مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1493
  • بازدید دیروز : 1490
  • بازدید کل : 13160181

استرپتوکوکوس


استرپتوکوکوس

ايتولوژي (علت)

استرپتوکوکوپسي يک يک کولسي ميکروب مثبت از خانواده streptololcaaeae است و معمولاً به صورت جفت يا زنجيره و مخصوصاً در مايعات ديده مي شود. بسياري از اعضاي جنسي streptococcus براي انسان ها و حيوانات بيماري زا هستند. بعضي از گونه ها بين انسان و حيوان مشترک هستند.

 

واژگان و شناسايي استرپتوکوکي:

دسته بندي گونه استرپتوکوکي پيچيده است و گاهي اوقات گمراه کننده است. بسياري از گونه هاي جديد به تازگي به جنس استرپتوکوک اضافه شده اند و انواع گونه ها را دسته بندي کرده اند. در دهه 1990 بعضي گونه هاي استرپتوکوک از جنس جديد لاکتوکوک و انتروکوک حذف شدند. اخيراً 6 جنس جديد شناسايي شده اند.

اين جنس ها در اصل حاوي ارگانيسم هايي هستند که قبلاً به جنس استرپتوکوک متعلق بودند.

شناسايي باليني استرپتوکوکي تا حدي براساس واکنش هاي خوني در آگار خون و گروه بندي Lancefield است. سه نوع هموليز وجود دارد. بتا، آلفا و گاما.

استرپتوکوکي هموليزي بتا سلول هاي قرمز دور کلوني را کاملاً فلج مي کند. اين باکتري ها بيماري استرپتوکوکي حادتري به وجود مي آورند. استرپتوکوکي هموليزي آلفا هموليز سبزي دور کلوني به وجود مي آورد که با کاهش هموگلوبين سلول قرمز همراه بود.

هموليتر گاما عبارتي است که براي کلوني هاي غير هموليزي به کار مي رود. در بسياري موارد براي تمايز هموليز آلفا از گاما ارزش کمي دارد. بسياري از گونه ها را مي توان غير هموليز بتا به حساب آورد. هموليز براي شناسايي گونه خيلي معتبر نيست. گونه و سن سلول هاي قرمز و ساير خصوصيات محيط و شرايط کشت به هموليز اثر مي گذارند.

بعضي گونه ها تحت بعضي شرايط هموليز بتا هستند ولي تحت شرايط ديگري هموليز آلفا يا بدون هموليز هستند.

گروه بندي Lancefild براساس شناسايي سرولوژي آنتي ژن هاي ديواره سلول و در استرپتوکوکي گروه B براساس آنتي ژن هاي کپسولي است. اين دسته بندي 20 سرو گروه را شناسايي مي کند که با حروف A تا H و K تا V شناسايي مي شوند.

چند گونه استرپتوکوکي موجود است که آنتي ژن گروه لانس فيلد ندارند و بعضي ها آنتي ژن هاي جديدي دارند. گروه هاي لانس فيلد لزوماً با گونه استرپتوکوکي مطابقت ندارند و اعضاي يک گونه به بيش از يک گروه لانس فيلد تعلق دارند و اعضاي يک گروه لانس فيلد به چند گونه مختلف تعلق دارند.

فقط يک گونه (s.agalactia ، گروه B) را مي توان به وسيله گروه لانس فيلد آن شناسايي کرد. هر چند پاتوژن انسان به نام s.pyogene استرپتوکوک گروه A هموليز بتا معروف است و به استرپتوکوک گروه A معروف است.

چه نوع استرپتوکوک هايي بين انسان و حيوان مشترک هستند؟

شناسايي گونه مشترک بين انسان و حيوان و اهميت شان براي انسان کار مشکلي است. بعضي گونه ها را نمي توان با روش هاي معمولي شناسايي کرد. در بسياري موارد، نمونه هاي باليني به وسيله گروه لانس فيلدشان شناسايي مي شوند. نه در سطح گونه. حتي وقتي گونه اي در انسان و حيوان شناسايي شود، انواع مختلفي از آن وجود دارد و سرايت بين گونه خيلي نادر مي شود.

مشکل ديگر اين است که بعضي گونه ها بخشي از فلوراي نرمال انسان و حيوان هستند. چند گونه که در حيوانات وجود دارند بين انسان و حيوان مشترک هستند:

  • eauisubsp (هموليز- بتا، گروه، لانس فيلد) پاتوژن فرصت طلبي است که در بسياري گونه ها عفونت به وجود مي‌آيد/
  • s.suis (بدون هموليز- بتا، گروه R ، S و T لانس فيلد) ارگانيسم فراوان و بيماري زا مخصوصاً در خوک ها است . حداقل 35 سروتيپ از آن ويرولانس متفاوت دارند، نوع 2 معمولاً در نمونه هاي باليني خوک ها ديده مي شود. ولي در مناطق جغرافيايي متفاوت است. نوع 2 معمولاً از انسان ها بدست مي آيد.
  • S.iuiae (هموليز بتا، بدون آنتي ژن گروه لانس فيلد) بيماري مشترک بين انسان و حيوان از ماهي است. ويرولانس دارد و فراوان است.
  • S.cauis (هموليز – بتا، گروه c لانس فيلد) پاتوژن فرصت طلب در سگ ها و ساير گونه ها است.

بعضي استرپتوکوک ها با انسان ها سازگاري دارند و منبع طبيعي در حيوانات ندارند بلکه به انسان ها منتقل مي شوند. حيوانات کلوني شده مي توانند عفونت را به انسان منتقل کنند. S.pyogene پاتوژن انسان است که فارينژيت بيماري پوست و ساير عفونت ها را به وجود مي آورد. S.pyogene انسان ها مي تواند باعث شيوع بيماري انسان شود.

s.pyogene را حداقل از يک نمونه از خانواده سگ بدست آورده ايم. فارينژيت عود شونده استرپتوکوک در اين خانواده وقتي درمان شد که سگ را به همراه ساير اعضاي خانواده درمان کرديم. اين نمونه ها غير عادي هستند. در يک تحقيق نمونه هاي s.pyogene را از حيوانات خانگي بدست آورند.

بعضي استرپتوکوک ها در انسان ها و حيوانات ديده شده اند ولي سرايت بين انسان و حيوان وجود ندارد يا مهم نيست.

s.agalactiae (هموليز- بتا، گروه B لانس فيلد) علت مهم عفونت هاي انسان مخصوصاً مننژيت عفونت و پنوموني نوزاد است. و در حيوانات مثل گاو، اسب، سگ و خرگوش، خوک و موش ديده شده است و علت اصلي مننژيت درگاوها است. هر چند نوعي که در انسان ها بيماري به وجود مي آورد از لحاظ بيوشيميايي، متابوليکي و سرولوژي از نوعي که بيماري حيوان به وجود مي آورد متفاوت است.

اکثر نمونه هاي انسان به وسيله s.agalactiae به وجود مي آيند که حاملان انسان بي نشانه را کلوني مي کنند و از انسان به انسان سرايت مي کنند. سرايت بين انسان و حيوان نادر است و اگر وجود داشته باشد اهميت ندارد.

اهميت سرايت بين انسان و حيوان بعضي گونه هاي استرپتوکوک هنوز معلوم نيست. هر چند اين گونه‌ها در حيوانات و انسان ها ديده مي شوند حتي اگر انسان ها به وسيله نمونه هاي حيواني نامعلوم آلوده شوند.

گروه s.bovis (خمير هموليز- بتا، گروه D لانس فيلد) حاوي نمونه هاي زير است:

همين اواخر معلوم شد اين ارگانيسم ها به s.bovis تعلق دارند و انواع شان را هنوز نمي دانيم ارگانيسم هاي گروه s.bovis در کشت خون بيماران انسان مبتلا به اندوکارديت، عفونت مجراي تناسلي، استئوميليت و عفونت و ساير عفونت ها ديده شده اند. آنها فلوراي نرمال انسان و حيوان هم هستند.

s.pnenmomiae (بدون هموليز بتا، جزء گروه لانس فيلد نيست) پاتوژن مهم انسان است که مي‌تواند پنوموني، مننژيت، سينوزيت و ساير بيماري ها به وجود آورد. و بيماري تنفسي در اسب ها به وجود مي آورد. نمونه هاي نوع 3 را در اسب ها ديديم که به هم نزديک بودند ولي از پنوموني نوع 3 انسان متفاوت است. s.pnenmomiae پاتوژن تنفسي يا معمولي است مخصوصاً در خوک و موش.

در يک نمونه عفونت و ارتريت عفوني در گربه، اين ارگانيسم از انسان اهل خانواده منتقل شد.

s.dysgalactiae (هموليز بتا، گروه A ، C ،‌G و L لانس فيلد) پاتوژن مشترک انسان و حيوان است و انواع بيماري ها را به وجود مي آورد. گروه vividan يک گروه خيلي متفاوت از استرپتوکوکي است که با سرم گروه لانس فيلد واکنش نمي دهد. بسياري از آن ها هموليز- آلفا هستند. آنها تقريبا 26 گونه هستند ولي شناسايي قطعي گونه مشکل است.

اين باکتري ها را مي توان در دهان، معده، روده و واژن انسان هاي سالم ديد. اين ها را مي توان از بيماران مبتلا به اندوکارديت، نوتروپني مبتلا به سرطان و ساير عفونت بدست آورد. بعضي گونه ها بين انسان و حيوان مشترک هستند ولي تعيين آن کار سختي است.

 

استرپتوکوکي که بين انسان و حيوان مشترک نيست:

چند گونه استرپتوکوک در حيوانات ديده شده اند که در انسان ها ديده نشده اند مثل نمونه هاي زير:

S.equi (هموليز بتا، گروه c لانس فيلد) که stvangle و ساير بيماري ها در اسب به وجود مي‌آورد.

S.nys gatactiae (غير هموليز بتا، گروه c لانس فيلد) انواع عفونت در حيوانات را به وجود مي‌آورد مثل مننژيت در گاوها

S.phocae (هموليز بتا، گروه c و f لانس فيلد) که از خوک دريايي گرفته شده است ولي تاکنون در انسان ها ديده نشده است.

S.didelphis (هموليز بتا، بدون آنتي ژن گروه لانس فيلد) از اپاسم گرفته شده است و تاکنون در انسان ها ديده نشده است.

بعضي انواع استرپتوکوک قبلا بين انسان و حيوان مشترک بودند ولي نمونه هاي انسان را طبق تحقيقات ژنتيک دوباره دسته بندي کرديم. براساس عفونت هاي انسان که در گذشته اعلام شده اند. S.acidominumus (بدون هموليز بتا) بين انسان و حيوان مشترک بود. هر چند نمونه هاي انسان را به تازگي در دسته F.sourkii دسته بندي کرديم که فقط در انسان ديده شده است.

S.ubevis (بدون هموليز بتا علت ماستين گاوي است (التهاب پستان) و بين انسان و حيوان مشترک نيست. همه نمونه هاي S.ubevis قبلاً در انسان ها اعلام شده اند که جزء دسته U.sangunius قرار گرفتند و پاتوژن مهم انسان هستند ولي تاکنون در حيوانات ديده نشده است.)

 

توزيع جغرافيايي:

استرپتوکوک مشترک بين انسان و حيوان را مي توان در سرتاسر دنيا در ميزبان هاي حيواني شان ديد ولي عفونت هاي انسان در مناطق محدودي ديده مي شوند. s.suis در خوک هاي ايالات متحده ديده شده است ولي در انسان ها ديده نشده است.

بيشتر عفونت هاي s.iniac تاکنون در آمريکاي شمالي ديده شده اند. در سرتاسر دنيا نوع 2 خيلي شايع است که در خوک هاي خيلي بدحال ديده مي شود. هر چند ساير سروتيپ ها در بعضي کشورها مهم هستند. نوع 9 در بلژيک و هلند و نوع 1 و 14 در انگلستان فراوان هستند.

 

سرايت يا انتقال:

استرپتوکوک معمولا به صورت بخشي از فلوراي نرمال انسان و حيوان حمل مي شود. و به خاطر مکانيسم هاي دفاعي غير خاص و رقابت با ساير ارگانيسم ها شمارشان کم است بعضي گونه ها بيماري زا هستند و وقتي اين مکانيسم ها نتوانند مقاومت کنند يا گونه جديدي بدست آيد ويرولانس به وجود مي‌آيد.

s.equi در لوزه ها، بالاي مجراي تنفسي، پوست و مجراي ادرار اسب ها همزيستي است و به وسيله انواع مکانيسم ها منتقل مي شود مثل اثروسل و عفونت هاي زخمي، و در حاملان سالم بعضي از گونه ها هم ديده شده است. سرايت به انسان به وسيله اثروسل و خوردن يا از راه پوست انجام مي شود. چند نمونه در هنگ کنگ به خاطر خوردن گوشت خوک خام يا پخته بود.

نمونه هايي هم پس از تماس با اسب ديده شده است. به علاوه سرايت از راه عوامل انتقال بيماري ممکن است يک عفونت در مرد سالمند بدون تماس با حيوان و خوردن محصولات لبني پاستوريزه نشده يا گوشت ديده شد بلکه به خاطر کود اسب بود که براي باغچه اش تهيه مي کرد.

s.suis بين خوک ها با تماس مستقيم اثروسل، عوامل انتقال بيماري و خوردن منتقل مي شود. در خوک هاي حامل بي نشانه اين گونه در لوزه ها و مجراي تنفسي ديده مي شود. و در مجراي توليد مثل خوک هم ديده مي شود. حاملان بي نشانه عفونت را به ساير خوک ها در تماس مستقيم منتقل مي کنند. بيشتر عفونت ها بين خوک هاي از شير گرفته ديده مي‌شوند. خوک هاي نوزاد در طول زايمان بيمار مي‌شوند.

s.sius تا مدت زمان خاص در مدفوع گردو خاک و لاشه حيوان زنده مي ماند مخصوصا در صورت رطوبت، و شرايط سرد. و تا يک هفته در مدفوع خوک زنده مي ماند و در لاشه تا 2 هفته و در حشرات تا 5 روز زنده مي ماند.

بيشتر عفونت هاي انسان از طريق بريدن و زخمي شدن پوست روي مي دهند. S.canis پاتوژن فرصت طلب و همزيستي در پويت نزديک مخاط سگ و ساير گونه ها است. سرايت S.canis به انسان مستلزم تماس بين آنها است بيشتر نمونه ها با کلوني شدن روي زخم هاي باز يا خراش يا در گاز گرفتگي سگ ديده شده اند.

روش هاي سرايت و منبع s.iniae در ماهي ها معلوم نيستند. حاملان بي نشانه هم ديده شده اند و سرايت افقي در طول شيوع ديده شده است. عفونت s.iniac در انسان ها در اصل با آسيب ديدن و زخمي شدن پوست هنگام کار با ماهي تازه مرده روي مي دهد.

يک عفونت هوايي است که با تماس مستقيم با ترشحات آلوده بيني و گلو يا با زخم هاي عفوني روي مي دهد. اين گونه ممکن است به صورت بي نشانه حمل شود مخصوصاً در کودکان ولي حاملان زير باليني کمتر اين باکتري را منتقل مي کنند تا افراد بيمار، عوامل انتقال بيماري در سرايت نقشي مهمي ندارند.

 

عفونت زدايي (ضد عفوني کردن):

استرپتوکوک به وسيله مواد شوينده و ضد عفوني کننده ها به راحتي کشته مي شود. ضد عفوني کننده‌هاي موثر شامل موارد زير هستند:

سديم هيپوکلريت %1، اتانول % 70، فرمالدهيد، گلوتاراکدهيد و ضد عفوني کننده هاي بر پايه يد، آنها به گرماي مرطوب يا خشک حساس هستند.

 

عفونت در انسان ها:

دوره انکوباسيون

دوره انکوباسيون طبق شکل بيماري فرق دارد. دوره انکوباسيون براي عفونت s.iniac از کمتر از 14 ساعت تا تقريباً 2 تا 3 ساعت فرق دارد.

عفونت هاي s.ptogene از طريق غذا بدست مي آيند و پس از 1 تا 3 روز نشانه دار مي شوند. مننژيت حاد باکتري ظرف چند ساعت تا چند روز روي مي دهد. سندرم شوک سمي استرپتوکوک نوعي بيماري پيش حاد است که ظرف چند ساعت مهلک مي شود.

 

علائم باليني:

استرپتوکوک در انسان ها انواع بيماري ها را به وجود مي آورد مثل فارينژيت، پيودم، آبسه، سلوليت،‌اندوکارديت، پلي ارتريت، پنوموني و عفونت، بيشتر عفونت هاي انسان با گروه A روي مي‌دهد و معمولاً s.pyogene هستند. درصد کمي از عفونت ها به وسيله گونه هايي از ساير گروه هاي لانس فيلد روي مي دهند.

فارينژيت استرپتوکوک در انسان ها خيلي شايع است. علائم شايع آن شامل درد هنگام بلعيدن و قورت دادن التهاب لوزه، تب زياد، سردرد،‌ تهوع، استفراغ، ناخوشي هستند. بيماري که همراه با جوش و دانه باشد به تب داغ يا اسکارلت معروف است. سندرم شوک سمي استرپتوکوک نوعي بيماري شديد و مهلک است که با شوک، و از کار افتادن چند عضو همراه است.

علائم اوليه شامل تب، گيجي و دانه هاي پوستي در قسمت زيادي از بدن هستند. بيشتر بيماران با سندرم شوک سمي گروه C، G دچار بيماري هاي اصلي تر هستند مثل بيماري قلبي- تنفسي، ديابت قندي، تومور و بدخيمي بيماري کبد و نارسايي کليه. التهاب نيام نکروزآور نوعي بيماري شديد و تهاجمي است که با درد شديد بدن و تخريب بافت مثل عضلات، چربي و پوست همراه است. علائم اوليه شامل تب، درد شديد، و تورم و قرمزي سايت زخم هستند. التهاب نيام نکروزآور مي تواند مهلک باشد.

پنوموني اتو ايمني پس از چند عفونت استرپتوکوک روي مي دهد. تب روماتيک پس از عفونت s.pyogene ديده مي شود. گلومرولوتقريت پس از استرپتوکوک پس از عفونت با s.pyogene و s.equi ديده مي شود.

باکتري گروه D لانس فيلد با بيماري حاد و خود خوب شونده معده، ورده همراه است که با اسهال، انقباض شکم، تهوع، اسهال،‌ تب، تب و لرز و گيجي ديده مي شود. بيماري از راه غذا بدست مي آيد و معمولا دوره انکوباسيون آن 2 تا 32 ساعت است. گروه D لانس فيلد حاوي گروه s.bovis و بعضي از انتروکوکي ها مثل E.avium m E.duvans, E.faecium, E.faecalisاست (انتروکوکي فلوراي نرمال است و پاتوژن هاي فرصت طلب در مجراي معده- روده و ساير سايت ها ديده مي شوند.)

 

S.pyogene

شايع ترين علت فارينژيت استرپتوکوک است و عفونت هاي پوستي ملايم به وجود مي آورد مثل پيودم، زرد زخم، اتيت، سينوزيت، آبسه، سلوليت، استنوميليت، آرتريت، اندوکارديت و عفونت هاي شديد مثل پنوموني، مننژيت، عفونت، التهاب نيام نکروزآور يا سندرم شوک سمي استرپتوکوک، تب روماتيک يا گلورولونفريت به خاطر s.pyogen به صورت بي نشانه حمل مي شود.

 

S.equi

S.equi را مي توان از انسان هايي که بيماري تنفسي ملايم، پنوموني، اندوکارديت، اندوفتالاميت، ارتريت عفوني، مننژيت، عفونت (سيتي سمي)و سندرم شوک سمي استرپتوکوک دارند بدست آورد.

گلومرولونفريت پس از استرپتوکوک همه ديده شده است گاهي اوقات پس از بيماري ملايم، در يک شيوع بزرگ نفريت حاد 253 نمونه به خاطر خوردن پنير پاستوريزه نشده آلوده در برزيل بيمار شدند. نفريت شديد بود و 133 نمونه تاييد شد و سه بيماري مردند و 7 آناليز اکتسابي و 96 نفر در بيمارستان بستري شدند. پنوموني، اندوکارديت، مننژيت، پرس کارديت، درد شکم در اين شيوع بزرگ ديده شدند.

 

S.suis

تاکنون S.suis با مننژيت همراه بوده است. علايم اوليه شامل انفولانزاي موقتي و علائم مننژيت مثل سردرد شديد، تب، ورتيگو، تهوع، استفراغ، گردن درد يا تغييرات ذهني مثل گيجي هستند.

پس از ريکاوري تقريباً نيمي از بيماران مبتلا به مننژيت S.suis دچار کاهش شنوايي شدند. ساير پيامدها شامل ارتريت، ورتيگو و اندوفتالاميت هستند. S.suis را از نمونه هاي اندوکارديت، سپتمي سمي بدون مننژيت و شوک عفوني بدست آورديم.

 

S.canis

عفونت انسان با اين پاتوژن خيلي کم است. هر چند، عفونت هاي انسان با اين گونه کمتر برآورد مي‌شود چون بسياري از نمونه هاي باليني فقط در گروه G ديده شده اند. استرپتوکوک گروه G را از انواع عفونت هاي انسان هم بدست آورديم مثل سندرم شوک سمي استرپتوکوک و فارينژيت استرپتوکوک، سندرم هايي که با S.canis همراه هستند شامل سپتي سمي (عفونت) مننژيت و پريتونيت هستند.

 

S.iniae

S.iniae در نمونه هاي سلوليت ديده شده است. نمونه هاي نادر استئوميليت، آرتريت عفوني، اندوکارديت، مننژيت و التهاب ديسک هاي مهره ديده شده اند.

 

انتقال:

s.pyogene از راه تماس انسان به انسان منتقل مي شود و گاهي اوقات به غده پستان گاو و سگ ها هم منتقل مي شود. سرايت بين انسان و حيوان ديده نشده است.

 

تست هاي تشخيصي:

تشخيص اوليه وقتي انجام مي شود که کوکي ميکروب مثبت به صورت جفت يا زنجيره در اسميرها،‌ بافت يا اسپيرات ها ديده شود. باکتري ها را در ترشحات گلو، زخم ها، خون، CSF يا ساير سايت ها مشاهده کرده ايم. تغييرات خصوصيات CSF شامل نوتروفيلي است که نشانه مننژيت است. سندرم شوک سمي استرپتوکوک با علائم باليني شناسايي و به وسيله کشت تاييد مي شود.

تشخيص قطعي به کشت و شناسايي ارگانيسم بستگي دارد.

استرپتوکوک را مي توان به وسيله طرح هموليزشان در آگار خون، مورفولوژي کلوني، واکنش هاي بيوشيميايي و سرولوژي براي تشخيص آنتي ژن شناسايي کرد.

استرپتوکوک هموليز بتا را مي توان به وسيله گروه بندي لانس فيلد و چند تست فنوتيک شناسايي کرد. تست ته نشيني کاپيلاري (مويرگ) تست کلاسيکي است که براي تعيين گروه لانس فيلد استفاده مي شود ولي از ساير روش ها هم استفاده مي شود.

تست هاي شناسايي سريع شامل ELISA و ايميونوفلورسان هستند. که براي شناسايي آن در گلو به کار مي‌‌روند.

شناسايي بعضي استرپتوکوک هاي غير هموليز بتا با روش هاي معمولي مشکل است.گروه بندي لانس فيلد براي بسياري از استرپتوکوک هاي بدون هموليز بتا ارزش ندارد. تست هاي معمولي نمي توانند بيشتر گونه هاي استرپتوکوک vividan را شناسايي کنند.

همه گونه هاي استرپتوکوک را مي توان به وسيله تست هاي ژنتيک شناسايي کرد مثل روش هاي PFUE, DNA-DNA و متوالي سازي ژن RNA هر چند اين تست ها در لابراتوارهاي باليني موجود نيستند.

از تعيين نوع فاژ در تحقيقات اپيدميولوژي و تحقيق استفاده مي شود ولي در لابراتوارهاي باليني موجود نيستند.

استرپتوکوک فقط با 9 گروه لانس فيلد شناسايي مي شود نه با ميزان (سطح) گونه.

گاهي اوقات از سرولوژي براي تشخيص بيماري استرپتوکوک انسان استفاده مي شود. تست هاي سرولوژي شامل تيترAso تيتر آنتي- هيالورونيداز و آنتي DNasers هستند.


درمان:

عفونت هاي استرپتوکوک را مي توان با انواع آنتي بيوتيک ها درمان کرد.

مثل پني سيلين ، آموکسي سيلين، آمپي سيلين،‌سفالوسپورين نسل سوم، و نکوهايسين و کليندامايسين. از درمان با همزمان با پني سيلين يا آمپي سيلين و آمينوگليکوزيد براي بعضي استرپتوکوک ها استفاده مي‌شود. پني سيلين ديواره سلول و ضعيف مي کند و ورود آمينوگليکوزيد را تسهيل مي کند. بعضي نمونه ها به دارو مقاوم هستند.

بعضي نمونه هاي مبتلا به گلومر و لونفريت به دياليز نياز دارند به درمان ساپورت کننده براي شوک و ساير علائم نياز است و درمان با ايميونوگلوبولين (IVIU) I.V استفاده مي شود. به دبريديمان جراحي براي بافت هاي نکروزن نياز است.

 

پيشگيري:

s.iniae و s.suis و s.canis از طريق زخم و بريدگي منتقل مي شود. پوشيدن لباس و دستکش پيشگيري کننده موقع کار با لاشه خوک توصيه مي شود. رعايت نکات بهداشتي براي کالبدشکافي خوک و پاک کردن ماهي لازم است. از تماس با زخم هاي باز حيوانات و محصولات حيواني اجتناب کنيد و زخم ها را پاک کنيد.

براي پيشگيري از عفونت هاي غذايي با s.eqni از خوردن شير خام و محصولات لبني پاستوريزه نشده اجتناب کنيد. موقع نگهداري از اسب هايي که بيماري تنفسي و ساير عفونت هاي s.equi دارند نکات بهداشتي را رعايت کنيد.


بيماري و مرگ و مير:

s.equi : عفونت هاي انسان بااين پاتوژن خيلي نادر است. در يک تحقيق آن را در %1 از 214 نفر مبتلا به علائم باليني پيدا کرديم. عفونت شديد استرپتوکوکي گروه C در انسان ها نادر است و در کمتر از %1 کل عفونت هاي باکتريايي ديده مي شود. هر چند s.equi در انسان ها نادر است ولي بعضي نويسندگان توصيه مي کنند عفونت شديدتري به وجود مي آورد تا ساير گونه ها.

بيشتر عفونت هاي s.equi موقتي هستند ولي شيوع کوچک تا زياد آن اعلام شده است. شيوع ها معمولاً با مصرف محصولات لبني پاستوريزه نشده روي مي دهند.

ميزان مرگ و مير آن طبق سندرم متفاوت است. ميزان مرگ و مير براي باکتري گروه C تقريباً % 20 تا %30 است و ميزان مهلکي مننژيت گروه C % 57 است. بسياري از نمونه هاي استرپتوکوک سندرم شوک سمي مهلک هستند حتي اگر درمان شوند.

s.suis i s.suis بين انسان و حيوان شايع نيست و تا امروز در کمتر از 100 نمونه انسان ديده شده است. هر چند، ويرولانس آن در خوک هاي ايالات متحده ديده شده است و نمونه هاي انسان در اين کشور ديده شده اند. بيشتر عفونت هاي s.suis در توليد کننده ها قصاب ها، کارگران کشتارگاه، دامپزشکان و ساير صنايع مربوط به خوک ديده شده اند.

عفونت s.suis در ميزبان هايي که ايمني کامل دارند هم ديده شده است. ميزان مرگ و مير ناشي از مننژيت s.suis که شايع ترين سندرم است %7 است. پيامدهاي جدي آن مثل کري و درتيکو شايع هستند. کر شدن در نيمي از نمونه هاي مننژيت s.suis ديده شده است. نمونه هاي مهلک سپتي سمي و شوک سمي هم ديده شده است.

هنوز معلوم نيست آيا ايمني شکل مي گيرد يا نه. عفونت مجدد و شوک عفوني مهلک در يک بيمار 15 سال پس از عفونت اول ديده شد.

 

S.canis

عفونت هاي ثبت شده s.canis در انسان ها خيلي نادر است و کمتر از 10 نمونه در متون چاپ شده است. هر چند عفونت انسان به اين نوع کمتر اعلام مي شود چون بسياري از عفونت هاي باليني فقط به صورت استرپتوکوکي گروه G اعلام مي شوند. بعضي از نمونه هاي منتشر شده انساني تأييد نشده هستند چون ديتاهاي آنها متناقض هستند.

 

S.iniae

عفونت s.iniae در کساني ديده مي شود که با کبد (جگر) يا ماهي تازه کشته شده سروکار دارند (مثلاً موقع تميز کردن و پختن) و دست شان زخمي مي شود. اين عفونت در کارگران کشت آبي ديده نشده است. بيشتر نمونه ها در سالمندان ديده مي شوند. ميانگين سني بيماران 70 سال است و از
40-81 سال متغير است.

 

S.pyogene

اين پاتوژن در انسان ها خيلي شايع است و بيش از 10 ميليون عفونت ملايم به وجود آورده است مثل فارينژيت استرپتوکوکي يا عفونت هاي پوست – بيماري ملايم در کودکان مدارس ابتدايي ديده مي‌شود. مرگ ناشي از آن خيلي نادر است.

S.pyogene در سال 2002 تقريباً 9000 نمونه بيماري تهاجمي و شديد در ايالات متحده به وجود آورد. سندرم شوک سمي استرپتوکوک و التهاب نيام نکروزآور در %6 بيماري ها ديده شده اند. ريسک بيماري شديد در سالمندان و افراد مبتلا به سرکوب ايمني بيشتر است. ميزان مرگ و مير ناشي از آن تقريباً %10- %15 در بيماري ساده و %20- %25 در بيماري التهاب نيام نکروزآور و %45 تا بيشتر از %50 در سندرم شوک سمي استرپتوکوک است.

 

گونه هاي تأثير پذيرفته (بيمار شده):

s.equi بيماري فرصت طلب و همزيست در اسب ها است.

اين ارگانيسم در حاملان سالم ساير حيوانات مثل خوک و ميمون هم ديده شده است. و از نمونه هاي باليني مثل اسب، گوسفند، گاو، بز، خوک، سگ، روباه، نخستين هاي غير انسان و پرندگان هم ديده است.

s.suis در اصل در خوک ها ديده شده است ولي در ساير حيوانات مثل گاو، گوسفند و بز و bisom هم ديده شده است.

s.canis در سگ ها و انواع ساير حيوانات مثل گربه، گاو، موش،‌ خرگوش و روباه ديده شده است.

s.iniae در دلفين هاي آب شيرين و ماهي هاي وحشي و پرورشي ديده شده است. بعضي ماهي ها مثل tilapia و barramundi به صورت بي نشانه اين ارگانيسم را دارند. شيوع بيماري در ماهي هاي ريز ديده شده است.

عفونت هاي آزمايشي آن در موش ديده شده است.

s.pyogene در گاو کلوني شده است. کلوني سازي بي نشانه در سگ هم تأييد شده است.

دوره انکوباسيون:

دوره انکوباسيون در هر بيماري متفاوت است. در سندرم شوک سمي استرپتوکوکي، حيوانات سالم ظرف چند ساعت به شدت بيمار مي شوند و ظرف 7 ساعت مي ميرند.

 

علائم باليني:

s.equi نوعي پاتوژن فرصت طلب است که در بسياري حيوانات ديده شده است و از انواع عفونت ها بدست آمده است.

s.equi در اسب ها از عفونت باکتري ثانويه بدست مي آيد. و به مجراي تنفسي و غده هاي لنفي پس از عفونت ويروسي حمله مي کند و گاهي اوقات مشابه strangle است. در موارد مشکوک مي تواند سرويسيت، متريت و بلاسنتيت (عفونت از واژن) به وجود آورد که موجب سقط مي شود. و شايع ترين علت التهاب پستان در اسب ها است و با چند عفونت ديگر همراه است مثل عفونت زخم، سپتي سمي در colt و التهاب مجراي پايين در اسب هاي جوان. التهاب مجاري پايين در اسب هاي جوان به صورت کلر روي مي دهد و به عملکردشان در مسابقه اسب سواري اثر مي گذارد.

s.equi هم پاتوژن مهمي در خوک است. و در شکل بومي موجب لنفودنديست سرويکس مي شود و با تخليه آبسه در گره‌هاي لنفي سرويکس و ساير اندام ها ديده مي شود.

بعضي عفونت ها به کج گردني پنوموني يا سپتمي سمي پيشرفت مي کنند. آبسه هاي کوچک رحم باروري و کاهش مي دهند. اپيدمي سپتمي سمي و پنوموني حاد با ميزان زياد مرگ و مير در جمعيت هاي آسيب پذير ديده مي شود.

در سال 1994 s.equi در خوک ها و ميمون هاي بالي اندونزي شايع شد بيماري اولين بار در مزرعه دامپروري خوک ديده شد و به روستاهاي اطراف و به ميمون هاي وحشي کشيده شد. سندرم هاي ديده شده در حيوانات بيمار شامل پلي ارتريت، برونشيت پنوموني، پلوريت، اسهال، اپي کارديت، اندوکارديت و مننژيت هستند.

بيشتر حيوانات بيمار ظرف چند روز مردند. هر چند شيوع آن کاهش يافت ولي در جمعيت هاي خوک و ميمون بالي وجود داشت مثل حاملان سالم.

نمونه هاي گهگاه التهاب پستان در گاو و بز ديده شده است و شيوع التهاب پستان ناشي از s.equi در گوسفند اعلام شد. در گوسفند ها التهاب پستان يک طرفه بود و با ترشحات آبکي پستان همراه بود

شير 4/1آنها پس از 5 روز از بروز علائم خشک شد و دوباره نتوانستند شير توليد کنند. به علائم سيستماتيک پي نبرديم. خوردن گوشت خام اسب که حاوي s.equi است موجب سپتمي سمي و مرگ مي شود.

s.equi را از انواع عفونت ها در ساير گونه ها مشاهده کرديم مثل پنوموني، سپتي سمي،‌ و سندرم شوک سمي استرپتوکوکدر سگ ها، آبسه و پنوموني و متريت و اندوکارديت در موش خرما و سپتي سمي در ماکيان.

 

S.suis

s.suis را خوک هاي بي نشانه حمل مي کنند ولي انواع ويرولانس تران بيماري شديدي به وجود مي آورد. نمونه هاي گهگاه پلي ارتريت يا مننژيت پري حاد و سپتي سمي در خوک هاي شير خوره ديده شده اند. s.suis مي تواند مننژيت حاد به وجود آورد و ميزان مرگ و مير آن در خوک هاي از شير گرفته و در حال رشد بيشتر است. علائم آن شامل افسردگي، انورکسي، تب، تب و لرز، گيجي، احتقان و کوري هستند.

لابي رينيت، ايت مياني و داخلي به کري و اختلال و ستيبولار ختم مي شود. به علاوه s.suis گاهي اوقات پنوموني، اندوکارديت، ميوکارديت يا سقط به وجود مي آورد. s.suis را از ساير حيوانات مثل بره هاي مبتلا به اندوکارديت، bison مبتلا به مننژيت و نشخوارکننده هاي مبتلا به ضايعات ريه بدست آورده ايم.

 

S.canis

s.canis پاتوژن فرصت طلب در سگ و گربه است.s.canisدر سگ هاي مبتلا به انواع ضايعات و بيماري ها مثل عفونت پوست، عفونت مجراي توليد مثل، پنوموني، التهاب پستان، سپتي سمي، سندرم شوک سمي ديده شده است.

s.canis و s.equi را از سگ هاي مبتلا به سندرم شوک سمي بدست آورده ايم. اين بيماري شديد با شروع حاد، پيشرفت سريع،دوره باليني کوتاه تا 7 روز و ميزان مرگ و مير زياد ديده مي شود. تب بالاي بيشتر از F ْ 105 در آنها ديده مي‌شود. علائم شامل استفراغ، سرفه، شوک، ضعف شديد، سفتي بدن، احتقان ملايم، درد شديد و گرفتگي عضله هستند.

خون ريزي خود به خود موجب خلط خوني، اپيستاکسي، و اسهال خوني مي شود. سلوليت و التهاب نيام نکروزآور در بعضي موارد ديده مي شود. مرگ هم خيلي سريع روي مي دهد.

s.canis در گربه ها عفونت هاي مختلف به وجود مي آورد مثل ارتريت، عفونت هاي زخمي، لنفادنديت سرويکس در گربه‌هاي 3 تا 6 ماهه سپتمي سمي، پنوموني، سندرم شوک سمي استرپتوکوک.

گاهي اوقات s.canis در بچه گربه ها سپتي سمي نوزادي به وجود مي آورد مخصوصاً بچه هاي بدنيا آمده از ملکه هاي جوان. گربه هاي بيمار به صورت طبيعي به دنيا مي آيند ولي وزن کمي دارند و معمولاً در 7 تا 11 روزگي مي ميرند. مرگ آنها با تب موقتي 24 ساعت قبل از مرگ همراه است. گاهي اوقات آمبليکي متورم مي شود. بيشتر از يک بچه گربه در هر زايمان بيمار مي شود ولي کل بچه گربه ها بيمار نمي شوند.

 

S.inia

s.inia مي تواند ماهي ها را بيمار کند و بي نشانه باشند. و بيماري گهگاه در بعضي گونه ها به وجود مي آورد و شيوع وسيعي در مزارع پرورش ماهي به وجود مي آورد. مننژيت انسفاليت و پانوفتالاميت از سندرم هاي شايع در ماهي trout و tilapia هستند. ضايعات پوستي و ميوزيت نکروزآور در drum قرمز ديده مي شود. اين گونه را از آبسه زير پوستي دلفين ماهي آب شيرين بدست آورده ايم.

s.pyogen انسان ها آن را بدست مي آورند و ماستيت حاد در گاوها به وجود مي آورد. بيماري در ساير گونه ها ديده نشده است.

 

سرايت:

همه انواع مشترک بين انسان و حيوان به صورت مستقيم از حيوان به انسان منتقل مي شوند. هر چند، سرايت لزوماً موجب بيماري s.equi و ... نمي شود.

پيشگيري از عفونت با s.equi يا s.canis مشکل است چون بخشي از فلوراي نرمال بعضي حيوانات هستند. واکسن هيچ کدام از اين ارگانيسم ها موجود نيست. هر چند از واکسن پاتوژن s.equi براي s.equi در خوک هايguinea استفاده مي شود. در همه گونه ها، استرس و ساير فاکتورها مي توانند احتمال عفونت را افزايش دهند و بايد اين فاکتورها را به حداقل رساند و زخم ها را تميز کرد و نکات بهداشتي را رعايت کرد.

بهداشت نامناسب و استرس در خوک ها بيماري باليني به وجود مي آورند (به وسيله s.equi). گاز گرفتن و دندان خيلي بلند ريسک بيماري را افزايش مي دهد. شيوع وقتي روي مي دهد که حيوانات بيمار به کلوني سالم حيوانات افزوده شوند و با حاملان بي نشانه مخلوط شوند.

خوک هايي که غده لنفوم سرويکس بزرگ دارند را بايد از کلوني خارج کرد يا درمان کرد تا آبسه‌هاي شان درمان شود. اگر بيماري باليني در کلوني وسيع باشد، تفکيک حيوانات ضروري است. رعايت نکات بهداشتي در طول شير دوشيدن تماس با استرپتوکوکي محيطي را کاهش مي دهد و ريسک التهاب پستان در نشخوار کننده ها را افزايش مي‌دهد.

محيط و بستر گاو را بايد تميز کرد و قبل از شير دوشيدن ضد عفوني کرد. ماشين هاي شيردوشي را بايد مرتب تميز کرد. شير دوش ها بايد دستکش دست کنند. بعضي نمونه هاي التهاب پستان s.equi در نشخوار کننده ها به خاطر شير دوشيدن با دست روي مي دهند و از تماس مستقيم با اسب و ميمون روي مي دهند.

 

S.suis

ريشه کني s.suis در گله کار سختي است. هر چند بيماري به وسيله حيوان حامل وارد گله مي شود ولي متمايز کردن ويرولانس از غير ويرولانس مشکل است. و حاملان سالم فراوان هستند. به علاوهs.suis به وسيله حشرات و گونه هاي بومي پاتوژني ملايم به وجود مي آيد که جهشي يافته اند تا ويرولانس بيشتري داشته باشند.

مديريت خوب و کاهش استرس به کاهش ريسک بيماري باليني کمک مي کند. مديريت داخل و خارج با تميز کردن و ضد عفوني کردن وسايل بين گروه ها مفيد است. و اکسن مرده يا آنتي بيوتيک‌هاي پروفيلاکتيک هم رويداد بيماري را کاهش مي دهند که به خاطر حذف نشدن عفونت از گله است.

 

S.pyogen

اين پاتوژن به وسيله انسان حامل وارد گله مي شود معمولاً از کسي که شير مي دوشد. افراد مبتلا به بيماري گلو و ساير بيماري هاي استروپتوکوک نبايد شير بدوشند يا به شير دست بگذارند. با رعايت نکات بهداشتي مي توان احتمال ورود اين پاتوژن به گله را کاهش داد.

پستان گاو و محيط حيوان را بايد تميز نگه داشت و موي پستان گاو را تميز کرد (قبل از شير دوشي) ماشين هاي شيردوشي را هم بايد مرتب تميز کرد. شيردوش هاي انسان بايد دستکش دست کنند.

 

مرگ و مير و بيماري:

s.equi ميزان مرگ و مير آن خيلي وسيع است و به شکل بيماري بستگي دارد. بيماري هاي شديد مثل سپتي سمي و سندرم شوک سمي معمولاً شديد و مهلک هستند. بيشتر عفونت ها گهگاه هستند ولي عفونت s.equi در خوک ها و ميمون ها سپتي سمي و در گوسفندان التهاب پستان به وجود مي آورد. ميزان بيماري و مرگ و مير ناشي از در شيوع سپتمي سمي خيلي زياد است.

s.equi در نشخوارکننده ها معمولاً مهلک نيست ولي موجب خشک شدن زود هنگام شير مي شود و ميزان بيماري ناشي از آن زياد است. ميزان مرگ و مير s.canis زياد است مخصوصاً در بچه گربه هاي نوزاد ولي ميزان مرگ و مير آن به %5 در سال کاهش مي يابد غير از گربه هاي فاقد ايمني.

بچه هاي ملکه هاي جوان بيشتر بيمار مي شوند.

 

S.suis

s.suis %100 خوک ها به صورت بي نشانه حمل مي کنند ولي نمونه باليني در % 2 تا %5 گله روي مي دهد. بعضي انواع در خوک ها تا 2 ماه مي مانند. نوع ويرولانس با شيوع همراه نيست مخصوصاً در کله هاي بزرگ که خيلي خوب مديريت مي شوند. و به وزن بازار خوک اثر مي گذارد. استرس آورهايي مثل تهويه ضعيف، و خوک هاي پر جمعيت به شيوع مننژيت اثر مي گذارند. نوع 2 از ميزان زياد مرگ و مير برخوردار است.

 

S.iniae

در ماهي ها به صورت بي نشانه حمل مي شود ولي بيماري و شيوع آن گهگاه است. ميزان مرگ و مير در شيوع هاي مننژيت انسفاليت %30 تا %50 است. تنها اپيدمي اعلام شده آن در گونه وحشي در يک مزرعه پرورش ماهي ديده شد.

 


ضايعات پس از مرگ:

s.equi

ضايعات آن در هر سندرم متفاوت است و شامل آبسه، آرتريت، اندوکارديت، التهاب پستان، پنوموني، پلوريت، التهاب مجراي پايين تنفسي و افزايش توليد مخاط و علائم سپتي سمي هستند. سقط با پلاسنتيت ديده مي شود. جفت در اسب‌ها ملتهب مي شود و سقط به وجود مي آورد.

 

S.suis

ضايعات نکروپسي شايع در خوک ها شامل اريتم لکه اي پوست، بزرگ شدن غده هاي لنفي و پلي سروزويت فيبري هستند. کپسول هاي مفصلي کلفت مي شوند و حاوي ميزان زيادي مايع شفاف يا تار هستند. مغز در نمونه هاي مننژيت تا حدي نرمال است يا احتقان ادم و SCF تار يا شفاف به وجود مي‌آورد. ريه ها دچار علائم برونشيت- پنوموني مي شوند. s.iniae ضايعات اعلام شده در ماهي ها شامل مننژيت، پاتوفتالميت و بيماري سيستيک با خون ريزي احشايي منتشر شده هستند.

 

  انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1200

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما