نظر اسلام در مورد غريزه جنسى
اسلام به طور اصولى با سركوب نيازهاى طبيعى و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسى، به شدّت مخالف است. قرآن كريم مىفرمايد: «از نشانههاى او اين است كه از نوع خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى در اين نعمت، براى مردمى كه مىانديشند، قطعا نشانههايى است». در اين آيه خداوند از محبت همسرى به عنوان نعمت و يكى از نشانههاى حكمت الهى ياد مىكند. پيامبر اكرم (ص) باتوجه به وجود انديشه رهبانيت در اديان گذشته و شايد تا حدودى سرايت آن به برخى از مسلمانان به شدت با اين نگرش به مبارزه برخاسته، فرمودند: «خداوند مرا براى رهبانيت و رياضت نفرستاده است بلكه مرا براى شريعتى آسان و با گذشت مبعوث كرده است».
با توجه به اين مطلب، بطلان و نادرستى رهبانيت و سركوب غريزة جنسى، از ديدگاه اسلام آشكارتر از آن است كه شرح بيشترى را بطلبد.
آزادى غریزه جنسى
طرفداران آزادى گستردة جنسى به چند مطلب معتقدند:
1. ارضاى انواع غرايز، موجب سعادت آدمى است و تمامى بيمارىها و آشفتگىهاى روانى، ناشى از عدم ارضاى آنها است براى مثال فرويد، روانشناس و روانكاو مشهور اطريشى، با تكيه بر روان ناخود آگاه آدمى، معتقد است همه بيمارىهاى روانى، در نتيجه واپس زدن و سركوب غريزه جنسى است و حتى عشق مادرى و محبت فرزندى و برادرى، رفاقت و دوستى و احساسات مذهبى و هنرى، همه برخاسته از غريزة جنسى است.
2. ايجاد هر گونه منع و محدوديت در مقابل غريزة جنسى، موجب شعله ورتر شدن آن و حرص بيشتر انسان نسبت به آن مىگردد.
3. بهرهورى از غريزة جنسى، بايد از هر گونه قيد و بندى آزاد باشد و لذا بايد با رفع هر گونه مانع وايجاد كمونيسم جنسى، با تحريك و ترويج غريزة جنسى، مانع بيمارىهاى روانى و حرص ورزى مردم در اين زمينه شد.
اما در مقام بررسى و نقد اين ادعاها، گفتنى است: درست است كه سركوب و ايجاد محدوديتهاى شديدى كه موجب عدم بهرهورى كافى از غريزة جنسى شود، مىتواند موجب بروز برخى آشفتگىها و امراض روانى شود اما اين ادعا كه همه بيمارهاى روانى ناشى از اين امر است، دليلى ندارد بلكه وجود گستردة آشفتگىها و بيمارىهاى جسمانى در افرادى كه در ارضاى غريزه جنسى خود محدويتى ندارند، دليلى بر بطلان آن است. از طرفى، اسلام به هيچ روى با سركوبى غريزه جنسى موافق نيست بلكه آن را ضد ارزش مىداند.
انسان به دليل فطرت كمال جويى مطلق خود، ظرفيت تنوعطلبى و سيرى ناپذيرى دارد كه لذتجويى انسان، يكى از مصاديق آن است. اگر اين ميل درونى انسان به سوى غرايز مختلف از جمله غريزة جنسى هدايت شود، هرگز از برخوردارى و بهره ورى جنسى احساس سيرى و بىنيازى نخواهد كرد و اين امر عواقب بسيار زشت و خطرناكى از جمله انحراف جنسى و تجاوز را در پى دارد. به همين جهت با آموزش و تبيين منطقى محدويتهاى لازم، بايد اين حساسيتها و حرص و ولع انسان را از بين برد.
ديدگاه اسلام
تا اينجا روشن شد كه اسلام نه با رهبانيت و سركوب غريزه جنسى موافق است و نه با آزادى گسترده و بهرهورى لجام گسيخته و ليبراليسم جنسى. سياست راهبردى اسلام نسبت به غريزه جنسى، بهرهورى هدايت يافته و مهار شده است. بنابراين، اسلام در اين مورد همانند بسيارى از موارد ديگر آدمى را به اعتدال و ميانه روى در استفاده از غريزه جنسى فرا مىخواند و افراط و تفريط در بهرهورى از غريزة جنسى را نشانة جهالت و نادانى انسان مىداند. اما تدابير عملى اسلام در بهره ورى حكيمانه از غريزه جنسى را مىتوان در دو دسته جاى داد:
1. تدابير هدايتگرانه شاخصترين اين تدابير، سه چيز است: تقديس ازدواج دائم، تجويز تعدد زوجات و تجويز ازدواج موقت. از جمله تعاليم انكارناپذير اسلام كه همواره شيعه بر آن اصرار ورزيده مشروعيت ازدواج موقت است يعنى، اسلام براى ارضاى غريزه جنسى، تنها به الگوى ازدواج دائم اكتفا نكرده است بلكه هر گاه فردى نتواند به هر دليلى از جمله هزينههاى مالى، وضعيت شغلى و تحصيلى و از همسر دائم برخوردار گردد، اسلام الگوى ديگرى از بهرهورى جنسى را با عنوان «ازدواج موقت» پيشنهاد و تجويز كرده است. بدين ترتيب، از بروز بسيارى انحرافات جنسى پيشگيرى مىكند. بنابراين در مشروعيت ازدواج موقت حرفى نيست اما در مقبوليت آن به دليل ذهنيتهاى بدى كه در جامعه وجود دارد و نيز به دليل سوء استفاده برخى
احتياج به كار فرهنگى زيادى هست تا هم آن ذهنيتهاى بد از بين برود و هم جلوى سوء استفاده عدهاى گرفته شود. بنابراين مخالفت با قانونى شدن ازدواج موقت، عين جهالت و بىخبرى است.
2. دستورهاى بازدارنده شامل مجموعهاى از احكام فقهى و اخلاقى درباره روابط زن و مرد، و پيشبينى برخى مجازاتها در اين باره است.
در مورد شرايط كنونى جامعه وچگونگى كنترل اين غريزه گفتنى است: هر چند مسائل اقتصادى در ايجاد اين شرايط نقش دارد اما بخش مهمى از مشكلات، فرهنگى و ناشى از بىتوجهى به دستورهاى اسلام است. در وضعيت كنونى، به نظر ما توجه به امور زير تا حدى كار ساز است:
الف. جلوگيرى از خيالات و انديشههاى باطل جنسى و منحرف كردن آنها با مطالعه روزنامه، كتاب، مجله و گفتن ذكر و كارهايى از اين دست.
ب. ايجاد حريمهاى خاص ميان افراد نامحرم بارزترين تدابير اسلام در اين باره بدين قرار است:
1. منع نگاه شهوتانگيز به نامحرم
2. وجوب پوشش و عدم تجمل و خودنمايى
3. منع تماسهاى فيزيكى با نامحرم
4. عدم گفتوگوى شهوتانگيز با نامحرم
5. پرهيز از استعمال بوهاى خوش براى نامحرم
6. خلوت نكردن با نامحرم.
ج. گوش نكردن به موسيقىهاى تحريك كننده جنسى چرا كه اين گونه موسيقىها موجب ميل و اشتهاى سيرى ناپذير و نامعقول غريزه جنسى و در واقع ايجاد نوعى جنون جنسى مىشود.
د. توصيه به عفت و حياى جنسى چرا كه نقش عفت و حيا در پيشگيرى از گناه و انحراف جنسى بسيار كار آمد است.
ه. ازدواج دائم به تأخير انداختن ازدواج براى كسانى كه آماده ازدواج هستند، باعث به وجود آمدن مشكلاتى براى خود آنها و نيز جامعه مىشود. پس گاهى ازدواج كردن براى افراد، واجب و ضرورى مىشود و آن زمانى است كه آنها قادر به حفظ دل و ديده خود از گناه نباشند. پرهيز از تشريفات دست و پاگير، ازدواج را آسان مىكند و نيز به آنان اميد مىدهد كه مسئله فقر را مطرح نكنند زيرا با اتخاذ شيوه صحيح و منطقى در زندگى، اين مشكل به راحتى قابل حل است.
بنابراين، در مرحله اول، توصيه به ازدواج ساده و بدون تشريفات است. در مرحله دوم، كسى كه امكانات ازدواج براى او فراهم نيست، مىتواند با انتخاب همسر و اجراى صيغه عقد، ازدواج را به تأخير بيندازد و مدتى را به صورت نامزد باقى بماند، و در مرحله سوم، در صورت نبود امكانات ازدواج، دستور قرآن عفاف و عفت نفس است: مىفرمايد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحًا حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود، آنها را بىنياز گرداند». بنابراين، براى حل مشكل ازدواج، بايد هم مشكلات فرهنگى و هم مشكلات اقتصادى از قبيل مشكل مسكن، اشتغال و را حل كرد و اين هم نياز به جهاد و برنامهريزى همه جانبة دراز مدت و كوتاه مدت دارد.
روابط جنسی از نگاه قرآن کریم
غریزه جنسی از غرایزی است که خدای متعال درانسان قرار داده است ؛این غریزه ،عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است
آثار روابط جنسی از منظر قرآن
او خدایى است كه (همه) شما را از یك فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بیاساید. سپس هنگامى كه با او آمیزش كرد، حملى سبك برداشت(اعراف ،۱۸۹)
غریزه جنسی از غرایزی است که خدای متعال درانسان قرار داده است ؛این غریزه ،عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است .قرآن کریم ، گرایش زن ومرد را به یکدیگر ،اقتضای ساختار آدمی ونخستین کالای زیبا وآراسته دنیوی به حساب آورده است: برای مردمان ،علاقه به خواستنی های گوناگون از جمله علاقه به زنان و..........آراسته شده است. » (آل عمران ،۱۴)در این آیه واژه شهوت به کار رفته وچون این واژه به معنای خواسته شدید است می توان گفت علاقه به زن وفرزند شدید است (بهشتی ،۱۳۸۸،ص ۱۸۴).در مجموعه آثار (ج،۱۹) شهید مطهری در مورد غریزه جنسی این گونه می گوید:
به هر حال از نظر اسلام علاقه جنسى نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلكه جزء خوى و خلق انبیاست. رسول اكرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام، طبق آثار و روایات فراوان كه رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در كمال صراحت اظهار مىكردهاند و برعكس، روش كسانى را كه میل به رهبانیت پیدا مىكردند سخت تقبیح مىنمودند (ص۶۲۷).
غریزه ی جنسی عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است .قرآن کریم ، گرایش زن ومرد را به یکدیگر ،اقتضای ساختار آدمی ونخستین کالای زیبا وآراسته دنیوی به حساب آورده است.قابل ذکر است که خدای متعال غرایز انسانی را برای اهدافی در راستای رشد فردی واجتماعی او در وجودش نهاده است از این رو نیز برای ارضای هر کدام ،رهنمود هایی نموده است که طغیان و یا افراط و تفریط در ارضای آنها ،علاوه بر عدم دستیابی به اهداف خلقت ،موجب عذاب الهی در دنیا و آخرت خواهد شد .در مورد تجاوز در ارضای غریزه جنسی در سوره فرقان وعده عذاب خلد در جهنم را داده است :
و زنا نمىكنند و هر كس چنین كند، مجازات سختى خواهد دید! ،عذاب او در قیامت مضاعف مىگردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند! (فرقان،۶۸ـ۶۷)
در سوره مؤمنون نیز کسانی را که از غیر راه شرعی ارضای غریزه جنسی خود نماید اورا متجاوز می نامد:
وَ آنها كه دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىكنند ،تنها آمیزش جنسى با همسران و كنیزانشان دارند، كه در بهرهگیرى از آنان ملامت نمىشوند ،و كسانى كه غیر از این طریق را طلب كنند، تجاوزگرند! (مؤمنون،۷ـ۵)
در قرآن ،کتاب فطرت وزندگی ، آیاتی در مورد آثاراستفاده درست وصحیح از غریزه جنسی بیان فرموده است؛ وبا دقت وتدبر ازاین به این آیات و قیاس با مکاتب دیگر مادی ،به اکمل واتمم بودن دستورات اسلام را نسبت به آنها روشن می شود.
با تدبر در آیات الهی می توان نکات ذیل را پیرامون روابط جنسی یافت :
۱) تمتع ولذت
۲) زمان اختصاصی
۳) موجب آرامش
۴) لباس همسران
۵) ثواب اخروی
الف ـ تمتع ولذت
و زنانى را كه متعه مىكنید، واجب است مهر آنها را بپردازید (نساء ،۲۴)
در این آیه خدای متعال کلمه « تمتع » را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت به معنای « بهره گیری وانتفاع » است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که امام صادق (ع) آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :
امام صادق فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با زنان نیست ؛ ، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام وشراب ،لذت نمی برند (کافی ج ۵،ص ۳۲۰)
خدای متعال خلقت زوج (همسر) را از نشانه های خود ، وآن را برای سود ونفع یکدیگر بیان داشته است:
و از نشانههاى او این كه همسرانى (زوج ) از جنس خودتان ،به نفع وسود شما آفرید(روم ،۲۰)
پیامبر اسلام (ص)لذت خود را از دنیا را بهره گیری از زنان می داند:
پیامبر (ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج۲۰ ص ۲۳)
مارابل مورگان در کتاب «زن کامل» لذت جنسی را به این گونه بیان می کند :
از نظر فیزیکی ،نقطه اوج رابطه جنسی بزرگ ترین لذت و عظیم ترین آرامش در روی زمین است . بسیاری از پزشکان تحقیق کرده اندکه اوج این موقعیت بدن انسان را دوباره زنده و احیاء می کند و سلامتی فیزیکی را بدنبال دارد .چه زمانی عالی تر از این !هر دو ی آنها احساس می کنند که خواسته شان ارضاء و برآورده شده است (ص،۱۱۰)
ب ـ زمان اختصاصی
قرآن برای بهره گیری همسران از یکدیگر زمان اختصاصی قایل است ،و در این وقت خصوصی زن و مرد ،می بایستی دیگر افراد خانواده بدون اجازه وارد نشوند ،حتی اطفال ـ برای حفظ بهداشت جنسی کودک ـ نباید بدون اجازه ،در این اوقات خصوصی والدین وارد شود :
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! بردگان شما، و همچنین كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مىآورید، و بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یكدیگر بگردید. این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مىكند، و خداوند دانا و حكیم است! (نور ،۵۸)
در آیه بعدی استیذان و اجازه گرفتن فرزندان بالغ رادر این اوقات خصوصی والدین نیز متذکر می شود:
و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه كه اشخاصى كه پیش از آنان بودند اجازه مىگرفتند این چنین خداوند آیاتش را براى شما بیان مىكند، و خدا دانا و حكیم است! (نور،۵۹)
والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تذلل و ازهم پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد .این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.
شاید این سؤال در ذهن نقش ببند که چرا خدای متعال وحکیم در آیه دوم ،بر اجازه گرفتن فرزند بالغ ،در اوقات خصوصی والدین تذکر داده است ؟ آیا والدین به نکته ساده آگاهی ندارند که نیاز مند به تذکر بوده شاید پاسخ این باشدکه تذکرش برای اهمیت وارزش گذاری به وقت خصوصی داشتن والدین می باشند ، به گونه ای که حتی در سالیانی بعد از ازدواج که فرزند آنها بالغ شده است ، باز هم والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تزلزل واز پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد .این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.
از آیات فوق ، چند نکته می توان استفاده نمود : اولاً تشویق و ترغیب زن وشوهر به داشتن ساعاتی خصوصی در روز تا به آرامش برسند و برای بندگی خدا نیرو کسب کنند ؛ ثانیاً حضور دیگران از بزرگ و کوچک در زمان خصوصی جلوگیری شود، و بدون اجازه وارد نشوند ؛ثالثاً اعضای خانواده به غیر از این اوقات خصوصی ، روابط گرم و صمیمی و خودمانی داشته باشند ، در کنار یکدیگر باشند .
امام صادق (ع) این سه وقت را به عنوان «غرّة ،خلوة»(سهو،خلوت )بیان می دارند که دیگران برای ورود در این ساعات باید اجازه بگیرند :
امام صادق (ع) فرمودند: کنیزان وکسانی که بالغ نشده اند در سه زمان ،همان گونه که خدای عزوجل شما را امر کرده است ، برای ورود باید اجازه بگیرند ؛وهمچنین خادمت که بالغ شده درسه وقت از عورات، داخل شد،اگر چه خانه اش در خانه شما باشد باید اجازه بگیرد ،این سه وقت عبارت است از : بعد از عشا که عتمة(ثلث شب) نامیده می شود وقتی که صبح می کنید وزمانی که در بعداز ظهر، لباس هایتان خارج می کنید ؛به تحقیق که خدا امر کرده است که این سه اوقات را در خلوت وسهو باشید .( وسائلالشیعة ج : ۲۰ ص : ۲۱۸)
امر خدا به خلوت کردن این سه وقت، بیانگر توجه به این نیاز فطری است ، به عبارت دیگر ارضای این نیاز از اعماق درون انسان برخواسته است . شاید برای بعضی از کسانی که عمیقاً از تعالیم انسان ساز اسلام اطلاع کامل ندارند،داشتن این سه وقت خصوصی را با معنویت انسان مغایر بدانند ،و با نگاه سبک و تحقیر آمیز به آن بنگرند ، در حالی که همان گونه مشاهده نمودید در نگاه قرآن ومعصومین (ع) برای حفظ از فساد آماده شدن جهت بندگی خدا وانجام وظایف فردی واجتماعی ،از معنویت وجایگاه خاصی برخوردار است وثواب بزرگی برای ارضای این غریزه از طبق شرعی ودرست قایل می باشد وموجب رشد وارتقای معنوی مؤمن است .در ضمن در قرآن ، یکی از نعمت های بهشت را داشتن همسران زیبا می داند .به این نکته بنیادی باید توجه داشت ،اسلام با ارضای غرایز ازطریق غیر مشروع را منع نموده است ،ولی از راه مشروع را تشویق نموده است وبا کسانی که رهبانیت می کنند واز نعمت های الهی به طور عاقلانه وشرعی بهره نمی برند ،مذمت می نماید .
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! طیّبات را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمىدارد. (مائده ،۸۷)
طیّبات را براى آنها حلال مىشمرد، و ناپاكیها را تحریم مى كند(اعراف،۵۷)
راجع به تمتع و لذت و زمان اختصاصی صحبت کردیم و در این مقاله به ادامه ی بحث می پردازیم:
انسان در حین کار و زندگی روز مره خستگی روحی و جسمی پیدا می کند و نیاز مند به تمدید قوا می باشد ، همان گونه که غذا و آب و خواب موجب تمدید نیرو می شود ؛غریزه جنسی نیز از غرایزی است که خالق برای کسب آرامش در وجود زن و مرد قرار داده است .
ج ـ موجب آرامش
در قرآن علت خلقت زوج (همسر ) را به عنوان آرامش بخش یکدیگربودن بیان فرموده است :
از نشانه های او ،این است که همسرانی (جفت هایی ) از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش بگیرید ،و بین شما ( زن و شوهر ) مودّت و رحمت قرارداده است ؛ در این ، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند(روم ۲۱) .
در آیه سوره روم خدای متعال علت خلقت زوج(همسر ) را کسب آرامش وجلب مودت ورحمت بیان نموده است ؛ولی در آیه ۱۸۷سوره اعراف ضمن بیان علت خلقت همسر را «کسب آرامش » ،این آرامش را از همبستری با زوج خود (فَلَمَّا تَغَشَّئهَا) بیان کرده است :
هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنهَْا زَوْجَهَا لِیَسْكُنَ إِلَیهَْا فَلَمَّا تَغَشَّئهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ
او خدایى است كه (همه) شما را از یك فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بیاساید. سپس هنگامى كه با او آمیزش كرد، حملى سبك برداشت(اعراف ،۱۸۷)
انسان در حین کار و زندگی روز مره خستگی روحی و جسمی پیدا می کند و نیاز مند به تمدید قوا می باشد ، همان گونه که غذا و آب و خواب موجب تمدید نیرو می شود ؛غریزه جنسی نیز از غرایزی است که خالق برای کسب آرامش در وجود زن و مرد قرار داده است . امام سجاد (ع) در رساله حقوق خود زن را این گونه معرفی می نماید:
امّا حقّ همسرت این است كه بدانى، به راستى خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده و بایسته است كه هر یك از شما [زن و شوهر] به سبب همسرش خداى را سپاس دارد و بداند كه این ارزانى خدا بر اوست(تحف العقول،ص ۲۶۲)
باربارا پیز در کتاب « آنچه زنان و مردان نمی دانند » آثار سازنده روحی و جسمی ارضای کامل جنسی را این گونه می گوید:
دلایلی مستدل وجود دارد که ارتباط جنسی برای سلامتی مفید است . این رابطه میزان تستوسترون را بالا می برد وبه واسطه آن استخوان و ماهیچه ها قوی می شود و تأمین کلسترول مفید تضمین می گردد . محقق مسایل جنسی ،خانم دکتر بوِرلی وابیل می گوید «در حین رابطه ی جنسی اندورفین که ماده طبیعی ضد درد در بدن است، ترشح می شود وتأثیر خوبی بر سر درد ،سرگیجه وآرتروزدارد».کمی پیش از اوج لذت جنسی ، هورمون DHEA(دی هیدروپنیدرسترون )ترشح می شود که ادراک را تقویت می کند ،سیستم ایمنی بدن را قوی می سازد و از ایجاد تومور جلوگیری وبه استخوان سازی کمک می کند . در این هنگام مقدار زیادی اُکسی توسین در بدن زن آزاد می شود ، یعنی هورمونی که نیاز به آرامش ونزدیکی را باعث می شود .دکتر هارولد بلومفیلد در کتابش «قدرت پنجم » توضیح می دهد که استروژن تا چه حد به استحکام استخوان و فعالیت بهتر گردش خون کمک می کند . هورمون ها از قلب محافظت می کنند و بر طول عمر می افزایند ،به همین خاطر ارتباط جنسی بیشتر به معنی طول عمر بیشتر واضطراب کم تر است.
عدم ارضای نیازهای جنسی ،عامل دیگری برای اختلاف زن و شوهر است .عدم توجه به نیاز های جنسی یکدیگر که به ناتوانی ، بی میلی یا سرد مزاجی فرد مربوط می شود ،با لطمه به روابط زن وشوهر ،افراد را دچار عصبانیت ودلسردی نسبت به همسر و زندگی میکند و به تدریج موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه ودر نهایت افسردگی می شود .