مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2078
  • بازدید دیروز : 2804
  • بازدید کل : 13169020

امام محمد باقر (ع)


امام محمد باقر (ع)

 

سپا س خدایی را که اول است بی آنکه قبل از او اولی باشد و آخراست بدون اینکه پس ازاوآخری باشد .خدایی که چشم بینایان ازدیدنش ناتوان وفکرتو صیف کنندگان ازوصف اوعاجزاست .

امام محمد باقر(ع) پنجمین اختر فروزان آسمان امامت ، هفتمین گوهر عرش عصمت ، شکافنده و تبیین کننده علوم اسلامی است ،امامی که سراسرزندگی اش نور بود ، همۀ لحظات عمربا برکتش ، درراه ارشاد وهدایت انسان ها به پایان رسید .

امامی که از زمینه سازی های پدرش امام سجّاد (ع) در راستای معرفی مکتب تشیّع ، و مبارزه با طاغوت ها ، بهره برداری بسیار کرد، و با تربیت شاگردان بر جسته ، و تبیین فقه ناب اسلام و اهل بیت (ع) ، بزرگترین قدم را برای شناسایی تشیع و مکتب اهل بیت (ع) برداشت .

او تجسمی از ارزش های والای انسانی ، و کمالات اخلاقی بود ، و همه ی لحظه های زندگی درخشانش ، درس های بزرگ انسانی را الهام می بخشید.

در فرازی از وصیّت نامه ی حضرت امام خمینی (ره ) چنین می خوانیم :

« ما مفتخریم باقر العلوم (ع) که بالا ترین شخصیّت تاریخ است ، و کسی جز خداوند و رسول (ص) و ائمۀ معصومین (ع) مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، ازما است . »

این تحقیق پرتویی از زندگی امام محمد باقر (ع) است که با قلمی روان نگارش شده است.

به امید برداشت صحیح و بهره گیری ثمر بخش ، از زندگی درخشان و سازنده امام باقر (ع) .

 

مشخصات

معصوم هفتم : امام پنجم ، حضرت باقر (ع)

نام : محمد بن علی (ع)

لقب : باقر(ع)، شاکر ، هادی , امین و شبیه ( زیرا شباهت به رسول خدا (ص) داشت.)

کنیه : ابو جعفر (ع)

پدر و مادر : امام سجّاد (ع) و فاطمه ( دختر امام حسن مجتبی ) از این رو ، آن حضرت هم از ناحیه پدروهم از ناحیه مادر، به بنی هاشم ، منسوب است.

وقت و محل تولد : اول رجب ، یا سوم صفر سال 57 هجری در مدینه .

وقت و محل شهادت : روز دوشنبه 7 ذ یحجّه سال 114 ه.ق در سن 57 سالگی ،به دستور هشام بن عبدالملک (دهمین خلیفه بنی امیّه ) مسموم شده و در مدینه به شهادت رسید.

مرقد شریف : در مدینه ، قبرستان بقیع .

دوران عمر :

1-سه سال و شش ماه و ده رز با جدش اما م حسین (ع)

2- سی وچهار سال و پانزده روز با پدرش امام سجاد (ع)

3-نوزده سال و ده ماه و دوازده روز مدت امامت . در این دوره که فرصت هایی برای نهضت فکری به دست آمده بود ؛ امام باقر (ع) کمال استفاده را در جهت تربیت شاگرد ، و استحکام و گسترش تشیّع و انقلاب فرهنگی نمود .

خلفای عصرش عبارتند از : 1- ولید بن عبدالملک (ششمین طاغوت اموی ) 2- سلیمان بن عبدالملک 3- عمر بن عبد اعزیز 4- یزید بن عبد الملک 5- هشام بن عبد الملک

پدر و مادر امام باقر (ع)

پدر ارجمند امام باقر (ع) ، امام سجّاد (ع) است . مادر بزرگوار او به نام «فاطمه» (امّ عبدالله ) دختر امام حسن مجتبی (ع) بود ، که امام صادق (ع) از او یاد کرد و در شأن و مقام او فر مود :

« او بسیارراستگو بود و درخاندان امام حسن ع) با نویی مانند او دیده نشد . »

این از امتیازات امام باقر (ع) است که به دو رشته امامت پیوند دارد و آفرینش او از ناحیه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به مخزن و مرکز رسالت خاتم پیامبران (ص) راه می یابد .

مقام مخصوص امام باقر (ع) در پیشگاه پیامبر (ص)

روزی جابر بن عبدالله انصاری (صحابی معروف پیامبر ) به محضر امام سجّاد (ع) آمد ،جمعی از جمله حضرت باقر (ع) که در آن هنگام کودک بود ، در محضر امام سجّاد (ع) بودند ، جابر درمیان آن جمع با نگاه خاصّی به حضرت باقر (ع) متوجّه شد و عرض کرد :

همانا پیامبر (ص) به من خبر داد که من مردی از خاندان اورا که نامش محمّد پسر علی بن الحسین (ع) ، و کنیه اش ابو جعفر است دیدار می کنم . آنگاه به من فرمود : « سلام مرا به او برسان . » در این وقت جابر به آن حضرت ابلاغ سلام کرد و از آنجا رفت.

 

خلفای عصر امامت امام باقر (ع)

مدّت امامت امام باقر (ع) از سال 95 تا 114 (محرّم 95 تا ذیحجه 114) حدود بیست سال طول کشید ، آن حضرت در این مدّت در مدینه می زیست ، و خلفای عصرش به ترتیب چنین بودند :

1-ولید بن عبدالملک ؛ که امامت امام باقر (ع) حدود پنج ماه درعصر خلافت او واقع شد .

2- سلیمان بن عبد الملک ؛ از سال 96 تا 99 که چهار سال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود .

3- عمر بن عبدالعزیز ؛ از سال 99 تا 101 که دو سال و پنج ماه از امامت امام باقر (ع) با این عصر مصادف بود .

4- یزید بن عبدالملک ؛ از سال 101 تا 105 هجری ، که چهارسال و دو ماه از امامت امام باقر (ع) در این عصر بود .

5- هشام بن عبد الملک ؛ از سال 105 تا 114 هجری ، که حدود 9 سال بخش آخر امامت امام باقر (ع) در این عصر پر خفقان واقع شد ، و سرانجام به دستور او توسّط حاکم مدینه مسموم شده و به شهادت رسید .

خافای مذکور جز عمر بن عبد العزیز ، همان روش طاغوتی نیاکان خود را می پیمودند ، و چون جدِشان مروان ، و پدرشان عبد الملک در ظلم وستم و کینه توزی نسبت به خاندان نبوّت هیچ باکی نداشتند .

عمر بن عبدالعزیز نیز گر چه از نظر عدالت و مردم داری ، سیاست خوبی را دنبال کرد ، و سبّ علی را که از بدعت ها و میراث شوم معاویه بود محو نمود ، ولی چون ولایت و حاکمیّت مخصوص امامان (ع) بود ، و او بدون اجازه ی آنها ، زمام امور را بدست گرفت ، غاصب به حساب می آمد .

تأسیس حوزه علمیّه و نهضت فرهنگی تشیّع

امام باقر (ع) اگر چه بر اثر سلطه ی حکومت طاغوتها ، از نظر سیاسی منزوی بود و اعتراضات او به صورت یک نهضت سیاسی همه جانبه برای سرنگونی رژیم بنی امیّه نیا نجامید ، با اینکه در این راه تا سر حدّ شهادت حرکت کرد ، ولی او دریافته بود که فرهنگ تشیّع در انزوا قرار گرفته ، و زیر چکمۀ جلّادان اموی ، بی رمق مانده است . از این رو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزۀ علمیّه و تربیت شاگردان بر جسته ، فقه آل محمد (ع) و خطّ فکری تشیّع را آشکار سازد .

بنا براین می توان گفت : « امام باقر (ع) مؤسس و بنیان گذار حوزه ی علمیّه شیعه ، و نهضت فکری و انقلاب فرهنگی تشیّع بود . »

امام باقر(ع) شاگردانی مانند : محمد بن مسلم ، ُزرارة بن اعین ، ابو بصیر و برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق (ع) فرمود : این چهار نفر ، مکتب و احادیث پدرم را زنده کردند .

در این حوزه ، شاگردان بر جستۀ دیگری بر خاستند مانند : جابر بن یزید جعفی ، اَبان بن تَغلب ، کیان سجستانی ، حُمران بن ََاعیَن ، سدیر صَیرفی، ابوصباح کنانی ، عبدالله بن ابی یعفور و ... که هر کدام محدّ ثی بزرگ و مجتهدی عالی مقام بودند ، و در نقل احادیث امام باقر (ع) و تشکّل فقه تشیّع ، و زمینه سازی برای یک نهضت وسیع فکری و علمی ، نقش بسزایی داشتند .

 

همسران و فرزندان امام باقر (ع)

امام باقر (ع) دارای هفت فرزند ( پنج پسر و دو دختر از چهار همسر ) بود ، به نام های :

1-امام صادق (ع) 2- عبد الله بن محمد ، که مادرشان « امّ فروه » دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است .

3- ابراهیم 4- عبدالله ، مادرشان « امّ حکیم » دختر اسید بن مغیره ثقفی است ، این دو برادر در دوران کودکی از دنیا رفتند .

5- علی 6- زینب ، که مادرشان کنیز بود. 7-امّ سلمه که مادر او نیز کنیزبود .

 

 

 

 

موضع گیری های امام باقر(ع) دربرابر طاغوت بزرگ عصرش

امام باقر (ع) هرگز تسلیم طاغوت های عصرش نشد و با آنها سازش نکرد ، بلکه گاهی با صراحت و گاهی با تاکتیک های گوناگون ، بر ضدّ آنها رفتار می نمود ، در این راستا مطالب بسیار است ، در اینجا نخست به معرفی طاغوت بزرگ عصرش « هشام بن عبدالملک » می پردازیم ، سپس به ذکر چند نمونه از موضع گیری ها و شیوۀ آن حضرت با طاغوت ها اکتفا می کنیم.

 

هشام طاغوت بزرگ عصر امامت امام باقر (ع)

هشام بن عبد الملک ، دهمین خلیفه اموی است که در ظلم و خونخواری دست کمی از پدرانش داشت ، افراد قلدر و خون آشامی همچون یوسف بن عمر ثَقَفی را بر مردم گمارده بود ، یوسف به قدری سنگدل بود که دستور داد دستهای زن شایسته و شجاعی به نام «امّ خالد » را به جرم اینکه طرفدار زید بن امام سجّاد (ع)است ، قطع کردند.

هشام حدود بیست سال (105 -125 هجری ) سلطنت کرد .

هشام در لجنزاررذایل اخلاقی از بخل ، حرص ،حسادت گرفته تا خود کامگی ، بی رحمی ، غرور وبلند پروازی غوطه ور بود ، او از جیرۀ نا چیز مسلمانان می برید و بر ثروت کلان خود می افزود ، ودر تزویر، و ترفند و عوام فریبی آن چنان چیره دست بود که به عنوان سیاستبازعرب معروف گردید، به گفته مسعودی درمروج الذّهب ، درمیان مردم معروف شد که سیاستبازان بنی امیه، سه نفرهستند که عبارتنداز: « معاویه ،عبدالملک وهشام .»

از اسرافکاری و تجمّل پرستی و چپاول او این بس که در سفر حج ، تنها لباس های او را ششصد شتر حمل می کرد.

 

طلاق همسر به خاطر دشمنی او با علی (ع)

یکی از حوادثی که بیانگر قا طیت و صلابت امام باقر (ع) در مسائل اصولی است ، اینکه : یکی ازهمسران آن حضرت ، امّ حکیم دختر مغیره ثقفی بو د ، مالک بن اعین می گوید : روزی به محضر امام باقر (ع) رفتم و دیدم لباس زیبا و رنگین بر تن دارد ، خندیدم فرمود : « می دانم برای چه خندیدی ، به خاطر این لباسی که پوشیده ام خندیدی ، ولی حقیقت این است که همسرم (امّ حکیم ) آن را خواست ، چون او را دوست دارم ، آن لباس را که دلخواه او بود پوشیدم.»

پس ازمدتّی به محضر امام باقر (ع) رفتم ، با خبر شدم که امام همسر محبوبش را طلاق داده است ، علّت پرسیدم ، فرمود :

« شنیدم او از علی (ع) اظهار بیزاری کرد ، نتوانستم تحمّل کنم و نگهداری او را برای خود روا ندانستم ، از این رو او را طللاق داده و از او جدا شدم . »

 

افشا گری امام باقر (ع) بر ضد ّ طاغوتیان

طا غوت های اموی و عبّاسی همچون طاغوت های کنونی وهّابی ، به امور ظاهری حج ، اهمیت بسیا ر می دادند و مردم را سر گرم و غافل نگه داشته و از اهداف حقیقی حج ، منحرف می نمودند ، حج را وسیله ای برای حفظ خود نموده بودند ، نه فرهنگی برای حفظ آرمان های مقدّس اسلامی و رفع هر گونه تبعیض و بی عدالتی .

امام باقر (ع) در فرصت های مناسبی به افشاگری می پرداخت و حج کورکورانۀ آنها را محکوم می نمود ، و مردم را به حج ابراهیمی و حج راستین ، دعوت می کرد ، در این راستا ، به روایت جالب زیر توجه کنید :

ابو بصیر از شاگردان بر جسته ی امام باقر (ع) نا بینا شده بود ، یک سال همراه امام باقر (ع) در انجام مناسک حج شرکت کرد ، ابو بصیر در کنار کعبه ، صدای ناله و گریه ی بسیار از حاجیان شنید ، گول ظاهر را خورد و به امام باقر (ع) عرض کرد :

چقدر حاجی زیاد است و گریه مردم عظیم است !!»

امام باقر (ع) بی درنگ فرمود :

بلکه چقدر ناله و گریه زیاد است ، ولی حاجی (حقیقی) اندک است!»

سپس فرمود : آبا دوست داری به عمق درستی گفتارم آگاه گردی ، و به روشنی ببینی که حاجی اندک است ؟!

در این هنگام امام باقر (ع) دستش را بر چشمان ابوبصیر کشید ، و دعا کرد ، ابو بصیر همان دم بینا شد و به حاجیهای اطراف کعبه نگاه کرد .

ابو بصیر می گوید : به صحنۀ اجتماع حاجیان نگاه کردم ، دیدم اکثر مردم ، به صورت میمون و خوک هستند ، و مؤمن در میان آنها همانند ستارۀ درخشنده در تاریکی است ، به امام عرض کردم : « آری همان گونه که فرمودی حاجی اندک است و گریه کننده بسیار است . »

سپس امام (ع) دعا کرد وچشمان ابو بصیر به حال قبل باز گشت.

تبعید امام باقر (ع)از مدینه به شام

وجود پر برکت امام باقر (ع) و تشکیل حوزۀ علمیّه و تربیت شاگرد و زنده کردن فقه تشیّع و به جریان انداختن خط فکری شیعه ، و روش و حرکات مستقل او در مدینه ، گر چه جنگ گرم و مبارزه ی علنی با دستگاه طاغوتی هشام بن عبدالملک نبود ، ولی همه ی آن برنامه ها ، نشان گر رویارویی جدّی امام باقر (ع) با دستگاه طاغوتی هشام بن عبد الملک ( دهمین خلیفه اموی ) بود سرانجام هشام نتوانست وجود امام باقر (ع) را تحمّل کند ، تصمیم گرفت آن حضرت را با وضعی اهانت آمیز ، از مدینه به شام تبعید نماید .

امام باقر (ع) و فرزندش امام صادق (ع) را به اجبار از مدینه به شام آوردند، سپس هشام دستور داد ، امام باقر (ع) را به زندان افکندند ، پس از چند روز زندانبان به هشام گزارش داد که : « تبلیغات محمد بن علی (امام باقر (ع) در زندان موجب شده که من در مورد سقوط حکومت تو توسط مردم شام ، نگران

هستم. هشام که چاره ای جز بر گرداندن امام باقر (ع) به مدینه نمی دید ، دستور داد آن حضرت را سوار بر استر کرده و توسط کاروان پست به مدینه باز گردانند .

 

درخشش چهره امام باقر (ع) در کاخ هشام

هشام ؛ طاغوت قلدر اموی ، امام باقر (ع) را با پسرش امام صادق (ع) از مدینه به شام آورده بود تا قدرت خود را به آنها نشان دهد و با تهدید و ارعاب ، امام باقر(ع) سرجای خود بنشاند ، هشام به خیال خام خود می پنداشت ، این کار موجب ترس و وحشت امام باقر (ع) شده و او را هنگام مراجعت به مدینه ، منزوی خواهد کرد.

ولی امام باقر (ع) در همان کاخ هشام ، در پاسخ به سؤالات او مطالبی در شأن امیر مؤمنان علی (ع) بیان کرد ، و ثابت نمود که او و فرزندان پاکش امام بر حق هستند ... هشام لحظه به لحظه خشمگین می شد ، و نشانه های خشم در چهره اش آشکار می گردید ، ولی به عکس چهرۀ امام باقر(ع) در کاخ ظلمانی او می درخشید ، و همۀ حاضران را تحت الشّعاع قرار داده بود .

آری امام باقر (ع) در کاخ هشام ، از شأن علی (ع) سخنانی فرمود ، و ثابت کرد که او امام بر حق است ، و در ضمن روشن کرد که چنین فردی و کسانی که دارای چنین ویژگی هایی هستند باید رهبر مردم باشند .

 

هشت گفتار از امام باقر (ع)

1- «شگفتا از متکبری که به خود می نازد ، با اینکه از نطفه آفریده شده ، سپس مرداری گندیده شود ، و در این میان نمی داند که با او چه خواهد شد . »

2- « خداوند متعال برای بدی ، قفلهایی قرار داده ، و کلید های آنها را شراب قرار داده است ، و دروغ بدتر از شراب است .»

3- «دانشمندی که مردم ازعلم اوبهره مند شوندازهفتاد هزارعابد برتراست . »

4- «از تنبلی و کم حوصلگی بپرهیز ، که این دو کلید هر شرّی است ، کسی که تنبلی کند ، هیچ حقی را نمی پردازد ، و آدم کم حوصله ، در راه حق ثابت و استوار نمی ماند .»

5-« سه خصلت است که هر کس دارای آن باشد ایمان به خدا را کامل نموده است : 1- هر گاه خشنود و شاد شد ، خشنودی و شادی او را در باطل وارد نکند 2- هر گاه خشمگین شد ، خشمش او را از مرز حق بیرون نبرد 3- و هر گاه قدرتمند شد ، قدرتش دست اورا به چیزی که حق او نیست دراز ننماید . »

6- «سوگند به خدا شیعه ما نیست ، مگرکسی که پرهیزگار بوده وازخدا اطاعت کند .»

7-« به ولایت ودوستی ما جزازراه انجام عمل نیک وپرهیزکاری نمی توان رسید.»

8- « بد بنده ای است آن بنده ای که دو رو و دو زبان است ، در حضور برادر دینیش ، او را می ستاید ( و در تعریف او از حدّ می گذراند ) و در غیاب او ، گوشت او را ( به غیبت کردن ) بخورد ، اگر آن برادر دینی ثروتمند شود بر او حسد نماید ، و اگر گرفتار شود ، دست از یاری او بردارد . »

 

جلوه هایی از رفتار امام باقر (ع)

امام باقر (ع) در همه ی برخوردها و رفتار و کردا ر خود ، اصول اخلاق و ارزش های عالی انسانی را رعایت می کرد ، و هرگز از حدّ و مرز خوی نیک و ویژگی های یک انسان کامل ، خارج نشد ، در اینجا نظر شما را به نمونه هایی از کمالات و جلوه های رفتاری امام باقر (ع) جلب می کنیم:


عبادت و بندگی خدا

امام باقر (ع) قبل از هر چیز بندۀخالص خدا بود ، و همواره در یاد و پرستش خدا به سر می برد و هیچ چیز او را از بندگی خالص و عبادت بی شائبۀخدا باز نمی داشت .

روایت شده : امام باقر (ع) برای انجام حج ، از مدینه به سوی مکه رهسپار می شد ، وقتی که در مکه وارد مسجد الحرام می گردید و به کعبه نگاه می کرد ، بلند بلند می گریست ، سپس طواف کعبه می نمود ، و پس از طواف در مقام ابراهیم ، نماز می خواند ، وقتی که سر از سجود بر می داشت ، دیده می شد که محل سجده اش بر اثر اشک بسیار تر شده است ، و آن حضرت وقتی که خنده می کرد ، متوجه خدا شده ، عرض می کرد :

« خدایا بر من خشم نکن . »

امام صادق (ع) فرمود : « هنگامی که چیزی را پدرم غمگین می نمود، امر می کرد تا زنان و کودکانش ، جمع شوند، سپس دعا می کرد و آنها آمین می گفتند »

امام باقر (ع) می فرمودند : « هیچ چیزی در پیشگاه خدا محبوبتر از سؤال و تقاضا از درگاه خدا نیست ، دعا به قدری اثر بخش است که قضای الهی را هیچ چیز جز دعا دفع نمی کند . »

 

اخلاق نیک

امام باقر (ع) د رعایت اخلاق نیک و صفات عالی انسانی ، نمونه ای از انسان های بسیار بر جسته بود ، و علم را با حلم و تحمل و خویشتن داری آمیخته بود ، چنانکه خود فرمود :

« هیچ چیزی با چیز دیگری آمیخته نشد که زیباتر از مخلوط شدن حلم با علم باشد . »

 

کار و کوشش

امام صادق (ع) فرمود : محمد بن منکدر می گفت : باور نداشتم علی بن الحسین (ع) پسری به یادگار بگذارد که فضل و دانشش مانند خود او باشد ، تا اینکه پسرش محمد بن علی را دیدم ، پس من خواستم او را موعظه کنم و اندرز دهم ، او مرا موعظه کرد .

اصحابش گفتند : « به چه چیز تو را موعظه کرد ؟ »

محمد بن منکدر گفت : من در ساعتی که هوا بسیار گرم بود ، به جایی از اطراف مدینه بیرون رفتم ، و درراه به محمد بن علی (امام باقر (ع) )برخوردم ، و او مردی تنومند بود ، دیدم دست بر دوش دو تن از غلامانش نهاده و به آنها تکیه داده است ، من با خود گفتم : « بزرگی از بزرگان قریش ر این هوای گرم ، با این حال برای بدست آوردن مال دنیا بیرون آمده ، هم اکنون او را موعظه خواهم کرد ؟ »

نزدیک رفته ، بر او سلام کردم ، و او هم نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام مرا داد ، به او گفتم : « خدا کارت را سامان دهد، بزرگی از بزرگان قریش ، در این هوای گرم با این حال ، برای طلب دنیا بیرون آمده اگر اکنون مرگ تو فرا رسد ، و در این حال باشی ، چه خواهی کرد ؟ »

آن حضرت دست از دوش آن دو غلام بر داشت و روی پا ایستا و فرمود : « سوگند به خدا اگر مرگ من ، در این حال فرا رسد ، وقتی به سراغم آمده که در حال اطاعت خداوند هستم ، تا به این وسیله ( کار و کشاورزی) نیازهای خود را از تو و از مردم ، دور می سازم ، همانا که من آنگاه ازمرگ می ترسم که وقتی به سراغم آید که در حال معصیتی از معصیت های خدا باشم . »

من که این پاسخ را از امام باقر (ع) شنیدم ، گفتم :

« خداوند تو را بیامرزد ،خواستم تورا نصیحت کنم ، تومرا نصیحت کردی .»

 

پنج دستور امام باقر(ع) به شیعیان

گروهی از شیعیان ، می خواستند از حجاز به عراق بروند ، در مدینه به حضور امام باقر (ع) رسیدند و تقاضا کردند تا آن حضرت ، آنها را نصیحت کند ، امام باقر (ع) آنها را چنین نصیحت کرد :

1باید توانمندان شما به ناتوانان کمک کند.

2- باید ثروتمنانتان به مستمندان نیکی نمایند .

3 - رازوامر(امامت )ما را آشکار نسازید( چرا که عصر تقیه بود ، و تشیّع در خطر شدید طاغوت های زمان قرار داشت . )

4- وقتی که حدیثی از ما به شما رسید ، توجه و دقت کنید که اگر یک یا دو دلیل ازقرآن ، برایش جستید ، آنرا بپذیرید وگرنه نسبت به آن توقف کنید سپس در فرصت مناسب ، از ما بپرسید تا صحت آن بر شما روشن گردد.

5- بدانید که پاداش هر کس از شما که در انتظار این امر (ظهور قائم آل محمد (ص) ) باشد ، مانند پاداش روزه دار شب زنده دار است ، و کسی که به قائم ما برسد و در رکاب او با دشمن بجنگد ، و دشمن ما را بکشد ، پاداش بیست شهید را دارد ، و کسی که در این مسیر کشته شود ، پاداش بیست و پنج ، شهید را دارد .

 

دو نمونه از نهی منکر امام باقر (ع)

ابو بصیر می گوید : در کوفه به یکی از بانوان ،قرائت قرآن یاد می دادم ، روزی در یک موردی با او شوخی کردم ، پس از مدتی در مدینه به محضر امام باقر (ع) رسیدم ، مرا سرزنش کرد و فرمود : « کسی که در جای خلوت گناه کند ، خداوند نظر رحمتش را از او بر می گرداند ، آن چه سخنی بود که به آن بانو گفتی ؟!»

از شدت شرم، سرافکنده شدم و توبه کردم ، امام باقر (ع) به من فرمود : « مراقب باش که دیگر تکرار نکنی و با زنان نامحرم شوخی ننمایی.»

ابو صباح کنانی یکی از شاگردان بر جستۀ امام باقر (ع) روزی به در خانه آن حضرت آمد ، و در را زد ، یکی از کنیزان خانۀ امام به پشت در آمد تا در را باز کند ، ابو صباح با دست بر سینه برآمدۀ او زد و گفت : « به مولایت بگو من هستم .» ( به این ترتیب با نهادن دست بر سینه او گناه کرد ) .

در همین هنگام امام باقر (ع) در میان خانه با صدای بلند فرمود : « ای مادر مرده ! وارد خانه شو . »

ابو صباح وارد خانه شد و به امام عرض کرد : « قصد گناه نداشتم ، بلکه می خواستم بر ایمانم در مورد شما « که آیا از پشت پرده ها اطلاع دارید یا نه ؟ ) بیفزایم .»

فرمود : « راست می گویی ، اگر می پندارید که این دیوارها جلو دید ما را می گیرند ، چنان که جلو دید شما را می گیرند ، پس بین ما و شما چه فرق است ، بپرهیز که بار دیگر چنین گناهی را مرتکب نشوی . »

 

وصیّت سیاسی امام باقر (ع)

محدّث عالی مقام ، کلینی به سند موثّق نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود : پدرم (امام باقر (ع) ) چنین وصیت کرد : « بخشی از اموال مرا وقف کن تا ده سال در سرزمین مِنی ، در موسم حج برای من عزاداری و گریه کنید ، و برای مظلومیت من، زاری نمایند »

براستی چرا امام باقر (ع) این وصیّت را نمود ؟ چرا او وصیّت نکرد که در مدینه در کنار قبرش ، عزادری کنند ؟ و چرا وصیّت کرد که فقط در موسم حج ، آن هم در «منی » برای او عزاداری نمایند ؟

پاسخ این چراها آن است که : « آن حضرت می خواست در مراسم حج ، که مسلمانان از اطراف و اکناف به مکه آمده اند و اجتماع کرده اند به نام عزاداری ، مجلسی به پا کنند ، تا در آنجا مسائل سیاسی و حقوقی ، مطرح شود ، و انگیزه های مظلومیّت امامان اهل بیت (ع) روشن گردد» ، بنا براین این وصیبت جنبۀ سیاسی داشته است .

 

وصیت های دیگر امام باقر (ع)

امام باقر(ع) وصیت کرد که معادل هشتصد درهم در ایّام سوگواری او خرج کنند ،و چنین وصیتی را سنت می دانست ، زیرا رسول خدا (ص) بعد از شهادت جعفر طیّار (ع) فرمود : « برای فرزندان او غذا ببرید ، زیرا آنها سر گرم عزاداری هستند . »

نیز این وصیت را در کاغذی نوشت :« مرا در سه جامه کفن کنید ، یکی از آنها همان ردای حبره باشد که با آن نماز جمعه می خوانم ، و جامۀ دیگر و پیراهنی که دارم . »

امام صادق (ع) به پدرعرض کرد: « چرا این وصیت (کوتاه ) را می نویسید ؟ » فرمود : « می ترسم اطرافیان بر تو چیره شوند ، مرا با چهار یا پنج جامه، کفن کند ، با همان سه جامه مرا کفن کن ، و عمامه ام را بر سرم بگذار ، ولی بدان که این عمامه ، جزء کفن نیست. »

نیز روایت شده : امام باقر (ع) در ساعات آخر عمر ، کتابها و سلاح و آثار انبیاء و ودایع آنها را به امام صادق (ع) سپرد ، و ساعات آخر ، به امام صادق (ع) فرمود : « چند نفر به عنوان شاهد در اینجا ، حاضر کن . »

امام صادق (ع) چهار نفر از قریش را حاضر کرد ، که در میان آنها نافع غلام آزاد شدۀ عبدالله بن عمر نیز بود ، فرمود : بنویس :

« این وصیتی است که یعقوب به پسرانش نمود ، ای فرزندان من ، خداوند این آیین پاک را برای شما بر گزیده است ، و شما جز به آیین اسلام ( تسلیم شدن در برابر حق ) از دنیا نروید . »

و وصیت محمد بن علی به جعفر بن محمد (ع) ، و به او امر کرد که مرا با رو پوشی که با آن نماز جمعه می خواندم کفن کن ، و عمامه ام را بر سرم بگذار ، و قبرم را چهار گوش قرار بده و آن را به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کن ، و هنگام دفن ،بند کفن را باز کن . » ( و طبق روایت دیگر فرمود : و آب بر سرقبرم بپاش ).

سپس به شاهدان فرمود : « خدا شما را رحمت کند اکنون روید .»

امام صادق (ع) عرض کرد : « آوردن شهود برای چه بود ؟ »

فرمود : « خواستم آنها بدانندکه من به تو وصیّت کردم ، و وصّی من تو هستی ، تا همین وصیت ، برای تو حجّت باشد . »

و درروایت دیگرآمده فرمود : « خوش نداشتم ، افرادی بگویند ، امام باقر ( ع) به امام صادق (ع) وصیّت نکرد ، خواستم همین وصیّت برای تو حجت باشد ، و مردم بدانند که تو وصیّ و جانشین و امام بعد از من هستی.»

 

شهادت امام باقر (ع)

امام با طرح مر موز و مخفیانۀ هشام بن عبد الملک ، مسموم شده و به شهادت رسید ، ولی زهر دهنده و چگونگی آن به روشنی مشخّص نیست .

بعضی می نویسند : ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبد الملک نوۀ برادر هشام ، آن حضرت را مسموم نمود .

و به گفتل بعضی زید بن حسن که با امام باقر (ع) خصومت داشت ، به دستور هشام بن عبد الملک ، زهر را بر زین اسب مالید ، و اسب را به حضور امام باقر 0ع) آورد ، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد ، آن حضرت ناگزیر سوار شد ، و آن زهر در بدن او اثر کرد ، به گونه ای که رانهایش متوّرم شد و سه روز بستری گردید ، و سرانجام به شهادت رسید .

امام صادق (ع) می گوید : آخرین روز عمر پدرم امام باقر (ع) بود ، وصیّت های خود را کرد ، به او عرض کردم « پدر جان از آن روز که بستری شده ای هیچگاه شما را مثل امروز سالمتر ندیدم ، و هیچ گونه نشانۀ مرگ از چهرۀ شما دیده نمی شود .» فرمود : پسرم ! آیا صدای پدرم علی بن الحسین (ع) را نشنیدی که از پشت دیوار مرا طلبید و فرمود :

« ای محمد ! به سوی ما بیا و شتاب کن.»

شب شهادت امام باقر (ع) فرا رسید ، امام صادق (ع) به اطاق پدرش امام باقر (ع) آمد ، دید در حال مناجات با خداا ست ، با دست اشاره کرد که ساعتی بعد بیا ، ( تا مناجاتش تمام شود ) پس از ساعتی امام صادق (ع) به بالین پدر آمد ، امام باقر (ع) فرمود : « امشب آخرین شب عمر من است ، هم اکنون پدرم امام سجاد (ع) آمد شربتی گوارا آورد و فرمود : « پسرم ! از این شربت بیا شام ، که خداوند وعده داده همین امشب روحت را را قبض کند . »

به این ترتیب آن امام بزرگوار شربت گوارای بهشتی را نوشید و شکوهمندانه به لقاءالله پیوست .

نتیجه گیری

از این تحقیق نتیجه می گیریم که در عصر امامان قبل از امام باقر (ع) فرصتی برای تشکّل شیعیان و تنظیم و تنقیه فقه اسلامی از راه صحیح ، بدست نیامد ،و این علوم در زیر خاکهای تیره و تاری که به وجود آورده بودند قرار گرفته است . امام باقر (ع) نخستین امامی بود که با دست زدن به انقلاب فرهنگی در سطح وسیع ، خاک های مذکور را شکافت . و با تربیت شاگردان بر جسته ، به تأسیس حوزۀ علیه پرداخت و هستۀ مرکزی حوزه را استوار ساخت ، که پس از او فرزندش امام صادق (ع) بر رونق و گسترش آن افزود .

عنایت خاصّ پیامبر(ص) به اینکه امام باقر(ع) سرزمین علم را می شکافد ، و زوایا و اسرار علم را آشکار می کند ، بیانگر علم حقیقی اسلام یعنی همان تشیّع و محتویات تشیع است .

امام باقر (ع) نه تنها هیچ گونه سازش و ارتباطی با خلفا و طاغوتیان نداشت ، بلکه در هر فرصت مناسبی ، اعتراض خود را نسبت به آنها آشکار می ساخت ، و تاکتیکها و تقیّۀ امام نسبت به حفظ شاگردانش ، حکایت از آن دارد که طاغوتیان از روش و شیوۀ آن حضرت ، هراسناک بودند از این رو او و شاگردانش را با تهدید و ضرب و شتم ، در سانسور و خفقان قرار می دادند ، اگر امام باقر (ع) در سیاست دخالت نمی کرد ، چنین وضعی هرگزبه پیش نمی آمد ، امام در عین حال ، با انقلاب فرهنگی و تعقیب نهضت فکری تشیّع سرخ علوی به مبارزۀ خود ادامه می داد تا آنکه او را به شهادت رساندند.

 

 

 

 

 

 

 

 

شعر در مورد امام باقر(ع)

قلبِ خود را کرده‌ام نیمی و اشکم جاری است
نیمِ آن شاد است و نیمی غرق آه و زاری است
یک طرف از کربلا دارای زخمِ کاری است
قسمتی از شوق این گل، محوِ در دلداری است
این چنین حال و هوایی در وجودم نادر است
عاشقان میلادِ زیبای امامِ باقر است
شد طوافِ عرشیان مستانه بر گِردِ سرش
گشته زین العابدین مدهوش بوی عنبرش
هر دمی دلخون نماید با دو چشمانِ ترش
فاطمه بنتِ امام مجتبی را مادرش
یعنی ای مادر بدان من نینوایی می‌شوم
عاقبت من کودکی کرب و بلایی می‌شوم

حديث از امام باقر(ع)

1- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (166)

--------------------------------------------------------------------------------

2- تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (167)

--------------------------------------------------------------------------------

3- سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (170)

--------------------------------------------------------------------------------

4- چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص(172)

--------------------------------------------------------------------------------

5- نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص(172)

--------------------------------------------------------------------------------

6- سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است : از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی ، به کسی که از تو بریده است بپیوندی ، و هنگامی که با تو به ندانی رفتار شود ، بردباری کنی .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

--------------------------------------------------------------------------------

7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

--------------------------------------------------------------------------------

8- دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

--------------------------------------------------------------------------------

9- هیچ بنده ای عالم نیست ، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زیردست خود را خوار نشمارد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

--------------------------------------------------------------------------------

10- هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (175)

 http://daneshjooqom.4kia.ir/

  انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 516

برچسب های مهم

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما