نقرس
نقرس (كه آتروز متابوليسمي نيز ناميده ميشود) بيماري است كه با ازدياد اسيد اوريك ايجاد ميشود. در اين شرايط، اورات مونوسديم و يا بلورهاي اسيد اوريك در غضروف اصلي مفاصل، تاندونها و بافتهاي مجاور به دليل افزايش غلظتهاي اسيد اوريك در جريان خون رسوب ميكند. اين امر موجب يك واكنش التهابي اين بافتها ميشود.
محتويات
1. نشانهها و علائم
2. تشخيص
3. پاتوژنس
4. درمان
1. 4 حملات حاد
2. 4 تغييرات مفصلي مزمن
5. جلوگيري
1. 5 دارو درماني
2. 5 رژيم غذايي
1. 2. 5 كاهش جذب پيورينها
2. 2. 5 افزايش خروجي اسيد اوريك
3. 2. 5 شيوههاي ديگر
6. سابقه
7. به موارد زير نيز مراجعه شود.
8. رفرنسها
9. لينكهاي خارجي
نشانهها و علائم
ويژگي نقرس، درد عذابآور ناگهاني غير منتظرهي شديد و نيز التهاب، قرمزشدگي، گرما و گرفتگي در مفصل مبتلا ميباشد. اندكي تب نيز ممكن است مشاهده شود. بيمار معمولاً از دو منبع درد رنج ميبرد. بلورهاي درون مفصل موجب درد شديد ميشود و اين زماني است كه حوزهي مبتلا حركت ميكند. التهاب بافتهاي اطراف مفصل نيز موجب متورم شدن، حساس شدن و دردناكي ميشود و اين در صورتي است كه حتي كمي لمس شود. به عنوان مثال، يك پتو و يا حتي سبكترين پارچهي انداخته شده بر روي ناحيهي مبتلا ميتواند موجب درد شديد شود.
نقرس معمولاً در انگشت بزرگ پا ايجاد ميشود (تقريباً در 75 درصد از نخستين حملات). با اين حال، اين بيماري ميتواند ديگر مفاصل همانند مچ پا، پاشنه، روي پا، زانو، مچ دست، آرنج، انگشتان و ستون فقرات را نيز مبتلا سازد. در برخي موارد، اين شرايط ممكن است در مفاصل انگشتان كوچكي كه به دليل تأثير قبلي جراحت در زندگي بيحركت شدهاند، به چشم خورد كه موجب گردش ضعيف خون و منجر به نقرس ميشود.
بيماران مبتلا به هايپروسمياي ديرينه (به زير مراجعه شود) ميتوانند داراي رسوبات بلور اسيد اوريك با نام تومي (مجزا: توفوس) در بافتهاي ديگر همانند مارپيچ گوش باشند. افزايش مقادير اسيد اوريك ميتواند منجر به رسوب بلورهاي اسيد اوريك در كليهها و يا مثانه شود كه تشكيل دهندهي سنگهاي اسيد اوريكي كليه ميباشد.
تشخيص قطعي نقرس از ميكروسكوپي نوري مايع بيرون كشيده شده از مفاصل (انجام اين آزمايش ممكن است مشكل باشد) براي نشان دادن بلورهاي اورات مونوسديم درون سلولي در لوكوسيتهاي چند شكلي هستهاي مايع سينوي ميباشد. بلور اورات از طريق بايرفرينجنس منفي قوي و تحت ميكروسكوپي قطبي شده و ريختشناسي شبيه به سوزن خود تعيين ميشود. يك مشاهده كننده آموزش ديده آنها را بهتر از ديگر بلورها تشخيص ميدهد.
هايپروسميا يك ويژگي شايع است گرچه مقادير اورات هميشه افزايش نمييابد. هايپروسميا تحت عنوان يك ميزان اورات پلاسماي (اسيد اوريك) بالاتر از mol/Lµ420 (mg/dL7/0) در مردان (و يا mol/Lµ 380 در زنان) تعيين ميشود. با اين حال، يك ميزان اسيد اوريك بالا الزاماً به اين معنا نيست كه فرد مبتلا به نقرس خواهد بود. اورات در دو سوم از موارد نرمال ميباشد. اگر شك ابتلاي فرد به نقرس وجود داشته باشد، آزمايش اورات سرم بايد زماني كه حمله متوقف ميشود، تكرار شود. ديگر تستهاي خون كه معمولاً انجام ميشوند محاسبهي كامل خون، الكتروليت، عملكرد كليه، تستهاي عملكرد تيروئيد و ميزان رسوب اريتروسيت (ESR) ميباشد. اين امر به مستثني كردن ديگر دلايل آرتروز كه عمدتاً آرتروز عفوني است و نيز به بررسي هر عامل زير بنايي براي هايپروسميا كمك ميكند.
پاتوژنس
نقرس زماني اتفاق ميافتد كه بلورهاي اورات مونوسديم در غضروف اصلي مفاصل تاندونها و در بافتهاي مجاور تشكيل ميشود. متابوليسم پيورين موجب ايجاد اسيد اوريك ميشود كه به طور طبيعي در ادرار دفع ميشود. زماني كه يك هايپروسميا وجود دارد، احتمال بيشتري وجود دارد كه اسيد اوريك در بلورها تشكيل شود، گرچه اين بدون نقرس كلينيكي 10 بار بيش از با نقرس كلينيكي شايع است.
پيورينها ميتواند توسط بدن و از طريق فروپاشي سلولها در ميزان جايگزيني سلولي طبيعي ايجاد شده و يا ميتوان آن را در غذاهاي غني از پيورين همانند غذاي دريايي جذب كرد. كليهها مسئول تقريباً يك سوم از دفع اسيد اوريك بوده و نقرس مسئول مابقي آن ميباشد. اين امر احتمال دارد كه نارساييهاي كليه كه به لحاظ ژنتيكي تعيين ميشوند باعث گرايش افراد در بروز نقرس باشند.
گرايشهاي نژادي مختلفي نيز براي بروز نقرس وجود دارد. نقرس در بين افراد جزاير آرام و مائوري نيوزيلند بالاست اما در بين بوميان استراليا به رغم ميانگين غلظت بالاتر اسيد اوريك سرم مورد اخير نادر است. در ايالات متحده، نقرس از شيوع دو برابر در مردان امريكايي افريقايي همانند قفقازيها برخوردار است.
يك ارتباط فصلي نيز ممكن است وجود داشته باشد كه ميزان بسيار بالاتري از حملات نقرس حاد در بهار وجود دارد. هايپروسميا يك جنبهي سندروم متابوليسمي شناخته شده گرچه اهميت آن در طبقهبنديهاي اخير كاهش يافته است. اين امر مبيّن افزايش شيوع نقرس در بين افراد چاق است.
نقرس يك فرم از آرتروز است كه اغلب مردان بين سنين 40 و 50 ساله را مبتلا ميسازد. مقادير بالايي از اسيد اوريك در خون به دليل غذاهاي غني از پروتئين ايجاد ميشوند. جذب الكل اغلب موجب حملات حاد نقرس شده و ممكن است فاكتورهاي موروپي موجب افزايش اسيد اوريك شوند. عمدتاً، افراد مبتلا به نقرس چاق، داراي استعداد ابتلا به ديابت و فشارخون و داراي خطر بيشتر بيماري قلبي ميباشند. نقرس اغلب به دليل رژيم غني در پروتئينها، چربي و الكل در جوامع ثروتمند رواج بيشتري دارد. زماني كه اين بيماري به عنوان پيامدي از ديگر شرايط سلامت همانند نارسايي كليوي دنبال ميشود، اغلب بدون توجه به شيوهي زندگي فرد ميباشد.
لين و همكارانش داراي شواهد آماري در مرتبط كردن نقرس با مسموميت از سرب بوده و ميزان سرب در بدن در ارتباط با تنگاتنگي با دفع اورات و نقرس ميباشد. اين امر رواج داشت كه شكر سربي براي شيرين كردن شراب به كار ميرفت و اينكه مسموميت از شرب يك عامل براي نقرس ميباشد كه اين شرايط سپس تحت عنوان نقرس تلخ شناخته شده كه به دليل ارتباط آن با الكل و مصرف بيش از حد آن ميباشد.
نقرس ميتواند به عنوان نشانهي مرضي مشترك با ديگر بيماريها از قبيل پلي سيتامپا، لوسمي، جذب ياختههاي سمي، چاقي، ديابت، فشارخون بالا، اختلالات كليوي و كم خوني هموليتي نيز ايجاد شود. اين فرم از نقرس اغلب نقرس ثانويه ناميده ميشود. مدرها (به ويژه مدرهاي تيازيد) به طور سنتي عاملي براي حملات تشديد كنندهي نقرس بودهاند اما يك پژوهش كنترل موردي در هلند از سال 2006 اين نتيجهگيري را زير سوال ميبرد.
درمان- حملات حاد
مسير درماني نخست بايد تسكين درد باشد. پس از تأييد تشخيص، داروهاي اختياري ايندومتاسين، ديگر داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي (NSAIDها)، گلوكوكور تيكوئيدهاي خوراكي و يا گلوكو كوتيكويدهاي درون مفصلي است كه از طريق تزريق پيوسته وارد ميشود.
كولچيسين قبلاً داراي اختياري در حملات حاد نقرس بود چرا كه موتيليتي گرانولوستها را تضعيف كرده و ميتواند از پديدههاي التهابي كه آغازگر يك حمله است جلوگيري نمايد. كولچيسين بايد در 12 ساعت نخست حمله مصرف شود كه معمولاً پس از 48 ساعت باعث تسكين درد ميشود، گرچه تأثيرات جانبي (برهم خوردگي رودهاي، معدهاي مانند اسهال و تهوع) ميتواند در استفاده از آن ايجاد مشكل نمايد. NSAIDها، فرم ترجيحي بيحسي براي بيماران مبتلا به نقرس ميباشند.
يك آزمايش كنترل شدهي اتفاقي منفعت مشابهي را از داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي و گلوكوكورتيكويدهاي خوراكي يافت. با اين حال، واكنشهاي نامطلوب دارويي كمتري در گروه گلوكوكورتيكويدها اتفاق افتاد. در گروه داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي، هر بيمار ابتدائاً ديكلوفناك درون عضلاني (mg75)، mg50 ايندومتاسين خوراكي و g1 استامينوفن خوراكي را دريافت كرد. بيمار در صورت نياز 5 روز ايندومتاسين( mg50 خوراكي هر 8 ساعت براي دو روز و در ادامه mg25 ايندومتاسين در هر 8 ساعت براي 3 روز) و g1 استامينوفن هر 6 ساعت يكبار دريافت ميكرد. بيماران گلوكوكورتيكويدز mg30 پردنيزولون خوراكي وg1 استامينوفن خوراكي را دريافت كردند. سپس به بيمارmg30 پردنيزولون خوراكي يكبار در روز آن هم به مدت 5 روز داده شد.
قبل از در دسترس بودن كمك پزشكي، برخي از داروهاي بدون نسخه را ميتوان براي تسكين درد و تورم تهيه كرد. NSAIDهايي همانند ايبوپروفن كمي باعث كاهش درد و التهاب ميشوند گرچه آسپرين نبايد مورد استفاده قرار گيرد زيرا ميتواند باعث بدتر شدن شرايط شود. كرم بواسيري فرآوردهيh را ميتوان در پوست متورم و به منظور كاهش موقتي تورم استفاده كرد. مراقبت پزشكي حرفهاي براي درمان بلندمدت نقرس لازم است.
ممكن است يخ 20 تا 30 دقيقه و براي چندين بار در روز به كار رود و يك آزمايش كنترل شدهي اتفاقي دريافت كه بيماراني كه از بستههاي يخ استفاده ميكردند دردشان بدون تأثير آن جانبي بهتر تسكين يافته بود. به دليل اينكه نقرس به دليل بلورها اتفاق ميافتد، كاملاً هيدراته نگه داشتن مفصل توصيه شده و گرم نگه داشتن مفصل مبتلا در آب گرم (به جاي سرد كردن با يخ) انحلال و پاكسازي بلورهاي اورات را افزايش ميدهد. بالا نگه داشتن ناحيه مبتلا در بالاي قلب نيز ممكن است كمك كند.
به دليل تورم اطراف مفاصل مبتلا براي دورههاي طولاني مدت پوست انداختن نيز ممكن است اتفاق افتد. اين امر زماني كاملاً بارز است كه انگشتان كوچك مبتلا شوند و در صورت وجود رطوبت ممكن است عفونت قارچي در منطقهي شبكهاي را افزايش دهد كه درمان آن مشابه به درمان قارچ انگشتان پا ميباشد كه يك بيماري شايع است.
برخي از افرادي كه مبتلا به نقرس ميباشند، تشديد شرايط را در زانوها و انگشتان گزارش ميكنند كه مرتبط با يك مدت زمان طولاني بيحركت ميباشد، همانند نشستن در يك ميز كامپيوتر براي ساعات طولاني. گاهاً بيماراني كه متوجه تورم و يا درد زود هنگام ميشوند، قادر به جلوگيري از تشديد شرايط با به كار بردن درمان پزشكي قبل از بدتر شدن شرايط خواهند بود. در صورت وجود چنين موردي، يك درمان خوراكي ضد التهابي تجويز شده به لحاظ پزشكي مصرف شده به همراه غذا و استراحت كردن ميتواند پس از 6 تا8 ساعت باعث تسكين درد شود. امكان ديگر استفاده از استازولاميد است كه يكي از نخستين مدرهاي كشف شده ميباشد. اين دارو از عمل آنهيدراز كربني در لولههاي پيچيدهي پروكسيمال در كليهها جلوگيري كرده كه به طور مؤثر مانع از جذب مجدد بيكربنات شده از اين رو ادرار را قليايي ميكند. پس از دو تا سه روز پس از مصرف، تأثيرات ادرارآور اين دارو به دليل افزايش جذب مجدد قسمت پاييني يونها و آب توسط لولههاي كليوي كاهش مييابد. با اين وجود، قليايي شدن ادرار ادامه مييابد و اين ادرار اصلي اسيدهاي ضعيف همانند اسيد اوريك و سيستين را به درون ادرار جذب كرده از اين رو دفع ادراري آنها را افزايش ميدهد.
تغييرات مفصلي مزمن
براي موارد نقرس شديد، ممكن است جراحي براي برداشتن توفي وسيع و اصلاح عيب مفصلي لازم باشد.
پيشگيري: داروها
Pآلوپورينول يك بازدارندهي زانتين- اكسيداز است كه به طور وسيع در جلوگيري از حملات نقرس به كار رفته و كاملاً قابل تحمل است. استفاده از آن در بيماران مبتلا به آسيب كليوي و سنگهاي اوراتي مناسب است.
P سولفينپيرازون يك اوريكوسوريك است. از رواج كمتري نسبت به آلوپورينول برخوردار بوده و نبايد در بيماران مبتلا به آسيب كليوي و يا ميزان بالايي از دفع اورات مصرف شود.
P آلوپورنيول و آزاتيوپرين (ايموران) كه با مصرف در كنار يكديگر يك خطر تداخل دارويي بسيار مهلك را ايجاد ميكنند كه يك خطر جدي استفاده از آلوپورينول است كه براي بيماران پيوندي درمان شده توسط آزاتيوپرين براي پيشگيري ايمني حائز اهميت است.
P فبوكسوستات (2- [3- سيانو-4- ايزوبوتوكسي فنيل]-4-ميتل تيازول-5- كربوكسيليك اسيد) يك بازدارندهي غيرپيوريني زانتين اكسيداز به نظر ميرسد كه جانشيني باشد كه در كاهش مقادير اورات سرم ترجيح داده ميشود، اما در مورد كاهش حملات نقرس چنين نيست. اين مورد هم اكنون در آزمايشات فاز سوم ميباشد.
P پروبنسيد، يك داروي اوريكوسوريك كه دفع اسيد اوريك در ادرار را افزايش داده و اغلب به همراه كولچيسين تجويز ميشود.
P به دليل اينكه فشارخون شرياني اغلب به همراه نقرس وجود دارد، درمان آن توسط لوزارتان، يك مخالف گيرندهي آنژيوتنسينII، ممكن است داراي يك تأثير مؤثر بيشتر بر روي مقادير پلاسماي اسيد اوريك باشد. به اين ترتيب لوزارتان ميتواند باعث جبران تأثير جانبي منفي تيازيدها (يك گروه از مدرهاي به كار رفته براي فشارخون بالا) در متابوليسم اسيد اوريك در بيماران مبتلا به نقرس شود.
P اين گمان ميرود كه در بسياري از موارد، نقرس در آپنياي درمان نشدهي خواب جانبي باشد و آن زماني است كه سلولهاي خالي از اكسيژن تجزيه شده و پيورينهايي را به عنوان يك فرآورده آزاد نمايند. درمان آپنيا ميتواند در كاهش احتمال وقوع حملات حاد نقرس مؤثر باشد.
P يك پژوهش در سال 2004 ثابت ميكند كه منابع گوشت حيواني پيورين همانند گوشت گاو و غذاي دريايي خطر ايجاد نقرس را شديداً افزايش ميدهد. با اين حال منابع گياهي پيورين بالا اينگونه نميباشد. محصولات لبني همانند شير و پنير احتمال نقرس را شديداً كاهش ميدهند. پژوهش در مورد 40000 مرد و در طول يك دورهي 12 ساله ادامه يافت كه در آن 1300 مورد نقرس گزارش شدند.
PPEG- پوريكيس، يك جفت پلياتيلن گليكول ("PEG)پوريكيس خوك مانند نوتركيب (اورات اكسيداز)، كه رسوبات اسيد اوريك را تجزيه ميكند، در آزمايشات كلينيكي فازIII براي درمان نقرس شديد علاجناپذير در سال 2006 در ايالات متحده مورد مطالعه قرار گرفته است.
P بيكربنات سديم (جوش شيرين) يك درمان قديمي است كه به نظر ميرسد با افزايشPHخون افزايش يابد (كاهش خاصيت اسيدي خون) عمل كند. با اين حال،
P اسيد اتيلن ديامين تترااستيك، يك چلاتور سرب، باعث افزايش موفقيتآميز دفع اسيد اوريك شده است. اين بايد يك درمان سودمند براي كساني باشد كه نقرس در آنها به دليل مسموميت از سرب ايجاد شده است. افزايش جذب عناصر ضروري كم نياز بايد مورد توجه قرار گيرد زيرا چلاسيون اغلب باعث از بين رفتن اين عناصر نيز ميشود.
P نقرس ميتواند توسط عوامل يكساني كه موجب از دست رفتن پتاسيم ميشوند همانند غذا نخوردن، عمل جراحي، بنابراين مكملهاي پتاسيم بايد در دمان نقرس مفيد باشند.
P پژوهش انجام شده در دانشگاه بريتيش كلمبيا حاكي از آن است كه مصرف طولاني مدت قهوه مرتبط با خطر كمتر ابتلا به نقرس ميباشد.
رژيم غذايي
براي مرجعهاي مفصل و اطلاعات بيشتر به ساگ و چوي، 2006 مراجعه شود كه يك مقالهي مروري با دسترسي آزاد ميباشد.
ميزان سرم اسيد اوريك نخستين ريسك فاكتور براي نقرس ميباشد. ميزان سرم نتيجهي جذب (رژيم غذايي) و از دست دادن (دفع) ميباشد.
كاهش جذب پيورينها
آستانهي انحلالپذيري براي اسيد اوريك تقريباً mg/dL7/6 است كه در بالاتر از اين آستانه، بلورها ممكن است تشكيل شوند. افراد سالم در نرماتيوايجينگ استادي كه داراي مقادير سرم اسيد اوريك بيش از mg/dl 0/9 بودند از يك احتمال وقوع 22% نقرس در طول 6 سال رنج ميبردند كه با كمتر از يك درصد براي افراد داراي mg/dl9/8-0/7 مقايسه شد. ميانگين ميزان اسيد اوريك در مردان mg/dl0/5 است و جايگزين يك رژيم غذايي تركيبي فاقد پيورين اين ميزان را تا حد mg/dl0/3 كاهش ميدهد. يك رژيم داراي محدوديت به لحاظ پيورين اين ميزان را تا حد (mg/dl2-1 ) كاهش ميدهد.
يك رژيم غذايي داراي پيورينهاي اندك ميزان سرم اسيد اوريك را كاهش ميدهد مگر اينكه اين مقادير مرتبط ديگر شرايط سلامت و نه در نتيجه تغييرات رژيمي ايجاد شده باشند. براي منابع در خور توجه پيورينهاي رژيمي، به «پرهيز غذايي» در بخش زير مراجعه شود.
پروتئين يك نمايندهي خام براي پيورينها ميباشد. يك نماينده در خور توجهتر عضله است. جداي از پيورينهاي غذايي در خور توجه در بالا، منبع اصلي پيورينهاي غذاييDNA و RNA و از طريق مبناهاي آنها يعني آدنين و گوآنين ميباشد. تمامي منابع پروتئين غذايي به ذخيره برخي پيورينها ميپردازند، اما برخي منابع پيورينهاي بسيار بيشتري را در مقايسه با ديگري تأمين ميكنند. گوشت (به ويژه گوشت سياه) و غذاهاي دريايي داراي پيورين بالايي ميباشند، زيرا سلولهاي ماهيچهاي آكنده از ميتوكندري ميباشند كه داراي DNA و RNA خود ميباشند.
در يك پژوهش احتمالي مصرف بالاي گوشت و غذاهاي دريايي مرتبط با افزايش خطر آغاز نقرس يافت شد. (به ترتيب 41% و 50%). مصرف بالاي فرآوردههاي لبني كه داراي پروتئين بالا و DNA و RNA بسيار پايين ميباشند مرتبط با يك كاهش 44 درصدي در احتمال وقوع نقرس ميباشد. مصرف سبزيجات غني از پيورين بيشتر و يا يك رژيم داراي پروتئين بالا به تنهايي داراي هيچ ارتباط چشمگيري نميباشد.
مرداني كه دو نوشيدني غيرالكلي قندي و يا بيشتر در يك روز مصرف ميكنند داراي 85% خطر بيشتر ابتلا به نقرس در مقايسه با افرادي هستند كه كمتر از يك مرتبه در يك ماه مينوشند.
مصرف آبجو مرتبط با افزايش 49 درصدي در خطر نسبي در هر وعدهي 12 اُنسي روزانه ميباشد. در مقابل، مصرف الكلها مرتبط با تنها يك افزايش 15 درصدي در خطر نسبي بوده و اصلاً هيچ ارتباطي با مصرف شراب يافت نشد. برخي داروهاي پزشكي مبتني بر پيورين ميباشند. آنچه كه در اين ميان قابل توجه است داروهاي آنتي متابوليتي مشابه با پيورين ميباشند كه گاهاً به عنوان عوامل شيمي درماني به كار ميروند.
افزايش خروجي اسيد اوريك
اينگونه مشخص شده كه خوردن mg500 ويتامينC در هر روز موجب كاهش حدود mg/dl5/0 در اسيد اوريك سرم آن هم با افزايش دفع شود.
شيوههاي ديگر
توصيههاي غذايي ديگري را ميتوان ارائه كرد كه موجب كاهش غيرمستقيم نقرس، فشارخون، بيماري قلبي عروقي، ديابت و سندروم متابوليسمي ميشود.
توصيههاي زير داراي تأييد جهاني در بين مربيان پزشكي نميباشد.
رژيم داراي پيورين پايين
P براي پايين آوردن اسيد اوريك:
P در يك پژوهش محدود گزارش شده كه آلبالوهاي بينگ موجب كاهش اسيد اوريك ميشود.
P در بين بسياري اين باور وجود دارد كه عصارههاي كرفس (كرفس يا دانه كرفس چه در شكل كپسول و چه به صورت تيسين/دم كرده) مقادير اسيد اوريك را كاهش ميدهد (گرچه اينها مدر نيز ميباشند). اين مورد گزارش شده كه عصارههاي كرفس به طور سينرجيستيك در ارتباط با داروهاي ضد التهابي عمل ميكنند.
P پنيرها به عنوان يك غذاي كم پيورين توصيه شده و فرآوردههاي لبني به نظر ميرسد كه خطر نقرس را كاهش دهند.
P پرهيز غذايي:
P غذاهاي داراي پيورينهاي بالا
P غذاهاي داراي پروتئين بالا همانند گوشت، ماهي، مرغ و يا پنير سويا را تا 8 اُنس در روز (226 گرم) محدود كنيد. در جريان يك عدد كردن كاملاً پرهيز كنيد. پنير سويا به عنوان يك منبع سالم پروتئين براي بيماران نقرس آن هم به دليل تأثير كوتاه و موقتياش بر روي مقادير اورات پلاسما مطرح شده است.
P خوش گوشت، كليه، جگر، مغز و كله پاچه
P ساردين و ماهي كوا
P غذاهاي دريايي
P گياه مارچوبه، گل كلم، قارچ، اسفناج، لوبياهاي خشك (عدس و نخودسبز)
P الكل. برخي معتقدند كه اين به طور خاص بر آبجو (داراي گوآنوسين بالا) دلالت دارد كه اين بر مبناي اين است كه مخمرهاي آبجو سازان غني از پيورين ميباشد. به دليل اينكه اغلب آبجوهاي صنعتي تنها شامل ميزان بسيار كمي مخمر ميباشد، اين ادعا نيازمند اثبات بيشتر ميباشد. قبلاً شراب پورت توسط ليتارج شيرين ميباشد كه موجب مسموميت از سرب بوده و نقرس يك عارضه آن ميباشد. عجيب آن است كه شرابهاي قرمز به ويژه آنهايي كه توسط شيوههاي سنتي تهيه ميشوند، شامل پروسيانيدينهاي آزاد شده از دانههاي انگور در جريان تهيه شراب ميباشند كه كاهندهي مقادير اسيد اوريك سرم آن هم از طريق يك مكانيسم غيرمستقيم است. با اين حال، قطع درمان كاهندهي اورات مرتبط با عود آرتروز نقرسي حاد ميباشد.
P براي پيشگيري از دست رفتن آب بدن:
P مقداري مايعات به ويژه آب را به منظور رقيق كردن و كمك به دفع اوراتها بنوشيد.
P از غذاها و داروهاي مدر همانند آسپيرين (افراد مبتلا به نقرس بايد از آسپيرين خودداري كنند مگر اينكه توسط يك پزشك متخصص تجويز شده باشد.) ويتامينC، چاي و الكل خودداري كنيد. نقش مدرها در نقرس مورد بحث قرار گرفته است.
P جذب متوسط سبزيجات غني از پيورين مرتبط با افزايش نقرس نميباشد.
تاريخچه
به نظر ميرسد كه مقالهي Ca.30AD آئولوس كورنليوس بسياري از ويژگيهاي نقرس از قبيل ارتباط آن با يك حلال ادراري، آغاز دير هنگام در زنان، ارتباط با الكل و شايد احتمالاً جلوگيري توسط فرآوردههاي لبني را معين كند. دوباره ادرار غليظ كه رسوب حاصل از آن سفيد است، نشان ميدهد كه بايد از درد و بيماري در حوزهي مفاصل و يا امعا و احشا احساس نگراني كرد. و مشكلات مفصلي در دستها و پاها بسيار رايج و مبرم ميباشد همانند وقوع در موارد پوداگرا و چيراگرا. اين مورد به ندرت به خواجهها و يا پسران قبل از رابطه با زنان و يا زنان به جز آنهايي كه در آنها قاعدگي سركوب شده، حمله ميكند. با شروع درد بايد حجامت صورت گيرد زيرا زماني كه اين امر در مراحل آغازين صورت ميگيرد، سلامتي را اغلب براي يكسال و گاهي براي هميشه تضمين ميكند. برخي نيز زماني كه خود را با نوشيدن شير آسز رنگ پريده ميكنند از اين بيماري براي هميشه فرار ميكنند. برخي با پرهيز ساليانه از شراب، شراب عسل و ونري در تمام طول عمر ايمني مييابند. در حقيقت اين دوره بايد به ويژه پس از نخستين حمله حتي در صورت آرام شدن اتخاذ شود.
جراح گله دياتوري رومي با نام گالن، نقرس را به عنوان ترشح چهارخلط بدن در مقادير نامتعادل به درون مفاصل تعريف ميكند. واژهي لاتين براي يك قطره، به عنوان يك قطره ترشح، گوتا است. واژهي نقرس از اين كلمه ميآيد. يكي از مشهورترين مبتلايان به نقرس هندي هتم بود. ديگران عبارتند از جان كالوين، چارلز اسپورجن، كوبلاي خان، ناسترا داموس، كريستوفر كولومبوس، جان ميلتون، كواين آن، اسحاق نيوتن، گوتفريد ليبنيز، هنري فيلونيگ، ساموئل جانسون، چارلز چهارم، امپراطور مقدس روم، چارلز پنجم، امپراطور مقدس رم، پاپلو نرودا، آلفرد لرد تنيسون، جرج چهارم، جان هانگوك، توماس جفرسون، جف موليس، كارل ماركس، ويليام پيت، ارل اول چاتام، بنيامين ديسرائيلي، كيرك رويتر، پيتر پائول روبنز، اسبرت سيتول لنارت تورستنسون، پيتر گومز، الكساندر هامليتون، ژوآن كاراسكوئيلو، پوپ كلمنت هشتم، ديويد ولز، ژوزف كونراد، كورت شيلينگ، هري جود، گاي دبورد و دي ميستري هفتم سزار اسلواكي.
به بخش زير نيز مراجعه شود:
شبه نقرس نيز يك بيماري بسيار مشابه است اما به دليل رسوب پيروفسفات كلسيم ايجاد ميشود نه اسيد اوريك.