مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

منبع رشته روانشناسی پیام نور

جزوه آزمونهای شناختی شامل 2 فایل pdf در 39 صفحه (به صورت تایپ شده) و 20 صفحه (به صورت دست نویس) بوده که قسمتی از متنجزوه درس آزمونهای شناختی را در زیر مشاهده می کنید

فهرست درس آزمونهای شناختی

فصل اول:تاريخچه و تقسيمبندي آزمونهاي رواني

فصل دوم: مباني نظري آزمونها

فصل سوم: هوش و نظريه هاي مربوط به آن

فصل چهارم: آزمونهاي هوش

فصل اول
تاريخچه و تقسيمبندي آزمونهاي رواني
تعريف آزمون رواني بهکار برده ميشود. پيشو » آزمون رواني وسيلهاي است عيني و هنجار شده که براي اندازهگيري نمونهاي از رفتار « : مينويسد » روان آزمايي « آناستازي در کتاب يک موقعيت آزمايشي هنجار شده که به عنوان محرک براي دريافت يک رفتار مشخص مورد « مينويسد: آزمون عبارت است از » آزمونهاي رواني « در کتاب بهطور کلي آزمون پديدهاي است عيني و هنجارشده که آن را براي اندازه گيري توانايي افراد به کار ميبرند. منظور از عينيت آزمون ». استفاده قرار ميگيرد
آن است که آزمون قبلا درباره گروه نمونهاي » هنجار شده « مشخص بودن دقيق محتواي سؤالات، حوزههاي سنجش، شيوه اجرا و نمرهگذاري است. مقصود از از افراد مورد نظر اجرا شده و نتايج آن به صورت تابلوهاي عددي ارائه شود. در هنجاريابي آزمونها اعمال ديگري از جمله بررسي روايي و اعتبار آزمون انجام آزمودنيها ميپردازند. نمونههاي » نمونهاي از رفتار « ميشود و ضريب دشواري و تشخيص سؤالات آنها تعيين ميگردد. آزمونهاي رواني به اندازه گيري ) رفتاري ميبايست معرف کل رفتار باشند تا معتبر شناخته شوند. )بهرامي، 58
سابقه تاريخي آزمونهاي رواني
اين واقعيت که افراد از نظر استعداد، شخصيت و رفتار تفاوت دارند و اين که اين تفاوتها را ميتوان مورد سنجش قرار داد، احتمالا از ابتداي تاريخ مکتوب
براي » آزمونهاي رواني « زندگي انسان مورد توجه بوده است. افلاطون و ارسطو در آثار خود از تفاوتهاي فردي بين افراد و گروهها سخن گفتهاند. اصطلاح
اولين بار در سال 1509 از سوي مک کين کتل روانشناس آمريکايي در مقالهاي که با هدف سنجش تفاوتهاي فردي اشخاص نوشته شده بود، پيشنهاد گرديد.
کتل نيز مانند گالتون معتقد بود که از طريق آزمونهاي تنسنجي، زمان واکنش و افتراق حسي ميتوان کنشهاي ذهني از جمله هوش را اندازه گيري کرد.
اين آزمونها امروزه به علت نداشتن روايي و اعتبار کافي به کار برده نميشوند و جاي خود را به آزمونهاي دقيقتري دادهاند. بحث تفاوتهاي فردي حدود يک
دهه قبل با کارهاي برجسته فرانسيس گالتون در انگلستان شروع شده بود. گالتون تحت تاثير جان لاک فيلسوف انگليسي ) 1391 1307 ( معتقد بود که تقويت حواس باعث تقويت هوش و به ويژه دقت ميگردد. همچنين او از پيشگامان روشهاي آماري براي تجزيه و تحليل نتايج تحقيقات مربوط به تفاوتهاي فردي
بود. به علاوه او براي جمعآوري اطلاعات در زمينه تحقيقات خود براي اولين بار از روش پرسشنامه و تداعي آزاد استفاده کرد.
اولين آزمون استاندارد شده هوش در سال 1091 آلفرد بينه و يک طبيب جوان به نام دکتر تئودورسيمون، وظيفه تهيه مقياس هوش را به عهده گرفتند. اولين آزمون استاندارد شده هوش درسال 1098 با 09 سؤال در زمينههاي مختلف از جمله سنجش توان قضاوت، ادراک و استدلال منتشر گرديد. در سال 1095 بينه و سيمون در آزمون خودتجديد نظر کردند. آنها از طرفي سؤالات آزمون را گسترش دادند و از طرفي ديگر مفهوم سن عقلي را وارد آزمون خود نمودند. تعيين سن عقلي از جمعسؤالات پاسخ داده شده به کل آزمون و تبديل آنها به معادلهاي سن عقلي به دست ميآمد. تجربيات بينه و سيمون نشان داده بود که سن عقلي کودکانعقب مانده ذهني عميق )کانا( از مرز 0 سالگي عقلي، کودکان کاليو از مرز 3 سالگي عقلي و کودکان کودن از مرز 19 سالگي عقلي تجاوز نمينمايند. آزمون1011 کودکان را از 0 سالگي الي پايان 18 سالگي مورد سنجش قرار ميداد و تعدادي سؤال ) 8 عدد( نيز تحت عنوان بزرگسالان در نظر گرفته شده بود کهچنانچه کودکي 11 يا 18 ساله بسيار باهوش به سؤالات ويژه سن خود پاسخ داده باشد، به آنها نيز پاسخ دهد.
ادامه دهندگان
ورود آزمون بينه سيمون به آمريکا و تغييرات وسيعي که در فاصله سالهاي 1013 الي 1003 در آن انجام شد، کم کم آن را به صورت يک آزمون بين المللي
درآورد. ترمن اصطلاح هوشبهر (I.Q) را در اين آزمون به کار بست که به صورت خارج قسمت سن عقلي بر سن تقويمي تعريف شده و براي حذف ارقام اعشاريدر عدد 199 ضرب ميشود.
در فرانسه پروفسور زازو با همکاري ژيلي و راد فرم تجديد نظر شده جديدتري از اين آزمون را در سال 1033 منتشر کردند. آزمون زازو نيز همچون آزمون بينهو سيمون به صورت نردبان )اشل( تنظيم شده و در آن سؤالات در سنين مختلف از 0 سالگي الي 11 سالگي و 11 سالگي به بالاتر توزيع شده اند. در اين آزمونبه جاي اين که نتيجه سنجش مشابه آزمون بينه و سيمون به صورت سن عقلي ارائه شود، به صورت بهره هوشي )هوشبهر، IQ ( محاسبه ميشود.
تقسيمبندي آزمونهاي رواني
يکي از سادهترين روشها که از دهههاي قبل معمول بوده است، طبقه بندي آزمونها از نقطه نظرهاي محتوا، هدف کاربرد، ماهيت و شيوه اجرا است.