مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 668
  • بازدید دیروز : 1760
  • بازدید کل : 13155933

نقش و وضعیت زنان در اسلام


زن در اسلام: نقش و وضعیت زنان

قرآن ، کتاب مقدس مسلمانان، مقام (وضعیت) زنان را به نسبت دوره ما قبل اسلام خیلی تغییر داد. قبل از اسلام، ازدواج چند شوهری و چند زنی و ازدواجuxorilocal , matrilineal که زنان در قبیله خود باقی می­ماندند و مرد یا به ملاقات او می­آمد یا در کنار او زندگی می­کرد رواج داشت. خیلی از زنان شوهر خود را انتخاب می­کردند و طلاق می­گرفتند و زنان نه حجاب داشتند و نه منزوی بودند. بعضی از زنان شاعر بودند و بعضی از زنان پابه پای مردان در جنگ مبارزه می­کردند. طبق نظر لیلا احمد در حالی که این کارها لزوماً حاکی از قدرت بیشتر زنان یا نبود زن بیزاری نبودند ولی نشان می­دهند زنان از خود مختاری جنسی بیشتری بهره می­بردند تا آنچه اسلام به آنها اجازه می­دهد( احمد 1992).

اسلام ازدواج چند شوهری را ممنوع کرد و تعداد همسران زن را حداکثر به 4 کاهش داد. و مسلمانان عرب اولیه به تدریج از جامعه matrilineal به جامعه patrilineal حرکت کردند. نوزاد کشی دختران ما قبل اسلام در قرآن ممنوع شد. جهیزیه(مهر) که در زمان ما قبل اسلام مستقیماً به سرپرست مرد زن (ولی) تقدیم می­شد اکنون مستقیماً به خود زن قابل پرداخت است و حق به ارث بردن مال به زنان داده شد.

مقام زن در قرآن: خلق زنان در کنار خلق مردان به روح مجرای منتسب است که عنوان می­کند زنان به عنوان جفت مردان خلق شده­اند. در آیه دیگری آمده است خدا شما را از خاک خلق کرد. سپس از مایع کمی شما را جفت کرد. پس قرآن از چشم انداز منشأ و مقام معنوی هر دو جنس را برابر می­داند. مردان و زنان به صورت برابر باید به خاطر ایمان، اعمال و رفتار اخلاقی شان در پیشگاه خدا پاسخگو باشند. هرچند از چشم انداز معاصر این برابری در محیط اجتماعی منعکس نشده است هر چند قرآن در زمان خود مقام زنان را خیلی ارتقا بخشید. مثلاً قران به زنان حق ارث داد. زنان افراد حقوقی به حساب آورند( خیلی قبل تر آنها در جامعه غرب وجود داشتند) ولی دو شاهد زن را با یک مرد مجرد برابر داشت و به زنان حق امنیت اقتصادی داده شد ولی مردان به زنان اولویت داشتند چون آنها مسئول نگهداری زنان بودند. زنان در قانون اسلامی به تک همسری محدود هستند در حالی که در قرآن عنوان نشده است ولی گفته شده همه زنان متأهل برای مردان ممنوع هستند. مردان اجازه دارند تا 4 همسر اختیار کنند البته به شرط آنکه با آنها برابر رفتار کنند و گفته شده اگر مردان نمی­توانند با این تعداد زن به صورت عادلانه رفتار کنند فقط یک همسر اختیار کنند یا تا جایی که می­توانند صیغه داشته باشند. مردان می­توانند با هر زن اهل الکتاب (مردم کتاب) ازدواج کنند در حالی که زنان فقط باید با مردان مسلمان ازدواج کنند. (دستور قرآن نیست بلکه یک رسم سنتی است). رابطه زناشویی با زنان قاعده ممنوع است و رابطه زناشویی به میل زنان مجاز است.

زنان نافرمان بسته به نحوه تفسیر واژه davabn مستحق کتک خوردن هستند. اگر بین زوجین اختلاف پیش بیاید یک حکم از هر طرف باید سعی کند آنها را آشتی دهد. طبق قرآن، مردانی که از همسران خود دست می­کشند 4 ماه فرصت دارند نظر خود را تغییر دهند. هر چند اگر طلاق به عنوان دوره عمل معین شده باشد پس زنان باید سه دوره قاعدگی صبر کنند تا مطمئن باشند باردار نیستند. در هر دو مورد به شوهر توصیه می­شود آنها را برگرداند. اگر روند طلاق در جریان باشد زن باید تا زمان زایمان تحت حمایت باشد و اگر هر دو طرف موافق باشند زن به بچه شیر می­دهد.

 

زنان در فرهنگ اسلام: علمای مسلمان معاصر مثل امینه و دود و اسما بارلاس پیشنهاد می­کنند باید بین اسلام به عنوان دینی و زمینه­های فرهنگی متفاوت که اسلام در آنها پدیدار شده است و اجرا می­شود تمایز قائل شد.

دین اسلام به مقررات مربوط به پارسایی، اخلاق و ایمان اشاره دارد و این جنبه­های معنوی اسلام عبادت و ریشه یا رکن ایمان نام دارند و شامل باور قوی به وحدانیت خدا، پیامبری نهایی محمد و انجام کارهای اجباری مثل نماز خواندن، روزه داری، صدقه دادن و زیارت کعبه است. مردان و زنان در این سطح مذهبی از نگاه خدا برابر هستند. مدرک آن در آیه­های فراوانی از قرآن آمده است که و تنها تمایز زنان و مردان در تقوای شان است نه در جنسیت شان.

فرهنگ اسلام به ایده­ها و فعالیت­های مسلمانان در زمینه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در حال تغییر اشاره دارد. مردم نه تنها خدا را عبادت می­کنند بلکه در رابط اجتماعی شرکت می­کنند(روابط معامله نام دارد). آنها قرارداد می­بندند، معامله و نزاع می­کنند، اختلافات را داوری می­کنند و متون را جمع آوری می­کنند و غیره.

کلاً این ها فروع دین را تشکیل می­دهند ( شاخه یا ابر سازه).

زنان در سطح فرهنگی با مردان برابر به حساب نیامده­اند. این نابرابری به خاطر اولویت­ها و اقدامات مقامات مرد سالار پس از مرگ پیامبر از جمله تعدادی از حاکمان و مدیران، بیشتر قاضی­ها و بعضی روشنفکران تکامل یافته است. در بسیاری از موارد خوانش مرد سالارانه قرآن در زمینه­های فرهنگی به خطر گسترش حکومت مسلمانان روی سرزمین­های سابق بیزانتین و ساسانید رواج یافت و مردسالاری شکل سازمان اجتماعی در این سرزمین­ها بوده است. این مقامات با خط کشیدن روی بعضی آیه­های قرآن و سنت پیامبر و فعالیت­های محلی این سیستم نابرابری را توجیه کردند. سپس در قانون اسلامی وارد کردند. مثلاً یکی از اولین مفسران قرآن، الطبری نظر انجیل در کتاب پیدایش 2 را معنی کرد که زنان از سینه مردان خلق شده­اند پس خلق زنان(پس از) ثانویه مردان و در خدمت مردان است بر خلاف نظر مساوات طلببی قرآن. او به سنت­هایی اشاره می­کند که زنان را به خاطر سقوط آدم سرزنش می­کنند با اینکه مدرکی از مسئولیت پذیری زنان در قران موجود نیست و زنان غیر منطقی، بی عقل و نکوهیده تر از مردان به حساب آمده­اند. این تمایز جنسی مبنایی برای قوانین شخصی توسعه یافته توسط مکاتب حقوقی شد. پس چند رهبر سیاسی قرن 19، 20، مردان دولتی، روشنفکران، رهبران جنبش­های زنان واقعیت علما(علمای مذهبی) معتقدند معتقدند خود قرآن از ادعاهای بعدی که نابرابری زنان در اسلام را توجیه می­کنند حمایت نمی­کند.

ایه­های قرآنی ارزش شهادت زنان را نصف ارزش شهادت مردان می­دانند و به مردان حق طلاق همسر خود را داده­اند و حق سرپرستی فرزند پس از سن معینی را از زنان گرفته­اند و چند زنی را مجاز می­دانند و حق ارث مردان را دو برابر زنان اعلام کرده­اند. هر چند مفاهیم خود قرآن و اصول حقوقی موجود به شهادت قضات درست نیستند چون زمینه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این آیه­ها تغییر کرده است و تأیید نابرابری جنسیتی اکنون مشروع نیست. مثلاً، علمایی مثل ودود- محسن معتقد هستند همه جوامع اسلامی جدید باید اصول ویژه را بشناسند که تظاهر مخصوص آن زمینه هستند.

علمای معاصر دوستدار زنان با اشاره به خود کتاب مقدس از بحث­های شان حمایت می­کنند. مثلاً، خدا در قرآن می­گوید شرایط مردم تغییر نخواهد کرد مگر اینکه درون خود را تغییر دهند. طبق نظر علمای معاصر این آیه و نقل قول پیامبر که می­گوید به خاطر دنیای خود باید بیشتر بدانید مسلمانان را به مصرف عقل برای به حداکثر رساندن رفاه شان دعوت می­کند. پس پذیرش نابرابری جنسیتی موقعی که خدا نابرابری معنوی همه مسلمانان را منع کرده است حمله به عقل انسان است. به علاوه، بارلاس معتقد است خدا متهم به زن گریزی یا بدرفتاری با زنان نیست و بر مبنای خود تجلی خدا یعنی قرآن موجه نیست. کارشناسان حقوقی قرن­ها از چند تدبیر حقوقی که مصرف عقل در رسیدن به رفاه مسلمانان را تأیید می­کنند استفاده کردند مثل:

1) منافع عمومی( مصلحت، مورصله)

2) این عبارت معروف که چیزهای ممنوع در صورت ضرورت مجاز هستند.

3) کاربرد اختیار و قدرت تصمیم­گیر در رسیدن به حکومت.

با توجه دقیق به معنی لغوی یک واژه معلوم می­شود آیه­های قرآنی مثل 34 :4 که می­گویند مردان به زنان اولویت دارند را می­توان این طوری خواند که مردان حامی زنان هستند و واژه dara bah که به کتک زدن معروف است به معنی نمونه سازی شناخته شده است. به علاوه این علما معتقدند باید بدانیم آیه­های قرآنی برای خود محدودیت دارند یا نه. مثلاً آیه 3: 4 چند زنی(poiygyny) را برای یتیمان دختر تحت سرپرستی یک نفر مجاز می­داند نه برای همه زنان مسلمان. به علاوه، نه تنها قرآنpolygyay را مشروط به رفتار منصفانه برای همه زنان می­داند بلکه آشکارا این رفتار را غیر ممکن می­داند. مسلمانان زیادی ادعا می­کنند قرآن و sunnah (رویکرد پیامبر) حجاب و انزوا را حکم می­کنند( اجباری می­کنند). هرچند، بعضی علما معتقدند این بحث­ها مغرضانه هستند. از 7 آیه قرانی که از کلمه حجاب استفاده کردند، 6 آیه در مکه وحی شدند و هیچ کدام آنها به زنان مسلمان حجاب دار اشاره نکرده­اند. آیه هفتم در مدینه وحی شده است و از مهمانان مرد می­خواهد وقتی از زنان پیامبر چیزی می­خواهند از پشت حجاب با آنها صحبت کنند. هرچند این آیه به کل زنان مسلمان اشاره نمی­کند و بعضی مسلمانان معتقدند چیزی که برای زنان پیامبر به کار می­رود و نشانه پارسایی است ذات زنان مسلمان است براین فرض که آنها کمتر پرهیزگار هستند. حجاب در این آیه فقط پوشاندن سرنیست و به انزوای زنان پیامبر منجر شد. هرچند مفسران اسلامی قرون وسطی این آیه را با آیه­های مشخص کننده لباس کل زنان مسلمان جفت می­کنند که از زنان خواسته می­شود روی پستان خود را بپوشانند تا زنان مسلمان در دوران عباسی از سنت فرهنگی حجاب و انزوای مشاهده شده توسط زنان دسته بالای فارسی و بیزانتین تقلید کنند. علمای قرآنی مثل الوحیدی در کتاب اسباب النوزول خود و بقیه معتقدند اشاره به khumur در آیه 31 :4 که باید با آن سروپستان را پوشاند براساس نیاز به افتراق زنان آزاد و برده بود. این داستان گفته خلیفه عمر است که یک زن برده را به خاطر روسری سرکردن کتک زد. پس بعضی مسلمانان معتقدند اگر از روسری برای تشخیص بین زنان آزاد از برده استفاده شده است پس منسوخ شدن برده داری در دوران معاصر این علت پوشاندن خود را حذف کرده است.

در دوران معاصر حجاب به معنی پارسایی و هویت غرور آفرین مسلمانان در عصر پست کلونیال است. این دعوت به پارسایی نشانه ایمان است که مثل مبارزه برای nativism فرهنگی در فرهنگ آمریکایی است که با کلونیزاسیون( متعمره سازی) غربی همراه شد. وقتی بریتانیای مستعمره به عقب افتادگی زنان مسلمان حجاب دار و منزوی پی برد در یک حرکت معکوس حجاب( نه لزوماً انزوا) را نشانه فرهنگ اسلامی به حساب آورد. یعنی زنان به خاطر فکر و اخلاقیات شان ارزشمند هستند نه مقدار پوستی که نشان می­دهند(لختی). حجاب به زنان امکان دارد وارد فضای عمومی شوند بدون اینکه از مجازات ورود به فضاهای قبلاً مردانه بترسند چه در خیابان چه در اتاق هیئت رئیسه. با افزایش ورود زنان به تحصیل و اشتغال و مشاغل عمومی و حقوقی موانع حقوقی و فرهنگی منع کنند و زنان از فکر به برابری برداشته شوند. این مورد اکنون در کشورهایی مثل ایران دیده می­شود که بحث­های عمومی روزنامه­ها و مخصوصاً قوانین و نظرات پرسشی پارلمان زنان را از ادارات دولتی بیرون می­کشند و در پاکستان نظام­های حقوقی مثل Hudud ordinidce به صدا درآمده­اند.

قرآن از ایده پستی ذاتی زنان حمایت نمی­کند و زنان را بی عقل ، احساسی تر یا بی کفایت تر از مردان بر مبنای قرآن قضاوت نمی­کند. بعضی احادیث عنوان کرده­اند پیامبر زنان را فاقد قدرت رهبری می­دانسته است. هرچند، بعضی علما به درستی بعضی احادیث شک دارند و معتقدند آنها ساخت مردم هستند تا فعالیت زنان را محدود کنند. در واقع، احادیث زیادی مدرک می­آورند که پیامبر با زنان مشورت کرده است و به شدت به نظر آنها اهمیت داده است. این هبنال بنیانگذار یکی از 4 مکتب حقوقی ستی می­گوید حداقل یک زن به نام ام ورقه از طرف پیامبر به عنوان امام یا رهبر نمازگذاران اهل بینش منصوب شد. متون تاریخی و شعری نقش مهم و محترم زنان در زندگی مسلمانان را نشان می­دهند که در داستان زنان سالمندی که فتوای مستبدانه خلیفه دوم عمر بن الختب درمورد جهزیه (مهر) را اصلاح کردند آمده است. آنها حقیقتی را نقل می­کنند که زنان در کنار مردان در مسجد نماز خواندند و در انتقال حدیث نقش داشتند( ابن سعد بیو گراف معرفو اسم 700 زنی که این کار مهم را انجام داده­اند ثبت کرده است). بیوگرافی زنان متمایز شده مخصوصاً در اهل بیت پیامبر نشان داد زنان در دوران اولیه اسلام خود مختار رفتار می­کردند. زنان معروف اسلام خدیجه همسر اول پیامبر، عایشه، همسر مطلوب پیامبر، فاطمه، کوچکترین دختر پیامبر، زینت، نوه پیامبر، سکینه نوه بزرگ پیامبر و Aishahbint Talhah برادرزاده همنام او هستند. زنان به مردان پرستشگاه دادند. زنان صاحب مال شدند و در معاملات تجاری شرکت کردند و زنان ثروتمند دوره قرون وسطی اسلام پروژه­های معماری بزرگی را سرپرستی کردند. زنان مثل مردان به دنبال کسب دانش برآمدند و در خانه خود پیامبر تحصیل کردند و در کل تاریخ اسلام به عنوان مربی و دانش آموز کارکردند. همسر دلخواه پیامبر، عایشه، در پزشکی تاریخ و بلاغت شهره بود و در چند حدیث نام او برده شده است.

در بخش سیاست قرآن به زنانی اشاره می­کند که مستقل از مرد خود با پیامبر بیعت کردند و اسم آنها در العقبه، الریدوان و الشجره آمده است. خلیفه عمر زنان را به عنوان کارمند ( محتسب) در بازار مدینه استخدام کرد و حقوق شناسی هنبالی شایستگی زنان در مقام قاضی را تأیید می­کند. نمونه­های حضور زنان در سیاست و حکومت در همه قرون دیده می­شود که از معروفترین آنها سیت الملک (قرن دهم)، ملکه سعیده الهوراب( قرن یازدهم)، شجره الدور و رادیه سلطانه سلطانا (قرن سیزدهم)، ملکه های اندونزی(قرن هفدهم) و رهبران مسلمان زن دوره معاصر در پاکستان و بنگلادش و اندونزی هستند.

نقش و جایگاه زنان در سرزمین­های مختلف مسلمان: انزوا و حبس زنان در زمینه­های شهری بدون تغییر مهم تا اوایل قرن 20 ادامه داشت و از آن زمان به بعد تلاش­های زیادی شد تا حقوق جایگاه مشخصی اصلاح شود. مثل امپراطوری عثمان، الجزیره، مصر، هند، ایران، عراق، اردن، کویت، مراکش، پاکستان، یمن جنوبی، سودان، سوریه، تونس و ترکیه.

قبل از اوایل قرن 20 ، دولت کنترل زنان و خانواده که در دستان گروه­های مردسالارانه و دادگاه­های شریعت اسلامی بود را از دست داد که هر دو قانون را براساس تفاوت جنسی می­دانستند. برعکس رفتار مداخله گرانه دولت در حقوق مدنی و تجاری و کیفری ولی دولت کارهای خیلی خطرناک اعمال نوفذ با مقررات حقوقی شخصی که هسته هویت مسلمانان بود را کاهش داد. کنترل مردسالارانه روی رفتار زنان و واحد خانواده برای ساخت این هویت ضروری بود. سرانجام، بی میلی دولت به خاطر فشار گروه­های زنان تحت رهبری زنان برجسته کشورهایی مثل مصر و سرتاسر امپراطوری عثمان از بین رفت و نتیجه این فشار مدرنیته شدن بازار کار و افزایش اقتصاد جهانی بود. در گذشته در بررسی نقش زنان و خانواده از محتوای متون مقدس استفاده شده است و فرض می­شد این متون نیروی محرک نهفته در رفتار مردم هستند. بعضی علما در واکنش به این رویکردssentialist به ربط شرایط در جامعه مدنی (مثلاً اختلاف طبقه) برای شناخت جایگاه زیردستی زنان اشاره کرده­اند. اخیراً گفته شده متون مقدس و رویکرد جامعه مدنی به تنهایی برای توضیح محتوای قوانین حقوق شخصی در هیچ زمانی کافی نیستند چون از خود مختاری دولت در پیگیری برنامه­های اقتصادی و سیاسی اش در این حوزه غافل شده­اند.

مثلاً دولت با دادن حق رأی به زنان و رها کردن آنها از گروه­های خویشاوندی که قبلاً روی زنان کنترل داشتند و تغییر جهت وفاداری شان به خودشان مبنای حمایت خود را وسعت بخشیده است. ایران و ترکیه در دوران مختلف این قرن این طرح را نشان دادند . هرچند دولت در انجام این کار ریسک سرخوردگی علمای سنتی ترک این کار را ضد اسلامی می­دانستند به جان خرید. پس دولت می­خواهد با اعمال قوانین اعتدال یا کاهش حضور عمومی زنان با این گروه­ها مصالحه کند. نمونه­های این رفتار در پاکستان و ایران پس از سال 1979 و در مصر پس از سال 1985 دیده می­شود.

دولت در برقراری تعادل بین نیازهای متضاد زنان و سنت گرایان سیاست محتاطانه ری فرم را در پیش گرفت. این ری فرم­ها ازدواج چند زنی را مشکل تر کردند یا در آنها منسوخ کردند. ( مخصوصاً در ترکیه ، تونس و سوریه) و به زنان اجازه دادند با توسل به دادگاه­های مذهبی مخصوصاً در صورت بی رحمی، ترک اتفاق و بیماری مسری خطرناک همسر تقاضای طلاق کنند و به زنان حق ازدواج دادند و شوهران را مجبور کردند برای زن طلاق گرفته که سرپرست فرزندش است مسکن تهیه کنند و حداقب سن زناشویی همسران را افزایش دادند و شرایط سرپرستی از یک زن دیگر به جز زنان خود را محدود کردند. حقوق زنان در رابطه با سرپرستی فرزند را تقویت کردند و به زنان اجازه دادند در عقد ازدواج حق اختیار شوهر را محدود کنند مثلاً با دادن حق طلاق به زن.

ارزیابی: قرآن با تأکید به برابری جسمی و معنوی زنان و مردان جایگاه و منزلت زنان را به نسبت دوره ما قبل اسلام بهبود بخشید. هرچند بعضی قوانین اجتماعی و اقتصادی ظاهراً به نفع مردان هستند ولی شرایط حاکم در زمان آشکار سازی که به نظر می­رسد این نابرابری را تأیید می­کند به پایان رسیده است. خود قرآن مکانیسم­هایی برای تفسیر تازه نقش و جایگاه زنان دارد. ری فرم­های قرن 20 در قوانین جایگاه شخصی با توسل به این ابزار و بحث­ها محقق شدند و به تدریج در جهت برابری جنسی حرکت کردند ولی به خاطر پیدایش ایدئولوژی­های تقویت کننده کنترل مردسالارانه روی پوشش رفتار و انصاف مطلوب کمی پس لغزش داشتند.

 

پیروی­های مذهبی زنان

هرچند وظایف دینی زنان و مردان برابر است و پاداش معنوی آنها در قرآن یکسان است ولی آداب و رسوم اجتماعی، بی سوادی و پیش نیازهای اسلامی طهارت آئینی در جهت محدود کردن دسترسی زنان به خیلی از جنبه­های زندگی مذهبی اسلامی بوده­اند. این محدودیت­ها و پاسخ زنان به آنها هم در سرتا سر جهان اسلام یکسان نیستند. تغییرات منطقه­ای در زندگی دینی زنان به حد کافی مستند نشده­اند تا توصیف متعادل پیروی دینی زنان امکان پذیر باشد. به علاوه، تغییرات اجتماعی این قرن موقعیت زنان در جامعه را به سرعت تغییر دادند و فرصت­های جدیدی برای زنان در حوزه دینی فراهم کردند.

زنان و تعهدات اسلامی: هرچند انتظار می­رود زنان روزانه 5 بار نماز بخوانند و در ماه رمضان روزه بگیرند ولی آنها در زمان قاعدگی یا خونریزی پس از زایمان نباید نماز بخوانند و روزه بگیرند یا به قرآن دست بزنند. طبق حدیث، معافیت در طی قاعدگی به معنی نقص مذهبی زنان نیست( مثل ارزش کاهی شهادت زنان که نصف شهادت یک مرد می­ارزد نشانه نقص ذهنی آنها است) زنان به خاطر قاعدگی و زایمان و به خاطر تماس با نوزادان که ممکن است آنها را کثیف کنند بیشتر از مردان دچار بی طهارتی می­شوند. هر چند روزه داری در حین بارداری یا شیردهی برآنها واجب نیست ولی زنان زیادی در این دوران روزه کامل یا نصفه می­گیرند. زنان باید روزه­هایی که به خاطر این معافیت­ها از دست می­دهند را بعداً بگیرند.

 

ثواب نماز جماعت 27 برابر نماز فرادی است و احادیث نقل شده از پیامبر به مردان می­گویند زنان را از رفتن به مسجد منع نکنند. ولی بعضی احادیث زنان را تشویق می­کنند در خانه نماز بخوانند. در زمان پیامبر زنان نماز صبح را در صف پشت مردان می­خواندند و طبق احادیث زودتر از مردان مسجد را ترک می­کردند. پس از تماس بین زن و مرد اجتناب می­شد. در زمان خلیفه عمربن الختاب زنان در اتاق جداگانه مسجد با امام خود نمازمی­خواندند. قبلاً زنان به دلایل اجتماعی در مسجد جمع می­شدند ولی عمر این کار را ممنوع کرد و طبق گفته الغزالی زنان در نسل پس از پیامبر از مسجد منع شدند.

الغزالی معتقد بود به خاطر رواج فساد اخلاقی و امن نبودن مکان­های عمومی برای زنان باعث شد فرمان رفتن به مسجد پیامبر نقض شود و زنان به هر دلیلی از خانه بیرون نیایند.

تحقیقات مردم شناسی چند کسور اسلامی نشان می­دهند زنان شروع کنند روابط جنسی نامشروع هستند و حضورشان در ملاء عام سرچشمه فساد و تباهی جامعه است. پس حذف زنان از جامعه برای حفظ قداست و شأن مراسم­های دینی ضروری است. مثلاً نماز ظهر جمعه در مسجد برای مردان اجباری است ولی برای زنان اجباری نیست.(طبق نظر ادواردلان) وزنان یا پسران کوچک واجب نیست هر بار برای نماز به مسجد بروند. هر چند مساجد زیادی مکان جداگانه­ای برای زنان دارند( چه به صورت جدا کردن با پرده، اتاق مجزا یا بالکن) ولی مساجد تا همین اواخر مکان مردانه­ای بودند که زنان درستکار نباید به آنجا می­رفتند. هرچند احیای اسلام که دنیای مسلمانان را از دهه1970 در برگرفت به حضور فعال زنان کمک کرد و این نگرش­ها را تغییر داد و بیشتر مساجد تازه ساخته شده فضای بیشتری برای زنان دارند. هرچند شکل فضایی معماری مسجد به گونه­ای است که زنان به حاشیه رفته­اند و زنان در جایی قرار می­گیرند که نمی­توانند امام یا واهظ را ببینند یا صدای او را بشنوند.

از طرف دیگر در سفر زیارتی به مکه زن و مرد از هم جدا نیستند و قانون اسلامی عنوان می­کند زنان در طول زیارت لازم نیست صورت خود را بپوشانند. این ادغام زن و مرد در جشن­های حرم ها هم اتفاق می­افتد یعنی در مقدس ترین و نزدیکترین مکان به خدا مانعی بین زن و مرد وجود ندارد.

 

تحصیل مذهبی زنان: همیشه در انتقال دانش دینی و مذهبی نقش داشته­اند. نقش عایشه جوانترین همسر حضرت محمد به عنوان انتقال دهنده حدیث آنقدر مهم بود که حضرت محمد به مسلمانان گفت نیمی از ایمان شان را از یک زن گرفته­اند. خود حضرت محمد به زنان درس دینی می­داد هرچند مسلمانان بعدی از اینکه زنان از آموزش دینی برای اهداف شیطانی استفاده می­کنند شاکی شدند. سواد در جامعه مسلمان اواخر قرون وسطی دور از دسترس زنان بود. در کل تاریخ اسلام، بعضی دختران خانواده­های ثروتمند می­توانستند از آموزش خصوصی در خانه بهره مند شوند. معمولاً زنان در آموزش رسمی جایی نداشتند هر چند زنان می­توانستند سرپرست یا ناظر نهادهای آموزشی باشند. کارشناس حقوقی هنبالی به نام ابن تایمیه از سوریه به نام دو زن از معلمانش و چند اولاد دختر حضرت محمد مثل نوه­اش زینب و نوه بزرگش نفیسه اشاره می­کند که از زنان خردمند و آموزش دهنده و پارسا بودند. هر چند مدارس دخترانه برای رشته­هایی مثل مامایی، صنایع دستی و مهارت­های خانه داری در قرن 19، در بسیاری از کشورها باز شدند و از آن زمان استقلال تحصیلات سکولار برای دختران و پسران جهان اسلام مهیا شد و آموزش دینی کمرنگ شد. گاهی اوقات زنان بدون حضور در دانشگاه­های دینی با نوشته­های خود به عالم دینی معروف شدند مثل عایشه عبدالرحمان ( مفسر مصری قرآن) و خانم امین( مجتهد ایرانی).

ناصر رئیس جمهور مصر به خاطر نوسازی دانشگاه اسلامی الزهرا دانشگاه دختران را در سال 1962 افتتاح کرد و فارغ التحصیلان رشته دین را به عنوان معلم کلاس­های دینی در مدارس دولتی استخدام کرد. الزهرا برنامه محدودی برای آموزش واعظان زن در سال 1988 شروع کرد. زنان مناسب آموزش مردان نبودند پس این زنان فقط به زنان آموزش می­دادند. مدارس دینی دختر شهر مقدس قم در سال 1976 باز شدند. هرچند آموزش خصوصی و شاگردی باعث شد زنان بی شماری بتوانند در مجالس قرآنی سنی و شیعه قاری قرآن شوند و مجالس سالگرد مرگ و شهادت امامان شیعه را اداره کنند.

دستورات صوفی: عرفان طبق تعریف حوزه­ای است که به قداست و پذیرش تکانه­های معنوی افراد بستگی دارند به سواد و مجوز رسمی.

پس جای تعجب ندارد که صوفیسم برای زنان بازتر بوده معروفترین زن صوفی ربیعه الاداویه نام دارد که مفهوم عشق فداکارانه را وارد صوفیسم کرد. اشعار عشق او به خدا تا الان عرفان را برانگیخته و سنت صوفی ذکاوت بیشتر او نسبت به همکاران مردش را نشان می­دهد. نام او در کنار نام مردان در دیکشنری بیوگرافی صوفی فریدالدین عفار آمده است. چون وقتی ذهنی در مسیر رسیدن به خدا مرد شود او مرد است و او را زن خطاب نمی­کنند. جواد نور بخش خلاصه بیوگرافی 124 زن صوفی از جمله فاطمه نیشاپور( که در بین صوفی­های هم سن خود بالاتر از همه بود) را به انگلیسی ترجمه کرده است. عارفه بزرگ ابن عربی به نام دو زن از معلمانش اشاره می­کند و معتقد است کاملترین عبادت خدا برای مردان در زن است.

سنت صوفی با وجود پذیرش بیشتر شرکت کنندگان زن ولی در ستایش زنان یکدست نیست. الغزالی از زنان در مسیر عرفانی حرف نمی­زند بلکه آنها را مانع یا دارایی زندگی معنوی مردان به حساب می­آورد. هر چند دین اسلام ازدواج را سنت پیامبر می­داند و آن را توصیه می­کند ولی صوفی الهوجویری تجرد را ایده آن می­داند و معتقد است همه شرهای دنیا به وسیله زنان به پا شده­اند.

تجرد و روزه داری سخت در خیلی از صوفی­های اولیه رواج داشت. اینها علاوه بر پرورش متمرکز معنوی و روحی ابزاری برای زنان بودند تا از بی طهارتی خودداری کنند از آمیزش و زایمان در دوران تجرد امتناع کردند و با روزه داری از قاعده شدن جلوگیری کردند. تابی وقفه خدا را عبادت کنند.

شیخ­های صوفی مؤثرترین معلمان دینی در جامعه مسلمان بودند و نقش مشاور و درمان کننده ایفا کردند پس جای تعجب ندارد که با دنیای زنان بیشتر تماس داشتند تا حوزه مسجد محور علمای دینی. بعضی شیخ­های صوفی در دوره­های مملوک و عثمان زنان را به اجتماعات خود راه دادند هرچند شرکت آنها در این اجتماعات و در dhikr ( مراسم صوفی تلاوت اسامی خدا با کنترل و حرکت نفس) بحث برانگیز بود. گاهی اوقات زنان ساخت خانه­های خلوت صوفی برای مردان را کار مقدسی می­دانستند.

انماری شیمل به زن آناتولی اواخر قرت 14 اشاره می­کند که سرپرست مرکز خلوتگاه صوفی با انضباط مردانه بود. خانه خلوت صوفی برای زنان در زمان مملوک در قاهره به افتخار زن معروف صوفی به نام زینب فاطمه بنت عباس( اواخر قرن 13 و اوایل قرن14) تأسیس شد و طبق نظر ابن هجرالاصغلانی زنانی بودند که شیخ و عالم قانون بودند و بیشتر آنها مطلقه بودند و در مهمانسراهای صوفی در پرهیزگاری و عبادت شدید به سر می­بردند برعکس اوایل صوفی به نظر می­رسد در دوره اواخر قرون وسطی فقط زنانی که وظیفه ازدواج خود را انجام داده بودن می­توانستند خود را وقف زندگی عارفانه کنند.

اجتماعت مراکشی و الجزایری دستیار زن به رهبری زنان داشتند و در خیلی از کشورها سازمان­های زنان که رهبر زن داشتند تکمیل کننده سازمان­های مردان بودند. هرچند در مصر معاصر، نگرانی­های مربوط به درستی نقدهای ری فرمیست­ها ( اصلاح طلبان) از صوفیسم باعث شد دادگاه عالی صوفی عضویت زنان را ممنوع اعلام کند ( هیئت اسپانسر دولتی). با این وجود زنان همچنان در همه جنبه­های زندگی صوفی­های مصری شرکن کردند. بعضی زنان به مادر معنوی مردان و زنان یا وارث اسرار معنوی پدرانشان که شیخ بودند شناخته شدند. در مورد دوم (زنانی که پدر شیخ داشتند) جایگاه رسمی شیخ به پسر بزگتر به ارث می­رسید هر چند دختران می­توانستند رهبر معنوی باشند. در بعضی نظام­های مصری، زنان برابر با مردان در dhikr شرکت می­کردند ولی در خیلی از نظام­ها و در جامعه حضور زنان در dhikr درست نبود. زنان صورت خود را می­پوشاندند و بیشتر اوقات در dhikr ساکت بودند و درکنار بازدید کنندگان می­نشستند. وقتی زنان درdhikr شرکت می­کردند مثل مردان آوا سر نمی­دادند و از حرکات کوچکتر و محدودتری استفاده می­کردند. و این بر خلاف اجتماعات یاد بود شیعه در ایران است که زنان بیشتر از مردان ابراز احساسات می­کنند به نظر می­رسد زنان بین هنجارهای اجتماعی مختلف که از یک طرف می­گویند زنان عاطفی تر از مردان هستند و از طرف دیگر می­گویند آنها هیجانات خود را در جمع سرکوب می­کنند گیر افتاده­اند.

در مصر و در جاهای دیگر بعضی صوفی­ها معتقدند وقتی وارد روح می­شوند موانع گوشت را کنار می­زنند و دسته بندی زن و مرد بی معنی می­شود. صوفی­ها در این حالت در روابط بین شخصی بین دو جنس آزاد هستند که این حمایت شوکی به پیکره جامعه بزرگتر است. گاهی اوقات گفته می­شود صوفی­ها بی اخلاق هستند چون زن و مرد در مراسم­های شان قاطی هستند و گاهی اوقات زنان از جشن روز قدیس­ها منع شده­اند چون ممکن است به خاطر ازدهام جمعیت به عفت شان لکه دار شود.

قدیس­ها و ارواح­ها: در حالیکه مساجد معمولی مکان­های مردانه به حساب می­آیند ولی حرم­های افراد قدیس از قدیم به روی زنان باز بوده­اند. قدیس­ها زنان و مردانی هستند که مردم آنها را به ولی( دوست خدا) می­شناسند. باور مردم براین است که قدیس­ها می­توانند با خدا حرف بزنند و معجزه در دست آنها است. مفبره آنها پس از مرگ شان به جرم و مأمن طرفداران و انسان­های مشکل دار تبدیل می­شود. چون انها فاتح ستم دیده هستند و چون آیین­های فرقه شان به آموزش نیاز ندارند پس زنان بیشتر بازدیدکنندگان این حرم ها هستند و آنجا احساس می­کنند می­توانند برابر با مردان عاجزانه از قدیس­ها در خواست کنند. فاطیما مرنیسی می­نویسد حرم­های قدیسان در مراکش مکان اجتماعی تری برای زنان هستند تا مکان­های دینی که نماز می­خوانند و بازدیدکنندگان مرد مزاحم به حساب می­آیند. این مورد در مصر صادق نیست حرم­ها در مصر مکان­های مقدسی هستند که مناسب نماز و عبادت هستند و تعداد زنان در انجا کمتر است. در واقع زنان به آسانی قابل رویت هستند. حتی در شهرهای کوچک جنوب مصر، که زنان حجاب دارند و به راحتی در کنار مقبره می­نشینند و به بچه ها شیرمی­دهند ولی در بعضی حرم­ها اتاق­های مخصوصی برای زنان تعبیه شده است تا در کنار مقبره ننشینند. در مهمترین حرم این کشور که به نوه حضرت محمد تعلق دارد پس از غروب آفتاب به زنان اجازه ورود نمی­دهند.

بعضی حرم­ها به نیاز زنان مثل باروری توجه می­کنند. در هند، بعضی حرم­های قدیس­های مسلمان به عنوان حرم زنان طراحی شده­اند و بعضی حرم­ها برای مردان طراحی شده­اند.

در ایران و عراق زنان شیعه که از مقبره امامان شهید بازدید می­کنند حالتی شبیه به انجام حج بدست می­آورند.جشن­های (مولودی) بزرگ روز قدیسان که قدیس­ها را ستایش می­کنند( معمولاً سالگرد مرگ شان) فوکوس اصلی نیایش صوفی­ها در مصر هستند مثل سفر صوفی­ها از یک جشن به جشن دیگر و راه اندازی ایستگاه مهمان نوازی و پذیرایی و انجام dhikr.

در طی مولود سید احمد البدوی در تانتا( دلتای مصر) کل زمین مسجد به همراه حرمش به محوطه سکونت مردان و زنان و کودکان بدون جدایی زن و مرد تبدیل می­شود. کارهایی که در حرم­های قدیسان انجام می­شود آماج نقدریفورمیست هستند مخصوصاً حضور زنان را مناسب عفت شان نمی­دانند چون پیامبر هم زنان را از بازدید مقبره منع کرده است. ستایش حرم قدیسان مدافعانی هم دارد بدون توجه به این نقدها، بازدید حرم­های قدیسان جزء اصلی زندگی دینی زنان در سرتاسر دنیای اسلام به حساب می­آید.

 

زنان در خیلی از کشورها در فرقه­های مالکیت معنوی مثلzar شمال وشرق آفریقا وbori غرب آفریقا شرکت می­کنند. این فرقه­ها براساس این فرض هستند که بیماری جسمانی و روحی به خاطر ارواح به وجود می­آید و خشم ارواح با برگزاری جشن و رقص­های خاص روح مورد نظر فروکش می­کند.

آنها کارکرد زنانه و مردانه دارند و قدرت و ثروت زنان کشیش زیاد است. هرچند منشأ فرقه­ها غیر اسلامی است و ایمان به معنویت و اثرشان روی انسان­ها باعث شده تا اسلام محیط دوستانه­ای برای معرفی و گسترش این فرقه­ها باشد. Zar عمومی در مصر از گروه­های موسیقی مردانه استفاده می­کند که به سبک صوفی پیامبر را ستایش می­کنند و بعضی از ارواح به قدیسان بزرگ مسلمان تعلق دارند. موسیقی دانان zar زن از ضرب افریقایی تر استفاده می­کنند. نقدهای عمومی فرقه zar در مصر آنقدر پرسر وصدا هستند که حتی زنان بی سواد هم آنها را می­فهمند .

 

توسعه­های قرن بیستم: همه انواع اصلاح طلبان مذهبی به فرقه قدیس نقد کرده­اند چون فرقه­های معنوی و بت پرستانه غیر اسلامی هستند. هاله بی شرعی( بی قانونی) روی همه جنبه­های زندگی دینی اسلامی که قبلاً برای زنان باز بوده­اند را پوشانده است. قاضی مصری به نام قاسم امین در کتاب خود به نام رهایی زنان معتقد است زنان باید تحصیل کنند تا افسانه­ها و خرافات رایج در میان جوانان را زایل کنند و راشدریدا نویسنده سوریه­ای در روزنامه­اش( المنر) می­نویسد زنان مثل دوران پیامبر با زندگی دینی ارتودکس ادغام شده­اند.

در سرتا سر قرون بیستم انجمن­های داوطلبانه اسلامی که مستقیماً بنیان گذاری شده بودند کار آموزش دینی زنان را به عهده داشتند و کلاس­های سواد آموزی و هنرهای دستی هم برگزار می­کردند. انجمن مازلم برادرهود که در سال 1928 توسط حسن البنا در مصر بنیانگذاری شد یک دستیار زن و خواهران مسلمان داشت که به اندازه همتاهای مردشان موفق نبودند. زینب الغزالی انجمن زنان مسلمان را در سال 1936 به عنوان پاسخ اسلامی به اتحادیه فمنیست مصری بنیانگذاری کرد و خیلی از آنها کلاس­های دینی برای زنان برگزار کردند. به علاوه، خیلی از مساجد دولتی برای زنان کلاس­های دینی برگزار کردند. در بسیاری از موارد خود معلمان زن بودند هرچند مربی مرد روی آنها نظارت داشت.

 

جنبش اسلامی دانشگاهی که از دهه1970 دنیای اسلام را فراگرفت از زنان به عنوان شرکت کننده و مبلغ حمایت کرد. زنان در این جنبش لباس اسلامی پوشیدند ( مانتوی گشاد و بلندی که کل بدن شان به جز صورت و دستشان را می­پوشاند). هرچند لباس اسلامی در اوایل دهه1970 که تازه رواج بافته بود غیر عادی بود ولی در دهه1980 به یونیفرم زنان به شدت مذهبی و مومن تبدیل شد. زنانی که این لباس را می­پوشیدند تحصیل کرده بودند و در بالاترین سطوح پزشکی، مهندسی و علوم کار می­کردند و لباس شان نشانه این بود که آنها علاوه بر اینکه در محیط عمومی تحصیل و کار می­کنند زنان مذهبی و اخلاق مدار هم هستند. در حالی که سایر زنان در مکان­های عمومی صدمه دیده بودند و این زنان وحشت زده و ترسیده بودند. لباس اسلامی در اواخر دهه1980 برای زنان طبقه متوسط که می­خواستند در فعالیت­های عمومی شرکت کنند عادی شد. بوتیک­ها مد سبک ایرانی اقتباس شده از استانداردهای عفت و حیای اسلامی را عرضه کردند و این گونه قصد اصلی این جنبش گمراه شد. با وجود مشاهده فراوان شرکت زنان در جنبش اسلامی سرتاسر دنیای اسلام ولی این جنبش از ایدئولوژی محافظه کارانه مربوط به نقش اجتماعی زنان حمایت کرد و اهمیت آنها را در مقام مادر خاطرنشان کرد و به تفاوت­های جنسی ذاتی که کار بیرون از خانه را مناسب زنان نمی­کنند اشاره کرد. این سخت به مذاق زنانی که بار دو برابر کار در خانه و بیرون از خانه را بردوش می­کشیدند خوش آمد و احساس کردند شرایط عمومی آنها را پست کرده­اند. این جنبش اسلامی زنان را به مبارزه به خاطر اسلام( مثل کاری که همتاهای شان در اوایل اسلام کردند) تشویق می­کند. این سخن متناقض جنبش اسلامی در ایران خیلی موثر بوده است و زنان ایرانی با توسل­های نمادین به مهارت و خلوص زنان وارد جنبش ناسیونالیست( ملی گرایی) شدند و از زمان انقلاب فرصت تحصیل و کار برای زنان مهیا شد و هنجارهای عفت و حجاب بر شدت اعمال شدند. هرچند، رتبه و فایل جنبش اسلامی شامل زنان بسیاری است که رهبری آن را مردان به عهده داشتند. زینب الغزالی مصری یکی از چند زنی است که به عنوان فعال اسلامی معروف شد.

 

زنانی که تحت قوانین اسلامی زندگی می­کنند.

زنانی که تحت قوانین اسلامی زندگی می­کنند(wluml) یک حمایت بین المللی و شبکه یکپارچه فمنیست­های مسلمان و سکولار است که برای پیشبرد و ارتقای حقوق بشر زنان در دنیای اسلام با سایر شبکه­های زنان ارتباط برقرار می­کند. هرچند امروزه چند نمونه از این شبکه­های فمنیست تبادلی موجود است ولی WLUMI اولین شبکه­ای بود که در سال 1984 در پاسخ به تغییر قوانین خانوادگی و رشد جنبش­های اسلامی در کشورهای وطن اعضای بنیانگذارش پدید آمد.

این گروه به برنامه( فعالیت) ماریم هلی- لوکاس شهروند وسخنران الجزایری دانشگاه Algiers که در سال 1989 اروپا را ترک کرد ملحق شد. اکنون زمان تغییر در الجزایر بود تغییر از عصر سوشیالیسم عرب تحت رهبری هواری بو مدین که در دسامیر 1979 امر به دوره بازسازی اقتصادی تحت رهبری چدلی بنجدید دولت جدید هم قانون خانواده مردسالارانه را پیش نویس کرد که به خیلی از زنان هشدار داد و به تشکیل جنبش فمنیست الجزایری منجر شد.

در جولای 1984 9 زن از الجزایر، سودان، مراکش، پاکستان، بنگلادش، ایران، موریتوس و تانزانیا کمیته اقدام زنان ساکن قوانین اسلامی را در پاسخ به قوانین خانوادگی مردسالارانه و رشد فاندامنتالیسم تشکیل دادند. این کمیته در اوایل سال 1985 به شبکه بین المللی اطلاعات و حمایت تبدیل شد و هلی- لوکاس چراغ راهنمای نهفته در شبکه wluml بود. افراد و گروه­های همراه با این شبکه شامل فریده شهید و خاور ممتاز از شرکت گاز پاکستان، عایشه امام از بامبوب نیجریه و خواهران مالزیایی در اسلام و سلما سبحان از بنگلادش بودند.

Wluml از زمان اولین برنامه ریزی جلسه در جولای سال 1986 با زنان سرتا سر دنیا که در جنبش­های محلی و ملی خود فعال بودند ولی برسر برنامه عمل که فعالیت شبکه را تا 5- 7 سال هدایت کند و توافق نمی­رسیدند ارتباط برقرار کرد. استراتژی­های کلیدی شامل انتشار اطلاعات مربوط به قوانین تبعیض آمیز و نقض حقوق بشر زنان و انواع انتشارات هستند.

WLUML معمولاً در شبکه پردازی توده­های مردم نقش دارد ولی گاهی اوقات در کنفرانس­های بین المللی هم شرکت می­کند. کنفرانس جهانی UN در مورد حقوق بشر که در سال 1993 در وینا استرالیا برگزار شد اولین کنفرانسUN بود که WLUML رسماً در آن شرکت کرد و آگاهی مردم از خشونت اسلامی با زنان الجزایری را بالا برد. WLUML در سال 1994 در کنفرانسUN که در قاهره مصر برگزار شد و در مورد جمعیت و توسعه بود هم شرکت کرد و در آنجا به سایر شبکه­های فمنیست پیوست و از اقدامات وایتکان، دولت­های محافظه کارانه، و فاندامنتالیست­های مسیحی و مسلمان به خاطر اشاره نکردن به حق تولید مثل زنان در بیانیه کنفرانس انتقاد کردند.

پروژه تفسیر قرآنی زنان در لاهور در سال 1990 شروع شد و زنان قرآن ، و حدیث و قوانین اسلامی موجود را خواندند و تفسیر کردند. این پروژه چند ساله که خواهران اسلامی خیلی در آن فعال بودند در کتاب 1997 به خاطر خودمان خوانش زنانه قرآن به اوج رسید تا آگاهی مردم از کاربرد نادرست قوانین اسلامی در دنیای اسلام افزایش یابد.

بخش­هایی از این کتاب به تفسیر و کارشناسی حقوقی پرداختند مثل افسانه­های بنیادی و صورت النساء بحث انگیز ( فصل 4 قرآن در مورد زنان) زنان در خانواده، زنان در جامعه، و توصیه­هایی برای عمل و استراتژی. پروژه دیگری هم به نوشتن کتاب شناخت حقوق خودمان: زن، خانواده، قوانین و سنن در دنیای اسلام منجر شد. WLUML در نوامبر2002 با وب سایت فاندامنتالیسم سرچشمه وب برای حقوق بشر زنان، برنامه گروهی با انجمن حقوق زنان در توسعه (AWID) کار خود را گسترش داد.

WLUML همچنان با گزارشات الکترونیکی دوره­ای به دنبال گسترش شبکه خود است که خلاصه­ای از اخبار، اطلاعات، درخواست­ها و هشدارها را به زبان انگلیسی و فرانسوی به زنان دنیای مسلمان و غیر مسلمان مخابره می­کند.

 

زنان وری فرم اجتماعی

بررسی: دو دهه اخیر شاهد تشدید بحران­های اقتصادی و سیاسی در منطقه خاورمیانه بودیم این تغییرات موجب توسعه خصوصی سازی شدند و در بحران­های اقتصادی شدید که با فقر و بیکاری زیاد مردان و زنان جوان طبقه کارگر و متوسط تظاهر پیدا کردند سهم داشت.

جنبش­های اعتراض آمیز مسلمانان از این زمینه­های اجتماعی برای اشاره به بی کفایتی و نقص دولت ملت و نشان دادن خود به عنوان اصلاح طلب ارائه کننده راه حل این مشکلات پیچیده استفاده کردند. نتیجه آن دوگانگی بین اسلامیسم و ناسیونالیسم به شکل پروژه­های اجتماعی مجزا برپایه هویت جنسی و نمایندگی نیروهای سیاسی چیره در جوامع پست کلونیال( پس از مستعمر نشینی) بود. وقتی این جنبش­های سیاسی اسلامی به موفقیت انتخاباتی دست پیدا کردند موفقیت آنها به واکنش­های سیاسی خشن دولت­های زیادی منجر شد و هر دو نیرو ضعیف شدند. پیامدهای سیاسی کشمکش بین دولت و مخالفات اسلامی­اش در طی دو دهه اخیر به ویژگی مستبدانه دولت­های ملی اشاره می­کنند که همچنان قدرت سیاسی را انحصاری می­کنند و مبنای ملی مشروعیت خود را فاسد می­کنند چون در جوامعی حکومت دارد که از ویژگی­های آنها می­توان به نابرابری بین طبقات، جنسیت­ها و گروه­های قومی اشاره کرد.

همین طور قدرت سیاسی و سازمانی گروه­های مسلمان به یک اندازه ضعیف شد هر چند نفوذ آنها روی بحث­های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کاهش نیافت. حادثه 11 سپتامبر 2001 و جنگ با تروریسم منبع جدید قدرت برای ائتلاف­های دولت محلی به وجود اورد و بحث­های قدیمی را با بحث­های جدید تقویت کرد.

بحران­های اقتصادی و سیاسی وری فرم نابرابری جنسی:

­­در طی دهه1990 که بحران اقتصادی خاورمیانه تشدید شد خصوصی سازی نقش دولت در ارائه خدمات ضروری مثل آموزش، بهداشت و مهمتر از همه کار را کمرنگ کرد. طبق گزارش توسعه انسانی عرب 2002 یکی از نتایج مهم این فرآیند تعدیل ساختاری، فمنیزاسیون( زنانه سازی) منطقه­ای فقر و بیکاری و تشدید نابرابری جنسی بود. بیکاری زنان در مصر و بحرین سه برابر مردان بود و در مراکش، سوریه، اردن و عمان دو برابر مردان بود. گروه­های اعتراض کننده اسلامی و خیلی از دولت­ها ملت­های منطقه در پاسخ به این کار زنان را تشویق کردند در خانه بمانند.

این استراتژی برای زنان سرپرست خانواده که حضور زیادشان در مصر، لبنان، یمن، وست بانک و غزه ثبت شده است و برای خانواده­های طبقه کارگر که زنانشان در بخش غیر رسمی کار می­کردند امکان پذیر نبود.

در منطقه­ای که سواد زنان بین سال 1970 و 1985 بیش از دو برابر شد زنان هنوز 3/2 جمعیت بی سواد را تشکیل دادند. از سال 1985 به بعد کل هزینه دولت برای آموزش دولت­های عربی به شدت کاهش یافت و پیامد ان ترک تحصیل دختران طبقه کارگز برای کار در خانه بود چون مادرانشان بیرون از خانه کار می­کردند.

با وجود این بحران­های حاد مسلمانان تلاش کردند به شکایت گروه­هایی که از اقتصادهای خصوصی جدید محروم شده بودند پاسخ دهند. آنها با نفع سیاسی و انتخاباتی در تونس و مصر( در اواخر دهه 1980) و الجزایر ( در اوایل دهه1990) این دولت­ها را مجبور کردند بر خلاف خود حرکت کنند و خود را تروریست­هایی نشان دهند که ثبات سیاسی این جوامع را تهدید می­کنند و به مدنیزاسیون ادامه می­دهند. در بخش بعد در مطالعه مصر، تونس و الجزایرنشان می­دهیم هر دو طرف در مقابله خشونت بین ملت ، دولت و مخالفان اسلامی چگونه زنان را هدف قراردادند و از نقش جنسی زنان برای بالا بردن امتیاز سیاسی خود استفاده کردند و پاسخ­های مختلف زنان را برانگیختند.

مصر: در مصر، دولت و نخبگان سیاسی سکولار، ملی مسلمانان را متهم کردند که با تأکید رجوع به تردیشنالیسم (سنت گرایی) مثلاً با مجبور کردن زنان به پوشیدن لباس اسلامی سابقه طولانی مدنیزاسیون ناسیونالیست، روشنگری را متزلزل می­کنند. ناوال السوداوی، فمنیست معروف نگاه یک طرفه­ای به حجاب داشت و توضیح داد پوشش سر زنان اسلامی که خیلی از زنان غیر اسلامی هم آن را پذیرفته اند نشانهClose ,indness و مانعی برای مصرف کامل علت آن است. بقیه نشان دادن

  انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 651

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما