فهرست مطالب
عنوان صفحه
چالشها و موانع موجود بر تربيت ديني كودكان.. 5
انواع روشهاي تربيت ديني و تقويت آن.. 7
آيا ميدانيد:
عادت دادن كودك به رفتار ديني، نبايد به گونهاي باشد كه كودك چيزي را نفهميده و براساس تكرار كوركورانه انجام دهد. بلكه هدف از ياد دادن اين است كه طلب انجام آن رفتار در او افزايش يابد.
(دكتر عبدالعظيم كريمي)
بررسي شكلگيري مفاهيم مذهبي و چگونگي فهم و درك آنها در كودكان، بدون در نظر گرفتن نقش مثبت آموزش، بسيار مشكل است.
با آن كه داشتن رفتار ديني، مقولهاي فطري است ولي همه به اثرات چشمگير انواع آموزش براي اين امر، اذعان دارند و بر اين باورند كه ميزان اعتقاد به دين و داشتن رفتار ديني به ميزان كارآمدي آموزشهاي ديني در دوران كودكي بستگي دارد.
رفتارهاي ديني را نميتوان مانند يك درس در طول ساعات خاصي تدريس كرد و بايد با درايت كافي، زمان و مكان مناسب براي آموزش آن را پيدا نمود تا به راحتي بتوان، يك رفتار ديني را به صورت يك مفهوم اساسي براي كودك دروني كرد. و همواره بايد دانست كه براي اين امر مشكلات عمدهاي سر راه خود خواهيم داشت از جمله:
1. عدم آشنايي با وضع روحي و حالات و شرايط كودك
2. ناآشنايي با فنون و راه و رسم برخورد با كودك و شيوههاي تربيتي آنان
3. عدم تحمل مربي و والدين در برابر رفتارهاي كودكان
با توجه به مطالب عنوان شده، در اين مقاله سعي خواهيم كرد كه روشهاي مختلف كار با كودك را كه موجب تقويت رفتار ديني مطلوب در او ميشود مدنظر قرار داده و در آخر نيز مثالي از يك رفتار ديني و آموزش آن براساس تجربهي شخصي بياوريم.
منالله توفيق
فرشته شعاعي
تربيت ديني از جايگاهي رفيع برخوردار است و هدف از آن اين است كه مربي در مقام معلّم شور و شوق فطري كودك را نسبت به جلال و جمال الهي پرورش دهد و از رهگذر آن فضايل اخلاقي را به ملكات اخلاقي مبدّل سازد. مربي بايد شرايطي فراهم آورد تا كودك خود مفاهيم ديني را تجربه و كشف نمايد.
ابعاد تربيت ديني: تربيت ديني همچون ساير جنبههاي تربيت، فرآيندي است دوسويه كه بايد آموخته و فراگرفته شود، با اين تفاوت كه اين نوع تربيت ديني متفاوت از ساير انواع تربيت است و بايد با دقت و ظرافت خاص انجام شود. تربيت ديني داراي 3 بُعد شناختي، عاطفي و رفتاري است.
بعد شناختي تربيت: بايد كودك، نخست انديشيدن را آموخت و براي اين كار بايد مقدماتي را فراهم كرد. در تربيت ديني نخست بايد آموزش را از آشنايي كودك با طبيعت آغاز كرد يعني در مورد نظم طبيعت سخن گفت و بعد رابطهي طبيعت را با خداوند تبيين كرد. به تدريج كه كودك رشد ميكند با استدلال درست، مفاهيم ديني را به او ميآموزيم و اين استدلال بايد در هر سني متناسب با آن سن و به زبان همان سن باشد. به عنوان مثال بايد به او نشان داد كه جانوران شكاري و حشرات نمونهي پاكيزگي و سعي و تلاشند. بدين ترتيب كودك ميآموزد كه هرچه هست نيكوست و هيچ چيز عبث آفريده نشده است. بايد به كودك آموخت كه تصور خداوند در هر حالت و در هر شكل بايد همراه با تقديس و تكريم باشد.
بعد رفتاري تربيت: مربي بايد سعي كند از همان كودكي، فضايل اخلاقي را در كودك به ملكات اخلاقي مبدل كند. برخي فلاسفه اعتقاد دارند كه فضائل اخلاقي آن چنان بايد در روح آدمي رسوخ كند كه انسان حتي در خواب هم به عمل خلاف نينديشد و اين ممكن نيست مگر آنكه عادات نيك از كودكي در وي پرورش يابد.
هركه در خرديش ادب نكنند در بزرگي ادب از او برخاست
چوبتر را چنان كه خواهي پيچ نشود خشك جز به آتش راست
اين رفتارهاي حسنه در كودك به درستي شكل نميگيرد مگر اينكه:
الف) كودك الگوي مناسبي داشته باشد كه دائم در كنارش باشد.
ب) كردارها و گفتارهاي اطرافيان به خصوص مربيان او يكي باشد.
ج) محيط تربيتي او همآهنگ عمل نمايند.
بعد عاطفي تربيت: در تربيت ديني مربي بايد تلاش كند كه متربي از سر شوق و اشتياق به تجارب دروني دست يابد، به نحوي كه خود بتواند فطرت خداجوي خود را كشف كرده، تجربهي ديني را به طور حضوري شهود نمايد. و اين ممكن نيست جز با عشق. عشق كليد تربيت ديني است. و ما مربيان بايد شرايطي و فرصتهايي آموزشي مناسب ايجاد كنيم تا متربي شخصاً به تجربههاي ديني دست يابد و اين يعني معرفت اكتسابي نه آموزش خشك و بيروح.
در آموزش رفتار ديني در مقطع دبستان به چه ويژگيهايي بايد توجه كرد؟
كودك امانتي است الهي و آسماني كه قلب پاكش به دور از هرگونه زنگار و زشتي است و قابليت پذيرش هر نقشي را دارد. پس آمادگي لازم را براي يادگيري رفتار مطلوب براساس دين و مذهب را دارد. و هدايت او هم جز از طريق پرورش همين رفتارها، ميسر نيست. و در شروع آموزش بهتر است به صورت غيرمستقيم وارد عمل شده و توان و تمايل كودك را مدنظر قرار دهيم و در اين راه بهتر است كودك از آزادي لازم برخوردار باشد و پرسشهاي خود را به راحتي بيان نمايد. اگر به ويژگيهاي كودكان توجه كنيم و روشهاي آموزش خود را براساس آن تنظيم نماييم مسلماً موفقتر خواهيم بود.
ويژگيهاي دوران كودكي عبارتند از:
1. شادي كودكان و علاقهي وافر آنها به مطالب آهنگين
2. علاقهي مبرم كودكان به بازي و سرگرمي
3. نياز شديد كودكان به الگوگيري و نقشپذيري
با توجه به مطالب عنوان شده، مربيان همواره بايستي همهي فعاليتهاي خود را متمركز كنند تا مهارت حسي و حركتي- شناختي- كلامي و اجتماعي كودك توسعه يابد و در تربيت ديني كودك مسلمان ايراني بايد از عواطف و احساسات ظريف او براي توجه به خدا كمك گرفت و حس اعتماد به نفس او را نيز افزايش داد تا خود به سرچشمهي زيباييها و مهربانيهايش يعني خداوند متعال برسد. مثلاً با كودك از خورشيد و فصلها سخن بگوييم تا چشم و ذهن كودك را نيز به راحتي درگير كنيم.
چالشها و موانع موجود بر تربيت ديني كودكان
راه تربيت، راه همواري نيست كه در آن حركتها به صورت عادي انجام پذيرد. در اين راه پر و پيچ و خم اگر راهنماياني دلسوز نباشد همه به بيراهه ميرسند.
دو چالش يا مانع اساسي عبارتند از:
الف) تضاد ميان شيوههاي تربيتي خانه و مدرسه: وقتي بين روشهاي تربيتي كه در خانه و مدرسه ارايه شده است هماهنگي لازم نباشد كودك نميتواند راه درست و نادرست را تشخيص دهد و به همين دليل، به سردرگمي ميرسد و به طرف همسالان تمايل مييابد و رفتار و شخصيت آنها در او شكل ميگيرد.
ب) نقش وسايل ارتباط جمعي: وسايل ارتباط جمعي به دليل تنوع و جاذبههاي فراوان همه را به سمت خود ميكشد و گاه اين تأثيرگذاريها طوري است كه افراد اصلاً متوجه آن نميشوند، به خصوص اينكه اگر آن فرد كودك چشم و گوش بستهاي باشد.
زيانبارترين تغيير در زندگي، تغيير ناآگاهانه است كه اين تغيير را به وضوح تلويزيون به عنوان يك وسيله بر تربيت كودك ميگذارد.
با توجه به مطالب عنوان شده هيچگاه نبايد تربيت ديني كودك را در حاشيه قرار دهيم تا وسايل ارتباط جمعي بتوانند او را به هر سمتي دوست دارند بكشند.
آموزش ديني نتيجهگر است و همراه با برنامههاي رسمي و درسي مثل ديني، قرآن، عربي و ... كه از پايه دوّم شروع ميشود و تا پيشدانشگاهي ادامه مييابد و با ارزشيابي كمّي نيز قابل اندازهگيري است اما رفتار ديني كه بر پايهي تعليم استوار است فرايند مدار است و امري است كه تدريجي اتفاق ميافتد و رشد و پويايي دارد و بسيار تحولگر است و با ارزشيابي كمّي قابل اندازهگيري نيست. تربيت رفتار ديني زماني محقق ميشود كه ببينيم كودك به اخلاق حسنه دست يافته است يعني مثلاً پيامبر را به عنوان اسوهي حسنه معرفي مينمايد و او را الگوي خود قرار ميدهد.
ترديدي نيست كه تقويت پايههاي اعتقادي و دستيابي به معتقدات محكم ديني كه بر معرفت و آگاهي استوار باشد نشاط و شادابي زيادي به انسان عطا ميكند. بنابراين براي كودكان كه داراي افكار روشن و تازهاي ميباشند ايجاد زمينههاي مناسب براي رشد و تعالي بايد همراه با شادابي و شور باشد.
و تشويق و ترغيب متناسب با سن كودك انجام پذيرد و با برنامههاي متنوع و قابل پذيرش، اطمينان و آرامشي بيحد را در مسير تربيت ديني كودك ايجاد نماييم.
انواع روشهاي تربيت ديني و تقويت آن
با در نظر گرفتن احاديث و رهنمودهاي بزرگان دين و با توجه به ويژگيهاي فطري دينخواهي و خداجويي در كودك ميتوان روشهاي زير را جهت آموزش و تقويت رفتار ديني در كودكان به كار برد.
الف) تربيت ديني كودك از طريق ارايه الگو: در درون كودك حس كنجكاوي زبانه ميكشد و كودك همواره با كنجكاوي فراوان به محيط اطراف خود مينگرد و با توجه خاص رفتارهاي بزرگترهاي خود را مشاهده كرده و از آنها الگو ميگيرد. و اين الگوهاي رفتاري بيشترين نقش را در شكلگيري شخصيت كودك خواهد داشت.
در دوران كودكي، كودك تمايل فراوان به تقليد دارد بنابراين ميتوان از اين مقوله براي آموزش مفاهيم ديني استفاده نمود.
ميتوان گفت الگوهايي كه كودك براي خود انتخاب ميكند به ترتيب و در سنين مختلف عبارتند از: (والدين، معلم، محيط، همسالان و وسايل ارتباط جمعي) و ما معلمان اصليترين الگو هستيم كه كمترين رفتار ما از تيررس چشمان مراقب كودك دور نميماند. پس بايد به شدت مراقب رفتار و گفتارمان باشيم و الگوهاي مناسب ديگر مثل معصومين وا ئمه (عليهمالسلام) را به مرور به كودكان آموزش دهيم تا شخصيت آنان به درستي شكل گيرد.
هركه در خرديش، ادب نكنند در بزرگي ادب از او برخاست
ب) تقويت رفتار ديني كودكان از طريق شعر و متون آهنگين: هميشه كودكان از شنيدن شعر و گوش دادن به موسيقي لذت ميبرند و به دليل همين علاقه ميتوان كودكان را با شعرهاي مختلف آشنا كرد.
كودكان به دليل علاقه شديد به بازي با كلمات، دوست دارند شعر بشنوند و شعر بخوانند. شعرهاي زير نمونههايي هستند كه ميتوان از آنها استفاده نمود.
نماز
هرآن كس با نماز است هميشه سرفراز است
نماز آرد سعادت دهد جان را طراوت
به هرجا و به هر كار خدا را در نظر دار
نماز اساس دين است مسلماني در اين است
ج) پاسخ درست و مناسب به سوالات ديني كودكان: كودكان فوقالعاده كنجكاوند و اين خصلت جستجوگري، بستري مناسب براي رسيدن به خداجويي و توحيد و خميرمايهي اصلي خلاقيت است. آنها دائماً با پرسشهاي گوناگون ميخواهند پردهها را كنار بزنند و ناديدهها را ببينند و علتها را بشناسند.
كنجكاوي زيباترين موهبت الهي است كه كودكان به طور متوسط از 3 سالگي سوالات خود را شروع ميكنند و اين كنجكاوي در 6 سالگي به اوج و نهايت خود ميرسد. بنابراين مربيان از 6 سالگي كه كودك پا به دبستان ميگذارد بايد با بصيرت و خوشرويي و حوصله و صبر سوالات آنان را پاسخگو باشند. كه اين پاسخ با حوصله و درست ميتواند آنان را به اعمال و مسايل ديني علاقهمند كرده و سيمايي رحماني و زيبا از خداوند براي آنان ترسيم نمايد.
نبايد آن چنان با مسائل ديني ترس در دل كودكان ايجاد نماييم كه موجبات گريز آنها را فراهم كنيم.
مثلاً در مورد سوال چرا ما بايد نماز بخوانيم؟
ميتوان جوابهاي زيادي داد مثلاً چون اگر نخوانيم به جهنم ميرويم. چون اگر نخوانيم مسلمان نيستيم و ...
اما بهترين پاسخ اين است كه: عزيزم، خداوند بزرگ نعمتهاي زيادي مثل چشم، عقل، گوش، پدر و مادر و ... به ما داده و ما براي تشكر از خدا و حرف زدن با او نماز ميخوانيم.
د) تقويت رفتارهاي ديني از طريق بازي و سرگرمي: بازي مناسبترين روش تربيتي براي شروع كار است و در اين بين وظيفهي مربي اين است كه كودك را با بازيهاي تازهاي كه براي او مناسب است آشنا كند. وقتي كودك همبازي ندارد، مربي بايد پنهاني در بازي او شركت كند و از اين طريق تعاليم ديني را وارد بازي كرده و از اين طريق جذابيت تعاليم اسلام را صد چندان كند. براي مثال مربي نقش مادر را در بازي ايفا كند و با روش نمايشي – وضو- را به كودك بياموزد كه اين نوع آموزش در لوح سفيد ذهن كودك نقش ميبندد و ديگر قابليت پاك شدن هم ندارد.
* با توجه به دوران ابتدايي كه مهمترين مقطع در شكلگيري شخصيت ديني افراد است، لازم است معلمان و والدين طوري رفتار خود را سازمان دهند كه بين آنها تضادي نباشد و هر دو سرمشق مناسبي براي كودك باشند.
* با واگذاري مسئوليت قضاوت كردن در مورد افراد خاطي و نظارت بر امور كلاسي كه جزء روشهاي مؤثر پياژه ميباشد، ميتوان رفتار ديني را در كودك دروني كرد و تحول شخصيتي و اخلاقي حائز اهميتي در او ايجاد نمود.
* در مقطع ابتدايي و با توجه به نقش حساس معلم، او ميتواند هر از گاهي يك مشكل اخلاقي متناسب با سن بچههاي كلاسي خود را به صورت يك مسئله مطرح نموده و كودكان را در جهت يافتن راه حل مناسب هدايت كند.
* ميتوان گاهي كودك را در موقعيتهاي وسوسهانگيز قرار داد و با مراقبت كامل او را از ارتكاب خطا نگه داشت تا موجب افزايش اعتماد به نفس او گردد.
* بدون در نظر گرفتن الگو و به كار بردن قصه و شعر و مطالب آهنگين نميتوان كودك را به بعضي مسائل علاقهمند كرد و اين نكته بايد مدنظر ما باشد.
* نقش روشهاي غيرمستقيم را هيچگاه فراموش نكنيم و آن را با بازي و آزادانه به كار ببريم و از به كار بردن هرگونه خشونت و روشهاي جدّي خودداري كنيم.
1. افروز، غلامعلي: نگرشي بر مباني نظري، هدفها و روشها در پرورش توانمنديهاي كودكان پيشدبستاني
2. شكوهي، غلامحسين: تعليم و تربيت و مراحل آن، مشهد، انتشارات رضوي
3. مجلات پيوند و تربيت شمارههاي 308، 319، 321، 325، 326
4. شريعتمداري، علي: اصول و فلسفه تعليم و تربيت، چاپ دوّم، تهران، اميركبير
5. ملكي، حسن: تعليم و تربيت كودك و نوجوان، تهران، انتشارات مدرسه
6. رشيدپور، مجيد: آشنايي با تعليم و تربيت، تهران، انتشارات انجمن اوليا و مربيان
عنوان تحقيق
روشهاي مؤثر در تقويت رفتارهاي ديني كودك
محقق:
فرشته شعاعي
مدرك:
كارشناسي مديريت آموزشي
محل خدمت: ناحيه2 آموزش و پرورش
دبستان: شيخ مرتضي انصاري
زمستان85