيم شد و يك قسمت كه در شرق قرار داشت به نام استان سوم (آذربايجان شرقي) و ديگري كه در غرب واقع است به نام استان چهارم يا آذربايجان غربي ناميده شد.

2-3- آب و هوا

استان آذربايجان غربي گرچه تحت تأثير جريانهاي مرطوب اقيانوس اطلس و درياي مديترانه قرار مي گيرد ولي در برخي از ماههاي زمستان، توده هاي سرد جبهه هواي روسيه به منطقه وارد و باعث كاهش شديد دما در استان مي شود.

علاوه بر جريان فوق الذكر، ارتفاع مكان، جهت گيري ارتفاعات، وزش باده و دوري از دريا، نقش مهمي در ميزان دما و ريزش باران در اين منطقه دارد تا جاييكه آب و هواي اين استان را مي توان حد فاصل آب و هواي سواحل درياي مازنداران و اقليم نيمه صحرايي دانست.

در زمستان كوهها در بعضي از نواحي، كوهها از 300 متر به بالا به زير قشر ضخيمي از برف فرو مي روند و قلل آنها برف را تا سال بعد حفظ مي كنند.

در اين منطقه متوسط با رندگي ساليانه 400-300 ميليمتر است كه نسبت به وضع عمومي ساير نقاط كشور ، در وضع مطلوبتري قرار دارد.

آب و هاي استان آذربايجان غربي بطور كلي معتدل است . فقط شهرستان خوي بنابر موقعيت جغرافيايي اش داراي هواي معتدل ولي نسبت به ديگر نقاط استان گرمتر مي باشد. ديگر شهرستانهاي استان عموماً داراي آب و هواي معتدل مي باشند كه معدل درجة حرارت آنها 5/13، معدل حداكثر 7/19 و معدل حداقل 3/5 ، حداكثر مطلق 37 و حداقل مطلق 8/13 مي باشد.

2-4- اقوام ساكن در آذربايجان غربي

الف) ترك ها

آذربايجان سرزمين ترك هاي ايران شده است. اولين دسته از تركان يا غزان حدود سال 411 هـ.ق به آذربايجان رسيده اند. از نيمه دوم سده پنجم هجري شمسي يعني در زمان سلجوقيان مهاجرت وسيع قبايل ترك از ماوراءالنهر به آذربايجان شدت بيشتري گرفت. با اينكه ترك هاي آذربايجان از لحاظ سياسي جزء گروه ايراني به شمار مي روند، ولي از نظر ساختمان بدني و خصايص آنتروپولوژيك و همچنين زبان شناسي از ايرانيان متفاوتند. ترك هاي ايران شعبه اي از نژاد بزرگ تركي يا تركمن يا تاتار هستند.

ب) كردها

كردان بزرگترين و قديمي ترين قوم اصيل آريايي هستند كه در نواحي كوهستاني و محصور در كوههاي سر به فلك كشيده غرب فلات ايران ساكن هستند و نسبت به ساير اقوام ايراني در حفظ مليت و آداب و اخلاق و سنن ايراني موفق تر عمل كرده اند. كردها همواره در دفاع از استقلال و مليت ايران پيش قدم بوده اند و امروزه نيز در تحكيم وحدت ملي و هم آهنگي با تمدن ايران ، هم دوش ساير اقوام ايراني قدم برمي دارند. چنانچه مختصات نژادي كردها را با آنچه كه درباره كيفيات نژادي آرياييها مقايسه كنيم، هيچ گونه اختلافي بين آنها و قبايل آريايي دورة مادها و هخامنشيان احساس نمي شود.

 

ج) عربها

مراتع سرسبز و خرم و محصول فراوان و آب و هواي معتدل سرزمين هاي شمال غرب ايران، باعث اقامت اعراب در اين منطقه شده است. بدين معني كه پس از پايان جنگهاي اعراب و ايرانيان، در اراضي حاصلخيز اين ديار سكني گزيدند.

سكونت خانوادهاي اعراب در آذربايجان كم كم به تحصيل قدرت متمايل شده و حكومتهايي از آنان پي ريزي شد. اكنون نيز اعقاب آنان در اين سرزمين زندگي مي كنند و با ساير نژادها مخلوط شده اند.

د) ساير اقوام

علاوه بر اقوامي كه در بالا معرفي شدند، عده اي تهراني، خراساني، سيستان، خوزستاني، زرتشتي و ارمني و كليمي نيز به تدريج به سرزمين آذربايجان مهاجرت كرده اند، البته در عمران و آبادي اين وادي نقش عمده اي به عهده داشته اند.

2-5- جمعيت

جمعيت استان آذربايجان غربي، بر اساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن،‌ آبان ماه سال 1375 (آخرين سرشماري رسمي و موجود كشوري)، 320،496،2 محاسبه شده است.

در جدول زير سرشماريهاي رسمي انجام شده كشوري 1355، 1365، 1375، همراه با پيش بيني انجام شده توسط مركز آمار ايران از جمعيت سالهاي آتي استان، ارائه مي‌گردد:

 

جدول (1-2) جمعيت استان در سرشماريها و برآورد انجام شده

استان آذربايجان غربي

ميزان جمعيت ( يا برآورد انجام شده)

سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1355

سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1365

جمعيت استان در سال 1370

سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1375

تخمين صورت گرفته براي سال 1384

1.407.607

1.990.800

2.276.743

2.496.319

2.949.427

همچنانكه از جدول (1-2) مشاهده مي شود. استان آذربايجان غربي از نرخ رشد معتدلي در افزايش جمعيت برخوردار است مي باشد. چنانكه در دوره 70-1365 با نرخ 72/2 و در دوره 75-1370 با نرخ 86/1 و در دوره 75-1365 با نرخ 29/2 رشد جمعيت داشته است.

2-6- بررسي روند سهم اشتغال بخشهاي عمدة اقتصادي

با نگاهي به جدول (2-3) مي توان يافت كه هماهنگ با روند عمومي كشور در كاهش سم كشارزي از اشتغال كل كشور، استان آذربايجان غربي نيز داراي روند كاهشي بخش كشاورزي در اشتغال خود مي باشد. بخش معدن نيز با مقداري تفاوت با ميانگين كشوري داراي رشدي معتدل در سهم خود از اشتغال مي باشد. بخش صنعت در دورة 65-1355 هماهنگ با روند ملي از روند كاهشي برخوردار بوده و در دورة‌ بعد يعني 75-1365 همسان با روند ملي رشدي مثبت از خود نشان داده است. بخش آب،‌‌ برق، گاز‌ ميتوان گفت داراي روندي بسيار ملايم اما مثبت مي باشد. بخش ساختمان در استان آذربايجان غربي، متفاوت از روند ملي ، در دورة‌ اول يعني 65-1355 رشد مثبت داشته و در دورة ‌دوم يعني 75-1365 با اندكي كاهش به همان سطح سابق خود برگشته است و در كل مي توان گفت كه سهم آن نسبتاً بدون تغير مانده است. اما بخش مهم خدمات، طبق ساختار اقتصاد ايران هميشه بخش عظيمي از نيروي كار را در خود گنجانده است و البته از رشدي مثبت مداوم نيز برخوردار بوده است. در توجيه دلايل افزايش سهم بخش خدمات در اقتصاد ايران استدلالات زيادي ارائه شده است كه زيادي ارائه شده است كه مهمترين آن مكانيزه شده بخش كشاورزي و به دنبال آن نياز كمتر به نيروي انساني و مهاجرت روستاييان به شهرها مي باشد. كه اين جمعيت به دليل نداشتن تخصص و مهارت لازم جهت جذب در بخشهاي صنعتي، به شغلهاي كاذب در بخش خدماتي روي آورده و باعث عظيم شدن متوالي اين بخش از اقتصاد ايران شده است. استان آذربايجانغربي نيز از اين امر مستثني نبوده و همين روند را مي توان در آمار ارائه شده دقيقاً مشاهده كرد.

 

 

 

 

 

 

جدول (3-2) بيايد اين صفحه

 

 

فعاليت هاي نامشخص نيز كه به آن دسته از فعاليت هاي اقتصادي اطلاق مي شود كه نمي توان آن را در يكي از طبقات مذكور قبلي آورد، هميشه سهم بسيار ناچيزي را بايستي از اشتغال بخود اختصاص داده باشند. كه هم در سطح ملي و هم براي استان آذربايجانغربي ميزان ناچيزي و غيرقابل اعتنايي در خود جايي داده اند.

كلية روندهايي كه در مقايسه سطح ملي و استاني از جهت سهم بخش هاي عمده فعاليت اقتصادي آورده شد، نيز با مقداري تغيير براي شهرستانها نيز به تفكيك قابل ذكر مي‌باشند كه ما در اين بخش تنها به آوردن اقلام آماري پردازش شدة آن بصورت درصد اكتفا مي‌كنيم و در جدول شماره (4-2) آورده شده است.

در جدول شماره(5-2) ميزان اشتغال در گروههاي عمدة شغلي در سطح ملي و به تفكيك براي كليه استانهاي كشور آورده شده . تا بتوان تصويري مناسب از ميزان اشتغال در گروههاي عمدة ‌شغلي در آخرين آمارگيري موجود را داشت و با ميانگين كشوري و ساير استانها مقايسه نمود. دراين ميان آنچه مهم و شايان ذكر است، كاهش مداوم سهم نسبي بخش كشاورزي و افزايش سخم خدمات در اشتغال كشور علي رغم اعمال برنامه هاي مختلف جهت جلوگيري از اين پديده مي باشد.

در جدول شماه (6-2) نرخ بيكاري محاسبه شده براي كليه استانهاي ايران آورده شده كه با نگاهي بدان معلوم مي شود كه استان آذربايجان غربي از استانهاي با نرخ بيكاري پايين محسوب مي شود و نرخ بيكاري در آن از ميانگين كشوري يعني 6/11 پايين تر مي باشد. استان آذربايجانشرقي با داشتن نرخ بيكاري 8/5 كمترين ميزان بيكاري و استان لرستان با 2/27 بالاترين نرخ بيكاري را در ميان استانهاي كشور دارا مي باشند.

 

جدول (4-2) بيايد اين صفحه
جدول (5-2) توزيع نسبي شاغلان 10 ساله و بيشتر در بخشهاي عمده اقتصادي به تفكيك استان ارديبهشت ماه 1382

استان

كشاورزي

صنعت

خدمات

كل كشور

آذربايجان شرقي

آذربايجان غربي

اردبيل

اصفهان

ايلام

بوشهر

تهران

چهار محال و بختياري

خراسان

خوزستان

زنجان

سمنان

سيستان و بلوچستان

فارس

فزوين

قم

كردستان

كرمان

كرمانشاه

كهكيلويه و بوير احمد

گلستان

گيلان

لرستان

مازندران

مركزي

هرمزگان

همدان

يزد

22

8/25

1/33

3/33

0/11

9/30

4/14

2/2

9/22

9/30

6/18

9/29

2/21

9/23

3/24

3/23

3/7

0/31

1/38

2/26

1/28

6/37

4/38

3/25

1/31

2/27

0/23

5/29

12

6/30

8/38

5/25

2/23

5/41

6/18

2/23

4/36

7/38

2/28

5/28

9/34

3/29

7/29

4/26

1/26

5/43

7/23

2/23

5/22

9/28

2/20

7/17

2/30

7/23

6/35

0/22

4/31

0/43

4/47

4/35

5/41

6/43

4/47

5/50

4/62

4/61

4/38

9/40

0/53

35

6/49

4/46

3/49

6/40

1/49

3/45

7/38

3/51

1/43

3/42

44

5/44

2/45

2/37

55

1/39

0/45

منبع: آمارگيري از ويژگيهاي اشتغال خانوار، مركز آمار ايران

 

جدول (6-2) ميزان بيكاري بر حسب استان ارديبهشت ماه 1382

استان

نرخ بيكاري

استان

نرخ بيكاري

كل كشور

1- آذربايجان شرقي

2- آذربايجان غربي

3- اردبيل

4- اصفهان

5- ايلام

6- بوشهر

7- تهران

8- چهار محال و بختياري

9- خراسان

10- خوزستان

11- زنجان

12- سمنان

13- سيستان و بلوچستان

14- فارس

6/11

8/5

3/7

4/9

0/14

1/15

8/8

1/12

2/8

0/9

2/18

9/8

6/8

9/19

6/8

15- فزوين

16- قم

17- كردستان

18- كرمان

19- كرمانشاه

20- كهكيلويه و بوير احمد

21- گلستان

22- گيلان

23- لرستان

24- مازندران

25- مركزي

26- هرمزگان

27- همدان

28- يزد

6/8

8/6

6/14

4/11

7/13

1/13

1/15

4/10

2/27

6/10

2/7

0/15

3/8

0/15

منبع: آمارگيري از ويژگيهاي اشتغال و بيكاري خانوار- ارديبهشت 1382، مركز آمار ايران.

 


2-8- كشاورزي و دامپروري و جنگل داري

استان آذربايجان غربي پس از سواحل دريايي استان مازندران از مرطوب ترين قسمت هاي ايران است و به همين دليل نواحي عاري از پوشش گياهي و يا غيرمستعد جهت كشت و زرع در آن كمتر يافت مي شود. وجود كوهستانهاي مرتفع در آذربايجان غربي هر چند باعث جلب رطوبت و خنكي هوا شده اند، ولي قسمتي از اين ارتفاعات از جمله كوههاي شمالي استان صخره اي و كم گياه هستند. آب و هواي اين استان نسبت به آذربايجانشرقي مرطوب تر و نواحي كم گياه و پوشش گياهي آن كمتر است و همين خصوصيت آب و هوايي سبب گرديده است كه مراتع مرطوب و گياهان رطوبت پسند آن زياد شود و اين استان آذربايجان غربي از مراكز مهم پرورش گاوميش در كشور محسوب شود.

نزديك به نيم ميليون هكتار از وسعت خاكي استان آذربايجان غربي اختصاص به كشت هاي مخلتف ساليانه و دائمي دارد و اراضي زير كشت ساليانه يا هر چند سال يكبار و يا سالي يكبار بصورت آيش، بعني بدون پوشش گياهي و يا با پوشش كم در مي آيند. مقدار اراضي آيش آبي حدود 65 درصد و ديمي حدود 83 درصد كشتهاي ساليانه است.

با توجه به اينكه كشاورزي علي رغم كاهش شديدي كه در سهم نسبي خود از اشتغال داشته است، ولي هنوز با داشتن سهمي معادل 33 درصد از اشتغال استاني و استعداد فراوان منطقه از لحاظ كشاورزي، الزام مي نمايد كه دست اندركاران و مسئولان برنامه‌ريزي اشتغال استاني و كشوري توجهي خاص را به اين بخش از فعاليت هاي اقتصادي مبذول دارند.

هماهنگونه كه از جدول (7-2) برمي آيد. استان آذربايجان غربي در بخش كشاورزي در توليد نخوذ، چقندر قند، گندم درصدي بزرگ از توليد اين محصولات را دارا مي باشد. چنانكه 5/17 درصد از كل توليد نخود و 3/16 درصد از كل توليد چغندر و حدود 5 درصد از كل توليد گندم كشور ايران در اين استان بعمل مي آيد.

 

 

جدول (7-2) توليد محصولات زراي كل كشور و استان آ.غ سال زراعي: 81-1380

محصول زراعي

كل كشور

استان آذربايجان غرب

سهم ازكل(درصد)

گندم

12450242

628190

04/5

جو

3084659

83117

69/2

ذرات دانه اي

1438533

7771

54/0

جمع غلات

19860975

719228

62/3

نخود

301876

52936

5/17

لوبيا

209621

2597

24/1

عدس

117464

1069

91/0

ساير حبوبات

40846

318

78/0

جمع حبوبات

669806

56920

5/8

پنبه

345438

0

0

توتون و تنباكو

26743

1784

67/6

چغندر قند

6097532

9953396

3/16

نيشكر

3712429

0

0

دانه هاي روغني

338682

24577

25/7

جمع محصولات صنعتي

10520824

1021757

7/9

سيب زميني

3755804

51714

37/1

پياز

1528853

66665

¾

گوجه فرنگي

4109001

96890

3/2

ساير سبزيجات

2391504

8973

37/0

جمع سبزيجات

11785162

224242

2

خربزه

1217726

5358

44/0

هندوانه

2170026

85566

94/3

خيار

1430272

18506

29/1

ساير محصولات جاليزي

506755

7288

44/1

جمع محصولات جاليزي

5324780

116718

19/2

يونجه

4068181

529476

13

ساير نباتات علوفه اي

5841275

37309

64/0

جمع نباتات علوفه اي

9909456

566785

72/5

ساير محصولات

115154

140

12/0

جمع

58186156

2705789

65/4

 

منبع: آمار نامه كشاورزي، جلد اول، سال زراعي 81-1380، محصولات زراعي دفتر آمار و فن آوري اطلاعات وزارت جهاد كشاورزي.

 

با نگاهي به جدول (8-2) چنين عايد مي شود كه اين استان در توليد سيب، آلبالو، انگور، گلابي و سماق سهمي بزرگ دارد چنانكه 6/34 درصد از كل ميزان توليد سيب ايران و معادل 5/14 درصد از كل توليد آلبالو و 2/12 درصد از كل سماق توليد شده و 04/6 درصد از توليد گلابي كشور در اين استان بدست مي آيد.

البته شايان ذكر است كه اگر مسئولان استان در ايجاد صنايعي كه مستقيماً مواد اوليه خود را از توليدات باغي استان مي گيرد، بكوشند، خصوصاً در جهت راه اندازي سردخانه و كارخانجات آبميوه گيري و توليد كمپوت و صنايع بسته بندي محصولات كشاورزي مي‌توان هم به اشتغال زايي منطقه كمك شاياني كرد و هم بهره وري و ميزان توليد اين بخش از توليد استان را بالا برد.

 

 

جدول (8-2) ميزان توليد محصولات دايمي كل كشور و استان آذربايجان غربي در سال 1381

محصول

كل كشور(تن)

استان آ.غ (تن)

سهم ازكل(درصد)

سيب

2333896

807913

61/34

گلابي

189492

11451

04/6

به

34152

5/1496

4/4

زردآلو و قيسي

291761

13522

6/4

آلبالو

52380

7/7626

5/14

هلو

317418

9137

9/2

شفتالو

16814

9/1128

7/6

شليل

58262

8/474

8/0

آلو

135896

9/683

5/0

گيلاس

653919

2/5910

9/0

گوجه

74927

6/1774

36/2

انگور

2703792

192500

08/7

توت فرنگي

32139

100

3/0

توت درختي

20173

5/668

3/3

بادام

107445

1/4638

¾

گردو

177673

7927

46/4

پسته

13062

7/3

03/0

سنجد

248665

131

05/0

سماق

311

38

2/12

انجير

78283

90

1/0

انار

78283

71

1/0

گلستان

8840

69

78/0

گياهان دارويي

47687

6/97

2/0

غيرمثمر

0

0

0

2-9- صنايع

الف) صنايع دستي

در استان آذربايجان غربي، صنايع دستي و روستايي از گذشته هاي بسيار دور متداول بوده است. هر شهرستان با توجه به محيط طبيعي و گذشتة فرهنگي خود در تعدادي از صنايع دستي ماهرتر عمل نموده و مادر اين بخش به ارائه مختصري از آن مي پردازيم:

1) شهرستان مياندوآب

در اين شهرستان قالي بافي، حصيرباقي، كوزه گري از صنايع دستي در خور توجه مي باشند. بخش تكاب شهرستان مياندوآب از نواحي عمدة‌ قالي باقي آذربايجان غربي محسوب شده و قاليهاي آن مشهور هستند.

2) شهرستان مهاباد

در اين ناحيه بافت جورابهاي پشمي، فرش، كلاه و دوخت لباس زنانه و مردانة محلي، پشه بنددوزي، جاجيم، سجاده و ساخت ظروف چوبي از چوب هاي جنگلي متداول است.

3) شهرستان خوي

در اين شهرستان تبديل پشم به نخ و بافت گليم،‌ شال گردن،‌ پيراهن، جاجيم از صنايع روستايي اين ديار قلمداد مي شود.

4) شهرستان ماكوي

در شهرستان ماكو قالي باقي، جاجيم، گليم،‌ پيراهن، دستكش جوراب، حصير و سبد از صنايع دستي عمده محسوب مي شوند. همچنين ماكو از نواحي بزرگ قالي بافي استان آذربايجان غربي محسوب مي شود.

5) شهرستان اروميه

در اطراف شهرستان اروميه، گليم ، جاجيم، پيراهن بافي و كوزه گري، سبدبافي، سجاده، بافت چادرهاي كتاني متداول است.

ب) صنايع ماشيني

استان آذربايجان غربي، متأسفانه از صنايع ماشيني در سطح مطلوب برخوردار نيست، كل كارخانجات موجود، به محدودي كارخانجات وابسته به صنايع كشاورزي از جمله، كارخانجات قند، كارخانجات سبزي پاك كني و كارخانجات پنبه و همچنين تعدادي كارخانجات صنعتي ساده از جمله كارخانجات آجرپزي، گچ پزي، آهك و نمك محدود مي شود. كه ما در اين مختصر به ارائه نمايي ساده از مهمترين آنها مي پردازيم.

-كارخانجات قند

قرارداد اولين كارخانة قند استان درسال 1310 ش با مؤسسة اشكودا (چك اسلواكي) منعقد گرديد و اين كارخانه در مياندوآب نصب گرديد. دومين كارخانة قند در سال 1328 هـ.ش در اروميه تأسيس شد و در سال 1329 به بهره برداري رسيد.

-كارخانجات دخانيات

اين كارخانجات در شهرستانهاي اروميه، نقده، اشنويه و پيرانشهر قرار دارند. البته كل كارهايي كه در اين واحدها انجام مي شود تنها جوربندي،‌ تخمير سريع و آماده نمودن توتون جهت مصرف در كارخانجات سيگارسازي مي باشد.

در كل مي توان گفت كه در اين استان علي رغم استعدادهاي زياد كه جهت توليد بسياري از كالاها و فرآورده هاي صنعتي دارد، صنعتي به معناي واقعي كلمه وجود ندارد.

2-10- معادن

مطالعات معدن شناسي در كليه نقاط استان آذربايجان غربي،‌ با توجه به موقعيت مرزي با سه كشور همساية‌ شمالي و غربي غيرمقدور بوده و اطلاعات دربارة معادن و ذخاير مواد اوليه محدود به نقاطي از اين استان است كه تا حدودي از نقاط مرزي دورتر مي باشند.

مواد معدني مكشوفة ‌استان آذربايجان غربي در حال حاضر عبارتند از: سرب، مس، گرانيت، انتيموان، زرنيخ، نمك طعام، زغال سنگ، گوگرد، خاك نسوز، گچ، آهك،تراورتن، سنگ مرمر، ميكا.

معادن سرب، سرب، انتيموان در تكاب معدن زرنيخ در زره شوران، زغال سنگ در مياندوآب، خاك نسوز در بوكان، تراورتن در ماكو، معادن گچ و آهك در اروميه، سنگ مرمر در خوي،‌ ميكا در قره باغ، نمك سنگ در خوي قرار دارند.

البته شايان ذكراست كه درياچة اروميه با توجه به درصد نمك بسيار بالايي كه دارد، از مهمترين ذخاير نمك طعام در ايران است و برداشت نمك از آب درياچه به يكي از فعاليت هاي عمده اشتغال زايي ساكنين سواحل درياچه تبديل شده است . نمك درياچة اروميه بيشتر در سواحي غربي و شرقي درياچة قرار دارند.

2-11- بازرگاني

از آنجا كه آذربايجان غربي با كشورهاي ارمنستان، نخجوان، تركيه وعراق هم مرز است و اروميه نيز در ناحية‌ سرحدي ايران و تركيه و عراق واقع گرديده ، لذا مورد توجه دولت ها و بازارهاي جهاني بوده است. از اين رو مي توان گفت كه آذربايجان غربي از قديم يكي از قطب هاي بازرگاني ايران بوده است.

آذربايجان غربي امروز نيز از لحاظ بازرگاني در ايران اهميت ويژه اي برخوردار است. از صادرات مهم اين منطقه، خشكبار، پياز، حبوبات، پشم، توتون و تنباكو،‌ ميوه و غيره را مي توان نام برد. واردات آن نيز شامل برنج، پارچه، ماشين آلات ، چيني، كفش،‌ سيگار، چاي، و … است.

 


 

 

 

 

فصل سوم:

 

مباني تئوريك و مطالعات انجام شده


مقدمه

درك ارزش و فهم فعاليت هاي اقتصادي منطقه اي مي تواند گامي اساسي در جهت سياست گذاري و برنامه ريزي صحيح در سطح منطقه اي و ملي، توسط برنامه ريزان منطقه اي و ملي باشد.

روشهاي گوناگوني براي تحليل شاخص هاي منطقه وجود دارد كه در اين فصل به بعضي از اين روشها اشاره مي شود.

در ابتداي فصل حاضر براي شناخت بهتر و تسهيل تحليل فعاليت هاي منطقه اي (استاني) در زمينه اشتغال منطقه اي دو مدل ارايه شده است.

مدل اول، تحليل اقتصاد پايه است كه اين تحليل بر اساس تئوري اقتصاد پايه استوار است. كه فعاليت هاي هر منطقه را بر اساس تخصص خاص هر منطقه فعاليت پايه و غيرپايه طبقه بندي مي كند كه فعاليت پايه بطور مستقيم توانايي منطقه در صادرات كالا و خدمات منطقه وابسته است و فعاليت هاي غير پايه بصورت پشتيباني و حمايت كننده فعاليت هاي پايه منطقه است. براي شناسايي و تمايز فعاليت هاي پايه از ضربي مكاني (location Quotient) استفاده شده است.

مدل دوم تحليل از روش تغيير- سهم (shift-share) مي باشد. كه روند شاخص هاي منطقه را به سه جزء تقسيم مي كند كه عبارتند از :

اول تغيير كلي يا تأثير رشد ملي. دوم تغييرات ساختاري (به دليل تركيب خاص صنايع در منطقه) سوم تأثيرساير عوامل (مزيت هاي رقابتي) است.

در ادامه فصل به سوابق تحقيقاتي انجام شده پرداخته خواهد شد.

3-1- تحليل اقتصاد پايه

تحليل اقتصاد پايه مبتني بر نظريه اقتصاد پايه است كه براساس فرضيه هايي استدلال مي كند كه صنايع صادراتي، دليل موجوديت و رشد مناطق ، شهرها يا نواحي محلي است.

3-1-1- نظريه اقتصاد پايه

با تخصصي تر شدن يك ناحيه، خود اتكايي آن محدود مي شود. بنابراين رشد يك ناحيه به توانايي آن در صادرات كالا و خدمات، براي تأمين هزينه هاي وارداتي مورد نياز خود، بستگي دارد. اينگونه صادرات را فعاليت پايه (Basicactivity) مي نامند و در بخش برون زاي (Exogenous Sector) منطقه اقتصادي توليد مي شود. براي خدمت رساني به كاركنان شاغل در صنايع پايه و خانواده هاي آنها و نيز خود صنايع، فعاليت هاي حمايت كننده بسياري مورد نياز است. اينگونه فعاليت هاي حمايت كننده كه منحصراً در توليد كالاها و خدمات براي توزيع و مصرف در دورن ناحيه مورد نظر مي پردازد، فعاليت غير پايه (Non-Basic Activity) ناميده و بخش درونزاي (Endogenous Sector) نظام اقتصادي منطقه را تشكيل مي دهد. به اين ترتيب، فعاليت هاي بخش پايه، وسيله ايست براي پرداخت هزينه كالاها و خدماتي نظير مواد غذايي وارداتي را فراهم مي آورد كه توسط خود منطقه محلي قابل توليد نيست. و همچين از خدمات ارائه شده به وسيله صنايع بخش غيرپايه حمايت مي كند. زيرا كاركنان بخش پايه، تقاضا براي محصولات صنايع غيرپايه را بوجود مي آورند.

بنابراين سطح فعاليت اقتصادي يك ناحيه به هر صورت كه اندازه گيري شود، حاصل جمع سطوح مختلف اقتصادي در دو بخش پايه و غيرپايه مي باشد. واحد اندازه گيري اشتغال مي باشد، بنابراين:

T = X + D

كل اشتغال T =

اشتغال در بخش پايه X =

اشتغال در بخش غير پايه D =

لذا ديده مي شود كه اگر چه بخشهاي بيروني و دروني باتوجه به محدوده تقاضاي مربوط، از نظر فضايي از هم متمايز هستند، با وجود اين هر دو بخش به تقاضاي خارجي وابسته هستند. بخش پايه مستقماً و بخش غيرپايه به صورت غير مستقيم از طريق پشتيباني بخش پايه به تقاضاي خارجي وابسته هستند. بنابراين با افزايش تقاضاي خارجي براي صادرات يك ناحيه محلي، بخش پايه گسترش مي يابد. اين عمل به نوبه خود موجب گسترش فعاليت هاي پشتيباني غير پايه و سرانجام افزايش جمعيت آن مي شود. دامنه كل تغييرات ضريبي از اشتغال پايه ايجاد شده اوليه است. به اين ترتيب، رشد ناحيه بر واكنش صنايع پايه موجود در ناحيه نسبت به افزايش تقاضاي خارجي براي محصولات آن بستگي دارد.

3-1-2- قواعد تجربي

نسبت اشتغال غيرپايه به اشتغال پايه را نسبت اقتصاد پايه مي نامند. مثلاً اگر در يك ناحيه ويژه مطالعه در برابر هر شاغل در بخش پايه، دو شاغل در بخش غير پايه وجود داشته باشد، نسبت پايه برابر 2 خواهد شد. اين نسبت به آن معناست كه افزايش يك شغل در بخش پايه منجر به ايجاد دو شغل در بخش غير پايه خواهد شد و بالعكس. حال اگر نسبت پايه 2 باشد ضريب اقتصاد پايه (Economic Base Multiplier) برابر 3 خواهد شد، زيرا در واقع هنگاميكه در اشتغال پايه يك شغل افزوده مي شود، در مجموع سه شغل جديد ايجاد خواهد شد. گاهي برنامه ريزان به رابطه سطوح فعاليت اقتصادي و جمعيت علاقمند هستند. در هر زمان، شمار معيني از مشاغل، از تعداد معيني پشتيباني مي كند و شمار افراد مورد پشتيباني هر شغل ضريب افزايش جمعيت نام دارد. آنگاه كه اوضاع يا ساختار اساسي، اجتماعي،‌ اقتصادي كشور تثبيت شد، نظريه ياد شده قواعد تجربي ويژه اي را مفروض مي كند. مهمترين قاعده ياد شده آنست كه نسبت هاي پايه به غير پايه در نواحي محلي مانند شهرها، مناطق و استانها و نسبت هاي اين گونه فعاليت ها را كل جمعيت ثابت باقي مي ماند.

3-1-3- مطالعه اقتصاد پايه

براي نشان دادن مدل مي توان به طريق ذيل عمل نمود:

ابتدا اشتغال كل منطه به دو جزء اشتغال پايه و اشتغال غيرپايه تقسيم مي گردد.

T = X + D

كه در آن

كل اشتغال T =

اشتغال در بخش پايه X =

اشتغال در بخش غير پايه D =

با توجه به اينكه بخش غير پايه نيز به بخوبي خدمات خود را در اختيار بخش پايه قرار مي دهد مي توان فرض نمود كه چنين رابطه اي بين بخش غيرپايه و پايه برقرار مي باشد كه در آن d ضريب مثبتي مي باشد.

(2) D = dX

از جايگزين رابطه (2) در (1) خواهيم داشت:

(3) T = X+DX = (1+d)X

در صورت گرفتن اولين تفاضل از معادله و تقسيم آن بر DX خواهيم داشت:

(4 )

كه نشان دهنده اين مطلب است كه اشتغال اضافي ايجاد شده در بخش صادراتي منجر به افزايش كل اشتغال به ميزان 1+d خواهد شد و بنابراين 1+d ضريب اشتغال بخش صادراتي پايه ناميده مي شود. اين عمليات را مي توان براي ساير متغيرهاي منطقه نظير درآمد نيز انجام داد. در اين حالت درآمد در بخش غير پايه تابعي از كل درآمد بوده چرا كه افزايش درآمد كل منطقه، منجر به افزايش تقاضا براي كالاها و خدمات توليد شده در منطقه گشته و در نتيجه درآمد بخش غيرپايه را هم افزايش خواهدداد. با استفاده از تكرار عمليات مي توان ضرايب درآمدي اقتصاد پايه را نيز محاسبه نمود.

البته لازم به توضيح است كه در بسياري از موارد اشتغال در بخش غير پايه اقتصاد يك منطقه، بجز بخش صادراتي ممكن است تابع عوامل ديگري نيز باشد. بعبارت ديگر ممكن است رابطه ذيل بين بخش غيرپايه و كل اشتغال در منطقه برقرار باشد.

كه d0 بيانگر ساير عواملي (برونزا) است كه در اشتغال بخش محلي يا غيرپايه مي تواند تأثير گذارد (بعنوان مثال درآمد مردم منطقه از ساير مناطق بدست مي آورند و در بخش غيرپايه منطقه خرج مي كنند). بنابراين عوامل خود مختار d0 فارغ از عوامل داخلي منطقه تعيين مي گردد. در حاليكه چنين موضوعي صدق نمايد مي توان ضريب اقتصاد پايه منطقه را مجدداً محاسبه نمود.

اگر رابطه (5) را در رابطه (1) قرار دهيم، خواهيم داشت؛

(6) T=X+d0+d1T

كه در صورت حل كردن براي T خواهيم داشت:

(7)

مجدداً اولين تقاضل به ما نشان مي دهد كه

(8)

در نتيجه ضريب اشتغال منطقه اي را مي توان از تقسيم بر بدست آورد. بطور مثال در صورتيكه T و X را براي دو زمان مشخص داشته باشيم، تفاضل آن دو و تقسيم بر ضريب اشتغال منطقه اي را محاسبه خواهد نمود. البته در بعضي از موارد ممكن است حالتهايي در اقتصاد مناطق وجود داشته باشد كه بخش صادراتي به معناي اعم آن خود از چندين بخش تشكيل شده باشد. در اين صورت تأثير تقاضاي صادراتي بر اشتغال مناطق بستگي به اين خواهد داشت كه كدام صنعت صادراتي از تغيير در تقاضا متأثر گرديده باشد. بطور مثال ممكن است در برخي از مناطق دو بخش صادراتي وجود داشته باشد كه يكي از قسمت اعظم نهادهاي خود را از خارج از منطقه و ديگري از داخل منطقه تأمين نمايد . در اين صورت اثرات تكاثري افزايش تقاضاي صادراتي بين اين دو صنعت كاملاً متفاوت مي باشد.

مسئله اساسي كه در مدل اقتصاد پايه بايستي به آن توجه نمود تفكيك و تشخيص صنايع پايه اي از صنايع غير پايه است . اصولاً دو راه براي تخمين و تشخيص بخشهاي پايه و غير پايه وجود دارد.

روش اول، شناسايي بخشهاي پايه از طريق آمارگيري است. اين روش در عمل به علت هزينه هاي زياد اجراي آن مورد استفاده قرار نمي گيرد. در اين روش ابتدايي بايستي مشخص نمود كه چقدر از توليد در صنعت در منطقه وابسته به تقاضاي خارجي و چه ميزان وابسته به تقاضاي داخلي است.

روش دوم روش تخمين غيرمستيم با استفاده از آمار و اطلاعات موجود مي باشد. تكنيك اجراي اين روش ضريب مكاني مي باشد كه ذيلاً به آن اشاره خواهد شد.

3-1-4- ضريب مكاني (Location Quotient)

غالباً بررسي روابط واردات- صادرات منطقه اي ، حداقل در ابتدا با استفاده از ضريب مكاني شروع مي شود. اين ضريب نيازي به جمع آوري كامل داده ها ندارد. بلكه صرفاً وسيله ايست براي مقايسه سهم درصدي يك فعاليت خاص در منطقه (استان يا شهرستان) با سهم درصدي آن در سطح كشور (يا استان). به عنوان مثال اگر سهم منطقه الف در توليد يك كالاي معين مثلاً كلاه، 10% كل كشور باشد و درآمد منطقه 5% از كل درآمد كشور باشد ضريب مكاني برابر با 2 خواهد شد.

در اوايل دهه 1940، شوراي ملي طرح ريزي منابع ايالات متحده (U.S.N.R.P.B)، ضريب مكاني همه ايالات را بر حسب كليه فعاليت هاي توليد صنعتي محاسبه كرد، نتيجتاً براي هر يك از فعاليت هاي توليد صنعتي معين، يك ضريب (coefficient) كه از خارج قسمت سهم ايالات از كل كشور در توليد يك كالاي صنعتي معين. محاسبه شده بود، براي هر ايالت عرضه گرديد.

در محاسبه ضريب مكاني، يك محقق مي تواند از هر پايه كه در مورد منطقه مورد نظر خود مهم تشخيص مي دهد استفاده كند. اگر بخواهد وضعيت يك صنعت رانسبت به توزيع جغرافيايي بازار خانوار براي آن صنعت را بشناسد، ممكن است «درصد» را بعنوان پايه مهم انتخاب كند، اگر علاقه وي متوجه سهم منطقه اي يك صنعت نسبت به بهره وري (productivity) كارگر در كل صنعت باشد ممكن است « ارزش افزوده» بوسيله بخش توليد صنعتي را پايه حساستري بيابد. اگر توجه شرايط معيارهاي رفاه و توزيع متوازن سرانه باشد، «جمعيت» مناسب ترين پايه خواهد بود. اگر علاقه وي متوجه مسئله كاهش آسيب پذيري (Vulnerabilty) باشد « ناحيه» پايه مناسبي خواهد بود. اگر بخواهد فرض را در مورد جهت گيري (orienntion) يك صنعت آزمون كند يا اگر بخواهد ببيند كه آيا ساير عوامل در منطقه اش چنان عمل كرده اند كه سهم بيشتري يا كمتري را نسبت به آنچه كه از تحليل يك جهت گيري انتظار مي رود به آن داده اند و يا اگر بخواهد پيوند (Linkage) جغرافيايي بين يك صفت معين و يك صفت ثانوي را مطالعه نمايد مي تواند بعنوان پايه از « اشتغال در يك صفت ثانوي» استفاده كند. كه اين دومي ممكن است بصورت درون داده به صنعت نخستين و يا بصورت مصرف آن بحساب آيد.


مبلغ قابل پرداخت 19,440 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 939

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما