مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 509
  • بازدید دیروز : 1760
  • بازدید کل : 13155774

خیر و شر


«چكيده»

بحثي كه براي اشخاص بيشتر مطرح مي شود مساله بي نظمي ها در كار عالم است. مي گويند غير از آن جنبه اي كه ما در عالم نظاماتي مي بينيم يك بي نظي ها و شرور و بديهايي در عالم مي بينيم كه اينها همه با اين كه خدايي در عالم كارفرما باشد سازگار نيست.

بديهاي عالم همين مصائبي است كه ما در دنيا مي بينيم، اين همه مصائب در دنيا وجود دارد، مرگ وجود دارد. اصلا خود مرگ چرا بايد باشد؟ اگر جواني هست چرا پيري در كنارش وجود دارد؟

عناوين مهم و عمده ي مساله ي شر را كه در ديد مردم شر تلقي مي شود:

  1. مرگ و ميرهاي ناشي از حوادث طبيعي
  2. انواع بيماري
  3. فقر و...

كليد واژه:

خير و شر، رويكرد كلامي، رويكرد فلسفي، شر كيفري، شر غير كيفري


مقدمه

مساله شرور به معناي عام آن يكي از كهنترين مسائلي است كه انديشه آدمي را به خود مشغول داشته و پرسش هاي فراواني را برانگيخته است. پرسش هاي ياد شده، مومنان و متالهان را واداشته است تا راه حل هاي گوناگون ارائه دهند. مسئله شر از جمله دستاويزهاي فلسفه هاي الحادي است كه به گمان صاحبان آن، خدشه اي جدي بر خداشناسي اديان وارد مي سازد.

در اين مقاله قصد داريم به بحث در پيرامون شر بپردازيم. در قسمت اول مقاله ابتدا معنا و مفهوم شر را در لغت و اصطلاح روشن كرده ايم. قصد ما از انتخاب اين موضوع آشنا كردن مخاطب با ديدگاههاي مختلف در مورد شر و رفع شبهه توسط آيات و روايات مي باشد.

 

معناي لغوي

شر نقيض خير است، كه به معناي ذيل به كار مي رود: بد، كار بدي كه از آدم شرور صادر گردد. فساد، ظلم،‌ چيزي كه همه از آن نفرت دارند. حاجت، فقر، ستم، بي عدالتي، بي انصافي، صدمه، آسيب و...

 

مفهوم شر

در قرآن و احاديث خير و شر به دو معنا به كار رفته است. نخستين معناي خير و شر همان معنايي است كه معمولا در شبهه ي شرور مطرح مي شود. در اين معنا خير به امر خوشايند انسان گفته مي شود و شر بر امر ناخوشايند اطلاق مي شود كه خود دو مصداق دارد: يكي درد و رنج و ديگري چيزي كه باعث درد و رنج مي شود مانند مرض، فقر، سيل، زلزله و جنگ.

از اميرالمومنين نقل شده است: منظور از خير، تندرستي و غناست و مراد از شر مرض و فقر از روي امتحان و آزمايش است.

دومين معناي خير و شر، عبارت است از خير و شر نهايي، در اين معنا، مقصود از خير، آن چيزي است كه براي انسان سودمند است كه باعث سعادت او در دنيا و آخرت گردد. و شر عبارت است از چيزي كه براي آدمي زيانبار است و سبب بدبختي و شقاوت او در دنيا و آخرت گردد.

معناي اول را خير و شر ابتدايي و معناي دوم را خير و شر نهايي مي ناميم. دليل اين نامگذاري اين است كه ممكن است چيزي در نگاه نخستين، خير به نظر برسد،‌ چرا كه باعث لذت مي گردد اما با بررسي بيشتر معلوم شد كه همان امر در نهايت كار،‌ باعث بدبختي و هلاكت انسان مي شود.

قرآن كريم به دو معناي خير و شر اين چنين اشاره مي كند:

چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد، حال آنكه براي شما خير است. و چه بسا چيزي را دوست داشته باشد،‌ حال آنكه براي شما شر است و خدا مي داند و شما نمي دانيد.

چيزي كه انسان از آن كراهت دارد، همان شر به معناي اول است. ادامه آيه، همين شر به معناي نخست را در واقع خير معرفي مي كند. «و هو خير لكم» مقصود از اين خير، خير به معناي دوم است.

در احاديث نيز به دو معناي خير و شر اشاره شده است. اميرالمومنين مي فرمايد:«خيري كه آتش دوزخ را به دنبال داشته باشد، خير نيست و شري كه بهشت را به دنبال آورد، شر نيست»

در حديثي از امام صادق آمده است كه خير و شر فقط در آخرت معلوم مي شود،‌ چرا كه همه‌ي خيرات در بهشت است و همه ي شرور در دوزخ است. به اين دليل كه بهشت و دوزخ باقي و ابدي است.

لن تري الخير و الشر الا بعد الاخره، لان الله جل و عز جعل الخير لكه في الجنه و الشر كله في النار، لانهما الباقيان.

در آيه زير،‌ ثروت فراوان- كه در نگاه نخستين، خير به نظر مي رسد- براي مترفان شر دانسته شده است. «كساني كه در آن چه خدا از فضل خود به آنان داده، بخل مي ورزند، گمان نكنند اين كار براي آن ها خير است بلكه براي آن ها شر است»

در اين آيه و احاديث ياد شده، خير و شر به معناي نخست، در مقايسه با خير و شر به معناي دوم اساسا خير و شر محسوب نشده اند. چرا كه لذت و درد محدود در برابر لذت و درد ابدي، چيزي به حساب نمي آيند. هر چند كه با نگاه خود اين لذت و درد محدود و دنيوي اهميت دارند و لذا آنت ها را خير و شر مي ناميم.

از هيم رو در احاديث، كارهاي زشت و رذايل اخلاقي، عوامل شر اعلام شده و كارهاي خوب و فضائل اخلاقي را موانع شر دانسته اند. براي مثال خداوند پليدي را كه بدترين نوع شر است، براي كساني قرار مي دهد كه از عقل خود استفاده نمي كنند:

«و يجعل الرجس علي الذين لا يعقلون»

امام علي (ع) فرموده اند: «حرص راس فقر و اساس شر است»

و نيز فرموده اند:«فرجام دروغ گويي، بدترين فرجام است»

از پيامبر نقل شده كه دوري از شر، نتيجه ي حياء است و نيز فرموده اند:

«اطاعات خدا باعث نجات از هر شري است كه از آن پرهيز مي شود.»

شرور نهايي معلول اختيار نادرست انسانهاست و اكثر شرور ابتدايي از آثار كردار نادرست انسانهاست. اين شرور را شرور كيفري مي ناميم. در مقابل اين شرور، شروري هستند كه براي تكامل انسانهاست. اين شرور را شرور غير كيفري مي ناميم.

از نظر قرآن كريم، همه ي شرور كيفري نتيجه ي گناه انسانهاست «ما اصلبكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير» « هر مصيبتي كه به شما رسيد، به خاطر اعمالي است كه انجام داده ايد، و بسياري را نيز مي بخشد.»

بنابراين شرور طبيعي همچون قحطي، سيل و زلزله به خاطر گناهاني است كه انسانها انجام مي دهند و اگر آنان مرتكب كارهاي زشت نشوند، بركات الهي از آسمان و زمين، آن ها را فرا خواهد گرفت: «و اگر اهل آبادي ها، ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند بركات آسمان و زمين را بر آنها گشوده بوديم»

افرادي كه به اين نوع شرور مبتلا مي شوند، دو دسته اند و گروه نخست، افرادي هستند كه مورد غضب خداوند بوده و او براساس عدل خويش كه مقتضي كيفر بدكاران است، با آنها رفتار مي كند.

«ما هر يك از آنان را به گناهشان گرفتيم، پس بر بعضي از آنها طوفاني از سنگريزه فرستاديم، و بعضي از آنان را صيحه ي آسماني فرو گرفت، و بعضي ديگر را در زمين فرو برديم و بعضي را غرق كرديم، و خداوند هرگز به آن ها ستم نكرد، ولي آن ها خودشان بر خود ستم كردند.»

گروه ديگري كه به شرور كيفري مبتلا مي شوند، كساني هستند كه خداوند از باب لطف و كرم و جلوگيري از مبتلا شدن آنها به شقاوت و شرور نهايي و ابدي، بر آنها ناملايمات را فرو مي آورد تا آنها را تاديب كند، متذكر خدا گردند و به راه راست باز گردند.

«فساد در خشكي و دريا به دليل كارهايي كه مردم انجام داده اند آشكار شده است، به خاطر اين كه خدا مي خواهد نتيجه ي بعضي از اعمالشان را به آنان بچشاند،‌ شايد بازگردند»

در اين آيه، حكمت شرور طبيعي، بازگشت انسانها به راه راست ذكر شده است.

امام علي(ع) مي فرمايند: «خدا بندگانش را- هنگامي كه كارهاي بد انجام مي دهند- با كاهش ميوه ها و جلوگيري از بركات و بستن خزائن خيرات آزمايش مي كند، تا توبه كننده بازگردد و ترك كننده، ترك كند و به ياد آورنده متذكر شود.»

اگر به زندگي پيامبران و امامان الهي بنگريم، در مي يابيم كه آنان بيش از ديگران گرفتار سختي ها و ناملايمات بوده اند. اما با توجه به معصوم بودن اين گروه، حكمت شرور نمي تواند كيفر گناهان و تطهير آن ها از آلودگي ها باشد. در احاديث، حكمت اين شرور، تكامل و رسيدن به درجات بالاتر ذكر شده است.

امام صادق مي فرمايد: «خدا مصيبت ها را مختص اولياي خود كرده است تا به خاطر اين مصيبت ها به آن ها پاداش دهد، بدون اين كه آنها گناهي كرده باشند.»

هم چنين مي فرمايند: «در بهشت جايگاهي هست كه هيچ بنده اي به آن نمي رسد، مگر از طريق گرفتاري در جسمش».

اين گونه شرور از باب فضل و رحمت به اولياي الهي مي رسد چرا كه اين شرور اندك، وسيله و مقدمه اي براي خيرات ابدي است. از اين رو،‌ افراد هر چه در نزد خدا محبوب تر باشند، بيشتر مبتلا به اين شرور خواهند بود.

لازم به ذكر است كه هر انساني – اعم از معصوم و غير معصوم اگر در برابر شرور ابتدايي و ناملايمات صبر كرده و موضع گيري درستي در پيش گيرد،‌ اين شرور محدود، به خيرات نامحدود و ابدي براي او تبديل خواهد شد.

بنابراين شرور غير كيفري، منحصر در معصومان نيست.

 

نظريه متكلمان

بعضي از متكلمان از جمله متكلمان اسلامي با اذعان به وجود المهاد و مصيبتها و انواع ضرر و زيان هاي مادي و جسمي و روحي در جهان كنوني- كه به مجموع آن ها عنوان«شر» اطلاق مي شود تلاش مي كنند كه سازگاري شرور را با صفات كمالي الهي نظير عدالت و حكمت اثبات كنند.

متكلمان ابتدا آلام و شرور عالم را به سه دسته تقسيم مي كنند:

  1. آلام و ناگواريهايي كه خود انسان مسئول به وجود آمدن آن است. مثلا شخصي با توجه كامل دست خود را مي سوزاند يا ضرري به خود وارد مي كند.

در اين قسم از شرور ظاهرا جاي مناقشه بين موافقان و مخالفان نيست و نقد و جرحي متوجه دين و آموزه هاي آن نمي شود تا متكلم دين در مقام دفع آن باشد.

  1. آلام و ناملايمتهايي كه توسط انسان هايي كه مخلوق الهي هستند و با قدرت در حق ديگران انجام مي گيرد مثلا ظالمي به انسان ديگر جراحات وارد مي كند يا اموال او را غصب مي كند.

در اين قسم از شرور و آلام، متكلمان معتقدند: اصل انتصاف درست است كه مسئول مستقيم اين همه المها مصيبتها خود انسان است. اما چون اين جنايتها با تمكين و قدرت خداوند صورت گرفته است خواه ناخواه خداوند نيز مسئول شناخته مي شود، لذا مي بايست داد مظلوم را از ظالم بستاند و حق را به حقدار برساند خداوند عادل يا در همين دنيا از مظلوم حمايت مي كند يا اينكه به روز رستاخيز حواله مي دهد در اينجا به بعضي ديدگاه هاي متكلمان اشاره مي شود.

قاضي عبدالجبار: «خداوند در قيامت داد مظلوم را از ظالم مي ستاند»

ابن نوبخت: خداوند به خاطر تمكين و اعطاي قدرت به ظالم ضامن انتصاف است

سيد مرتضي«خداوند متعال به خاطر تمكين الام و مضار ضامن انتصاف است»

اما اينكه دادخواهي چگونه صورت خواهد گرفت، متكلمان از اقوال مختلفي در اين زمينه دارند.

بعضي معتقدند خداوند ثواب و حسنات ظالم را به مظلوم اعطا و سيئات و كيفر مظلوم را به ظالم منتقل مي كند يا اينكه خداوند خودش به اندازه اي به مظلوم ثواب و اجر اعطا مي كند كه نه تنها ظلمي كه به او در دنيا وارد شده جبران مي شود بلكه از او راضي و خشنود نيز مي شود.

  1. المها و مصيبتهايي كه پيامد قوانين طبيعت و مستند به خداوند است. مثلا كسي كه در اثر زمين لرزه يا دريا يا سقوط از مكان مرتفعي جان خود را از دست مي دهد.

در اين قسم از شرور و آلام كه واسطه اي بين الم و خداوند نيست متكلمان اسلامي به طريق اولي قايل به جبران هستند و معتقدند كه خداوند مي بايست در مقابل اين همه دردها و آلامي كه متوجه انسان ها مي شود، در دنيا يا آخرت به اندازه اي جزا و پاداش اعطا كند تا آلام جبران گردد.

قاضي عبدالجبار

آن الام و دردهايي كه از ناحيه خداوند به بندگان مي رسد چون متضمن پاداش عظيمي است متصف به ظلم نمي شود.

ابواسحاق ابن نوبخت: «دردها و الامي كه از طرف خداوند در حق انسان مكلف و غير او ابتدائا و بدون اينكه استحقاق آن را داشته باشد، روا و صادر مي شود مي بايست خداوند عوض و پاداش همه آن ها را بدهد»

عالمان و متكلمان اشاعده از آنجا كه مذكر حسن و قبح عقلي اند، هر گونه الم و فعل خداوند نسبت به مخلوقات خود را عين صواب مي دانند با اين حال عادت خدا را بر اين مي دانند كه به هيچ كس ظلم نمي كند. فضل به شاذان در اين باره مي گويد

اما اشاعده قايل به عدم وجوب عوض و غير آن بر خداوند هستند براي اينكه خدا مالك مطلق است مي تواند هر گونه كه خواست در ملك خود تصرف كند و وجوب «عوض» بر كسي است كه در غير ملك خود تصرف نمايد.

بلي عادت خداوند به اين تعلق گرفته است كه شخص متالم را يا گناهانش را ببخشد و يا پاداش به او عطا فرمايد اگر گناهي نداشته باشد.


نگاه فلسفي به ماهيت شر

در امر وجودي بودن خير، تريدي نيست. اما در اين كه نفس وجود، خير است، يا وجود مقيد به طلب، اختلاف نظر است. برخي وجود را مساوي و بلكه مساوق خير مي دانند و برخي ديگر، وجود را تنها در صورتي خير مي دانند كه متعلق خواست و طلب قرار گيرد، مثلا در تعاريف زير، قيد«طلب» در تعريف خير آمده است: ارسطو: «به حق گفته اند كه خير آن است كه هر چيزي به سوي آن گرايش دارد»

ابن سينا:«خير چيزي است كه هر شئ بدان اشتياق و علاقه دارد و آن وجود يا كمال وجود است»

ميرداماد: «خير آن است كه همه اشياء بدان تمايل دارد و با آن سهمي از كمال ممكن، متحقق مي شود»

در ماهيت شر اختلاف نظر وجود دارد، برخي آن را امر وجودي و برخي ديگر، امري عدمي مي دانند. طرفداران عدمي بودن شر نيز در چگونگي رابطه آن با عدم، با هم توافق ندارند. برخي از آنها شر را مساوي عدم و عده اي ديگر آن را اخص از عدم مي دانند،‌ بدين ترتيب دو ديدگاه زير در اين زمينه پديد آمد:

1. شر، فقدان كمال لايق براي طبيعت شي بسياري از كساني كه شر را امري عدمي مي دانند، تصريح كرده اند كه هر عدمي شر نيست. بلكه شر عبارت است از فقدان كمال لايق براي طبعيت شي. براي مثال فارابي گفته است: «خير عبارت است از كمال وجود... و شر عبارت است از فقدان آن. ابن سينا: «شر ذاتي ندارد، بلكه آن، يا عدم جوهر است و يا عدم كمال و صلاح آن»

فخر رازي:«شر با لذات،‌عدم ضروريات و منافع شي است».

2. مساوات شر با عدم از سخن برخي از كساني كه طرفدار عدمي بودن شرند به دست مي آيد كه آنها قائل به مساوقت شر با عدم هستند مثال، خواجه نصيرالدين طوسي در تحرير الاعتقاد مي گويد: وجود خير است و عدم، شر و خداوند خير محض است.

 

ديدگاه قرآن كريم

مساله شر و وجود آلام و مصائب و انواع ناگواريها و ناملايمت ها در حيات بشري مورد تاكيد قرآن مجيد قرار گرفته است. در آيه هاي مختلف و با انگيزه هاي متعدد به وجود ناملايمت ها و جبران آن در آخرت اشاره هايي شده است. مثلا كلمه شر كه در قرآن به معناي ناملايمت و ضرر و زيانها و ضد خير است بيش از سي بار به كار برده شده است كه در ذيل به بعضي از آيه ها اشاره مي شود.

  1. «ان الانسان خلق حلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا»
  2. لا يسئم الانسان من دعاء الخير و ان مسه الشر فيؤس قنوط و لئن اذ قناه رحمه منا من بعد»

در اين دو آيه بر ابتلاي انسان به انواع شرور و تاكيد و خاطر نشان شده است كه به وجود آمدن اين شرور زمينه ساز شكوه و تاليف و جزع انسان از خداي منان است.

شر امتحان الهي

  1. «و نبلوكم بالشر و الخير فتنه و الينا ترجعون»
  2. «و لنبلوكم بشئ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات»

در اين آيه ها نيز خداوند متعال خودش را علت و عامل پيدايش بعضي انواع شرور مانند قحطي، انواع بيماري ها و فقر اقتصادي و بلاياي مادي و جاني معرفي مي كند و انگيزه آن را امتحان و آزمايش انسان ها ذكر مي كند.

 

ديدگاه روايات

روايتها:

در روايتهاي متواتر و منقول از پيامبر اسلام(ص) و ائمه هدي(ع) بر مساله شر و اصل «عرض» و «انتصاف» اهتمام فراواني شده است كه در اينجا عناوين مهم و عمده مساله شر را كه در ديد مردم شر تلقي مي شود- ذكر مي كنيم.

الف) مرگ و ميرهاي ناشي از حوادث طبيعي

يكي از مصاديق بارز شر، مرگ و مير انسان هاي بي گناه در اثر حوادث طبيعي مانند زمين لرزه، بيماري هاي همه گير و مهلك و غيره است. از ديدگاه پيشوايان دين درست است كه شرور و بلايا گريبانگير بعضي مردم شده است. لكن خداوند منان اين كمبود و نقص و درد حاصل از اين بلاياي طبيعي را در آخرت به نحو احسن جبران مي كند. به گونه اي كه انسان از ابتلاي به اين گونه آلام و مصائب شكوه اي نمي كند چرا كه خداوند پاداش مناسب به او عطا مي كند.

در روايات متعدد به مساله مرگ در اثر بيماري هاي مختلف مانند بيماري طاعون و وبا و حوادث طبيعي اشاره شده و كساني كه جان خود را به خاطر اين امور از دست مي دهند در حكم«شهيد» هستند و اجر آن را دريافت مي كنند. مثلا پيامبر(ص) در روايتي از اصحابش مي پرسد كه شهيد كيست؟

وقتي اصحاب مي گويند شهيد كسي است كه در راه خداوند و در ميدان مقاتله كشته شود پيامبر(ص) مي فرمايد: در اين صورت تعداد شهدا اندك مي شوند و حضرت در پاسخ سوال خود، مي فرمايد: الشهداء خمسه العطعون و العطعون و العطبون و الغرق و صاحب الهدم و شهيد في سبيل...

 

ب) انواع بيماريها

امام صادق(ع) در توجيه نقصهاي بدني مانند نابينايي و ناشنوايي مي فرمايد: خداوند در آخرت به چنين اشخاصي در صورت بردباري و صبر، چنان پاداشي اعطا مي كند كه اگر بين بازگشت به دنيا و تحمل دوباره همين مصائب و باقي ماندن در آخرت مخير باشد، بازگشت به بلايا را انتخاب مي كنند تا اجرشان مضاعف گردد.

ثم للذين ينزل بهم هذه البلايا من الثواب بعد الموت ان شكروا واتابوا ما يستصغرون معد ما ينالهم منها،‌ حتي انهم لو خير وابعد الموت لاختاروا ان يردوا الي البلايا ليزدادو امن الثواب

امام رضا(ع) در فلسفه وجودي انواع مرض مي فرمايد:

المرض للمومن تطهير و رحمه و للكافر تعذيب و لعنه و ان المرض لا يزال بالمومن حتي لا يكون عليه ذنب


ج) فقر

در روايتها به انسان هاي فقير و تهيدست كه دستشان از منافع و لذتهاي بيشتر اين دنيا كوتاه است وعده جبران و بشارت اعواض مضاعف داده است و به ستودن و ستايش فقرا پرداخته است كه به بعضي از آن ها اشاره مي شود.

پيامبر(ص): الفقر فخري و به افتخر

امام صادق(ع) مي فرمايد:

ان فقراء المسلمين يتقلبون في رياض الجنه قبل اغنيائهم باربعين خريفا

از ميان پيامبران، حضرت سليمان به خاطر تمكن و سلطنتش از همه پيامبران ديرتر به بهشت داخل مي شود.

آخر الانبياء دخولا الجنه سليمان بن داود لكمان ملكه

در روايتي از فقرا به عنوان احبا الهي ياد شده است.

قال موسي(ع) يا رب من احبارك حتي احبهم لا جلك؟ فقال كل فقير فقير.

در روايتي ديگر از پيامبر(ص) نقل شده كه اكثر اهل بهشت از فقرا و اكثر اهل جهنم را اغنياء تشكل مي دهند.

اطلعت في الجنه فرايت اكثر اهلما الفقراء و اطلعت في النار فرايت اكثر اهلها الاغنياء

از همه اينها مهمتر معذرت خواهي خداوند منان از فقرا در قيامت است كه طبق روايت خداوند مانند معذرت خواهي برادر از برادر، از فقرا معذرت خواهي مي كند و در مقابل فقر فقير نعمتيهاي بي كراني اعطا مي فرمايد

«ان الله جل ثناوه ليعتذر الي عبده المومن المحوج في الدنيا كما يعتذر الاخ الي اخيه»

در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود كه از اين روايتها تشويق به فقر به هيچ وجه استفاده نمي شود، بلكه مراد روايت اين است كه اگر بنا به عللي انسان زندگي فقيرانه داشته باشد و نتواند خود را از آفت فقر كه در بعضي روايتها از آن به زمينه كفر تعبير شده است- نجات دهد. از اين بابت نيابد خود و يا خداوند را منمت كند، چرا كه عالم در همين دنيا خلاصه نمي شود.

 


نتيجه گيري

مساله شر از مسائل پيچيده كلامي است كه به صورتهاي مختلف طرح شده است و جوابهاي متنوعي نيز از آن داده شده است. كه اهم آن در اين نوشتار گذشت اما اين جواب ها هيچ يك به تنهايي پاسخ گوي همه ي اقسام شرور نيست.

بنابراين براي هر مصداقي مي بايست جواب متناسب با آن را جست و بسا لازم آيد براي حل يك مصداق، از دو يا چند جواب كمك گرفته شود. اختيار انسان و ارزش آن، خيرهاي برتري كه قربت بر برخي شرور است اينكه اساسا دنيا براي خوش گذراني و راحتي نيست بلكه مكاني است كه هر كس لياقت هاي خود را ابراز كند، شكوفايي استعدادهاي انسانها در مواجهه با برخي بلاها و مشكلات و اينكه بالاخره دنيا محل استقرار نيست و بايد همه بروند و الا اگر بنا باشد همه وارد اين عالم شوند و خروجي در كار نباشد عالم هم چون ظرفي مي شود كه موادي فاسد شدني وارد آن مي شود ولي چيزي از آن خارج نمي شود و لذا به واسطه ي ركود، خيلي زود به فساد و تباهي مي گرايد. به نظر نگارنده مهمترين نكاتي است كه مي توانند انبوه سوالاتي را كه در اين موضوع گاه به هجوم مي آورند پاسخ دهند.


پي نوشت ها

  1. ابن منظور، لسان العرب، ذيل ماده خير
  2. قرآن كريم، چاپ و نشر قرآن كريم، زير نظر آيه الله مشكيني، سوره بقره، آيه 216
  3. ابن بابويه، محمد بن علي، من لا يحصره الفقيه، قم، موسسه النشر الاسلامي التابعه نجعاعه المدرسين قم،‌ چاپ دوم، ج4، ص 392
  4. ابن شعب الحراني، الحسن بن علي،‌ تحف العقول، قم، چاپ دوم، ص 306
  5. قرآن كريم، چاپ و نشر قرآن كريم، زير نظر آيه الله مشكيني، سوره آل عمران، آيه 180
  6. همان،‌ سوره انفال، آيه55
  7. عبدالواحد تميمي آمدي، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات،‌چاپ اول، ح1574
  8. ابن شعب الحراني، الحسن بن علي، تحف العقول، قم، جماعه المدرسين، ص 84
  9. ثقه الاسلام ابي جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني الرازي، كافي، انتشارات اسوه، مترجم آيه الله محمد باقر كمره اي، چاپ دوم، 1372 ه.ش. ج8، ص 82.
  10. قرآن كريم، سوره شوري، آيه 30
  11. همان،‌اعراف، آيه 96
  12. همان، عنكبوت، آيه40
  13. همان،‌روم، آيه 41
  14. ثقه الاسلام ابي جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني رازي، كافي، ج2، ص 450
  15. همان، ج2، ص 255
  16. قاضي عبدالجبار، المغني في ابواب التوحيد و العدل، مطبعه دار الكتب العصريه، ج 3، ص 526
  17. ابن نوبخت، الياقوت في علم الكلام، القول في العدل، انتشارات كتابخانه آيه الله نجفي، قم،‌ص49
  18. قاضي عبدالجبار، المغني في ابواب التوحيد و العدل، مطبعه دار الكتب العصريه، ج 13، ص 389 و ايضا ر.ك شرح اصول الخمسه، ص 489
  19. ابن نوبخت، الياقوت في علم الكلام، القول في العدل انتشارات كتابخانه آيت الله نجفي، قم، ص 49
  20. دلائل الصدق، ج1، ص 362
  21. ارسطو، اخلاق نيكو ماحسن، ج 1، ص1
  22. بوعلي سينا، الهيات شفا، ص 355
  23. محمدباقر بن محمد ميرداماد، القبسات، ص 428
  24. فارابي، تعليقات، ص 49
  25. ابن سينا، الهيات شفاء، ص 355
  26. فخرالدين محمد بن عمر رازي المباحث العشرقيه، ج2، ص 547
  27. ميرداماد، القبسات، ص 431
  28. مرحوم علامه طباطبايي در تفسير امتحان بالشر مي نويسد «اي و نمتحنكم بما تكرهونه من مرض و فقر و غيره» ر.ك الميزان، ج14، ص 287
  29. بحار الانوار، ج3، ص71
  30. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 429، كتابخانه صدوق، با ترجمه علي اكبر غفاري
  31. بحارالانوار، ج69، ص30 طبع جديد
  32. اصول كافي، كتاب الايمان و الكفر باب فضل، فقراء المسلمين حديث اول، ج3، ص 359
  33. محمد غزالي، احياء العلوم، كتاب الفقر و الزهد، ج4، ص 195
  34. همان، ص 196
  35. همان، ص 195
  36. اصول كافي، ج3، ص 364


منابع

- قرآن كريم چاپ و نشر قرآن كريم، زير نظر آيت الله مشكيني

- ابن بابويه،‌ محمد بن علي، من لا يحضره الفقيه، قم، موسسه نشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسين قم، چاپ دوم.

- ابن شعب مراني، الحسن بن علي، تحف العقول، قم، چاپ دوم

- تميمي آمدي، عبدالواحد، تصنيف غرر الحكم و درر الكم، انتشارات دفتر تبليغات، چاپ اول.

- كليني، ثقه الاسلام، ابي جعفر محمد بن يعقوب كافي انتشارات اسوه، مترجم، آيه الله محمد باقر كمره اي، چاپ دوم، 1372 ه.ش

- قاضي عبدالجبار المغني في ابواب التوحيد و العدل، مطبعه دار الكتب العصريه

- ابن نوبخت، الياقوت في علم الكلام، القولاني العدل، انتشارات كتابخانه آيت الله نجفي قم

- ارسطو، اخلاق نيكو ماحسن، ترجمه ابوالقاسم پورحسيني، دانشگاه تهران، 1356

- بوعلي سينا، الهيات شفا، تحقيق الاب قنواتي، قاهره، 1380

- ميرداماد، محمد باقر بن جعفر، القبسات، دانشگاه تهران، 1376 ش

- فارابي، تعليقات، تحقيق و مقدمه و پاورقي جعفر آل ياسين. بيروت، 1408 ق

- ابن سينا، الهيات شفاء، تحقيق الاب قنواتي، سعيد زايد، قاهره، 1380

- مرحوم علامه طباطبايي در تفسير امتحان با شر مي نويسد

- محمد باقر

- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال

- غزالي، محمد، احياء العلوم، كتاب الفقر و الزهد

- رازي، فخر الدين محمد بن عمر، المباحث الشرقيه، ذوي القربي، قم، 1387 ش

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

  انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 598

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما